بی قرار بی قرار
ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت
بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشت
سالها پا در رکاب حضرت خورشید بود
بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت
بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید
بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت
خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد
دشت تاب گامهای استوارش را نداشت
لحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود
لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشت
یالهایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون
چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشت
اسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست
صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشت
پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد
طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت
اسبها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند
کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت
پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود
که حساب زخمهای بی شمارش را نداشت
کاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید
لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت
بالهایش را همان جا باز کرد وجان سپرد
آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت
احمد علوی
#احمد_علوی #حدیث_اشک #شعر_روضه #شعر_گودال_قتلگاه #شعر_مرثیه #شعر_مقتل_سیدالشهداء #شعرعاشورا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ذوالجناح آمد
ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت
بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشت
سالها پا در رکاب حضرت خورشید بود
بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت
بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید
بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت
خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد
دشت تاب گامهای استوارش را نداشت
لحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود
لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشت
یالهایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون
چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشت
اسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست
صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشت
پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد
طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت
اسبها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند
کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت
پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود
که حساب زخمهای بی شمارش را نداشت
کاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید
لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت
بالهایش را همان جا باز کرد وجان سپرد
آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت
احمد علوی
#احمد_علوی #شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی #شعر_مرثیه
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
والا پیامبر
والاتر از هر آنچه که والا پیامبر
ساحل علیست حضرت دریا پیامبر
آغوش امن آمنه را چون بهشت کرد
وقتی که پا گذاشت به دنیا پیامبر
قد می کشید رو به افق های دور دست
در دامن حلیمه وصحرا پیامبر
مثل مسیح بود که تابید وجلوه کرد
در چشمهای خیس«بحیرا»پیامبر
شد جایگاه آمد ورفت فرشتگان
رونق گرفت غار حرا با پیامبر
«اقرا بسم ربک» را جبرئیل گفت
وقتی که بود غرق تماشا پیامبر
بعد از چهل بهار به بعثت رسیده بود
بشکوه وعاشقانه وزیبا پیامبر
این مرد برگزید ترین مرد عالم است
خاتم نبوده هیچ کس الا پیامبر
لبریز از تصور معراج جبرئیل
مبهوت در «دنی
فتدلی» پیامبر تنها پناه مردم محروم از بهشت تنها امید آدم وحوا پیامبر با لطف بیکرانه ی احمد در آسمان موسی پیامبر شد وعیسی پیامبر جاریست نام اعظم پیغمبر خدا در خطبه های روشن صدها پیامبر با دوستان همیشه مروت نموده است با دشمنان همیشه مدارا پیامبر روز غدیر خم شد وبا امر کردگار بالا گرفت دست خدا را پیامبر آیینه تمام نمای خدا علی ست تنها کسی که بوده سراپا پیامبر در آیه ی مباهله ترسیم کرده است شرح زلال انفسنا را پیامبر.... احمد علوی #احمد_علوی #دهه_آخر_صفر #شعر_شهادت_پیامبر_اکرم #شعر_شهادت_حضرت_ختمی_مرتبت #شعر_شهادت_حضرت_رسول_اکرم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
خورشید عالم تاب
هر دلی بیدار شد در گیر و دار خواب نیست
خواب چیزی غیر مردن در دل مرداب نیست
خواب بودم در حریمش وقت بیداری رسید
دیدم اینجا هیچ کس مانند من بیدار نیست
عرش گاهی زیر پای ماست اما غافلیم
هیچ اوجی کهکشانی تر از این سرداب نیست
((در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم))
قبله گاه اینجاست حاجی!غیر از این محراب نیست
من نمازم را پی تکبیره الاحرام تو
خوانده ام ،برجا نماز چشمه و سهراب نیست
تا که با من بشنود صوت اذان باد را
از سر گلدسته ای که جز صدای آب نیست
حضرت نرجس خبر دارد از اوصاف حسن
او مگر آئینه ی خورشید عالم تاب نیست؟
در غزل عطر امام عسکری پیچیده است
در خُم هستی شرابی جز شراب ناب نیست
((بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود))
عشق صادق در وجود جعفر کذاب نیست
بنده ی پیر خراباتم که لطفش دائم است
کار ما در آستانش غیر دق الباب نیست
احمد علوی
#احمد_علوی #اشعار_مدح_امام_حسن_عسکری #شعر_آیینی #شعر_امام_عسکری #شعر_مدح_و_مناجات_امام_عسکری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
میبرد او را که صحرا را چراغانی کند
دشت را با مقدم این طفل نورانی کند
دامن صحرا عطشناک است و این طفل یتیم
می تواند آسمان را نیز بارانی کند
آمنه گنجِ دو عالم را به دستانش سپرد
تا سراپای بیابان را گلستانی کند
کودکی که هرچه ابراهیم هم در حسرت است
خاک زیر پای او را مُهرِ پیشانی کند
دست در دست حليمه راهی صحرا شده
تا کویر خشک را غرق فراوانی کند
گرگ ها با گوسفندان مهربان خواهند بود
گر محمد با دعای خویش چوپانی کند
مهربان تر از حليمه دایه ای در مکه نیست
تا که از گنج بنی هاشم نگهبانی کند
کودکانش را بلاگردان احمد کرده بود
آرزومند است خود را نیز قربانی کند
چیست زیبا تر از اینکه این زن صحرا نشین
در کنار کودکی مشق مسلمانی کند
رحمت للعالمین دلگرمی آغوش اوست
این دقایق را خدا ای کاش طولانی کند
#شعر_ولادت_حضرت_محمد_مصطفی_ص
#احمد_علوی
#حلیمه
@hadithashk
یاکاشف الحقایق
ای رتبه ات فراتراز ادراک ازعقول
آیینه ی بصیرت چشمت جهان شمول
حلم توبی نهایت و علم تو لایزول
یاکاشف الحقایق ویا جامع الاصول
کوچکترم ازآنکه بخواهم بخوانمت
یا برترین سروده ی عالم بدانمت
علم اصول و علم قرائت ازآن توست
تفسیر و فقه پله ای ازنردبان توست
علم نجوم در رصد کهکشان توست
راز علوم کل جهان برزبان توست
شیخ الائمه هستی و دریای بی کران
ای باقرالعلوم ترین صادق جهان
مردان سرزمین تو عاشق نبوده اند
در باب عشق با تو موافق نبوده اند
چون آشنا به کُنه حقایق نبوده اند
در پیشگاه درس تو صادق نبوده اند
تو درعلوم عقلی و نقلی سرآمدی
تا روز حشر صادق آل محمدی
حکام جور خلوتتان را به هم زدند
گردونه ی زمین و زمان را به هم زدند
سرچشمه های اشک روان را به هم زدند
باکشتن تو نظم جهان را به هم زدند
ای جای پای غربت تو در دل بقیع
هرکس که گشت دور تو گردید مستطیع
احمد علوی
#احمد_علوی #شعر_شهادت_امام_ششم #شعر_شهادت_امام_صادق #شعر_شهادت_رئیس_مکتب_تشیع #شعر_شهادت_صادق_آل_عبا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مستجاب الدعوه
مام مستجاب الدعوه،دلها را هوایی کن
نوای از نفس افتادگان را نینوایی کن
مرا بر سفره ی احسان خود بنشان تمام عمر
ولی ذکر لبم را یا علی موسی الرضایی کن
بیا از کودکی مثل مسیح وحضرت یحیی
فقط بر سرزمین قلبها فرمانروایی کن
کسی از آستانت دست خالی بر نمیگردد
مرا مشمول اقیانوسی از حاجت روایی کن
شبیه کشتی طوفان زده درگیر گردابم
تو سکان دار این کشتی بمان وناخدایی کن
جواد اهل بیتی وجوانی وقت رفتن نیست
بمان وبیشتر از اهل عالم دلربایی کن
تو راز نُه فلک را فاش کردی با کراماتت
پس از این هم جهان را غرق نور وروشنایی کن
تو راز «کُلُ ارضٍ کربلا» را خوب میدانی
زمان را کاظمینی کن ،زمین را کربلایی کن
احمد علوی
#احمد_علوی #شعر_کاظمین #شعر_مدح_امام_جواد #شعر_مدح_و_ولادت_امام_جواد #شعر_ولادت_امام_جواد
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حضرت باران
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
صبرش امان حوصله ها را بریده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
باران اشک بود و عطش شعله می کشید
آب از سر تمام بیابان گذشته بود
آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت
از خیمه های بی سر و سامان گذشته بود
اما هنوز آتش در را به یاد داشت
آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود
آن پرده های آخر صفین ناگهان
از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود
می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست
کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود
زینب هزار بار خودش هم شهید شد
از بس که از کنار شهیدان گذشته بود
یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت
عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود
بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند
این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود...
