بسماللهالرحمنالرحیم
سلام علیکم
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
روز وفات بانوی بزرگوار اسلام، #امّ المؤمنین، حضرت #خدیجه کبری در دهم ماه مبارک #رمضان است.
نبی مکرم اسلام آن سال را #عام الحزن و سال #حزن و اندوه نام نهادند چون در ان سال #پیامبر دو تا داغ دید :
هم وفات حضرت خدیجه کبری را دید که بر ای پیامبر ضایعه ای سنگین و سخت بود
و هم داغ وفات حضرت #ابوطالب را دید
#خانواده خدیجه #بنت خویلد، از خانواده هایی بود که این خصوصیات را داشتند :
#اصیل
#شجاع،
#فهیم
با #درایت
وقتی که پادشاه یمن تصمیم گرفت #حجر الاسود را به #یمن منتقل کند، پدر حضرت خدیجه شمشیر به دست گرفت و با شجاعت تمام فریاد زد:
من اجازه نمی دهم کسی متعرِّض حجرالاسود شوید
(( #ورقة بن نوفل ))عموی حضرت خدیجه بود
حضرت خدیجه در کانونی متولد شد و رشد کرد که (( ورقة بن #نوفل )) در انجا بود
(( ورقة بن نوفل )) یکی از ادیبان و دانشمندان اهل کتاب بود؛ که نصاری او را قبول داشتند و به او مراجعه می کردند.
در #اسلام مسائل زیادی وجود دارد که چند #مسئله از این مسائل مسئله با #ارزش و ارزشمند است هم نسبت به مردها و هم زنها
مسائل ارزشی در اسلام عبارتند از :
#علم،
#عمل صالح،
#عبادت و رشد معنوی،
کما اینکه فرمود: ( إِن الْمسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ
35 احزاب
می فرماید : هر کس عمل #صالح انجام دهد، #زندگی پاکیزه ای خواهد یافت
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَة
هر کسی، از مرد یا زن، کار شایسته کند و #مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای، حیات حقیقی می بخشیم
در اسلام گاهی مردان بر زنان و گاهی زنانی بر مردان زمان خودشان #سبقت گرفته اند.
یکی اززنانی که بر مردان زمان خودشان سبقت گرفته است حضرت خدیجه کبری است که خصوصیا ت خوب ونیکو از ایشان زیاد است مثل :
#عاقله بودن
#موحّد بودن
#ولایت پذیربودن
#شجاع بودن
#ایثار داشتن
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan
#نشر_خوبیها_محمدمهدی
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
سلام علیکم
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
3- #ولایت پذیری و ولایتمداری
حضرت #خدیجه ع ولایت #پذیر و ولایتمدار بود
وقتی که پیامبر خدا ص فرمودند «:
یا خَدِیجَةُ هذَا علِی مَوْلَاک وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بعْدِی؛
ای خدیجه! علی مولای تو مولای مؤمنین و امام آنها بعد از من است حضرت خدیجه ع عرض کرد
صَدَقْتَ یا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بایعْتُهُ علَی ما قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّه وَ أُشهِدُک وَ کفَی بِاللَّهِ شَهِیداً علِیم اً؛
راست فرمودی ای رسول خدا!
همانا من همان گونه که شما فرمودی با او بیعت کردم؛
خداوند و تو را - براین کار - شاهد می گیرم و همانا برای شهادت خداوند گواه و دانا کفایت می کند .
در یوم #الانذارپیامبر ص تمام فامیل را در خانه خود جمع کرد و رسالت خویش را اعلام داشت، فرمود:
اول کسی که به من #ایمان بیاورد، وزیر و وصیّ من است.
تنها #امیرالمؤمنین ع برخاست و #اعلام ایمان کرد.
رسول خدا ص نیز #دست روی شانه حضرت علی ع گذاشت و فرمود :
« هَذَا اَخِی، وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ وَزِیرِی
#غدیر اعلام ولایت است؛
غدیررفراندم و #رأی گیری است.
#مسئله ولایت امیرالمؤمنین ع از کنار غار #حراء، یوم #الانذار، $جنگ تبوک و جاهای مختلفی مطرح شده است.
نقش #زنان
نقش زنان در #حرکت های اولیاء الله تعالی
بعضی از زنها در تمام حرکتهایی که اولیای خدا داشته اند، یک نقشی داشتند :
#مریم کبری ع کنار حضرت #عیسی ع،
مادر و خواهر #موسی ع کنار حضرت موسی ع،
#خدیجه کبری ع کنار رسول خدا ص،
#زهرای مرضیه ع کنار #امیرالمؤمنین ع،
#زینب کبری ع کنار امام #حسین ع،
فاطمه #معصومه ع کنار و به دنبال امام #رضا ع
#نقش زنان در #دفاع از ولایت
بعضی از زنها در دفاع از ولایت نقش داشتند؛
1- امّ #الخیر
#امّ الخیر در سن و سال بالایی بود و کنیزها زیر بغلش را گرفتند و او را نزد #معاویه آوردند.
معاویه گفت: تو امّ الخیری؟
گفت: آری،
گفت : تو همان زنی هستی که در جنگ #صفین سپاه علی ع را علیه ما تحریک می کردی؛
آیات #رحمت را می خواندی و بر سپاه علی ع #تطبیق می کردی و #آیات عذاب را بر ما تطبیق می دادی؟
تو همان ز نی هستی که در صفین فریاد می زدی:
با سپاه معاویه بجنگید تا به #بهشت بروید؟
گفت: بله، من همان #زن هستم.
هنوز هم #موضع من عوض نشده است
و هنوز هم از مولایم علی ع دفاع می کنم
وقتی رفت، معاویه به اطرافیانش گفت:
علی ع #سفره گرانی برای اینها نینداخته است
و از علی ع #پول یا مقامی نگرفته اند؛
ولی در #دفاع از عل ع این طور پابرجا هستند،
آیا شما می توانید از من که سفره های گران، پول و #مقام برایتان مهیا کرده ام، دفاع کنید؟
محدثات شیعه، ص66
2- #سوده حمدانی
سوده #حمدانی به #معاویه گفت :
« صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَسَدٍ تَضَمَّنَهُ القَبرُ فَاَصبَحَ فِیهِ العَدلُ مَدفُوناً؛
درود خدا بر آن بدنی که وقتی در خاک رفت #عدالت نیز با او خاک شد
معاویه گفت:
چه کسی را می گویی؟
گفت :
« ذَاکَ عَلِیُّ بنُ اَبِی طَالِب ع »
بلاغات النساءص44
وقتی خبر #شهادت امیرالمؤمنین ع به شام رسید، معاویه جشن گرفته، اظهار #شادی کرد.
معاویه #کنیز خواننده ای داشت.
، معاویه به کنیز خواننده اش گفت: بخوان و ما را شاد کن.
کنیز خواننده گفت :
برای چه بخوانم؟
گفتند : چون علی ع کشته شده است.
#اشک در چشمان آن کنیز حلقه زد و گفت:
شما را برای اینکه #علی کشته شده است، شاد کنم؟
ابیاتی خواند مبنی بر اینکه:
معاویه! ساکت باش.
من فراموش نمی کنم علی و نمازهای طولانی او را و عبادتش که مثل عبادت رسول خدا ص بود و...
مجلس معاویه را به عزاخانه #تبدیل کرد
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan
#نشر_خوبیها_محمدمهدی
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
سلام علیکم
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
نه #فضیلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها،در زیارتنامه مختصر
و پرمحتوای ایشان؛
1️⃣لقب #امّ المؤمنین
2️⃣همسری بی بدیل #پیامبر اکرم
صلی الله علیه وآله وسلم
3️⃣#مادر عزیز و بی همتای حضرت زهرا سلام الله علیها
4️⃣#اولین ایمان آورنده به #اسلام و #رسالت پیامبر اکرم و
#ولایت امیرالمؤمنین علیهما السلام
5️⃣#ایثار کردن و بذل کننده تمام اموال در مسیر یاری پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
6️⃣نهایت #تلاش در یاوری بی بدیل از اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
7️⃣نهایت تلاش در #دفع آزار دشمنان از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
8️⃣#سلام خاص ملک مقرب و حامل وحی الهی، #جبرئیل بر ایشان
9️⃣سلام #خاص و ویژه خدای متعال بر ایشان بوسیله جبرئیل
👌شخصیت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، الگویی کامل برای ماست و
تکلیف واجب بر ماست در شناخت هرچه بهتر و بیشتر به فضایل ایشان به برکت هدیه ۱۴ صلوات بمحضر
این بانوی بی بدیل🌹🌹🌹
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan
#نشر_خوبیها_محمدمهدی
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
سلام علیکم
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
#ایثار
حضرت خدیجه کبری ع ایثار می کرد
ایثار غیر از #انفاق است .
ایثار؛ یعنی من خودم نخورم و به دیگران بدهم؛
اما انفاق این است که هم خودم می خورم و هم به دیگران می دهم
#قرآن کریم می فرماید :
وَ الَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا.
فرقان/ 67.
و کسانی که هرگاه انفاق کنند، #اسراف نمی نمایند
یعنی هم خودتان بخورید و هم به دیگران بدهید.
انفاق؛ یعنی از مالی که داری، درصدی نیز به دیگران بده.
انفاق دستوری #عام است؛ ولی ایثار #خاص.
هر کسی اهل ایثار نیست .
ایثار این است که حضرت #زهراع و خانواده اش گرسنه بخوابند؛ اما غذای خود را به #یتیم، مسکین و اسیر بدهند.
ایثار این است که امام #حسن ع
سه بار تمام آنچه را که داشت، به #فقیر داد
و دو بار زندگی خود را با فقیر تقسیم کرد.
ایثار کار هر کسی نیست .
#تعارضی بین این دو نیست.
ایثار در جایی که امر دایر است بین اینکه من گرسنه بخوابم یا دیگران،
غذا را به دیگری بدهم و خود گرسنه بمانم.
حضرت #خدیجه ع هشتاد هزار شتر و چهارصد کارگزار داشت
و دارای #مدیریت اقتصادی قویی بود.
آن هم زمانی که در #جامعه به #زن محل نمی گذاشتند و حاضر
نبودند زن را جزء آمار بیاورند.
مردمی که دختران را زنده به گور می کردند .
حضرت خدیجه ع در چنین شرایطی به پای پیامبر ص ایثار کرد و تمام #اموال خود را به آن حضرت بخشید، و کار به جایی رسید که شبها با دخترش فاطمه #زهرا ع روی خار و خاشاک #شعب ابی طالب می خوابید .
حضرت خدیجه کبری ع تا پنجاه سالگی کنار پیامبر ص بود و حضرت در این ده سال با هیچ زنی #ازدواج نکرد؛ اما در مدینه به خاطر موقعیتی که داشتند با تعدادی از زنان ازدواج کردند که گاهی :
بعضی زنها خودشان به حضرت پیشنهاد ازدواج می دادند.
بعضی زنها، بی #سرپرست شده بودند،
مثل #ام #حبیبه، دختر #ابوسفیان که شوهرش #مرتدّ شد.
شوهر امّ #سلمه از دست رفت و بچه یتیم داشت
پیامبر ص او را سرپرستی کرد.
پدر #صفیه در #خیبر #شهید شده و او تنها مانده بود، خودش به پیامبر ص پیشنهاد داد که اگر با من ازدواج کنی، عده ای #جذب #اسلام می شوند .
همچنین #زینب بنت #جحش که خدا این ازدواج را به عهده پیامبر ص گذاشت.
در قرآن به پیامبر ص فرمود که با #زینب ازدواج کن تا سنت ازدواج با زن پسرخوانده باب شود؛
یعنی بدانند زن پسرخوانده مانند $عروس نیست که نشود با او ازدواج کرد.
اگر کسی پسری را بزرگ کرد، به زنش #محرم نیست.
زن آن پسر هم عروس پدرخوانده و محرم او نیست .
با وجود این همه زن در مدینه، مرتب حضرت می فرمود:
هیچ کسی برای من خدیجه نمی شود.
او روزی مرا #تأیید کرد که همه تکذیبم می کردند .
روزی #مال به پایم ریخت که همه مالشان را از من باز می داشتند.
روزی به من #ایمان آورد که همگی از ایمان به من #اعراض می کردند .
در مدینه ایمان آوردن به پیامبر ص هنر نبود؛
چون حضرت #رئیس حکومت بود و موقعیت مهمی داشت؛
#هنر ایمان آوردن و #حمایت از پیامبر در وقتی بود که نه مال و منالی داشت و نه #ریاستی داشت
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan
#نشر_خوبیها_محمدمهدی
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#امام_رضا(ع ) ناشناس در كنار جنازه پدر
خدمتكار خانه امام كاظم (ع ) به نام ( #مسافر ) مى گويد:
هنگامى كه #امام_كاظم (ع ) را (به فرمان #هارون_الرشيد از مدينه به سوى بغداد) مى بردند، آنحضرت به فرزندش امام رضا(ع ) فرمود:
(هميشه تا وقتى كه زنده ام ، در خانه من بخواب تا هنگامى كه خبر (وفات من ) به تو برسد)
ما هر شب بستر حضرت رضا(ع ) را در دالان خانه مى انداختيم و آن حضرت بعد از شام مى آمد و در آنجا مى خوابيد، و صبح به خانه خود مى رفت ،
اين روش تا چهار سال ادامه يافت ، در اين هنگام در شبى از شبها بستر حضرت رضا(ع ) را طبق معمول انداختند، ولى او دير كرد و تا صبح نيامد،
اهل خانه نگران و هراسان شدند،
و مانيز از نيامدن آن حضرت ، سخت پريشان شديم ،
فرداى آن شب ديدم ، آن حضرت آمد و به #ام_احمد (كنيز برگزيده و محترم را از امام كاظم عليه السلام ) رو كرد و فرمود:
(آنچه پدرم به تو سپرده نزد من بياور).
#ام احمد (از اين سخن دريافت كه امام كاظم (ع ) وفات كرده است ) فرياد كشيد و سيلى به صورتش زد و گريبانش را چاك كرد و گفت :
(به خدا مولايم وفات كرد).
حضرت رضا(ع ) جلو او را گرفت و به او فرمود:
(آرام باش ، سخن خود را آشكار نكن و به كسى نگو تا به حاكم مدينه خبر برسد).
آنگاه ام احمد زنبيلى را با دو هزار دينار (يا چهار هزار دينار) نزد امام رضا(ع ) آورد و همه را به آن حضرت تحويل داد، به به ديگران .
ام احمد، ماجراى فوق را چنين بيان نمود:
(روزى امام كاظم (ع ) محرمانه آن پول را به من داد و فرمود:
اين #امانت را نزد خود حفظ كن ،
و به كسى اطلاع نده ، تا من بميرم وقتى كه از دنيا رفتم ، هر كس از فرزندانم ، آن را از تو مطالبه كرد به او تحويل بده و همين نشانه آن است كه من وفات كرده ام ،
سوگند به خدا اكنون آن نشانه كه آقايم فرمود، آشكار شد).
امام رضا(ع ) #امامت را تحويل گرفت و به همه بستگان و خدمتكاران دستور داد، جريان وفات امام كاظم (ع ) را پنهان كنند و به كسى نگويند، تا زمانى كه (از بغداد به مدينه ) خبر رسد.
سپس حضرت رضا(ع ) به خانه خود رفت ، و شب بعد، ديگر به خانه امام كاظم (ع ) نيامد،
پس از چند روز به وسيله نامه اى خبر وفات امام كاظم (ع ) رسيد،
ما روزها را شمرديم
معلوم شد همان وقتى كه امام رضا(ع ) براى خوابيدن نيامد، امام كاظم (ع ) وفات نموده است
( پس امام هشتم (ع ) با #طى_الارض از مدينه به بغداد رفته و در بالين امام كاظم (ع ) هنگام وفات (يا در كنار جنازه آن حضرت ) به طور ناشناس حاضر شده و در غسل دادن و كفن كردن و نماز و دفن جنازه پدر، حاضر بوده و سپس بى درنگ به مدينه بازگشته است )
کافی باب فى ان الامام يعلم ان الامرقد صار اليه ،
حديث 6، ص 381 - 382 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیکما یا امیرالمومنین
و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم🌹💐
فاطمه ( #ام البنين )
يكى از همسران حضرت #امير المومنین علیه السلام فاطمه بنت حزام عامرى بود كه بعدها به (ام البنين) (مادر پسران) مشهور گشت (چون از امام امیر المومنین علیه السلام صاحب چهار پسر شد).
