eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه کسی ناسزاگویی و سبّ به امام علی (عليه السلام) را پایه گذاری کرد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹از تواريخ به خوبى استفاده مى شود، نخستين كسى كه اين كار زشت و قبيح را پايه گذارى كرد (لعنة الله عليه) بود. اصرار معاويه در اين امر تا آنجا بود كه وقتى در مراسم حج شركت كرد و وارد «مدينه» شد تصميم داشت بر منبر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) لعن مولا امام علی (عليه السلام) كند... اما در مورد اين كه چرا و چگونه «عمر بن عبدالعزيز» اين سنّت زشت و قبيح را برانداخت در تواريخ به دو چيز اشاره شده: نخست... و دوم... ؛ 🔹ولى ظاهراً عامل اصلى بالاتر از اينها بود. لعن و دشنام‌ها سبب شد كه گروهى از مردم آگاه، به نشر مولا (عليه السلام) بپردازند و احاديث (صلى الله عليه و آله) را در (عليه السلام) سينه به سينه و زبان به زبان در جلسات خصوصى يادآور شوند و تدريجاً مقاومت هاى مردمى از گوشه و كنار شروع شد، و مردم نفرت خود را از اين سنّت زشت كه پاكترين و بافضيلت‌ترين مردان اسلام را هدف قرار مى داد ابراز داشتند. 🔹 متوجه شدند كه نه تنها به هدف خود نرسيده اند، بلكه شايد نتيجه معكوس بگيرند، و هوشيارى «عمر بن عبدالعزيز» سبب شد كه قبل از ديگران به اين واقعيت برسد. لذا در پيشگيرى از اين كار پيشگام شد. اين امر (مسأله سب و لعن) و ضايعات ناشى از آن چهل سال طول كشيد و بر هفتاد هزار منبر سب و لعن صورت مى گرفت. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چگونه گروهى از مسلمانان ـ هر چند ناآگاه ـ پذيرفتند كه را، كسى كه او شرق و غرب را پر كرده بود، به باد دشنام و ناسزاگويى بگيرند؟ 🔹پاسخ اين سؤال، با توجه به كارهاى در «شام» روشن است. او تمام تلاش و كوشش خود را در اين زمينه به كار برد تا نسلى را كه بعد از (صلى الله عليه و آله) تولّد يافته و روى كار آمده بودند، در بى خبرى كامل قرار دهد. به علاوه بعضى از صحابه را تطميع كرده بود تا احاديثى در نكوهش امام علی (عليه السلام) كنند و به (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت دهند. 🔹«ابن ابى الحديد» از استاد خود «ابوجعفر اسكافى» چنين نقل مى كند كه: « جمعى از صحابه و گروهى از تابعين را وادار كرده بود كه روايات زشتى درباره مولا (عليه السلام) كنند كه نتيجه اش بدگويى مردم و بيزارى جستن آنها باشد، و براى آنها جايزه هاى مهمى قرار داده بود، آنها نيز احاديثى جعل كردند كه معاويه را راضى كرد. 🔹يكى از آنها «ابوهريره» و ديگرى «عمرو بن عاص» و «مغيرة بن شعبه» بود و از گروه تابعين «عروة بن زبير». به همين دليل «ابوجعفر اسكافى» مى افزايد: احاديث «ابوهريره» نزد اساتيد ما قابل قبول نيست و از عمر نقل مى كند كه او را با تازيانه زد و گفت تو احاديث فراوانى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى كنى (در حالى كه مدت كوتاهى نزد آن حضرت بوده اى) بنابراين معلوم مى شود كه دروغ بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) مى بندى». [۱] پی نوشت؛ [۱] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، قم،‏ ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۴، ص ۶۳. براى آگاهى بيشتر بر چگونگى احاديث ابوهريره و جعليات او مى توانيد به كتاب ابو هریره، شرف الدین، عبدالحسین، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، بی تا، چاپ: چهارم مراجعه كنيد. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۶۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه شرایطی در «برنامه ريزی» باید رعايت شود؟ 🔸 بايد واجد شرايط زير باشد: 🔹۱)، بايد «دقيق» و از نظر كيفى و كمّى «كاملا روشن» باشد. ۲) بايد از هر گونه ابهام و كلّى‌گویى خالى، و تماماً جنبه و داشته باشد. ۳) در بايد نيروهاى انسانى لازم براى انجام هر كار، هزينه ها، و ابزار و وسائل مورد نياز، دقيقاً شود، و براى هر مرحله و هر مقطع، آنچه لازم است گردد. 🔹۴) در برنامه ريزى بايد مورد توجّه قرار گيرد، به طورى كه نه وقت بيهوده تلف شود و نه حجم برنامه، بيش از مقدار وقت باشد. ۵) در بايد هميشه محلّى براى حوادث‌ پيش‌بينى‌ نشده در نظر گرفته شود، چرا كه بسيار مى شود كه مديران و فرماندهان در جريان عمل با مشكلات پيش بينى نشده اى رو به رو مى شوند كه اگر براى رويارویى با آن نداشته باشند، و به هنگام برنامه ريزى اين مسائل مورد توجّه آنها قرار نگرفته باشد، كارشان به بن بست مى كشد و درمانده مى شوند. 🔹اگر به موضوع جنگ احزاب و مسأله حفر آن خندق عظيم به گرد مدينه، كه نه عابر پياده به آسانى مى توانست از آن بگذرد، و نه سواران مى توانستند از روى آن بپرند، آن هم در مدّتى كوتاه و با وسائل بسيار بسيار ابتدایى، بينديشيم، و (صلی الله علیه و آله) را در اين زمينه، و تقسيم اين كار را ميان يارانش بنگريم، به و در برنامه‌ ريزى پيامبر پى مى بريم، و جالب اينكه تا كار خندق پايان يافت، دشمن هم از راه رسيد! [۱] پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شخصاً براى تمام حركت هاى نظامى و غزوات اسلامى تمام مسائل را دقيقاً زير نظر مى گرفت و را تنظيم مى نمود. 🔹در داستان حركت (عليه السلام) و يارانش به سوى كربلا مى خوانيم كه در يكى از منزلگاه‌ها دستور داد كه بيش از حدّ نياز آب با خود بردارند، كه سرِّ آن بر همگان روشن نبود، امّا هنگامى كه با لشكر «حر» در وسط بيابان خشك و بى آبى رو به رو شدند، (عليه السلام) دستور داد، آب‌هاى اضافى را در اختيار لشكر دشمن كه سخت تشنه بودند، بگذارند، و اين امر، اثر عميقى در روحيّه حر و يارانش گذاشت و بى شك اين محبّت در موضع‌گيرى آينده او مؤثّر بود. [۲] 🔹 (عليه السلام) براى نشر در زمان هایى كه شيعيان و شاگردان مكتب اهل بيت عليهم السلام سخت در فشار قرار خواهند گرفت فرمود، و به يكى از دوستانش تأكيد كرد امروز كه توانایى دارى، اين احاديث را بنويس و در ميان ياران خود پخش كن، چرا كه زمانى فرا مى رسد كه مردم دسترسى جز به كتاب هايشان ندارند و جبّاران زمان رابطه ميان امامان (عليهم السلام) و پيروان مكتبشان را قطع مى كنند. [۳] و از اين ريزه كاريها در زندگى پيشوايان‌ بزرگ‌ اسلام فراوان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، ج ۲، ص ۲۱۶. [۲] الإرشاد فى معرفة حجج الله على العباد، چ ۱، ج ۲، ص ۷۸. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۵۲ 📕مديريت و فرماندهى در اسلام‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، ‏چ ۱۲، ص ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن انگيزه مخالفت يهود با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را در چه مى داند؟ 🔹خداوند در «آيات ۴۱ و ۴۲ سوره بقره» را مخاطب ساخته و ضمن تأكيد بر لزوم ايمان به «كتاب آسمانى» (صلى الله عليه و آله) كه موافق با نشانه هاى نزد آنها است، مى فرمايد: «وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَ لَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ». (و به آنچه نازل كرده ام بياوريد؛ كه نشانه هاى آن، با آنچه در كتاب شما است، مطابقت دارد؛ و نخستين به آن نباشيد). 🔹يعنى اگر بت پرستان عرب به آن كافر شوند، عجيب نيست، عجيب اين است كه شما آن را انكار كنيد، چرا كه از شما انتظار مى رفت نخستين مؤمنان به او باشيد؛ مگر به خاطر شوق ديدار او و درك حضورش از شهرها و ديار خود به مدينه نيامديد و در انتظار ظهورش روز شمارى نمى كرديد؟! پس چرا قضيه برعكس شود و شما باشيد؟ 🔹سپس به انگيزه اين تغيير روش، اشاره كرده مى فرمايد: به خاطر ، حقايق را پنهان نكنيد: «وَ لَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ». (و آيات مرا به نفروشيد؛ و تنها از [مخالفت] من بپرهيزيد). اشاره به اين كه هر بهايى در مقابل آن بگيريد ناچيز است، هر چند تمام جهان باشد؛ اما شما دون همتان به خاطر منافع‌ اندك‌ مادى (احياناً براى يك ميهمانى ساليانه) آياتى كه نشانه هاى (صلى الله عليه و آله) را در بر دارد پنهان نموديد. 🔹سپس براى تأكيد بيشتر مى فرمايد: «وَ لَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ». (و را با نياميزيد؛ و حقيقت را با اينكه [از آن] آگاهيد كتمان نكنيد). در حقيقت در اين زمينه مرتكب چندين تخلف شدند: 1⃣عهد كرده بودند كه اولين مؤمنان به پيامبر (صلى الله عليه و آله) باشند در حالى كه از شدند. 2⃣ را با آميختند تا چهره آن را مكتوم دارند و را به اشتباه بيفكنند. 3⃣ را آگاهانه كتمان كردند و را به بهاى كمى فروختند. آيات متعدد ديگرى: نيز در «قرآن مجيد» آمده كه از همين معنا، يعنى از سوى حكايت دارد و ظاهراً همه آنها اشاره به همين مسأله «كتمان آيات نبوت» است. 📕پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش ، ج ۸، ص ۳۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام صادق رئیس مذهب شیعه است آیا امام صادق (عليه السلام) مؤسس مذهب شیعه است؟ و لقب رئیس مذهب برای آن حضرت صحیح است؟ 🔹بی گمان مقصود از ، همان است که مؤسس آن (صلی الله علیه و آله) بوده، و امت را به متابعت از (عليه السلام) و (علیهم السلام) رهنمون کرده، تا بتوانند از این در، بر شهر علم محمدی راه یابند. در زمان (عليه السلام) شرایطی فراهم شد که امکان بیشتری برای فراهم بود، و فرصت بیشتری برای اظهار داشت. از طرفی می بینیم که هفتاد درصد از به نقل از آن حضرت بوده، همچنان که مذاهب فقهی اهل سنت نیز در همین دوره پایه گذاری شده است. 