احمد علوی
#احمد_علوی #شعر_شهادت_بنت_الحیدر_کرار #شعر_شهادت_حضرت_زینب #شعر_شهادت_دخت_زهرای_مرضیه #شعر_شهادت_عقیله_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مستجاب الدعوه
امام مستجاب الدعوه،دلها را هوایی کن
نوای از نفس افتادگان را نینوایی کن
مرا بر سفره ی احسان خود بنشان تمام عمر
ولی ذکر لبم را یا علی موسی الرضایی کن
بیا از کودکی مثل مسیح وحضرت یحیی
فقط بر سرزمین قلبها فرمانروایی کن
کسی از آستانت دست خالی بر نمیگردد
مرا مشمول اقیانوسی از حاجت روایی کن
شبیه کشتی طوفان زده درگیر گردابم
تو سکان دار این کشتی بمان وناخدایی کن
جواد اهل بیتی وجوانی وقت رفتن نیست
بمان وبیشتر از اهل عالم دلربایی کن
تو راز نُه فلک را فاش کردی با کراماتت
پس از این هم جهان را غرق نور وروشنایی کن
تو راز «کُلُ ارضٍ کربلا» را خوب میدانی
زمان را کاظمینی کن ،زمین را کربلایی کن
احمد علوی
#احمد_علوی #شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه #شهادت_امام_جواد
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم علی(ع)
مبهوت، در تلألوِ نورِ خدایی اش...
هستم تمامِ عمر سراپا هوایی اش
حتی دمی جدا نشدند و نمی شوند
ایل و تبارم از نفسِ ایلیایی اش
مدیونِ مادرم که از آن لحظه ی نخست
بوده است ذکر نام علی لای لایی اش
از عهده ی اهالیِ افلاک خارج است
درکِ مقام و منزلتِ کبریایی اش
از اين جهان و جاذبه های هزار رنگ
ما را بس است گوشه ی ایوان طلایی اش
حتی به گرد پای نجف هم نمی رسد
باغ بهشت با همه ی با صفایی اش
افلاک چیست؟ گرد و غبار عبای او
خورشید چیست؟ ذره ای از روشنایی اش
خورشید با تمام بزرگی و اقتدار
سهل است با اشاره ی او جا به جایی اش
سخت است در تصور امثال حبرئیل
وارد شدن به حیطه ی فرمانروایی اش
من تشنه ی ابوذر و مقداد و میثمم
یاران دل سپرده ی قالو بَلَىٰ ایش
سر می دهند و سر به سلامت نمی برند
آنانکه گشته اند سراپا فدایی اش
شاهان روزگار به ما غبطه می خورند
تا مفتخر شدیم به شغل گدایی اش
حال و هوای این منِ با خود غریبه را
تغییر داده واقعه ی آشنایی اش
ما را یتیم کوی علی آفریده اند
ما را اسیر مرحمتِ هل اَتىٰ ایش
انسانِ کاملی است که در اوج بندگی
تردید کرده است بشر در خدایی اش
تنها علی شناسِ جهان احمد است و بس
ما عاجزیم در صفتی ابتدایی اش
بفرست دم به دم صلوات محمدی
بر مرتضی و شاکله ی مصطفایی اش
در شرحِ ناب انفسنای پیامبر
در کوثر و حقیقت خیر النساییش
تا ریزه خوارِ سفره ی لطف حسن شدیم
حیران شدیم در صفت مجتبایی اش
بازار عشق بازی و ایثار و بندگی
رونق گرفت با پسر کربلایی اش
آن شاه تشنه ای که شمیم بهشت را
جا داده است در کفن بوریایی اش
هفتاد و دو قصیده ی رنگین و تابناک
جاری شدند در غزل نینوایی اش
ما را اسیر شرط و شروط خودش نمود
در امتداد جلوه ی موسی الرضایی اش
تنها به ریسمان علی چنگ میزنیم
مرگ است و مرگ حاصل یک دم جدایی اش
در آفتاب حشر همه بهره می بریم
از سایه سارِ سلسله ی ماسوایی اش
قبل از ازل به سمت ابد پر کشیده است
بی ابتدا است وسعت بی انتهایی اش
در آیه ی لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ خدا چقدر
بی پرده گفت از صفت اِنَّمایی اش
از چاه های کوفه بپرسید راز را
از کوفه ای که شهره شده بی وفایی اش
جز نخل های کوفه و جز چاه سر به زیر
آگاه نیست هیچ کس از پارسایی اش
فیض تولدش شده در خانه ی خدا
تکرار ...