اين بانو كه از زنان فاضل بود، بعد از وفات زهراى مرضيّه به عقد حضرت على علیه السلام درآمد.
امام پـس از شهادت فاطمه سلام الله عليها به برادرش عقيل كه عالم به انساب عرب بود فرمود:
زنى به من معرفى كن كه از خاندانى برجسته باشد تا با او ازدواج كنم و برايم پـسرى #شجاع به دنيا آورد.
#عقيل نيز فاطمه را معرفى كرد.
وى در خانواده اى به دنيا آمد كه #شجاعت آن خانواده زبانزد بود و اجداد او از شجاعان و شهسواران معروف عرب بودند.(۱)
امیرالمومنین علیه السلام با او ازدواج كرد و از وى صاحب چـهار پـسر شد؛ ابوالفضل العباس عليه السلام ، عبدالله ، جعفر و عثمان كه هر چهار نفر در واقعه #كربلا در ركاب حضرت امام حسين عليه السلام به شهادت رسيدند.(۲)
فاطمه (امّ البنين) از زنان مؤ من و عارف به مقام اهل بيت عليهم السلام بود و در علاقه و #محبت به آنها پا برجا بود.
وقتى به خانه امام پا نهاد در محبّت نسبت به فرزندان فاطمه زهرا عليها السلام کوتاهى نكرد.
با امام حسن و امام حسين عليهما السلام خاضعانه ، همچون مادرى مهربان رفتار مى كرد و با ادب با آنان روبه رو مى شد و اگر آنها كسالت پيدا مى كردند، نهايت سعى خود را در راه بهبودى و ملاطفت با آنها به كار مى برد و تا آخر بر اين روش پايدار ماند.(۳)
وقتى #بشير قبل از كاروان اهل بيت به مدينه وارد شد و خبر شهادت فرزندانش را به آن بانو رساند، او از بشير فقط درباره امام حسين عليه السلام سؤ ال كرد
بشيرخبر #شهادت يك يك فرزندانش را مى داد و او بعد از شنيدن خبر شهادت هر كدام ، از احوال امام حسين عليه السلام مى پرسيد و مى گفت :
مرا از اباعبداللّه عليه السلام خبر بده ، اولاد من و آنچه زير آسمان است به فداى اباعبداللّه عليه السلام باد.
وقتى خبر شهادت امام را شنيد گفت : رگهاى قلبم پاره شد.
اين برخورد، نشان دهنده اين است كه علاقه امّ البنين به امام حسين عليه السلام جز به خاطر #امامت نبوده است .
از اين رو، اگر خبر سلامتى امام حسين عليه السلام را مى شنيد شهادت فرزندانش بر او آسان مى گشت و اين ، بيانگر قدر و منزلت والاى آن بانوست .(۴)
اهل بيت نيز نسبت به اين بانو توجه خاصى داشتند.
#زينب كبرى عليها السلام هر عيد به ديدن او مى آمد و وقتى از سفر #كربلا بازگشت به ديدار او رفت و شهادت فرزندانش را به او تسليت گفت .(۵)
اين بانو بعد از امام على عليه السلام ساليانى چند زندگى كرد و بعد از او با كسى ازدواج نكرد.(۶)
اُمّ البنين كه شاعر و سخن پرداز بود، پس از #شهادت امام حسين عليه السلام و يارانش در كربلا، هر روز دست #عبيداللّه فرزند #عبّاس را مى گرفت و به #بقيع مى رفت و براى شهيدان كربلا گريه و زارى كرده ، نوحه هاى جانسوزى مى خواند كه هر شنونده اى را به گريه وامى داشت .(۷)
۱ ـ اعيان اشيعه ج ۷ ص ۴۲۹
۲ ـ اعيان الشيعه ج ۸ ص ۳۸۹
۳ـ العبّاس ص ۷۲ با دخل و تصرف
۴ ـ تنقيح المقال ج ۳ ص ۷۰ فصل النساء
۵ ـ العبّاس ص ۷۲
۶ ـ العباس ص ۷۲
۷ ـ اعيان الشيعه ج ۸ ص ۳۸۹
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیکما یا امیرالمومنین
و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم🌹💐
دعای امام #حسین(علیهالسلام) در حقّ اُمّ وهب :
#اُموهب کیست؟
در تاریخ مینویسند : #وهب نصرانی بود
اُموهب هم که مادر وهب است نصرانی بود
هر دو نصرانی بودند.
اینها به دست امام حسین(علیهالسلام) #اسلام آوردند.
روز #عاشورا #وهب حدود هفده روز بود که با همسرش #ازدواج کرده بود.
در تاریخ مینویسند :
مادر رو کرد به پسرش و گفت :
مگر وضع امام حسین علیه السلام را نمیبینی؟!
برو پسر پیغمبر صلی الله علیهما وآله وسلم را یاری کن!
اینها جزء اردوگاه امام حسین(علیهالسلام) نبودند بلکه خودشان آمده بودند.
#مادر اصرار میکرد که برو
امّا همسرش ممانعت میکرد و میگفت : نرو!
مادرش می گفت که :
برو
روز قیامت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم تو را شفاعت میکند!
#همسر وهب به وهب گفت که :
من به یک #شرط حاضرم که تو بروی
وهب گفت :
با چه شرطی؟!
گفت :
با این شرط که:
من و تو با هم پیش امام حسین علیه السلام برویم
من حرف دارم
در آنجا حرفهایم را میزنم
بعد اگر خواستی بروی برو.
خلاصه این که:
دو جوان خدمت امام #حسین(علیهالسلام) آمدند و وارد #خیمه حضرت شدند.
وهب گفت :
آقا
من میخواهم به میدان بروم
امّا همسرم مانع میشود!
همسرش هم گفت :
بله
من مانع میشوم!
بعد به امام حسین علیه السلام گفت :
من خدمت شما آمدم برای این که با دو #شرط اجازه می دهم که :
وهب به میدان برود و شما باید این دو شرط را #ضمانت کنید.
شرط اوّل اینکه :
من میدانم اگر وهب برود #شهید میشود.
امّا من یک #زن جوان و تنها در این بیابان هستم
میخواهم در این بیابان تنها نباشم
و پیش بیبیها و خاندان شما بیایم
شما این را ضمانت کنید!
شرط دوم اینکه :
من میدانم همسرم شهید میشود و روز #قیامت به بهشت میرود
باید اینجا پیش شما قول بدهد که من را فراموش نکند و با هم به #بهشت برویم.
مینویسند:
«فَبَکَی الحُسَینُ(علیهالسلام)».
امام حسین علیه السلام شروع کرد هایهای گریه کردن.
بعد هم حضرت هر دو شرط را ضمانت کرد و فرمود :
وهب که شهید شد تو بیا پیش این بیبیها باش
روز قیامت هم من آنجا هستم و شفاعت میکنم.
وهب به میدان رفت
طولی نکشید که یک #دست وهب قطع شد.
اینجا بود که همسر وهب خودش بین آن جمعیّت وارد میدان شد و شروع به حمله کرد.
وهب به او گفت :
چه شد؟!
تو که نمیگذاشتی من به میدان بیایم!
حالا خودت آمدی؟!
همسرش گفت :
مگر نمیشنوی امام حسین علیه السلام چه میگوید؟
میگوید:
«هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ فِي إِغَاثَتِنَا».
مگر نمیبینی حسین علیه السلام داد #غربت سر میدهد؟
میگویند :
اینجا وهب صدایش بلند شد : یا حسین!
به داد من برس!
اینها را چه کار کنم؟!
دستِ دیگر وهب هم قطع شد.
مادر وهب عمود #خیمه را گرفت و وارد میدان شد
اینجا بود که امام حسین علیه السلام رو کرد به او و گفت:
«إرجِعِی ألَی النِّساءِ رَحِمَکِ اللهُ»...
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
لینک گروه مسجد جامع حبیب بن موسی علیه السلام کاشان
https://eitaa.com/joinchat/976356361C9b9ef19166