eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
697 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ثمرات شوم سقیفه! 💠 «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون»؛( :۳۰)؛ یعنی خود را مقابل نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه‌ قرار بده و بر اساس آن حرکت و کن. همان مهندسی و طرز ساخت توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد تا برسد به زمان حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت در آخر عمر شریف‌شان مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود ولی از همان زمان، از خود صدای مخالفت برخواست و که در دل داشته و منتظر بودند تا (صلی الله علیه وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که‌ هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده با عجله در (محلی برای سخنرانی، مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان غدیر را فراموش نموده و به تعیین جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور می‌گذرد بر پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺 ذکر دعای سفارش شده از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه می‌فرمودند: عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه: اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی التماس دعا 📹 تصاویر مربوط به ماه‌های پایانی حیات شریف مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی، می‌باشد. @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه #ربیع_الاول؛ ماه #نبوت و #امامت می‌شود به او گفت
🔺نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، #صفات امام، بزرگواری امام جزء بهترین #عبادات است، خصوصاً در زمان ما که #تربیت و پذیرشِ امامت از #خانواده، کمتر شروع می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۱) 🔹 در مسئله‌ی چه در طرف پذیرش و چه در نفی و رد کردن، مسئله به صورت بسیار خطرناک می‌باشد؛ و ممکن است که دچار بشود و کفر در او سرچشمه پیدا کند و رخنه نماید و جای‌گیر شود!. ممکن هم هست ان‌شاءالله اهل ایمان بشود و ایمان در او رخنه کند و او را به اسارت خود بگیرد، در اختیار خود بگیرد. اگر یک مرامی، یک ، جوری در انسان و در انسان مسلط شد که انسان نتوانست که دیگر آن‌ها را نادیده بگیرد، این می‌شود ایمان. در برابر او هم بعضی‌ها دچار کفر می‌شوند و ‌ضد مسائل ایمانی می‌شوند و آن‌ها هم در دل‌شان مخالفت با و با و از این‌جور چیزها جای‌گیر می‌شود!. این دو گروه و ، ظاهراً بحث‌شان با دو سه تا از شریفه‌ی ابتدایی سوره‌ی می‌گذرد، اما به بحث گروه سومین که می‌رسد، آن‌جا نه، بلکه چندین آیه می‌آید و درباره‌ی شرح‌حال و پیش‌آمدهایی که برای آن‌ها هست و رفتاری که آن‌ها دارند و حرف‌هایی که می‌زنند، این گروه سومین یعنی و منافقین، بحث‌شان از دو گروه قبلی مهم‌تر است، و البته مفیدتر هم هست، از جهت این‌که لازم است انسان در آن کند، چون هم سرچشمه‌ی ایمان را به هم می‌زند و هم کفر و ساده را مبدل به یک کفر که بدتر است، می‌کند. این است که باید دقت کرد که چرا این آیات شریفه‌ی مربوط به گروه سوم، این‌طور تفصیل داده و بیان کرده و به مشکلات و مسائل آن‌ها و گفتگوهای آن‌ها و و آن‌ها و را که نسبت به یکدیگر دارند، به این‌جور چیزها پرداخته. حتماً در این مسئله، یک مسائل مهمی باید بیان شود. مرحوم علامه یکی از فرمایشات‌شان این بود که ما می‌بینیم که در آیات شریفه قرآنیه از این گروه مطالبی گفته شده؛ از وضع آن‌ها با اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و با ، رفت و آمدشان، از معاشرت‌شان، از کارهای‌شان که بیان شده است. این‌ها مطمع نظر و مورد بیان بودند. خب وقتی که یک پیامبری، یک نبوتی را بر قرار کرد، یک را بر اساس آن تأسیس فرمود، آن‌وقت درباره‌ی یک قسم از اقسام مردمی که در آن شرکت کردند، بیاناتی شد و شرح‌حالی بیان گردید، یک‌مرتبه تعطیل بشود و دیگر از آن‌ها حرفی به میان نیاید، این خیلی عجیب است!. ایشان می‌فرمود که ما این آیات را داریم و این سخنانی‌که مربوط به آن‌ها هست را در می‌بینیم، اما یک‌مرتبه می‌بینیم که وقتی پیامبر رحلت می‌کنند، دیگر تمام مردم می‌شوند!. هیچ صحبتی درباره‌شان نمی‌شود و هر کتابی هم که نوشته می‌شود، همه‌اش درباره‌ی خوبی‌های و تشکیلات‌شان و حرفهای‌شان و این‌ها می‌شود. این چرا این‌جور شده؟!؛ مشکلی هست. اگر شما رجوع کنید به کتاب‌هایی که درباره‌ی مردم مسلمانی که این آیات درباره‌شان نازل شده، می‌بینید که هیچ این چیزها نیست. تمامش درباره‌ی این‌ها و خوبی این‌ها و کارهای خوب این‌ها هست. یک کتاب شما پیدا نمی‌کنید یک تعدادی از این افرادی که بعد از رحلت آن حضرت در اسلام باقی ماندند وضع این‌ها را همان‌طوری‌که قرآن وضع‌شان را بیان کرده، بیان کند. این مسأله است و کم کسی به این مسأله می‌تواند کند، مگر یک شخص با و که یک‌مرتبه به این مشکل بر بخورد که چه شد که قرآن کریم مردم مسلمان را سه قسم معرفی کرد و نسبت به یک قسم از آن‌ها خیلی توجه بیشتری داشت. آن‌ها، آن‌ها، خوبی‌های آن‌ها، بدی‌های آن‌ها، خلاصه هرچه که می‌شد درباره‌ی آن‌ها توضیح بدهی، داد و گفت، ولی این‌ها دیگه تعطیل شدند و در اسلامی نمونه‌ای ازشان یافت نشد!. همه یک‌پارچه شدند مؤمن و مسلمان و پیرو پیامبر و پیرو قرآن و این‌ها!. این یک مسئله‌ی مرموزی است که چرا این‌طور شد. ۸۹/۹/۱۵ ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۱) 🔹 در مسئله‌ی #ایمان چه در طرف پذیرش
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۲) 🔹 بعد ما می‌بینیم که به قدری این مسأله مرموزانه در اسلامی پیشرفت کرد که وقتی که حکومت به دست حضرت علیه‌السلام، پیشوای گروه مؤمنان رسید، ایشان در قرار گرفت و دیگر توان این‌که یک مجلسی تشکیل بدهد که یک چند نفر در آن مجلس از این افراد باشند و با این‌ها از این مطالب صحبت کند، نداشت. این‌طور شده بود که اگر می‌خواست با یک نفر حرف بزند، باید دستش را بگیرد و از اجتماع بیرونش بیاورد، که در حکمت ۱۳۹ که حکمت مربوط به جریان حضرت با است، خیلی ارتباط با این مطلب پیدا می‌کند. در آن‌جا حضرت به او می‌فرماید که حرف‌هایی که دارم بهت می‌زنم، این حرف‌ها را ضبط کن و در یاد بگیر و نگه دار. بعد می‌فرماید که این سینه‌ی من پر از مطالب است و نمی‌دانم با چه کسی در میان بگذارم. بعد می‌فرمایند: بله هستند یک عده‌ای، اما کسانی هستند که به آن‌ها نیست. مطالب ما را ممکن است دسته‌بندی بکنند و به دردشان هم بخورد، اما در راه ضد ایمانی و به کار بگیرند. معلوم می‌شود که آن‌قدر این گروه روی کار آمدند و آن‌قدر تسلط پیدا کردند و آن‌قدر در حکومت و در زندگی اسلامی نفوذ پیدا کردند، که در خانه‌نشینی قرار گرفت، در انزوا قرار گرفت و در غربت قرار گرفت و حتی نتوانست یک کلاس تدریسی درست بکند در اسلام!. پس بنابراین لازم است بر ما که از چند جهت در مسأله‌ی تثلیث اسلامی به سه قسم: مؤمن، یعنی مؤمن متمکن‌الایمان در قلب، که رخنه کرده ایمان و‌اعتقادات در قلب‌شان، و کافر، که کفر در قلب‌شان رخنه کرده. این دو دسته، سومی‌ها که شرح و بسط بیشتری در آیات دارند و شرح حال‌شان بیشتر شده، یک گروهی هستند که پس از رحلت دیگر خبری ازشان نیست!، همه‌ی کتاب‌ها درباره‌ی خوبی مردم و نوشته شده و عوض شده ، به طوری هم مسأله مرموزانه پیشرفت کرده که وقتی که حکومت به دست حضرت علی علیه‌السلام رسیده‌، دیگر کسی را نداشته و اگر می‌خواسته با کسی حرف بزند، باید می‌رفته به یک جای خلوتی که کسی نباشد. بعد هم خودش این مطالب را بروز داده که هستند کسانی‌که مطالبی از من چیز یاد بگیرند، ولی چیز یاد گرفتن‌شان به حساب نیست، می‌خواهند استفاده کنند از ما به سود خرابی‌ها و . این است که تفسیر این آیات معلوم می‌شود وإلّا آدم قرآن را که باز می‌کند، بعد از سوره‌ی ، در سوره‌ی می‌بیند که یکی دوتا آیه مربوط به مؤمنین، یکی دو تا هم مربوط به کفار، بعد چند آیه درباره‌ی منافقین، و شرح حال آن‌ها، گفتار آن‌ها و فساد آن‌ها، مسخرگی‌های آن‌ها بیان شده، معلوم می‌شود که یک چیزی هست مطلب، قرآن که بی‌کار نبوده نعوذبالله، خب یک دردی را می‌خواسته بدهد به مردم، گرفتای‌هایی را بیان کند برای‌شان، اما دیگر تعطیل می‌شود و دیگر هیچ اسمی از این گروه پس از رحلت نیست. وقتی نبود همه می‌شوند یک‌پارچه مؤمن، وقتی همه شدند یک‌پارچه مؤمن، حکومت می‌افتد دست این‌ها، وقتی حکومت افتاد به دست این‌ها، خاندان رسالت منزوی می‌شوند!. منزوی می‌شوند به حدی‌که وقتی‌که بعد از قتل ناچار می‌شوند، را بدهند به آن حضرت، حضرت در حالی است که این سرگذشتش در حکمت کمیل بیان شده است. می‌فرمایند که من سینه‌ام پر از علم است، نمی‌دانم به کی بگویم. برای این‌که این‌ها از علم می‌خواهند به سود خودشان استفاده کنند نه به سود اسلام. می‌خواهند بگیرند و بر علیه ما به کار ببندند. ۸۹/۹/۱۵ ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۲) 🔹 بعد ما می‌بینیم که به قدری این مسأ
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۳) 🔹 وقتی آن حدیث کمیل (حکمت ۱۳۹) را شما بیاورید کنار این آیات، آن‌وقت تفسیر خوبی این آیات می‌شود. آن‌وقت آدم می‌فهمد که این آیات می‌خواهند چه بیان بکند، وإلّا شما ببینید که چرا باید این قسم سوم‌شان بعد از رحلت ناپیدا بشود و دیگر کسی خبر نداشته باشد. خلاصه این‌که در زمان آن حضرت، مسلمین و صحابه منقسم بودند به سه قسم: یک قسم که اهل ایمان بودند و ایمان در دل آن‌ها رخنه کرده بود. یک قسم که مؤمنین بودند و کفر در دل آن‌ها رخنه کرده بود که آن‌ها در جنگ ریشه‌کن شدند تا اندازه‌ای. آن‌وقت آن قسم بعدی که برای بیان آن‌ها شرح و بسط بیشتری داده شده و یک سوره در قرآن دارند، آن‌ها دیگر ناپیدا می‌شوند، به‌طوری‌که هیچ‌کسی صحبت از آن‌ها نمی‌کند، همه صحبت از "ایها الامیر" و "یا ایها المؤمنون" و این چیزها. چه در نوشته‌هایی که از آن‌ها باقی مانده، چه شرح‌حال‌هایی که در کتاب‌های و از آن‌ها نوشته شده، پر از خوبی‌ها و از عدالت‌ها، از جنگ‌های اسلامی، از معاملات اسلامی و همین‌طور چیزها؛ در حالی‌که این آیات همین‌طور معطل است و معلوم نیست برای چی هست و برای چی آمده؟! وقتی حکمت ۱۳۹ را که شما ببینید، ملتفت می‌شوید که این‌ها چه کار کردند و این آیات تفسیرش روشن می‌شود: «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ (۸) يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّآ أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (۹) فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ (۱۰) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوٓا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ»؛ ( :۱۱). این‌ها در وقتی‌که جنازه‌ی پیامبرشان که خاتم انبیایِ روی زمین بود، همه‌ی آن‌ها جمع شدند در بنی‌ساعده، بعضی‌ها گفتند: «منّا الامیر» و گروه دیگر هم گفتند «منّا الامیر». خب ما باید یک امیری معلوم کنیم. پیامبر که خاتم انبیاء است و خوابیده در منزل را بلند نکردند و جنازه‌اش را تدفین نکردند. گفتند: الآن وقت این حرف‌ها نیست!. ۸۹/۹/۱۵ ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۳) 🔹 وقتی آن حدیث کمیل (حکمت ۱۳۹) را شم
