eitaa logo
حیات معقول
233 دنبال‌کننده
160 عکس
267 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حیا، ثمره مشترک ایمان و عقل ✍ اصغر آقائی ___________________________ 🌀اگر بخواهیم زندگی را تنها در قالب یک صفت معرفی کنیم، آن صفت می‌تواند "حیا" باشد.‌ 🔺هرچند سخن درباره ، جوانب مختلفی دارد، اما ریشه‌یابی آن در فهم حیای صحیح بسیار موثر است. 🔺در احادیث مختلفی حیا و ثمره و معرفی شده است. 💠 امام علی علیه‌السلام فرمود: العَقلُ شَجَرَةٌ ثَمَرُها السَّخاءُ و الحَياءُ: عقل، درختی است که میوه آن سخاوت و حیاء است. 💠 در حدیثی امام کاظم علیه السلام فرمود: الحیاء من الایمان: حیا از ایمان است. 💡اما عاملِ ثمره مشترک‌داشتنِ ایمان و عقل چیست؟ 💎 برای پاسخ به این سؤال باید گفت: ☑️ وقتی ایمان به معنای مصداق واقعی حقیقت و اصل آن یعنی خداوند است و ☑️ وجود هم به حکم عقل امری بلکه بدیهی است؛ لذا هویت هر دوی آنها با وجود حق تعالی عجین شده است؛ بنابراین هر دوی آنها را به رعایت خداوند در تمام مراتب هستی وامی‌دارند. ♻️ این یعنی چون عقل و ایمان از طرفی تمام را محضر خداوند می‌دانند و از سویی دیگر تمام موجودات را مظهر و او می‌دانند، بنابراین عقل و ایمان عدم رعایت محضر حق تعالی حتی در را نیز خلاف حیا می‌دانند؛ لذاست که در حدیثی حیای فرد نسبت به نیز میوه معرفی شده است. 💠 امام علی علیه‌السلام: حیاء الرجل من نفسه ثمره العقل: حیا از خود، میوه عقل است. ✅ پس: حیا یعنی توجه به رعایت ادب محضر خداوند داشتن و چون در هستی جز خداوند و آثار او وجود ندارد، لذا تمام هستی محضر خداوند خواهد بود پس ثمره ایمان به چنین حقیقتی و پذیرش عقلانی آن، مستلزم ادب محضر خداوند خواهد بود و این یعنی حیا در محضر حق تعالی. 🆔 @hayatemaqul
🔰 غربتِ مؤمن "الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ" ✍ اصغر آقائی _______________________ 🌀 فهم دقیق روایت به چند بخش مرتبِ با هم وابسته است: 🔹 ۱. معناشناسی ایمان و مراتب آن؛ 🔹 ۲. معناشناسی غریب و عوامل غربت؛ 🔹 ۳. تببین عوامل غربت مؤمن بر اساس معناشناسی این دو اصطلاح؛ 🔹 ۴. بیان نتایج بحث. 💠 ۱. معناشناسی ایمان: هویت اصلی ایمان به قلبی در برابر است که یا و یا و یا هر دو به فرد ارائه می‌دهند؛ لذا سه لایه دارد: ۱. ایمان باطنی؛ ۲. ایمان ظاهری و ۳. ایمان باطنی و ظاهری ◀️ نتایج این لایه ایمانی: 🔻۱. تمام افرادِ پایبند به ایمانی (مانند خدا، فرشتگان، پیامبران و ...) و احکام عقلانی مؤمن هستند؛ 🔻۲. ایمان و عقلانیت مختلفی دارد؛ 🔻۳. بنابراین کسانی که در عقلانیت هستند، ایمان و عقلانیت را درک نمی‌کنند و به همین علت پیامبر ص فرمود ما انبیاء بر میزان عقلانیت و فهم افراد با آنان سخن می‌گوییم؛ 🔻۴. واقعی به هر توحیدی، مؤمن است؛ لذا مثلا هر مسیحیِ متدینی مؤمن است و هکذا؛ به شرط آنکه پیامبر بعدی را دانسته انکار نکند؛ 🔻۵. هر عاقلی که به احکامِ حقیقی عقل چون قبح ظلم عمل می‌کند مؤمن است؛ به شرط آنکه پیامبران را دانسته انکار نکند. 💠 ۲. معناشناسی غریب و عوامل آن: 🔻 مختلفی دارد؛ مانند: نامأنوس، بیگانه، غیر متجانس، کلامِ سخت‌فهم، و ... 🔻 ۱) گاه دارد و ۲) گاه ؛ یعنی گاه چیزی یا فردی، به دلیل ویژگیِ درونی خاصی، غریب می‌شود و گاه عاملِ بیرونی غربت را برای شیئ و یا کسی ایجاد می‌کند؛ مثلا دینی گاه به دلیل روشِ بیان نادرست (عامل درونی)، غریب و ناشناخته و نامأنوس برای مردم می‌شود؛ و گاه به دلیل تبلیغات ضد دینی (عامل بیرونی)، غریب می‌شود؛ 💠 ۳. تبیین عوامل غربت مؤمن: ✔️۱. گاه ایمان، عامل غربت مؤمن است؛ ✔️۲. گاه آن عامل غربت او است؛ ✔️۳. گاه بیرونی عامل غربت او است؛ ✔️۴. و گاه درونی یا بیرونی در کنار هم، عامل غربت است؛ و شاید بتوان گفت معمولا اینگونه هست. ◀️ بنابراین مؤمن به چند دلیل و عامل درونی یا بیرونی غریب است: 🔻۱. گاه ایمان در مؤمن خاص ایجاد می‌کند که او خود را از دیگران ممتاز و نامأنوس می‌بیند؛ مثلا از هستی دارد که دیگران ندارند و این عامل غربت اوست؛ 🔻۲. ایمان در او دارد که با سخن دیگران ممتاز است؛ مثلا از احسان در برابر بدی می‌گوید و این برای غیر مؤمن نامأنوس است؛ 🔻۳. ایمان در او دارد که با عمل دیگران متمایز است؛ مثلا به کوچکتر از خود سلام می‌دهد، و این برای غیر مؤمن عامل تعجب است؛ 🔻۴. این در سخن و عمل به دلیل نبود و در دیگران سبب نامتجانس‌شدنِ مؤمن با دیگران می‌شود؛ مانند مثال‌هایی که عرض شد؛ 🔻۵. این تجانس گاه به ، گاه به ، گاه به و مانند آنها می‌انجامد؛ که در و و مصادیق فراوانی دارد. 💠۴. بیان نتایج حاصل از عوامل یادشده: ✔️ ۱. هر مقدار بر فرد در دینی خاص، به دینی آن بیشتر باشد، از متدینان دیگرِ آن دین نامتجانس‌تر و غریب‌تر می‌شود؛ ✔️ ۲. هر مقدار ایمانی در دینی بیشتر باشد، مؤمنان به آن دین، غریب‌تر خواهند شد؛ مانند نسبت به ادیان دیگر و یا نسبت به فرقه‌های دیگر ✔️ ۳. انسان نیز به دلیل این‌همانیِ عقل و ایمان در مصداق، به همان میزانی که بر او افزوده می‌شود؛ است؛ مثلا یک فرد عاقل در میان افراد احساس غربت می‌کند؛ ✔️ ۴. از آنجا که ایمان هر میزان شود، خاص این مؤمن نیز بیشتر می‌شود، سبب غربت او نیز می‌شود؛ ✔️ ۵. ایمان هرچقدر بیشتر، آن مؤمن غریب‌تر؛ بنابراین معصوم ع غریب‌ترین فرد حتی میان مؤمنان است؛ زیرا هرچند اطراف او را گرفته‌اند، اما او را کامل نمی‌کنند؛ لذا مرتبه‌ای ویژه از غربت مخصوص و است؛ 🔸به تعبیر : هرکسی از ظنّ خود شد یار من از درون من نجست اسرار من ✔️۶. هر مؤمنِ نیز غریب و نامأنوس خواهد بود؛ بنابراین مثلاً افرادی چون بن عبدالرحمن حتی میان اصحاب و شیعیان امام ع غریب بود؛ و عارفان بزرگی چون نیز میان افرادی غریب است چون برتر بیان می‌کند. ◀️ پس غربت_مؤمن مراتب مختلفی دارد. 🔹 سلام خدا بر غریب‌ترین مرد تاریخ، اميرالمؤمنين 😔😭 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 کودکان درونت را رها نکن ✍اصغر آقائی _______________________ 🌀 معمولاً می‌گویند آنچه برای می‌پسندید، برای هم بپسندید، اما می‌توان گفت آنچه برای دیگران می‌پسندیم، برای خود نیز بپسندیم. 🔸 روزی به دوستی گفتم: آیا در فرزندت هر آنچه او دوست داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهی؟ 🔹 گفت: حتماً نه؛ چون او است و نمی‌تواند همه جوانب یک مسئله را ببیند و تنها از روی خویش چیزی را می‌طلبد. 🔸گفتم: پس چرا به آشتفه درون خویش، هرگاه چیزی می‌خواهند، فوراً بله گفته، در اختیارشان قرار می‌دهی؟ 🔹گفت: هووووممممم؛ متوجه نمی‌شوم چی می‌گویی؟ 🔸 گفتم: وقتی تشنه می‌شوی، فوراً آب می‌نوشی؛ گرسنه می‌شوی، فوراً غذا می‌طلبی؛ خشمگین می‌شوی، فوراً با ناسزا و عملی خاص بروز می‌‌دهی؛ ... و همچنین غرائز دیگر نازپرورده‌ات و ادامه دادم: این یعنی آنکه تو آن کودکی که از روی غریزه خویش، تمنّائی دارد را شایسته منع، با هدف تربیت و رشد او، می‌دانی؛ اما با در برابر کودک‌وار خویش، نه تنها آنها را شایسته تربیت نمی‌دانی، بلکه آنها را یله و لوس بار می‌آوری تا آنجا که هر کدام چون گرگی نامانوس با وجود تو به جان خود تو و دیگران می‌افتند ... 🔻 او در سکوتی نشان از تفکر فرو رفت ... 🔸 و من ادامه دادم: آنچه برای آن کودک، عاقلانه می‌پسندی برای خود هم بپسند؛ و همچنانکه تربیت آن کودک را در غرائز او می‌بینی؛ تربیت خود را نیز در تربیت غرائز خود ببین؛ و غرائزت را بر محور ، تربیت کند. ✔️ و خداوند فرمود: 💠 إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ: 💠 همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان می‌دهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر می‌کند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی می‌کند و به شما پند می‌دهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.» (نحل/90) 🔻 آری ما باید اهل و باشیم؛ اما به چه کسانی؟ به و نزدیکان؛ 🔺 اما سؤال این است: چه کسی نزدیکتر از خود انسان به اوست؟ چرا با خود عادلانه و به نیکوئی برخورد نمی‌کنیم؟ چرا آنچه عاقلانه برای دیگران می‌پسندیم، برای خود نمی‌پسندیم؟ ✅ پس کودکان درون خویش یعنی غرائز خود را، که چون کودکی تنها خود را می‌بینند، نه سرکوب کنیم و نه یله و رها و فرمانده خود کنیم؛ بلکه بر اساس دینی و عقلانی، دهیم؛ تا در ما باشند؛ نه همزاد و خانه‌زادمان. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای برخی گویی حیات معقول یعنی رفتن در مسیر پر از اصطلاح و پیچ‌درپیچ عقل حسابگر دوبینِ محدود؛ یعنی رفتن در فضای و و ... اما نه یعنی بدانی واقعیت زندگی چیست و نابه‌جایت را روز به روز کمتر کنی؛ و این یعنی به نزدیکتر شدن؛ به واقعی رسیدن؛ خودی که پاره‌ای از خداست. همین. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 ، نه مرکب همیشگی بشر؛ که وسیله‌ای است برای ؛ تمام‌شدنِ ، تمام‌شدنِ ، تمان‌شدنِ ، مظاهری چون ثروت من، خانه من و ... 🔻و با تمام‌شدن این مظاهرِ منیّت، انسان وارد مسیر می‌شود؛ 🔻جایی که تمام هستی فرد می‌شود. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul