eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
181 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️علل ناخشنودى از حكومت امیرالمؤمنین على عليه السّلام 🔘موضع سرسخت على عليه السّلام در حكومت و كوشش درجهت اجراى كامل در همۀ ابعاد، سبب ناخشنودى و مخالفت بسيارى از مسئولان حكومتهاى پيشين و حتى برخى از يارانش شد. 🔘 كنار نهادن روش شيخين در تقسيم كه مردم سالها به آن خو گرفته بودند، اساس قرار دادن در حقوق و رعايت استحقاق‌ها، برترى ندادن اشراف و عرب بر ديگران و ترك تسامح در برابر سران قبايل، آن‌طور كه رسم پادشاهان و سياست‌مداران است، كار آسانى نبود. 🍃حضرت علی (ع) مى‌فرمود: ✔️ تا پايان روزگار و تا زمانى كه ستاره‌اى در آسمان به‌سوى ستاره ديگر رود، اگر مال از آن من بود، آن را به‌طور مساوى تقسيم مى‌كردم؛ درحالى‌كه اين مال به خدا تعلق دارد و بايد برطبق فرمان وى مصرف شود. ✔️در انديشۀ امیرالمؤمنین عليه السّلام روغن چراغ بيت المال مسلمانان حتى نبايد براى لحظه‌اى صرف كار شخصى شود و نزديك‌ترين بستگان خليفه با اسيران آزادشدۀ ايرانى و آفريقايى كه تازه اسلام آورده‌اند، در حقوق و مزايا مساوى‌اند و و ملاك اصلى مسئوليت‌هاست. ♦️در يك نگاه دقيق به حوادث و جريانهايى كه در دوره حكومت كوتاه امام على عليه السّلام رخ داده است به‌درستى مى‌توان نتيجه گرفت كه در آن حضرت عليه السّلام هر انتقادگر حكومت، مخالف نيست و هر مخالف، دشمن و هر دشمن، كينه‌توز نمى‌باشد. ♦️، هرچند با انگيزۀ صحيح بيان نشود، ابزار رشد حكومت است و مخالفتها همواره ريشه در دشمنى ندارد و دشمنى نيز گاه از ناآگاهى است. ✔️حكومتى كه منتقد و مخالف و دشمن را به يك گونه بنگرد، پيشوايش الفباى سياست و حكومت‌دارى را نمى‌داند. ♦️حضرت على عليه السّلام با توجه كامل بدين حقايق، در برخورد با مخالفانش بدين شيوه‌ها رفتار مى‌كرد: «پيشگيرى»، «تبيين مواضع و روشنگرى»، «گفتگو و مذاكره»، «پرهيز از به كار بستن شيوه‌هاى بحران‌آفرين و تشديدكنندۀ دشمنى»، «متمايز ساختن فريب‌خوردگان و كارگردانان پشت صحنه». ♦️ امروزه بى‌توجهى به سياست ، از مهم‌ترين عوامل بروز مشكلات سياسى و اقتصادى دولتها و عامل بحرانى شدن روابط سياسى آنهاست. ♦️بحرانهاى اقتصادى، جنگ، گسترش فقر، اختلافات خانوادگى، نابسامانى‌هاى روانى و آشفتگى اوضاع فرهنگى، بيشتر زاييدۀ كم‌ارج دانستن «سياست پيشگيرى» است. ✔️حكومتى كه از اين سياست كمتر بهره گيرد پيوسته ناچار است گره اى كه به‌آسانى با دست گشوده مى‌شود، به‌دشوارى با شيوۀ ديگر بگشايد و استعدادها و نيروهاى ملتش را هدر دهد يا فرسوده سازد. ♦️پرهيز جدّى امیرالمؤمنین عليه السّلام از پذيرفتن زمامدارى، يكى به همين سبب بود كه موضع امام، موافقان، مخالفان و دشمنان در همان آغاز روشن شود و صفوف قدرت‌طلبان، هواپرستان و نفاق‌انديشان در فرصتى هرچه كوتاه‌تر شناخته گردد. ✔️پس از اين، و مؤثرترين وسيلۀ رفع اختلاف و بحران است. اختلاف، عناصر مرموز يا ناآگاه هر دو جبهه را به شايعه‌پراكنى و گسترش بدبينى وامى‌دارد؛ تا جايى كه پس از مدتى گمان مى‌رود كه اختلاف ميان آن دو جناح، حل‌شدنى نيست. ♦️سپس دورى آنان از يكديگر كدورت را بيشتر و زمينۀ رفع اختلاف را آشفته‌تر مى‌سازد. ✔️بدين سبب عاقلانه‌ترين تدبير، مذاكره بدور از جنجال و تبليغ و خودمحورى است. در آن صورت اگر آنان جز رفع اختلاف منظور ديگرى نداشته باشند به تفاهم خواهند رسيد. 🔴اين شيوه‌اى است كه كه على عليه السّلام در سراسر دورۀ حكومتش بارها از آن سود جست. او خود در اين‌باره مى‌فرمايد: ✔️به خدا سوگند، هر روز كه جنگ را به تأخير مى‌اندازم، بدان سبب است كه اميد دارم گروهى از ايشان [در اثر شنيدن پيام من] به جمع ما بپيوندند و هدايت شوند و... اين براى من از كشتارشان در راه گمراهى بهتر است. (نهج البلاغه، خطبه 61، ص 48) 📓محمد نصیری، کتاب تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان علیهم السلام، ص ۱۱۶. @mola_amiralmomenin_as
امام حسين عليه السلام فرمودند: كسى كه ما را تنها، بخاطر خدا دوست بدارد، ما و او مثل اين دو (اشاره به دو انگشت) مى آييم، و كسى كه ما را بخاطر دنيا هم دوست داشته باشد (باز مفيد است زيرا) هنگامى كه امام زمان عليه السلام كند، او شامل خوب و بد مى شود. 📓محاسن البرقى، ج 1، ص 134 📓بحارالانوار، ج 27، ص 90 @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى بر مبناى انسان‌شناسى روح (باطنی و فطری) 3️⃣آرمان‌شهر ظهور ♻️شرط تحقق در اكثر نظريات موجود، گسترش است؛ اما غالباً از عدالت با تعريف «يك‌سانى در توزيع منابع دنيوى و مادى» ياد شده است. ولى _فاضله_شيعى با تمام نظريه‌ها و طرح‌هاى ديگر تفاوت ماهوى دارد و اين گونه نيست كه تنها نسخه‌اى پيشرفته‌تر از ديگر نسخه‌ها باشد. حتى اگر گفته شود كه در امتداد پيشرفت علم و تكنولوژى دوران پيش از خود است، با تغيير چشم‌گيرى كه در انسان‌هاى آن زمان از جهت ايجاد مى‌شود، طبيعى است كه شكل و شمايل علوم هم دچار تغيير و تحول مى‌گردد. اصولاً طبيعت و علوم حسى و طبيعى كه قبل از ظهور با نگاهى و نفى ابعاد ملكوتى ديده مى‌شد، در دوران پس از ظهور، طبيعتى شكوفا در امتداد آدمى خواهد بود. @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى بر مبناى انسان‌شناسى جنسیتی 3️⃣آرمان‌شهر ظهور ✅در تعريف هر مكتب نظرى دارد. اكثر اين مكاتب نسبت به بحث آرمان‌شهر جنسيتى ساكت هستند و در معدود نظريات موجود هم آرمان‌شهر سر از نظريات اشتراكى در مى‌آورد. اين در حالى است كه مهم‌ترين شاخصه مدينه فاضله، است. هم به «وضع الاشياء فى ما وُضع له» يا «حد وسط و دورى از افراط و تفريط» تعريف شده است. بنابراين اگر قرار باشد كه و انسان‌ها را بر مبناى ايجاد كنيم، نمى‌توانيم نسبت به مسأله بى‌تفاوت باشيم و اگر اين گونه باشد، تحقق مدينه فاضله ممتنع خواهد شد؛ چراكه نمى‌توان عدالت را در جامعه‌اى كه نيمى از جمعيت آن جايگاه يا مرتبه‌اى مردانه دارند، به صورت فراگير اجرايى نمود. اگر هم مانند نظريات روشنفكرى، مدعى تفكيك ارزش‌ها از دانش‌ها - به معنى تفكيك دين و حقوق و قانون از واقعيات طبيعى - شويم، در نهايت به نسبيت‌گرايى فطريات و اخلاق و از جمله تعريف و تعيين مصاديق عدالت خواهيم رسيد. امرى كه بازتاب آن، ابهام در مدينه فاضله و آرمان‌شهر خواهد شد. 🔘بدين جهت است كه براى اثبات ضرورت ظهور منجى موعود بر وارونگى نقش‌ها، فساد و انحطاط اجتماعى و در يك كلمه، جاهليت اخلاقى و اجتماعى آخرالزمان تأكيد مى‌شود تا معلوم گردد كه شاخصه دوران ، تعريف درست نقش‌ها و احياى فطريات است. ✔️از اين رو در روايات ضمن آن‌كه بر جنبه مشترك انسان‌ها در تكامل عقل و اخلاق اشاره شده، جايگاه زن و مرد در آن دوران نيز به صورت مجزا توصيف شده است. 🔘به عنوان نمونه اين‌كه زنان در آن دوران، دانشمند خواهند شد يا امكان سفرهاى انفرادى طولانى با امنيت كامل براى آنان فراهم خواهد شد و.... 🔘از همين منظر است كه مى‌توان ادعا كرد يكى از ضرورت‌ها يا دستاوردهاى رجعت مؤمنان خالص، تجربه يك زندگى خانوادگى واقعى است؛ زندگى‌اى كه بسترساز تكامل نهايى زن و مرد و فعليت حداكثرى تمام استعدادهاى انسانى آن‌ها باشد. @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى بر مبناى انسان‌شناسى رشد 3️⃣آرمان‌شهر رشد انسانى به جهت پيچيدگى‌ها و گستره‌هاى وجودى‌اش نيازمند سطوح مختلفى از است. از اين رو رشد جامع انسان با سير و سلوك فردى محقق نمى‌شود. از آن‌جا كه كيفيت رشد به وراثت، محيط اجتماعى و چگونگى تربيت وابسته است، بديهى است كه لازمه تلاش براى ايجاد محيط تربيتى مناسب است تا در اين محيط بسترهاى اجتماعى براى رشد فردى و اجتماعى فراهم گردد. پس و ، محيطى است كه در آن تمامى شرايط براى تك تك افراد بر مبناى محقق مى‌شود. بدين معنا كه هر كس به فراخور استعداد هاى عمومى و تخصصى‌اش امكان و فرصت كافى پيدا مى‌كند تا در مسير رشد تدريجى خود از آن استفاده كند. بدين جهت در به جاى فردگرايى و خودبينى و خودخواهى آخرالزمانى، روحيه و از خودگذشتگى موج مى‌زند؛ چراكه به معنى اهتمام به رشد عمومى و اجماعى مؤمنان در مسير است و از يك سو به رشد اخلاقى ايثارگر منجر مى‌شود و از سوى ديگر به ارتقاى يارى مى‌رساند. 4️⃣فلسفه تاريخ از جهت مطالعات تاريخى، جوامع بشرى همواره به دو دسته و تقسيم شده‌اند. جوامعى هستند كه افراد آن، بر مبناى حركت مى‌كنند و در مسير گام برمى‌دارند. در مقابل جوامعى هستند كه در آن‌ها نشانى از روح الايمان نيست و هدف افراد آن، رسيدن به منافع شخصى و است. ✔️مسير اين تقابل سرانجام به سوى جامعه است. جامعه‌اى است كه در آن، نهايت وارونگى در رشد رخ مى‌دهد و به دنبال آن، تمامى به تعطيلى مى‌رسد و دوران تاريخ بشر در گستره جغرافيايى محقق مى‌شود. 🔘نتيجه اين وارونگى، نابودى تدريجى بشر به دست خودش خواهد بود. ✔️دراين دوران، جوامعى هستند كه على‌رغم قرار گرفتن در ، با بر حق به بالاترين مرتبه مى‌رسند. بنابراين دوره پيش از ظهور دوران اوج تقابل انسان‌هاى با انسان‌هاى شده است و در اين كشمكش، توجيه و تبيين مى‌شود. بدين معنا كه تنها وقتى رخ مى‌دهد كه هجوم انسان‌نماهاى استحاله شده بر اندك مؤمنان صورت بگيرد. 🔘بدين جهت يكى از ضرورت‌هاى مهم ، طراحى نظام تربيتى جامع و روزآمد در است تا در اوج هجوم و طوفان‌هاى ، با استعدادهاى گوناگون انسانى، ريزش به مرتبه خود برسد و در برابر، رشديافتگى صحيح ، آن‌ها را آماده ورود به مرحله بنمايد. @mola_amiralmomenin_as
🍃پيام آيۀ مودّت ⁉️مودّتى كه در آيۀ شريفه به عنوان اجر و مزد رسالت مطرح شده يعنى چه‌؟ ⁉️مفهوم دوست داشتن على عليه السلام و ائمّۀ هدى عليهم السلام چيست‌؟ ✔️در پاسخ اين سؤال بايد گفت كه و دو رقم است: ١-دوستى كاذب و دروغين ٢-دوستى راستين و حقيقى ⁉️براى روشن‌تر شدن اين مسئله بايد ببينيم كه انگيزۀ مودّت و محبّت چيست‌؟ ⁉️امیرالمومنین على (ص) را براى چه دوست داريم‌؟ به خاطر مالش‌؟ به خاطر كمالاتش‌؟ به خاطر علمش‌؟ بخاطر شجاعتش‌؟ بخاطر سخاوت و پارسائى‌اش‌؟ بخاطر ايثار و فداكارى‌اش‌؟ بخاطر جهاد و حمايتش از اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله ؟ يا به خاطر امور ديگر؟ ⁉️اگر على(ع) را به خاطر ارزشهايى كه او معتقد بود دوست داريم،آيا پرتوى از آن ارزشها در ما نيز وجود دارد؟ ❗️اگر وجود ندارد،چنين محبّت و مودّتى كاذب و دروغين است و اگر وجود دارد مودّت واقعى و حقيقى است! ✔️بايد با اين معيار و ملاك،خود را بسنجيم و نوع محبّت و مودّت خود را نسبت به آن بزرگواران تشخيص دهيم،تا اگر خدايى نكرده از نوع اوّل است،آن را تغيير دهيم و اگر ان‌شاءاللّه از نوع دوم است،آن را تكميل نموده و پرورش دهيم. 🔘يكى از ارزشهائى كه اميرالمؤمنين عليه السلام سخت بدان پايبند بود،تقدّم ضابطه بر رابطه مى‌باشد،كه نمونۀ آن داستان آهن تفتيده است؛ گرچه اين داستان را بارها شنيده‌ايد،ولى يك‌بار ديگر به آن توجّه كنيد: 👇 🔘امیرالمومنین على عليه السلام كه پس از مظلوميّت، پس از ساليانى سكوت و خانه‌نشينى به حكومت ظاهرى رسيده،اكنون زمامدار پرقدرت مسلمانان است. برادرش عقيل-كه فردى عائله‌مند و فقير است از مدينه به‌سوى مركز حكومت،كوفه،حركت مى‌كند تا سهم بيشترى از بيت المال نصيبش گردد، حضرت براثر گرماى شهر كوفه سفرۀ شام را بر روى پشت بام مى‌اندازد؛امّا اين سفره مانند ساير سفره‌هاست و هيچ شباهتى با سفره‌هاى رنگين پادشاهان و اميران ندارد! ✔️بدين جهت،عقيل غذائى نمى‌خورد و به برادر خود مى‌گويد: «اين غذاها با معدۀ من سازگار نيست! مشكل مرا حل كن تا به مدينه برگردم.» 🔘حضرت على عليه السلام فرمود: «برادر! بازار كوفه از اينجا پيداست.درون مغازه‌ها اشياى ارزشمند و قيمتى فراوانى وجود دارد. بيا هر دو به بازار برويم و مغازه‌اى را سرقت كنيم و شما هر چقدر مى‌خواهى بردار!» عقيل گفت:«برادر جان! مگر ما دزد و سارق هستيم،كه دست به چنين كارى بزنيم‌؟!» ✔️على عليه السلام فرمود: «مگر پرداختن وجه اضافى به تو،از بيت المال دزدى نيست‌؟!» على عليه السلام به برادرش پيشنهاد ديگرى مى‌دهد و مى‌فرمايد: «شنيدم قافله‌اى به‌سوى كوفه مى‌آيد.هر دو با شمشيرهاى برهنه در كمين كاروان مى‌مانيم و ناگهان بر آنان يورش مى‌بريم؛تو آنچه نياز دارى از كاروان بردار!» عقيل گفت:«برادر جان! مگر ما راهزن هستيم،كه دست به چنين كارى بزنيم!؟» ✔️على عليه السلام فرمود: «پرداخت سهم بيشتر از بيت المال نيز نوعى دزدى و سرقت است،چرا مرا به آن مى‌خوانى‌؟!» 🔘سپس على عليه السلام آهن گداخته‌اى را نزديك دست برادر برد.عقيل كه ديد اين فرمانرواى آزاده حاضر نيست حتّى براى لحظه‌اى از خطّ‍‌ خارج شود، برخاست و رفت. 🔴در طول تاريخ عالم بشريّت كجا سراغ داريد كه برادرى قدرتمند و اختياردار خزانۀ كشور،براى حفظ‍‌ اين گونه با برادرش رفتار كند! ✔️🔴خدايا! به مسئولين ما توفيق ده كه همانند امير آزادگان،آزاده باشند و همواره «ضوابط‍‌»را بر«روابط‍‌»مقدّم بدارند.🤲 📗کتاب *آیات ولایت در قرآن*، نوشته آیت الله مکارم شیرازی، @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى بر مبناى مبحث اراده و اختیار 3️⃣آرمان‌شهر ظهور آرمان‌شهر جامعه‌اى خواهد بود كه در آن هيچ‌گونه اراده‌اى معطوف به شر يا ظلم نشود و هيچ انگيزه‌اى براى تجاوزگرى وجود نداشته باشد. بديهى است كه براى تحقق اين جامعه، خواست برخى از افراد كافى نخواهد بود؛ چراكه تحقق محصول اراده‌هاى است. ✅پس آرمان‌شهر در گام اول، نيازمند جمع شدن اراده انسان‌هاى كمال جو بر محور اراده انسان كامل است. ✅گام دوم براى ساختن اين آرمان‌شهر، حذف اراده‌هاى باطل و مزاحم است. ✔️شايد به نظر برسد كه اين مرحله بسيار سخت و دشوار است، ولى بايد به ياد داشت كه اگر مبانى اراده آدمى رشد يابد، احتمال معطوف شدن آن‌ها به سوى شر بسيار كم خواهد شد. بنابراين بايد به ارتقاى مبانى معرفتى و ارزشى اراده‌ها اهتمام كرد تا با رشد عقلى، اخلاقى و علمى، زمينه براى به و فراهم شود. 🍃اين تحول اراده‌ها علاوه بر ايجاد جامعه ايده‌آل انسانى، بر اراده تكوينى خداوند در عالم طبيعت هم اثر مى‌گذارد؛ چراكه طبيعت، مظهر و معبر رحمت و بركت و خيرات است و از طريق آن، بسترها براى ايجاد بهشت زمينى فراهم مى‌گردد. 🔰بنابراين، آرمان‌شهر از معبر اراده‌هاى جمعى انسان‌ها محقق مى‌شود و بر تمامى اراده‌هاى مثبت در جهان هستى اثر مى‌گذارد و در نهايت منجر به بهشتى ماندگار (تا امتداد رجعت) بر روى زمين شود. 4️⃣فلسفه تاريخ بازخوانى تاريخ يكى از اصول و در فرهنگ شيعى است. در اين بازخوانى روشن مى‌شود كه پس از هبوط حضرت آدم عليه السلام تنها راه رسيدن به عاقبت خوش زمينى يعنى ، ايمان آوردن و عمل به شريعت است؛ ولى هم‌چنان اين بهشت موعود محقق نشده است. ⁉️بدين جهت اين سؤال پيش مى‌آيد كه چه عامل يا عواملى باعث اين تأخير شده است‌؟ ✔️در پاسخ به اين پرسش بايد گفت كه از ابتداى تاريخ، دو جريان حق و باطل در قالب اراده‌هاى اجتماعى شكل گرفته است. اين اراده‌ها مستقيماً در جريان نقش دارند و مقاطع اصلى تاريخ را رقم زده‌اند. براى فهم بهتر اين مطلب بايد كليدواژه‌هاى زير را از اين منظر بررسى كنيم: : نتيجۀ گرايش اكثريت اراده‌هاى انسانى به سوى باطل : چشم به راهى براى تحقق بهشت موعود زمينى : افزايش گرايش اراده‌ها به جبهۀ باطل و بازتاب پيامدهاى منفى آن بر مُلك و ملكوت : درگيرى نهايى، بزرگ و پايانى اراده‌هاى خير و شر و پيروزى هميشگى اراده‌هاى حق بر اراده‌هاى باطل ✅مطابق اين تحليل، ابليس چون مى‌داند هيچ‌گاه حريف اراده معصوم نمى‌شود - چرا كه او نمود ارادۀ تكوينى و تشريعى خداوند است - سعى مى‌كند با منحرف‌سازى اراده‌هاى انسانى به مقابله با معصوم برود. ✔️بنابراين، در اين ديدگاه به معنى شديدترين هجوم تاريخى ابليس بر جبهه حق با كمك اراده‌هاى انسانى باطل، و هم به معنى واكنش نهايى و به موقع براى نابودى اراده‌هاى ابليسى و آن‌گاه خود ابليس است. @mola_amiralmomenin_as
🔰گزاره‌هاى اعتقادى مباحث مهدوى ✔️باور در بارۀ در بسيارى از موارد با شيعيان مشترك است. از منظر آنان منجى موعود از فرزندان پيامبر صلى الله عليه و آله و از نسل است كه در آخر الزمان قيام، و را بر جهان حاكم خواهد كرد. با توجّه به احاديث فراوان اهل سنّت در اين موضوع، اين باور نيز همانند گزاره‌هاى ديگر دينى،چون موضوعى مسلّم نزد آنان پذيرفته شده است. ✔️با اين حال جايگاه اعتقادى اين موضوع در تفكر اهل سنّت، متفاوت با تفكر شيعى است؛ زيرا با توجّه به عدم اعتقاد قاطبۀ آنان به به منزلۀ منصبى الهى، موضوع از مباحث اعتقادى ويژه محسوب نمى‌شود. از منظر آنان امامت به معناى حكومت بر مردم و جامعه است و منصبى دنيوى محسوب مى‌شود. عدالت‌ورزى زمامداران جامعه امرى شايسته است؛ ولى عدالت‌ورزى شرط‍‌ لازم براى آنان نيست و اصولاً حاكمان و رهبران جامعه،در مقايسه با مردم عادى،ويژگى خاصى ندارند. @mola_amiralmomenin_as
امام باقر عليه السلام : إنَّ أشَدَّ النّاسِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ عَبدٌ وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلى غَيرِهِ حسرت مندترين مردم در روز قيامت ، بنده اى است كه سخن از گويد و با ديگران خلاف آن عمل كند . 📚بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 179 . @mola_amiralmomenin_as
✔️فرق ایثار با استئثار در قرآن کریم واژه در قالب «یوثرون» به کار رفته است. ایثار به معنای مقدم داشتن دیگری بر خود است. در سوره انسان درباره اهل‌بیت(ع) آمده که آنان این گونه بودند. همچنین خداوند انصار را به این صفت در قرآن می‌ستاید. اما به معنای خود را بر دیگران مقدم داشتن است. در فرهنگ‌های عربی آمده است: استاثَر بالشیءِ علی غیرهِ: خَصَّ به نفسهُ و استبدَّ به؛ و الاستئثارُ: الانفرادُ بالشیءِ؛ استئثار به معنای اختصاصی کردن و انحصاری کردن و انفرادی کردن امری یا چیزی است. (لسان العرب، ج1، صص 70-71) ✔️امیرالمومنین علی(ع) بزرگترین آفت جامعه را بویژه در حوزه اقتصادی استئثار می‌داند که در اصطلاح امروزی به ویژه‌خواری و فزون‌خواهی و رانت معروف است. از نظر آن حضرت(ع) استئثار خصوصا در هنگام قدرت و مالکیت انحصاری، خود را بیشتر نشان می‌دهد. ایشان می‌فرماید: «مَن ملَک استاثرَ؛ هر که حاکم شود استیثار و استبداد کند. ( نهج البلاغه، حکمت 160). همچنین آن حضرت(ع) درباره رفتار عثمان در زمامداری می‌فرماید: «و انا جَامعُ لکُم امرهُ، استاثرَ فاساءَ الاثرهَ، و جزعتُم فاساتُم الجَزعَ؛ من پیشامد عثمان را با تعریفی برای شما می‌گویم: او خودکامگی و خودسری پیش گرفت تا آنجا که این امر در او قوی شد و از حد تجاوز کرد، شما هم به هراس آمدید و بی‌تابی کردید و کارتان از حد تجاوز کرد. (نهج البلاغه، کلام 30). این انحصارگرایی و ویژه‌خواری از سوی خویشان و دوستان، درخواست می‌شود و زمامدار باید خیلی مواظب باشد در این دام نیفتد. امام به مالک اشتر می‌نویسد: بپرهیز از امتیازخواهی و اینکه چیزی را به خود مخصوص داری که [بهره] همه مردم در آن یکسان است؛ و از تغافل در آنچه به تو مربوط است و برای همه روشن است، برحذر باش، زیرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسئول و پاسخگوهستی و بزودی پرده از روی کارهایت کنار می‌رود و داد ستمدیده از تو بستانند.(نهج البلاغه، نامه 53) همچنین آن حضرت به مالک اشتر می‌نویسد: برای زمامدار، نزدیکان و خویشاوندانی است که اهل استیثار و برتری جستن و امتیازخواهی و دست‌درازی کردن و در داد و ستد، انصاف را کمتر به کار بستن هستند. پس ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن، از بیخ برکن! و به هیچ یک از اطرافیان و وابستگانت زمینی را به بخشش وامگذار؛ و مبادا در تو طمع کنند که قراردادی به سود ایشان منعقد کنی که مایه زیان سایر مردم باشد، خواه در آبیاری و یا کاری که باید مشترک و با هم به انجام رسانند، به طوری که رنج و هزینه‌های آن را بر دیگران تحمیل کنند، که در این صورت سودش بر آنان است و عیب و ننگش برای تو در دنیا و آخرت.(همان) اسلام با تعلیم و تزکیه بر آن است که دولتمردان صالح تربیت کند تا عدالت را مراعات کنند (حدید، آیه 25) و تا جایی در مکارم اخلاقی پیش روند که نه تنها در قالب بلکه در قالب احسان و اکرام رفتار کنند و به جای اینکه خود را برتری دهند و ویژه خواری و انحصارگرایی و امتیازخواهی داشته باشند، دیگران را بر خود مقدم داشته و ایثارگر شوند. @mola_amiralmomenin_as
♻️اقامه‌ى قسط‍‌ و عدل هدف اصلى از بعثت انبياء دعوت به توحيد و يكتاپرستى است، ولى از آن‌جا كه برپايى ‍‌ و در جوامع بشرى، گذشته از ارزش ذاتى و والايى كه دارد، مقدمه متّصله براى عبوديت و بهترين زمينه دست‌يابى به آن است ، اين امر در قرآن كريم به عنوان يكى ديگر از اهداف بعثت انبياء در آيات چندى (الأعراف/29؛ هود/85) مورد اشاره قرار گرفته و از جمله مى‌فرمايد: (لَقَدْ أَرْسَلْنٰا رُسُلَنٰا بِالْبَيِّنٰاتِ‌ وَ أَنْزَلْنٰا مَعَهُمُ‌ الْكِتٰابَ‌ وَ الْمِيزٰانَ‌ لِيَقُومَ‌ النّٰاسُ‌ بِالْقِسْطِ‍‌ (حدید: 25) يعنى: همانا فرستادگان خود را با نشانه‌هاى روشن و آشكار فرستاديم و كتاب و ميزان را با ايشان نازل كرديم تا مردم به اقامه قسط‍‌ اقدام كنند. امام على عليه السلام نيز گرچه به صراحت در از اين امر به عنوان هدف بعثت انبياء ياد نكرده است، اما با توجه به نسبت عبوديت و عدالت، علاوه بر آن‌كه خداوند را به صفت قسط‍‌ و عدل مى‌ستايد و دادگرى عادل مى‌داند كه در هرآن‌چه حكم رانده، دادگرى كرده است (وَ عَدَلَ‌ فِي كُلِّ‌ مَا قَضَى (نهج‌البلاغه/ خطبه 191)، از خاتم الأنبياء (ص) به عنوان جلوه‌ى عدالت یاد كرده است كه سيره‌ى او ميانه روى در كار و شريعت او راه حق را نمودار، و سخنش جداكننده حق از باطل و داورى او عدالت است، (سِيرَتُهُ‌ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ‌ الرُّشْدُ وَ كَلَامُهُ‌ الْفَصْلُ‌ وَ حُكْمُهُ‌ الْعَدْل (نهج‌البلاغه/ خطبه 94) حق را با برهان آشكار كرد و طغيان را فرونشاند و شوكت گمراهان را درهم كوبيد و زدود (الْخَاتِمِ‌ لِمَا سَبَقَ‌ وَ الْفَاتِحِ‌ لِمَا انْغَلَقَ‌ وَ الْمُعْلِنِ‌ الْحَقَّ‌ بِالْحَقِّ‌ وَ الدَّافِعِ‌ جَيْشَاتِ‌ الْأَبَاطِيلِ‌ وَ الدَّامِغِ‌ صَوْلَاتِ‌ الْأَضَالِيل)(نهج‌البلاغه/ خطبه 72) و چون به مردمان برانگيخته شد، به برخاست و زمينه برپايى مردمان به ‍‌ را فراهم ساخت. 📚کتاب «ارتباط نهج البلاغه با قرآن»؛ نوشته دکتر مجید معارف @mola_amiralmomenin_as
🇮🇷انتظار و انقلاب اسلامي ايران پيروزي انقلاب اسلامي ايران، ثمره نگرش و فهم انقلابي، و مجاهدانه و اصلاح طلبانه از است. دکتر حميد عنايت، يکي از پيشگامان ارائه اين مطلب است که در مواردي مختلف، به آن اشاره کرده و عقيده به را، يکي از عوامل پيروزي انقلاب اسلامي دانسته است: «... دو نظريّه تاريخي [در ميان شيعه ] وجود دارد که به طور بالقوه، زمينه ساز فرضيه انقلاب [ايران] مي تواند باشد: اوّل عقيده به «غيبت» است؛ بر اين اساس که امام دوازدهم، حضرت مهدي (عج)، در سال 893 م غايب شد و در نهايت جهت ايجاد ، در دنيا ظهور خواهد یافت. به طور اصولي، شيعه متوجّه شده است که بين اين دو تاريخ، عدالت واقعي در دنيا وجود ندارد که به طور بالقوّه، نظريه اي انقلابي است. پرفسور حامد الگار ريشه انقلاب اسلامي را به موضوع امامت از ديدگاه شيعه و مسأله غيبت امام زمان (عج) و پيامدهاي سياسي آن متصل مي داند: «... اگر تنها جانشين شرعي پيامبر و تنها دارنده اختيارات و اقتدارات شرعي بعد از پيامبر، در عرصه ظاهري جهان، حضوري نداشته باشد؛ لاجرم هر قدرت دنيوي که ادعاي صلاحيّت و اداره امور را داشته باشد، في حدّ نفسه، نامشروع خواهد بود؛ الاّ اين که بتواند به نحو روشن و غير قابل ترديد، نشان دهد که اقتدارات مزبور را، به نيابت از جانب امام غايب اِعمال مي کند. اين عقيده بسيار مهم، سبب گرديده تا مسلمانان شيعه، در خلال بخش اعظم تاريخ شان، در برابر سلطه و اقتدار سياسي بالفعل موجود، موضع ردّ و نفي داشته باشند... شيعه همواره مخالف نظريّه همسازي و مصالحه با نظام سياسي موجود بوده است. اين مخالفت و معارضه، گاهي نظري بوده و در واقع پيامدهاي عملي آن در مورد ايران تا زمان تحقّق انقلاب اسلامي ايران - که کاري است نهايي و يا منطقي تئوري سياسي شيعه است - هيچ گاه تام و تمام تجلّي نيافته بوده است». گفتني است که باورها و ديدگاه هاي علما و مردم - به خصوص بعد از وقايع مشروطيت - به تدريج به اين سمت پيش مي رفت که سکوت، گوشه نشيني و بي تفاوتي نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي، امري نادرست و غيرقابل پذيرش است و با فلسفه اصلي غيبت، ناسازگار مي باشد. 🇮🇷اين روند، در انقلاب اسلامي سال ايران از پانزدهم خرداد تا دوازدهم بهمن، به نقطه عطف و شکوفايي خودرسيد و نقش مهمّي در جريانات وقايع سياسي به جاي گذاشت. @mola_amiralmomenin_as