🔻 اگر از معنای #حیات_معقول میپرسی، میگویم:
☑️ حیات معقول یعنی #بی_شرف نبودن
🔻 این سخنان #هادی_مهرانیِ معلوم الحال، احادیث زیر را تداعی میکند:
☑️ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ: کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد.
☑️ لا دینَ لِمَن لا حَیاءَ لَه: کسی که حیا ندارد، دین ندارد.
☑️ الْمُؤْمِنُ حَیِیٌّ: مؤمن با حیا است.
☑️ الحیاء هو الدّین کلّه: حیا، تمامِ دین است.
☑️ إنَّ خُلقَ هذا الدينِ الحَيَاءُ: خویِ این دین حیا است.
☑️ لاَ عَقْلَ لِمَنْ لاَ أَدَبَ لَهُ: آنکه ادب ندارد، عقل ندارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
#حیات_معقول یعنی درک فرهنگ شهادت
🌹۲شهریور سالروزشهادت چریک۱۰۰۰چهره حجةالاسلام سيدعلی #اندرزگو
♦️امام خمینی:
ما نیمی از انقلاب را ازین شهید داریم، اگر۱۰تن مثل اوداشتیم، دنیا تحت سلطه اسلام بود
🕊شادی روحش صلوات
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
به شمعدانی خالی از شمع
که نگریستم؛
قلبم هوای تو را کرد،
ای غائب از نظر!
تا تو نیایی،
پروانههای عاشق،
حیرتزده،
به هر سو بال خواهند گشود.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
🔰 گام به گام با انسان کامل (۱۸)
✍ اصغر آقائی
________________
🌀 گام دوم: با نوح ع (۱۰): کشتی نجات
🔻در آن همهمه، صدایی لرزان به گوش میرسید: پسرم سوار #کشتی شو و با کافران مباش. «وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ».
🔻#نوح، مظهر رحمت حق، پیش از قطعیشدنِ امر حق تعالی، آخرین تلاشهای خویش برای نجات قوم؛ به ویژه فرزند نابخردش، انجام میدهد. پدر است دیگر.
🔻 در آن بارش سهمگین که دیگر به راحتی مناظر قابل رویت نبود، من نوح و فرزندش را به سختی زیر نظر داشتم. برایم مهم بود نوح در این فضای پرالتهاب چگونه #رفتار میکند.
🔻البته در طولِ سفر هم خوب آموخته بودم #درسآموزی در کلاس پرتلاطم انبیا و #انسان_کامل، جسارت و پیگیری میخواهد، نه خمودگی و کاهلی.
🔻... و فرزند نوح با صدایی پر نخوت و #غرور گفت: ضرورتی نمیبینم؛ اگر آب زیاد شود، بلندای این کوه، مرا کفایت میکند. «قَالَ سَآوِي إِلَی جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ». نمیدانستم، صدای پر از غرورش را باور کنم یا چشمانِ ازحدقهبیرونزدهاش را. و من در مکتب انسان کامل آموخته بودم، در پسِ هر غروری، ذلّتی درونی نهفته است.
🔻نوح، بار دیگر صدای نحیفش را با تمامِ مهربانیِ معصومانهی خویش همراه کرد و گفت: فرزندم امروز #پناهی جز #رحمت حق نیست «قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ» و آن صدای پر نخوت با موجِ آب طغیانکرده خاموش شد «وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ».
🔻نوح که از اطاعت فرزندش ناامید شده بود، سراسیمه خداوند را #ندا میدهد: پروردگارا! فرزندم که از من است را دریاب. «وَنَادَی نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي».
🔻و البته در قاموسِ انسان کامل، #معیار حکمِ خداست، نه احساسِ جدا از عقلانیت و حکمِ حق؛ و نوح ادامه میدهد: و امر، امر توست، و وعدههای تو حق است. «وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ».
🔻و خدا گفت: اهلِ انسان کامل، مؤمنان راستین او هستند، نه فرزندان ناخلف "قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ". و خداوند همیشه بندگان مطیعش را رشد میدهد؛ و به نوح آموخت: درخواستهایش نه بر پایه احساس، که علم باشد "فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ"
🔻 و نوحِ همیشه نیازمند به لطف حق، آموخت که درخواست نابجا نشانه جهل است و جهل، زیان و خسران. نوح باادب سر به زیر افکند و گفت: خدایا اگر مغفرت و رحمت تو نباشد، من از زیانکاران خواهم بود. "وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ"
🔻و فرزند نوح با ظالمان غرق شد «وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ»؛ و من آموختم معیار از اهلانبودن است، نه از تبار نااهلان؛ و قومِ غرقشده در کورباطنی و تاریکیِ جهل، اینک در تاریکیِ آبهایِ انباشته، غرق میشود. «وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْمًا عَمِينَ»
🔻دیگر طوفان به اوج رسیده است و آب طغیانکرده، قهاریّت خداوند را با تمام زیبایی و قدرت، به نمایش گذاشته است؛ که همیشه موجود تحتِ فرمانِ حق، قدرتمند و زیبا است. «إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ». موجهای سهمگین چون کوه بر هم کوفته میشدند «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ». و در آن غوغای آسمان و زمین تنها یک جا ایمن بود: کشتی نجات نوح «فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ»
🔻و همیشه کشتی نجات، نجاتبخش است. بار دیگر تمام وجودم را حزن نامی از تبار نوح پر کرد.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
وقتی چشمان نگرانت
نگرانم میکند؛
دستان گرم تو،
آرامشبخش من است
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
🔰 پیامبر ص: حُبّ الوَطَن مِن الاِیمانِ
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻عبارتی است #مشهور که به پیامبر ص نسبت داده میشود. با گذر از اینکه این عبارت در هیچ #منبع روایی معتبر نقل نشده است؛ اما از آنجا که مشهور است و بسیاری از بزرگان آن را در نقل کردهاند؛ لذا #تحلیل محتوایی آن مفید خواهد بود.
🔻میدانیم تحلیل هر روایتی به گزینههای مختلف نحوی، ادبی و ... موثر خواهد بود. بنابراین این عبارت فوق را در چند مرتبه تحلیل میکنیم:
☑️ ۱. مقصود از «الوطن»، معنای متعارف آن باشد و پیامبر ص تنها ناظر به مخاطبان حاضر خویش آن را فرموده باشند، لذا معنای حدیث میشود: حبّ شهر مدینه، نشانه ایمان شما پیروان ساکن این شهر است.
☑️۲. مقصود از «الوطن» همان معنای متعارف باشد، اما پیامبر ص یک جمله حقیقیه بیان کرده است؛ لذا معنای عبارت میشود: هر فردی در هر مکان و شهری (هر وطنی) ساکن باشد، اگر وطن خویش را دوست بدارد، مرتبهای از ایمان را دارد.
☑️۳. مقصود از «الوطن» همانگونه که برخی گفتهاند، آخرت باشد، که معنای روایت میشود: دوستداشتن آخرت از ایمان است.
🔻دو تحلیل اول و سوم هرچند، میتوانند صحیح باشند، اما از آنجا که عبارت #اطلاق دارد، به نظر میرسد فهم دوم از آن، ارتکازی و واقعی و بهذهن نزدیکتر باشد؛ اما یک سؤال مطرح است: چگونه دوستداشتنِ هر وطنی از هر فردی (چه مؤمن و چه کافر) از ایمان و نشانه ایمان است؟
🔻به نظر نگارنده همین #فهم یعنی «دوستداشتن وطن» از هر فردی – حتی غیر مؤمن – نشانه مرتبهای از ایمان است.
🔹 توضیح:
🔻نگارنده معتقد است اگر فردی که در منطقهای غیر مؤمن زندگی میکند، وطن خویش را دوست بدارد، طبیعتاً نسبت به آن غیرت خواهد داشت، از آن دفاع خواهد کرد، و به آن خیانت نخواهد کرد. واضح است که تمام این مسائل از عقلانیت سرچشمه میگیرد؛ و از آنجا که میان عقل و ایمان، اینهمانی برقرار است، و نمیتوان میان آن دو فاصله انداخت؛ لذا چنین حبّی از ایمان است. این یعنی اینکه چنین فردی مرتبهای از عقلانیت را دارد و به همان میزان در ذات خویش، به صورت ناآگاهانه، مؤمن نیز هست. یعنی آن ایمان ذاتی او عامل این شده است که نسبت به وطن خویش تعصّب عاقلانه داشته باشد.
🔹نکته مهم:
🔻اگر کسی بگوید چگونه میتوان گفت فردی که «وطنِ ظالمِ» خویش را دوست دارد، ذاتاً مرتبهای از ایمان را دارد؟
🔻در پاسخ باید گفت: اولاً هیچگاه ظلم به «وطن» نسبت داده نمیشود؛ بلکه اهل آن ظالم میشوند؛ و ثانیاً حبّ وطن غیر از حبّ اهل وطن است. این یعنی اینکه اگر کسی حبّ وطن دارد، تنها و تنها از این جهت مرتبهای از ایمان را دارد، اما اگر این حبّ وی او را به دوستداشتن هر رفتاری از ساکنانِ وطنش بکشاند، این تعصب نابجا و غیر عاقلانه میشود و هر تعصبّی غیر عاقلانهای از ایمان نیست.
🔻پس هر فردی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان به دلیل عرقی که به وطن دارد، مرتبهای از ایمان را در درون خویش دارد؛ و هر میزان فرد نسبت به وطن خویش خالی از محبّت و تعصب عاقلانه شود، به همان میزان از ایمان دور شده است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
در نیزار
وقتی آه میکشم،
از قدِ افراشته نیهایِ پر آه،
شرم میکنم.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
🔰 ناراست راستنما: خداوند در علم ما نمیگنجد، پس نمیتوانیم او را بشناسیم
✍ اصغر آقائی
______________________
🔻 برخی با عبارت فوق خودشان را از جستجوی حقیقت و #معرفت نسبت به خداوند محروم میکنند؛ اما در این عبارت #مغالطات مختلفی چون مغالطه #علت_جعلی، و مغالطه #عبارت_جهتدار رخ داده است.
🔻 باید توجه داشت: شناخت هر شیئ به دو صورت است:
☑️ ۱. شناخت ماهیت و ذات آن
☑️ ۲. شناخت اینکه او #هست یا ممکن است که باشد، و نیز شناخت صفات آن
🔻 با توجه مورد اول، نه تنها خداوند که شناخت ذات بسیاری از موجودات دیگر به راحتی ممکن نیست؛
🔻 اما با توجه به روش شناخت دوم: ۱) ما میتوانیم بدانیم که خداوند وجود دارد، و ۲) صفات او، متناسب با ذات کاملِ او، کاملترین مرتبه ممکن را دارد؛ و همین برای ما کافی است تا #عبودیت خویش را نشان دهیم.
🔻 لذا هنگام اثبات وجود خداوند و شناخت او بهدنبال احاطه علمی به ذات خداوند نيستيم که "لایحیطون به علما"
🔹 نکته پایانی: از گوینده عبارت فوق میپرسیم: آیا به نظر شما این عبارت شما همراه با پارادوکس و #خودنقیضی نیست؟ چراکه این سؤال که "آیا خداوند را به این شناختهاید که ذات او قابل شناخت نیست؟" حاوی یک شناخت از خداوند است؛ یعنی گوینده میداند که خداوند قابل شناخت نیست؛ پس خداوند را به این شناخته است.😊
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#خداشناسی
#مغالطه
🆔 @hayatemaqul
🔰 علّت نفی تفاوت در خلقت، با وجود آشکاربودن آن
✍ اصغر آقائی
____________________
💠 خداوند فرمود: "مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ: هیچ تفاوتی در خلق رحمان نمیبینی"
🔻 یکی از برداشتهای زیبا توسط عارفان شامخی چون #ملاهادی_سبزواری - نوّر الله مرقده - از این آیه آن است که هر موجودی به حکم اینکه #خلقت_ویژه خود را دارد "أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ"، و از لحاظ وجودی به "الرحمن" منتسب است، که اسمی است بدونِ متقابل؛ لذا هیچ تفاوتی میان موجودات از باب #مظهریت نسبت رحمانیت خداوند وجود ندارد.
🔻 برای توضیح بیشتر اشارهای به اصل «کلّ اسم فیه کلّ اسم: در هر اسمی، همه اسمای حق وجود دارد» میکنم که مبنای آن قاعده عرفانی «کلّ شیء فیه کلّ شیء: در همه چیز همه چیز است».
🔻 طبق این قاعده در باطن هر #اسمی از #اسمای خداوند، اسمای دیگر آن نیز وجود دارد؛ چرا که هر اسم ظاهری، اسمی باطنی در خود دارد؛ و هر اسم باطنی، ظاهری در خود "هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ"
🔻و از آنجا که #الرحمن: ۱) اسمِ متقابل ندارد و ۲) تمام اسمایِ متقابل #ذیلِ این اسم هستند، مثلا الهادی و المضل، هر دو در عینِ متقابلبودن ذیل الرحمن هستند؛ بنابراین تمام اشياء که ظهور خَلقی اسماء الله الحسنی هستند، ذیل رحمانیت معنادار میشوند؛
🔻 پس یکی از معانی آیه شریفه این است که هیچ تفاوتی از باب مظهر رحمانیت حق تعالی، در اشيا نمیبینی، و این مظهریت نیز بدون فطور است که در ادامه آیه فرمود "فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ "
🔻 و #جامی رحمةاللَّهعلیه سرود:
هستی که بود ذات خداوند عزیز
اشیا همه در ویاند و وی در همهچیز
این است بیان آنکه عارف گوید
باشد همه چیز مندرج در همه چیز
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حیات_معقول یعنی
خون به جوش آمده
از تنهایی ولیّ خدا؛
و تو اینک شاهد رود خروشانِ
مردمانی از قبیله #طویریج هستی
که افتخارشان حضور امام زمان
در میان عزاداری تاریخی آنان است.
اگر در جستجوی حیات معقولی،
خود را به این رود پر خروش بزن؛
که جنون کار عقل به عشق آمده است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مردم خود را
به رهبری دینی میسپارند
که عقل و عشق را با هم دارد،
مردم خود، تمام° عقل و عشق میشوند،
و #حیات_معقولِ ریشهدوانده
در #مکتب حسین عليهالسلام
جانی تازه میگیرد
و این قدمهای استوار،
#انقلابی را پایهریزی میکنند
که رو به سوی قلّهای در همین حوالی دارد.
آری زود باشد فرزندان #خمینی
همراه با #ظهور تامّ #انسان_کامل
تمدنی اسلامی نوین را
بر سینه انسان خسته از بدلها بکوبد،
و بار دیگر تمام وجودمان بخواند:
💠 يُريدونَ لِيُطفِئوا نورَ اللَّهِ بِأَفواهِهِم وَاللَّهُ مُتِمُّ نورِهِ وَلَو كَرِهَ الكافِرونَ
💠 آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!
پ. ن: فیلم، تنها سند تصویری از فاجعۀ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ است که سرنوشت رژیم شاه و انقلاب را یکسره کرد.
☑️ شادی شهدای انقلاب صلواتی تقدیم کنیم.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ #حیات_معقول یعنی چون این بانوی لبنانی #رهبرت را بشناسی؛ و #اشکهای ولیّ خدا، قلبت را به درد آورد.
✅ قلبی که با اشک #ولیّ_خدا به درد نمیآید، تپشهایش نه بوی عشق حق میدهد، و نه آوای عقلِ عنقانشین است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ #حیات_معقول یعنی توجه به سؤالات ذاتی عقل. و این همان معنای #فطری بودن #منطق است.
☑️ #عقل این کودک ذاتاً #مغالطه موجود در گزاره #عیسی_خدا_است را درک میکند و آن را در پرسش خویش با #تعجبی برآمده از فهمی عقلانی مطرح میکند.
☑️ ای کاش ما همان کودکی میماندیم که تابع عقل و احکام او بودیم و سؤالاتمان نیز برآمده از آن بود؛ نه برآمده از مصلحتاندیشیهای فردی و قومی و ...
☑️ این همان حیات معقولی است که هدف آن بالابردن انسان به مقام عقل است که بدون آن #دین و #زندگی معنادار نخواهد بود.
✅ #حیات_معقول، یعنی زندگیِ معنادار
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۱۹)
✍ اصغر آقائی
______________________
🌀 گام دوم: با نوح ع (۱۱): خاطرهای در کشتی
🔻وقتی سخن دلسوزان را نشنوی، مایه عبرت دیگران خواهی شد، و قوم نوح، مایه عبرت شد «وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً» و این آغاز راه آنان بود، و عذاب دردناک آخرت در انتظار آنان است «وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا»
🔻قوم نوح نابود شد، و کشتی نوح بر فراز آبهای طغیان کرده، در سایه امن الهی در جریان بود «تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاء لِّمَن كَانَ كُفِرَ*وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ»
🔻من در انتهای کشتی نشسته بودم که فردی مسنّ آمد و کنارم نشست. حال عجیبی داشت و دائم به نوح ذلّ میزد. تعجب کردم. او که نوح را میشناسد چرا چنین با تعجب به او نگاه میکند؟
🔻وقتی از او پرسیدم که چرا چنین متعجبانه به نوح مینگرد، سرش را پایین انداخت و آهی از عمق جان کشید. او گفت: من آخرین کسی هستم که چند ماه قبل از طوفان به نوح ایمان آوردم؛ و یا بهتر بگویم ایمانم را آشکار کردم.
🔻از کودکی مهربانیهای نوح را میدیدم و همیشه در کنج قلبم او را دوست داشتم اما هیچگاه حرفهای او را باور نمیکردم؛ همیشه با خود میگفتم مگر میشود او از نزدیکانم، از پدر و مادرم مهربانتر و داناتر باشد. «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ»
🔻بزرگتر که شدم؛ راستش دیدم حرفهای او با آنچه در اقوامم بود بسیار متفاوت است و به نظرم منطقیتر میآمد و دیگر نمیتوانستم بگویم او را باور دارم یا نه. حالت عجیبی بود؛ اما نمیتوانستم آنچه در ذهنم بود را با کسی مطرح کنم. سخنگفتن از نوح و حرفهایش جریمه سنگینی داشت. و شاید همچنان اسیر فرهنگ بهارثرسیده از اجدادم بودم؛ نمیدانم، اما یک چیز بسیار آشکار بود، پذیرفتن سخنان نوح همان و ایستادن در برابر خانواده و اقوام نیز همان. شجاعت میخواست که علیه خانواده خود قیام کنی و من چنین شجاعتی را در خود نمیدیدم.
🔻ایام در گذر بود و من با خود در جنگ. نمیدانم حدود صد سال پیش بود و من مردی چهل ساله.
🔻روزی در بیابان مشغول چرای گوسفندان بودم، ناگهان دستی بر شانهام قرار گرفت. گرمای دست برایم آشنا بود. وقتی با من مشغول صحبت شد، اشکهایم بیاختیار جاری شد. او گفت پسرم قدر این اشکها را بدان؛ اینها یعنی همان ایمان.
🔻احساس کردم نوح از دعوایی که در قلبم با خود و با رسمهای به ارث رسیده از خانواده و اقوامم دارم آگاه است. گفتم: من شما را دوست دارم؛ اما نمیتوانم با خانواده و قوم خویش مخالفت کنم.
🔻نوح لبخندی زد و گفت: میدانم اما تا کی میخواهی با دل خود مخالفت کنی؟ پاسخی نداشتم و نوح ادامه داد: البته مؤمن که شدی، لازم نیست اگر جانت در خطر باشد آن را با خانواده خود مطرح کنی.
🔻گویی جان تازهای گرفتم و از او خواستم بیشتر توضیح دهد. گفت وقتی کسی در میان مشرکان مؤمن میشود، اگر جانش در خطر باشد، لازم نیست ایمان خود را آشکار کند تا زمان مناسب.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
... ادامه متن قبل:
🔻و من که گویی زبانم گشوده شده بود گفتم آقا جان من به شما ایمان دارم و میدانم خدای شما از خدایان سنگی و چوبی بسیار بزرگتر است. راستش «سواع» با آن پای بدترکیبش، «یغوث» با آن رنگ پریدهاش و دیگر بتها، حالم را به هم میزنن. هر وقت در برابرشان برای عبادت میایستم، در ته قلبم از خود میپرسم چرا اینهایی که خودمان ساختهایم خدای ما هستند؛ ما که قبل از آنها بودهایم. و میدانستم اصرار سران قوم برای عبادت اینها یا از روی جهل است و یا از روی خودخواهی و مانند آن «تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا»
🔻دیگر غروب شده بود و چه غروب زیبایی. آن بتهای بیجانِ بیدست و پا، در قلبم کاملاً غروب کرده بودند و من روانه خانه شدم.
🔻در همان حال بلند گفتم ای نوح، نام تو تنها نامی است که تمام قلبم را پر کرده است و البته از خود نوح آموخته بودم که ذکر و یاد او، ذکر و یاد خداوند است.
🔻نوح که بر عصایش تکیه کرده بود دستی برایم تکان داد و با صدای مهربان خویش که با ابراز ایمان من مهربانتر شده بود، بلند گفت: پسرم، مواظب خودت باش؛ و فراموش نکن ایمانآوردن در میان خانواده مشرک به معنای توجهنکردن به کرامت انسانی آنان نیست. آنها را دوست بدار، به آنها محبت کن؛ اما اگر تو را به شرک فراخواندند، شرک نورز، مگر آنکه همانطور که گفتم جانت در خطر باشد و مجبور باشی که ایمانت را پنهان کنی.
🔻و قامت زیبای نوح پشت نیهای جلگه کم کم پنهان شد و من به خانه رسیدم. و سالهای سال بر خلاف میلم، با خانواده خود و آن عقاید مشرکانهشان ساختم و سوختم اما دم بر نیاروردم که مولایم چنین خواسته بود.
🔻و این چنین زندگیام ادامه داشت تا زمانی که نوح به ساخت کشتی مشغول شده بود و من به کمکش شتافتم.
🔻و اکنون با خود میگفتم ای کاش خانواده من نیز به نوح ایمان آورده بودند و اینجا بودند؛ اما افسوس
🔻و آن مرد مسنّ باز آهی کشید و ساکت شد.
🔻و من سؤالات دیگرم را در خود فرو بردم و نگاهم را از او به نوح برگرداندم. و با خود گفتم خسته نباشی مرد.
🔻و آن مرد در برابر خدایش به سجده افتاد و من فهمیدم مردی که در برابر خدایش به سجده میافتد هیچگاه از شلوغیهای اهل دنیا خسته نمیشود؛ هرچند ممکن است دلگیر میشود. و دلی که پر از مهر است، حتما به خاطر بندگان خدا و نادانی آنها دلگیر میشود.
🔻و آن مرد همچنان صبور بود که صبر امر خدایش بود «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ»
🔻و من آموختم که مسیر راه خدا و تبلیغ آن، صبر میخواهد؛ و من به حال خود گریستم.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
🔻#حیات_معقول یعنی دستان آسمانی ولیّ خدا در بارگاه امام رئوف
🔻 #عقلانیت آن است که انسان را به #عبودیّت رهنمون شود.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
وقتی کودکانه
به تمام هستی بنگری،
همه چیز سر جای خودش است؛
و کودک با فطرت خویش
به هستی مینگرد؛
نه با زنگارهای خودساخته بشر؛
کودک خویش را ارزان نفروشیم.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 #حیات_معقول یعنی دلباختن در مسیر ولایت #امیرالمؤمنین روحی لتراب مقدم غلامه الفداء
☑️ 27 شهریور سالروز درگذشت استاد شهریار "رحمه الله علیه" را با شعری زیبا از وی گرامی بداریم:
🔹یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی
🔹گوییا هیچ نه همی به دلم بود و نه غمی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 انسان مدرن، انسانِ آزادِ اسیر
____________________
🔻 از نشانههای انسان، جولان فکری او و پرواز در پهنای آسمان عقلانیت است که مهمترین نشانه آن #اراده وابسته به خود انسان است، نه غرائز او.
🔻 بنابراین انسانِ در بند شهوت، هرچقدر مدرنتر شود، اسارتش بیشتر شده، از عقلانیت فرهیخته، تهی میشود.
☑️ استاد ادب، خدای نثرِ سترگ پارسی، استاد #نادر_ابراهیمی در عبارتی دُرّی نادر سفته، و ابراهیموار بر #ابوالهول روزگار، تجدّد گسیخته از ادب، ضربتی جانانه میزند، که بر کف دو دستانم تقدیم دوستان میکنم:
🔻 وی پس از نقل داستان #آن_پیر در صفحه ۲۷۰ کتاب #صوفیانهها_و_عارفانهها که #مرگپذیری صوفی و عارف را در رواق منظر خواننده میهمان میکند، ناآشنایی انسان مدرن با این مفهوم را چنین ترسیم میکند:
♧چنین اقدام شورانگیزی ... حتی به خوابِ انسانِ تمدّنپذیرفتهی شهریشدهیی که در آستانهی اضمحلالِ کاملِ اراده قرار گرفته و به تابعی مطیع و سستعنصر و مصرفکنندهیی خاموش و سربهزیر و شهوت°زدهیی که ابزارهای ارضاء شهدات° او را به هر سو که بخواهند میکشند، تبدیل شده، نیز، نمیآید.♧
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
برگ° برگِ
چیدهشدهی درختان
کنار هم، نمونهای از
کلماتِ آن معشوق ازلی است
که دفتر هستی را
به خط زیبایش نگاشته،
و خود را در آن
نه در پسِ آن،
به ما نمایانده است.
💠 ... مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
💠 ... ولی کلمات خدا پایان نمیگیرد؛ خداوند عزیز و حکیم است.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
🔰 برداشتهای قرآنی: اعتراض به امر به معروف و نهی از منکر
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻بحث پر چالش امروزهی جامعه مسئله #عفاف و حجاب است؛ و طبیعتاً در کنار آن آموزه حیاتی #امر به معروف و #نهی از منکر، جلوه خاصی یافته است و افراد مختلف از جنبههای مختلفی درباره آن سخن میگویند.
🔻در این میان یکی از دردآورترین سخنان، #سخن_اعتراضآمیز برخی به ظاهر خیراندیشان مذهبینما نسبت به آمرین به معروف و ناهین از منکر است.
🔻 البته هرچند عمل برخی از این آمرین و ناهین «عَجَبٌ عُجَاب» است و محل تأمّل؛ اما عامل رفتار آن معترضین به ظاهر خیراندیش را کمی بررسی میکنیم.
🔻این افراد به دو #دلیل ۱) بیتفاوتی و آسودهطلبی و ۲) عدم فهم صحیح آموزه امر به معروف، چنین به مسئله امر به معروف و نهی از منکر اعتراض میکنند.
🔻جالب آن است که این اعتراض در #قرآن کریم نیز مورد توجه خداوند است و آن را توبیخ کرده، #پاسخ آن را به ما میآموزد. خداوند میفرماید:
💠 وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (اعراف/164)
💠(به یاد آر) هنگامی را که گروهی از آنها (به گروه دیگر) گفتند: «چرا جمعی (گنهکار) را اندرز میدهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟! (آنها را به حال خود واگذارید تا نابود شوند!)» گفتند: «(این اندرزها،) برای اعتذار (و رفع مسؤولیت) در پیشگاه پروردگار شماست؛ بعلاوه شاید آنها (بپذیرند، و از گناه باز ایستند، و) تقوا پیشه کنند!
🔻خداوند در این آیه از زبان چنین معترضانی میگوید: شما چرا گروهی را که خداوند آنان را نابود و یا عذاب خواهد کرد، موعظه میکنید؟ در حقیقت این افراد، تمام کار را بر #عهده خداوند قرار داده، از مسئولیت اجتماعی خویش سربازمیزنند.
🔻خداوند پاسخ این افراد را چنین به ما میآموزد: بگویید ما آنان را به دو دلیل ۱) #حجّتی در برابر بازخواست خداوند از ما، و ۲) #امکان متقی شدن آنان، موعظه میکنیم.
پاسخی بسیار متین و دقیق.
🔻این پاسخ در عین حالی که علّت مطرحشده در کلام معترضین را نفی نمیکند، اما #قطعیت آن که از روی عدم فهم و یا منفعتطلبی و سادهاندیشی و یا آسودگیخواهی صورت گرفته است را زیر سؤال میبرد.
🔻در واقع در عین همراهی با اشکالکننده، به او میگوید چون آنچه شما به عنوان دلیل در عدم موعظه و امر و نهی، مطرح کردهاید، قطعیّت ندارد؛ لذا ما باید هم حجّتی در برابر خداوند خویش داشته باشیم که چرا منکری را دیدیم و نهی نکردیم؛ و هم اینکه ممکن است این افراد به دلیل موعظه ما در مسیر تقوا قرار گیرند. بنابراین امر و نهی ما بر اساس #قاعده عقلانی «احتمال» امری صحیح است.
🔻نکته پایانی آنکه این علتی که خداوند در توجیه صحّت موعظه و امر و نهی مطرح میکند، #تعریضی بر سستعنصری و دور از اندیشه و عقلانیت سخن گفتن معترضین نیز است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔻 وقتی از #حجاب_استایل سخن به میان میآید، نباید صرفا یک بازار فرهنگی - مصرفی داخلی را دید و نگاه #فقهی را نیز تنها در #تاثیرگذاری آن در این جامعه محدود کرد. هرچند فراموش نمیکنیم، مسئله پوشش امری چندجانبه است و جامعه به جامعه در عینِ ثبات اصول آن، متغیّر میتواند باشد.
🔻 با توجه به اجمال گذشته عرض میشود بهترین راه صدور #فرهنگ هر کشوری نه لزوماً کتاب که تولیدات مختلف آنها در حوزههای مختلفی چون #پوشاک است.
🔻 #عکسی که مشاهده میکنید یک فروشگاه پوشاک اسلامی در #سئول است.
🔻 اگر تولیدکنندگان پوشاک با طرحهای مختلف و زیبا وارد عرصه جهانی شوند، به نظر شما در جذب دیگران به مرزهای #فرهنگ دینی-ایرانی موثر نخواهند بود؟
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
امام مهربانیها
وقتی مشامم پر از
عطر بهشت بارگاهت میشود؛
قلبم دیوانهوار روانهی کویِ
شُشهایم میشود؛
و با تپشهای مدامش
به التماس دَقّ الباب میکند،
شاید اندکی از هوای کویت را
در کشکول گدای او بگذارند.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
🔰 یادداشتهای قرآنی: حل مشکلات یا تصحیح جهت زندگی
✍ اصغر آقائی
______________________
🔻شاید اگر بخواهیم #دین را در یک جمله بیان کنید این چنین بتوان گفت: «دین امری الهی برای تصحیح نگرش انسان است». این جمله بدین معنا است که اگر کسی نماز بخواند، اما #نگرش او به هستی، صحیح نباشد او فردی حقیقتاً و کاملاً دیندار نیست؛ یا آنکه بهتر بگویم مرتبه مهمی از دین را ندارد، اما اگر فردی خطائی انجام میدهد، اما میداند این خطای او در جهت اهداف کلی هستی مانند رضایت الهی نیست و از این امر #پشیمان است، این فرد دیندارتر از نمازخوانی است که نماز، عادت او شده است، و توجهی به رضایت الهی ندارد.
🔻البته باید توجه داشت #تحلیلهای اخلاقی امری نظری است و نباید بر مبنای آن عمل ظاهراً صحیح دیگران را #قضاوت نادرست کرد و #برچسب منفی به او زد. لذا فردی که نماز میخواند، اصل بر آن است که هدف او رضایت الهی است و نباید گمان بد به او داشت.
🔻تحلیلهای اخلاقی برای #تصحیح اصول کلی ذهنی حاکم بر مسائل اخلاقی است، نه آنکه خود راهی برای عملی غیر اخلاقی، یعنی قضاوت نادرست دیگران، باشد.
🔻یکی از نگرشهای مهمی که باید در افراد ایجاد شود این است که «نابودی مشکلات» و «رسیدن به خوشی کامل» دو امر متلازم نیستند. این بدین معناست که نه با راحتی، آرامش میآید و نه #محو تمام #مشکلات ممکن است.
🔻خداوند در آیه 129 اعراف میفرماید:
💠 قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ
💠 گفتند: «پیش از آنکه به سوی ما بیایی آزار دیدیم، (هم اکنون) پس از آمدنت نیز آزار میبینیم! (کی این آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل میکنید!»
🔻خداوند در این آیه به نقل از بنیاسرائیل بیان میکنند از آنجا که دیدگاه آنان این بود که #زندگی_بدون_مشکل هدف است، لذا وقتی #موسی علیه السلام مبعوث میشود، اما مشکلات آنان کاملاً از بین نمیرود، اساس #بعثت را زیر سؤال میبرند که هم پیش از آمدن و هم بعد از آمدن تو، ما در اذیّت بودیم و هستیم، و آمدن تو چه منفعتی برا ما داشت؟
🔻این #نگرش که اساس زندگی بر «زندگی بدون مشکل است» سبب شده بود که آنان در #نبوت نیز #تشکیک کنند. حال اگر آنان بر این عقیده و نگرش بودند که اساس زندگی بر مثلا جلب #رضایت الهی است، طبیعتاً رضایت حق را نه در نبود مشکلات که در #تبعیت از ولیّ خدا میدیند و این تغییر نگرش، به عمل ختم میشد و اتفاقاً آنچه آنان در پی آن بودند یعنی رفع مشکلات، با همراهی ولیّ خدا و پشتیبانی او، بهتر تحقق مییافت.
🔻نتیجه آنکه اگر نگرش افراد جامعهای تغییر نکند آن جامعه نه دیندار است و نه در مسیر دین و نه فواید دینداری به نحو اتمّ در آن جریان خواهد یافت.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۰)
✍ اصغر آقائی
______________________
🌀 گام دوم: با نوح ع (۱۲): پایان طوفان
🔻در کشتی فرصت مناسبی بود تا بیشتر #نوح را زیر نظر داشته باشم. دیگر میدانستم که برای آموختن، همه #لحظات زندگی #انسان_کامل درسآموز است.
🔻راستش گویی باز گرفتار #وسوسههای شیطان شدهام. این روزها که نوح را بیشتر زیر نظر دارم، بارها از خود پرسیدم: او که مانند ما است. غذا میخورد، راه میرود، ... و هر آنچه یک انسان عادی انجام میدهد، او نیز چنین است.
🔻تا این سخنان به ذهنم آمد یاد یکی از دشمنان نوح افتادم. روزی در بازار راه میرفتم که دیدم جمعی گرداگرد فردی را گرفتهاند. او میگفت: اگر نوح پیامبر خداااااااااییییییییییییی در آسمانهاااااااااست، چرا چونان فرشتگان نیست؟ چرا مانند ما راه میرود، غذا میخورد و ...؟ ای مردم این #فریبکار را رها کنید. اگر راست میگوید چرا ما فرشتگانی را نمیبینیم که به او کمک کنند و ما را اندرز دهند؟ «وَقَالُوا مَالِهَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا»
🔻تا یاد این خاطره افتادم، سریع به خود آمده، استغفار کردم؛ و از این #وسوسه شیطانی به خدا پناه بردم «وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه»، چرا که از خود انسان کامل آموخته بودم که افراد #بهانهجو همیشه در پیِ انکار و بهانهاند. او به من گفت فرض بگیر فرشتهای برای هدایت آنان مبعوث میشد، آنان چه میگفتند؟ میگفتند برو پیِ کارت، تو چه میدانی که ما انسانها چه دردهایی داریم و چه زجری از غرائز خود میکشیم؟ فرشته جان برو که آب نیست، اگر بود خودت نیز شناگر خوبی بودی.
🔻و من دانستم که سنت همیشگی خداوند آزمایش و امتحان است و حتی اگر قرار بود #فرشتگان مبعوث شوند باید در صورت و شکل و شمایل انسانی قرار میگرفتند «وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ»
🔻دوباره با خاطری جمع، به نوح نگریستم. لبخند نوح در آن کشتی و بر فراز آن موجهای سهمگین، آرامشی که از پناهبردن به خدا گرفته بودم را بیشتر کرد، لبخندی که انسان کامل در پی #جهاد با نفسم، به من هدیه داده بود، و چه هدیه زیبایی. دیگر شیوه انسان کامل تا حدی دستم آمده بود و به قول خودمان ماهیگیری یادم میداد، نه آنکه انتظار بیجا داشته باشم که تنها و بیدلیل، با یک نگاه او تغییر کنم؛ که گفتهاند بیمایه فطیر است.
🔻شاد از این مبارزه و لبخند رضایت #ولیّ_خدا بودم که ناگاه نوح از جای بپاخواست. دیگر این حالتهای او برایم عجیب نبود. روح بیدار و گوش تیز و شنوای انسان کامل، فراتر از آن چیزی است که ما میپنداریم.
🔻گویی دیگر زمان فرود کشتی رسیده است. تعجب نکنید چنان موجها عجیببودند که گویی کشتی بر فراز کوهها در حال حرکت بود و اکنون زمان فرودش رسیده است. «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ».
🔻و دستور رسید: ای زمین آب خویش فروکش، و ای آسمان بارشت، در هم کش، و امر انجام شد و کشتی بر فراز جودی شد و گفته شد دور از رحمت باد هر قوم ظالمی. «وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءكِ وَيَا سَمَاء أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاء وَقُضِيَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»
🔻و کشتی به آرامی و سلامت بر فراز کوه جودی قرار گرفت «قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَركَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ»
🔻غوغائی هنگام خروج در کشتی بر پا شده بود. لذت آزادی از یک سو و نگرانی از آنچه اتفاق افتاد بود، از سوی دیگر، قدمها را گاه سست میکرد و گاه به وجد میآورد، اما همه میدانستند که نجات از بلای بزرگ، تحفه خداوند مهربان به همراهان انسان کامل، نوح مهربان است. گویی همه از حوادث سهمگین قیامت به بهشت امن الهی راه یافتهاند و برق نجات در چشمان همه میدرخشید و تمام وجودشان حمد الهی شده بود "وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ"
🔻از کشتی خارج شدم. وقتی از آن دور میشدم با خود تکرار میکردم: و ما آن کشتی را نشانهای [برای آیندگان] باقی گذاشتیم، آیا پندگیرندهای هست؟ «وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ»
🔻و من بار دیگر سر به زیر شرمنده شدم؛ چرا که پاسخی برای چنین سؤالی نداشتم؟
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul