eitaa logo
حیات معقول
221 دنبال‌کننده
144 عکس
216 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 سنت‌های نادرست، مانع اصلی تعقل ✍ اصغر آقائی ___________________________ 💠 وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ❇️ و چون به آنان گفته شود: از و کتابی که خدا فرستاده، پیروی کنید، پاسخ دهند که ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود. آیا باید آنها پدران باشند حتی اگر آن پدران و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافته باشند؟ 🔺یکی از که انسان را از باز می‌دارد ماندن در نادرست پیشینیان است. 🔸 در آیات متعددی چنین امری را شنیدن سخن حق بیان کرده است. 🔸در این آیه نیز می‌فرماید آیا باید از نیاکان خویش به هر طریق ممکن کنید؟ 🔹خداوند در ادامه با عطف کلمه «یهتدون» به «یعقلون»، گویی آغاز هدایت را در تعقل معرفی می‌کند. 🔹کسانی که تعقل نمی‌ورزند، در حقیقت از دور هستند و با تعقل فرد وارد اولین مراحل هدایت می‌شود. 💡اما شکستن این تعصب بی‌جا و تبعیت نابخردانه از نیاکان چگونه است؟ 💎 به نظر می‌رسد یکی از روش‌های مناسب برای درهم این‌گونه نادرست، ایجاد در ذهن مخاطب است. 🔺 و جان مخاطبی که تعصبات شده است، موعظه‌پذیر نیست و باید او را با سؤالاتی به‌هنگام به و فطری‌اش بازگردانیم، تا اندک اندک ضرباتی خفیف به او زده شود و در نهایت این ضربات به شکسته‌شدن عصبیّت بی‌جای او ختم شود. 🔅 در حقیقت شما با ایجاد سؤال، و نادرست او را به او نشان می‌دهید. ☑️ مثلا فرد گرفتار در ، چنین مغلطه و استدلال نادرستی در ذهن دارد: ✔️ مقدمه اول: عمل A در نیاکان من سال‌های متمادی جریان داشته است. ✔️ مقدمه دوم: و هرگاه مسئله‌ای سال‌های متمادی میان افرادی جریان داشت باشد، حتما آن درست است و ترک آن نادرست. 🌀طبیعتا نتیجه چنین استدلالی آن است که نباید آنچه از به ما می‌رسد را ترک کنیم. 📌اما با درباره این استدلال، می‌توان نادرست بودن آن را بیان کرد. 🆔 @hayatemaqul
🔰 چند پرسش و پاسخ درباره آیه نور ✍ اصغر آقائی __________________________ 🌱🌱 اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‌ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ 🌱🌱 🌀 چند سؤال و پاسخ: 🔻 1. سؤال اول: چرا در آغاز ، خداوند «الله» را در آغاز آیه «نورِ» هستی بیان می‌کند: «اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» و در انتهای آیه می‌فرماید «الله» به نور خودش هدایت می‌کند: «يَهْدِي اللهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»؟ 🔹 پاسخ: 💠 چند پاسخ می‌توان درباره این آیه مطرح کرد، که همه آنها هم می‌توانند صحیح باشند و در عین حال همه آنها مقصود آیه باشد (زیرا در اکثر از یک معنا جایز است): ✔️ - از آنجا که خداوند نور تمام هستی است، لذا تمام هستی او هستند؛ یعنی هستی بسط یافته صفات الهی هستند؛ و این یعنی تمام هستی به سوی او می‎کنند؛ لذا «یهدی الله بنوره» یعنی خداوند به واسط این مظاهر، که نورهای متفرق الهی هستند، به اساس این نورها، یعنی الله هدایت می‌کنند؛ یعنی خداوند با این الهی، به سوی خود هدایت می‌کند. ✔️ - از آنجا که نور در «بنوره» وابسته به مطلقه الله تعالی شده است؛ لذا مقصود از نور در این جا باید باشد که آن هویت مطلقه است؛ و آن است؛ لذا معنای آیه این می‌شود خداوند همه را به سوی ولیّ خدا فرامی‌خواند. و این بدان معنا است که هرکسی در جهان هستی و وجود خویش و اسماء و صفات الهی غور کند، حتما به وجود انسان کامل خواهد رسید؛ علاوه بر آنکه هدایتی تشریعی نیز به سوی او صورت گرفته است؛ همچنانکه علیه السلام فرمود: «فَالنُّورُ عَلِیٌّ یَهْدِی اللَّهُ لِوِلَایَتِنَا مَنْ أَحَبَّ» و این انسان کامل هدایت می‌‌کند که فرمود: الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ: حجت الهی قبل از خلق و با خلق و بعد از خلق هست (و هدایت و امور هستی و ... به دست اوست) و ده‌ها روایت شبیه به آن. ✅ نتیجه پاسخ دوم: همه افراد در جهان هستی تحت انسان کامل و امام معصوم علیه السلام قرار دارند؛ اما آنان از دو طریق عقل و نقل به دیگران می‌رسد؛ لذا هرکسی در هر جا تابع عقل صریح باشد، در حقیقت تابع ولایت امام علیه السلام است. 🔻 2. سؤال دوم: وقتی انسان کامل، الله است، و از سوی دیگر الله نور هستی است: «اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» است؛ و می‌دانیم تمام هستی وابسته به الله است، آیا می‌توان گفت، تمام هستی به خلیفه الله وابسته است؟ 🔹 پاسخ: 💠 بله؛ با این تفاوت که تمام هستی به خلیفه الله، بالعرض (یعنی به‌تبعِ وجود حق تعالی)است؛ اما وابستگی به حق تعالی بالذات است نه بالعرض؛ لذاست که همین آیه در روایات به اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده است و لذاست که در احادیث فرمودند: لَوْ أَنَ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَهًًْ لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا کَمَا یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِه: اگر امام یک ساعت در روی زمین نباشد، زمین ساکنان خود را فرو می‌برد همان‌طور که دریا انسان را [در] امواج خروشان غرق می‌نماید. پ.ن اصطلاح "استعمال لفظ در اکثر از یک معنا" که در متن آمده است به این معنا است که آیا متکلم می‌تواند یک لفظ یا یک جمله بگوید و در عین حال چند معنا مد نظر او باشد؟ که اجمالا عرض می‌کنم این چنین استعمالی در الفاظ قرآن و احادیث جایز است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
■ امام خمینی ره: شیخ جلیل ما، عارف کامل، روحی فداه می‌فرمودند: ✔️ به نیز نکنید در [حتی] قلب؛ [چه برسد به زبان] شاید نور فطرتش او را کند و این تعییر و سرزنش، کار شما را منجر به سوءعاقبت کند. ✔️کفاری را که معلوم نیست با حال کفر از این عالم منتقل شدند نکنید؛ شاید در حال رفتن، شده باشند و روحانیت آن‌ها مانع از ترقیات شما شود.» ■ منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره)، ح ۳، ص ۶۷؛ برگرفته عارف کامل، ص ۱۳۵- ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul