eitaa logo
پاسخگو
952 دنبال‌کننده
440 عکس
99 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 20: مغالطه اشتراک لفظ چیست؟ ✍پاسخ: 🌀«مغالطه اشتراک لفظ»، که برخی آن را «مغالطه اشتراک اسم» نامیده اند، از اقسام مغالطه لفظی است و عبارتست از به کاربردن یک کلمه در یک متن با معانی گوناگون، بدون توجه به تعدد معانی آن، به طوری که این موضوع موجب یک نتیجه‌گیری نادرست شود. 💠مثال: او و همسرش پنج سال اختلاف داشتند، اختلاف در این جمله هم می‌تواند به معنای تفاوت باشد یعنی پنج سال تفاوت سنی دارند و هم می‌تواند به معنای مشاجره و منازعه باشد. 📚 المنطق مرحوم مظفر، صفحهٔ۴۸۴ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 21: در کتاب فرائد الاصول(رسائل) در بخش استصحاب، با عبارت «نعم هذا الشك اللاحق يوجب الإعادة بحكم استصحاب عدم الطهارة لو لا حكومة قاعدة الشك بعد الفراغ‏ عليه فافهم‏» مواجه شدم. لطفاً معنای عبارت و مقصود از «فافهم» را توضیح دهید؟ ✍پاسخ: 🔰مقدمه: مرحوم شیخ قبل از ورود به ادلۀ استصحاب، شش امر را بیان کرده اند که این مطلب انتهای امر پنجم است. در امر پنجم، به ارکان و مقومات استصحاب اشاره شده است که عبارتند از یقین سابق و شک لاحق. سپس بیان شده است که شک باید فعلی باشد و شک تقدیری کفایت نمی کند. به عنوان ثمره، ایشان یک فرعی فقهی شامل 4 مرحله را بیان کرده اند و عبارت مورد نظر مربوط به مرحلۀ سوم و توضیح آن به شرح زیر است: 🔰توضیح عبارت: شخصی در ساعت 10 صبح، يقين به حدث دارد و سپس بكلى غافل مى‏شود تا ساعت يك بعد از ظهر. الآن كه ساعت يك است يقين سابق به حدث و شك لاحق در بقاء هم دارد و اركان استصحاب عدم طهارت، فی نفسه تام است اما حاكميت قاعده فراغ ( که مى‏گويد به شك بعد از عمل اعتنا نكن و بگو ان‏شاءالله نمازى كه خوانده‏ام صحيح بوده) مانع از جریان آن می شود. 🔰توضیح فافهم: ✅مرحوم حاج «فافهم» را اشاره به اين می داند كه اصلا اين استصحاب ذاتا و با قطع نظر از حكومت قاعده فراغ نیز جارى نيست، زیرا اصل مثبت است. زیرا مستصحب، بقای حدث است که وجوب اعاده، اثر عقلی آن است. ✅اما طبق نظر مرحوم در کتاب درر الفوائد، فافهم اشاره به این مطلب دارد که: بنابر این که قاعدۀ فراغ اماره باشد، بر استصحاب ورود دارد و بنابر این که قاعدۀ فراغ اصل باشد، دلیل استصحاب حاکم بر آن است (بر فرض آن که ادلۀ اعتبار آن شامل مورد استصحاب نشود.) 📚فرائد الاصول، طبع انتشارات اسلامی، ج‏2، ص: 548 📚درر الفوائد في الحاشية على الفرائد، الحاشيةالجديدة، ص: 298 📚حاشية فرائد الأصول ( الفوائد الرضوية على الفرائد المرتضوية )، ص: 317 https://eitaa.com/saluni
توضیح کلی راجع به تعبیر : تعبیر «فافهم» در کلام مرحوم به سه صورت آمده است: 🍀: در صورتی که تعبیر «فافهم» بدون ضمیمه دیگری استفاده شود، معمولا اشاره به وجود تأملی در مسئله دارد. از بعض علماء نقل شده که تعبیر «فافهم» نمی‌تواند به مطلب محکم و مسلّمی اشاره داشته باشد و چنین نیست که با این تعبیر، اصل مسئله تغییر یابد. بلکه این تعبیر دلالت بر نکته فی الجمله‌ای دارد که اصل مطلب را از بین نمی‌برد. 🍀 : از این تعبیر، این معنا اراده می‌شود که مطلب مذکور، مطلب دقیقی است که نیاز به دقت در مسئله دارد. 🍀 : مراد از این تعبیر نیز، دقیق بودن مطلب است. 📚درس حفظه الله🔻🔻🔻 https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry/osool/97/970906/ https://eitaa.com/saluni
(رحمة الله علیه)، عنایت خاصی به داشت و شرط شرکت در کلاس هایش را شب زنده داری و خواندن نماز شب قرار داده بود. 💠 - شاگرد میرزا‌ - به نقل از پدر ارجمندش می گوید: گاهی یك ساعت به اذان صبح مانده می رفتیم به حرم، هنوز در حرم را باز نكرده بودند مرحوم نایینی در شب مشغول نماز و دعا بود. بعد از نماز و دعا به منزل برمی گشت تا به درس و بحث خود برسد. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 22: تفاوت قیاس، تمثیل و استقراء چیست؟ ✍پاسخ: طرق ريیسه استدلال، به سه قسم قیاس،تمثیل واستقراء تقسیم میشود که تعریف آنها به شرح زیر است: ✳️ قیاس: منظور از قیاس، این است که ذهن، از طریق قواعد عامه ای که صحت آن مسلم است به مطلوب منتقل شود.(البته برخی در تعریف قید «لذاته» را اضافه کرده اند که برای توضیح بیشتر می توانید به تعلیقه استاد فیاضی به المنطق، ذیل این بحث مراجعه کنید. ) *⃣ مثال: شرب مسکر حرام است. خمر مسکر است. مطلوب: شرب خمر حرام است. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ✳️تمثیل: منظور از تمثیل، انتقال ذهن از حکم یک شیئ به حکم شیئ دیگر از جهت اشتراکی بین آن دو است. *⃣ مثال: شخصی تب دار میشود و دکتر برای او دارویی تجویز میکند و او برای دوست خود که تب دار شده، همان دارو را لازم بداند! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ✳️استقراء: منظور از استقراء، استنباط حکم عام از عده ای از جزئیات است. *⃣ مثال: شخصی از دیدن تعداد زیادی از اهالی کشور نیجریه نتیجه بگیرد همه اهالی نیجریه، سیاه پوست هستند. ♨️تفاوت اصلی این سه قسم، این است که انتقال به مطلوب در قیاس (از کلی به جزئی)، در تمثیل (از جزئی به جزئی) و در استقراء (از جزئی به کلی) است. 📚المنطق مرحوم مظفر، باب خامس https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 23: انواع مسوغات ابتدا به نکره را بیان کنید؟ ✍پاسخ: 🌀ضابط و قاعده کلی: هر گاه اخبار از نكره مفيد فايده باشد، ابتدا به نكره جايز است و در غير اين صورت، جايز نمى‌باشد. 🌀 مصادیق این قاعده: از آن جا که ارائه ملاك فوق به راحتی قابل تطبیق نیست، متأخرین علمای نحو، مصاديق آن را ذکر می کنند. البته موارد آن مختلف است. برای مثال، 6 امر، 25 امر، 24 و 15 امر را نام برده است. اصح و اهم این موارد، عبارتند از: 🌱1- مبتدا توصیف شده باشد یا در ذاتش توصیفی باشد⬅️أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ‌ «الأنعام/ 2» 🔅نکته: هرصفتى باعث جواز ابتداء به نكره نیست بلكه بايد آن وصف موجب يك نحوه تخصيص و روشن شدن آن نكره باشد. 🌱2- اسم نكره‏ عامل باشد⬅️ أمر بمعروف صدقة. 🌱3- اسم نكره معطوف است به شرط آن که اگر مبتدا و معطوف باشد، معطوف عليه شرايط مبتدا شدن را دارا باشد⬅️ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً‏ «البقرة/ 263» 🌱4- خبر ظرف و يا جار و مجرور باشد⬅️ لَدَيْنا مَزِيدٌ «ق/ 35» 🔅نکته: این مورد به شرطی مسوغ است که نحوه ای اختصاص ایجاد کند. بنابر این مثال «في دار رجل» غلط است زيرا اين خبر مفيد فايده نيست.( البته برخی غیر از اختصاص خبر، تقدیم خبر را نیز شرط این مسوغ دانسته اند.) 🌱5- اسم نكره از حیث ذاتی(مانند اسماء شرط و استفهام) یا عارضی(مانند وقوع نكره در سياق نفى و انكار) ، عام باشد. ⬅️ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ‏ «النمل/ 60» 🌱6- از نكره، ماهيت و حقيقت آن اراده شده باشد و فردى نامعين مراد نباشد⬅️«رجل خير من امرأة» 🌱7- اسم نكره به معناى فعل باشد⬅️سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ‏ «الصافات/ 130» («سلام» به معناى فعل «اسلّم» است ) 🌱8- حمل و ثبوت خبر براى مبتدا از امور خارق‏العاده بوده و طبيعى و عادى نباشد ⬅«شجرة سجدت» 🌱9- اسم نکره، بعد از «إذا» فجائيه باشد.⬅️«خرجت فإذا أسد بالباب» 🌱10- نكره در ابتداى جمله اسميه حاليه باشد ⬅️«قطعت صحراء و دليل يهدينى» 🔰نکته: برخی از نحویین مسوغات دیگری ذکر کرده اند که برای یادگیری آن ها به کتاب مغنی الادیب و شروح آن مراجعه شود. 📚مغنی الادیب، باب رابع، مسوغات ابتدا به نکره https://eitaa.com/saluni
💠توضیحات کامل تر در متن بالا👆👆👆 و نشانی پایین👇👇👇 📚مغنی الادیب، باب رابع، مسوغات ابتدا به نکره https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 24: مضاف در چه شرایطی «ال» میگیرد؟ ✍پاسخ: اصل این است که مضاف، «ال» تعریف نپذیرد اما در اضافۀ لفظیه، در 5 مورد جواز اضافۀ «ال» به مضاف بیان شده است که عبارتند از: 🍀1. مضاف الیه، مقرون به «ال» باشد: هن الشافیات الحوائم 🍀2. مضاف الیه، مضاف به اسمی باشد که آن اسم، مقرون به «ال» باشد: «زيد الضارب رأس الجاني». 🍀3. مضاف الیه، مضاف به ضمیری باشد که مرجع آن ضمیر، مقرون به «ال» باشد: مررت بالضارب الرّجل و الشاتمه 🍀4. مضاف مثنی باشد: مررت بالضّاربي زيد 🍀5. مضاف، جمع مذکر سالم باشد: هولاء الضّاربو زيد 🔅نکته: فراء، دخول «ال» به مضاف، در صورتی که معنای وصفی داشته باشد را نیز جایز می داند: الضارب زید 📚البهجة المرضیه، باب سابع، المبحث السادس، ص221 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 25: چرا خرید و فروش کرم و حشرات، برای منفعت صیادی حرام است؟ ✍پاسخ: خرید وفروش کرم و سایر حشرات به دو دلیل ممکن است محکوم به حرمت باشد: 1⃣ مالیت نداشتن: چیزی که عرفا ارزش مالی ندارد، قابل خرید و فروش نیست. 2⃣ منفعت محلله مقصوده نداشتن: هر چیزی که داراى منفعت حلالى كه مورد توجه عقلا است نباشد، خرید و فروش آن جایز نیست. 💠بنابر این در صورتی که برخی حشرات مالیت پیدا کنند و منفعت محلله مقصوده داشته باشند بیع آن ها حلال است و برخی از قدما و متأخرین و معاصرین مصادیقی برای آن نیز ذکر فرموده اند و مصداق مورد سؤال نیز می تواند یکی از آن مصادیق حلال برای بیع حشرات باشد. ✅برای نمونه، «اعلی الله مقامه الشریف» در کتاب ، فرموده اند: معيار همين (منفعت حلال مورد توجه داشتن) است پس در فروش زالو كه خون فاسد را مى‌مكد، و كرم ابريشم و زنبور عسل اشكالى نيست اگر چه از حشرات مى‌باشند. 📚مکاسب ، مکاسب محرمه، نوع ثالث، ج1ص158از چاپ جدید 📚تحریر الوسیله، مقدمه کتاب مکاسب و متاجر، مسألۀ7 https://eitaa.com/saluni