eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
420 دنبال‌کننده
3 عکس
29 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱۲۱ اومده با چکمه رو سینت شمر لعین سرتو دائماً می‌کوبه روی زمین بی حیا می کشید خنجر رو، رو حنجرت ناله می‌زنه یا بُنیَّ هی مادرت(هی مادرت) بی جوهر شد صدات خیلی نامرتبه رگات چادر مادرت خاکی شد از طرز دست و پا زدنات سرتو بد برید باز دوباره مادرت خمید از رگهات معلومه ای غریب خیلی ذبح گلو طول کشید **** جونم از دیدنت اومده بر لب حسین سینه ات شد زیارتگاه مرکب حسین ته گودال جسمتو دیدم عریان شده بدنت با خاک توو صحرا یکسان شده(یکسان شده) حال من بد شده راه سینه‌ی تو سد شده کاش کور بودم نمی‌دیدمت رو جسمت رفت و آمد شده رو خاکا دیدنت توو کُلّ صحرا پاشیدنت تا اسبو نعل تازه زدن پاشو محکم کوبید رو تنت **** @mahmud_asadi_shaegh135
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۲۴ یابن شبیب داره تموم میشه مُحرم تازه ولی شروع میشه اندوه و ماتم عممو می‌برن توو شام بدون مَحرم می‌برنش میون ازدحام می‌زننش توو کوچه‌های شام بی بی هارو سنگ زدن از رو بام آه دور عمه رقص و آواز کردن مطربها به دورشون می‌گردن **** یابن شبیب چی بگم از رد کبودی یابن شبیب می‌مُردی اونجا اگه بودی عمه‌مو بردن توو محله‌ی یهودی به سینه ها با طعنه چنگ زدن از خون فقط به چهره رنگ زدن پرده نشینا رو با سنگ زدن آه میسوزم یابن شبیب از این داغ ناموس ما رو زدن با شلاق **** یابن شبیب قاتل ما شام خرابه یابن شبیب حتی شنیدنش عذابه جای عقیله مگه توو بزم شرابه رو دستاشون مونده جای طناب دلها کباب و دیده ها پرآب خنده میکرد حرمله به رباب آه چه بلایی سرشون آوُردن عمّم رو به شب نشینی بردن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۲۶ غریب رو نیزه خبر داری از ما غارتمون کردن یه مشت حرامیها تو کوچه های شام ناموستو چرخوند همون که با چکمه تو رو برت گردوند ای قاری زینب لبت شده پاره رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد برای خوشحالی با نیزه بازی کرد سرت ز نی افتاد ای هستی زینب دیدم سرت له شد زیر سم مرکب همه عزیزانت انگشت نما بودن دور و بر ماها شراب خوارا بودن @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۲۷ تک و تنها زینب دست تنها زینب پاشو از جا عباس بین مستا زینب ‌**** شامیا جار زدن طعنه بسیار زدن خواهرت رو داداش سر بازار زدن **** زنم از دل فریاد دشمن آزارم داد سر اصغر از نی روی خاکا افتاد **** منم و بند طناب منم و بزم شراب حرمله خنده میکرد به لالایی رباب @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۳۰ یک اربعین خون به دل ما شد یک اربعین چشمانم دریا شد یک اربعین زینب تماشا شد یک اربعین **** چی بگم از شام خراب ای وای بستن مارو با یک طناب ای وای بردنمون بزم شراب ای وای ای وای من **** دور زنها صف می‌زدن ای وای رقاصه‌ها کف می‌زدن ای وای پای سرها دف می‌زدن ای وای ای وای من **** وای از بازار دیدم با چشم تر سنگ می‌زدن مردم شام به سر از روی نی افتاد سر اصغر وای از بازار **** همین جا بود که پیکرت پا خورد استخوونهات شد زیر نعلا خرد با دیدنِ تو دخترت جا خورد ای وای من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۳۱ ای همسفر برگشته‌ام با چشم خونبار چی بگم از هلهله و طعنه و آزار خبر داری بردن مارو توو کوچه بازار شامیا داشتن بغض بوتراب به همه مجانی دادن شراب خیلی دادن ناموستو عذاب آه یک عده پای سرا رقصیدن مست بودند و دور ما چرخیدن **** ای همسفر از کنج ویرانه مپرسی از نیره و کبودی شانه مپرسی از خواهرت، ز طفل دردانه مپرسی طفلتو توو بزم شراب زدن حتی رقیه رو، توو خواب زدن اونو رو دامن رباب زدن آه طعم ضرب سیلی، چشید چشماش جایی رو دیگه نمی‌دید چشماش . **** اینجا به اشک چشم ما هلهله کردن دست و پاهارو بسته در سلسله کردن همین جا بود که تقدیر از حرمله کردن اینجا دادن گیسوتو پیچ وتاب سینه‌ی تو با چکمه شد خراب شد پیکرت با نعلا آسیاب آه دست و پات، زیر پای اسبا بود هر عضوت یه گوشه‌ی صحرا بود **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۳۴ ای یادگار عترت و ای جان قرآن هستی به یاد عمه ات معصومه گریان ای عشق بی نشان شدم خسته ز هجران آقا بیا قسم به مادرت دیده به ره نشسته نوکرت عالم فدای چشمای ترت آه میسوزم چقد غریبی آقا وارث شیب الخضیبی آقا **** کجایی ای آرام جان، برادر من نمانده قوتی دگر به پیکر من ایندم آخری بیا بالا سر من چشمم بود به سوی در بیا ای یار من ای ماه دلربا دارم به لب نوای یارضا آه دل تنگ روی تو هستم داداش یک لحظه تورو ببینم ای کاش **** از ره بیا و کن تماشا غربت من جدایی از تو بوده تنها قسمت من اینجا کسی سنگی نزد بر صورت من از دوری ات جان بر لبم رضا هر لحظه در تاب و تبم رضا یاد حسین و زینبم رضا آه از رو نی دید اشکای خواهر رو با معجر بستن رو نیزه سر رو **** اینجا کسی به حال و روز من نخندید دورو بر محمل من کسی نخندید برده فروشی دور ناموست نچرخید اما رقیه رو دادن عذاب نامحرما توو مجلس شراب می‌زدنش رو دامن رباب آه توو خرابه بود به بندش کردن میگن که از مو بلندش کردن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۳۵ دلتنگ روی تو شدم ای قرص ماه من ایندمای آخر به در مونده نگاه من داداش بیا بالاسرم ای تکیه گاه من از سوز زهر کین درتاب و در تبم ایندم آخری به یاد عمه زینبم من نامه‌ی رضا دارم به روی تن او بین آغوشش گرفت یه کهنه پیرهن پیرُهنی که کشته ردّ خوناش زینب رو پیرُهنی که می‌داد بوی سُم مرکب رو **** اینجا کسی به خواهر تو پشت پا نزد اینجا کسی با لفظ بد منو صدا نزد خواهر تو جون داده اما دست و پا نزد میگن که مادرو چهل نفر زدن دست و پا می‌زد وقتی که از پشت سر زدن حوریه با لگد پرش شکسته شد یه جور زدن مادرو که سرش شکسته شد یکی نگفت توو کوچه زدن هم آداب داره یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۴۹ مرو ای قرارم که من بی‌قرارم به غیر از تو که من کسی رو ندارم به زانو در اومد یل بدر و خیبر اگه میشه بازم بمون پیش حیدر چرا ای جوانم به غم خو گرفتی مرا کشتی از بس ز من رو گرفتی شد از بس تنت آب، نیلی عذارم دیگه توی تابوت چیو من بذارم **** ز چشم تو پیداست که بد سیلی خوردی برای علی بود که طاقت آوُردی تو رو پیش من می‌زدن بی بهانه یکی با غلاف و یکی تازیانه سپرِ علی بین کوچه شکستی مرا کشتی ای یار سرت را که بستی بگو فاطمه جان تو از راز دستار نکند که خورده سر تو به دیوار @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۵۰ وا کن چشاتو فاطمه، ای گلعذار من نیلوفری چرا شدی باغ و بهار من جان علی مرو بمان دار و ندار من یادم نمیره که چی به سرت اومد هرکی با هرچی داشت تورو توو کوچه‌ها می‌زد پناه عالمی شدی تو بی‌پناه به کی بگم ناموسمو زد یه غلام سیاه غلافو جوری زد که چشمای یارم تاره یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره **** ای همدم علی چرا به غم نشسته‌ای ای خاک عالم بر سرم سرت رو بسته‌ای ای سپر علی به پشت در شکسته‌ای بگو که سینه شد درگیر در چرا افتاده بودی ای گلم به زیر در چرا زندگیمو چهل نفر به هم زدن تو زیر در بودی و روی در قدم زدن میان دود و آتش سویت دویدم زهرا مُردم همین که رویت عبا کشیدم زهرا @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۵۱ شد پیکر تو آب و من دیده پر آبم با رفتنت مرا مکن خانه خرابم جای سلام با پلک زدن مده جوابم پرپر مزن ای بانوی علی تاب و توان بازوی علی رفته رمق از زانوی علی آه مرو که غریبم و مظلومم افتادم به التماس خانومم **** آهِ علی تا سوی آسمان بلند است از خانه‌ی ما بوی الرحمان بلند است خنده‌ی قنفذ بین خاکیان بلند است پیش چشام تصویر کوچه‌هاست دیدم گلم به زیر دست و پاست ناله‌ی کودکان خدا خداست آه علی با دیدن تو جون داده دیدم که در رو سرت افتاده **** دیدم رد خون و به روی معجر تو دیدم که می‌لرزید تو کوچه دختر تو دیدی شکسته شد غرور شوهر تو دیدم تو رو در پشت در زدن چه بی‌خبر چهل نفر زدن پیش چشام از پشت سر زدن آه ای یاسم با یه لگد پژمردی دیدم که بی‌هوا سیلی خوردی **** @mahmud_asadi_shaegh135