eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
266 دنبال‌کننده
581 عکس
676 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم وقتى از پذيرفتن بوسيله امام (ع ) نااميد شد، با مشاوران خود طرح ديگرى انداخت تا بتواند كارهاى خوب و بدش را با رضايت ضمنى امام رضا (ع ) جنبه اسلامى و بر حق بدهد و مردم را اغفال نمايد. چه كند؟ خوب است از امام (ع ) بخواهد كه ولايت عهدى ماءمون را بپذيرند و البته بعد از ماءمون زمامدار امور مسلمين شوند. امّا امام (ع ) به اين پيشنهاد رضا نمى دهد. چه بايد كرد؟ ناچار ماءمون با اصرار زياد حضرت رضا (ع ) را به قبول ولايت عهدى وادار مى كند. حضرت رضا (ع ) با اين شرط كه در عزل و نصب و ديگر كارهاى حكومتى دخالتى نفرمايد و اين قبيل امور را به حاكمان و زمامداران حكومتى واگذار نمايد را مى پذيرند. ماءمون (نوشته اى ) به خط و مهر خود در نهم رمضان سال 201 هجرى نوشت و در آن حضرت رضا (ع ) را به عنوان مظهر پاكى ، تقوا، دانش وپاكدامنى معرفى كرد، و بعد نوشت كه تمام مسلمانان بايد بيعت خود را ابتدا با اميرالمؤمنين ( ماءمون ) و سپس با على بن موسى (ع ) استوار سازند. حضرت رضا (ع ) در پشت آن نوشته با خط خود مطالبى بدين شرح نوشت : (ستايش خداى جهان را كه آنچه بخواهد مى كند و قضا و حكم او را رد كننده اى نيست . او از چشمها و اسرار پنهانى سينه ها آگاه است و درود خدا بر محمّد (ص ) كه آخرين پيامبرش مى باشد، و بر آل او كه پاكان و نيكانند.) سپس در روز دهم ماه رمضان سال 201 ه‍ همه بزرگان كشورى و لكشرى دست به آن حضرت دادند. از اين موقع دستور داده شد كه لباس كه شعار عباسيان است به سبز و شعار سبز كه آل على (ع ) و سادات است مبدل شود. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم انتقال : حسودان و دنيا پرستانى كه در گوشه و كنار امپراطورى اسلامى بودند و دستهاشان تا مرفق به خود بى گناهان رنگين بود و زندگانى اشرافى و اعيانى داشتند از اين امر ناراضى شدند. اينها بخوبى مى دانستند كه حضرت (ع ) نمى تواند و ستم را يك لحظه تحمل كند. اين على (ع ) فرزند همان على (ع ) است كه و خلافت دنيا در نظرش ارزشى ندارد، و اگر را مى پذيرد تنها به عنوان اى براى اجراى و احقاق حق و خدمت به اجتماع و مردم ستمديده است و بس . بنابراين نمى توانستند عاشقان زرق و برق دنيا و خفاش صفتان متملق چرب زبان را راضى نگهدارند. و وزيرش و اطرافيانش از همان آغاز، در صدد بر آمدند قبولى ولايت عهدى را از سوى حضرت رضا (ع ) نقطه ضعفى جلوه دهند و به مردم بقبولانند كه امام (ع ) شيفته دنيا و مقام ظاهرى دنيا شده است ، هيهات ! چقدر اين شيوه تفكر از هدف عالى امام (ع ) بدور است ؟ بارى ، آفتاب حقيقت زير ابر نمى ماند سادگى و بى آلايشى رفتار و كردار على بن موسى الرضا (ع ) و علم و دانش وسيع و تقواى راستين آن حضرت ، پرتو افشانى آغاز كرد، و بزودى همه و همه به حقانيت امام معصوم و وسعت دانش آن حضرت پى بردند. جلسات بحث و كه در حضور ماءمون و امثال فقيه بزرگ دربار و كسان ديگرى كه دم از علم و اطلاع مى زدند؛ تشكيل مى شد؛ آفتاب حقيقت و امامت را روشن كرد. همگان ، حتى پيشوايان اديان ديگر، به درجه دانش و بصيرت امام (ع ) پى بردند و دانستند كه در مقابل عالم آل محمّد (ص ) قدرت سخن گفتن و اظهار نظر ندارند. اين بود كه چاره اى جز تعظيم و تسليم در برابر امام (ع ) نداشتند. بناچار تلاش دشمن در اين مورد نيز، نه تنها به نتيجه اى نرسيد؛ بلكه نتيجه معكوس داد. كه خود درس خوانده و دانشمند بود كاملا به عظمت علمى و روحى امام (ع ) پى برده بود، امّا بر افكار و اسرار پنهانى خود ظاهرا سر پوش ‍ مى نهاد، و به محبت و ارادت مى كرد. در سال 202 هجرى ، ماءمون از امام رضا عليه السلام با اصرار خواست كه نماز عيد فطر را براى مسلمانان اقامه فرمايد. در ابتدا امام (ع ) از اين كار هم سر باز زد تا ماءمون و اطرافيان و مردم بدانند كه امام (ع ) نمى تواند و نمى خواهد آلت اجراى مقاصد حكومت باشد. علاوه بر اين ، امام (ع ) نمى خواست اجرا كننده تشريفات ظاهرى دين باشد در حالى كه خانه دين از پاى بست ويران است . ماءمون و اطرافيان و مردم اصرار كردند، عاقبت امام (ع ) اين پيشنهاد را قبول فرمود با اين شرط: (من حاضرم نماز عيد فطر را برگزار كنم منتهى با همان سنتى كه جدم رسول خدا (ص ) آنرا در زمان خود اجرا مى فرموده است ). مردم بسيار كنجكاو شدند تا شيوه پيامبر اكرم (ص ) بجاى تشريفات ظاهرى دربار اجرا گردد. ماءمون دستور داد كه همه درباريان با كبكبه و جلال و شكوه لباسهاى فاخر خود را بپوشند و بر اسبهاى زرين لگام سوار شوند و در ركاب امام (ع ) در نماز عيد فطر شركت نمايند. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم براى اينكه به دربار خود حشمت و موقعيت علمى بدهد، و از سوى ديگر نارضايتى طرفداران آل على (ع ) كم كند و جبران ستمگريهاى گذشته را بنمايد، به فكر افتاد حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به مرو دعوت نمايد. ماءمون پس از مشورت با اطرافيان خود، مخصوصا كه امور كشورى و لشكرى را در دست داشت و مردى باهوش و استعداد بود، با اصرار و پافشارى از حضرت رضا عليه السلام خواست از مدينه به خراسان بيايند. نظر ماءمون با اين دعوت استوارى پايگاه قدرت خود و شايد با كشاندن حضرت رضا (ع ) به دستگاه حكومت وقت تضعيف موقعيت امام عليه السلام بود. ماءمون خود مردى دانشمند و زيرك بود و بيش از همه به دانش وسيع و تقوا و فضيلت عليه السلام آگاهى داشت . بن سهل نيز قدرت معنوى امام عليه السلام را مى دانست و آگاه بود كه آوازه دانش و پاكى و صفاى فرزند پيامبر (ص ) به سراسر جهان رسيده و زمينه روحى مردم براى قبول رهبرى امام (ع ) به حد كافى و مساعد فراهم شده است . پس از تصميم بر دعوت از آن حضرت ، ماءمون ( بن ابى ) را با برخى از درباريان مورد اعتماد خود به مدينه گسيل داشت ، تا حضرت رضا (ع ) را به سفر خراسان وادار نمايد. ابتدا حضرت رضا (ع ) دعوت آنان را قبول نفرمود، تا به آنها و مردم بفهماند كه دستگاه حكومت در دعوت از آن حضرت ، چه مقاصد پنهان و آشكارى دارد. عاقبت ، پس از اصرار فراوان ؛ حضرت رضا (ع ) قبول فرمود كه از طريق مكه و عراق به سوى خراسان روان گردد. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم حضرت (ع ) در مدينه با قبر منوّر جدّ بزرگوارش ‍ رسول اكرم (ص ) و همه اعضاى خانواده و حتى تنها فرزند عزيز و جانشين گرامى اش حضرت امام محمّد تقى عليه السلام وداع فرمود، وداعى سوزناك و شكيب سوز. موكب و محمل و هودجهاى مجلل كه به دستور دستگاه خلافت فراهم شده و همراهان آن حضرت كه والى مدينه و بزرگان قوم بودند تا بصره با شكوه و عظمت چشمگيرى براه افتادند. كه كشتن و آوردن سر برادرش را به پايتخت و بر پا كردن جشن و سرور جايزه دادن را مقصد و مقصود خود قرار داده بود، چگونه مى توانست از خلافت چشم بپوشد و آنرا به آل على (ع ) واگذار نمايد؟ اين امر باور كردنى نبود. امّا آنچه در تجليل و بزرگداشت حضرت رضا عليه السلام ظاهرا انجام مى داد، وسيله اى براى قدرت و شوكت بخشيدن به خلافتش و كارها و نقشه هايى بود كه به دستور ( ) وزير با سياستش انجام مى داد. بارى ، امام هشتم (ع ) از طريق بصره ، خرمشهر و اهواز و اراك و قم و رى و نيشابور در دهم شوال سال 201 هجرى به مرو ورود فرمود. مردم اين شهرها مقدم يگانه يادگار رسول خدا (ص ) را از هر جهت گرامى و مغتنم مى دانستند و از فرصت با ارزشى كه پيش آمده بود براى حل مشكلات دينى و دنيايى خود از آن حضرت كمك مى خواستند. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام رضا(ع ) با منكر خدا : يكى از منكران وجود خدا، نزد حضرت (ع ) آمد، گروهى در محضر آن حضرت بودند، امام به او فرمود: اگر حق با شما باشد - ولى چنين نيست - در اين صورت ما و شما برابريم ، و نماز و روزه و زكات و ايمان ما به ما زيان نخواهد رسانيد، و اگر حق با ما باشد - چنانكه همين است - در اين صورت ما رستگاريم و شما زيانكار و در خواهيد بود. منكر خدا گفت : به من بفهمان كه چگونه است ؟ و در كجاست ؟ امام فرمود : واى بر تو، اين راهى كه مى روى غلط است ، خدا چگونگى را چگونه كرد، بدون آنكه او به چگونگى ، توصيف شود، و او مكان را مكان كرد، بى آنكه خود دارى باشد، بنابراين ذات پاك خدا با چگونگى و مكان ، شناخته نمى شود و با هيچك از نيروى حس ، درك نمى شود، و به هيچ چيزى تشبيه نمى گردد. منكر خدا گفت : اگر خدا با هيچيك از نيروهاى حس ، درك نمى شود، بنابراين او چيزى نيست . امام فرمود : واى بر تو، اينكه نيروهاى حس تو از درك او عاجز هستند، او را انكار كردى ، ولى ما در عين آنكه نيروهاى حس ما از درك ذات پاك او، عاجز است ، به او ايمان داريم ، و يقين داريم كه او پروردگار ما است ، و به هيچ چيزى شباهت ندارد. منكر خدا گفت : به من بگو خدا از چه زمانى بوده است ؟ امام فرمود : به من خبر بده كه خدا از چه زمانى نبوده است ، تا من به تو خبر دهم كه در چه زمانى بوده است . منكر خدا گفت : بر وجود خدا چيست ؟ امام فرمود : من وقتى كه به پيكر خودم مى نگرم ، نمى توانم در طول عرض آن چيزى بكاهم با بيفزايم ، زيانها و بدى هايس را از آن دور سازم ، و سودش را به آن برسانم ، از همين موضوع كردم كه اين ساختمان ، داراى سازنده است ، از اين رو به وجود (سازنده ) كردم ، علاوه گردش ‍ سيارات و پيدايش ها ابرها، وزيدن بادها، و سير خورشيد و ماه و ستارگان و نشانه هاى شگفت انگيز و آشكار ديگر را كه ديدم ، دريافتم كه اين گردنده ها، گرداننده دارد، و اين موجودات داراى سازنده و پردازنده مى باشند. کافی باب حدوث العالم ، حديث 2 ، ص 78، ج 1. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم به امامت حضرت از زبان امام صادق و كاظم علیهم السلام (كه او را با كنيه ( ) مى خوانند) مى گويد : عازم مكه براى انجام عمره بودم ، در مسير راه به حضرت موسى بن جعفر(ع ) برخوردم و با هم به مكانى رسيديم ، به آن حضرت عرض كردم : (آيا به خاطر دارى كه در همين مكان من و پدر شما را با پدرت (امام صادق ) و برادرانت ملاقات كرديم ؟). فرمود: آرى بياد دارم . عرض كردم : (پدرم ( ) به پدرت (امام ) گفت : پدر و مادرم به قربانت ، شما همه امامان پاك هستيد، ولى كسى را از مرگ ، گريزى نيست به من سخنى بگوييد تا به جانشين خودم بگويم (كه امام بعد از شما كيست ) تا جانشينم گمراه نشود) امام صادق (ع ) فرمود: (اينها پسران من هستند، ولى اين (اشاره به شما) سرور آنها است )، آنگاه در وصف شما فرمود: (او (حضرت كاظم ) در قضاوت ، حكمت ، سخاوت و شناخت نيازهاى مردم و اختلافات در امور دين و دنيا، سرآمد همه است ، و درى از درهاى بهشت مى باشد، و علاوه داراى امتيازى است ، كه از همه اين صفات بهتر است . پدرم عرض كرد آن چيست ؟ امام صادق (ع ): خداوند فريادرس و پناه و و نور فضيلت و حكمت اين امت (يعنى ) را از صلب او به وجود آورد... پدرم عرض كرد: آيا آن آقازاده (امام هشتم ) متولد شده است ؟ امام صادق : آرى ، چند سال هم از عمر او گذشته است ... يزيد بن مى گويد: به امام كاظم (ع ) عرض كردم : شما نيز مانند پدرتان ، بفرمائيد كه بعد از شما، چه كسى صاحب مقام رهبرى است ) امام كاظم : ...اگر كارى در دست من مى بود، امامت را به پسرم مى سپردم كه به او مهربان هستم ولى اختيار اين امر با خداست ، او هر كه را بخواهد قرار مى دهد، آنگاه در ضمن نقل خوابى كه ديده بود (و در داستان بعد مى آيد)، حضرت رضا(ع ) را به عنوان جانشين خود معرفى نمود. الاشارة على ابى الحسن الرضا(ع )، آغاز حديث 14 (با تلحيص ) ص 313 و 314، ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم وصى و جانشين امام كاظم علیهما السلام (ع ) در بغداد بود، جمعى از جمله و على بن يقطين ، نيز در آن وقت در بغداد بودند. گفت : من به حضور امام كاظم (ع ) رفتم (گويا آن حضرت در زندان بود، و على بن يقطين كه در ظاهر مى كرد و از اطرافيان به شمار مى آمد، مى توانست به حضور امام برسد) ناگاه ديدم پسرش على بن موسى الرضا(ع ) به حضور پدرش آمد. امام كاظم (ع ) به من فرمود: (از على بن ! همين على (ع ) آقاى فرزندان من است ، آگاه باش كه من كنيه ام ( ) را به او بخشيدم ) بن حكم ، كف دست خود را به پيشانى زد و گفت : (واى بر تو چه گفتى ؟) ابن يقطين گفت : سوگند به خدا همانگونه كه گفتم ، از امام كاظم (ع ) شنيدم . هشام گفت : (بنابراين ، امام كاظم (ع ) با اين سخن به تو خبر داده كه امام بعد از خودش ، فرزندش على بن موسى الرضا(ع ) است ) کافی الاشارة على ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 1، ص 311، ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم كه مادرش از فرزندان است گفت : در محضر (ع ) بودم (ظاهرا اين قضيه در مدينه بوده است ) آن حضرت براى ما پيام فرستاد و ما را به حضورش طلبيد و ما به محضرش ‍ رفتيم ، فرمود: (آيا مى دانيد براى چه شما را به اينجا حاضر كرده ام ؟) گفتيم : (نه ، نمى دانيم ) امام كاظم فرمود : (گواه باشيد، همانا اين پسرم (اشاره به حضرت ) وصى من ، و قيم من ، بعد از من است ، هر كس از من طلبى دارد از اين پسر بگيرد، و به هر كس وعده داده ام ، بايد از اين بخواهد تا وفا كند، و هر كسى ناگزير است كه با من ملاقات كند، جز به وسيله نامه او با من ملاقات ننمايد) کافی الاشارة على ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 7، ص 313، ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم (ع ) ناشناس در كنار جنازه پدر خدمتكار خانه امام كاظم (ع ) به نام ( ) مى گويد: هنگامى كه (ع ) را (به فرمان از مدينه به سوى بغداد) مى بردند، آنحضرت به فرزندش امام رضا(ع ) فرمود: (هميشه تا وقتى كه زنده ام ، در خانه من بخواب تا هنگامى كه خبر (وفات من ) به تو برسد) ما هر شب بستر حضرت رضا(ع ) را در دالان خانه مى انداختيم و آن حضرت بعد از شام مى آمد و در آنجا مى خوابيد، و صبح به خانه خود مى رفت ، اين روش تا چهار سال ادامه يافت ، در اين هنگام در شبى از شبها بستر حضرت رضا(ع ) را طبق معمول انداختند، ولى او دير كرد و تا صبح نيامد، اهل خانه نگران و هراسان شدند، و مانيز از نيامدن آن حضرت ، سخت پريشان شديم ، فرداى آن شب ديدم ، آن حضرت آمد و به (كنيز برگزيده و محترم را از امام كاظم عليه السلام ) رو كرد و فرمود: (آنچه پدرم به تو سپرده نزد من بياور). احمد (از اين سخن دريافت كه امام كاظم (ع ) وفات كرده است ) فرياد كشيد و سيلى به صورتش زد و گريبانش را چاك كرد و گفت : (به خدا مولايم وفات كرد). حضرت رضا(ع ) جلو او را گرفت و به او فرمود: (آرام باش ، سخن خود را آشكار نكن و به كسى نگو تا به حاكم مدينه خبر برسد). آنگاه ام احمد زنبيلى را با دو هزار دينار (يا چهار هزار دينار) نزد امام رضا(ع ) آورد و همه را به آن حضرت تحويل داد، به به ديگران . ام احمد، ماجراى فوق را چنين بيان نمود: (روزى امام كاظم (ع ) محرمانه آن پول را به من داد و فرمود: اين را نزد خود حفظ كن ، و به كسى اطلاع نده ، تا من بميرم وقتى كه از دنيا رفتم ، هر كس از فرزندانم ، آن را از تو مطالبه كرد به او تحويل بده و همين نشانه آن است كه من وفات كرده ام ، سوگند به خدا اكنون آن نشانه كه آقايم فرمود، آشكار شد). امام رضا(ع ) را تحويل گرفت و به همه بستگان و خدمتكاران دستور داد، جريان وفات امام كاظم (ع ) را پنهان كنند و به كسى نگويند، تا زمانى كه (از بغداد به مدينه ) خبر رسد. سپس حضرت رضا(ع ) به خانه خود رفت ، و شب بعد، ديگر به خانه امام كاظم (ع ) نيامد، پس از چند روز به وسيله نامه اى خبر وفات امام كاظم (ع ) رسيد، ما روزها را شمرديم معلوم شد همان وقتى كه امام رضا(ع ) براى خوابيدن نيامد، امام كاظم (ع ) وفات نموده است ( پس امام هشتم (ع ) با از مدينه به بغداد رفته و در بالين امام كاظم (ع ) هنگام وفات (يا در كنار جنازه آن حضرت ) به طور ناشناس حاضر شده و در غسل دادن و كفن كردن و نماز و دفن جنازه پدر، حاضر بوده و سپس بى درنگ به مدينه بازگشته است ) کافی باب فى ان الامام يعلم ان الامرقد صار اليه ، حديث 6، ص 381 - 382 - ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم ( ) بعد از رحلت پيامبر(ص ) (ص )، الاغى داشت كه نامش (عفير)بود، گاهى بر آن سوار مى شد و به اطراف مدينه مى رفت . پس از آنكه رسول خدا(ص ) رحلت كرد، نخستين حيوانى كه (بر اثر اندوه جانكاه فراق ) غمگينانه مرد، همان (عفير9 بود. در همان ساعتى كه پيامبر اكرم (ص ) رحلت كرد، (عفير)افسار خود را پاره كرد، بى تابانه و ديوانه وار سر به بيابان نهاد و همچنان مى تاخت تا كنار چاه (بنى حطمه ) رسيد، و خود را در ميان آن چاه افكند، و در همانجا مرد، و همان چاه ، گورش گرديد. از معجزات اينكه : همين عفير، روزى در نزد پيامبر(ص ) به الهى ، با كمال شيوايى گفت ، و چنين عرض كرد: پدر و مادرم بفدايت ، پدرم از پدرش و او از جدش و او از نسل قبل نقل كرد؛ كه جدم در عصر حضرت (ع ) در (ع ) بود، نوح (ع ) برپشت او دست كشيد، سپس فرمود: (از نسل اين ، حمارى به وجود مى آيد كه سرور و خاتم پيامبران بر آن سوار مى شود). سپس عفير، با زبان شيوا گفت :(سپاس خداوندى را كه مرا همان حيوان قرار داد). کافی باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله (ص ) ذيل حديث ) ص 236، ج 1. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم خاكسپارى جنازه (ص ) پس از آنكه پيامبر(ص ) رحلت كرد، عمويش نزد (ع ) آمد و عرض كرد: (اى على ! مردم اجتماع كرده اند تا جنازه پيامبر(ص ) را در بقيع مصلى (۱) دفن كنند، و در نماز بر جنازه ، مردى از آنها پيشنماز شود( گويا توطئه اى از ناحيه در كار بود، تا با اين نقشه ، بر جنازه آن حضرت نماز بخوانند، و از آن ، براى خود بهره بردارى كنند). امام على (ع ) از خانه بيرون آمد و خود را به اجتماع مردم رسانيد و به آنها فرمود: (اى مردم ! همانا رسول خدا (ص ) در حال زندگى و مرگش ، و پيشوا است ، و خودش فرمود: (جنازه ام در همان خانه اى كه قبض روح مى شوم دفن گردد). سپس على (ع ) نزد در ايستاد، و بر آن حضرت نماز گزارد، و بعد به مردم دستور داد، ده نفر وارد خانه شدند و بر جنازه نماز خواندند و سپس بيرون رفتند (۲) (به اين ترتيب نقشه منافقان خنثى گرديد، و از اين حديث مى توان به راز وصيت پيامبر(ص ) در مورد دفن جنازه در خانه اش ، پى برد). ۱ - به معنى است كه درختهاى گوناگون دارد، و در شهر پنج بقيع بوده است : 1- ؛ كه پيامبر(ص ) در آنجا مى خوانده 2- ؛ كه قبرستان مدينه است 3- ، كه پيامبر(ص ) آنجا را به داد 4- ؛ نام درختى است كه در آنجا روئيده بود 5- ، كه نزديك رودخانه بود ( ترجمه اصول كافى ج 2، ص 344). ۲ - کافی مولد النبى (ص )، حديث 37، ص 451 - ج 1. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم چگونگى بر جنازه پيامبر(ص ) مى گويد: به (ع ) عرض كردم : (نماز بر اسلام (ص ) چگونه انجام شد؟ امام باقر فرمود : هنگامى كه (ع ) آن جنازه را غسل داد و كفن كرد، روپوشى بر روى آن كشيد، به ده نفر اجازه ورود داد، آنها كنار جنازه آمدند و به گرد جنازه حلقه زدند، سپس امام على (ع ) در وسط آنها ايستاد و فرمود: ان الله وملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما :(همانا خدا و فرشتگان بر پيامبر (ص ) درود مى فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد، بر او درود و سلام كامل كنيد) ( -56). مردم همانگونه كه على (ع ) مى فرمود، مى گفتند، تا اينكه تمام مردم مدينه و روستاهاى اطراف آن ،(به همين ترتيب ) بر آن حضرت ، نماز گذارند. (۱) در نقل ديگر آمده : امام باقر(ع ) فرمود: و مردم ، گروه گروه آمدند و بر جنازه رسول خدا(ص ) نماز خواندند، اميرمؤ منان (ع ) فرمود: من از رسول خدا(ص ) در حال سلامتيش شنيدم كه فرمود: اين آيه (آيه فوق ، 56 ) درباره بر من ، پس از آنكه خدا مرا قبض روح كرد، نازل شده است . (۲) ۱ - کافی باب مولد النبى ، حديث 35، ص 450 -ج 1. ۲ - حديث 38، ص 451 -ج 1. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b