eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
341 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
باز چشمان دو عالم شده گریان حسین سینه ی ارض و سما گشته پریشان حسین باز بر گوش فلک روضه ی او می خوانند آتشی هست به دل از غم سوزان حسین پرچم بزم عزا، سینه زنی گشته به پا باز دنیا شده یکسر همه از آن حسین باز عالم همگی بر سر خوان کرمند ریزه خوارند دو دنیا همه از خوان حسین دردمندان دو عالم همه در جوش و خروش همگی در به در دارو و درمان حسین روز محشر به خدا بی سر و سامان نشود هر دلی را که بود بی سر و سامان حسین زیر این خیمه ی ماتم ز خدا می خواهیم دست ما را برسانید به دامان حسین خواهری گفت به صد ناله و افغان که مزن خیزران را تو دگر بر لب و دندان حسین @nohe_sonnati
مُحَرَّم مَحرَمِ راز حسین است مُحَرَّم یار دمساز حسین است به هر بزمی که دل پا می گذارد محرم نغمه پرداز حسین است برای پر کشیدن تا به افلاک محرم بال پرواز حسین است بیا بشنو که از هر زخمه ی دل بلند آوازه ی ساز حسین است دل بلبل کنار غنچه و گل صدا بردار آواز حسین است اگر تصویر گل می روید از باغ به پاس عطر اعجاز حسین است خوشا آن دل که وقت جان فشانی به راه عشق سرباز حسین است @nohe_sonnati
دوبیتی ماه غم و اشک و نافله در راه است آرام، فرات! قافله در راه است ای آب کمی فکر علی اصغر باش کمتر بخروش حرمله در راه است ▪️ جز خیمه ی عزایش راهی به آسمان نیست بالا تر از سیاهی رنگی در این جهان نیست با هر لباس و هر رنگ از او مدد بگیرید لطفِ «قدیمُ الاحسان» در بند این و آن نیست ▪️ ای سینه ی داغدیده ای شال سیاه ای رشته ی اشک سرخ ای لشگر آه ای آن که دلت تنگ محرم شده بود هنگامه ی ماتم است پس بسم الله.... ▪️ ارباب، خودت ببین غم و آهم را دریاب، دلِ غافل و گمراهم را در ماه محرم از شما می خواهم با لطف خودت نشان دهی راهم را @nohe_sonnati
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را به خون نشانده دل دودمان آدم را غم تو موهبت کبریاست در دل من نمی‌دهم به سرور بهشت این غم را غبار ماتم تو آبرو به من بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را زمان به یاد عزایت محرم است حسین اگرچه شور دگر داده ای محرم را اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دم را گدای دولت عشقم که فرق بسیار است گدای دولت عشق و گدای درهم را به نیم قطره ی اشک محبّتت ندهم اگر دهند به دستم تمام عالم را محبّت تو بود رشته ی نجات مرا رها نمی‌کنم این ریسمان محکم را گناهکارم و یک عمر چشم گریانم به زخم‌های تو تقدیم کرده مرهم را به یُمن گریه برای تو روز محشر هم خموش می‌کنم از اشک خود جهنم را سخن ز سوز دلت با که می توان گفتن که سوختی دل بیگانگان را و مَحرم را نشست تخت سلیمان به خون چو یاد آورد حدیث قتلگه و ساربان و خاتم را سپهر از چه نشد پاره پاره آن ساعت که نقش خاک زمین دید عرش اعظم را روا نبود که امّت به سر بریدن تو دهند اجر رسالت رسول خاتم را بنات فاطمه را بانگ العطش بر چرخ به جای آب بجوشد ز سینه خون یم را لب از ثنات نگیرد دمی، اگر ببُرند هزار مرتبه دست و زبان «میثم» را @nohe_sonnati
نشستم تا سرِ راهِ مُحَرَّم شفق جوشید از ماهِ مُحَرَّم به جانِ عالمِ هستی زد آتش زبان شعله ی آه محرم شد از افلاک، سوی خاک جاری غروب بغض جانکاه محرم غریبی می چکد در دیده ی صبح به حسرت از شبانگاه محرم خبر از قصه ای جانسوز دارد دل پر درد و آگاه محرم سر ما سجده ی دیرینه دارد به خاک پاک درگاه محرم شرافت هم به عالم تا قیامت شرف می یابد از جاه محرم @nohe_sonnati
این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است آب و هوای تکیه برایم مقدس است اشک برای تو به خدا ارث مادری ست این قطره های جاری شبنم مقدس است فرمود امام صادق علیه السلام که چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است در شش شبانه روز زمین آفریده شد شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است تو انتهای دار و ندار منی حسین دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است در بین ماه های خدا جور دیگری بر ما هلال ماه محرم مقدس است @nohe_sonnati
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم سلام ماه حسین جان و گریه های محرم چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب چه اشک ها که بریزند در عزای محرم به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال منم گدای حسین و منم گدای محرم تمام سال صدای حسین حسین می آید از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم! سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم @nohe_sonnati
دوبیتی محرم آمد و مردم به یاد عاشورا به تکیه ها و مساجد به پا کنند عزا کسی که می شنود روضه ای ز اهل البیت ز دیده اشک بریزد ز داغ کرب و بلا ▪️ هلال ماه محرم چو آشکار شود هر آن کسی که حسینی است دلفگار شود سیاه پوش نمایند هر کجا که بناست به یاد نام حسین روضه برقرار شود @nohe_sonnati
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه ی آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم @nohe_sonnati
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد محفل اشک برای تو فراهم باشد روضه‌ات آب حیات است برایم، ای کاش در دلم تا نفسی هست محرم باشد آبرویی بده آن‌قدر که تا آخر عمر تا سری هست فقط پیش شما خم باشد مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که در دلم ذره‌ای از مهر شما کم باشد خاکِ نفرین شده آن است که در ماتم تو خالی از نام تو و روضه و پرچم باشد @nohe_sonnati
هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر.. صد بلا رد می‌شود با قطره اشکی بر حسین پس خدایا در بلاها اشک نم‌نم را مگیر چند ماهی می‌شود تنها دعای ما شده: ای خدا از عاشقان ماه محرم را مگیر بیرقت را سال‌ها در دسته‌ها برداشتیم یاحسین از دست ما امسال پرچم را مگیر گریه بین روضه‌های دسته‌جمعی بهتر است نعمت مرثیه‌خواندن‌های با هم را مگیر فیض می‌بردیم از یک آه سوزان بر حسین یارب از سینه‌زنان فیض دمادم را مگیر در لباس رزم با کفار خونم را بریز در میان رختخواب مرگ جانم را مگیر @nohe_sonnati
این خانه‌ای که خشت به خشتش پر از غم است عمری‌ست وقف روضۀ ماه محرم است با دست‌های پیر پدر قد کشیده است آجر به آجرش اگر این‌قدر محکم است در این محل نسیم اگر مویه می‌کند از عاشقان موی پریشان پرچم است آن پرچمی که خط به خطِ تار و پود آن «باز این چه شورش است که در خلق عالم...» است بر سقف نم کشیدۀ آن، ظنّ بد مَبَر از گریه چشم‌های حسینیّه پر نم است بر آن نشسته است اگر خاک، در عوض اسباب یاد چادر خاکی فراهم است... @nohe_sonnati
بودست از ازل به تنم رخت ماتمت تا روز حشر سينه زنم زير پرچمت ذكر "حسين"، روز و شب و ماه و سال ماست ما زنده ايم با دم عيسى بن مريمت از تو سرودن آبروی شاعران توست مداح گشته پیر ز سنگینی غمت عالَم چکیده ای ز یَم کربلای توست دریای اشک عالمیان هست از نمَت مردانِ جنگ، از علَمت چشم میزنند شیران فراری اند ز خطّ مقدّمت تاریخ هرچه دیده مصیبت به عمر خویش بازیچه ایست پیش عزای محرّمت @nohe_sonnati
چه هیئتی ست تو را زیر این کبود مسقف که ماه هم شده با قد خم به روضه مشرف اقامه ی غم تو بندِ ماه نیست که عمری شده ست کعبه به پوشیدن سیاه مکلف فدای ماتم نام حسینِ در پس تکرار هرآنچه شعر مقفی، هرآنچه شعر مردف "تو را بخاطر دِرهم چه دَرهمت"...چه بگویم که بیت بیت مرا سوخت این جناسِ محرف میان روضه به یاد رباب و داغ تو هرشب به سینه میزنم و میرود قرار من از کف دعای خیر تو پشت تمام گریه کنان است فإنّ رحمةَ رَبّی لِمَن بکی لک فی الطّف @nohe_sonnati
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده برایم آبرودار، آبرویی دست و پا کرده کنیز روضه‌ات می‌خواست من هم نوکرت باشم دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضه‌های تو منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده صدایت می‌زنم با بغض، مثل «کودکی‌هایم» که در بازار غربت دست مادر را رها کرده به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده فقیرم؛ آن فقیری که غنی‌تر از سلاطین است خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده شبم روز است، با عکسی که از دیوار می‌تابد خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم کلاغ قصه‌ی غربت، هوای کربلا کرده @nohe_sonnati
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من به ماه روضه تو خویش را رساندم من چگونه شکر بگویم اجل امانم داد که باز چشم تر من به بیرقت افتاد چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم به زیرسایه این بیرق و علم نرسم به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا تمام سال شمردم همه نفس ها را چگونه شکر بگویم که باز گریانم شبیه زلف پریشان تو پریشانم تمام ترس من این بود با دلی حیران شب رقیه نباشم میان گریه کنان امان دهید خودم بین روضه میمیرم شب ششم جگرم را به دست میگیرم برای روضه هفتم چه نذرها کردم که لای لای بخوانم به دور اوگردم سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک میان روضه سقا که جان به لب آید شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم برای شام عزایت سحر نمیخواهم تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم جنازه ام برود روی دوش این مردم همان زمان که سماوات بر زمین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد میان خیل شغالان فتاد چون شیری یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر نشست روی ورق های مصحف پرپر برید سر زتنت با دوازده ضربه جداشد اخر سرعرش از تن کعبه @nohe_sonnati
سلام من به محرم به نینوای حسین به ماه ناله و اندوه در عزای حسین سلام من به حسینیه ، روضه و منبر سلام من به علم های خیمه های حسین سلام من به کسانی که بسته اند از عشق کمر به خدمت بی ادعا برای حسین سلام من به شهیدان روز عاشورا که تشنه کام سپردند جان بپای حسین ببین ز اکبر و اصغر به موج خون پرپر چقدر ذبح عظیم است در منای حسین هلال ماتم و اندوه از افق سر زد رسید قافلۀ غم به کربلای حسین نوای غربتِ (هل من معین) - شما را خواند بگوش جان شنوید عاشقان صدای حسین وَ قَبرُهُ- به یقین - فی قلوبِ مَن والاه خوشا به حال دلی که شد آشنای حسین کمیل ، شال عزا را ببند و زمزمه کن که هست اجر عزادار ، با خدای حسین @nohe_sonnati
دوباره عرض ادب عرض احترام حسین بنا به عادت هر روزه ام سلام حسین دوباره مجلس تو آمدم خدا را شکر دوباره آمده ام مثل یک غلام حسین تمام دلخوشی ام گریه بر مصیبت توست دوباره این من و اشک علی الدوام حسین مرا به لطف تو این گونه می‌شناسندم غلام فاطمه و نوکر امام حسین به جز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم که چون تو سنگ نخورده کسی ز بام حسین نخواه رو به کسی غیر خواهرت بزنم تویی که آخر انصافی و مرام حسین به غیر چشم محارم کسی ندیده رخش کجا عقیله کجا مجلس حرام، حسین سرم فدای کسی که علی فدایش شد پر است دور و بر زینب از عوام، حسین @nohe_sonnati
یارب! بباران بر سرم، بارانِ نم نم را بر من ببخشا دستِ خالی، توشه‌ی کم را از دوشِ من بردار بارِ این‌همه غم را، تا زنده‌ام، بر شانه‌ام بگذار، پرچم را با ذکرِ اربابِ دو عالَم، زندگی کردم، شاید، دمِ مرگم، ببینم، شاهِ عالم را یک دم صدایش کردم و یک عمر خوشبختم از من نگیری هیچگاه، ای کاش آن دم را یادِ سرِ از تن جدایِ دوست، می‌افتم هروقت، دارم زیرِ لب، آیاتِ مریم را من از نفس افتاده‌ام، بدجور دل‌تنگم عطرِ گلاب و دودِ اسپندِ محرم را @nohe_sonnati
از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟ یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟ کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین گرچه قلبم را گرفته هرکس و هرناکسی گاه گاهی از دل زارم گذر داری حسین روضه هایت حال و روزم را دگرگون می کند داغ جانکاهی تو در بین جگر داری حسین لحظه مردن سرم را روی دامانت گذار مطمئنم که هوای محتضر داری حسین نیستم حر و پشیمان آمدم من را ببخش در میان کل عالم تو اثر داری حسین پاسخ گرمی بده بر این سوال نوکرت.. از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟ @nohe_sonnati
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است با ذِکر نامتان، شَفا را خریده است هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت با "یا حسین" لطف خدا را خریده است خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت پیراهنِ عَزای شما را خریده است با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است @nohe_sonnati
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است‏ باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع مى‏كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامى ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست‏ این رستخیز عام كه نامش محرم است در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است جن و ملك بر آدمیان نوحه مى‏كنند گویا عزاى اشرف اولاد آدم است‏ @nohe_sonnati
سلام من به تو و بر محرم جدت سلام من به تو و روضه ی غم جدت فدای شال سیاهت که پرچم روضه است دوباره آمده ام زیر پرچم جدت به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم شدیم سینه زن داغ ماتم جدت چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت که اشک گریه کنان است، مرهم جدت خدا کند که بمیرم غروب عاشورا میان ذکر مصیبات اعظم جدت هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار رسیده ایم به آن جسمِ درهم جدت رسیده ایم به دست بدون انگشتر رسیده ایم به آن پیکر کم جدت بیا به مجلس روضه به خاطر عباس بیا به حق همان قامت خم جدت @nohe_sonnati
میبرد دل گنبد تو، بیشتر با پرچمت هرتکانش میتکاند غم ز دلها پرچمت در فراز و در نشیب این جهان دریافتم هر چه بالا رفت پائین آمد الّا پرچمت هر کسی یک مَحرمی دارد برای خویش و من حرف هایم را همیشه گفته ام با پرچمت ریشه اش حبل المتین وقت تلقین من است با تکانش زنده کرده مرده ها را پرچمت آسمان، سقف حسینیه است و منبر کوه ها رعد ناله ، سینه زن امواج و دریا پرچمت ارمنی ها هم ارادتمند درگاه توأند دیده ام ماه محرم در کلیسا پرچمت من یقین دارم ، بساط روضه حاجت می دهد پس مدد یا فرش روضه، پس مدد یا پرچمت دست بر پرچم کشیدم ، دست از جرمم کشید وقت توبه هم کشیده جورِ من را پرچمت خادمان روضه را با سایه ی طوبی چه کار سایه اش روی سر ما هست آقا پرچمت پهلوان هر سپاهی را علمدارش کنند نیست بیخود که رسیده دست سقا پرچمت اولین پرچم همان پیراهن خونی توست بوی مقتل می دهد نصب است هر جا پرچمت چادر بی بی نشد، ای کاش می‌شد لااقل ای بزرگ قوم می پوشاندنت با پرچمت @nohe_sonnati
روز ازل که قصه ی عشق تو پا گرفت دل خون‌شد و بهانه ی کرببلا گرفت نان حلال و شیر پر از اشک مادرم این گونه بود در دلم این عشق جا گرفت یک قطره اشک موجب دریای رحمت است وقتی که دل ز ماتم خون خدا گرفت اعجاز میکند به خدا ذکر «یا حسین» هر جا که عاشق تو به یادت نوا گرفت «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» باز آمده محرم و باید عزا گرفت با اذن مادر تو سیه پوش می شوم این مهر مادری است که دست مرا گرفت یاد تمام پیر غلامان به خیر باد این روضه ها به همت آنان بقا گرفت شد موسفید هر که در خانه ی شما امضای نوکری ز شه لافتی گرفت سر میزند به رسم وفا شاه تشنه لب هر جا که رنگ روضه و‌اشک و بکا گرفت پروانه های گلشن هیئت ملائکند وقتی ز شمع یاد شهیدان صفا گرفت ای لاله ی خزان شده از زخم تیغ ها باید سراغ آن سر و تن را جدا گرفت پشت زمین ز پیکر بر خاک تو شکست قلب زمان از آن سر بر نیزه ها گرفت @nohe_sonnati