eitaa logo
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
247 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
13 فایل
امام محمد باقر علیه السلام:....فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ #بِهَاتُقَامُ_الْفَرَائِضُ وَ.... امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پيامبران و شيوه صالحان است. و فريضه بزرگى است كه ديگر #فرايض_به_واسطه_آن_برپامى‏ شود، و... آیدی ارتباط با مدیر : @bavelayat_313
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 : « الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى» 💯« ، آفت و شكيبايى، شجاعت و زهد ثروت و پرهيزكارى سپر نگه دارنده است و چه همنشين خوبى است و خرسندى» 🌹شرح: 🔴 بخش : 🔻امیرالمومنین در بخش اول از حکمت چهارم می فرمایند: «ناتوانی است» یعنی انسان را از رسیدن به فرصت هایی که در اختیار دارد و بهره برداری از آن فرصتها محروم می کند. 🔻انواع : 🔷1. ناتوانی طبیعی و غیر ارادی: ❌مثل پیری و . 🌹امیرالمومنین در خطبه ۲۲۱ می فرمایند: «گذشت روزگار توانایی شان را گرفت». یا در همان خطبه می فرمایند: ✅«از ادامه بیماری ها، سست و ناتوان شدند». و درباره خودشان هم در نامه ۳۱ به امام حسن مجتبی علیه السلام می نویسند : 💯« پسرم هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت و توانایی ام رو به کاستی رفت، نامه‌ای برای شما نوشتم». پس یک وقت ناتوانی کاملاً است و غیر اختیاری و غیر ارادی است. 🔷2. ناتوانی و ممدوح : 💢مثل ناتوانی در تشکر از خدا در برابر نعمتها این ناتوانی زیبا و خوب است. این نوع ناتوانی در چند مورد در آمده است . 🔻انواع ممدوح: 🔹2.1 ناتوانی و عجز در برابر خدا ،اینکه انسان به این معرفت برسد که از شناخت خدا آنگونه که حق خداست است. ♻️از توصیف خدا ،آنگونه که حق خداست ناتوان است و از شکرگذاری نعمت‌های خدا هم این گونه که حق خداوند است ناتوان است این یک جور درجه و مقام است خیلی معرفت می‌خواهد که انسان به این عجز خودش در برابر خداوند برسد. 🌹امیرالمومنین در خط اول از خطبه۱ نهج البلاغه می فرمایند: « سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجز هستند و حسابگران از شمارش نعمت های او و تلاش کنندگان از ادای حق او عاجز هستند.» ⚡️یا در خطبه ۱۶۰ میفرمایند: « خدایا آنچه را که از آفرینش تو می نگریم و از قدرت تو به شگفت می‌آییم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاییم بسی ناچیز تر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم‌های ما از دیدن آنها و عقل های ما از درک آنها عاجز است». 🚫از طرفی دیگر در این ممدوح ما تکلیفی هم داریم و آن تلاش بیشتر در طاعت خدا است، اگرچه ما هر چقدر تلاش هم می کنیم آن گونه که حق خدا است نمیتوانیم طاعت کنیم .حضرت در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام می نویسند: ✅« در عمل بکوش آنچنان که همانند تو سزاوار است بکوشد زیرا منزلت آن اندک و توانایی‌اش ضعیف و ناتوانی اش بسیار و اطاعت خدا را مشتاق است». 🔹2.2 وعجز و ضعف در مقابل گناه : 🌹امیرالمومنین در حکمت ۳۸۳ می فرمایند: « هرگاه ناتوان شدی پس ناتوانی را در نافرمانی خدا قرار بده» 🌸همچنین در حکمت ۳۴۵ می فرماید: «خود ناتوانی از انجام گناه و ممکن نشدن اسباب گناه نوعی است» 🔹2.3 مذموم و بد : 🔅اینکه انسان در مقابل انجام تکلیف عقلی و شرعی و عرفی ناتوان باشد. 🔻 مذموم و بد: 🔸2.3.1 : 🌸در خطبه ۳۳ امیرالمومنین می فرمایند:« به خدا سوگند من از پیشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسیدم» 🔸2.3.2 و شرم بی مورد در حکمت ۲۱ نهج البلاغه می فرمایند: «شرم با ناامیدی همنشین است». 🔸2.3.3 به عهده گرفتن کاری که بیشتر از توان ما باشد. 🌹امیرالمومنین در نامه ۶۱ می نویسند: «پافشاری در کاری که از او خارج است نشانه ناتوانی آشکار و اندیشه ویرانگر است». 🔸2.3.4 و اهمال کاری است امیرالمومنین در حکمت ۱۲ نهج البلاغه می فرمایند: ⚡️«ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یابی ناتوان است و از او تر کسی است که دوست خود را از دست می دهد». 🎙 حجت الاسلام 📗🖊📗🖊📗🖊📗🖊 مارابه دوستان خودمعرفی کنید👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
💢 #حکمت4: « الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِ
🌹شرح 🔴 بخش : 🌹امام علی علیه السلام در بخش دوم از حکمت چهارم نهج البلاغه می فرمایند: « است». مطالب بسیار مهم و زیبا و کاربردی در موضوع صبر در نهج البلاغه آمده است که آنها را یکی یکی مرور می کنیم. 🔷1. و اهمیت : 🔹1.1 صبر مرکب : امیر المومنین علی علیه السلام صبر را مرکب نجات می دانند یعنی صبوری و پایداری می‌تواند انسان را از موانع و خطرات و مهلکه ها نجات بدهد. در خطبه ۷۶ می فرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که صبر را مرکب نجات خود قرار داد» 🔹1.2 صبر عامل و شناخت حق: در پیچیده روزگار مخصوصا آن جایی که جبهه حق با محوریت امامت و حاکم حق در مقابل اهل قبله قرار می‌گیرد که خیلی تشخیص تکلیف برای مومنین سخت می شود یکی از ارکانی که باعث می‌شود مومن بتواند دفاع از حق را محکم در دست بگیرد صبر است. 🌹حضرت در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه می فرمایند: «به تحقیق باب جنگ بین شما و اهل قبله باز شده» خوب معلوم است اوضاع خیلی سخت می‌شود «پرچم از حق را در جنگ اهل قبله نمی تواند حمل بکند مگر کسی که اهل باشد پا فشاری و مقاومت و صبوری بکند و جایگاه حق را بشناسد» 🔹1.3 اولین و مهمترین رکن : 🌸بر اساس این نگاه امیرالمومنین علیه السلام صبر را اولین و مهمترین رکن ایمان میداند تا جایی که در حکمت ۸۲ نهج البلاغه می فرمایند: «بر شما باد به که صبر برای ایمان مانند سر برای بدن است و همانطور که بدن بی سر ارزشی ندارد چون حیات و زندگی ندارد ایمان بی‌صبر هم ارزشی ندارد» 🍃لذا حضرت صبر را اولین رکن از ارکان می‌دانند در حکمت ۳۱ نهج البلاغه می فرمایند: « بر چهار ستون و رکن مستقر شده است». 🌹اول را می گویند حتی قبل از یقین و جهاد و می فرمایند: ⚡« چهار این چهارتاست صبر یقین عدل جهاد» و در نهج البلاغه در حکمت ۱۱۳ حضرت هیچ نمودی از ایمان را بالاتر از صبر و حیا نمی دانند و می فرمایند: ⚡« و ايمانى چون حياء و صبر نیست» 🔹1.4 موهبت الهی برای قلب مومن: ✅حضرت معتقدند صبر یک الهی است که خدا به قلب مومن الهام می کند در خطبه ۲۰۵ نهج البلاغه خطاب به طلحه و زبیر یاغی و طغیان گر می فرمایند: 🌹« خدا ان شاالله قلبهای ما و شما را بگیرد و به سمت حق کند و صبر را به ما الهام بکند». 🎙 حجت الاسلام 📗🖋📗🖋📗🖋📗🖋 💯بانشرمطلب و تبلیغ کانال درثواب آن مشارکت کنید👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹شرح #حکمت4 🔴 بخش #دوم: 🌹امام علی علیه السلام در بخش دوم از حکمت چهارم نهج البلاغه می فرمایند: « #
🌹 شرح 🔖 قسمت 🔷 1. ابعاد و در نهج البلاغه: حضرت در نهج البلاغه در حکمت ۳۱ می‌فرمایند: «صبرکه خودش یکی از چهار رکن است بر چهار شعبه است. ، ، . ✅ کسی که شوق واقعی بهشت داشته باشد از های دلش کنده می‌شود. ✅کسی که واقعاً و حقیقتاً ازجهنم و آتش داشته باشد از دوری می کند ✅کسی که در عین حالی که از دنیای حلال استفاده می کند دل به دنیا نبسته باشد های دنیا را کوچک می بیند ✅کسی که بداند بالاخره مرگش فرا خواهد رسید دائماً در دستیابی به سرعت می‌گیرد و از دیگران جلو می‌زند». 🔷 2. موقعیت هایی که در آن نمود دارد از دیدگاه امیرالمومنین: 🔹 2.1 در برابر وخواسته های دل که راه صبر و مقاومت در برابر آنها شوق بهشت است . 🔹 2.2 در برابر از محرمات که راه مقاومت در برابر و صبر در این موقف ترس ازجهنم است. 🔹 2.3 در های مالی و جانی و غیره که طبیعت دنیا بر انسان تحمیل می‌کند راه صبر و و پایداری و بی رغبتی و دل نبستن به دنیا است. 🔹 2.4 در برابر و تلخی های ظاهری عبادت ها و حسنات و خدمت ها و غیره که راه مقاومت در برابر انتظار مرگ وآگاهی است. 🔷 3. از دیدگاه امیر المومنین: 🌹امیرالمومنین در حکمت ۵۵ میفرمایند: «صبر بر دو گونه است: 💠 یکی بر آنچه که خود خوش داری 💠و دیگری در آنچه که دوست نداریم». بنابراین بطور کلی صبر را می توان بر دوگونه تقسیم کرد: 🔹3.1 گاهی در آن چیزی است که دوست داری ولی به صلاح نیست. 🌹امیرالمومنین در خطبه ۱۹۳در ویژگی متقین می‌فرمایند: 💢«اگر انسان متقی بخواهد در برابر کاری که به صلاح هست اما نفس خوشش نمی‌آید مقاومت کند، متقی چگونه نفس خود را تنبیه می‌کند؟ در جایی که نفس یک چیزی را دوست دارد انسان متقی آن چیز را به نفس نمی‌دهد». 🔹3.2 گاهی درآن چیزی است که دوست ندارید اما به صلاح است و باید انجام دهیم. 💢در حکمت ۲۸۹ می فرماید: «من علی در گذشته‌ها یک برادر خدایی داشتم که یکی از صفات برجسته او این بود که وقتی بین دو تصمیم می شد، نگاه می کرد ببیند کدام یک از دو تصمیم برای دلپذیرتر است دقیقاً با همان مخالفت می‌کرد» 🌹امیرالمومنین گاهی مصادیق این دو موضع کلی در نهج البلاغه را اشاره می فرمایند. 🔷 4. صبر در نهج البلاغه: 🔹 4.1 صبر بر : در خطبه 98 به مردم می فرمایند: « اگر به مبتلا شدید، صبور باشید». 🔹 4.1.1 یکی صبر بر هاست: در اوصاف متقین در خطبه ۱۹۳ می فرمایند:« یکی از نشانه های اهل این است که او را اینگونه میبینی، در شدت ها است». 🔹 4.1.2 یکی صبر بر : 🌹امام علی علیه السلام در خطبه ۸۶ می فرمایند: «پیامبر خدا پیش از کیفر شما را انذار کرد و از سختی که در پیش روی دارید ترساند پس باقی مانده ایام عمر خود را دریابید و و بردباری در برابر ناروایی ها پیشه کنید زیرا عمر باقیمانده در برابر روزهای زیادی که به غفلت گذراندید و از پند ها رویگردان بودید بسیار کم است. ⚠️ به خود بیش از اندازه آزادی ندهید که شما را به می‌کشاند و با نفس تان سازشکاری و سستی روامدارید که ناگهان در درون سقوط می کنی». 📕🖌📕🖌📕🖌📕🖌 بانشرمطلب و تبلیغ کانال درثواب آن مشارکت کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹 شرح #حکمت4 🔖 قسمت #سوم 🔷 1. ابعاد و #ارکان_صبر در نهج البلاغه: حضرت در نهج البلاغه در حکمت ۳۱
🌹 شرح 🔖 قسمت 🔹5.1.3 بر اطاعت خداست: ❤حضرت در خطبه ۱۷۳ می فرمایند: « با و بر اطاعت پروردگار، نعمت های پروردگار را نسبت به خویش تمام و کامل کنید». 🔹 5.1.4 در نماز است: ❤حضرت در خطبه ۱۹۹ در مورد پیامبراعظم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «او پی در پی خانواده خودش را به می داد و خودش نیز در انجام نماز شکیبا بود». 🔹 5.1.5 صبر در با دشمنان است: ❤در خطبه ۱۹۰ حضرت خطاب به سربازان خودشان که عازم جنگ هستندمی فرمایند:«محکم به زمین بچسبید، پاهای تان را محکم به زمین بگذارید و بربلای جنگ و شمشیر ها صبور باشید، یک وقت نشود دست و شمشیر شما تابع و زبانتان شود.درچیزی هم که خدا در او تعجیل را رواندانسته عجله نکنید». 🔹 5.1.6 صبر امیرالمومنین برترین مقتدر تاریخ: 🔸🔹 5.1.6.1 صبر در مقابل های قریش: ❤حضرت در خطبه ۲۱۷ غصه خودشان درمقابل خباثت های قریش را باصبر توصیف می کنندومی فرمایند: «خدایا برای پیروزی برقریش و یارانشان از تو کمک می خواهم که پیوند خویشاوندی مرا بریدند و کارمرا دگرگون کردند و همه برای مبارزه با من درحقی که ازهمه آنها سزاوار ترم متحدشدندوگفتند:علی حق را اگر میتوانی بگیر و اگر تو را ازحق محروم دارندیا با غم و اندوه صبر کن یا با حسرت بمیر. به اطرافم نگریستم، دیدم که نه دارم و نه کسی از من وحمایت می‌کندجزخانواده‌ام، که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد. 💘پس در چشم فرو رفته دیده بر هم نهادم و با که استخوان در آن گیر کرده بود جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم و در فروخوردن خشم در امری که تلخ تر از گیاه حنظل و دردناک تر از فرو رفتن تیزی شمشیر در دل بود صبر کردم».این امیرالمومنین علیه السلام است که اسوه است. 🔸🔹 5.1.6.2 صبر در ماجرای غصب و سقیفه: ❤یکی دیگر از نمونه های صبر حضرت علی علیه السلام وغصه هایی که به خاطراسلام و فرو خورد در خطبه 3 در ماجرای سقیفه و غصب خلافت است. ❤درخطبه ۳دربنداول می‌فرمایند: «پس من ردای رها کرده و دامن جمع نموده از آن کنار گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست خالی برای گرفتن حق خود به پا خیزم یا در این محیط زا و تاریکی که به وجود آورده‌اند صبر پیشه سازم؟ ❌محیطی که را فرسوده، را پیر و مردان را تا قیامت وملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد. ✅پس از ارزیابی درست، بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم واستخوان در گلویم مانده بود و با دیدگان خود می‌نگریستم که میراث من را به غارت میبرند». 🎙 حجت الاسلام 📒🖊📒🖊📒🖊📒 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹 شرح #حکمت4 🔖 قسمت #چهارم 🔹5.1.3 #صبر بر اطاعت خداست: ❤حضرت در خطبه ۱۷۳ می فرمایند: « با #صبر و
🌹شرح 🔖 قسمت 🔷 6. (دوری ازجزع و فزع) : 🔻در مقابل ،که ادب در فضای ایمان است بی ادبی شکل می گیرد تحت عنوان جزع و فزع. 🌹امام علی علیه السلام در نهج البلاغه به ما می‌فهماند که باعث می شود که ثواب اعمال ما شود و از بین برود. ⚡در حکمت ۱۴۴ می فرمایند: « تحمل کن! که هر به اندازه خودش صبر در مقابلش نازل می شود. کسی که از روی در مصیبت ،بر روی ران خودش بکوبد (کنایه از اینکه جزع و فزع و بی تابی کند) عملش و نابود می شود یعنی دیگر ثوابی از اعمالش ندارد». 🔻در حکمت ۱۸۹ امیرالمومنین می فرمایند:«کسی را که نجات ندهدقطعاً و فزع هلاک می کند» ⚡در حکمت ۲۹۱ خطاب به اشعث که پسرش را از دست داده است ، صبر را عامل در مصیبت و جزع را عامل شدن مصیبت می داند. ⚡در حکمت ۲۹۱ می فرمایند: «آقای اشعث! اگر بر فقدان و مصیبت مرگ فرزندت محزون باشی خوب به خاطر اینکه پاره تن تو بوده است مستحق این ناراحتی هستی، اما اگر در این صبر کنی خدا در هر مصیبتی یک جایگزینی قرار داده است. 🌑آقای اشعث! در مصیبت مرگ فرزند چه صبر کنی چه صبر نکنی چه جزع کنی چه جزع نکنی دیگر بر تو جاری شده است و به حکمت الهی فرزند تو از دنیا رفته است و بچه تو دیگر زنده نمی شود اما فرقش این است که اگر در این مصیبت صبر کنی و اگر جزع و فزع کنی برای آخرت و وزر تو میشود». 🔻در نتیجه ما در ماجرای ادب جزع نکردن را از امیرالمومنین یاد میگیریم . ✅نتیجه چنین از نگاه مولا امیرالمومنین قطعاً است حضرت در نهج البلاغه می فرمایند:« هرگز از پیروزی محروم نمی شود ولو اینکه زمان رسیدن آن به پیروزی طولانی بشود و دوران صبر او طولانی شود». ✅نمونه برجسته این نکته در زندگی خود مولا علی علیه السلام در نهج البلاغه است. 🌹صبر مولا در مسئله حکومت و خلافت چنان عظیم بود که بالاخره امت خودشان سرشان به سنگ خورد و برگشتند در خانه مولا علی علیه السلام. 🌹خود مولا در حکمت ۲۲ می فرمایند: «ما حقی داریم اگر به ما بدهند که هیچ و الا اگر حق ما را ندهند برپشت شتران می‌نشینیم ولو اینکه سیرما درشب تاریک ظلم خلافت بعد ازپیامبر طولانی شود» یعنی ما را ادامه میدهیم و مطمئن هستیم به پیروزی و ظفر می‌رسیم و تاریخ گواهی داد که صبر مولا بعد از ۲۵ سال خون دل خوردن به پیروزی تبدیل شد. 🔹خود حضرت وقتی می خواهند اوضاع روز مردم با خودشان را توصیف کنند در چند جای نهج البلاغه عبارات شگفت‌انگیزی را بیان می‌کنند یکی در خطبه ۲۲۹ است که حضرت در وصف روز بیعت مردم با خودشان می فرمایند: ✅«دست مرا برای می گشودید و من می بستم شما آن را به سوی خود می کشیدید و من آن را می گرفتم سپس مانند شتران تشنه که به طرف آبشخور هجوم می آورند بر من هجوم آوردید تا آنکه بند کفشم پاره شد، از دوشم افتاد و افراد ناتوان پایمال گردیدند آنچنان مردم در بیعت با من خشنود بودند که خردسالان شادمان ، پیران برای بیعت کردن لرزان به راه افتادند، بیماران بر دوش خویشان خود سوار و دخترکان جوان بی نقاب به صحنه آمدند». 🎙 حجت الاسلام مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹شرح #حکمت4 🔖 قسمت #پنجم 🔷 6. #ادب_صبر (دوری ازجزع و فزع) : 🔻در مقابل #صبر ،که ادب در فضای ایمان
🌹 شرح ⚜قسمت 🌹امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش سوم ازحکمت۴نهج البلاغه می فرمایند:« نوعی ثروت است». ❓ چیست؟ آیا استفاده نکردن، بهره نبردن و لذت نبردن از نعمت های حلال دنیا زهداست ؟یااستفاده بردن ، بهره بردن و لذت بردن از نعمت های حلال دنیا به شرط اینکه میل دل به سمت دنیا نباشد و دل گرفتار دنیا طلبی نباشد این معنای است؟ 🌹امیرالمومنین درخطبه ۸۱می فرمایند:«ای مردم یعنی کوتاه کردن آرزو و شکرگزاری در برابر نعمت ها و دربرابرمحرمات است». 🔰در این خطبه به معنای نداری یا عدم استفاده مشروع از حلال دنیا نیست. 🔰در حکمت ۴۳۹ هم حضرت می‌فرمایند:« بین دو کلمه از قرآن است که خدای سبحان فرمود: بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید و به آنچه از دنیا به شما رسیده سرمست نباشید و کسی که بر گذشته افسوس نخورد و به آینده شادمان نباشد همه جوانب را رعایت کرده است».پس در اینجا هم صفت قلب است نه نداشتن و بهره نبردن. 🔻وضع ظاهری زندگی : 🌹امیرالمومنین وضع زندگی ظاهری را اینگونه معرفی می کند در بند ۲ نامه ۲۷ می‌فرمایند: «ای بندگان خدا ! آگاه باشید که از دنیای زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند.با مردم دنیا در دنیایشان شریک گشتند ولی مردم دنیا در آنهاشریک نشده‌اند. در دنیا در بهترین خانه ها سکونت کردندوبهترین خوراک های دنیا را خوردندوهمان لذتهایی را چشیدندکه دنیاداران چشیده بودندواز دنیابهره گرفتند همان گونه که سرکشان و متکبران از دنیا بهره بردند». 🌹مولا علی علیه السلام در خطبه ۲۰۳ در مورد می فرمایند: «زاهدان گروهی از مردم دنیا هستند که نمی باشند پس در دنیا زندگی می کنند ولی آلودگی دنیا پرستان را ندارند در دنیا با آگاهی و عمل می‌کنند و در ترک زشتی ها از همه پیشی می گیرند». 🔻 با این نگاه مولا علی علیه السلام در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه در نقطه مقابل که دل بستن به دنیا است عبارات فوق العاده ای دارند که از باب (( تعرف الاشیاء بِاضدادها )) یعنی برای شناختن هر مفهومی یا چیزی یکی از راه‌های آسان، این است که ضد آن را بشناسید، ✅من این بند۴ خطبه ۱۰۹ را برایتان می خوانم که درباره عشق و دلبستگی به دنیا است امیرالمومنین می فرمایند:«هر کس به چیزی ورزد نابینایش میکندوقلبش را بیمار کرده و با چشمی بیمار می نگرد و با گوشی بیمار می شنود. ⚡خواهش های نفس پرده عقلش را دریده و دوستی دنیا دلش را میرانده است، شیفته بی اختیار دنیا و برده آن است و برده کسانی است که چیزی از دنیا در دست دارند. 🔹دنیا به هر طرف برگردد او نیز بر می گردد و هر چه هشدارش دهند از خدا نمی ترسد. 🔰از هیچ پند دهنده ای شنوایی ندارد با این که گرفتار آمدگان دنیا را می نگرد که راه پس و پیش ندارند و در چنگال مرگ اسیرند، می‌بیند که آنها بلاهایی را که انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود ‌آمد و دنیایی را که جاویدان می‌پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسید و آنچه بر آنها فرود آید وصف ناشدنی است». 🎙 حجت الاسلام مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹 شرح #حکمت4 ⚜قسمت #ششم 🌹امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش سوم ازحکمت۴نهج البلاغه می فرمایند:« #
🌹شرح 🔴 قسمت 🔷 2. چرایی : 🔻بحث دوم پیرامون زهد است، در این بخش حضرت آثار ، دلایل و فلسفه هایی را برای زهد بیان می فرمایند. 🔹2.1 دلایل و : 🔸2.1.1 ، شناخت باطن پنهان دنیا است 🌹حضرت در حکمت ۳۹۱ می فرمایند: «در دنیا بورز تا خدا چشمت را به روی عیب های دنیا باز کند و غافل مباش که لحظه‌ای از تو غفلت نمی شود». 🔸2.1.2. اثر کوچک شمردن مصیبتها است 📘در حکمت ۳۱ نهج البلاغه می فرمایند: «کسی که در دنیا و بی رغبتی از خود نشان دهد مصیبت های دنیا را کوچک می شمارد». 🔸 2.1.3 تأسی به رسول اکرم(صلی الله عليه وآله وسلم) است. ما ماموریم که در همه شئون زندگی از پیامبر عظیم الشأن اسلام صلوات الله علیه الگو بگیریم. 🔅 در بند ۷ خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه درباره پیامبر مولا علی علیه السلام می فرمایند:«پیامبر دنیا را کوچک شمرد و در چشم دیگران نیز آن را ناچیز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد دیگران مقدار معرفی می کرد و می دانست که خداوند برای احترام و ارزش او، دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید، پیامبر از جان و دل به دنیا پشت کرد و یاد آن را در دلش می ميراند دوست می داشت که زینت های دنیا از چشم او دور نگه داشته شود تا از آن لباس فاخری تهیه نسازد یا اقامت در آن را آرزو نکند و برای تبلیغ احکامی که قطع کننده عذر ها است تلاش کرد و امت اسلامی را باهشدارهای لازم نصیحت کرد. 🔸2.1.4. تأسی به انبیای بزرگوار گذشته است در حکمت ۱۰۴ نهج البلاغه داستان خیلی جالبی را می خوانیم:« از نوف بکالی نقل شده است: در یکی از شب ها امام علی علیه السلام را دیدم که برای عبادت از بستر برخاست. نگاهی به ستارگان افکند و به من فرمود: 💞« خوابی یا بیدار؟ گفتم بیدارم. 🌹امام فرمود: ای نوف به حال آنان که از دنیا چشم پوشیدند و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند که زمین را تخت، خاک بستر، آب را عطر و قرآن را پوششی زیرین و دعا را لباس رویین خود قرار دادند. 🌸باروش عیسی مسیح علیه السلام با دنیا برخورد کردند. ای نوف! همانا داوود پیامبر در چنین ساعتی از شب بر می خاست و می گفت این ساعتی است که دعای هر بنده ای به می رسد غیر ازباجگیران، جاسوسان، شبگردان و نیروهای انتظامی حکومت ستمگر یا نوازنده طبل و تنبور». 🎙 حجت الاسلام 📘🖌📘🖌📘🖌📘🖌 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹شرح #حکمت4 🔴 قسمت #هفتم 🔷 2. چرایی #زهد: 🔻بحث دوم پیرامون زهد #چرایی_زهد است، در این بخش حضرت آث
🌹 شرح 📌 قسمت 🔷2.1.2 – زهد احمقانه 📝بنابراین از منظر امیرالمؤمنین به معنای بی رغبتی به دنیاست. به دنیا یعنی اسیر دنیا شدن. ✨حالا اگر کسی خانه خوب، امکانات خوب و دنیای خوب داشته باشد؛ اما نباشد و بهترین لذت را از آن ببرد، استفاده درست بکند اما وابسته و دلبسته نباشد این هیچ منافاتی با زهد ندارد. 💥عدم درک این معنای دقیق از شده است تا در طول تاریخ غلبه به سمت و منفعلانه باشد، تا جایی که در خطبه ۲۰۹ نهج البلاغه قصه جالبی را می خوانیم . 🔻در خطبه ۲۰۹ آورده شده است که : امام امیرالمؤمنین پس از بصره با دعوت علاء بن زياد که ظاهرا هیچ سمت و پست دولتی نداشت وارد منزل او شد. وقتى خانه بسيار مجلّل و وسيع او را ديد، فرمود: 👈«ای برادر تو با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی در حالی که در آخرت به آن محتاج تری . بعد بلافاصله فرمودند البته اگر باشی می توانی با همین خانه بزرگ، آخرت خودت را هم بسازی. ⁉چگونه؟ حقوق الهی را پرداخت کنی، با اقوام و خویشاوندان خودت در این خانه صله رحم بکنی و مجالس برپا کنی. ⚠آنگاه تو می توانی با همین خانه وسیع به آخرت برسی.» وقتی این مرد از این نگاه مترقی دین که از زبان امیرالمؤمنین خارج شده بود خیلی خوشحال و خرسند شد ؛ از برادرش نزد مولا علی علیه السلام شکایت کرد. 🔻 حضرت وقتی دلیل را پرسیدند ایشان گفتند:« برادری دارم که عبایی به دوش انداخته است و از کار و کاسبی و زندگی کناره‌گیری کرده است و به عبادت مشغول است. 🌹حضرت علی علیه السلام که خانه وسیع این مرد را دیده و اصلا عصبانی نشد و حتی راه اینکه با همین خانه وسیع چگونه میتواند آخرت خودش را هم بسازد به او یاد داد، از شنیدن اینکه کسی را دوری از دنیا و کار و کاسبی و حلال لذت ها معنی کرده است عصبانی شدند و فرمودند او را بیاورید. وقتی این مرد آمد حضرت با لحن خطاب و عتاب فرمودند: 🔰«ای دشمنک حقیر خویشتن، تو در تیررس قرار گرفته ای، آیا به زن و فرزندان خود رحم نمی کنی؟ ❓آیا توفکرمی کنی که خدا نعمتهایش را حلال کرده اما دوست ندارد تو از آنها بهره ببری؟ تو درنزد خدا حقیر تر از آن هستی که با تو اینگونه رفتار کند». ⚠اما این نادان به جای اینکه متنبه بشود؛ را به خود مولا برگرداندوگفت: یا امیرالمؤمنین! پس تو خود چرا با آن غذای جشب و آن لباس خشن زندگی می کنی؟ 💢حضرت عصبانی شدند و فرمودند: وای بر تو! تو خودت را با من مقایسه نکن. و بعد یک قاعده گفتند که این مخصوص حضرت علی نیست؛ فرمودند: ❌«خدا بر حکومت اسلامی واجب کرده است که همواره وضع زندگی شان را در حد مردم ضعیف نگه دارند تا مردم طغیان نکنند» و بگویند که اگر ما نداریم رهبر ما هم مثل ما ساده زندگی می کند. 🔻مثل ، مردم می گویند اگر ما ساده زندگی میکنیم خوب رهبر ما هم ساده زندگی می کند ؛ روزی می گفتند اگر ما نداریم ، هم که رئیس‌جمهور ما است ساده زندگی می کند ، امام هم ساده زندگی میکند. 🔻 بنابراین یک زهد عاقلانه داریم که پشت آن یک حکمت و فلسفه درست خوابیده است و یک زهد احمقانه داریم که به خاطر برداشت غلط از دین برسر ما می آید. 🔷 2.1.3 : نکته تکمیلی در چیستی زهد جایگاه زهد است، 🌐در حکمت ۳۱ نهج البلاغه اینگونه فرمودند: «که چهار رکن دارد و اولین رکن از آن چهار رکن صبر است. خود صبر هم چهار رکن دارد که سومین رکن آن است». 🌹امیرالمؤمنین فرمودند: « بر چهار پایه استوار است،شوق و هراس، زهد و انتظار؛ و بعد در تبیین نسبت زهد با صبر فرمودند: «هر کس در دنیا بورزد مصیبت ها را کوچک می شمارد.» 🎙 حجت الاسلام 📙🖌📙🖌📙🖌📙🖌 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹 شرح #حکمت4 📌 قسمت #هشتم 🔷2.1.2 #زهدعاقلانه – زهد احمقانه 📝بنابراین #زهد از منظر امیرالمؤمنین ب
🌹 شرح 📘 قسمت 🌹امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش چهارم از حکمت ۴ نهج البلاغه میفرمایند: «ورع سپر است». 📘در نهج البلاغه ی شریف و غریب ده نکته پیرامون بیان شده است که تلاش می کنیم به صورت یک هندسه ی منظم و نظام مند ارائه گردد. 🔷 1. : ورع یعنی دوری کردن از منطقه ای که احتمال به افتادن در آن وجود دارد. 🔹1.1 نسبت : نسبت ورع با تقوا را می شود دو جور بیان کرد: ✅ ورع مرتبه ی عالی است، چون تقوا یعنی "گناه نکردن و واجبات را انجام دادن" اما ورع یعنی "حتی و جایی که شبهه ی حرام هم هست دوری کردن". ✅از طرفی هم می شود گفت " تقوا یک چیز است و ورع چیز دیگری است، چون تقوا ترک کردن است اما ورع ترک کردن چیزی است که دارد." 🔻در نهج البلاغه در حکمت ۱۱۳ آمده است:«وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ » «هیچ ورعی مانند توقف هنگام شبهه ناک بودن امری نیست». 🔺 با این نگاه که را از تقوا متفاوت بدانیم میشود ورع را یکی از شعبه های زهد دانست. 🌹حضرت امیر علیه السلام در خطبه ی ۸۱ می فرمایند : «ای مردم ورزیدن عبارت است از: 1. کوتاه کردن 2. شکرگزاری کردن هنگامی که نعمتی به شما می‌رسد 3. ورزیدن هنگام حرام ها». 💢بنابراین با این نگاه می شود را شعبه ای از نامید. 🔹1.2نسبت ورع با سایر بنیادین اخلاقی : 🌸می‌دانیم که ، هم ارزش و هم رتبه نیستند و برخی از آنها ارزشهای بنیادینی هستند که با آمدنشان دین به کمال می رسد و با رفتنشان انسان کاملاً بی دین می شود؛ 💢مثلاً درباره در روایات داریم "لا دینَ لمَنْ لا حیاءَ لَه" ؛ کسی که حیا ندارد دین ندارد. با این نگاه ورع با ارزش‌های بنیادین اخلاقی نسبت هایی دارد که در نهج‌البلاغه چند موردش بیان شده است. 🎙 حجت الاسلام 📘🖌📘🖌📘🖌📘🖌📘 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹 شرح #حکمت4 📘 قسمت #نهم 🌹امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش چهارم از حکمت ۴ نهج البلاغه میفرماین
🌹شرح 🔖 قسمت 🔹1.2.1 : ⚡اولین ارزش بنیادین اخلاقی که با آن نسبت دارد است. 🌹امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۲۹ نهج البلاغه بعد از شکایت مفصل از مردم زمانه خودشان و فساد فراگیر در آنهادرپایان خطبه ی ۲۷می فرماید: «ا قولا بغیر العمل؟» آیا شعار بدون عمل می دهید؟ «و عفة من غیر »؟!و ادعای و می کنید درحالیکه ورع ندارید؟و «طمع فی غیر حق»؟! و در چیزی که حق شما نیست می کنید»؟! ✅باید تذکر بدهم که عبارت دقیق پایان خطبه ۲۹ همین است که عرض کردم "غِفلتا" نیست "عفتا" است; یعنی نمیشه انسان ادعای بکند در حالی که ندارد دوری از محرمات ندارد. 🔹1.2.2 : ✅نکته اخلاقی دیگری که با نسبت خیلی مستقیم و مهمی دارد است. 🌹امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۳۴۹ نهج البلاغه حیا را ریشه ی می دانندومی فرماید: «و من قل حیاءه قل ورعه» «کسی که اش کم باشد ورعش کم است» 🔹1.2.3 : ✅در همان حکمت ۳۴۹ امیرالمومنین علیه السلام کمی را عامل مرگ قلب می داند و می فرماید: «و من قل ورعه مات قلبه». «کسی که ورعش (اجتنابش)از کم باشد قلبش می میرد». ✅به جهت اهمیت حکمت ۳۴۹ در بیان گام‌های سقوط در در این بخش کل این حکمت را بیان کنیم. 🌹حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: ⚠« و من کثر کلامه کثر خطاه » کسی که زیاد بگوید طبیعتاً زیاد هم می کند ⚠«و من کثر خطا او قل حیاءه» کسی که کردحیاء اش کم می شود ⚠و «من قل حیاءهو قل ورعه» کسی که کم شد کم می‌شود ⚠و «من قل ورعه مات قلبه» کسی که کم شد می میرد ⚠«و من مات قلبه دخل النار» کسی که بمیردداخل خواهد شد»! ✅به خداپناه می بریم از این . 🎙 حجت الاسلام 📗🖋📗🖋📗🖋📗🖋 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹شرح #حکمت4 🔖 قسمت #دهم 🔹1.2.1 #عفت: ⚡اولین ارزش بنیادین اخلاقی که #ورع با آن نسبت دارد #عفت است
🌹شرح 🔰 قسمت 🔷2. : 🔻سرفصل دیگری که پیرامون ورع در نهج البلاغه بیان شده جایگاه بسیار موکد است که این سرفصل را می توانیم در دو بخش بررسی کنیم اول مردم و دوم نظام اسلامی. 🔹2.1 : ⚡درباره ورع عموم مردم دو نکته در نهج البلاغه آمده است که بسیار جالب است: 👈اول اینکه حضرت را یکی از پنج موضوع بسیار مهمی می‌دانند که باید دائم بدان تاکید کرد. لذا خود مولا در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه با عبارات تاکیدی جالبی اینگونه می‌فرمایند: 👈" العمل العمل" کار کنید، کار برای آخرت 👈"ثم النهایه ثم النهایه" برای عاقبت امرتان فکر کنید 👈"الستقامه الستقامه" در راه حق پافشاری کنید پایداری کنید 👈"ثم الصبر الصبر" بر دشواری ها تلخی های مسیر حق صبور باشید صبور باشید 👈"والورع الورع" از دوری گزینید داشته باشید». 📌نکته ی دوم پیرامون عمومی این است که حضرت یکی از شعبه‌های را فساد اهل کسب و کار می دانند. ❤لذا حضرت امیر علیه السلام در خطبه ۱۲۹ در شکایت از فساد فراگیر جامعه می‌فرمایند: 💢 ("این المتورعون فی مکاسبهم" کجا رفتند کاسب هایی که در کسب و کارشان رعایت می کردند و از شبهه ی حرام هم پرهیز می‌کردند.) 🔹 2.2 : در بخش کارگزاران هم دو نکته خیلی جالب دارد: 🔸اولاً امیرالمومنین علیه السلام در بند ۲ از نامه ۵۳ به جناب مالک اشتر شهید می نویسند: ("وَ الْصَقْ بِاَهْلِ الْوَ رَع وَ الصِّدْقِ" به کسانی که اهل و هستند بچسب "ثمَّ رُضْهُمْ اَنْ لايُطْرُوكَ" یک جوری با آنها برخورد کن که آنها تو را تملق نگویند، چاپلوسی تو را نکند. 💢 "و لايُبَجِّحُوكَ بِباطِل لَمْ تَفْعَلْهُ " و تو را در مورد کاری که اصلاً انجام نداده ای نستایند یعنی صدق داشته باشند . 💢"فَاِنَّ كَثْرَةَ الاِْطْراءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ" چرا؟! به خاطر اینکه زیادی تعریف و تمجید و چاپلوسی از مدیر اورا به غرور می کشاند. 💢"وَتُدْنى مِنَ الْعِزَّةِ." او را نزدیک به خود فریبی می‌کند.) یعنی برو با کسانی همنشین شو که اولا چاپلوسی تو را نمی کنند 🔰ثانیا حتی ایراد تو را خیلی صادقانه می گویند چون با حقیقت کار دارند، نه با خوشایند حاکم . 🔸نکته دوم این است که امیرالمومنین انتظار دارند چون نماینده و نمایشگر حاکم جامعه اسلامی هستند خیلی اهل ورع باشند و ورع کارگزاران را نوعی کمک کردن به حاکم می دانند. 📃در نامه ی ۴۵ خطاب به عثمان بن حنیف که خودش فرماندار بصره از طرف مولا علی علیه السلام است و سر سفره سرمایه‌داری در بصره نشسته؛ او را خطاب و عتاب می‌کنند و می‌فرمایند: «تو چگونه ادعا می کنی که نماینده علی هستی در حالی که امام تو هرگز به دو لباس فرسوده اش لباسی اضافه نکرد و بیش از دو قرص نان به غذایی دست نبرد» ❌بعد می فرمایند: « البته تو نمی توانی و شماها نمی توانید مثل علی اینقدر زندگی کنید "وَلكِنْ اَعينُونى بِوَرَع وَ اجْتِهاد و عِفَّة وَ سَداد" حداقل اگر نمی‌توانید مثل علی باشید که نمی توانید، من را کمک کنید با ورع و تلاش زیاد و عفت و استواری در مسیر حق». 🔻بنابراین نظام نمی توانند به هیچ بهانه‌ای تجملاتی و اشرافی زندگی کنند، چون اینها نماینده رهبر جامعه هستند و مردم خواهی نخواهی آنها را نماینده ی حاکم جامعه می‌دانند. 💢لذا از باب "کونوا لنا زینا ولا تکونوا علینا شینا" که امام صادق علیه السلام طبق نقل فرمود: «یک جوری زندگی کنید که باعث و ما باشید نه باعث سرافکندگی و خجالت ما» مصداق این قصه در مورد کارگزاران نظام این است که در جامعه‌ای که اینقدر مشکلات اقتصادی و معیشتی هست آنها هم باید مثل رهبر عزیز انقلاب در نهایت ورع زندگی کنند تا جامعه ناامید نشود. 🎙حجت الاسلام 📗🖋📗🖋📗🖋📗 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
🌹شرح #حکمت4 🔰 قسمت #یازدهم 🔷2. #جایگاه_ورع: 🔻سرفصل دیگری که پیرامون ورع در نهج البلاغه بیان شده ج
🌹 شرح 💠 قسمت 🌹امیر المومنین علی علیه السلام در پایان حکمت چهارم می فرمایند: « و چه همنشین خوبی است راضی بودن». 👈منظور از این راضی بودن از خدا و تقدیرات الهی است. در نهج البلاغه شریف پیرامون رضایت خدا از انسان و رضایت انسان از خدا مطالب بسیار مهم و جالبی وارد شده است: ❌ نکته اول: اینکه اگر خدا از ما راضی باشد نارضایتی همه عالم ضرری به ما نمی زند ولی برعکس هیچ چیزی جایگزین خدا نمی‌شود. در نامه ۲۷ میخوانیم : ❤️ «خشنودی خدا جایگزین هر چیزی هست ولی هیچ چیزی جایگزین خشنودی خدا نمی شود». ❌ نکته دوم: این است که ما باید تلاش کنیم و طوری زندگی کنیم و طوری کار کنیم که موجبات و مؤمنین را فراهم نماییم و نشانه آن هم این است که بتوانیم برای همه تصمیمات و مواضع و کارها و رفتارهایمان عذری پذیرفته و موجه داشته باشیم. 🌸حضرت در پایان نامه مفصّل ۵۳ که معروف به عهدنامه مالک اشتر است، چنین دعا می نمایند : «از خداوند بزرگ با رحمت گسترده و قدرت برترش در انجام تمام خواسته ها ، درخواست می‌کنیم که به آنچه موجب او است، من و تو را موفق فرماید که نزد او و خلق او دارای عذری روشن باشیم». 🔻یعنی نشانه اینکه ما توانستیم خداوند را به دست بیاوریم این است که برای هر کاری که انجام می دهیم دلیل موجهی بتوانیم دست و پا کنیم. 🌸در صفت هم حضرت در خطبه ۸۳ این ویژگی را بیان می‌کنند که : « تمام همت این است که با رغبت به دنبال جلب رضایت خدا بروند». 🌹حضرت در خطبه ۸۳ میفرمایند: « از خدا مانند خردمندی بترسید که ایام زندگی را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده است و در فراهم آوردن خشنودی خدا با رغبت تلاش کرده است». ❓چه چیز می تواند به خدا ضربه بزند؟ اینکه انسان بخواهد ظاهری فریبنده و خوشایند مردم داشته باشد در حالیکه خدا را ناراضی کرده است. 💢حضرت در حکمت ۲۷۶ در قالب دعا و استعاذه به پروردگار متعال اینگونه می فرماید: «خدایا به تو پناه میبرم که ظاهر من در برابر دیده ها ولی درونم در آنچه که از تو پنهان می دارم زشت باشد و بخواهم با اعمال و رفتاری که تو از آن آگاهی توجه مردم را به خودم جلب کنم و چهره ظاهرم را زیبا نشان داده و با اعمال نادرستی که درونم را زشت کرده به سوی تو آیم تا به بندگانت نزدیک و از خشنودی تو دور گردم به خدا پناه می بریم». 🔻آثار : آثار خشنودی خدا هم بحث دیگری است که در نهج البلاغه آمده است. 💢 یکی از این آثار این است که انسانی که به روزی خدا خشنود باشد، و نمی شود و اصلاً افسردگی سراغ او نمی‌آید. در حکمت ۳۴۹ می خوانیم: «کسی که به روزی خدا راضی باشد اندوهگین نمی شود». 💢 دوم اینکه این از خدا در نهج البلاغه مایه امنیت و رحمت شمرده شده است. در خطبه ۱۶۰ می خوانیم : «فرمان خدا قضای حتمی و حکمت است و خشنودی او مایه و رحمت است». ❓خدا چه زمانی از انسان و ناراضی می شود؟ 💯در نهج البلاغه چهار عمل بیان شده است که موجبات ناخشنودی خدا را فراهم می کند؛ در خطبه ۱۵۳ می‌فرماید: ⭕️«از واجبات قطعی خدا در قرآن حکیم که بر آن پاداش و کیفر می دهد و به خاطر آن خشنود شده یا خشم می گیرد این است که اگر انسان یکی از را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد یا عملش را خالص گرداند فایده‌ای نخواهد داشت و آن صفات ناپسند این است: 👈1. شریکی برای خداوند در عبادت واجب برگزیند که هم یک نوع شرک است. 👈2. خشم خویش رابا بیگناه فرونشاند. 👈3. بر به خاطر کاری که دیگری انجام داده عیب جویی کند و طعنه بزند. 👈4. به خاطر حاجتی که به مردم دارد در دین خدا بگذارد». 🎙 حجت الاسلام 📘🖌📘🖌📘🖌📘🖌📘 مارابه دوستان خودمعرفی کنید 👇 @beha_togham_alfaraez