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۴) 🔹 این آیات ببینید چه می‌گوید: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوٓا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱) أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَآ آمَنَ النَّاسُ قَالُوٓا أَنُؤْمِنُ كَمَآ آمَنَ السُّفَهَآءُ ألَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ»؛ ( :۱۳)؛ معلوم است که این‌ها نمی‌فهمند و تاریک‌اند و روشن نیستند. «أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳) وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوٓا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ (۱۴)؛ یک شیاطینی دارند این‌ها؛ در اسلام، گروه ما داشتیم، ولی پیامبر که رحلت می‌کند مثل این‌که نعوذ بالله این شیطنت‌ها و این چیزها برای دوره‌ی ایشان بوده. که بعد دیگر به طور کلی خبری ازش نیست!. «وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوٓا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴) اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۵) أُولَٰٓئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (۱۶)؛ چند مثال بعد می‌آید برای‌شان و شرح داده می‌شود. و این آیات علاوه بر این‌که تعطیل شد این‌ها و مصداق پیدا کردن این‌ها و کردن درباره‌ی این‌ها، بعدها هم در دوره‌های بعد، همین بلا سر مسلمین آمد، یعنی مثلاً در دوره‌ی که گفتند ما می‌خواهیم به حساب، یک را شرش را از سر امت اسلامی و کنار بزنیم به نام و این‌ها، خب گفتند می‌خواهید چی‌کار کنید؟ گفتند می‌خواهیم درست کنیم، ولی چیزی درست شد ازش که در خود مشروطه‌ای که جلوگیر جائر قاجاریه قرار بود بیاید و حکومت را به دست بگیرد، سیلی به صورت زدند! مدرسی که آن‌جور مقامات داشت در و و و ‌سادگی و مردانگی و قاطعیت و این فضائل در وجود ایشان جمع شده بود، آن هم علناً نه ناپیدا، علناً!. شما می‌توانید تاریخش یا فیلمش یا این‌ها را ببینید که بله سیلی به گوش ایشان زدند. همین‌ها که انتخاب شده بودند برای دادن !. پس معلوم می‌شود که مسئله گروه سوم مردم شوخی‌بردار نیست. باید خیلی حواس‌شان جمع باشد و از این مثال‌هایی که آمده و شرح‌حال این‌ها را بیان کرده، باید ان‌شاءالله استفاده کنیم و در ضمن شما این شرح را هم مطالعه بفرمایید در حدیث نهم در کتاب شرح : «عن ابی عبد الله ‌علیه‌السلام قال: من لقی المسلمین بوجهین و لسانین، جاء یوم القیامة و له لسانان من نار». هر کس با مسلمین با دو رو‌ و دو زبان مواجه بشود، روز حساب قیامت جوری محشور می‌شود که دو آتشین برای او هست!. این ان‌شاءالله شرح‌حال حدیث و حکمت ۱۳۹ با این آیات را خوب فکر کنید، ببینید که چقدر مسائل مهمی در این آیات هست. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین ۸۹/۹/۱۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮا ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ، ﻣؤسس ﺣﻮﺯه 🔹 برادران حوزوی! ما آمده‌ایم یک همچین رشته‌ای را انتخاب کنیم: سوختن و روشنایی دادن، نه حقوق کافی گرفتن و خانه و ماشین مجلّل داشتن!. ترویج به آسانی ممکن نیست. باید با باشد. زیرا ما در وارد شده‌ایم که مؤسس آن مرضیه (علیهاالسلام) می‌باشد. از این جهت باید در زهرای مرضیه، حضرت ، حضرت (علیهم‌السلام) خیلی شود. این‌ها از و خیلی مهم‌تر است و گفتگو و فکر کردن و نوشتن می‌خواهد. شاهدی گفت به شمعی کامشب در و دیوار مزیَّن کردم شمع خندید که بس تیره شدم تا زتاریکی‌ات ایمن کردم پی پیوند گُهَرهای تو بس گُهَر اشک به دامن کردم خرمن عمر من ار سوخته شد حاصل شوق تو خرمن کردم ( ) ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 خطر نفاق؛ (۱) بسم الله الرحمن الرحیم مسئله‌ی که ذخیره‌ی است و در نگه‌داری می‌کند، مسئله‌ای است که ممکن است خدایی نکرده با او زندگی‌اش را بدون این‌که اطلاعی داشته باشد سپری کند!. انصافاً از مشکلات زندگی است؛ این‌که انسان دینی و را می‌پذیرد، ولی زحمت نمی‌کشد که آن مطالب را درخودش عینیت ببخشد و آن رنگ و روغن ظاهری برایش کفایت نکند، تا بتواند از مرحله‌ی دشوار انتقال از این عالم به آن عالم یعنی به سلامت بگذرد. 🔺 علم غیر از ایمان است این همان مسئله‌ایست که فرموده‌اند که: «علم غیر از ایمان است» [ شرح ؛ شرح چهل حدیث ح ۲ صص ۳۷_۳۸]. یعنی شما فی المثال می‌دانی که یک مرده هیچ تحرکی ندارد، لکن با این حال حاضر نیستی از شب را با او سپری کنی. چرا؟ چون دلت به این مسئله نیاورده بلکه فقط در حد فهم است. 🔺 استعاذه به خدای متعال از ظهور خطرات نفاق در هنگام مرگ! مرحوم از جلیل‌القدر جهان در کتاب شرح ، وقتی‌که بحث احتضار شروع می‌شود با یک حضور قلبی می‌گوید: «أَعانَنا اللهُ علیهِ و ثَبَّتَنا بِالقُولِ الثّابِتِ لَدَیه»؛ [ ج ۱ ص ۳۷] خدا به داد ما برسد!، چرا؟ برای خاطر این‌که در ، انسان می‌تواند یک عمری را به حال نفاق سپری کند. آن‌وقت که حال پیدا می‌شود، این‌جا دیگر سر و کارش با مردم نیست، زیرا اصلاً آن‌ها را تمییز نمی‌دهد!، بلکه آن‌چه را که در قلبش وارد شده، می‌گوید... ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
#اذان 🔺 واقعاً چه نغمه‌ی جان‌بخشی است این #الله_اکبر که #سحرها بلند می‌شود؛ خیلی قیمت دارد. به هر جا می‌رود مثل این‌که "تطمئن القلوب" پخش می‌کند، #محبت پخش می‌کند، ارادت پخش می‌کند، ارتباط می‌آورد، #انسان را از خواب #غفلت و #توجه به غیر او تا اندازه‌ای #نجات می‌دهد. مثل این‌که بندها را باز می‌کند، کلید می‌گذارد و قفل‌ها را باز می‌کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 خطر نفاق؛ (۱) بسم الله الرحمن الرحیم مسئله‌ی #نفاق که ذخیره‌ی #کودکی است و #انسان در #قلبش نگه‌د
🔺 خطر نفاق؛ (۲) 🔺 فرمایشات مرحوم امام پیرامون خطر نفاق 🔹 ... آن‌وقت که حال پیدا می‌شود، این‌جا دیگر سر و کارش با نیست، زیرا اصلاً آن‌ها را تمییز نمی‌دهد!، بلکه آن‌چه را که در قلبش وارد شده، می‌گوید. این است که خیلی به این مسئله اهمیت داده و فرموده: «ای مدعی ایمان و خضوع قلب در بارگاه ذوالجلال»؛ معنی یعنی من خاک راه تو هستم. من را از خاک آفریدی و منم خاکی هستم و برای تو می‌کنم. «اگر قلبت یکی‌پرست و یکی‌طلب است و الوهیت را جز برای ذات خدای تعالی ثابت ندانی، اگر قلبت موافق با ظاهرت است و باطنت موافق با دعویت است، چه شده که از برای اهل دنیا این‌قدر قلبت خاضع است؟»؛ اهل یعنی کسی که زری یا زیوری دارد، مثل این‌که ما چقدر مایل به ماشین یا آپارتمانی که حسرتش را می‌کشیم، می‌باشد؟!. «چرا پرستش آن‌ها را می‌کنی؟ جز این است که آن‌ها را مؤثر در این عالم می‌دانی؟» این قلب، قلب خدایی است یا وسائل و اسباب؟ اگر صاحب یا تمکن و ثروتی و یا صاحب وسائل و اسباب و یا اشخاصی که در انسان جای دارند، آیا این‌ها برای واقعاً کارا هستند، یا نه دست دیگری است که در آن قالب‌ها کار او را راه انداخته است؟ از دست سرمایه‌دار و یا فلانی به او یک خدمتی شده، از آن ساختمان به او امنیتی داده شده، تمام این‌ها آیا او هستند یا نه؟ البته که نعمت او هستند. لذا نباید به آن‌ها دل بست، بلکه باید یکتاپرست شد. در این حال سجده هم که می‌کند، حواسش به مسجودش است، در حالی‌که‌ آدم می‌داند خودش این‌طور نیست، اصلاً حواسش جای دیگر است و از این مسایل!. می‌فرماید: «جز این است که آن‌ها را مؤثر در این عالم می‌دانی، چیزی را که کارکن در این عالم نمی‌دانی اراده‌ی حق تعالی است» [ شرح ؛ شرح چهل حدیث ح ۹ ص ۱۶۱]. شما و بنده‌ی جاهلِ رو سیاه یک هفته روی این عبارت کنیم، ببینیم راست است یا نه؟ چون به آسانی آدم نمی‌فهمد که چه کاره است. آیا ما تا به حال نشسته‌ایم و حساب این‌ها را پاک کنیم؟! ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 زمانی‌که #انسان متوجه #نظم و نظام #آفرينش گرديد و بدون اختيار #قلب او "لا اله الا الله" گفت، می‌توان او را #مسلمان واقعى ناميد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
#نفاق 🔺 خطر نفاق؛ (۲) 🔺 فرمایشات مرحوم امام پیرامون خطر نفاق 🔹 ... آن‌وقت که حال #مرگ پیدا می‌شو
🔺 خطر نفاق؛ (۳) 🔺 پیدا کردن مؤثر واقعی در عالم! 🔹 ... در این ایام صحبت است که علم امروز به آموخته که وقتی آمد، ساختمان را چگونه بسازند که خطری نداشته باشد، که مثلاً در چنین چیزی شده و این پیش‌آمدها که برای ما کرده که فلان تعداد نفر زیر آوار بمیرند، برای آن‌ها نشده و این‌ حرف‌ها؛ باید بنشینیم و کنیم که مؤثر واقعی، علم و ساختمان و این‌ها بوده، یا نه؟ همه‌ی این‌ها اسباب بوده، وسیله بوده و چه بسا کسی در ساختمان کاه گِلی زنده بماند و کسی در ساختمان محکم و منظم زیر آوار بماند! ما باید را انجام دهیم، وظیفه این است که ساختمان‌های کهنه را بسازیم، درست؛ اما بدانیم که آیا این علم و ساختمان و مهندسی بشریت است؟! این خیلی مشکل است که فکر کند که می‌شود در پناه علم، در پناه مصنوعات از حفظ شود!. می‌فرماید: «چیزی را که کارکن در این عالم نمی‌دانی اراده‌ی حق تعالی است. پیش تمام اسبابِ ظاهری خاضعی»؛ یعنی الآن تمام خاضع شده پیش مهندسی، یا نه؛ این‌ها وسایل‌اند و ممکن است همین‌ها یک بدبختی بر سرِ ما بیاورد. چون کار اساسی دست هیچ موجودی نمی‌افتد. خدا هیچ‌وقت از خود خلع سلاح نمی‌کند. این بحث اعتقادی را باید رویش کار کنیم و به داد خود برسیم. و پیدا کنیم تا هنگام ما را به‌عنوان مسلمان ردّ کنند و این خیلی سخت است، زیرا ما چطور باور کنیم که ، خانه، آپارتمان، ماشین اگر به درد ما می‌خورند تا لحظه‌ای است که او خواسته و آن لحظه‌ای که او نخواهد، همین‌ها اسباب بدبختی ماست!. این مطلبی است که آن را دل‌سوزانه مطرح کرده‌اند. ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت عارف بالله مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی؛ (۶ ۱۳۶۶ ق= ۸ ۱۳۲۵ ش) 🔺 بدیهی است که و فراگیر در جهان، ریشه در مسأله‌ی بی‌خبری از جهان دارد. این ایده و مرام در و معاشرت اساتید همچون علامه به وضوح دیده می‌شد... ایشان فرمودند: روزی در حجره تدریس در خدمت مرحوم استاد بودیم و بحث را بیان می‌کردند، ناگهان سقف حجره طوری تکان خورد که گویا زمین‌لرزه‌ای رخ داد. حاضران با عجله در صدد خروج از حجره به طور ایجاد مزاحمت با یکدیگر بر آمدند! ولی بعداً با نبودن بازگشت نموده و ایشان [ آیت الله رحمه‌الله] بعد که از جای خود تکان هم نخورده بود، فرمود: بفرمایید ای آقایان و آشنای با !. 🔺 [مرحوم علامه طباطبایی] در دستورات خود یا به نقل از اساتیدشان [مرحوم قاضی] می‌فرمودند: هیچ‌کس به هیچ مرتبه‌ای از نرسید و گشایش و قلبی پیدا نکرد مگر در حرم مطهر امام علیه‌السلام و یا در به آن حضرت. ( ص ۱۰۴) 🔹 مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمود: چنان را خوانده بودم که می‌گفتم: اگر خودِ هم بیاید یک کلمه بیشتر از این نمی‌تواند بگوید! تا این‌که خدمت مرحوم قاضی رسیدم؛ فهمیدم که یک کلمه هم نفهمیده‌ام! ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بیان خاطره‌ای از قول علامه #طباطبایی در مورد حالات عارف بالله مرحوم #قاضی که بر اثر نداشتن اجاره‌خانه‌ی منزل، به ناچار ساکن حجره‌ای در مسجد کوفه می‌شود... ✅ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺مرحوم علامه #طباطبایی این بیت را فراموش نمی‌کرد: اهل دنیا از کَهین و از مَهین لعنة الله علیهم اجمعین #لعنت خدا همان ابتر و منقطع‌الآخر بودن است که #فرد و #جامعه اسلامی باید به عنوان یک فاجعه‌ی #انسانی از آن بپرهیزد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
هدایت شده از سیدالعلماء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #دنیاشناسی مرحوم علامه #طباطبایی ؛ (متوفای ۱۸ #محرم الحرام ۱۴۰۲ق=۲۴ #آبان ۱۳۶۰) ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 در سال‌روز ارتحال مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ #آبان ۱۳۶۰= ۱۸ #محرم الحرام ۱۴۰۲)، متن کامل مصاحبه‌ای از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی منتشر می‌گردد @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 در سال‌روز ارتحال مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ #آبان ۱۳۶۰= ۱۸ #مح
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ ۱۳۶۰ ش= ۱۸ الحرام ۱۴۰۲ ق) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله مرحوم علامه طباطبایی (رضی الله عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض، اگر نه گندم، ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً - در اثر نداشتن مکان مناسبی - قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه ممّا ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنّه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنّما نصيبه من البقاء بقدر ما للّه فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النّبیّ صلّی الله علیه وآله أنّه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أنّ متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»؛ ( ج ۱ صص ۱۵-۱۶)؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و عرب- تعَلَّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی الله علیه آله و سلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود، من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ #آبان ۱۳۶۰ ش= ۱
⬆️ ص ۲ 2⃣ 🔺 ضرورت استفاده از تعالیم مرحوم علامه طباطبایی در اصلاح انقلاب اسلامی 🔹 مرحوم استاد شهید فرمود: تفسیر سال‌ها بعد جلوه شایسته‌اش بُروز می‌کند. در تأیید فرموده‌ی ایشان عرض می‌شود که ببینید در زمان ما که سال‌ها از مقدس اسلامی می‌گذرد، هنوز این مسأله جا نیفتاده و دوره‌ای برای محترم ترتیب داده نشده، چه رسد به و عزیز و زحمت‌کش و دل‌سوز که مانند یک جهش یا و یا با این تفسیر شریف و تفسیر اولین آیه؛ -تفسیر آیه‌ی شریفه- "بسم الله الرحمن الرحیم" آشنا شوند و در نتیجه یک شایسته‌ی این رژیم الهی به وجود آورند. انقلابی که در درون انسان‌ها، مسأله طبیعت و وجهه‌ی الاهیت را چنان پایه‌ریزی کند، که اگر استاد یا متوجه شود که کلاس را گذرانده، و کند. مرحوم علامه این بیت را فراموش نمی‌کرد: "اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین" خدا، همان ابتر و منقطع الآخر بودن است که و اسلامی باید به عنوان یک فاجعه‌ی از آن بپرهیزد. (رحمه الله) هم درباره‌ی پیروزی در با دشمنان، مسأله‌ی را تکرار می‌کرد. وظیفه همان خدای جهان و انسان است که حضرت (ارواحنافداه) برای گسترش آن در کره‌ی زمین خواهد کرد و انقلاب فرهنگی اسلامی به معنای آشنا کردن و با آن است. آشنایی این فضیلت به این است که تمام چه رسد به و ، از افرادی دوره دیده تشکیلات داده شوند. دوره‌ای که از پیش از آغاز شده باشد و به همان شیوه‌ای که با دهان و دندان و نیروهای بینایی و شنوایی آشنا می‌شود، با بندگی انسان و جهان نسبت به پروردگار مهربانش هم آشنا شود. است که و فراگیر در جهان، ریشه در همین مسأله‌ی بی‌خبری از جهان دارد. این ایده و مرام در و معاشرت این‌گونه اساتید به وضوح دیده می‌شد. 🔺 تشکیل جلسات تفسیری مرحوم علامه طباطبایی در ماه مبارک رمضان در حرم مطهر 🔹 [ مرحوم علامه] فرمودند: من یاد ندارم در شب‌های ماه خوابیده باشم. به خاطر دارم در ماه مبارک رمضان سالی، را در حدود بعد از نیمه‌شب، در صحن شریف ترتیب دادند، به طوری‌که پس از درس به مطهر مُشَرَّف شوند و برای صرف غذای سحری برگردند. بنده هم که ظرفیت لازم را نداشتم به این برنامه چند شب عمل کردم که در اثر کم‌خوابی و بی‌توفیقی بیمار شده و از هم محروم گردیدم. 🔺 ظهور قابلیت افراد در إمتحانات الهی 🔹 در همه‌گونه امور برای ارائه‌ی وجود دارد. فرمودند: روزی در حجره تدریس در خدمت مرحوم استاد [ رحمه الله] بودیم و بحث را بیان می‌کردند، ناگهان سقف حجره و مدرسه طوری تکان خورد که گویا زمین‌لرزه‌ای رخ می‌دهد. حاضران با عجله در صدد خروج از حجره به‌طور ایجاد مزاحمت با یکدیگر بر آمدند! ولی بعداً با نبودن خطر بازگشت نموده و ایشان [ آیت الله قاضی رحمه الله] بعد که از جای خود تکان هم نخورده بود، فرمود: بفرمایید ای آقایان و آشنای با !. 🔺 از اویی و به سوی اویی! 🔹 مرحوم استاد شهید دوره‌ی دروس را به همین منظور برای نسل آماده کرده و بسیار مناسب است که در برنامه‌ریزی‌های همه‌ی دوره‌های و از آن استفاده شود. در ایشان، جلد دوم صفحه ۸۳ به همین مسائل اصولی اشاره فرموده‌اند. «جهان‌بینی توحیدی یعنی درک این‌که جهان از یک مشیّت حکیمانه پدید آمده است و نظام هستی بر اساس خیر و جود و رحمت و رسانیدن موجودات به کمالات شایسته آن‌ها استوار است. جهان‌بینی توحیدی یعنی جهانْ «یک قطبی» و «تک‌محوری» است. جهان‌بینی توحیدی یعنی جهانْ ماهیت «از اویی» (إِنَّا لِلَّهِ) و «به سوی اویی» (إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ) دارد». جهان مدرسه‌ی است و خداوند به هر انسانی بر طبق و کوشش صحیح و درستش می‌دهد. این همان مسأله مرحوم علامه در مورد منقطع‌الآخر و مورد لعنت قرار نگرفتن است، که همین پی بردن به "انا لله و انا الیه راجعون" و آن را سرلوحه‌ی اعمال قرار دادن و جهاد و علمی، درباره‌ی این‌که لحظه‌ای از آن در هیچ عملی، در هیچ تدریسی و در هیچ قدمی فراموش نشود. درست صد در صد برعکس و بر خلاف روز ما است، که حتی در کشورهای سران منفور دستور اسلام را به خاطر چند روز عیّاشی به دیده‌ی پذیرش می‌نهند و را رها می‌کنند. ص ۲ 2⃣ @seyedololama ⬇️