eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - (بخش اول) 🔹اعتقاد به و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌های متفاوت، به صورت‌های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و پر از و به وجود خواهد آورد. زمان دقیق (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشخص نیست، اما گفته شده که پس از در جهان خواهد بود. 🔹در روایات، نشانه‌هایی برای ظهور ذکر شده، که به مشهور است. در روایاتی ، منطقه معرفی شده است. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را از مکه و آغاز می‌کند. آن حضرت در کنار کعبه خود را می‌افرازد و در بین رکن و مقام از یاران خود بیعت می‌گیرد. 💠مفهوم‌شناسی 🔹 به معنای آشکار شدن چیز پنهان است [۱] و را نمایان شدن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از برای برپایی و داد تعریف کرده‌اند. [۲] بر اساس این معنا، با متفاوت و در مرحله‌ای پیش از آن قرار دارد؛ البته در برخی روایات ظهور به معنای قیام نیز به کار رفته است؛ در این صورت قیام و ظهور به یک معنا و در یک زمان و مکان رخ می‌دهد. [۳] در برخی روایات از واژه (برانگیختن) [۴] و [۵] برای اشاره به ظهور استفاده شده است. کلمه بر مواردی چون آشکار شدن [۶]، آشکار شدن امر امامان معصوم، و حکومت آن حضرت [۷] نیز به کار رفته است. [۸] 💠پیشنیه باور به ظهور منجی 🔹 به معنای اعتقاد به یک (نجات‌بخش) است که در برای نجات و و برقراری و خواهد آمد. [۹] و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌ های متفاوت، به صورت‌ های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از ستم و رها خواهد کرد و جامعه‌ای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد. [۱۰] 🔹برای نمونه: انتظار دهمین اَوَتاره با نام کَلْکی یا کَلکین را دارند. [۱۱] در انتظار سوشیانت به سر می‌برند؛ [۱۲] (ماشیح) را نجات دهنده می‌دانند؛ [۱۳] ، بازگشت عیسی را به عنوان منجی موعود منتظرند؛ [۱۴] بالاخره که قائل به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و یکی از القاب مشهور او را می‌دانند. [۱۵] 💠جهان در آستانه ظهور 🔹در روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است: و و که بر هر خانه‌ای وارد می‌شود. [۱۶] دشمنانی مانند و و دیگرانی که در عراق و دیگر مناطق سرزمین‌های اسلامی مشغول فعالیت علیه هستند و سپس سوریه را تصرف کرده و حکومت آنجا را می‌گیرند. [۱۷] جریان و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در سرزمین‌های اسلامی در تلاشند تا یاد و نام امام زمان در عالم پراکنده شود. [۱۸] ... نویسنده: محمدحسين فاضلی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️مقصد اصلی انبیا 🔹کوشش هایی که می‌کردند و که با راه حق می‌کردند، و خصوصاً جنگهایی که در واقع شد، مقصد جنگ نبوده است، و مقصد کشورگشایی هم نبود. مقصد این بوده است که یک که در آن نظام عادلانه، جاری بشود [باشد]. 🔹 آن همه زحمت کشیدند نه فقط برای اینکه طرف را از صحنه خارج کنند و خودشان صحنه را دست بگیرند، بلکه مقصد اصلی این بوده است که این انسانهایی که ندارند، این اشخاصی که در راه دارند سیر می‌کنند و آنها می‌دیدند که این راه خلاف، راه است، راه است، راهی است که مردم را در این دنیا به شقاوت و در آن دنیا هم به می‌کشاند؛ از طرف خدای تبارک و تعالی مامور شدند برای ، مردم را اگر به حال خودشان می‌گذاشتند جز یک حیوانی که خوردن و خوابیدن را و شهوات را ادراک بکند و در راه آن، عمل بکند چیز دیگری را نمی‌توانستند بفهمند، از باب اینکه بر مردم پوشیده است. 🔹آنی که مردم می‌دانند همین عالم را عالم طبیعت را و آنهایی که دیگر زیاد هست، خصوصیات طبیعت را زیادتر می‌فهمند. لکن همه آنها همین است که از طبیعت بهره‌ور می‌شوند و به طبیعت توجه دارند و انسان را هم به همین جنبه طبیعی می‌شناسند، و برای همین جنبه طبیعی انسان هم زحمت می‌کشند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام‌ علی عليه السلام:  🔸«انْظُـرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّـكُمْ فَالْزَمُـوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُـوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى، وَ لَنْ يُعيدُوكُمْ فِيرَدًى، فَإِنْ لَبَـدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُـوا فـَانْهَضُـوا. وَ لاَ تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لاَ تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا». 🔹 را به دقت بـنگريد و خود را به با آنان ملزم كنيد، و گام بـه گام از آنان كنـيد، زيـرا كه آنان هرگز از راه بيرونتان نمى كنند، و ديگر بار به پرتگاه شما را نمى افكنند. پس اگر نشستند، همراه آنان بنشينيد و اگر برخاستند با نهضـت شان هماهنگ شويد، نه بر آنان پيشى گيريد كه به درافتيد و نه از آنان واپس مـانيد كه شـويد. 📕نهج البلاغه، الخطب ۹۶ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه (صلى الله عليه و آله) از او كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند). 🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل و جستجوگرى نبودند و ابتكار طرح درباره و نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند. 🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از به لحاظ ابهّت و و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا امام (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِي مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت و مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]). 🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله كتاب «كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه امام (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از بر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من كرد و 🔹آن را بر من خواند و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه و و آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند مرا پر از و و و كند». [۲] پی نوشت؛ [۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود. [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماه رمضان گاه مستجاب‌ شدن دعاست 🔹ماه ، گاهِ شدن که «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ».‌ باید را غنیمت شمرد و را از خدا خواست. نباید ورزید؛ باید برای حل تمامی مؤمنین، بلکه کرد. 🔹«راه خلاص از منحصر است به در خَلَوات براى عجّل‌ الله تعالى‌ فرجه‌ الشّريف. نه دعاى هميشگى و و صِرف گفتن «عَجِّلْ فَرَجَهُ»، بلكه دعاى با و و همراه با . ما خود را از اطرافيان و دوستان آن حضرت مى‏‌دانيم؛ ولى در اين امر، يعنى براى تعجيل ظهور او، مسامحه مى‌‏كنيم! 🔹 آن حضرت اَهَمّ حاجات ماست، ولى ما «عَجِّل فَرَجَهُ» مى‌‏گوييم، فقط براى اينكه بفهمانيم مجلس ختم شد، و يا اينكه در موارد ازدحام مردم، صلوات مى‏‌فرستيم تا مردم جابه‌جا شوند؛ نه اينكه جدّاً بخواهيم صلوات بفرستيم. 🔹با اينكه مى‌‏دانيم او بين ما و خداست، مَعَ ذلك به فكر او نيستيم! اى كاش مى‌‏دانستيم كه احتياج او به ما و دعاى ما براى او، به نفع خود ماست؛ وگرنه و او در نزد خدا معلوم است». منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - (بخش دوم و پایانی) 💠نشانه‌های ظهور 🔹نشانه‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو گونه است؛ [۱۹] و (مشروط).[۲۰] 💠نشانه های حتمی 🔹در روایات نشانه‌هایی برای برشمرده شده است که عبارتند از: 1⃣ : فردی که در روایات، سفیانی خوانده شده از به سوی لشکرکشی می‌کند. 2⃣ : سپاه سفیانی در منطقه‌ای به نام در زمین فروخواهد رفت. 3⃣ : (علیه السلام) در آسمان سرمی‌دهد و همگان آن را خواهند شنید. 4⃣ : فردی از اهالی قیام می‌کند و مردم را به سوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت می‌کند. 5⃣ : فردی از نسل امام حسین (علیه السلام) در در حال دعوت به سوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کشته می‌شود. [۲۱] 💠نشانه‌های غیر حتمی (مشروط) 🔹به جز نشانه‌هایی که صراحتاً در به بودن آنها اشاره شده است، بقیه نشانه‌ها از امور موقوفه یا مشروط و به شمار می‌روند. نشانه‌هایی که بنا بر مشیت و ممکن است تغییر، تبدیل، تقدم یا تأخر داشته باشند؛ مثلاً اگر در حدیث به نزول بلایی (مشروط) اشاره شده باشد، ممکن است با توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان نزول آن به تأخیر بیافتد یا اصلاً چنین بلایی نازل نشود. 💠برخی از نشانه‌های غیر حتمی 🔹خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان، برخلاف عادت، فرو رفتن بخش غربی مسجد دمشق، فرو رفتن یکی از روستاهای شام به نام خرشنا در زمین، ویرانی بصره، کشتن فردی که علیه سفیانی قیام کرده در پشت کوفه همراه هفتاد نفر از یارانش، به‌اهتزاز درآمدن پرچم‌های سیاه از جانب خراسان، ویرانی گسترده در شام و عراق، ندای غیرعادی از آسمان بر همه جهان به طوری که هرکسی در هر زبانی باشد آن ندا را به زبان خودش می‌شنود. [۲۲] 💠زمان و مکان ظهور 🔹زمان دقیق ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معلوم نیست. روایات کسانی را که برای ظهور آن حضرت تعیین می‌کنند، مذمت و لعن شده‌ و نامیده‌اند. [۲۳] 🔹اگر را به معنای بدانیم در پاره‌ای روایات به زمان آن به صورت مختصر اشاره شده است. [۲۴] این روایات قیام آن حضرت را پس از [۲۵] و در [۲۶] می‌دانند. و در آنها از قیام آن حضرت در سال‌های فرد [۲۷] روز عاشورا [۲۸] [۲۹] از ایام سال، روز [۳۰] و شنبه [۳۱] از ایام هفته و پس از نماز عشا [۳۲] از اوقات روز یاد شده است. 💠محل ظهور 🔹برخی روایات (به معنای آشکار شدن) را کمی پیش‌تر از قیام حضرت مهدی (عج)، در منطقه ذی طوی، می‌دانند. [۳۳] 💠حوادث پس از ظهور 🔹 زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پس از ظهور، خود را از و کنار خانه کعبه آغاز می‌کند. آن حضرت در کنار خود را می‌افرازد و در بین و از یاران خود بیعت می‌گیرد. [۳۴] سپس با جملاتی مانند «انا بقیة الله فی ارضه، و خلیفته و حجته علیکم»، خود را معرفی می‌کند. [۳۵] آنگاه می‌گیرد و هنگامی که شمار یارانش به ۱۰،۰۰۰ تن رسید، حرکت خود را به سمت آغاز می‌کند. [۳۶] نویسنده: محمدحسين فاضلی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️خون‌بهای امیرالمومنین (عليه السلام) خداست 🔹این بزرگوار [ (علیه السلام)] در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشر است. همچنان‌ که نسبت به حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) سیّدالشّهداء تعبیر «ثارالله» به کار رفته است، 🔹یعنی کسی که خون‌بهای او خدا است - معنای ثارالله این است؛ عظمت خون‌بهای او به‌قدری است که جز خود خدای متعال هیچ چیز نمیتواند خون‌بهای این عزیزان باشد - عین همین تعبیر درباره‌ی است؛ چون شما می گویید: یا ثارَ اللهِ وَ ؛ 🔹«وَ ابنَ ثارِه» یعنی هم در همین رتبه‌ی عظمت از لحاظ است. عظمت این شهید بزرگوار، شهید در محراب، شهید در راه حق، شهید قاطعیّت، شهید استقامت، از این تعبیرات کاملاً آشکار است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۵/۰۴/۰۵ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پاسخ امام علی (علیه السلام) برای ديدن خدايی كه ديده نمى شود چه بود؟ 🔹از روايات مختلف در شرح حال (ع) استفاده میشود كه حضرت بارها میفرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؛ (هر را كه میخواهید از من كنيد پيش از آنكه از ميان شما بروم) و به اين ترتيب خود را براى به هر - چه مربوط به و چه مردم باشد - بيان میفرمود؛ حتى بعد از آنكه ضربه هولناك بر فرق مباركش وارد شد در ملاقاتى كه با توده هاى مردم در بستر شهادتش داشت، همين جمله را تكرار فرمود!! 🔹از جمله مواردى كه حضرت اين جمله را بيان فرمود هنگامى بود كه بر كرسى خلافت ظاهرى نشست و براى مردم خطبه اى خواند و در ضمن آن خطبه، جمله «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را تكرار فرمود و بر اين معنا تأكيد كرد كه مخصوصاً از تمام و زمان و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن با خبرم. در اين هنگام، «ذعلب يمانى» كه مردى شجاع و فصيح بود برخاست و سؤال كرد: ای آیا را دیده ای؟ و (عليه السلام) با زيبايى تمام به پاسخ او پرداخت؛ «أَفَاَعْبُدُ مَا لَا أَرَى؟» [۱] (آيا ممكن است كسى را كه نمى بينم كنم؟!). 🔹به اين معنا كه ، فرع بر است و درجاتى دارد كه بالاترين درجه آن است و حضرت در اين سخن به خود نظر دارد كه آن را همراه با مشاهده می‌شمرد. ذعلب در فكر فرو رفت كه منظور حضرت در اينجا كدام مشاهده است؟ آيا مشاهده حسّى است كه قائلان به جسميت خداوند (مجسّمه) عقيده دارند؟ يا مشاهده و میباشد كه چيزى برتر از مشاهده عقلى است؟ لذا بلافاصله سؤال كرد: «وَ كَيْفَ تَرَاهُ؟» (چگونه خدا را مى بينى؟) 🔹 (ع) در پاسخ او سخنى گفت و پرده از روى برداشت و همه حتى ذعلب را تحت قرار داد تا آنجا كه ذعلب در پايان اين سخن، مدهوش شد و بوى گلش چنانش مست كرد كه دامنش از دست برفت. حضرت چنين فرمود: «فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» ( هرگز او را آشكارا نبيند، اما با نیروی ، وى را درك میكند). منظور از حقايق ايمان، و است. 🔹براى توضيح اين سخن بايد به اين نكته توجّه كرد كه مشاهده بر سه گونه است: 1⃣ كه با چشم صورت میگیرد. 2⃣ كه انسان از طريق به آن میرسد و حقايقى را همچون آفتاب با چشم دل مى بيند؛ آنگونه ـ كه به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» ـ كسانى مانند مشاهده كردند؛ از افتادن يك سيب از درخت به روى زمين، را كه هرگز با چشم سر ديده نمیشود مشاهده كرد و به آن پى برد. 3⃣ و درون كه يك نوع است؛ اما نه استدلالى. انسان با واقعيت موجود را مى بيند و آن را باور میكند، بى آنكه احتياج به استدلالى داشته باشد و اين درك و ديدى است كه تا انسان به آن نرسد فهم آن مشكل است. اين موضوع، نمونه هاى فراوانى در و دارد. 🔹درباره (ع) میخوانیم: خداوند و زمين را به او نشان داد: «وَ كَذَلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ». [۲] درباره (ع) میخوانيم: هنگامى كه برادران (ع)، پيراهن وى را در مصر از او گرفتند و حركت كردند، يعقوب (ع) گفت: «إِنِّى لاَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» [۳] (من را احساس میكنم). 🔹در تاريخ اسلام آمده كه: « (ص) به هنگام حفر خندق، قبل از شروع جنگ احزاب، زمانى كه كلنگ را بر سنگى كه مانع پيشرفت كار خندق شده بود در سه نوبت فرو كوفت و جرقه هایى پريد، فرمود: من كاخ كسرى و قصر قيصر و قصرهاى صنعا در يمن را ديدم كه به روى اصحاب من گشوده میشود ». [۴] (ع) بارها در از خبر میدهد و در بعضى موارد میفرماید: «فلان گروه را مى بينم كه چنين و چنان خواهند كرد». 🔹حتى بعضى از به چنين كشف و شهودى نايل میشدند. داستان جوان پاكدلى كه صبحگاهان در صف جماعت پيامبر اكرم(ص) بود معروف است كه مى گفت: «هم اكنون بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در جهنم مى بينم!» و (ص) او را تصديق كرد و فرمود: اين «جوان، بنده اى است كه خداوند، قلبش را به روشن كرده است». [۵] و موارد ديگر كه شرح آن در خور كتاب مستقلى درباره كشف و شهود است و همگى دلالت بر اين میكند كه غير از مشاهده حسّى و عقلى، نوع ديگرى از شهود وجود دارد كه برتر از اينهاست. [۶] منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی @tabyinchannel
تبیین
⭕️بالاترین مصیبت اسلام سلب حکومت از حضرت امیر (عليه السلام) 🔹از اول، و گرفتار هواهای نفسانیه‌ای بوده‌اند و این گرفتاریها که ما الآن داریم سرچشمه‌اش همان بود که بعد از - صلی الله علیه و آله و سلم - به واسطه آن هواها نگذاشتند که تشکیل بشود. 🔹اگر گذاشته بودند که حکومتی که می‌خواهد، را که خدای - تبارک و تعالی - امر به تعیینش فرموده است، - صلی الله علیه و آله و سلم - تعیین فرمود، [۱] اگر گذاشته بودند که آن تشکیلات پیش بیاید، حکومتْ، باشد، حاکمْ، منتخَبِ‌ منصوبْ مِنْ قِبَلِ الله تعالی باشد، آن وقت مردم می‌فهمیدند که چیست و معنی چیست. 🔹مع الاسف بعد از - صلی الله علیه و آله و سلم - کردند مردم را از آن چیزی که امر فرموده بود. و اکتفا به انحراف در زمان خود هم نبود، بلکه زمینه فراهم کردند از برای اینکه تا آخر نشود یک حکومت اسلامی‌ تشکیل بشود. قضیه از چیزهایی بود که با دست سابقین، آن مشایخ سابق، این زحمت برای و پیش آمد. 🔹این اختلاف داخلی که بدتر از هر نحو اختلافی بود پیش آمد و - سلام الله علیه - مبتلا شد به این اساسی که آنها درست کرده بودند. و بعد از ایشان هم حکومت از صورت بکلی خارج شد و به صورت یا بیرون آمد. و تا آخر هم، تا حالا هم اسلام به خودش یک حکومت اسلامی [ندید]، مگر یک چند صباحی که - سلام الله علیه - بعد از رسول الله و بعد از آن حرفها متصدی امر شدند؛ 🔹آن هم با آن همه گرفتاری هایی که پیدا کرد: گرفتاری جنگ ، گرفتاری ، گرفتاری جنگ - آن همه گرفتاریها که بود. مع ذلک این چند صباحی که - سلام الله علیه - کردند و برنامه حکومتی خودشان را تعیین کردند، همین چند صباح هم، برای مسلمین و برای اسلام یک درس عبرتی شد؛ یک مطلبی شد که فهمیدند که اسلام یعنی چه؛ تا اندازه‌ای - همین چند صباح. پی نوشت؛ [۱] اشاره به قضیه غدیر خم بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۵۰/۰۴/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ⭕️تشکیل حکومت صهیونیست، خواست استعماری انگلیس 🔹اساساً تشكیل یا به تعبیر درست‌تر، در این نقطه از دنیای اسلام، با یك هدفِ‌ بلندمدتِ‌ به وجود آمد. اصلًا به وجود آوردن این دولت در این نقطه‌ی حسّاس كه تقریباً است، یعنی قسمت غرب اسلامی را كه آفریقاست، به قسمت شرق اسلامی كه همین خاورمیانه و آسیا و مشرق است، متّصل می‌كند، 🔹و یك است بین و و ؛ برای خاطر این بود كه در بلندمدت، تداوم آن روز كه در رأسشان بود بر دنیای اسلام باقی بماند، و این‌طور نباشد كه اگر یك‌وقت دولت اسلامیِ مقتدری مثل دوران هایی از حكومت عثمانی به وجود آمد، بتواند جلوِ نفوذ و و و دیگران را در این منطقه بگیرد. لذا یك برای خودشان درست كردند. 🔹بنابراین طبق اسناد تاریخی، «تشكیل‌ » در آنجا، بیش از آنچه كه آرزوی مردم یهود باشد، یك خواست‌ استعماری بود. شواهدی وجود دارد كه در همان زمان بسیاری از اعتقادشان این بود كه احتیاجی به این دولت نیست؛ این دولت به نفعشان نیست؛ لذا گریزان بودند. بنابراین، این یك آرزو و ایده‌ی یهودی نبود؛ بیشتر یك ایده و یك بود. 🔹البته بعد كه به وسیله‌ی گوی سیاست دنیا و گوی از دست انگلیس ربوده شد، این هم جزو همان ابواب جمع مواریث استعماری بود كه به آمریكا رسید و حداكثر استفاده را كردند و الآن هم استفاده می‌كنند. بنابراین نجات و محو دولت غاصب ، مسأله‌ای است كه با مصالح ملت های این منطقه - از جمله با مصالح كشور عزیز ما ایران - سر و كار دارد. بیانات مقام معظم رهبری ۷۹/۰۹/۲۵ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️امام علی عليه السلام : 🔸«مَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْىِ قُتِلَ بِهِ». 🔹هر كس شمشير از غلاف بيرون كشد، خود با آن كشته شود 📕نهج البلاغه (صبحی صالح)، از حکمت ۳۴۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟ 🔹در آيات بسيارى از ، و بيدادگران به آتش سوزانِ تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، براى ترك و ستم اهميت قائل است. 🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!). 🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما ، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه از زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره و ظالم وجود ندارد. [۱] 🔹نه تنها و ستم، را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء و آنان باشند نيز مشمول خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر نكنيد كه شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد). 🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ ، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر و مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال است؛ بلكه در اين نيز غالباً نتيجه اى جز و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند. 🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و و ستمگران به طريق اولى، انسان را به مى كشاند و به همين دليل با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه و را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در نيز و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است. [۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم‏، بی تا، چ۲، ج ‏۲، ص ۲۳۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel