eitaa logo
پاسخگو
918 دنبال‌کننده
421 عکس
95 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 21: در کتاب فرائد الاصول(رسائل) در بخش استصحاب، با عبارت «نعم هذا الشك اللاحق يوجب الإعادة بحكم استصحاب عدم الطهارة لو لا حكومة قاعدة الشك بعد الفراغ‏ عليه فافهم‏» مواجه شدم. لطفاً معنای عبارت و مقصود از «فافهم» را توضیح دهید؟ ✍پاسخ: 🔰مقدمه: مرحوم شیخ قبل از ورود به ادلۀ استصحاب، شش امر را بیان کرده اند که این مطلب انتهای امر پنجم است. در امر پنجم، به ارکان و مقومات استصحاب اشاره شده است که عبارتند از یقین سابق و شک لاحق. سپس بیان شده است که شک باید فعلی باشد و شک تقدیری کفایت نمی کند. به عنوان ثمره، ایشان یک فرعی فقهی شامل 4 مرحله را بیان کرده اند و عبارت مورد نظر مربوط به مرحلۀ سوم و توضیح آن به شرح زیر است: 🔰توضیح عبارت: شخصی در ساعت 10 صبح، يقين به حدث دارد و سپس بكلى غافل مى‏شود تا ساعت يك بعد از ظهر. الآن كه ساعت يك است يقين سابق به حدث و شك لاحق در بقاء هم دارد و اركان استصحاب عدم طهارت، فی نفسه تام است اما حاكميت قاعده فراغ ( که مى‏گويد به شك بعد از عمل اعتنا نكن و بگو ان‏شاءالله نمازى كه خوانده‏ام صحيح بوده) مانع از جریان آن می شود. 🔰توضیح فافهم: ✅مرحوم حاج «فافهم» را اشاره به اين می داند كه اصلا اين استصحاب ذاتا و با قطع نظر از حكومت قاعده فراغ نیز جارى نيست، زیرا اصل مثبت است. زیرا مستصحب، بقای حدث است که وجوب اعاده، اثر عقلی آن است. ✅اما طبق نظر مرحوم در کتاب درر الفوائد، فافهم اشاره به این مطلب دارد که: بنابر این که قاعدۀ فراغ اماره باشد، بر استصحاب ورود دارد و بنابر این که قاعدۀ فراغ اصل باشد، دلیل استصحاب حاکم بر آن است (بر فرض آن که ادلۀ اعتبار آن شامل مورد استصحاب نشود.) 📚فرائد الاصول، طبع انتشارات اسلامی، ج‏2، ص: 548 📚درر الفوائد في الحاشية على الفرائد، الحاشيةالجديدة، ص: 298 📚حاشية فرائد الأصول ( الفوائد الرضوية على الفرائد المرتضوية )، ص: 317 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 80: اگر یکی از شرایط تکلیف قدرت است چرا کسی که قدرت ندارد مثلا فلج است باید نماز بخواند؟ ✍🏽پاسخ: 🌀هرگاه خداوند عملی را بر مکلف واجب گرداند و آن عمل دارای اجزاء و شرایطی باشد، اگر برای مکلف به جا آوردن همه اجزاء ممکن نباشد و مکلف قدرت بر انجام تکلیف به طور کامل را نداشته باشد، انجام بعض دیگر ساقط نمی شود؛ ما لا یدرک کله لا یترک کله. این مطلب با عنوان «قاعده میسور» یا «قاعده ما لا یدرک کله» یا «قاعده استطاعت» در کتب اصولی یا فقهی یا قواعد فقهیه ذکر شده است. در ادبیات فارسی نیز برخی نوشته ها و اشعار مانند «آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید » مضمونی مشابه قاعدۀ میسور دارد. 🔅نکتۀ1: قاعده میسور، در موارد بسیارى به کار گرفته شده، ولى فقها بیشتر در به آن تمسک نموده‌اند، هرچند در نیز کاربرد دارد؛ براى مثال، در ، هرگاه طرفین عقد یا یکى از آن دو نتوانند صیغه را بخوانند، اشاره کافى است. 🔅نکتۀ2: این قاعده در جایى مطرح است که فعل مقدور و میسور از مصادیق تکلیف مورد نظر - هرچند با تسامح عرفى- شمرده شود، چنان‌که عرف، نماز نشسته را نماز می‌داند، اما در مواردى که چنین نباشد، جاى این قاعده نیست؛ براى مثال، کسى که قادر است روزه بگیرد، به شرطى که در بین آن یک بشقاب غذا یا یک لیوان آب بخورد، از نظر شرع اصلاً نباید روزه بگیرد؛ زیرا از نظر شرعى چنین روزه‌ای مصداق آن تکلیف خاص نیست؛ چون نمی‌توان گفت حالا که نمی‌توانى آن‌‏گونه روزه بگیرى، در بین روز یک لیوان آب بنوش و روزه‌دار هم باش. 🔅نکتۀ3: مستند قاعدۀ میسور، ادلۀ نقلیه ای است که از حیث سند و منقول از کتاب عوالی اللئالی است فلذا برخی از علما این قاعده را نمیپذیرند و برخی مثل مرحوم شیخ، ضعف آن را با عمل مشهور جبران شده می دانند و آن را میپذیرند. البته در هر صورت، در برخی موضوعات مانند نماز، ادلۀ خاصه برای شخصی که قدرت کامل ندارد، وارد شده است. (برخی برای اثبات قاعده، به یا نیز تمسک نموده اند.) 📚فرائد الاصول، ج ۲، ص۳۹۰ 📚عناوین فقهی، ج ۱، ص ۴۷۰. 📚عوالی الئالی، ج ۴، ص ۵۸ 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️ دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 96: مرحوم در تنبیه یازدهم می فرمایند: « نسبت به حادث دیگر اگر به نحو باشد، استصحاب جاری نمی شود اما اگر به نحو باشد، استصحاب جاری می‌شود.» تفاوت این دو چیست❓❓ 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️ دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 96: مرحوم در تنبیه یازدهم می فرمایند: « نسبت به حادث دیگر اگر به نحو باشد، استصحاب جاری نمی شود اما اگر به نحو باشد، استصحاب جاری می‌شود.» تفاوت این دو چیست❓❓ ✍🏽پاسخ: 🌀مقدمه: برای جواب به این سؤال، ابتدا و را بیان می کنیم: ❇️مفاد کان تامه( وجودی،محمولی،ثبوت شیء): در کان تامه، بحث از تحقق اصل وجودموضوع است(حتی اگر وصف داشته باشد) 🌿مثال: کان زید ولکن بکر لم یکن. 🌿مثال2: کان الله و لا شیئ معه. ❇️مفاد کان ناقصه(نعتی،ثبوت شیءلشیء): در کان ناقصه اصل وجود شی مفروض گرفته می شود و اتصاف آن به یک وصف بیان میشود. 🌿مثال: کان زید عالما. (در این مثال، اصل وجود زید مفروض است و از اتصاف زید به عالم بودن خبر داده می شود.) 🌿مثال2: نجاسة الثوب یکون مانعه فی الصلاة 🔅نکته1: این که مفاد حکم از قبیل کان تامه یا ناقصه باشد، بستگی به و از آن دارد. 🔅نکته2: این که حکم از قبیل مفاد کان تامه یا ناقصه باشد، منوط به وجود لفظ کان و مشتقات آن در لسان خطاب نیست بلکه منوط است به نوع لسان خطاب است که «ثبوت شیء» یا «ثبوت شیء لشیء» باشد. 🌀تفاوت کان تامه و ناقصه در کلام : پدر وپسری در زلزله از دنیا می روند که سبق موت یکی بر دیگری روشن نیست. دو صورت قابل فرض است: ⭐️الف) به صورت تامّة: اصل عدم سبق موت پدر نسبت به پسر است ⭐️ب) به صورت ناقصة: موت الوالد السّابق علی موت الولد ❇️مرحوم آخوند خراسانی می فرماید: استصحاب به نحو مفاد کان تامه جریان دارد زیرا ارکان آن تمام است(مگر این که کسی را از حیث مبنایی نپذیرد)، اما استصحاب به نحو کان ناقصه جاری نمی شود زیرا ندارد و موت والد از همان اوّل برای ما مشکوک است. 📚کفایه، ص425 📚ارشاد العقول، ج3، ص21 📚درس خارج «حفظه الله»، 20بهمن 1393 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️ دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 121: ادلهٔ عدم حجیت را بیان کنید؟ ✍🏽پاسخ: اصل مثبت بحثی است که معمولا به عنوان بیان میشود و در ضمن پرسش 5 همین کانال نیز مباحثی پیرامون آن ارائه شد. برای عدم حجیّت اصل مثبت، ادلۀ مختلفی بیان شده است که به اهم این ادله اشاره می شود: 1️⃣ «رحمة الله علیه» : بین و فرق است. امور اعتباری قابل جعل می باشد مثلا شارع می تواند دستور دهد که حیات زید را کن و آن مانند حرمت ازدواج همسرش یا عدم جواز تقسیم اموال بین ورثه، توسط شارع جعل شود. اما رشد لحیه، امری است تکوینی و با جعل شارع قابل تحقق نیست. اگر شرایط آن موجود باشد لحیه نمو می کند و الا نه. بنا بر این وقتی نمو لحیه که امری است تکوینی قابل جعل نباشد، اثر مترتب بر آن هم قابل جعل نیست. 2️⃣ «رحمة الله علیه» : اصل مثبت حجّت نیست زیرا اینجا جای تمسک به نیست زیرا یکی از این است که وجود نداشته باشد. مثلا مولی به غلامش دستور می دهد که برایش آب بیاورد، قدر متیقن در مقام تخاطب این است که او آب را برای نوشیدن می خواهد نه برای ریختن. محقق خراسانی بر این اساس می فرماید: امام«علیه السلام» به می فرماید: لا تنقض الیقین بالشک و قدر متیقن در نزد زراره اثر خود متیقن است نه اثر لازم متیقن. بنا بر این باید مثلا اثر حیات را بار کرد نه اثر لازم حیات که نمو لحیه است که در نتیجه صدقه دهد. 3️⃣ «رحمة الله علیه» : ایشان در کتاب شریف به تمسک می کند یعنی وقتی مولی می فرماید: لا تنقض الیقین بالشک این منصرف به است نه . 4️⃣ «حفظه الله» : اصل مثبت حجّت نیست و بین جایی که است و جایی که است تفاوت وجود دارد. بسیار صاف و راحت می باشد مثلا سابقا نماز جمعه واجب بود و الآن هم واجب است اما سخت تر است. مثلا زید که سابقا گم شده است زنده بود و می گوییم الآن هم زنده است. در اینجا استصحاب فقط صغری درست می کند و باید کبرایی به آن ضمیمه شود و آن اینکه: کل من کان حیا زوجته لا تتزوج و امواله لا تقسّم. اگر این کبری در موضوعات نباشد، استصحاب لغو و باطل می باشد. با این بیان می گوییم که در مورد حیات زید کبری وجود دارد که همان حرمت تقسیم اموال است و ولی در مورد ذات لحیه بودن زید چنین کبرایی در کتاب و سنت نیست و در آن نیامده است که کلما کان زید ذات لحیة واجب است که صدقه ای در راه خداوند داده شود. 5️⃣ «رحمة الله علیه» : اگر استصحاب را اثبات کند، با اصل دیگری می‌کند و آن اصالت عدم لازم است و بعد از هر دو تساقط می‌کنند، در نتیجه وجهی برای حجیت اصل مثبت نیست مثلاً فردی تیری به دیگری می‌اندازد و مانعی از برخورد نبود و بعد نشست، حال استصحاب عدم مانع می‌کند و با آن اثبات می‌کند قتل محقق شده است، حال این استصحاب عدم مانع با اصل عدم قتل تعارض می‌کنند و تساقط، پس اصل مثبت حجت نیست. 6️⃣ «رحمة الله علیه» : محتوای اخبار؛ محتوای روایات این است که فقط آثار شرعیه بدون واسطه در استصحاب بار می‌شود و آثار غیر شرعیه یا آثار شرعیه با واسطه بار نمی‌شوند. 📚المبسوط فی اصول الفقه، ج4، ص183. 📚[فرائد الأصول، الشيخ مرتضى الأنصاري، ج3، ص233. 📚کفاية الاصول، الآخوند الخراساني، ج1، ص414. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به کانال بپیوندید🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۶۰: لطفاً در مورد و حجیت آن توضیح دهید؟ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۶۰: لطفاً در مورد و حجیت آن توضیح دهید؟ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۶۰: لطفاً در مورد و حجیت آن توضیح دهید؟ ✍پاسخ: 💠 نکتهٔ۱(اسامی آن) : از مباحث است که نام‌های دیگر آن، ، یا یا یا یا می باشد. 💠نکتهٔ۲(کاربرد) : استصحاب قهقری هم در و و هم در مطرح می‌شود. 💠تعریف: معنای استصحاب قهقرائی این است که در فرض و ، یقین لاحق ابقاء شود. در واقع در این استصحاب، جای شک و یقین معکوس شده است. 💠مثال: اگر کسی الان یقین دارد که وضو ندارد، اندکی قبل هم نمازش را خوانده است و نمی‌داند موقع نماز طهارت داشته یا خیر. اما الان یقین دارد مُحْدِث است و وضو ندارد. (بر فرض عدم جریان ) اگر استصحاب قهقرایی جاری کنیم و بگوییم موقع نماز هم محدث بوده است، حکم به بطلان نماز می‌شود. 💠حجیت: درباره این ، بین اختلاف است مشهور اصولیون امامی معتقدند استصحاب قهقرایی حجیت ندارد و ادلهٔ حجیت استصحاب، شامل آن نمی‌شود اما برخی مثل «رحمه‌الله» به حجیت آن معتقدند. 🔅یکی از موارد در نظر اغلب اصولیین حجت است و آن موردی است که هم اکنون یقین وجود داشته باشد که در نزد عرف لفظی برای معنایی وضع شده است و بعد شک به وجود آید که آیا در سابق - مثلاً در عصر ائمه «علیهم‌السلام» - نیز برای چنین معنایی وضع شده بوده یا نه؛ در این مورد ثابت می‌شود که در آن عصر هم برای همین معنا وضع شده است. اما باید توجه داشت که حجیت این مورد، از باب حجّیت استصحاب مصطلح و از باب نیست بلکه از سنخ مورد امضای شارع است که از آن به یاد می‌شود. 📚محاضرات فی اصول الفقه،جلد 1، صفحه 114 📚فرائد الاصول، جلد 2، صفحه 547 📚اصول الفقه جلد 2، صفحه 252 📚بحوث فی علم الاصول جلد 6، صفحه 14 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