eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ فضائل و مناقب سلام الله علیها و لیلة القدری حضرتشان؛ چیستی در بیان و مرحوم آیت‌الله شیخ محمد علی به اینکه لیلة القدر شأن و مرتبه‌ای که انسان به جایگاه خود واقف می‌شود و معنای دیگر لیلة القدر به عنوان و وقتی که انسان به جایگاه ‌و شأن خود می‌رسد دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بحث و تبیین اینکه آیا شب قدر هر انسانی همان شب قدر عالم خلقت هست؟ یا اینکه شب قدر یک جنبهٔ خلقی دارد که در عالم وجود است و یک جنبهٔ شخصی دارد که مربوط به آدمیان است؟ بحث و برای تقریب مطلب؛ سْأَلُكَ یَا اللَّهُ وَ أَسْأَلُكَ یَا رَحْمَانُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرَجَنَا بِفَرَجِهِمْ ج۹۵ص۲۴؛ ما با فرج علیه‌السلام یکی است یا نه؟؛ منشأ برخی اشتباهات در تفسیر یا مبنی بر اینکه به خواب بیننده یا مکاشفه کننده گفتند: فلان سال فرج واقع می‌شود و فرج امام زمان علیه‌السلام در آن سال نمی‌شود؛ تفاوت و و اینکه قدر شخصی جلوه‌ای از قدر خلقی است؛ : َ وَ عِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَآ إِلاَّ هُوَۚ وَ يَعْلَمُ مَا فِی ٱلْبَرِّ وَ ٱلْبَحْرِۚ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلْأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِی كِتَٰبٍ مُّبِينٍ :۵۹؛ ؛ مذمت در کریم: يَعْلَمُونَ ظَٰهِرًا مِّنَ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ ٱلْأَخِرَةِ هُمْ غَٰفِلُونَ :۷؛ فهم انحصاری از و عدم فهم حیات دنیا به مفهوم و فحوای آیه؛ بنابر اینکه تعلیق کلام به وصف مشعر به علیت است، انحصار علم به ظاهر معلوم می‌کند که از علم به باطن دنیا غافلند؛ إِنَّمَآ أَمْرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيْـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ (۸۲) فَسُبْحَٰنَ ٱلَّذِی بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ :۸۳؛ الهی و در دست بودن هر چیز به دست خدای متعال؛ ملکوت آن دنباله‌ای است که از این عالم متصل شده است به ؛ مطلبی پیرامون صنعتی از صنایع بودن و چگونگی استفاده از این صنعت؛ تحت تأثیر است و از نظر صنعت شعر حافظ بسیار قوی است و بسیار لطیف است ولی به پای شعر خواجوی کرمانی نمی‌رسد ولی شعر خواجوی کرمانی با اینکه گاهی زمخت است ولی خود حافظ در مبهوت خواجوی کرمانی است و بیش از صد غزل حافظ استقبال از خواجوی کرمانی است اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست وین همه هستی ما هستی هستی دگرست چرایی ارزش والای بر علیه‌السلام به علت اتصال به اشک علیه‌السلام؛ جریانی از یکی از اهالی از شاگردان مرحوم آقای و وصف ایشان از و روضه‌خوانی بر سیدالشهداء علیه‌السلام من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم منسوب به بحثی از و تمثیل به بازی حباب بازی و لطافت پوستهٔ محاط بر اطراف عالم که موقعی می‌ترکد؛ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذَا ٱلشَّمْسُ كُوِّرَتْ (۱) وَ إِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتْ :۲؛ فضای عالم تحت ارادهٔ جناب علیه‌السلام است و وقتی جناب علیه‌السلام در بدمد آن فشار متناسب پوسته اطراف زمین به هم خورده و عالم به هم می‌خورد؛ يَوْمَ نَطْوِی ٱلسَّمَآءَ كَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلْكُتُبِۚ كَمَا بَدَأْنَآ أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُۥۚ وَعْدًا عَلَيْنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ :۱۰۴؛ تحت ارادهٔ جناب میکائیل بودن خلائق برای دریافت ؛ جناب میکائیل در عالم ملکوت است و از عالم ملکوت، را تدبیر می‌کند: فَٱلْمُدَبِّرَٰتِ أَمْرًا :۵؛ یادکرد به عظمت جناب در قرآن به‌عنوان متصدی به طریق و جناب میکائیل که متصدی است وهر دو در عالم ملکوت هستند و از عالم ملکوت عالم ملک را تدبیر می‌کنند که خود ایشان همگی ( جناب جبرئیل و جناب میکائیل و جناب
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
اسرافیل و جناب علیهم‌السلام) همگی تحت هستند که هر کدام به نحوی عالم را تدبیر می‌کنند؛ مختص خدای متعال است و همهٔ کمالات برای ذوات مقدسه علیهم‌السلام همگی به إذن خدای متعال است؛ وَ ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (۱۶) وَ ٱلْمَلَكُ عَلَیٰٓ أَرْجَآئِهَاۚ وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَٰنِيَةٌ :۱۷؛ حمله الهی از چهار ملک و چهار انسان: و و و ؛ سیر علیه‌السلام فوق عرش و آسمانهاست پای نهادن به عرش مرتبهٔ پست اوست كعبه‌صفت لا مكان، خانهٔ در بست اوست وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ هرچیز به انجام می‌رسد نوشته شده است؛ تبیین اینکه انسان دائماً دارد می‌میرد؛ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلْمَوْتَ وَ ٱلْحَيَوٰةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاًۚ وَ هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْغَفُورُ :۲؛ أعوان و عساکر داشتن مثلاً اعوان داشتن عزرائیل: ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّیٰهُمُ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِیٓ أَنفُسِهِمْ :۲۸؛ تثبیت دادن جبرئیل به واسطه ملائکه به دیگران: إِذْ يُوحِی رَبُّكَ إِلَی ٱلْمَلَٰٓئِكَةِ أَنِّی مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا۟ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ۚ سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ ٱلرُّعْبَ فَٱضْرِبُوا۟ فَوْقَ ٱلْأَعْنَاقِ وَ ٱضْرِبُوا۟ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ :۱۳؛ يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِٱلْقَوْلِ ٱلثَّابِتِ فِی ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَ فِی ٱلْأَخِرَةِۖ وَ يُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلظَّٰلِمِينَۚ وَ يَفْعَلُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ علیه‌السلام:۲۷؛ فرمانده کل قوای ملائکه که همگی شب قدر تنزل می‌کنند: تَنَزَّلُ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَ ٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ:۴؛ جایگاه و معنای تنزل ملائکه در شب قدر؛ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِی كِتَٰبٍ مُّبِينٍ :۵۹؛ معصوم امام همهٔ خلقت و عوالم هستی است من جمله امام ملائکه پیشوای رسل بود جبریل بهر جبریل پیشواست علی تحت تصرف ولی معصوم بودن ملائکه و ولی معصوم فیض یک سال ملائکه را از به ملائکه تعلیم می‌دهد که این‌ها همه در ظرف و حیثیت لیلة القدر است که خود لیلة القدر یک جلوه از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است که در آن تمام ملائکه الهی قرار می‌گیرند و قرآن کریم هم در آن ظرف فرود می‌آید و ولی معصوم هم در آن ظرف قرار می‌گیرد؛ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِی لَيْلَةِ ٱلْقَدْرِ (۱) وَ مَآ أَدْرَیٰكَ مَا لَيْلَةُ ٱلْقَدْرِ :۲ وهم به اوج قدس ناموس اله کی رسد؟ فهم که نعت بانوی خلوت کبریا کند؟ دامن کبریای او دسترس خیال نی پایهٔ قدر او بسی پایه به زیر پا کند در جبروت حکمران، در ملکوت قهرمان در نشأت کن فکان، حکم بما تشا کند دیوان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها برای گریه کنندگان بر سیدالشهداء علیه‌السلام؛ شروع با صیحه و ناله سلام الله علیها؛ قیامت به صیحه خدیجه کبری، به ناز فاطمه زهرا، به تقاص خون سیدالشهداء شروع می‌شود روضه سلام الله علیها تا تو افشان مو نگاهی سوی زینب می‌کنی ای مه ابرو هلالم روز من شب می‌کنی من صبورم لیک از هجران طاقت سوز خود کاسه صبر مرا از غم لبالب می‌کنی می‌خورد بر هم لبت ای میزبان کائنات قصهٔ تلخ پذیرایی دیشب می‌کنی حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان فاطمیه سال ۱۳۹۹ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ مرور مباحث پیرامون لیلة القدر بودن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها؛ قدر و اندازه داشتن موجودات و موجودات؛ ٱلَّذِی لَهُۥ مُلْكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَ لَمْ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٌ فِی ٱلْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُۥ تَقْدِيرًا :۲؛ تبیین تقدیر در فارسی که به توصیف می‌شود که خارج از مفهوم آن تقدیر در کریم است؛ تقدیر به معنای اندازه‌گیری است که در قرآن کریم این اندازه‌گیری به عناوین مختلف تفسیر شده که گاهی به تقدیر سالیانه با عنوان بیان شده که شب در آن به جهت مخفی و پوشیده بودن آن است که مکنون است در ؛ مانعیت نداشتن ظهور شب قدر در این عالم و تقارن آن با یک شب ولی اینکه به شب نامگذاری شده به معنای وجود آن در شب قدر نیست؛ إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ :۴۹؛ تبیین دو و در قرآن کریم؛ عالم امر به منزلهٔ عالمی است که امور در آن به نحو کلی است؛ تعبیر از عالم امر به : وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَ مَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ :۲۱؛ وجود اصل هر چیزی در عالم خزائن؛ وجود حساب و کتابها در عالم تقدیر که در همهٔ این‌ها مشخص می‌شود؛ عدم تداخل این مباحث با مبحث بلکه فقط در نهایت بنده تقارن می‌کند با آنچه که تقدیر شده است؛ وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳؛ معلوم بودن همهٔ امور و داشتن همهٔ امور؛ و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ :۵۰؛ به امر خدا بودن امور و عدم تحول در علم الهی؛ تبیین اینکه علم خدای متعال به مبادی عین علم او به غایات است؛ اللهم إني أسئلك من مشيتك بأمضاها وكل مشيتك ماضية، اللهم وأسئلك بمشيتك كلها ج۹۷ص۳۷۰؛ تبیین علم الهی و ماضیه الهی؛ وَ اَسْعَدَهُ عَلى ذلِكَ الْقَضاَّءُ ؛ معلوم شدن علم الهی بر سال به سال؛ مردم یکی از شئون ولی الهی است؛ یکی از از شئون ولی الهی این است که دارد: وَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَسْتَ مُرْسَلاًۚ قُلْ كَفَیٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَاۢ بَيْنِی وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُۥ عِلْمُ ٱلْكِتَٰبِ :۴۳؛ کتاب قرآن نازلهٔ علم خدای متعال است: بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِی لَيْلَةِ ٱلْقَدْرِ :۱؛ علم خدای متعال از جانب خدای متعال به ولی خودش داده می‌شود که این حیثیت همان لیلة القدر است که این حیثیت در نهایت می‌کند با شب زمانی لیلة القدر نه اینکه خود آن حیثیتی شب قدر باشد و در این حیثیت لیلة القدر تمام ملائکه و نازل می‌شوند: تَنَزَّلُ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَ ٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ :۴؛ وجود حیثیات مختلف و و در انسان؛ در حیثیت لیلة القدر سه شأن واقع می‌شود: ولی خدا، قرآن کریم، ملائکه؛ وصف برخی از ملائکه در کلام صلوات الله علیه: وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى أَقْدَامُهُمْ وَ الْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْیا أَعْنَاقُهُمْ وَ الْخَارِجَةُ مِنَ الْأَقْطَارِ أَرْكَانُهُمْ وَ الْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَكْتَافُهُمْ نَاكِسَةٌ دُونَهُ أَبْصَارُهُمْ مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ خطبه۱ ای برون از وَهْم و قال و قیل من خاک بر فرق من و تمثیل من علیه‌السلام الهی را برای یک سال می‌گیرد و به ملائکه در حیثیت لیلة القدر می‌دهد که خود این حیثیت لیلة القدری یک از شئون سلام‌الله‌علیها گاهی در بر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم نازل می‌شده و گاهی به‌خاطر وجود علیه‌السلام بر شانه پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم سجده حضرت طولانی می‌شده است: خرج علینا رسول الله(ص)فی احدی صلاتی العشی: الظهر او العصر و هو حامل احد ابنیه الحسن او الحسین فتقدم رسول الله(ص)فوضعه عند قدمه الیمنی فسجد رسول الله(ص) سجدة اطالها قال ابی: فرفعت راسی من بین الناس فاذا رسول الله(ص)ساجد و اذا الغلام راکب علی ظهره فعدت فسجدت فلما انصرف رسول الله(ص)قال الناس: یا رسول الله لقد سجدت فی صلاتک هذه سجدة ما کنت تسجدها، افشی ء امرت به او کان یوحی
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
الیک؟قال: کل ذلک لم یکن و لکن ابنی ارتحلنی فکرهت ان اعجله حتی یقضی حاجته. ج۳ص۱۶۵؛ نکته‌ها چون تیغ پولادست تیز گر نداری تو سپر وا پس گریز و أمّا ابنتي فاطمة فإنها سيّدة نساء العالمين من الأولين و الآخرين و هي بضعة مني و هي نور عيني و هي ثمرة فؤادي و هي روحي التي بين جنبيّ و هي الحوراء الإنسيّة متى قامت في محرابها بين يدي ربها جلّ جلاله زهر نورها لملائكة السماء كما يزهر نور الكواكب لأهل الأرض و يقول اللّه عزّ و جلّ لملائكته يا ملائكتي انظروا إلى أمتي فاطمة سيّدة إمائي قائمة بين يديّ ترعد فرائصها من خيفتي و قد أقبلت بقلبها على عبادتي أشهدكم أني قد أمنت شيعتها من النار.و إني لمّا رأيتها ذكرت ما يصنع[بها]بعدي كأني بها و قد دخل الذلّ بيتها و انتهكت حرمتها و غصب حقها و منعت إرثها و كسر جنبها و أسقطت جنينها و هي تنادي يا محمداه فلا تجاب و تستغيث فلا تغاث،فلا تزال بعدي محزونة مكروبة باكية فتذكر انقطاع الوحي من بيتها مرّة و تتذكّر فراقي أخرى و تستوحش إذا جنّها الليل لفقد صوتي التي كانت تستمع إليه إذا تهجّدت بالقرآن،ثم ترى نفسها ذليلة بعد أن كان في أيّام أبيها عزيزة و عند ذلك يؤنسها اللّه تعالى فيناديها بما نادى به مريم ابنة عمران فيقول: يا فاطمة إن اللّه اصطفاك و طهّرك و اصطفاك على نساء العالمين،يا فاطمة اقنتي لربّك و اسجدي و اركعي مع الراكعين،ثم يبتدئ بها الوجع فتمرض فيبعث اللّه عزّ و جلّ إليها مريم ابنة عمران تمرّضها و تؤنسها في علّتها فتقول عند ذلك:يا رب إني قد سئمت الحياة و تبرّمت بأهل الدنيا فألحقني بأبي فيلحقها اللّه عزّ و جلّ بي فتكون أوّل من يلحقني من أهل بيتي،فتقدم عليّ محزونة مكروبة مغمومة مغصوبة مقتولة؛يقول رسول اللّه[صلى اللّه عليه و آله و سلم]عند ذلك: اللّهمّ العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلّل من أذلّها و خلّد في نارك من ضرب جنبها حتّى ألقت ولدها فتقول الملائكة عند ذلك آمين تألیف شافعی ج۲صص۳۵؛ یکی از غم‌های فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آدم نبودن ماهاست بگذارید بگریم، به پریشانی خویش که به جان آمدم از بی سر و سامانی خویش غم بی همنفسی کشت مرا در این شهر در میان، با که گذارم، غم پنهانی خویش علی وَ لَسْتُ أدْرِى خَبَرَ المِسْمَارِ سَلْ صَدْرَهَا خِزَانَة الأسْرَارِ دیوان روضه علیه‌السلام مرا چشمی‌ست خون‌افشان ز دست آن کمان‌ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو هلالی شد تنم زین غم که با طغرا‌ی ابرو‌یش که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو؟ رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم هزاران گونه پیغام است و حاجب در میانْ ابرو أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي بود امیدم تا مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی ای دریغا شد امیدم نا امید بی برادر گشتم و پشتم خمید حسین جان حسین جان فاطمیه سال ۱۳۹۹ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام روز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَعْطَيْنَٰكَ ٱلْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ ٱنْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلْأَبْتَرُ سوره کوثر در شأن سلام‌الله‌علیها؛ مباحث پیرامون اینکه چرا فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نامیده شده است و شأن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیست؛ الهی برای علیه‌السلام: يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسْمُهُۥ يَحْيَیٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُۥ مِن قَبْلُ سَمِيًّا سلام‌الله‌علیها:۷؛ نام‌گذاری از جانب خدای متعال با رعایت شخص؛ روایات اولیای دین و صدیقه کبری سلام الله علیهم اجمعین در کتبی همچون و مرحوم شیخ ؛ وَ مِنَ ٱلَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِۦ نَافِلَةً لَّكَ عَسَیٰٓ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا :۷۹؛ وجه برای اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ تبیین وجه کوثر و برای که مبالغه در فزونی و زیادتی است مثل و و ...؛ يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسْمُهُۥ يَحْيَیٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُۥ مِن قَبْلُ سَمِيًّا سلام‌الله‌علیها:۷؛ زنده‌گری در اسم علیه‌السلام و مثل ایشان در مثل علیه‌السلام در این امت است؛ فَإِنَّهُ (الحسین)، سَيِّدُ الشُّهَداءِ، وسَيِّدُ شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، وشَبيهُ يَحيَى بنِ زَكَرِيّا. ص۴۸۶؛ زنده‌گری و حضرت یحیی علیه‌السلام؛ وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَٰنَ ٱلْحِكْمَةَ أَنِ ٱشْكُرْ لِلَّهِۚ وَ مَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِۦۖ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِيدٌ علیه‌السلام:۱۲؛ اعطا شده به جناب علیه‌السلام است؛ يُؤْتِی ٱلْحِكْمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَ مَن يُؤْتَ ٱلْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْرًا كَثِيرًاۗ وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُوا۟ ٱلْأَلْبَٰبِ :۲۶۹؛ کوثر در لغت همان است که همان حکمت است؛ ٱدْعُ إِلَیٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلْحِكْمَةِ وَ ٱلْمَوْعِظَةِ ٱلْحَسَنَةِۖ وَ جَٰدِلْهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحْسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦۖ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِٱلْمُهْتَدِينَ :۱۲۵؛ بحث پیرامون اشتقاق از و بالعکس؛ تشکیل لغات در بسترهٔ زمان در میان مردم؛ در عرب به ابزار کنترل چهارپایان توسط سوارکار حکمة الدابة می‌گویند که در فارسی به آن گاهی لگام می‌گویند که از اجزای مهار است که لغت حکمت از این حکمة الدابة گرفته شده است؛ يُؤْتِی ٱلْحِكْمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَ مَن يُؤْتَ ٱلْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْرًا كَثِيرًاۗ وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُوا۟ ٱلْأَلْبَٰبِ :۲۶۹؛ حکمت یعنی در جای خود بودن و تمام بدبختی انسان در این است که سر جای خودش نیست؛ كلامه (علیه‌السلام) في معنى (شيعة أمير المؤمنين«علیه‌السلام») و بهذا الإسناد عن أبي محمّد العسكري عليه السّلام أنّه قال: لما جعل إلى عليّ بن موسى الرّضا عليهما السّلام ولاية العهد، دخل عليه آذنه فقال: إنّ قوما بالباب يستأذنون عليك، يقولون: «نحن من شيعة عليّ عليه السّلام». فقال: أنا مشغول فاصرفهم! فصرفهم إلى أن جاءوا هكذا يقولون و يصرفهم شهرين، ثمّ أيسوا من الوصول فقالوا: «قل لمولانا إنّا شيعة أبيك عليّ بن أبي طالب»عليه السّلام قدشمت بنا أعداؤنا في حجابك لنا، و نحن ننصرف هذه الكرة، و نهرب من بلدنا خجلا و أنفة ممّا لحقنا، و عجزا عن احتمال مضض ما يلحقنا بشماتةأعدائنا». فقال عليّ بن موسى عليه السّلام: إئذن لهم ليدخلوا، فدخلوا عليه فسلّموا عليه فلم يرد عليهم و لم يأذن لهم بالجلوس، فبقوا قياما. فقالوا: يابن رسول اللّه! ما هذا الجفاء العظيم، و الاستخفاف بعد هذاالحجاب الصعب، أيّ باقية تبقى منّا بعد هذا؟ فقال الرّضا عليه السّلام: اقرؤا«وَ مََا أَصََابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمََا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» و اللّه ما اقتديت إلاّ بربّي عزّ و جلّ و برسوله و بأمير المؤمنين و من بعده من آبائي الطّاهرين عليهم السّلام، عتبوا عليكم فاقتديت بهم. قالوا: لماذا يابن رسول اللّه؟ قال: لدعواكم أنّكم شيعة أمير المؤمنين! و يحكم إنّما شيعته: الحسن و الحسين و سلمان و أبو ذر و المقداد و عمّار و محمّد بن أبي بكر، الذين لم يخالفوا شيئا من أوامره، و أنتم في أكثر أعمالكم له مخالفون، و تقصرون في كثير من الفرائض و تتهاونون بعظيم حقوق إخوانكم في اللّه، و تتقون حيث لا تجب التقية، و تتركون التّقية حيث لا بدّ من التقية، لو قلتم: إنّكم مواليه و محبّوه، و الموالون لأوليائه و المعادون
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
لأعدائه، لم أنكره من قولكم، و لكن هذه مرتبة شريفة ادعيتموها، إن لم تصدقوا قولكم بفعلكم هلكتم، إلاّ أن تتدارككم رحمة ربكم. قالوا: يابن رسول اللّه! فانّا نستغفر اللّه و نتوب إليه من قولنا بل نقول كما علّمنا مولانا: نحن محبوكم و محبوا أوليائكم، و معادوا أعدائكم. قال الرّضا عليه السّلام: فمرحبا بكم إخواني و أهل ودّي ارتفعوا! فمازال يرفعهم حتّى ألصقهم بنفسه. ثمّ قال لحاجبه: كم مرّة حجبتهم؟ قال: ستين مرّة. قال: فاختلف إليهم ستين مرّة متوالية، فسلّم عليهم و اقرأهم سلامي فقد محوا ما كان من ذنوبهم باستغفارهم و توبتهم، و استحقوا الكرامة لمحبّتهم لنا و موالاتهم، و تفقد أمورهم و أمور عيالاتهم، فأوسعهم نفقات و مبرّات و صلات و دفع معرّات. ج۲صص۴۵۹-۴۶۱ بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود من بر این هستم و البته چنین خواهدبود فرق و حضرات علیهم‌السلام خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن تا کسی تمکین و نکند جای خود را پیدا نمی‌کند؛ وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَٰنَ ٱلْحِكْمَةَ أَنِ ٱشْكُرْ لِلَّهِۚ وَ مَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِۦۖ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِيدٌ علیه‌السلام:۱۲؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَٰهُ مَثَلاً لِّبَنِیٓ إِسْرَٰٓءِيلَ :۵۹؛ شأن شأن ظرف خالی است؛ إِلهِی کفی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً، وَکفی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً، أَنْتَ کما أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کما تُحِبُّ. ج۹۴ص۹۲ بنده‌ام بنده ولی بیخردم خواجه با بیخردی می خردم خواجه‌ام دید و پسندید و خرید واگهی داشت ز هر نیک و بدم حِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ ص۳۷۳؛ وقوف بر شأن؛ این رحم الله است علی‌الظاهر نه یعنی خدا بر کسی است که اندازه خودش را می‌داند؛ مقام به فراهم شدن بسترهٔ ؛ يُؤْتِی ٱلْحِكْمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَ مَن يُؤْتَ ٱلْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْرًا كَثِيرًاۗ وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُوا۟ ٱلْأَلْبَٰبِ :۲۶۹؛ به کسی می‌رسد که در محل خودش واقف بشود که این محل در وقتی معلوم می‌شود که در آنجا سیطرهٔ ولی خدا واقع بشود؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَٰهُ مَثَلاً لِّبَنِیٓ إِسْرَٰٓءِيلَ :۵۹؛ هرجا «نا» (=ما) بیاید صدور فیضی است که دارد از مبدأ تعالی می‌شود با وسائط فیض؛ شأنی که از زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها واقع شده این محل خود را یافتن است و ما هیچ محلی نداریم مگر اینکه چنگ بزنیم به دامان زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها که او خلقت است و ما همه در منزلهٔ فرزندی و طفلی او هستیم؛ من تعلق بذیل من ذیولها نجاه الله من النار؛ چنگ زدن به رشته‌ای از چادر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها سبب نجات از آتش منیت نفس است؛ شأن برای رسیدن به مقام : ..وَ صِلِ اللّهُمَّ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُ، وُصْلَةً تُؤَدّى إِلى مُرافَقَةِ سَلَفِهِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، وَ يَمْكُثُ فى ظِلِّهِمْ می‌نروم هیچ از این خانه من در تک این خانه گرفتم وطن خانه یار من و دارالقرار کفر بود نیت بیرون شدن سر نهم آن جا که سرم مست شد گوش نهم سوی تنن تنتنن نکته مگو هیچ به راهم مکن راه من این است تو راهم مزن ای به گه بزم بهین عیش و نوش وی به گه رزم مهین صف شکن جان مثل ذره بود بی‌قرار با تو شود ساکن نعم السکن تبعیت جناب تمار از مولا صلوات الله علیه؛ جناب لقمان حکیم به طولانی: «فس: أبي ، عن القاسم بن محمد ، عن المنقري ، عن حماد قال : سألت أبا عبدالله علیه‌السلام عن لقمان وحكمته التي ذكرها الله عزوجل ، فقال : أما والله ما اوتي لقمان الحكمة بحسب ولا مال ولا أهل ولا بسط في جسم ولا جمال ، ولكنه كان رجلا قويا في أمر الله ، متورعا في الله ، ساكتا ، سكينا ، عميق النظر ، طويل الفكر ، حديد النظر ، مستغن بالعبر ...» ج۱۳صص۴۰۹-۴۱۰؛ به نفس تلخ کشیدن بر مصائب فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: عن أبي عبدالله علیه‌السلام قال : نفس المهموم لظلمنا تسبيح ، وهمه لناعبادة ، وكتمان سرنا جهاد في سبيل الله. ثم قال أبوعبدالله علیه‌السلام: يجب أن يكتب هذا الحديث بماء الذهب.
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
ج۲ص۶۴؛ جریان عنایت به کسی‌که در اهل‌بیت علیهم‌السلام و صلوات الله علیه غصه می‌خورد؛ يا ليتني كنت معهم فأفوز فوزا عظيما ج۴۴ص۲۸۴؛ اسرار واقع در : اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم الحمدلله علی عظیم رزیتی؛ حمد خدا بر مصیب زده شدن از مصائب سیدالشهداء علیه‌السلام؛ مقام تأسف و‌ مصیبت زدگی به سیدالشهداء علیه‌السلام: اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُود؛ اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم الحمدلله علی عظیم رزیتی ؛ يُؤْتِی ٱلْحِكْمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَ مَن يُؤْتَ ٱلْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْرًا كَثِيرًاۗ وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُوا۟ ٱلْأَلْبَٰبِ :۲۶۹؛ وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَٰنَ ٱلْحِكْمَةَ أَنِ ٱشْكُرْ لِلَّهِۚ وَ مَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِۦۖ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِيدٌ علیه‌السلام:۱۲؛ أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ ؛ اطعام به : وَ يُطْعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَیٰ حُبِّهِۦ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا :۸؛ شأن اسیر: فَإِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ فَضَرْبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّیٰٓ إِذَآ أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا۟ ٱلْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّاۢ بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَآءً حَتَّیٰ تَضَعَ ٱلْحَرْبُ أَوْزَارَهَاۚ ذَٰلِكَ وَ لَوْ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لَٰكِن لِّيَبْلُوَا۟ بَعْضَكُم بِبَعْضٍۗ وَ ٱلَّذِينَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَٰلَهُمْ صلی‌الله علیه وآله وسلم:۴؛ واجب النفقه بودن اسیر؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله شیخ علی اکبر و جریانی از خواب دیدن ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها را در عنایت به زوار علیه‌السلام تألیف مرحوم آیت‌الله نهاوندی؛ وَ يُطْعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَیٰ حُبِّهِۦ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا (۸) إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ ٱللَّهِ لاَ نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُكُورًا :۹ السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا سلام الله علیها اکنون مرا در خانهٔ خود واگذارید بیمار بیت وحی را تنها گذارید چون روز آخر بود کار خانه کردم گیسوی فرزندان خود را شانه کردم خجلت‌زده از روی فرزندان خویشم اسماء تو تنها وقت رفتن باش پیشم زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان آیت الله https://eitaa.com/akavan110
sokhanrani shab1.mp3
30.37M
شب اول فاطمیه اول ۲۵ آذر ۱۴۰۰ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب اول فاطمیه اول ۲۵ آذر ۱۴۰۰ https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام «وروى عن مجاهد قال: خرج النبي صلی‌الله علیه وآله وسلم وهو آخذ بيد فاطمة فقال: من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمد، وهي بضعة مني وهي قلبي وروحي التي بين جنبي، فمن آذاها فقد آذاني، ومن آذاني فقد آذي الله.» ج۴۳ص۵۴ بحثی از و پیرامون در عصر جاهلیت و در فضای جزیرة العرب و رد برخی از شبهات و ؛ تبیین کلمه به معنای نه به معنای ؛ قَالَتِ ٱلْأَعْرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا۟ وَ لَٰكِن قُولُوٓا۟ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا يَدْخُلِ ٱلْإِيمَٰنُ فِی قُلُوبِكُمْۖ وَ إِن تُطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ لاَ يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَٰلِكُمْ شَيْـًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ :۱۴؛ ٱلْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَ نِفَاقًا وَ أَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُوا۟ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَیٰ رَسُولِهِۦۗ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ :۹۷؛ گرایش فرهنگ در فضای جامعه عرب به بیابان‌گردی بر خلاف فرهنگ که نزد شهرنشینان کمال به حساب می‌آید؛ کشتن توسط برخی از اعرابیون به عللی مثل اینکه دختران نوعی ننگ به حساب می‌آمدند به جهت ترس از اینان در و دیگر به‌خاطر اینکه مشکل در اینان داشتند که کریم نهی از این کشتار به علت ترس از ارتزاق ایشان کرده است: وَ لاَ تَقْتُلُوٓا۟ أَوْلَٰدَكُم مِّنْ إِمْلَٰقٍۖ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ :۱۵۱؛ جریان شخصی از عرب که در زمان جاهلیت بیش از صد دختر را از کشته شدن نجات داد و اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم مدح او کردند؛ ثروت بودن در فضای جزیرة العرب؛ سنت پذیرایی از در عرب حتی از خودشان و گفتن در تفاخر بر این پذیرایی؛ ذکر بیوتات صالحه عرب در کلام صلوات الله علیه: فَإِنْ کَانَ لاَ بُدَّ مِنَ الْعَصَبِیَّهِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْاءَفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الْاءُمُورِ الَّتِی تَفَاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُیُوتَاتِ الْعَرَبِ وَ یَعَاسِیبِ القَبَائِلِ بِالْاءَخْلاَقِ الرَّغِیبَهِ، وَ الْاءَحْلاَمِ الْعَظِیمَهِ، وَ الْاءَخْطَارِ الْجَلِیلَهِ، وَ الْآثَارِ الْمَحْمُودَهِ. فَتَعَصَّبُوا لِخِلاَلِ الْحَمْدِ لِلْبِرِّ، وَ الْمَعْصِیَهِ لِلْکِبْرِ، وَ الْاءَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْکَفِّ عَنِ الْبَغْیِ، وَ الْإِعْظَامِ لِلْقَتْلِ، وَ الْإِنْصَافِ لِلْخَلْقِ، وَ الْکَظْمِ لِلْغَیْظِ، وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِی الْاءَرْضِ. خطبه ؛ برخی طوایف در عرب جاهلی دختر را زنده نگه می‌داشتند و برخی از طوایف دختر را با خفت و خواری نگه می‌داشتند تا حفظ کنند و برخی طوایف دختران را می‌کشتند که همهٔ این‌ها در طوایف بیابان‌گردان بوده نه در فرهنگ شهرنشینی در جوامع و و ؛ وجود فرهنگ داد و ستد در بین زنان عرب در جوامع شهرنشین؛ انتخاب توسط جناب علیه‌السلام (جد اعلای پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم) در ؛ فضای غالب در عرب جاهلی انسان در درجهٔ دوم پس از مردان به حساب می‌آمده است فلذا می‌توانستند به گونه‌ای به زنان کنند، که دوباره در دوران این احیا شد که بر خلاف فرهنگ اسلامی آورده شده توسط پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم بود: إِنَّ ٱلْمُسْلِمِينَ وَ ٱلْمُسْلِمَٰتِ وَ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَ ٱلْمُؤْمِنَٰتِ وَ ٱلْقَٰنِتِينَ وَ ٱلْقَٰنِتَٰتِ وَ ٱلصَّٰدِقِينَ وَ ٱلصَّٰدِقَٰتِ وَ ٱلصَّٰبِرِينَ وَ ٱلصَّٰبِرَٰتِ وَ ٱلْخَٰشِعِينَ وَ ٱلْخَٰشِعَٰتِ وَ ٱلْمُتَصَدِّقِينَ وَ ٱلْمُتَصَدِّقَٰتِ وَ ٱلصَّٰٓئِمِينَ وَ ٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَ ٱلْحَٰفِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ ٱلْحَٰفِظَٰتِ وَ ٱلذَّٰكِرِينَ ٱللَّهَ كَثِيرًا وَ ٱلذَّٰكِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيمًا :۳۵؛ برتری بر حسب : يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَیٰ وَ جَعَلْنَٰكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓا۟ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ ٱللَّهِ أَتْقَیٰكُمْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ :۱۳؛ زن در فرهنگ اسلامی از عنصر دسته دوم بودن در آمد و هم‌پای به حساب آمد که البته این مسأله با رعایت ضوابط مخصوص بانوان و آقایان است که این فرهنگ ارائه شده در نزد علیهم‌السلام و در است؛ برخورد با عظمت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با بانوان؛ جریان تکریم دختر علیه‌السلام توسط پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: قصة خالد بن سنان العبسی علیه السلام
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام #فاطمیه «وروى عن مجاهد قال: خرج
الأخبار کا، الکافی عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَمْرِو بْنِ أَعْیَنَ جَمِیعاً عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُعَاذٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ بَشِیرٍ النَّبَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله جَالِسٌ إِذْ جَاءَتْهُ امْرَأَةٌ فَرَحَّبَ بِهَا وَ أَخَذَ بِیَدِهَا وَ أَقْعَدَهَا ثُمَّ قَالَ ابْنَةُ نَبِیٍّ ضَیَّعَهُ قَوْمُهُ خَالِدِ بْنِ سِنَانٍ دَعَاهُمْ فَأَبَوْا أَنْ یُؤْمِنُوا ... ج۱۴ص۴۴۸؛ معنای خاص از و بزرگی در عرب در لباس و ؛ ذکر دو خوب و دو بد در با مثال به زن: ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا۟ ٱمْرَأَتَ نُوحٍ وَ ٱمْرَأَتَ لُوطٍۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَٰلِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيْـًٔا وَ قِيلَ ٱدْخُلاَ ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ (۱۰) وَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱمْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ٱبْنِ لِی عِندَكَ بَيْتًا فِی ٱلْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِۦ وَ نَجِّنِی مِنَ ٱلْقَوْمِ ٱلظَّٰلِمِينَ (۱۱) وَ مَرْيَمَ ٱبْنَتَ عِمْرَٰنَ ٱلَّتِیٓ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِمَٰتِ رَبِّهَا وَ كُتُبِهِۦ وَ كَانَتْ مِنَ ٱلْقَٰنِتِينَ :۱۲؛ مثال به دو زن از به و و مثال به دو زن از اهل ایمان به علیهاالسلام همسر و علیهاالسلام؛ جایگاه جناب سلام الله علیها مادر گرامی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و جایگاه جناب سلام الله علیها مادر گرامی امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه؛ جایگاه سلام الله علیها در محضر پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: «وقد أثنى النبي صلّى اللَّه عليه وسلّم على خديجة ما لم يثن على غيرها، وذلك في حديث عائشة، قالت: كان رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه وسلّم لا يكاد يخرج من البيت حتى يذكر خديجة فيحسن الثناء عليها، فذكرها يوما من الأيام، فأخذتني الغيرة، فقلت: هل كانت إلا عجوزا قد أبدلك اللَّه خيرا منها، فغضب. ثم قال: «لا، واللَّه ما أبدلني اللَّه خيرا منها، آمنت إذ كفر النّاس، وصدّقتني إذ كذّبني النّاس، وواستني بمالها إذ حرمني النّاس، ورزقني منها اللَّه الولد دون غيرها من النّساء.» تألیف ج۸ص۱۰۳؛ اول کسی‌که در از بین خلائق به تن می‌کند حضرت خدیجه سلام الله علیها است؛ ورود حضرت خدیجه سلام الله علیها به صحرای محشر ج۸صص۵۳-۵۵ در و دیوار مدینه با گریه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها همچون همراه شدن کوه‌ها در با علیه‌السلام: وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا دَاوُۥدَ مِنَّا فَضْلاًۖ يَٰجِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُۥ وَ ٱلطَّيْرَۖ وَ أَلَنَّا لَهُ ٱلْحَدِيدَ :۱۰؛ شکایت مردم مدینه از گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها: قَالَ الصَّادِقُ علیه‌السلام أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله حَتَّی تَأَذَّی بِهَا أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِینَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِالنَّهَارِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَی مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِی. ج۴۳صص۳۵-۳۶؛