🔹پس این دوره، دوره شکل گیری مذاهب فقهی اسلام نیز بوده است. اصطلاح که اکثراً بر (عليه السلام) اطلاق می شود، بیشتر ناظر به در برابر مذاهب اهل سنت است، و گرنه و مکتب امامت از لحاظ معارف بنیادی، در عرض مذاهب فقهی نبوده و معارف اصلی اسلامی را شامل می شود که جز در (علیهم السلام) قابل وصول نیست. بنابراین، این گونه اصطلاحات، ناظر به شرایط تاریخی بوده و صرفاً جنبه توصیفی دارد و به عنوان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) اسلام است و صرفاً مذهبی فقهی در عرض سایر مذاهب نیست. 🔹با این‌حال به عنوان یکی از افتخارات تشیع در زمان امامت (عليه السلام) در برابر سایر مذاهب فقهی اظهار شد، و از این روی تبیین نیز بیشتر به آن حضرت اختصاص داشته است. همان گونه که بیان شد به جهت وضعیت خاصی که در زمان (عليه السلام) پیش آمد، حضرتشان نیز به جهت آزادی نسبی که برایشان پدید آمده بود، به (عليه السلام) شهرت یافتند، و در گفتار امام صادق (ع) شیعیان به این لقب نامیده شده اند. [۱] 🔹اما در بیشتر موارد، دیگر امامان معصوم شیعیان را منتسب به نام خود نکردند (بدین معنا که گفته نشده شیعه باقر، شیعه کاظم و...) و نیز خود شیعیان نیز از انتساب خویش به آن امامان بزرگوار در خوف و هراس بوده اند. گفتنی است که در صدر اسلام، (علیه السلام) در روایات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خود ایشان به لقب منتسب شده اند. [۲] 💠علت شهرت امام صادق (علیه السلام) به موسس مذهب جعفری چيست؟ 🔹در شرايط دشواری كه مى‌رفت كه نابود شود، يعنى به رنگ خلفا درآيد، و به صورت اسلام بنى اميه‌اى يا بنى عباسى خودنمايى كند، (علیه السلام) دامن همت به كمر زد و به و بازسازى پرداخت و مكتب علمى عظيمى به وجود آورد كه محصول و بازده آن، چهار هزار (همانند هشام، محمد بن مسلم و…) در رشته‌هاى گوناگون علوم بودند، 🔹و اينان در سراسر كشور پهناور اسلامى آن روز پخش شدند. هر يك از اينان از طرفى خود، بازگوكننده منطق امام كه همان منطق اسلام است و پاسدار ميراث دينى و علمى و نگهدارنده بودند، و از طرف ديگر مدافع و مانع نفوذ افكار ضد اسلامى و ويرانگر در ميان مسلمانان نيز بودند. تأسيس چنين مكتب فكرى و اين سان نوسازى و احياگرى تعليمات اسلامى، سبب شد كه (علیه السلام) به عنوان (تشيع) مشهور گردد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳۳، ح ۹، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش [۲] شیخ صدوق، الأمالی، ص ۳۶۱ و ۴۹۷ انتشارات کتابخانه اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ش منابع: اسلام کوئست شیعه نیوز نویسنده: سجاد شمس الدینی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ماجرای مباهله پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مسیحیان نجران چه بود؟ 🔹مفهوم متداول ، به معنى دو نفر به یکدیگر است، بدین ترتیب، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یکجا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که را و مجازات کند. خداى متعال در «آیه ۶۱ سوره آل عمران» مى فرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکاذِبینَ» 🔹[ترجمه آيه:](هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره مسیح] براى تو آمده [باز] کسانى با تو در آن به و برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما خود را دعوت مى کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را، ما از خود [کسانى که به منزله جان ما هستند] دعوت مى کنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مى کنیم و را بر قرار مى دهیم). مفسرین گفته اند: این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از «عاقب» و «سیّد» و گروهى که با آنها بودند نازل شده است؛ 🔹آنها خدمت (صلّی الله علیه و آله) رسیده، عرض کردند: آیا هرگز دیده اى فرزندى بدون پدر متولد شود؟ در این هنگام آیه «اِنَّ مَثَلَ عِیْسى عِنْدَ اللهِ...»، [آل عمران، ۵۹] نازل شد و هنگامى که (صلی الله علیه و آله) آنها را به دعوت کرد، آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیت هاى نجران، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت: «شما فردا به (صلی الله علیه و آله) نگاه کنید، اگر با و براى آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید؛ زیرا چیزى در بساط ندارد». فردا که شد، (صلی الله علیه و آله) آمد در حالى که دست (عليه السلام) را گرفته بود و (علیه السلام) و (علیه السلام) در پیش روى او راه مى رفتند، و (سلام الله علیها) پشت سرش بود؛ 🔹 نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود، هنگامى که نگاه کرد، دید (صلی الله علیه و آله) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال کرد، به او گفتند: «این پسرعمو و او و خدا نزد او است و این دو پسر، دختر او از (عليه السلام) هستند و آن بانوى جوان، دخترش (سلام الله علیها) است که نزد او، و نزدیکترین افراد به قلب او است...». «سیّد» به اسقف گفت: «براى قدم پیش گذار». گفت: نه، من مردى را مى بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى کند و من مى ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمى گذرد که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نخواهد داشت. 🔹 به (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «اى ابوالقاسم! ما با تو نمى کنیم، بلکه مى کنیم، با ما مصالحه کن. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آنها مصالحه کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى عدد نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلی الله علیه و آله) ضامن این عاریت ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند، و عهدنامه‌اى در این زمینه نوشته شد. و در روایتى آمده است: به آنها گفت: «من را مى بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه ها را از جا برکند، چنین خواهد کرد، هرگز با آنها نکنید که خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند». 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چ چهل و هفتم، ج ۲، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معصومين» (علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت‌ المال» چگونه عمل می کردند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸از منظر اسلام، و سرمايه هاى معنوى و مادى، که به جامعه تعلق دارد، داراى‌ است و فلسفه آن نيز روشن است؛ زيرا اولا اين اموال به تعلق دارد و باید عادلانه تقسیم شود تا هر کس به اندازه سهمش از آن برخوردار شود، و ثانياً با رواج‌ در اموال عمومى و ، نظام جامعه از هم گسيخته شده، و چنين جامعه اى هرگز روى سعادت را نمى بيند. 💠ذکر رویدادی در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، که نشان از اهميت‌ فوق‌ العاده بيت‌ المال دارد. 🔹 (صلی الله علیه و آله) به هنگام فتح «مكه» به تمام مجرمان و جنايتكاران قريش و غير قريش كه قريب ۲۰ سال بر ضد آن حضرت و يارانش توطئه كردند و خون هاى زيادى از مسلمانان را ريختند، فرمان عفو عمومى داد، و آن روز را روز مرحمت و عفو و بخشش نام گذاشت، فرمانى كه اثر بسيار مطلوبى در جلب و جذب مردم مكه به اسلام داشت، با اين حال چند نفر را از اين عفو عمومى استثنا فرموده و دستور دادند هر كجا آنها را یافتند به قتل برسانند، 🔹يكى از آنها «ابن اخطل» بود، او هنگامى كه اسلام آورد و به «مدينه» هجرت كرد (صلی الله علیه و آله) او را مأمور جمع آورى كرد، و فردی از طايفه «خزاعه» را همراه او فرستاد. مقدار قابل ملاحظه اى جمع آورى كرد، اما رفيقش را كشت، و اموال را با خود برداشت و به «مكه» برگشت؛ هنگامى كه قريش سؤال كردند چرا برگشتى؟ گفت: آيينى بهتر از آيين شما نيافتم. او كنيزان خواننده اى داشت، و اشعارى در هجو پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى‌گفت و به آنها مى داد تا به آواز بخوانند؛ او جلساتى را با حضور تشكيل مى داد و در آن مجالس، آواز خوانده و شراب مى نوشيدند. اين فرد وقاحت و بى شرمى را به نهايت رسانده بود، خيانت در ، بازگشت به بت‌پرستى، هتك و توهين نسبت به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)، سبب ارتداد و صدور چنین دستوری درباره او شده بود. او به پرده هاى كعبه پناه برد (از آنجا كه كعبه پناهگاه اين گونه جنايتكاران نيست) او را بيرون كشيده و كشتند. [۱] 🔹در ماجرایی، (صلی الله علیه و آله) هنگام بازگشت از «خيبر»، به سرزمين «وادى القرى» رسيدند. غلامى به همراه حضرت بود كه «رفاعة بن زيد» او را به حضرت هديه داده بود. آن غلام (كه طبق بعضى از روايات مِدْعَم نام داشت) مشغول پياده كردن وسايل سفر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از شتر بود كه ناگهان تيرى از ناحيه دشمن به سوى او پرتاب شد، و او را کشت. اصحاب [ضمن تأسّف بر اين حادثه] گفتند «بهشت بر او گوارا باد». (صلی الله علیه و آله) فرمود: نه، سوگند به كسى كه جان محمد در دست او است، اكنون آن لباس در تنش در آتش دوزخ مى سوزد، همان لباسى كه روز «خيبر» از به برده بود، اصحاب تعجب كردند، و سخت تحت تأثير قرار گرفتند. [۲] 🔹على‌رغم اين كه گروهى از مردم، خيانت به را سهل و ساده مى شمردند، اين‌ تعبيرات‌ شديد و تكان دهنده، نشان داد که اینکار از ، و كيفر آن از است؛ و رویدادهایی از این دست در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، نشان از اهميت‌ فوق‌العاده دارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المغازى، الواقدی، ج۲، ص۸۵۹، شأن غزوة الفتح؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج۱۸، ص۱۴ [۲] السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، ج۲، ص۳۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج۳، ص۱۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دشمن شناسی» با قوه تعقل 💠«تفکر»، راهی به سوی شناخت دشمن 🔹خداوند متعال در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون‏» (اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه و درباره شما، كوتاهى نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در و زحمت باشيد. (نشانه‏ هاى) از دهان (و كلام) شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما (و راه‌هاى پيشگيرى از شرّ آنها) را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد!). 🔹این آیه، به در مورد روابط شان با کشورهای غیر مسلمان هشدار می‌دهد و جامعه اسلامی را به و در رابطه با فرا می‌خواند. واضح است که به سرکردگی ، دشمنی خود را با «انقلاب اسلامی ایران» به شکل‌های مختلف نشان داده است. مثل حادثه طبس و جنگ تحمیلی و... چند سال گذشته هم در قضیه برجام. 🔹همه دنیا دید که جمهوری اسلامی ایران در توافق برجام چقدر از مواضع خود کوتاه آمد؛ ولی روز به روز بیشتر شد و اینکه به تعبیر رهبر انقلاب «وزیر امور خارجه وقت آمریکا در نامه خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت گیری میتوان از ایران امتیاز گرفت». [۱] کمتر عاقلی بعد از این همه تجربه و دولت‌های مستکبر با ایران، در دشمنی آنها شک می‌کند. 💠عاقل از تجربه پند گیرد 🔹معمولاً انسان عاقل، از تجربه‌ها پند گرفته و اشتباهات قبلی را جبران می‌کند. (علیه السلام) در حدیثی در مورد ، بیان می‌کند که: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ» [۲] (، اندوختن تجربه ها (و عمل به آن) است و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده). تجربه‌ای که ملت ایران از سالیان پیش، از دشمنی گرفته و هم در قضیه برجام تکرار شد، باید فراروی جامعه اسلامی قرار گیرد و به آن بها داده شود؛ زیرا که به حکم و گفتار حدیث (صلی الله علیه و آله) «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود». [۳] کسی است که به فرموده (عليه السلام) تلاش او ثمره‌ای را در بر داشته باشد. 🔹روایت (علیه السلام) این است: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ» [۴] ( كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد). بنابراین براساس تجربه‌های زیاد از و با ملت ایران، و نیز تجربه تلخ برجام، شکی برای دشمن بودن دشمنان قسم خورده‌ی این مرز و بوم وجود ندارد؛ و سخن آخر اینکه بر اساس آموزه‌های ، دشمنان جامعه اسلامی در صدد تخریب روزافزون جامعه اسلامی هستند و باید آحاد جامعه اسلامی در این نکته تأمل و دقت کنند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۱۰/۱۹ [۲] كشف المحجة لثمرة المهجه، ص۲۳۱ [۳] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۸ [۴] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، ص۵۴ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نظر اسلام در مورد نوع «پوشش» در جامعه چیست؟ 🔹تا آنجا که تاریخ نشان مى دهد، همیشه انسان مى پوشیده است، ولى البته در طول تاریخ و با گذشت زمان و با تفاوت امکنه، لباس ها فوق العاده متنوع و متفاوت بوده است. در گذشته بیشتر به عنوان حفظ از سرما و گرما و همچنین زینت و تجمل مورد استفاده قرار مى گرفته، و جنبه ایمنى و حفاظت آن در درجه بعد بوده است.‌ اما در زندگى صنعتى امروز، نقش ایمنى و جنبه حفاظت آن در بسیارى از رشته ها در درجه اول اهمیت قرار دارد، فضانوردان، مأموران آتش نشانى، کارگران معادن، غواصان، و بسیارى دیگر، از لباس هاى مخصوص براى حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده مى کنند.َ وسائل تولید لباس، در عصر ما به قدرى متنوع شده و توسعه یافته که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست. 🔹نویسنده «تفسیر المنار» در جلد هشتم در ذیل «آیه ۲۶ سوره اعراف»، چنین مى نویسد: «یکى از رؤساى کشور آلمان روزى از یک کارخانه پارچه بافى دیدن مى کرد، هنگام ورود در کارخانه گوسفندانى را به او نشان دادند که مشغول چیدن پشم از آنها بودند، پس از بازدید به هنگامى که مى خواست از کارخانه خارج شود، پارچه اى به عنوان هدیه به او دادند و به او گفتند: این پارچه از پشم همان گوسفندانى است که به هنگام ورود در برابر شما، چیده شد، یعنى یکى دو ساعت بیشتر طول نکشید که پشم از بدن گوسفند فرود آمد و پارچه جالبى براى پوشش رئیس کشور شد!». 🔹اما متأسفانه در عصر ما، جنبه‌هاى فرعى و حتى و به قدرى گسترش یافته که دارد فلسفه اصلى لباس را تحت الشعاع خود قرار مى دهد. عاملى شده براى انواع ، ، ، ، ، و و امثال آن؛ حتى گاه لباس هايى در میان جمعى از مردم به خصوص دیده مى شود که جنبه جنون آمیز آن بر جنبه عقلانیش برترى دارد و به همه چیز شباهت دارد جز به لباس. اصولاً چنین به نظر مى رسد که کمبودهاى روانى، عاملى براى به نمایش گذاردن این گونه انواع لباس هاى عجیب و غریب است؛ افرادى که نمى توانند با کار چشمگیرى خود را به جامعه نشان دهند، سعى دارند با لباس هاى نامأنوس و عجیب و غریب وجود و حضور خود را در جامعه اثبات کنند. 🔹و به همین دلیل، ملاحظه مى کنیم، افراد با شخصیت و آنها که داراى عقده حقارتى نیستند، از پوشیدن این گونه لباس ها متنفرند. به هر صورت، ثروت هاى عظیمى که از طریق لباس هاى گوناگون و هاى مختلف و چشم هم چشمى ها در مسأله لباس، نابود مى شود، رقم بسیار مهمى را تشکیل مى دهد که اگر صرفه جویى مى شد، بسیارى از مشکلات اجتماعى را حل مى کرد و مرهم هاى مؤثرى بر زخم هاى جانکاه جمعى از محرومان جامعه بشرى مى گذارد. مسأله در ، نه تنها ثروت هاى زیادى را به کام خود فرو مى کشد، بلکه قسمت مهمى از وقت ها و نیروهاى انسانى را نیز بر باد مى دهد. 🔹از تاریخ زندگى (صلی الله علیه و آله) و سایر پیشوایان بزرگ استفاده مى شود که: آنها با مسأله در لباس، سخت مخالف بودند، تا آنجا که در روایتى مى خوانیم: هیأتى از به خدمت (صلی الله علیه و آله) رسیدند در حالى که لباس هاى ابریشمین بسیار زیبا که تا آن زمان در اندام عرب ها دیده نشده بود در تن داشتند. هنگامى که به خدمت (صلی الله علیه و آله) رسیدند و سلام کردند، حضرت پاسخ سلام آنها را نگفت، حتى حاضر نشد یک کلمه با آنها سخن بگوید. 🔹از امام علی (علیه السلام) در این باره چاره خواستند، و علت رویگردانی (صلی الله علیه و آله) را از آنها جویا شدند. حضرت فرمود: من چنین فکر مى کنم که اینها باید این لباس هاى زیبا و انگشترهاى گرانقیمت را از تن بیرون کنند، سپس خدمت پیامبر برسند؛ آنها چنین کردند، پیامبر خدا سلام آنها را پاسخ داد و با آنها سخن گفت، سپس فرمود: «وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لَقَدْ أَتَوْنِی الْمَرَّةَ الأُولى وَ إِنَّ إِبْلِیسَ لَمَعَهُم» [۱] (سوگند به خدایى که مرا به حق فرستاده است، نخستین بار که اینها بر من وارد شدند، دیدم شیطان نیز به همراه آنها است). پی نوشت؛ [۱] «سفنية البحار»، ج ۲، ص ۵۰۴، ماده «لبس»؛ «بحار الانوار»، ج ۲۱، ص ۳۳۷؛ «اعلام الورى»، ص ۱۲۹ 📕 تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۳۲، ج ۶، ص ۱۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خاطره ای خواندنی از گفتگوی علامه امینی با عالم اهل سنت 🔹یکی از دلایل خدشه ناپذیر بر لزوم شناخت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حدیثی متواتر از است که فرمودند: «مَن مٰاتَ وَ لَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِه مٰاتَ ميتةً جاهليةً». (هر کس بمیرد و خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است). این حدیث را و نقل نموده اند و هیچ تردیدی در انتساب آن به (صلی الله علیه و آله) وجود ندارد. بر اساس این حدیث باید در هر زمان در زمین وجود داشته باشد، تا مردم با اقتدا به او راه یابند و هدایت شوند. 🔹 بارها با استدلال به این حدیث در مناظراتشان با اهل سنت پیروز شده اند. خاطره ای از علامه امینی در این زمینه شنیدنی است: يكى از ائمه جماعات تهران نقل می کند که: از نجف به تهران آمده بود. من به ديدن ايشان رفتم و تقاضا نمودم كه شبى به منزل ما تشريف بياورند. آقاى امينى اجابت نمودند، و عدّه‌اى از علماء را هم به افتخار ايشان دعوت نمودم. شب موعود فرا رسيد و از ايشان تقاضا كردم مطلبى را بيان فرمايند. ايشان فرمودند: براى مطالعات بعضى از كتب، مدتى در حلب به سر مى‌بردم يكى از تجارِ فهميده و منطقى از اهل سنت با من آشنا شد و شبى از من دعوت به‌عمل آورد. 🔹علماء طراز اول شهر و قضات عالى رتبه و بعضى از اساتيد دانشگاه و عدّه‌اى از تجّار نيز در آنجا حضور داشتند. پس از شام، عالم بزرگ و گفت: آقاى امينى اين بحث چه ريشه و اساسى در اسلام دارد كه و آن‌ را رها نمى‌كنند؟ من به ايشان گفتم: آيا اين حديث را كه از (صلى الله عليه و آله) نقل شده (مَن مٰاتَ وَ لَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِه مٰاتَ ميتةً جاهليةً) قبول دارى؟ گفت: بلى. به او گفتم: براى پیگيرى و بررسى بحث همين حديث بس است، وى ساكت شد و چيزى نگفت. 🔹از او سؤال كردم: (عليها السلام) چگونه بانوئى است؟ وى گفت: «إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب» (به صراحت) قرآن و است چون در شأن اهل بيت نازل شده و حضرت زهراء از بزرگ‌ترين مصاديق رسول اللّٰه (صلى الله عليه و آله) است. به او گفتم: چرا (عليها السلام) در حال خشم و غضب از حاكمان وقت از دنيا رفت؛ آيا آنان امام امت و خليفۀ به‌ حق رسول خدا نبودند، يا (عليها السلام) امام خود را نشناخت و فوت كرد؟ 🔹عالم بزرگ حلب ديد اگر بگويد غضب و خشم (عليها السلام) كار صحيحى بوده، بايد خط بطلان به جبين حاكمان آن وقت بكشد و اين برخلاف اعتقاداتشان مى‌باشد، و اگر بگويد كار (عليها السلام) خطا بوده و او بدون معرفت به امام خويش از دنيا رفته، با مقام و ايشان كه مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همين دليل، براى خلط بحث گفت: آقاى امينى بحث ما چه ربطى به موضوع غضب و خشم حضرت زهرا نسبت به حكام زمان خودش دارد؟ 🔹افرادى كه در مجلس حضور داشتند از حيث علم و دانش اشخاص برجسته و فهيمى بودند، و متوجه شدند كه با طرح اين سؤال چه ضربۀ محكمى به عقايد آنان وارد ساخت، و گفت كه شما نه فقط خود را نشناخته‌ايد، بلكه در حقانيّت افرادى كه آنان را خليفه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى‌دانيد نيز در شك و ترديد به‌ سر مى‌بريد، صاحب منزل كه كنارى ايستاده بود رو به عالم بزرگ حلب كرد و گفت: «شيٖخُنٰا اُسْكُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا»، يعنى ديگر ساكت شو كه ما را رسوا كردى. بحث تا نزديك سحر به‌ طول انجاميد و عدّه‌اى از اساتيد دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و شدند و از راهنمائى تشكر نمودند. منبع: دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حسین اوسطی، ص ۳۱ منبع؛ وبسایت اهل البیت(علیهم السلام) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بيان می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ به برنامه هاى مختلف و اهداف‌ (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنين مى فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ». (او را براى بيان حجت هاى لازم و پيروزى آشكار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد). به اين ترتيب در جمله هاى سه گانه بالا، را كه اتمام حجت و پيروزى حق بر باطل، و روشن ساختن راه سعادت می‌باشد بيان فرموده است. 🔹آنگاه به برنامه هاى عملى (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنين مى فرمايد: «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَا الْاِيمَانِ وَثِيقَةً».او خود را آشكارا كرد، و را بر مسير حقّ قرار داد؛ در حالى كه راه پيشرفت را به آنها نشان داده بود، را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ريسمان هاى [خيمه] را محكم نمود و دستگيره هاى ايمان را استوار ساخت». 🔹در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ به طور كلى به ميان آمده است، همانگونه كه در قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ». [۱] (آنچه را مأموريت دارى آشكار ساز و از مشركان روى گردان). سپس از جزئيات اين برنامه سخن مى گويد كه (صلی الله علیه و آله) را از بيراهه به جاده اصلى دعوت كرد و دلايل و نشانه ها را براى پيمودن اين راه به آنها گوشزد نمود و بر سر هر راه نهاد، تا به هنگام تاريكى نيز از ادامه مسير باز نايستند، و سرانجام با بيانات كافى و تدبيرهاى سازنده رشته‌ های‌ را محكم ساخت و دستگيره هاى را استحكام بخشيد. 🔹كمتر كلامى را مى توان پيدا كرد كه در عين كوتاهى و فشردگى، اين همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى (صلی الله علیه و آله) بيان كند. جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً»، گويا را به خيمه اى تشبيه مى كند كه ريسمان هاى محكمى از هر سو، آن را به زمين هاى اطراف متّصل كرده است، تا تندبادها نتواند آن را از جا بر كَند. اين ريسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زكات و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است كه هميشه حوزه را حفظ كرده و از آن دفاع مى نمايد؛ هر جا اين پياده شود، «اسلام» بيمه مى شود، و هرگاه ضعيف گردد دشمنان بر مسلمين چيره خواهند شد. 🔹جمله «وَ عُرَى الْاِيمَانِ وَثِيقَةً»، را تشبيه به طنابى كرده كه دستگيره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، يا نجات در پرتگاه ها بايد به اين دستگيره ها چسبيد. بديهى است اگر اين دستگيره ها سست و ضعيف باشند، نه تنها انسان نجات نمى يابد، بلكه گرفتار سقوط خطرناكى مى شود. اين دستگيره ها همان فروع و تعليمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است كه در احاديث نيز به آن اشاره شده است. 🔹از جمله در روایات نقل شده كه (صلی الله علیه و آله) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ؟». (كدام يك از دستگيره هاى محكم‌تر است؟»؛ جمعى گفتند: خدا و پيامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز يا زكات و... نام بردند. (صلی الله علیه و) فرمود: آنچه گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ اصلى نيست؛ «محكم ترين دستگيره هاى ايمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولياى الهى و بيزارى از دشمنان الهى است». [۲] البتّه مفاهيم اخلاقى همچون توكّل، تفويض، تسليم، رضا، صبر، يقين و... كه در روايات به آن اشاره شده نيز مى تواند به عنوان «دستگيره هاى ايمان» معرفى شود و هيچ كدام با يكديگر منافاتى ندارند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در «خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه»، چه مشكلاتی را از دوران رسالت «پیامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) یاد نموده است؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۴ مى فرمايد: «وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ، وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ». (و گواهى مى دهيم كه بنده و فرستاده اوست، همان كسى كه در راه رضاى خدا در درياى مشكلات غوطه ور شد، و جام هر مصيبتى را جرعه جرعه نوشيد). اين دو وصفى كه امام (عليه السلام) درباره (صلی الله علیه و آله) بيان فرموده، جامع همه اوصاف خير است؛ ايستادن در برابر و تحمّل در برابر ؛ تا آن مقاومت و تحمّل نباشد، هيچ كار مهمى به سامان نمى رسد. 🔹جمله «تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ»، نشان مى دهد كه حوادث گلوگير در برابر (صلی الله علیه و آله) يكى دو تا نبود، بلكه او جرعه جرعه از جام مصائب مى نوشيد و تحمّل مى كرد؛ جمعى از بهترين يارانش را از او گرفتند صبر كرد، انواع مشكلات و موانع را بر سر راه او ايجاد كردند، ولى از همه آنها عبور نمود و اين در واقع درسى است براى همه كسانى كه مى خواهند با طاغوت ها مبارزه كنند و به اصلاح جامعه خويش بپردازند. 🔹سپس (عليه السلام) بخشى از مشكلات عظيم (صلی الله علیه و آله) در دوران رسالتش را در چند جمله كوتاه و پرمعنا بيان کرده و میفرمايد: «وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ، وَ تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا، حَتَّى أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَها، مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ، وَ أَسْحَقِ الْمَزَارِ». (تا آنجا كه نزديكان او رنگ دگرگون كردند، و دوران بر ضد او گرد آمدند. عرب‌ها تا بر او تازند مهارها از سرها برگرفتند و براى تاختن بر او بر شكم مركبها تازيانه زدند تا از دورترين اقامتگاه هاى خود كينه توزى خود را در محل و مأواى او فرود آوردند). 🔹جمله «تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ» اشاره به اين است كه جمعى از بستگان نزديك (صلی الله علیه و آله) مانند عباس كه تمايل به حمايت از او داشتند، در كار خود ثابت قدم نبودند. جمله «تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ» اشاره به شاخه هاى دورتر قبيله قريش است كه دست به دست هم دادند و قبايل ديگر را نيز تحريك كردند تا در برابر (صلی الله علیه و آله) بايستند، و در چنين شرايطى كه نه جرأت حمايت شجاعانه اى داشته باشند و نه (دشمنان)، در عداوت و دشمنى كوتاهى كنند، پيدا مى شود كه ايستادگى در برابر آن بسيار سخت است. 🔹جمله «خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا» اشاره به سرعت و شتاب شديد در عداوت و با آن حضرت است؛ زيرا هنگامى كه بخواهند مَركب به سرعت پيش برود، افسار آن را سست مى كنند و با شلّاق بر پهلوها و شكم آن مى زنند. ... 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel