eitaa logo
پاسخگو
885 دنبال‌کننده
460 عکس
111 ویدیو
12 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 103: با توجه به این که آیه 101 سوره مبارکه نساء (فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلاة ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا...) ظهور در جواز قصر صلاة در سفر دارد، پس چرا فقها به وجوب آن فتوا داده اند؟! ✍🏽پاسخ: 💠در این آیه که متصل به آیات قبل است، بحث و مطرح شده است و شاید بتوان گفت موضوع این سلسله آیات، بحث است زیرا هم نماز خوف و هم سفر با آن تناسب دارد. ظاهر آیه این است که و در سفر، گناهی ندارد و جایز(به معنای الاعم) است و این جواز منافاتی ندارد که آیۀ شریفه در سیاق وجوب آمده باشد همچنان که در آیه 158بقره نیز صفا و مروه که از واجبات است، با همین تعبیر «فلا جناح علیه» آمده است. 💠این آیه مثل بسیاری از آیات در مقام است نه کیفیت آن کما این که در آیه 184 بقره نیز در مورد ، تعبیر به «ان تصوموا خیر لکم» شده است. 💠از طرفی این حکم نماز قصر مقید به «ان خفتم...» شده است یعنی اگر ترس از کفار و دشمنان و...باشد میتوان نماز را شکسته و به صورت نماز خوف خواند. ظاهر آیه شریفه این است که ابتدائا نماز شکسته برای خوف از دشمن و فتنه تشریع شده و دگر بار برای همه سفرها تشریع شده است هر چند که پای خوفی در میان نباشد. 🔆نکته مهم این است که روایات «علیهم السلام» مفسر آیات قرآن هستند و در روایات متعدد بحث وجوب شکستن نماز در سفر بیان شده است و صراحتاً تبیین شده که این وجوب مقید به خوف نیست. 🍀 برای مثال، در کتاب شریف ، به نقل از این مطلب آمده است که: « از ابى جعفر «علیه السلام» از نماز خوف و نماز سفر پرسيدم، كه آيا هر دو شكسته می ‏شود؟ فرمود: بلى و نماز خوف به شكسته شدن سزاوارتر از نماز سفر است، چون در سفر، خوفى در بين نيست. ⭐️بنابر این با توجه به عدم منافات سیاق آیه با وجوب و روایات متعدد دال بر وجوب نماز قصر در سفر بدون تقید آن به خوف، این حکم در کتب فقها مطرح شده است. 📚 تهذيب الاحكام، ج 3، ص 302، ح 921- 12 📚ترجمه تفسير الميزان، ج‏5 ، 104 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️ دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
💠قسمت1⃣ 🌀 می‌گویند او مردی خوش چهره، تنومند و سفید رنگ بود. برای نماز جمعه در حالی خارج می شد که روی سرش عرق چینی سیاه رنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر سجده نمایان بود و در دستش عصایی بود. مردم ساکت برای دیدن حسن و زیبایی و هیبت و جمال او می ایستادند طوری که گاهی مجبور به بازگشت می شد. 🌀پدرش، ، غلامی بود كه مردی از قبیله  او را در شهر  خرید و پس از آموختن قرآن و معالم دین، وی را آزاد كرد. فرزندان همگی از دانشمندان بزرگ شیعه هستند. ، ، ، و... اما نام او یعنی ، درخشنده‌تر و پرآوازه‌تر از فرزندان دیگر اعین است. 🌀زراره پس از آشنایی خواهر و برادرانش با مکتب اهل بیت«علیهم السلام» ، با «علیه السلام» آشنا شد و با دیدن عظمت علم و دانش آن بزرگوار، به جمع شاگردان مریدان ایشان پیوست. خودش اولین دیدار با امام باقر«علیه السلام» را چنین تعریف می کند⬇️ 🌀« در سرزمين ، در سراپرده‌ای قدم نهادم كه از آنِ امام باقر ـ محمّد بن علي بن الحسين«عليه‌السلام» ـ بود. جمعي در چادر نشسته بودند. صدر مجلس خالی بود و در گوشه‌ای از چادر مردي حجامت می‌کرد. از قراين چنين به ذهنم آمد كه همان مرد بايد ـ محمّد بن علي«عليه‌السلام» ـ باشد. جلو رفتم و سلام كردم. آن حضرت سلامم را پاسخ گفت. روبرويش بر زمين نشستم. 🟢 پرسيد: آيا از فرزندان اَعْين هستي؟ 🔵 گفتم آری، من زراره پسر اَعْين هستم. 🟢 امام فرمود: من تو را از روي شباهت شناختم. آيا (برادر زراره) نيز به آمده است؟ 🔵 گفتم: نه، ولی به شما سلام رسانده است. 🟢 امام فرمود: «حمران از مؤمنان راستين است و هرگز از حق رو برنمی گرداند». 🌀او در  ،  ، ،  و  و... تخصص داشت، اما تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست، مگر اینكه حدیثی از زراره در آن وجود داشته باشد. بیش از 0⃣0⃣0⃣2⃣حدیث از طریق زراره در آثار مهم شیعه پیدا می‌شود. 🌀زراره از مردانی است كه شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب امام علی «علیه‌السلام» با املای پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» و دستخط امام که حاوی تمام احکام حلال و حرام الهی بود را مشاهده كند. 🌀 امام باقر «علیه‌السلام» بهشت را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر خدا حق است كه تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق «علیه‌السلام» نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد. 🌀اصحاب و یاران ائمه«علیهم‌السّلام» نیز به قوت علمی و موقعیت برتر او اعتراف می‌کردند🔻🔻🔻 🔸فردی در حضور  ـ از فقها و محدثان نامی شیعه ـ قدرت علمی جمیل را ستود؛ جمیل در جواب گفت: «به خداوند سوگند که مَثَل ما در برابر زراره، مثل کودکان دبستانی در نزد معلّم خود است.»  🔹  می‌نویسد: در جدل و مخاصمت در کلام، امتیازی تمام داشت و هیچ‌کس قدرت آن را ندشت که در مناظره، او را مغلوب کند، مگر عبادت زیادش او را از کلام باز می‌داشت. 🌀 زراره با همه دانش خود، خویشتن را برتر از دیگران نمى ‏شمرد و به خود مغرور نمى‏ شد و در این راه به مباحثه و جدل نمى ‏پرداخت. او به شدت از تفرقه بین اصحاب پرهیز مى ‏کرد و کمتر حاضر مى‏ شد، در امور اختلافى بین اصحاب با دیگران به بحث ‏بپردازد، اما آن هنگام نیز که وارد میدان بحث مى‏ شد، بسیار مستدل و قاطع سخن مى‏ گفت. گاهى اوقات که افرادى از او مى‏ خواستند، تا با دیگران وارد بحث‏ شود، از این کار امتناع مى‏ کرد و مى‏ گفت: این کار باعث کینه و عداوت مى ‏شود. به این طریق از بحث و جدل کناره ‏گیرى مى ‏کرد. تنها زمانى وارد میدان بحث مى‏ شد که طرف مقابل به این کار تمایل نشان مى‏ داد. 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
پاسخگو
#ره_یافتگان #حکایاتی_از_زندگی_علماء #زرارة_بن_أعین 💠قسمت1⃣ 🌀 می‌گویند او مردی خوش چهره، تنومند
منتظر قسمتهای بعدی در مورد زراره و سایر شخصیتها باشید؛ البته شخصیتی نیست که در این چند کلمه خلاصه بشه...
❓پرسش 121: ادلهٔ عدم حجیت را بیان کنید؟ ✍🏽پاسخ: اصل مثبت بحثی است که معمولا به عنوان بیان میشود و در ضمن پرسش 5 همین کانال نیز مباحثی پیرامون آن ارائه شد. برای عدم حجیّت اصل مثبت، ادلۀ مختلفی بیان شده است که به اهم این ادله اشاره می شود: 1️⃣ «رحمة الله علیه» : بین و فرق است. امور اعتباری قابل جعل می باشد مثلا شارع می تواند دستور دهد که حیات زید را کن و آن مانند حرمت ازدواج همسرش یا عدم جواز تقسیم اموال بین ورثه، توسط شارع جعل شود. اما رشد لحیه، امری است تکوینی و با جعل شارع قابل تحقق نیست. اگر شرایط آن موجود باشد لحیه نمو می کند و الا نه. بنا بر این وقتی نمو لحیه که امری است تکوینی قابل جعل نباشد، اثر مترتب بر آن هم قابل جعل نیست. 2️⃣ «رحمة الله علیه» : اصل مثبت حجّت نیست زیرا اینجا جای تمسک به نیست زیرا یکی از این است که وجود نداشته باشد. مثلا مولی به غلامش دستور می دهد که برایش آب بیاورد، قدر متیقن در مقام تخاطب این است که او آب را برای نوشیدن می خواهد نه برای ریختن. محقق خراسانی بر این اساس می فرماید: امام«علیه السلام» به می فرماید: لا تنقض الیقین بالشک و قدر متیقن در نزد زراره اثر خود متیقن است نه اثر لازم متیقن. بنا بر این باید مثلا اثر حیات را بار کرد نه اثر لازم حیات که نمو لحیه است که در نتیجه صدقه دهد. 3️⃣ «رحمة الله علیه» : ایشان در کتاب شریف به تمسک می کند یعنی وقتی مولی می فرماید: لا تنقض الیقین بالشک این منصرف به است نه . 4️⃣ «حفظه الله» : اصل مثبت حجّت نیست و بین جایی که است و جایی که است تفاوت وجود دارد. بسیار صاف و راحت می باشد مثلا سابقا نماز جمعه واجب بود و الآن هم واجب است اما سخت تر است. مثلا زید که سابقا گم شده است زنده بود و می گوییم الآن هم زنده است. در اینجا استصحاب فقط صغری درست می کند و باید کبرایی به آن ضمیمه شود و آن اینکه: کل من کان حیا زوجته لا تتزوج و امواله لا تقسّم. اگر این کبری در موضوعات نباشد، استصحاب لغو و باطل می باشد. با این بیان می گوییم که در مورد حیات زید کبری وجود دارد که همان حرمت تقسیم اموال است و ولی در مورد ذات لحیه بودن زید چنین کبرایی در کتاب و سنت نیست و در آن نیامده است که کلما کان زید ذات لحیة واجب است که صدقه ای در راه خداوند داده شود. 5️⃣ «رحمة الله علیه» : اگر استصحاب را اثبات کند، با اصل دیگری می‌کند و آن اصالت عدم لازم است و بعد از هر دو تساقط می‌کنند، در نتیجه وجهی برای حجیت اصل مثبت نیست مثلاً فردی تیری به دیگری می‌اندازد و مانعی از برخورد نبود و بعد نشست، حال استصحاب عدم مانع می‌کند و با آن اثبات می‌کند قتل محقق شده است، حال این استصحاب عدم مانع با اصل عدم قتل تعارض می‌کنند و تساقط، پس اصل مثبت حجت نیست. 6️⃣ «رحمة الله علیه» : محتوای اخبار؛ محتوای روایات این است که فقط آثار شرعیه بدون واسطه در استصحاب بار می‌شود و آثار غیر شرعیه یا آثار شرعیه با واسطه بار نمی‌شوند. 📚المبسوط فی اصول الفقه، ج4، ص183. 📚[فرائد الأصول، الشيخ مرتضى الأنصاري، ج3، ص233. 📚کفاية الاصول، الآخوند الخراساني، ج1، ص414. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به کانال بپیوندید🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
💠قسمت2⃣ 🌀 ، این توفیق را داشت که به جلسات عمومی درس امامان«علیهم السلام» می رفت و از محضرشان بهره می برد؛ گاهی خصوصی خدمت ایشان می رسید و سوالات خود را می پرسید و از دریای تمام نشدنی علم اهل بیت«علیهم السلام» استفاده می‌کرد و گاهی هم که دوری راه او را از حضور در مجالس علمی اهل بیت دور می‌کرد، به واسطه نامه✉️، سوالات خود را می‌پرسید. 🌀 زراره در هر فرصتی آموخته های خود را در اختیار دیگران می گذاشت و کلاسهای کوچک و بزرگی تشکیل می داد. حاصل این محافل درس، تربیت بیش از نود شاگرد است. 🌀اسامی تعدادی از شاگردان زراره از این قرار است: ، ، ، ، ، و ... 🌀 زراره همچنان که در راه فراگیری حدیث نهایت‌ سعی خود را به کار می‌گرفت، در حفظ و ضبط آن نیز دقت فراوان می‌کرد. زمانی که نزد امام باقر«علیه‌السّلام» یا امام صادق ‌«علیه‌السّلام» می‌رفت، لوحه‌ای📜 نیز همراه خود می‌برد، تا پاسخ‌های آن بزرگواران را عینا یادداشت🖋 کند که مبادا چیزی را فراموش کند و کلام امام«علیه‌السلام» کم و زیاد شود. 🌀 ‏بن_بکیر در این‏ باره مى ‏گوید: «زراره خدمت امام صادق«علیه السلام» شرفیاب شد و عرض کرد: شما به ما فرموده ‏اید نماز ظهر و عصر را آن هنگام بخوانید که سایه‏ هاتان به اندازه یک یا دو زراع شده باشد و سپس فرموده ‏اید که در تابستان سایه را بیشتر کنید، چگونه سایه را بیشتر کنیم؟ سپس لوحه را گشود تا پاسخ حضرت را ثبت کند. امام «علیه السلام» جوابى به زراره ندادند.😲 زراره لوحه را بست و گفت: بر ما لازم است که از شما سؤال کنیم، ولى شما به آنچه انجام مى ‏دهید، عالمتر هستید. سپس از نزد حضرت خارج شد. اندکی بعد، خدمت امام«‏علیه السلام» آمد. حضرت به ابوبصیر فرمود: زراره چیزى از من پرسید که جوابش نگفتم و به این سبب ناراحتم. سوى او برو، تو فرستاده من به سوى او هستى. به او بگو: نماز ظهر را آن هنگام بخوان که سایه ‏ات مثل خودت شده باشد و نماز عصر را آن هنگام به جاى آور که سایه‏ ات دوبرابر خودت شده باشد». 🌀خدمت به دین برای زراره به این مقامات علمی و نقل حدیث ختم نمی‌شود. از وجود او فرزندان و نسلی پر برکت بر جای مانده است که در خدمت اهل بیت و روای احادیث شریف ایشان بودند. عبدالله، عبیدالله، حسن، حسین، یحیی و رومی، شش پسر زراره بودند که همه از و علمای شیعه بودند. 🔰در تاریخ رحلت این مرد بزرگ و یار وفادار امام باقر و امام صادق«علیهما السلام» اختلاف وجود دارد. عده‌ای می‌گویند، مدتی پیش از شهادت امام جعفر صادق«علیه السلام» او بیمار شد و یکی دو ماه بعد از شهادت آن حضرت با همان بیماری دعوت حق را لبیک گفت. عده‌ای هم تاریخ رحلت او را سال پنجاه قمری گفته اند. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
پاسخگو
❓پرسش ۱۳۸: تفاوت علم #رجال با علوم #درایه و #تراجم چیست؟! #رجال #حدیث ‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸 به
❓پرسش ۱۳۸: تفاوت علم با علوم و چیست؟! ✍پاسخ: 🔰قسمت دوم (تمایز علم رجال و درایه و تراجم، از حیث موضوع) : 🌀 در علم ، است (مثلا در رجال از بحث می شود که اخباری که از او نقل می شود چه حکمی دارد.) 🌀 موضوع در علم ، (حدیث ضعیف و صحیح) است. 🌀 در علم به خصوص محدث کاری ندارد بلکه به ها کار دارد چه محدث باشند یا نه. 🔅واضح است که گاه چیزی در علم رجال قابل طرح است ولی در علم تراجم نیست مثلا شخصیتی است که در سند یک حدیث وارد شده است که حدیث مزبور هم محتوای مهمی ندارد مثلا در مورد یک مسأله ی استحبابی جزئی است. آن شخصیت را در علم رجال بحث می کنند ولی چون شخصیت مهمی نیست و مضمون حدیث هم به گونه ای نیست که حکم مهمی را در بر داشته باشد، از آن فرد در علم تراجم بحث نمی شود. 🔅تفاوت موضوعی بین این علوم لازم نیست به نحو تباین باشد بلکه می توان به شکل عموم و خصوص من وجه و یا حتی مطلق باشد. 📚درس رجال آیت الله شبیری «حفظه الله» جلسه اول ‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸‌🇵🇸 به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
💠قسمت1⃣ محمد بن مسلم، یک جعفری تمام عیار: 🌀 نقل می‌کند: « ، از راویان شیعی و در طی یک رخداد، برای ادای شهادت، نزد قاضی کوفه - - رفتند. قاضی که از مخالفان بود، در چهره نورانی آن دو خیره شد؛ چند لحظه ای به آنان نگریست و گفت: جعفریان! فاطمیان! شما دو نفر از پیروان زهرا «سلام الله علیها» و «علیه السلام» هستید ( اشاره به اینکه شما از شیعیان هستید)، چگونه من شهادت شما را قبول کنم؟ همین که آن دو مرد خدا، این سخن را از زبان قاضی شنیدند، به شدت گریه کردند. قاضی که شگفت زده شده بود، گفت: چرا گریه می کنید؟ آنها گفتند: تو ما را به انسان بزرگ و مطهری نسبت دادی که شاید ما لایق چنین انتسابی نباشیم! چون رفتار و اخلاق ما کاملاً بر سیره و دستورهای آنان انطباق ندارد و اگر «علیه السلام» ما را از شیعیان و رهروان راه خویش بداند، مایه فخر و مباهات و سرافرازی است. شریک بن عبدالله تبسمی کرد و گفت: اگر در میان جامعه مردانی باشند، باید همانند شما (انسا ن های صالح و برجسته و نورانی) باشند. سپس رو به منشی خود کرد و گفت: ای ولید! این بار شهادت آنان را بپذیر. زراره می گوید: بعد از این جریان، به مدینه، نزد امام صادق «علیه السلام» رفتم و این داستان را به حضرتش تعریف کردم. هنگامی که امام آن را شنید، آن قاضی کوردل و نادان را نفرین کرد و فرمود: ما و شریک ! خدا او را در آتش جهنم با زبانه های آتش خشم خود همراه سازد. خوش به سعادت محمد که یک جعفری و فاطمی واقعی بود! 🌀 می‌گوید: شنیدم که امام صادق «علیه السلام» فرمودند: «همانا اصحاب پدرم زینت ما هستند. بدانید آنها ، ، و »هستند. اینها همیشه با عدالت و قسط رفتار می‌کنند.همیشه راست می‌گویند و در کلام صادقند. اینها سبقت گیرندگان مقرب درگاه الهی هستند.» 🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