eitaa logo
پاسخگو
952 دنبال‌کننده
440 عکس
99 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 40: ماهیت علم الهی چیست؟ ✍پاسخ: 🔰بحث علم الهی از مباحثی است که محل اختلاف زیادی بین و واقع شده است. لذا در حد اختصار به نکات مهمی پیرامون این موضوع، اشاره می شود: 🌿1. علم یکی از اوصاف خدای متعال است؛ یعنی خدا بر همه امور جهان و نسبت به هر چیزی آگاه است. 🌿2. در مورد علم الهی، بیش از ده نظریه بین فلاسفه و متکلمین وجود دارد. 🌿3. درمعارف علم الهی، در برخی موارد به عنوان صفت ذات و در برخی موارد به عنوان استعمال شده است. منظور از علم به عنوان صفت فعل، این است که مثلاً خدای متعال بنده اش را آزمایش می کند تا عمل بنده در حضور خدا تحقق پیدا کند و تا تحقق پیدا نکرده معنا ندارد که برای خدا معلوم باشد. 🌿4. علم بر دو قسم است: و ؛ علم خدای متعال طبق نظر بیشتر فلاسفه و متکلمین، حضوری است نه حصولی. 🌿5. خداوند به ذات خود و به اشیاء قبل از ایجاد آنها، دارد اما علم خداوند به اشیا بعد از ایجاد آنها، است که این نوع علم، حادث است و تغییر در آن اشکالی ندارد زیرا این تغییر به ناحیۀ فعل بر می گردد نه ذات حق تعالی. https://eitaa.com/saluni
💠قسمت4️⃣ حجاج به او گفت: می‌خواهی تو را چگونه بکشم؟😳 او گفت: هرطور می‌خواهی بکش، ولی هر شکلی را انتخاب کنی من به همان نحو از تو در قیامت انتقام خواهم کشید. بعد حجاج دستور داد او را بیرون ببرند و بکشند. در همین حال سعید خنده‌ای کرد! وقتی حجاج از علتش پرسید، گفت: به جرات احمقانه تو و حلم و بردباری خدا می‌خندم. جلادان حجاج او را به رو به زمین افکنده و می‌خواستند سر از بدنش جدا کنند که او شروع به اقرار به وحدانیت خداوند و نبوت (صلی الله علیه و آله) و کفر حجاج کرده و به خداوند عرضه داشت: خدایا پس از من حجاج را به هیچ‌کس مسلط نکن و به او فرصت نده تا پس از من کسی را بکشد!! دعای این عالم عارف از شیعیان حضرت (علیه‌السلام) بسرعت مستجاب شد. حجاج بیش از پانزده روز زنده نماند و به بیماری خوره مبتلا شد در حالی که تحت فشار شدید روانی بود و مرتب می‌گفت: سعید بن جبیر با من چکار دارد؟!!هر وقت می‌خواهم بخوابم گلوی مرا فشار می‌دهد. آری در این حال مرد. 📚مسعودی، علی بن حسین ، مروج الذهب، ج۳، ص۱۶۴ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 41: معنای تکلم برای خدای متعال چیست؟ ✍پاسخ: 💠صفت تکلم، هم از صفات مخلوقات و هم از خالق است اما بلاشک ماهیت تکلم الهی با تکلم مخلوقات متفاوت است زیرا «تکلّم» مخلوقات به معنی سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و دربارة خداوند که منزه از جسم و جسمانیت است مفهوم ندارد. 💠اگرچه ماهیت تکلم الهی برای ما شناخته شده و به طور کامل قابل درک نیست اما احتمالات مختلفی در کلام بزرگان بیان شده است که به برخی اشاره می گردد: 💫مرحوم در شرح کتاب تجرید الاعتقاد( ) «رحمة الله علیه» در مورد اثبات متکلم به عنوان یکی از صفات فعلی او چنین می فرماید : چون خداوند قادر مطلق است و بر هر امر ممکنی تواناست ، از این رو شکی نیست که می تواند امواج صوتی را در فضا بیافریند، و این امواج را به گوش انبیاء و پیامبرانش برساند، و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ نماید، آنچنان که قرآن در مورد تکلم با موسی بن عمران در وادی «ایمن» گواهی می دهد که امواج صوتی در آن درخت مخصوص ایجاد شده و موسی را به سوی خود فراخوانده است. 💫 «رحمة الله علیه» کلام را شامل هر چیزی می داند که معنی را به دیگری منتقل کند لذا لفظ، صوت، اشاره و...همه از مصادیق کلام است؛ بنابر این متکلم بودن خدای متعال ملازمه با جسمانیت ایشان ندارد. طبق نظریه ایشان، کلام می تواند مجرد یا مادی باشد. 💫 «رحمة الله علیه» کلام را مجرد می داند و اطلاق کلام به مخلوقات را به این اعتبار صحیح می داند که اصل آنها از عالم امر و تجرّد است و اطلاق کلام به قرآن را از جهت نوری آن صحیح می داند. ⭐️نتیجه: بنابر این، متکلم بودن خدای متعال با سلب جسمانیت از ایشان قابل جمع است. 📚شرح تجرید الاعتقاد، صفحۀ224 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 42: آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟ ✍پاسخ: 🌀اکثر متکلمین شیعه مانند ، ، (رحمة الله علیهم) و... اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی دارند زیرا نزدیک به ده طایفه از آیات قرآن با جسمانی نبودن معاد سازگار نیست. علاوه بر این که برخی ادلۀ عقلیه نیز برای جسمانی بودن معاد، اقامه شده است. 🌀البته برخی فلاسفه مانند پیروان مشاء، به جهت این که نتوانستند برخی شبهات معاد جسمانی را حل کنند، آن را انکار کرده اند. 🌀برخی از آیات متناسب با معاد جسمانی عبارتند از: 🍀قیامت، 3- 4: "أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى‏ قادِرینَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَه‏". 🍀عادیات، 9: "أَفَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُور". 🍀یس، 51: "وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‏ رَبِّهِمْ یَنْسِلُون‏". 🍀بقره، 260: "وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی‏ کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم‏". 🍀واقعه، 21: وَ لَحْمِ‏ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ 🔅نکته: در مورد این که جسم(بدن) در برزخ و بعد آن، بدن عنصری است یا مثالی، نظریات مختلفی مطرح شده است. بنابر این مراد از جسمانی بودن معاد، الزاما مشابهت کامل جسم و بدن در دنیا و آخرت نیست. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 43: ما چرا آفريده شده ايم و هدف از خلقت انسان چيست و اگر خدا ما را نمى آفريد چه مى شد و به اصطلاح به كجاى عالم بر مى خورد؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 43: ما چرا آفريده شده ايم و هدف از خلقت انسان چيست و اگر خدا ما را نمى آفريد چه مى شد و به اصطلاح به كجاى عالم بر مى خورد؟ ✍پاسخ: ♨️این سؤال یکی از عمیق ترین و دقیق ترین سؤالات در علم کلام است و همواره در امتداد قرن ها و عصرها، اذهان بسيارى را به خود مشغول كرده است و بشر در طول تاريخ همواره مى خواسته تا بداند كه از كجا آمده؟ براى چه آمده؟ و به كجا مى رود. مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بودست مراد وی از این ساختنم ✴️خدای متعال در داستان آفرينش انسان در قرآن كريم به ملائكه فرمود: «انى جاعل فى الارض خليفه.» من مى خواهم در زمين براى خود خليفه بيافرينم. كسى كه جانشين من باشد. يعنى كسى كه مظهر كامل و جامع صفات و كمالات من است و بتواند مانند من در زمين حكومت و مديريت نمايد. به بیان دیگر، آفرينش مخلوقات، ظهور كمالات خالق در اين پديده است. نظیر مهندسى كه علاوه بر ساخت سازه هاى نسبتا كامل، همواره سعى خواهد داشت تا در ساخت سازه خاصى، تمام دانش و تجربه خود را يكجا به نمايش بگذارد و توان مهندسى خود را به نحو كامل اثبات كند. ✴️همانگونه كه هدف هستى و آفرینش، باز شدن و شكوفا شدن در هر لحظه است، هدف انسان در هر لحظه از زندگى خود نيز، توانا شدن، قوت گرفتن، رشد كردن و بزرگ شدن هر چه بيشتر است. قرآن كريم می فرماید: «و ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون.» نيافريدم جن و انس را مگر براى عبادت. این آیه بیان می کند که انسان، تنها از طريق عبادت و بندگی خدا مى تواند به اين مقام برسد و توانايى هاى خود را آشكار نمايد. ✴️البته انسان مظهر است و خداوند ذات هستى است و هيچ گاه مظهر، ذات، نخواهد شد، بنابراين بحث خدا شدن مطرح نيست، ولى آدمى از طريق اتصاف به صفات او مى تواند هر چه بيشتر او را در خويش ظهور دهد و به او نزديك شود. https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 44: در کتاب الفائق، قاعده ای موسوم به قاعدهٔ «لوکان لبان» بیان شده است. لطفا قاعده و مدارک آن را بیان کنید؟ آیت الله https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 44: در کتاب الفائق، قاعده ای موسوم به قاعدهٔ «لوکان لبان» بیان شده است. لطفا قاعده و مدارک آن را بیان کنید؟ ✍پاسخ: 🌀مقدمه: قاعدۀ «لو کان لبان» از قواعدی است که در کلمات متأخرین، زیاد استعمال شده است اما به طور مستقل در کتب کمتر بررسی شده است و کتاب الفائق، به بحث پیرامون آن پرداخته است. 🌀توضیح قاعده: در عبارت «لو کان لبان»، مراد از «کان»، کان تامه به معنای «وجد» و مراد از «بان»، «ظهر» می باشد. بنابر این معنای این قاعده این است که اگر موضوعی در معرض ابتلا باشد و حکم الزامی آن بیان نشده باشد، این قاعده افاده نفی آن حکم را می نماید و مفادش این است که اگر چنین حکمی بود، آشکار میشد و اکنون آشکار نشده است. البته این قاعده در موضوعات نیز تصویر می شود. «لو کان لبان» یک قیاس استثنایی است، می‌گوید: « لو کان هذا الحکم ثابتاً فی الشریعة لظهر و بانَ فی الروایات و الاقوال و الفتاوا و سیرة المتشرعه و لکن لم تظهر و لم تبن» یعنی این مسئله متناسب با جایگاهی که دارد، اگر در شرع بود و مراد مولا بود، یک انعکاسی در روایات، فتاوا و سیره متناسب با اهمیت خودش بایستی داشته باشد، چون این انعکاس را ندارد، التالی باطلٌ، پس این حکم در شریعت نیست، نفی تالی منتج نفی مقدم است. 🌀مثال قاعده: یکی از استدلال‌هایی که برای قول غالب و مشهور در نفی وجوب اقامه برای نماز بیان شده است، قاعدۀ «لو کان لبان» می باشد. اقامه چیزی است که مبتلابه مکلفین است که هرروز برای همه حداقل در پنج وقت و پنج نماز مورد ابتلا است، اگر واجب بود حتما بیان می شد. 🌀ادلۀ قاعده: برای این قاعده به سه مدرک و دلیل میتوان اشاره کرد: ❇️قطع: زمانی که موضوعی محل ابتلا باشد و حکم و دلیلی نسبت به حکم الزامی آن یافت نشود، قطع و اطمینان حاصل میشود که آن حکم وجود ندارد. برای مثال، اگر فقیه در وجوب استعاذه قبل از قرائت قرآن تردید کند، قاعدۀ لو کان لبان آن وجوب را نفی میکند. ❇️سیرۀ عقلا: در بین عقلا، اگر مطلب مهم و مورد ابتلای همه باشد، بیان متناسب با آن را انتخاب می کنند و لذا اگر نسبت به حکم الزامی برای موضوعی تردید وجود داشته باشد و آن موضوع مهم و محل ابتلای آن ها باشد، از سکوت آن ها فهمیده می شود چنین حکم الزامی وجود ندارد. ❇️سیرۀ متشرعه: مشابه بیان سیره عقلا، می توان سیرۀ متشرعه را نیز بیان کرد. البته بعید نیست لب این سیره در میان متشرعه، همان سیرۀ عقلائی باشد. آیت الله https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 45: اگر فردی به صورت عمدی و جعلی رجال موثق را پشت سر هم ردیف کند و حدیثی را جعل کند ، دروغین بودن آن، چگونه قابل تشخیص است؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 45: اگر فردی به صورت عمدی و جعلی رجال موثق را پشت سر هم ردیف کند و حدیثی را جعل کند ، دروغین بودن آن، چگونه قابل تشخیص است؟ ✍پاسخ: 💠مقدمه: به طور کلی در احادیث شیعه با توجه به پالایش های فراوانی که صورت گرفته است، احادیث جعلی و دروغین، بسیار نادر است و با وجود کتب اربعه، تقریباً احادیث جعلی شناسایی شده و کنار گذاشته شده است. 💠راه های تشخیص احادیث جعلی: برای پالایش احادیث در اعصار سابقه و همچنین شناسایی احادیث جعلی در همۀ ازمنه، توجه به چند نکته اهمیت دارد. این نکات عبارتند از: ✳️1. توجه به روایت: توجه به سند و ارزش مکتوبات آن ها، یکی از شیوه های تشخیص حدیث جعلی و غیر جعلی و همچنین تشخیص حدیث معتبر از غیر معتبر است. احوال راویان در کتب رجالی مانند و «رحمة الله علیهما» نوشته شده است. وجود راویانی که مشهور به دروغگویی باشند یا نقل راوی از کسی که امکان ملاقات و دریافت از او را نداشته است و...از نشانه های جعل حدیث است. ( البته این موارد، علت تامه جعلی بودن حدیث نیست.) ✳️2. توجه به متن حدیث: گاهی قراین و نشانه هایی در متن حدیث هست که گواهی بر و آن می دهد. برخی از این قرائن، در دانش و نیز اشاره شده است. برای مثال، «مخالفت با نص صریح قرآن»، «مخالفت با روایات قطعی »، «مخالفت با قطعی»، «مخالفت با به شکلی که قابل تأویل نباشد»، از نشانه های جعلی بودن حدیث است. ✳️3. توجه به : در تحمل حدیث، طرق مختلفی وجود داشته است. اگر طریقۀ تحمل حدیث، ، ، و...باشد، احتمال جعلی بودن حدیث بسیار کمتر از آن است که حدیث به صورت نقل شده باشد. البته در وجاده نیز با بررسی نسخه معتبر، امکان احتجاج به آن وجود دارد. ✳️4. توجه به منبع حدیث و اعتبار آن: یکی از نکات مهم در بحث اعتبار حدیث، منبع آن حدیث و اعتبار آن است. برای مثال وجود حدیث در فی الجمله احتمال جعلی بودن در آن را مرتفع یا کم می سازد اما وجود روایت در برخی کتب خصوصا در صورت ذکر نشدن آن در کتب اربعه و منابع معتبره، احتمال مجعول بودن آن را تقویت می نماید. بنابر این، تواتر یا شهرت منبع هر حدیث، در اعتبار آن بسیار مؤثر است. ✳️5. توجه به موضوع حدیث: در برخی از موضوعات، معمولاً داعیه بر جعل وجود ندارد اما برخی موضوعات این چنین نیست. برای مثال، در ، احتمال جعلی بودن آن بسیار کم است زیرا داعیه بر جعل حدیث اخلاقی معمولاً وجود ندارد بخلاف احادیثی که افراد ممکن است مثلاً برای تقویت سلاطین جور، جعل کرده باشند. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 46: کدام یک از صفات الهی عین ذات و کدام یک زائد بر ذات هستند؟؟ https://eitaa.com/saluni