#احمد_علوی #شعر_عید_غدیر_خم #شعر_عید_ولایت #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ
به رسم ادب و معرفت از همه دوستان و عزیزان شاعر که لطف کردن منت سر ما گذاشتن و اشعارشونو برای انتشار در اختیار مجموعه #حدیث_اشک قرار دادن تقدیر، تشکر و قدردانی میکنیم
🙏🙏🙏🙏
#احسان_صابریون
#بهمن_ترکمان
#گروه_شعر_یا_مظلوم
#رضا_قربانی
#ابراهبم_لآلی
#امیر_علوی
#یاسین_قاسمی
#ایمان_دهقانیا
#طاها_ملکی
#حسن_لطفی
#حسن_کردی
#محمود_اسدی
#کرامت_نعمت_زاده
#جواد_قدوسی
#امیر_فرخنده
#محمد_نجاری
#وحید_عظیم_زاده
#احسان_نرگسی
#بردیا_محمدی
#سید_پوریا_هاشمی
#پوریا_باقری
#اسماعیل_روستایی
#محمد_کیخسروی
#محمد_جواد_مطیع_ها
#محمد_حسن_بیاتلو
#مهدی_شریف_زاده
#سجاد_شاکری
#وحید_قاسمیان
#ساسان_آقایی
#حامد_آقایی
#مرضیه_نعیم_امین
#مرضیه_عاطفی
#نفیسه_کریمی
#فاطمه_بلیوند
#علی_مطهری_فرد
#علی_اکبر_جمشیدی
#علی_بهرامی_نیا
#محسن_راحت_حق
#پدارم_اسکندری
#علی_رفیعی
#صادق_افخمی
#علیرضا_وفایی
#حامد_شیخ_پور
#روح_اله_اسماعیلی
#سراج_الدین_سرایانی
#امیر_عظیمی
#محسن_کاویانی
#محمد_حسن_جنتی
#سید_حسین_صمدی
#سید_جعفر_حیدری
#وحید_مصلحی
#یونس_وصالی
#احمد_ایرانی_نسب
#محمد_جواد_پرچمی
#میثم_مومنی_نژاد
#محمد_حسین_رحیمیان
#رًضا_قاسمی
#مجید_قاسمی
#علیرضا_خاکساری
#مهدی_رحیمی
#ناصر_دودانگه
#سید_محسن_حبیب_اله_پور
#جواد_کلهر
#موسی_علیمرادی
#روح_اله_پیدایی
#علی_اکبر_نازک_کار
#سعید_توفیقی
#علی_اکبر_نازک_کار
#ظهیر_مومنی
#رضا_رسول_زاده
#علی_حسنی
#احمد_علوی
#داریوش_جعفری
#رسول_عسگری
#محمد_قاسمی
#رضا_دین_پرور
#مجتبی_خرسندی
#وحید_قاسمی
#حسین_زارع_زاده
#هانی_خداداد
#فربد_افشاری
#محمد_جواد_شیرازی
#شهریار_سنجری
#ابراهیم_زمانی
#آرش_براری
#عماد_بهرامی
#حسین_قربانچه
#ارمان_صائمی
#محسن_صرامی
از ساق عرش رایحهی کوثر آمده است
نور خدا به خانهی پیغمبر آمده است
مرضیه ای که راضیه و کوثر و بتول
صدیقه و مطهره و اطهر آمده است
در خانهی خدیجه که جای ملال نیست
حوریهای به صورت انسان در آمده است
تفسیر ناب بضعه منی و انما
خاتون عرش و شافعهی محشر آمده است
الگوی پاکدامنی و عفت و حجاب
مصداق شان و منزلت مادر آمده است
شرح حدیث قدسی "لولاک و هل اتی"
هم داستان و هم نفس حیدر آمده است
تنها علیست آن که پس از حضرت رسول
از عهدهی محبت زهرا برآمده است
در جاده های عشق علی هم رکاب اوست
او زهرهی علی و علی آفتاب اوست
دارند خوشه خوشه تبسم می آورند
از کشتزار عاطفه گندم می آورند
دستاس او همین که بچرخد هزار ماه
از چشمه سار قدر تلاطم می آورند
تصویر سبز آیهی " اکمال و نور" را
همراه با " لیذهب عنکم" می آورند
عطر غدیر می وزد و ساقیان عرش
جامی طهور از طرف خُم می آورند
حبل المتین مردم یکتاپرست را
از رشته های چادر خانم می آورند
هر روز از مدینه شمیم بهشت را
بر شانهی ملائکه تا قم می آورند
از قم که صحن و مرقد زهرای دیگریست
زوار رو به قبلهی هشتم می آورند
حال و هوای شعر چه " شمس الشموسی" است
کار جهان و خلق جهان پای بوسی است
زهرا قیام کرد و قیامت شروع شد
با خطبه های فاطمه نهضت شروع شد
آدم به درک منزلت پنج تن رسید
از این طریق عرض ارادت شروع شد
بر بادبان کشتی خود " یا علی" نوشت
نوح از دمی که بارش رحمت شروع شد
جان خلیل ذوب شد از عشق اهل بیت
از نسل او سلالهی عترت شروع شد
موسی به نام فاطمه در تور خیمه زد
باران نور آمد و حیرت شروع شد
مریم مسیح را به طواف " حسین" برد
وام از " حسن" گرفت و کرامت شروع شد
عالم چهارده نفس از عمق جان کشید
دوران پر تلاطم غیبت شروع شد
نزدیک قله ایم و دل آگاه می رویم
پشت سر ولی خدا راه می رویم
تا عرش و فرش تشنهی باران فاطمه است
عالم رهین لطف فراوان فاطمه است
کعبه شبیه مسجد الاقصای قهرمان
مایل به سمت قبلهی چشمان فاطمه است
وقتی حسین نیمه شب از خواب می پرد
باز این چه شورش است که در جان فاطمه است
خوشبخت آن کسی که ولایت مدار شد
خوشبخت آن که بر سر پیمان فاطمه است
در وعده های صادق ایران مقتدر
آیات" فتح" بر لب یاران فاطمه است
بی حرمتی به بارگه بانوی دمشق
بی حرمتی به تربت پنهان فاطمه است
هشدار می دهیم به آل یهود، هان!!
این سرزمین فاطمه، ایران فاطمه است
غافل از آن حقیقت دیرین نمی شویم
ما بی خیال حق فلسطین نمی شویم
باید به نام نامی او اقتدا کنند
دل را به عشق آل علی مبتلا کنند
آنانکه خاک فضه و اسما و قنبرند
آیا شود که گوشهی چشمی به ما کنند
مولای ما کسیست که "شق القمر" کند
یا شمس را بخاطر او جابجا کنند
ما را مطیع امر ولی آفریده اند
یارب روا مدار که یک دم رها کنند
ما ملت امام حسینیم و سالهاست
آماده ایم تا سرمان را جدا کنند
ایمان بیاورید که " قطعا سَنَنتَصر"
بی شک به عهد خویش شهیدان وفا کنند
با لطف بی نهایت بانوی بی نشان
آیا شود که روزی ما کربلا کنند
آن روز می رسد که علی اصغر حسین
با محسن بن فاطمه محشر به پا کنند
این دو همین که دست تظلم بر آورند
ارکان عرش را به تلاطم در آورند
#شعر_ولادت_حضرت_زهرا_س
#احمد_علوی
@hadithashk