eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
446 دنبال‌کننده
8 عکس
32 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۰۹ کعبه ز داغ تارک حیدر به هم ریخت کوثر بیا که ساقی کوثر به هم ریخت یکسو دوباره فاطمه دستش به پهلوست یکسو میان عرش پیغمبر به هم ریخت خون سرش پاشید تا که بین محراب مولا به یاد خونِ میخ در به هم ریخت دیگر توان راه رفتن در علی نیست جوری زده که فاتح خیبر به هم ریخت زیر بغل های امامم را گرفتند سربسته گویم سر که نه، پیکر به هم ریخت آمد به خانه بی کمک، از ترس زینب با دیدن وضع پدر، دختر به هم ریخت شمشیر تیزِ ابن ملجم بود کاری ای خاک عالم بر سر من، سر به هم ریخت ماندم بگویم یا نگویم، بین گودال در دستهای شمر دون، خنجر به هم ریخت ای‌کاش قبل از ذبح، خنجر تیز میشد با کندی خنجر ولی حنجر به هم ریخت آقای ما پنجه به روی خاک می‌زد از طرز دست و پا زدن، مادر به هم ریخت قبل از هجوم اسبها با نعل تازه جسمش به زیر چکمه‌ی لشگر به هم ریخت @mahmud_asadi_shaegh135
2024_03_31_00_59_16.mp3
5.63M
شب بیستم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (کعبه ز داغ تارک حیدر به هم ریخت) حاج شیخ حسین یوسفی شعر شماره ۱۰۰۹ شعر کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۰۶ مرا تیغ جفا حاجت روا کرد سرم را از سر زانو جدا کرد بیا زهرا ز بویت مست مستم خدا داند که دلتنگ تو هستم ز یاد من نرفته ای امیدم خمیدی پشت در من هم خمیدم تماشا کن که از پا حیدر افتاد شبیه تو علی در بستر افتاد اگر سرتا به پا در شور و شینم فقط دلواپس حال حسینم از آن ترسم شود پاره گلویش از آن ترسم بگیرد شمر مویش @mahmud_asadi_shaegh135
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (مرا تیغ جفا حاجت روا کرد) نوحه خوانی حاج مهدی راشدی شعر شماره ۱۰۰۶ شعر کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۰۷ دلم به یاد دو چشم تر تو می‌سوزد ز دوری‌ات جگر نوکر تو می‌سوزد بیا در این رمضان واسطه برایم باش که قلب من ز گنه در بر تو می‌سوزد ببین که اشک خجالت چکیده بر رخ من ز شرم بنده‌ی تان محضر تو می‌سوزد عزیز فاطمه یابن الحسن بیا برگرد هنوز در پس در مادر تو می‌سوزد قسم به طفل یتیمی که این‌چنین می‌گفت پدر ببین که گل پرپر تو می‌سوزد ز بس که زجر زده تازیانه بر سر من سر بریده! سر دختر تو می‌سوزد تنور با تو چه کرده که ای پدر، انگار هنوز هم بگمانم سر تو می‌سوزد میان راه سپر بود عمه جان زینب خدا گواست تن خواهر تو می‌سوزد @mahmud_asadi_shaegh135
4_5798749807208042920.mp3
14.95M
شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن شعر شماره ۴۴۰ شعر کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
4_5940764747686217890.mp3
16.26M
از آه خود شرر به دل ماسوا مزن شوال ۱۴۰۰ روضه خوانی کربلایی رضا شیخی شعر شماره ۴۴۵ شعر کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۰۸ تنها نسوخت از شرر زهر حنجرت آتش رسید بر جگر و جسم لاغرت یکبار غرق خون لبت از زهر شد ولی عمری چکید خون دل از دیده‌ی ترت از کوچه های تنگ عبورت فتادو بعد یادآمد از کبودی رخسار مادرت گرچه شکسته اند درِ خانه را ولی دیگر لگد نخورد به پهلوی همسرت با ترس کودکت وسط شعله میدوید زخمیِ خارها نشده پای دخترت با دست بسته مجلس اغیار رفته ای اما سر بریده نبوده برابرت از سوز زهر پا به سرت آب شد ولی شکر خدا که باز بُوَد روی تن، سرت پیراهن شما که به غارت نرفته است عریان نمانده جسم تو در پیش خواهرت شکر خدا که چکمه به جسم شما نخورد خاکی دگر نگشته دهان مطهرت شکر خدا که پیکرت آقا به هم نریخت در زیر نعل اسب نشد نرم پیکرت دلتنگ آستان بقیعم، خدا کند شائق شود به لطف نگاه تو زائرت @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۰۹ از پا فتاده یارب قرآن ناطق رسیده بر لب، جانِ امام صادق من بی قرارم توان ندارم از سوز زهر کینه جان می‌سپارم **** هر شب دلم را باطعنه ها شکستند مثل علی دستم را به کوچه بستند قلب من آزرد دشمن مرا برد درکوچه هایی که مادرم زمین خورد **** شنیده ام مادر پشت در خمیده علی به روی جسمش عبا کشیده به غم اسیرم ز غصه پیرم بهتر که از روضه‌ی مادر بمیرم @mahmud_asadi_shaegh135