گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ♻️ هجده مقامی که در #زیارت_عاشورا میخواهیم بهترین فرصت برای قرائت چهل روزه زیارت عاشورا از روز ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
#مصائب_شام
◼️ از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون...
در نقلها آمده است:
آن روزی که أسرای آل الله را وارد شهر شام کردند، روز چهارشنبهای بود....
و كانَ خارجُ البَلَدِ مِن كِثرة الخَلائق كعَرصَة المَحشر يَموجُ بَعضُها في بَعضٍ.
▪️بیرون از شهر، چنان مردم شام ازدحام کرده بوده که گویی صحنه محشر اتفاق افتاده بود؛ به طوری که بعضی روی بعضی دیگر، موج میخوردند.
اول صبح، به وقت سپیده دم،سرهای مقدس و أسرای آل الله را وارد شهر کردند اما از کثرت ازدحام، وقت ظهر بود که اسرا با خستگی شدید، به گونه ای که بدن و مفاصل هر انسانی از دیدن آن ها به لرزه در می آید، به در کاخ یزید ملعون رسیدند.
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
📚معالي السّبطين،ج۲ ص۱۴۱
📚مقتل الحسين عليه السّلام،مقرم، ص۴۴٧
✍کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من!
وای از شام که بغض پدرم را دارند..
سرهرکوچه معطل شده ام،خسته شدم!
چشمشان کور! همه قصد تماشا دارند!
سر بازار که رفتیم سرم داد زدند...
ای ابالفضل بیا! نیت دعوا دارند!
جگرم سوخت زمانیکه رقیه میگفت
عمه جان!اینهمه دختر همه بابا دارند
دخترانی که پَس پرده عصمت بودند...
بعد تو در وسط مجلس مِی جا دارند!
.
.
#حضرت_رقیه
#نوحه_سنتی
#پنجم_صفر
بیا عمه که امشب، خرابه شده گلشن
پدر آمد و برگو، که چشم همه روشن
کنم جان به فدایش ، برای رونمایش
واویلا
بگوعمه که دیشب،پدرپیش که بودهست؟
چرا سرش شکسته، چرا لبش کبودست؟
کنم جان به فدایش ، برای رونمایش
واویلا
اگر بپا نخیزم، مگو ادب ندارد
که بهر عذرخواهی، رمق به لب ندارم
کنم جان به فدایت ، برای رونمایت
واویلا
پدر عمه به هرجا، سپر به کودکان شد
زبس سینه سپر کرد، قدش مثل کمان شد
کنم جان به فدایت ، برای رونمایت
واویلا
حاج #علی_انسانی ✍
#شب_سوم_محرم
.👇
4_6023612098435615792.mp3
11.05M
#چهل_منزل
#صباحا_و_مساء
روایتهایی از روزهای بعد از عاشورا
سال ۶۱ هجری قمری
🎵 روایت اول: فردای روز واقعه...
پژوهشگر و راوی؛
#دکتر_مهدی_امینفروغی.
AudioCutter_ویژگی_یاران_امام_زمان_(عج).mp3
3.91M
🔖منبر کوتاه صوتی 🔖
🔅ویژگی یاران #امام_زمان(عج)
🔰 #استاد_رفیعی
1401-12-15(rafiei).mp3
12.51M
👤 #حجت_الاسلام_رفیعی
📚 موضوع: آفات انتظار و وظایف منتظران
#امام_زمان
D1737640T14837300(Web)-mc.mp3
10.36M
🔹 جایگاه و مقام شهید و خانواده #شهدا
حدیثی قدسی از مرحوم طبرسی در مجمع البیان مطرح شده است. پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند: وقتی کسی در خانهای به شهادت میرسد منِ خدا جانشین اویم در خانوادهاش.
#حجتالاسلام_رفیعی
.
#زمینه
#اربعین
هرچی دارم و گرفتم از این در خونه
چقَدِ خوبی #امام_حسین خدا میدونه
اگه کج رفتم میخوام از این به بعد عوض بشم
به تو قول میدم ولی این دفعه رو مردونه
اینه حرفای دلِ سینهزن به تو
واسه این دو سه روز نیست، عشق من به تو
از همون قدیم، عشقِ پچگیم
روز و شب شدی، کُلِ زندگیم
«عشق من حسین، عشق من حسین»
روایت داریم شفاء میده و باور کردم
دست کشیدم روی تربت و دوا شد دردم
این دفعه اگه اجازه بدی کربلا بیام
صد و ده دفعه دور ضریح تو میگردم
یه جوازِ #کربلا ، لازمم حسین
میشه اربعین بگی، عازمم حسین
شاه سر جدا، جان مرتضی
اربعین ببر، ما رو کربلا
«اربعین ببر، ما رو کربلا»
دوری و دوستی برای قصههاست نه بین ما
خیلی تنگه دل من یه کاری کن تو رو خدا
اگه آبرو ندارم دیگه پیش تو قبول
قَسَمت میدم تو رو حُرمت امام رضا
تو رو جون مادرت، کربلا بده
آقاجون به نوکرت، کربلا بده
جانِ فاطمه، دل پُر از غمه
اربعین ببر ما، رو علقمه
« اربعین ببر ما، رو علقمه »
👇
Fadaeian_Moharam1400_Shab05_03.mp3
13.35M
🎧 #زمینه | هر چی دارم و گرفتم از این در خونه
🎤 سید رضا نریمانی
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
کیفیت ورود اسرا به شام طبق زیارت ناحیه مقدسه 😭
.
#مجلس_یزید
✍
کیفیت ورود اسرای #کربلا به #شام و مجلس یزید
المزار الكبير ـ في زِيارَةِ النّاحِيَةِ ـ : رُفِعَ عَلَى القَنا رَأسُكَ ، وسُبِيَ أهلُكَ كَالعَبيدِ ، وصُفِّدوا فِي الحَديدِ فَوقَ أقتابِ المَطِيّاتِ ، تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرُّ الهاجِراتِ ، يُساقونَ فِي البَراري وَالفَلَواتِ ، أيديهِم مَغلولَةٌ إلَى الأَعناقِ ، يُطافُ بِهِم فِي الأَسواقِ. المزار الكبير : ص ٥٠٥ ، مصباح الزائر : ص ٢٣٣ ، بحار الأنوار : ج ١٠١ ص ٢٤١ و ص ٣٢٢ .
ترجمه: در «زيارت ناحيه مقدّسه» ـ : سرت را بر نيزه كردند و خانواده ات را مانند بندگان، اسير نمودند و با زنجير آهنين، به بند كشيدند و بر روى مَركب هاى بدون جهاز، سوار نمودند و باد داغ نيم روزى، صورت هاشان را مى سوزانْد. آنان را در دشت ها و صحراها مى راندند و دستانشان را به گردن هايشان بسته بودند و آنها را در بازارها مى چرخاندند.
قرب الإسناد عن عبد اللّه بن ميمون عن جعفر بن محمد عن أبيه [الباقر] عليهماالسلام: لَمّا قُدِمَ عَلى يَزيدَ بِذَرارِيِّ الحُسَينِ، اُدخِلَ بِهِنَّ نَهارا مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ ، فَقالَ أهلُ الشَّامِ الجُفاةُ : ما رَأَينا سَبيا أحسَنَ مِن هؤُلاءِ ، فَمَن أنتُم ؟
فَقالَت سُكَينَةُ بِنتُ الحُسَينِ : نَحنُ سَبايا آلِ مُحَمَّدٍ . قرب الإسناد : ص ٢٦ ح ٨٨ ، الأمالي للصدوق : ص ٢٣٠ ح ٢٤٢ ، روضة الواعظين : ص ٢١٠ كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ١٥٥ و ص ١٦٩ ح ١٥ .
ترجمه: قرب الإسناد ـ به نقل از عبد اللّه بن ميمون از امام صادق عليه السلام، از پدرش امام باقر عليه السلام ـ: هنگامى كه خاندان حسين عليه السلام را بر يزيد وارد كردند روز بود و صورت هاى آنان باز بود. شاميان جفاكار گفتند: ما اسيرانى نيكوتر از اينها نديده ايم. شما كيستيد؟! سكينه دختر حسين عليه السلام گفت : ما اسيران خاندان محمّديم.
..............
⚫️ جاثلیق نصرانی رو به سر بریده امام حسین (ع) شهادت داد؛
در مقتل ابومخنف آمده:
جاثليق نصرانی گفت: يا يزيد اين سر بريده از كيست؟
گفت: سر يك خارجی است كه در زمين عراق بر ما خروج كرده كشته شد.
پرسيد: نامش چيست؟
گفت: حسين بن علی.
پرسيد مادرش كيست؟
گفت: فاطمه زهرا دختر پيغمبر صلی الله عليه و آله
پرسيد: برای چه پسر دختر پيغمبر شما مستوجب قتل شده؟
يزيد پليد گفت: اهل عراق نامهها به وی نوشته و او را طلبيدند تا خليفه و امام زمان خود سازند عامل من ابنزياد وی را كشت سر او را برای من فرستاد.
جاثليق گفت پس تقصيرش چه بوده اهل عراق او را خواستند و تكليف پسر پيغمبر كه كارش هدايت است آمدن بود وی را بی گناه كشتهايد اكنون يا يزيد اين سر را حالا از جلوی روی خود بردار و جسارت به اين سر مطهر مكن و الا خدا تو را هلاک خواهد نمود زيرا الآن در ميان عبادتگاه خود بودم كه صدای رجفه شديدی شنيدم نگاه به آسمان كردم ديدم مردی با صورت رخشان احسن من الشمس از آفتاب درخشان تر به زير آمد و مردمان نورانی صورت همراه او بسيار بودند كه به زير آمدند. من از يكی از آنها پرسيدم كه اين بزرگوار كيست گفت خاتم پيغمبران و مهتر بهتر رسولان و اين مردان نورانی پيغمبرانند از آدم صفی الله گرفته تا عيسی روح الله به جهت تعزيت پيغمبر خاتم آمدهاند.
يزيد از اين سخنان جاثليق به غضب درآمد و گفت: وای بر تو! آمدهای مرا از اضغاث و احلام خود خبر دهی به خدا اينقدر به شكم و پشتت می زنم تا بميری.
جاثليق گفت: چقدر بی حيایی!
من آمدهام به تو بگويم با پسر پيغمبر خود ظلم مكن، تو مرا تهديد میكنی؟!يزيد رو كرد به غلامان خود و گفت: بگيريد اين پير ترسا را !
غلامان آمدند گريبان جاثليق را گرفتند و شروع كردند با تازيانه بر سر و صورت آن بيچاره زدن بقدری كه زار و ناتوان شد پس جاثليق رو كرد به سر بريده امام حسين عليهالسلام گفت يا اباعبدالله در نزد جدت محمد مصطفی صلی الله عليه و آله شهادت بده كه من شهادت دادم به وحدانيت خدا و اقرار كردم به رسالت جدت محمد مصطفی صلی الله عليه و آله و شهادت میدهم كه پدرت علی عليهالسلام اميرمؤمنان بود.
يزيد از اين كلام جاثليق كه گفت: پدرت علی اميرالمؤمنين بود به غضب درآمد و گفت بزنيد.
دوباره شروع كردند آن بيچاره را تازيانه زدن كه تمام اعضايش را درهم شكستند پس جاثليق رو كرد به يزيد و گفت بزن به خدا قسم كه می بينم رسول خدا را پيش روی من ايستاده پيراهنی از نور و تاجی از طلا مرصع در دست دارد می فرمايد اين قميص نور و اين تاج زرين مال تست كه بيایی و بپوشی و در بهشت رفيق من باشی به جهت آنكه به اهل بيت من محبت كردی و در راه پسرم زجر كشيدی.
ساعتی نگذشت كه جاثليق تازه مسلمان جان داد و از آلام راحت شد.
📚منبع
از مدینه تا مدینه، تاج لنگرودی، ص۹۲۴
#امام_حسین
#مصائب_اباعبدالله
#خروج_از_کربلا
.
4_326816121820807350.mp3
3.24M
#دروس_اجتماع_عمومی_مجمع_حضرت_یاس_کبود
تاریخ ولادت و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
#زندگینامه_حضرت_رقیه (س)
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
✔️فیش منبر کوتاه
📜عنوان: فاتح #شام
یکی از کارهای نیمه تمام امیرالمومنین فتح شام بود. در جنگ صفین، مالک اشتر تا یک قدمی خیمۀ معاویه رسید اما کار به سرانجام نرسید.
شام، جای بود که معاویه و جریان بنی امیه، بغض اهل بیت را تئوریز کرده بودند و در دل مردم شام قرار داده بودند.
شام محل اجتماع مبغضین و مخالفین امیرالمومنین بود. شام تبعیدگاه محبین اهل بیت علیهمالسلام بود.
بعد شما امروز می بینید که در شام ورق برگشته، سالها پیش اولین بار که در حرم حضرت زینب س پا گذاشتم جوانی سوری را در حرم دیدم که به دنبال من می آمد، از او پرسیدم شغلت چیست؟ کارتی را نشان داد و گفت من یکی از اساتید طلاب اهل سنت هستم اما هر روز به زیارت زینب کبری س به حومه شهر می آیم.
آیا این اتفاق ساده است؟ آیا این تغییر معجزه نیست؟ شهری یکپارچه دشمن اهل بیت علیهمالسلام الان به اینجا رسیده که دوستدار اهل بیت باشند؟
آنجا بود که من تازه این معجزه زینب کبری س را با چشم خودم دیدم که به یزید فرمود یزید به خدا سوگند تو نمی توانی ذکر ما اهل بیت علیهمالسلام را نابود کنی.
زینب کبری علیهاالسلام از شام ناتوانی یزید را در محو و نابودی ذکر اهل بیت ع کلید زد.
وسط دشمنان اهل بیت علیهمالسلام یک علم برافراشته شد به نام حضرت رقیه س، اگر امیرالمومنین نتوانست شام را فتح کند، دختر علی با بدن تازیانه خوردۀ رقیه شام را فتح کرد. در واقع فاتح شام رقیه هست.
فتح شام به این سادگی نبود، دشمن خوب طراحی کرده بود، اهل بیت علیهمالسلام را برد خرابه تا برای آیندگان مستندسازی کند که سند ذلت زینب و اهل بیت حسین علیهالسلام خرابۀ شام هست. هر کسی آمد به شام بپرسد این خرابه کجاست؟ رقیه خرابه را حرم کرد، تمام معادلات دشمن را برهم زد.
برخی تردید می کنند درباره قبر مطهر حضرت رقیه سلاماللهعلیها دنبال دلیل و نشانه برای این مزار می گردند.
کدام دلیل روشن تر از این که وسط پایتخت دشمن، علم حسین برافراشته شده است.
گاهی در آرزوهای ما هست که کاخ سفید را تبدیل به حسینیه کنیم. چقدر دور از ذهن هست. یعنی علم حسینی را وسط خیمه دشمن بزنی؟ این کار نشدنی را رقیه انجام داد.
چه معجزۀ بالاتر از این چه دلیلی بالاتر از این که در وسط شهر شام، شما فاتحانه بایستی و حرمی به نام دختر حسین علیهاالسلام بزنی او فاتح شام هست، و او نشان داد که زینب کبری س راست گفت که یزید تو نمی توانی ذکر ما اهل بیت را نابود کنی.
ای علم افراشته بر سر ایوان عشق، پرچمت تا ابد بالاست.
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#پنجم_صفر
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های عاشورایی (۱۴) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلا
.
📖حوادث بعد از واقعه عاشورا
✍️موضوع: ورود اهل بیت علیهمالسلام به مجلس یزید پلید، قسمت آخر
حضرت زینب سلاماللهعلیها برخاست و حضرت سجاد علیه السلام از یزید رخصت گرفت و بر بالای منبر رفت.
پس فرمود: ای مردم! خداوند ما اهل بیت رسالت را شش خصلت داده است و به هفت فضیلت ما را بر سایر مردم برتری داده است.
به ما علم و بردباری، جوانمردی، فصاحت و شجاعت و محبت در دلهای مؤمنان و به ما فضیلت عطا فرموده است.
به ما فضیلت داده است از آن جهت که نبی مختار محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم از ماست و صدیق اعظم علی مرتضی علیهالسلام از ماست و جعفر طیار که با دو بال خویش در بهشت با ملائکه پرواز میکند از ماست، حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم از ماست.
دو سبط این امت حسن و حسین علیهماالسلام که دو سید جوانان اهل بهشتند از ماست.
هر که مرا شناسد، شناسد و هر که مرا نشناسد، من خبر میدهم او را به حسب و نصب خود.
و پیوسته مفاخر خویش و مدائح آبا و اجداد خود را ذکر فرمود تا آن که فرمود:
منم فرزند فاطمه زهرا، منم فرزند سیده النساء، منم فرزند امام مقتول به تیغ جفا، منم فرزند لب تشنه صحرای کربلا و...
پس آن قدر مدائح اجداد گرانقدر و مفاخر ایشان را یاد کرد که خروش از مردم برخاست و یزید ترسید که مردم از او برگردند، پس به مؤذن اشاره کرد که اذان بگوید و چون به جمله اَشهَدُاَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله رسید، حضرت فرمود: ای یزید (پلید)! بگو این صلیاللهعلیهوآلهوسلم جد تو است یا جد من؟!
اگر جد تو است که دروغ میگویی و کافر میشوی و اگر جد من است، پس چرا عترت او را کشتی و فرزندانش را به اسارت بردی؟! آن ملعون چیزی نگفت و به نماز ایستاد.(۱)
چون یزید از انگیزه فتنه بیمناک شد از راه دوستی و مدارا با اهل بیت علیهمالسلام برخورد میکرد و گاهگاهی حضرت سجاد علیهالسلام را به حضور میطلبید و قتل حسین علیهالسلام را به گردن ابن زیاد میانداخت و با این کار میخواست که ملک و سلطنت خود را حفظ کند و اگر نه این بود که در هر مجلس شرابش سر آن امام را نزد خود میگذاشت و شراب مینوشید.
در کتاب کامل بهایی از حاویه نقل شده که زنان خاندان نبوت در حالت اسیری حال مردانی که در کربلا شهید شده بودند را بر پسران و دختران ایشان مخفی نگه میداشتند و هر کودکی را وعده میدادند که پدر تو به فلان سفر رفته است باز میآید، تا این که ایشان را به خانه یزید آوردند.
دخترکوچکی بود چهار ساله، شبی از خواب بیدار شد. گفت:
پدر من، حسین علیهالسلام کجاست؟
این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان بود، زنان و کودکان همگی به گریه افتادند و شیون از ایشان برخاست.
یزید (بی حیا) خواب بود، از خواب بیدار شد و از حال قضیه پرسید.
به او خبر دادند که حال چنین است.
آن لعین گفت که: بروند و سر پدر را بیاورند و در کنار او گذارند.
پس آن سر مقدس را آوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. [در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.](۲)
پرسید این چیست؟ گفتند: سر پدر توست، آن دختر ترسید و فریاد برآورد و رنجور شد.
و در بعضی مؤلفات چنین نوشته شده که سر را به سینه چسبانیده و گفت:
پدر جان چه کسی تو را با خونت خضاب کرده؟
پدر چه کسی رگ گردنت را بریده؟
پدر چه کسی مرا در کودکی یتیم کرده؟
پدر جان بعد از تو به چه کسی امیدوار باشم؟
پدر چه کسی یتیم را نگهداری میکند، تا بزرگ شود؟
و این سخنان را گفت تا آنکه لب به لب آن سر نهاد و سخت گریست تا از هوش رفت و چون او را تکان میدادند روحش پرواز کرده بود.(۳)
📚منابع:
۱. ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۱۵ الی۲۱۶ ( با کمی اضافات). مقتل الحسین، ص۴۵۳
۲.منتهی الآمال،خلاصه وقایع از ص۷۸۷ و ۸۰۸
۳. ترجمه کامل نفس المهموم، ص۲۱۸
#وقایع_محرم
#حوادث_بعد_از_واقعه_عاشورا
.
حضرت رقیه 1.pdf
366.1K
✔️فیش روضه روشمند و مستند ۱
🗓مناسبت: شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#پنجم_صفر
حضرت رقیه 2.pdf
343.7K
✔️فیش روضه روشمند و مستند ۲
🗓مناسبت: شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#شب_سوم_محرم
حضرت رقیه 3.pdf
377.6K
✔️فیش روضه روشمند و مستند ۳
🗓مناسبت: شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#پنجم_صفر
حضرت رقیه 4.pdf
284.4K
✔️فیش روضه روشمند و مستند ۴
🗓مناسبت: شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#شب_سوم_محرم
1_26124174.pdf
306.7K
✔️فیش روضه ۵
🗓مناسبت: شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#پنجم_صفر
معجزۀ بزرگ در شام.pdf
370.2K
✔️فیش منبر ماه صفر
📜موضوع: معجزۀ بزرگ در شام
✍ از کانال حکمتِ بیان
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
آیا سادات بهشتی اند.مقام سادات.شهادت حضرت رقیه 99.pdf
784.1K
✔️فیش منبر ماه صفر
📜عنوان: آیا سادات بهشتیاند؟
📖موضوع: مقام سادات
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
امیربیان. انتخاب داوطلبانه بلاء.pdf
363.1K
✔️فیش منبر ماه صفر
📜عنوان: انقلاب امام حسین علیهالسلام
📖موضوع: انتخاب داوطلبانه بلا
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
امیربیان. دردانه های حسینی.pdf
458.3K
✔️فیش منبر ماه صفر
📜عنوان: دردانه های حسینی
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها