#غدیر
🔺 مطابقت مسئلهی غدیر خم با فطرت انسانی
🔹 تمام #معارف اسلامی نقشهای است از ساختار درونی و #فطرت انسان. مثلاً کلاغ، کبوتر، لکلک همگی پرنده میباشند، ولی هرکدام بر طبق نقشهای که خلق شدهاند، #زندگی میکنند که فطرت و غریزهی آنهاست. #انسان هم در فطرت و غریزهی خود این خصلت را دارد که در #صلح و #صفا و #عدالت و رفاه زندگی کند، در تبعیض و #ظلم و #ستم نباشد و این دین است: «فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله»¹
و هیچوقت این فطرت تغییر نمیکند، همانگونه که یک کبوتر و یک کلاغ با هم متفاوتاند و این تفاوت در طول #تاریخ همواره باقی مانده و به هم نخورده است؛ در ساختار وجودی انسان نیز این فطرت و این خواست و تمایل همیشه باقی است و خداوند در کنار این فطرت، #آزادی را به #بشر عطا فرمود که قدر این موضوع را بداند، و از ابتدا برای انسان #پیامبران و #اوصیاء آنان را قرار داد، ولی مردم در اثر وسوسههای #شیطان که در ابتدا تهدید نموده بود که همهی #بشریت را شیطانی نموده و آنها را از #انسانیت دور میسازد، به تبعیت از #غرائز_حیوانی و #نفس_اماره شیطانی پرداخته و این رفاه و صلاح را نخواستند و به زورگویی و تصرف اموال دیگران و تجاوز به نوامیس انسانها پرداختند و در زمان هر پیامبر و یا #وصی او، این مناقشه و #جنگ و جدال را به راه انداختند و #انبیاء را که در این راه زحمت بسیار کشیده، کشتند! تا نوبت به حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) رسید. ایشان خانهی #کعبه را بنا نهاده و #مردم را به فطرت خود فراخواند. ولی باز مردم از او فاصله گرفتند و به #بت_پرستی روی آوردند تا به زمان #اسلام رسید. #پیامبر اسلام نیز این بساط ابراهیمی را دوباره بنا نهاد و به دلیل آنکه عمر شریف ایشان کم بود، برای جلوگیری از به هم خوردن این بنا پس از خود، جریان #غدیر را بنا نهاد و حضرت #علی (علیهالسلام) که فطرت الهی در تمام وجود ایشان رخنه نموده و همانند خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) جایی برای #نفس ایشان باقی نمانده بود، را به جانشینی خود انتخاب فرمودند.
لذا عید غدیر مانند عید #قربان و عید #مبعث و اعیاد سایر پیامبران، همه مربوط به مسئلهی صلح و #عدالت و #خداپرستی است و مربوط به این آیه: «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لاتَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون» میشود. یعنی خود را مقابل دین نگهدار و به آن پشت نکن. هیچوقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه قرار بده و بر اساس آن حرکت و زندگی کن. #دین_حنیف همان مهندسی و طرز ساخت بشر توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونهی آن وجود دارد که تا حدودی بیان شد تا زمان حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و آن حضرت در آخر عمر شریفشان، مسئلهی #غدیر را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود، ولی از همان زمان از خود #مدینه صدای مخالفت برخواست و منافقینی که در #دل خود، #حب_ریاست داشته و منتظر بودند تا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالیکه هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده بود، با عجله در #سقیفه (محلی برای سخنرانی مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانهی آنکه #مشرکین، مدینه را میگیرند و دین از دست میرود، جریان #غدیر را فراموش نموده و به تعیین #جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود #خلیفه تعیین نمودند!. بنابراین آنچه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور اسلام میگذرد بر مسلمانان پیش آمده، نتیجهی سقیفه است؛ تمام کشتارها و بیماریها و سختیها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد و #ظهور هم دنبالهی همان مطلب است.
#مرحوم_امام در شرح حدیث یازدهم کتاب #اربعین میفرمایند:
معارف اسلامی از قبیل #توحید و #نبوت و #امامت و #عدل و #قیامت دانستن و معتقد بودن، تخمهایی است که در درون بوستان انسان کاشته شده و سرانجام به نفع آن دنیا منقلب میشود و خوشا به حال افرادی که قبل از ظهور حضرت، مقدمات لازم را فراهم نموده و این مسائل را با #مشورت با #خانواده و #اجتماع خود و عاقلانه گسترش داده و با حفظ #اتحاد مانع شوند که شیاطین #وهابی ها و دیگران این اعتقادات را از بین ببرند که همهی این #اعتقادات نتیجهی امامت در #غدیر است.
انشاءالله خداوند این عید را بر همه مبارک گرداند و به #رهبر معظم انقلاب و مملکت اسلامی و سایر رهبران ممالک اسلامی طول عمر دهد که دورهی ظهور را ببینند و ما و همهی آنها تا دم #مرگ به این اعتقاد وفادار و پایدار بمانیم.
وصلیالله علی محمد وآله الطاهرين
۸۷٫۹٫۲۱
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
________
۱) [ #روم :۳۰]
@seyedololama
🏴 نمونهای از کرامات امام سجاد علیهالسلام
🔺 یکی از جریانهایی که میتواند ما را با معنای #بندگی آشنا کند، این است که نوشتهاند در #تاریخ که سالی در #مکه معظمه خشکسالی شد. بزرگان و برخی از #عباد و #زهاد که شناخته شده بودند برای طلب باران بیرون آمدند و اظهار آن بندگیهایی که خودشان داشتند را انجام دادند، اما همانطور آسمان صاف بود و خبری از ابر و خبری از باران نشد. در این موقع حضرت #سجاد علیهالسلام که لابدّ آنها، او را نمیشناختند، میآمدند که به قصد #حج از آنجا عبور کنند، میبینند عدهای اینجا جمع شدهاند. شاید میپرسند که اینجا چه خبر است؟ عرض میکنند که اینها بزرگان و عباد معاصرند و برای طلب باران آمدهاند. گویا نوشتهاند که حضرت جلو آمد و فرمود که اگر شما مورد #عنایت خدا بودید چرا به شما پاسخ نمیدهد؟!
آنها که ایشان را نمیشناختند، عرض کردند: ای جوان از ماست بندگی، ما نمیدانیم!.
حضرت فرمود: کنار بروید. بعد دستش را شاید به آسمان بلند کرد یا عرض حاجتی کرد یا سجدهای کرد باران شروع به باریدن کرد.
بعد مرحوم صاحب #مفاتیح_الجنان که این جریان را در #منتهی_الآمال نوشته میفرماید: این که عجیب نیست. یکی از غلامهای این بزرگوار چنین جریانی پیدا کرد و آن این بود که نوشتهاند که در سالی خشکسالی شد. آن راوی میگوید که من دیدم هر چه مردم آمدند و #تضرع کردند، هیچ خبری نیست. چشمم به #غلام سیاهی افتاد که آمد در کنار #مردم و به یک بلندی رفت و رو به آسمان صحبت میکرد؛ چند کلمهای هنوز تمام نشده، دیدیم در فضا تغییر حال پیدا شد و باران شروع شد. او هم #تشکری کرد و برگشت. این شخص میگوید من دنبالش کردم ببینم به کجا میرود. دیدم به خانه حضرت سجاد (علیهالسلام) وارد شد. بعد من چون با آن حضرت آشنایی داشتم، مرید این غلام شدم. به خدمت حضرت رفتم به سلام و علیک و احوالپرسی و بعد فرمود: برای چه آمدهای؟ عرض کردم که یکی از غلامانی که در این منزل هستند را من از شما میخواهم بخرم. حضرت دستور داد که مدیر آن غلامان، آنها را به صف کند و هر کدامی که ایشان میخواهد، او را انتخاب کند. میگوید: من هر چه نگاه کردم دیدم هیچکدام از اینها نیستند. عرض کردم کسی دیگر هست؟ گفتند: بله. یک نفر هست که متصدی چهارپایان است و در طویله کار میکند. او را آوردند، دیدم همان است!. آقا رو کرد به آن غلام و فرمود که بعد از این در اختیار این شخص هستی. او رو کرد به من گفت که چه باعث شد که میخواهی من را از آقای خودم جدا کنی؟ من عرض کردم که من غرضی ندارم، من میخواهم بندگی شما را بکنم. من فهمیدم که شما چه مقامی پیش خدا دارید.
تا این را گفتم سرش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا سرّی بین من و تو بود، آن هم فاش شد. من دیگر #زندگی را نمیخواهم!.
این شخص میگوید من از این وضع پشیمان شدم؛ گفتم: نمیخواهم و برگشتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که فرستادهی حضرت آمد، گفت: برای تشییع جنازهی رفیقت اگر میخواهی بیا!.
کسی که غلامان #تربیت شدهی او، چهارپاداران طویلهی خانهی او به این #مقام میرسند، چه وضعی دارد؟ این بندگی یعنی چه؟
#روحانیت معنایش این است. #اسلام برای این آمده است؛ «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»¹؛ #انسان این است. #مرحوم_امام هم در اول #اربعین میفرماید: «بدان که انسان اعجوبهای است.»²
انسان یک چیز عجیبی است، یک چیز شگفتی است.
ای #جوان قدر خودت را بدان. خودت را به چیزی مصالحه نکن. یعنی در دلت هیچ نقشهای نریز؛ من میخواهم چه بشوم و میخواهم به کجا برسم. فقط بگو من میخواهم #شیعه #سیدالساجدین باشم.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
___________
۱) [ #بحارالانوار ج ۱۶ ص ۲۱۰]
۲) [ #اربعین ح۱ص۵]
@seyedololama
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین
🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهلبيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض»
#قرآن و #عترت؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند.
بعد از رحلت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) عترت این وظیفهی خودش را نشان داد. حضرت #زهرا سلاماللهعلیها و حضرت #علی علیهالسلام تا توانستند به #وظیفه خود #عمل کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس #زینب کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد.
#شیخ_مفید میگوید: عیال #حسین علیهالسلام را نزد #ابن_زیاد علیهاللعنة آوردند.
حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همهی #مسلمانان میدانند. #تاریخ این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای #نجات بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز #صلح و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از #دنیا رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در #کوفه؛ همان کوفهای که #امیرالمؤمنین حاکمش بوده به نام #اسیر وارد کردهاند در مجلس ابن زیاد!. ابن زیاد چه کسی است؟ #انسان باید بیان کند و نسبش را بگوید.
در تاریخ #طبری آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی #فکر کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنهای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامههای کهنه بودند. کنیزها آمدند اطرافشان نشستند.
ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زنها گفت: زینب دختر #فاطمه بنت رسولالله است.
ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ #بشر چه بشری است؟ چقدر زحمت و #اصلاحات و #همت میخواهد؟!
ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه #امت و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغگو هستید!. #دروغ شما به چه روشن شد؟ به اینکه نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که اینها در راه بین #مدینه و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار میتوانستند بکنند؟! -همه میدانند که کاری نمیتوانستند انجام دهند- که تو میگویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوایتان کرد.
اینها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟!
ولی این بانوی #اسلام پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلیالله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای #ادیان نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در #جهل و #غفلت و #ضلالت غرقاند، کنار میگذاریم. ما پاکیم و ما در بین آنها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای #فاسق است. قبلاً قسمتهایی از مقدمهی کتاب مرحوم #مشکینی را خواندیم. مرحوم مشکینی میفرماید من کتابی برای شما نوشتم و #واجبات و #محرمات شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق میشوید.
میفرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و #گناهکار است که خدایش را #معصیت میکند و دروغ برای فاجر و بیپروا و بیتقواست و ما از اینها به دور هستیم. غیر ما دروغگو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای اینکه خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شدهایم که #انبیاء و ادیان سندیت پیدا کنند. #مقام ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای اینکه غیر از ما هر که با ما #دشمن است، فاسق، فاجر، گنهکار، روسیاه و ناپاک است.
این ملعون گفت: کار خدا را با #اهلبیت خود چگونه دیدی؟! ببینید میخواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطهشناس است. #مغلطه میکند خدا با شما چنین کرد! خدایی که میگویید ما را مطهر کرد.
فرمود اینها که تو میگویی به سرشان چه آمد، اینها #شهادت بود. اینها شهادت را خواسته بودند و نصیبشان شد. سوی آرامگاه خود شتافتند. یا به روایت #سید_بن_طاوس: جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و اینها جمع فرماید و با آنها محاجّه و خصومتخواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی #حق است و چه کسی #باطل است پسر مرجانه! (اسم مادرش #مرجانه بود و به کارهای ضد #عفت معروف بود)
۱۵ #رجب المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 نامهی حضرت امیرالمؤمنین مولا #علی علیهالسلام به امام #حسن مجتبی علیهالسلام: «أَی بُنَی، إِنِّی وَإِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِی، فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ، فَكَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ، وَسِرْتُ فِی آثَارِهِمْ، حَتَّی عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ؛ بَلْ كَأَنِّی بِمَا انْتَهَی إِلَی مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَی آخِرِهِمْ، فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِكَ مِنْ كَدَرِهِ، وَنَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ...»¹
🔹 سهولت #اصلاح بشریت به شرط اینکه...
🔸 استفاده از #تاریخ با #تأمل و #تفکر
🔺 پایهگذاری #آموزش_و_پرورش در زمان #پهلوی اول به دستور #استعمار
۹۲٫۵٫۳۱
☑️ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
____________
۱) [ #نهج_البلاغه نامه۳۱]
@seyedololama
🔺 امتحان و آزمایش مومنان
🔹 در حدیث پانزدهم کتاب شریف #اربعین¹ وارد شده: «عَن اَبیعبدِالله علیهالسلام، قالَ اِنَّ فی کِتابِ علیٍّ، علیهالسلام»، حضرت نباید مدرک نشان دهد، ولی از بسکه مطالب مهم است میفرماید: در کتاب حضرت #علی (علیهالسلام)، مثلاً به خط حضرت علی (علیهالسلام)، این مطلب را من برای شما دارم میگویم.
«أنّ أشدّ النّاس بلاء النّبیّون»؛ سختترین و مشکلترین #بلا در #دنیا مال #پیامبران است، «ثُمَّ الوَصیّون»؛ مال #اوصیا و #ائمه، بعد از آنهاست. «ثُمَّ الامثَلُ فَالاَمثَلُ»؛ بعد از پیامبران و اوصیا، مشکلترین برنامهها و پیشآمدها و بلاها و #خطرها متوجه آنی استکه به این خانواده، به این بزرگان نزدیکتر باشد؛ اخلاقاً، علماً، اعتقاداً شبیهتر باشد، آنوقت درجات شروع میشود. دیگر درجه همینطور پایین میآید، درجهدرجه تا به ماها میرسد. هر کسی مطابق آن #فهم و #شعور و #عقل و #اخلاق خود، امتحان دارد.
«و اِنَّما یُبتَلَی المؤمِنُ عَلی قَدرِ الاَعمالِ الحَسَنهِ»؛ هر کسیکه کار میکند و آذوقه برای #قیامت خود تهیه میکند، در این دنیا، و اهل #اعتقادات است، به همان مقدار #امتحان هم برایش نوشته میشود. خب معلوم است دیگر هر کلاسی یک امتحان خاص خودش را دارد. ممکن است صد هزار نفر توی یک شهر باشند و صد هزار گونه هم امتحان جورواجور برایشان پیش بیاید.
«فَمَن صَحَّ دینُهُ»؛ اینها همه در کتاب حضرت علی است و #شیعه علی (علیهالسلام) باید اینها را حفظ بکند.
«فَمَن صَحَّ دینُهُ و حَسُنَ عَمَلُه»؛ هر کسیکه دینش، #دین صحیح و راستین باشد، نه دین دستخورده و نیمخورده و ناتمام و نیمهکاره و نیمبند و اینجور چیزها. «فَمَن صَحَّ دینُهُ و حَسُنَ عَمَلُهُ، إشتَرَّ بَلاءُهُ»؛ پیشآمدهای ناگوارتری برایش پیش میآید. خب اینها چرا آخر پیش میآید، اینها فلسفهاش چیست؟ مثلاً دین بلاست؟ میفرمایند: «و ذلک أنَّ الله تَعالی لَم یَجعَلِ الدُّنیا ثَواباً لِمُؤمِنٍ و لا عُقوبَةً لِکافِرٍ»؛ فلسفهاش این است: این دنیا فقط جای امتحان است و چیز دیگری نیست. اینجا #زندگی نمیشود کرد. اینکه #وجدان و #فطرت ما راحتطلب و خوشی و عیش و نوشطلب است، درست است، اینها جزء وجود ماست، اما جایگاهش کجاست؟ این دنیا جایگاهش نیست؛ مگر ما در رحم مادر، یک زندگی نداشتیم، نُه ماه ما آنجا زندگی کردیم. آیا آنجا، جای این حرفها بود؟ آنجا میشد ساختمان ساخت؟ یا اینکه میشد ماشینِ سواری آنجا آدم پیدا کنه؟ آنجا جای این حرفها نبود؟ دنیا هم همینجور است. دنیایی که #کربلا دارد، دنیایی که #عاشورا دارد، دنیایی که دندان #پیامبر شکستن و پیشانی آن حضرت را جراحت زدن دارد، این دنیا هم مثل دنیای رَحِم میماند. هیچ، جای راحتی نیست. انبیاء را شما یکییکی نگاه کنید. بپرسید از آن #تاریخ هایی که اینها را معرفی میکند، زندگیهایشان را بیان می کند: آیا حضرت #موسی راحت بود؟ آیا حضرت #عیسی راحت بود؟ آیا حضرت #ابراهیم راحت بود؟ آیا حضرت #نوح (علیهمالسلام) راحت بود؟ جریانات چند نفر از همین بزرگان را در این سورهی #عنکبوت بیان میکند. پس فلسفهاش این است که دنیا برای راحتی خلق نشده است. نه #مجازات دادن #کافران در اینجا میشود و نه #پاداش دادن #نیکوکاران در اینجاست. هیچ کدامش نیست.
۸۵٫۷٫۹
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
____________
۱) [ #اربعین ص ۲۳۵]
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار #مسلمان یا بیشتر، در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد؛ این یک مطلب است که گفت: این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، تاجر باشد، زارع باشد، صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده.
و مطلب دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک حزب مهم یا یک مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شد که بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیلات هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند، روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید مدرک باشد، مدرک دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
⚫️ شهادت جناب حمزه علیهالسلام؛ (۱۵ #شوال المکرم ۳ ق)
🔹 #حمزه سیدالشهداء از اولین سادات رهبر #شهدای اسلام است.
ما از ایشان چه میشناسیم؟! بنده چه میشناسم؟!
باید بروم #تاریخ اول اسلام را پیدا بکنم و #عشق پیدا کنم؛ ببینم این بزرگواران در راه چه جان باختند؟
آن زن بدکاره و آلوده ( #هند جگر خوار) وارد قتلهگاه شد. تشنهی خون بود! جگر این بزرگوار را شکافت! جگرش را در آورد که بخورد!.
چرا اینجور شد؟ چرا #انسان اینجور میشود؟ اینها #خطر ماست! ما هم ممکن است اینگونه بشویم؛ یکوقت #محصّل باشیم، یکوقت #طلبه باشیم، #عمامهای باشیم، یکوقت هم دستمان به خون یک بیگناه آلوده شود!.
اینها همه باعث میشود که انسان، نفس کشیدنش هم روی حساب باشد. حرف زدنش هم حساب داشته باشد. درس خواندنش، درس، و گفتنش هم با بیداری باشد.
۸۸٫۷٫۵
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار #مسلمان یا بیشتر، در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد؛ این یک مطلب است که گفت: این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، تاجر باشد، زارع باشد، صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده.
و مطلب دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک حزب مهم یا یک مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شد که بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیلات هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند، روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید مدرک باشد، مدرک دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 نمونهای از کرامات امام سجاد علیهالسلام
🔺 یکی از جریانهایی که میتواند ما را با معنای #بندگی آشنا کند، این است که نوشتهاند در #تاریخ که سالی در #مکه معظمه خشکسالی شد. بزرگان و برخی از #عباد و #زهاد که شناخته شده بودند برای طلب باران بیرون آمدند و اظهار آن بندگیهایی که خودشان داشتند را انجام دادند، اما همانطور آسمان صاف بود و خبری از ابر و خبری از باران نشد. در این موقع حضرت #سجاد علیهالسلام که لابدّ آنها، او را نمیشناختند، میآمدند که به قصد #حج از آنجا عبور کنند، میبینند عدهای اینجا جمع شدهاند. شاید میپرسند که اینجا چه خبر است؟ عرض میکنند که اینها بزرگان و عباد معاصرند و برای طلب باران آمدهاند. گویا نوشتهاند که حضرت جلو آمد و فرمود که اگر شما مورد #عنایت خدا بودید چرا به شما پاسخ نمیدهد؟!
آنها که ایشان را نمیشناختند، عرض کردند: ای جوان از ماست بندگی، ما نمیدانیم!.
حضرت فرمود: کنار بروید. بعد دستش را شاید به آسمان بلند کرد یا عرض حاجتی کرد یا سجدهای کرد باران شروع به باریدن کرد.
بعد مرحوم صاحب #مفاتیح_الجنان که این جریان را در #منتهی_الآمال نوشته میفرماید: این که عجیب نیست. یکی از غلامهای این بزرگوار چنین جریانی پیدا کرد و آن این بود که نوشتهاند که در سالی خشکسالی شد. آن راوی میگوید که من دیدم هر چه مردم آمدند و #تضرع کردند، هیچ خبری نیست. چشمم به #غلام سیاهی افتاد که آمد در کنار #مردم و به یک بلندی رفت و رو به آسمان صحبت میکرد؛ چند کلمهای هنوز تمام نشده، دیدیم در فضا تغییر حال پیدا شد و باران شروع شد. او هم #تشکری کرد و برگشت. این شخص میگوید من دنبالش کردم ببینم به کجا میرود. دیدم به خانه حضرت سجاد (علیهالسلام) وارد شد. بعد من چون با آن حضرت آشنایی داشتم، مرید این غلام شدم. به خدمت حضرت رفتم به سلام و علیک و احوالپرسی و بعد فرمود: برای چه آمدهای؟ عرض کردم که یکی از غلامانی که در این منزل هستند را من از شما میخواهم بخرم. حضرت دستور داد که مدیر آن غلامان، آنها را به صف کند و هر کدامی که ایشان میخواهد، او را انتخاب کند. میگوید: من هر چه نگاه کردم دیدم هیچکدام از اینها نیستند. عرض کردم کسی دیگر هست؟ گفتند: بله. یک نفر هست که متصدی چهارپایان است و در طویله کار میکند. او را آوردند، دیدم همان است!. آقا رو کرد به آن غلام و فرمود که بعد از این در اختیار این شخص هستی. او رو کرد به من گفت که چه باعث شد که میخواهی من را از آقای خودم جدا کنی؟ من عرض کردم که من غرضی ندارم، من میخواهم بندگی شما را بکنم. من فهمیدم که شما چه مقامی پیش خدا دارید.
تا این را گفتم سرش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا سرّی بین من و تو بود، آن هم فاش شد. من دیگر #زندگی را نمیخواهم!.
این شخص میگوید من از این وضع پشیمان شدم؛ گفتم: نمیخواهم و برگشتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که فرستادهی حضرت آمد، گفت: برای تشییع جنازهی رفیقت اگر میخواهی بیا!.
کسی که غلامان #تربیت شدهی او، چهارپاداران طویلهی خانهی او به این #مقام میرسند، چه وضعی دارد؟ این بندگی یعنی چه؟
#روحانیت معنایش این است. #اسلام برای این آمده است؛ «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»¹؛ #انسان این است. #مرحوم_امام هم در اول #اربعین میفرماید: «بدان که انسان اعجوبهای است.»²
انسان یک چیز عجیبی است، یک چیز شگفتی است.
ای #جوان قدر خودت را بدان. خودت را به چیزی مصالحه نکن. یعنی در دلت هیچ نقشهای نریز؛ من میخواهم چه بشوم و میخواهم به کجا برسم. فقط بگو من میخواهم #شیعه #سیدالساجدین باشم.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
___________
۱) [ #بحارالانوار ج ۱۶ ص ۲۱۰]
۲) [ #اربعین ح۱ص۵]
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار یا بیشتر #مسلمان در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، #تاجر باشد، #زارع باشد، #صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک #حزب مهم یا یک #مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ #دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیل هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین #تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید #مدرک باشد، مدرک #دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی #وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی #اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮا ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ، ﻣؤسس ﺣﻮﺯه
🔹 برادران حوزوی! ما آمدهایم یک همچین رشتهای را انتخاب کنیم: سوختن و روشنایی دادن، نه حقوق کافی گرفتن و خانه و ماشین مجلّل داشتن!.
ترویج #دین به آسانی ممکن نیست. باید با #ریاضت باشد. زیرا ما در #حوزهای وارد شدهایم که مؤسس آن #زهرای مرضیه (علیهاالسلام) میباشد. از این جهت باید در #تاریخ زهرای مرضیه، حضرت #مجتبی، حضرت #اباعبدالله (علیهمالسلام) خیلی #فکر شود. اینها از #کفایه و #مکاسب خیلی مهمتر است و گفتگو و فکر کردن و نوشتن میخواهد.
شاهدی گفت به شمعی کامشب
در و دیوار مزیَّن کردم
شمع خندید که بس تیره شدم
تا زتاریکیات ایمن کردم
پی پیوند گُهَرهای تو بس
گُهَر اشک به دامن کردم
خرمن عمر من ار سوخته شد
حاصل شوق تو خرمن کردم
( #پروین_اعتصامی )
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیدالعلماء
📆 پیرامون خدمات مرحوم آیت الله سید عبدالحسین #شرفالدین عاملی؛ (۸ #جمادی_الثانی سال ۱۳۷۷ق)
🔹تقریباً میشود گفت که مرحوم سید شرفالدین اول #مبلغ و #مجاهد زمان ما بود.
۸۰٫۲٫۲۶
🔹مرحوم سید شرفالدین از #علمای بزرگ ما بودند که در حدود ۵۰-۶۰ سال پیش فوت کردند. ایشان در #لبنان از #مراجع بزرگوار بود. ایشان رسالهای نوشت به نام #ابوهریره که از کتب #تاریخ خود #مسلمین وضع این را روشن کند که ای برادران ما -که در خود #اسلام با هم برادریم- باید همگی مطالب #علمی را به طور دقیق بررسی کنیم. یکی از مطالب علمی این است که وضع #صحابه چگونه بود؟ کدام #راستگو بوده؟ کدام #دروغگو بوده؟ حرف کدام را میشود قبول کرد؟ کدام را قبول نکرد؟ اینها جزء #دین است. ایشان این کار را کرد و کتابی به نام همین ابوهریره نوشته و به قدری مؤثر شده که برخی علمای #شام و جاهای دیگر #شیعه شدند؛ وقتی دیدند همچین آدمی مرجع #حدیثی آنها بوده و خجالت کشیدند و خود آن علما هم کتابی بر ردّ همین ابوهریره نوشتند.
۸۲٫۱۱٫۶
🔹سید عبدالحسین شرفالدین در حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در لبنان و #سوریه و آنجاها #قیام کرد و اقدامات مهمی انجام داد و از طرف دولت #فرانسه هم تبعید شد و به زحمت افتاد. از طرف بعضی از اشرار #عرب هم مورد تعرض قرار گرفت. با همهی اینها یک چراغی روشن کرد که هنوز هم تابش آن به وسیلهی این کتاب شریف #المراجعات در دنیای #اسلام برجاست. کتاب شریف مراجعات مورد پسند #مرحوم_امام هم واقع شد و ایشان در نوشتههای خودشان -مخصوصاً در آن کتابی که بر رد وهابیت نوشتند [ #کشف_اسرار ]- اشاره کردند که مرحوم شرفالدین، علامهی بزرگوار، این مسائل #شیعه و #سنی را به بهترین صورت حل کرده و کتاب مراجعات یکی از منابع و گنجینههایی است برای گروه شیعه و مسلمین و حل مشکلات شیعه و سنی.
۹۴٫۳٫۲۸
🔹مرحوم آسید شرفالدین لبنانی که ناظر به اختلافات شیعه و سنی بود، ایشان به #مصر رفتند و با رئیس #الازهر آن وقت که شیخ #سلیم نام داشت، قرار گذاشتند که این مطالب را با سؤال و جواب مطرح کنند که #تسنن چه میگوید و #تشیع چه میگوید. بدون اینکه به هم پرخاشی داشته باشند فقط با قلم و #استدلال. نتیجهی کار وی کتاب المراجعات شد که باید انشاءالله همگی داشته باشند و بعضی کتابهای دیگر هم ایشان نوشت که همگی مفید بود. آقای #واعظ_خراسانی نوشته است که روی میز مرحوم آیت الله #بروجردی کتابهای صاحب مراجعات، مرحوم آسید شرفالدین بود. امام هم از علامه سید شرفالدین خیلی تجلیل کرده و در بعضی نوشتههایش فرمدند: سخنان ایشان هم خیلی مستدل و خیلی خوب است.
۹۳٫۲٫۲۵
🔹بعضیها هستند نه کتاب نوشتهاند، نه معروفاند و نه کسی آنها را میشناسد. اما خدا به آنها #فهم و #شعور داده، نور #ولایت داده. آنها کسانی هستند که یک دوره #الغدیر آیت الله #امینی را زیرورو کردهاند. یک دوره کتابهای سید شرفالدین موسوی را زیرورو کردهاند، با این کتابها آشنایند و مشکلات را میتوانند حل کنند.
۹۳٫۱۰٫۲
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 سالروز فتح قلعهی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام؛ ( ۲۴ #رجب ۷ هق)
🔹 در یکی از جنگها بعضیها برای کسب افتخار، پرچم #اسلام را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه #شهید شدند و نه کسی را به #جهنم فرستادند. فقط تنها شخصی که #پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی میدهم که خدا و #رسول را #دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.
معلوم میشود #محبت در دلها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، #عشق به امور #مذهبی و دینی در #دل ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت #قلبی برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط #امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطهی محبت به خدا و پیامبر، #احکام دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست میدارند، فردا من پرچم را به او میدهم. بعضیها #فکر کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت #علی (علیهالسلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به #جنگ میرود، یا جسدش را از راه #شهادت نشان میدهد یا از بین بردن #دشمن را. هیچوقت خسته نمیشود، هیچوقت از شهادت نمیترسد؛ فلذا #نفاق یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صفها خارج!، #حضور ندارد؛ حضور #عبادی و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند.
۹۵.۹.۱۱
@seyedololama
🔹حضرت علی علیهالسلام وقتی درب #خیبر را میکند یا یک کار مهمی انجام میدهد، میفرماید #خیال نکنید من بهخاطر اینکه علی پسر ابوطالب، زاییده شدهی فلانجا هستم از مادرم، من همهی این کارها را میکنم، نه!. من به #قوت_ربانی این کارها را کردم. یعنی من مظهر #ربانی میشوم. مظهر الله میشوم و کار میکنم. آن موقع میگوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او میگویند: #ید_الله الباسطة و یا #عین_الله الناظرة.
۸۰٫۱۰٫۱۷
@seyedololama
🔹 #تفویض در ریز و درشت باطل است، ولی اگر #قیومیت در کار بیاید و #تفویض خداوند به معنای #ید_الله مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در اینجا میگویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با #قدرت الاهی است در این شخص فلذا حضرت #علی علیهالسلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ #بحارالانوار ج۵۸ص۴۷]
۸۱٫۴٫۳۰
@seyedololama
🔹 خیبر که یک قلعهی محکمی بود از #یهود عهدشکنِ فریبکارِ #دشمن که در محاصرهی سپاه #اسلام قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ میکردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که میخواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. #سرّ او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و #پیامبر را #دوست دارد. این به طور کنایه در #تاریخ ماند که کسیکه خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبههای وارد میشود یا #شهید میشود و یا #فتح میکند. چون میخواهد خدمت کند، #محبت کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به #شهادت میرساند یا به #فتح. حضرت به طور کنایه و رمز اینکه چرا اینها برگشتند را بیان کرد که اینها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوستدار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالیقدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر میکردند آیا به آنها داده میشود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیهالسلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همینجا یکی از #معجزات پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند.
۹۴٫۷٫۱۶
✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 السلام علیک یا ابا ابراهیم یا موسی بن جعفر و رحمة الله و برکاته
🔺 ما در #تاريخ کسی را پيدا نمیکنیم كه طرز #فكر حضرت #موسی_بن_جعفر علیهالسلام را داشته باشد كه به زندان افتاده باشد، از خانوادهاش دور شده باشد و حتی تحت شكنجه قرار گرفته باشد و خدا را به خاطر اين نعمت #شكر كرده باشد!.
«كانَ يَشكُرُ اللهَ تَعالَی عَلَی مَا أعطَاه لَه مِن نِعمةِ التَّفَرُّغ لِلعبادَةِ!»
اين عبادتهايی كه در #مسجد، #حج و ... میکنیم به نظر #عارف اموری نسبتاً سطحی میآید. عارف از اين هم میخواهد دقيقتر باشد.
آن چه وقتی است؟ آن وقتی است كه در سياه چال زندان هم به ياد خدا باشد!. آنجا است كه حتی فكر اینکه من خانه دارم، همسر دارم، بچه دارم و ... اصلاً نيست. خودش هست و مقام #رحمت_الهی كه در دلش درخشندگی دارد و سرتاسر وجودش را گرفته است!.
ابن صبّاغ مالكی از علمای اهل تسنن در كتاب «فصول المهمة» نقل میکند: يكی از جاسوسان دولتی و درباری كه مأمور بود وضع آن حضرت را اطلاع بدهد اين طور اطلاع داد و گفت: من شنيدم كه او با خدا #مناجات میکند و میگوید:
«اللّهُمَّ إنَّكَ تَعلَمُ أنِّی كُنتُ أسئَلُكَ أنْ تُفرغَنی لِعِبادَتِكَ»؛ خدايا تو میدانی كه يكی از خواستههای من اين بود كه تمام دل و وجودم در #عبادت تو قرار بگيرد؛ «فَقَد فَعَلتَ»؛ الآن كه وارد سياه چال شدهام همان است كه میخواستم! «فَلَكَ الْحَمدُ»؛ پس من از تو تشكر میکنم كه دعای مرا مستجاب كردی!.
نقل شده است كه حضرت #موسی_بن_جعفر (علیهالسلام) در ابتدای شب وارد #مسجد پيامبر شدند و به #سجده افتادند. شنيده شد كه عرض میکنند:
«عَظُمَ الذَّنبُ مِن عَبدِكَ»؛ #گناه من در درگاه تو خيلی بزرگ است!. «فَليَحسُن العَفوُ مِن عِندِكَ»؛ كاری كن كه #عفو تو آن را در بر بگيرد. «يا أهلَ التَّقوی وَ يا أهلَ الْمَغفِرةِ»؛ ای خدايی كه اهل تقوی و مغفرت هستی.
«فَجَعَلَ يُرَدِّدُها حتَّي أصبَحَ»؛ اين #ذكر را آنقدر گفتند تا اینکه #اذان صبح شد!.
اگر اين ذكر يك سال هم طول میكشيد ايشان اصلاً خسته نمیشدند؛ چون در يك عرش و مقامی قرار گرفتهاند كه حتی فرشتگان هم به آنجا راه ندارند!.
اینها حالات انسانی است. #دنيا برای چنين انسانهايی آفريده شده است.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
اگر ما بخواهیم با #بندگی خدا آشنا بشویم، باید رسالهی عمل #سیدالساجدین، دعای سیدالساجدین، حج و روزه و نماز سیدالساجدین در برنامهی کلاسی بیاید؛ آنوقت برای #انسان بیان میکنند که خداوند من و شما را برای بندگی آفریده. چون از بندگی بالاتر در عالم #خلقت و در #ممکنات مقامی پیدا نمیشود.
یک #مقام هست و آن مقام #ربوبی است، جدای از آن دیگر بندگی است.
بندگی برای چیست؟ برای چی نمیخواهد! اصلاً معنای خلقت، بندگی است. ما که خدا نبودهایم و نمیشویم، چه میتوانیم بشویم؟ #بنده.
پیشوای این بندگی، گوینده و پیامآورش #زین_العابدین علیهالسلام است. باید #فرهنگ ها، #تمدن ها، #حوزه ها، #دانشگاه ها از این مسائل نسخهبرداری کنند، به جوانها و نسل #جوان برنامه بدهند و بگویند که ما در این #دنیا به جز این، نقشهای نداریم، هر چه هست این است، هر چه هست بندگی است و شاخص بندگی که معرِّف بندگی است، رفتار و کردار این بزرگان است.
یکی از جریانهایی که میتواند ما را با معنای بندگی آشنا کند این است که نوشتهاند در #تاریخ که سالی در #مکه معظمه #خشکسالی شد. برخی از بزرگان و #عباد و #زهاد که شناخته شده بودند، برای طلب باران بیرون آمدند و اظهار آن بندگیهایی که خودشان داشتند را انجام دادند، اما همانطور آسمان صاف بود و خبری از ابر و خبری از باران نشد.
در این موقع حضرت #سجاد علیهالسلام که لابدّ آنها او را نمیشناختند، میآیند به قصد حج از آنجا عبور میکنند؛ میبینند عدهای اینجا جمع شدهاند. شاید میپرسند که اینجا چه خبر است؟ عرض میکنند که اینها بزرگان و عبّادِ معاصرند و برای طلب #باران آمدهاند.
گویا نوشتهاند که حضرت جلو آمد و فرمود که اگر شما مورد #عنایت خدا بودید، چرا به شما پاسخ نمیدهد؟!
آنها که ایشان را نمیشناختند عرض کردند: ای جوان از ماست بندگی، ما نمیدانیم!.
حضرت فرمود: کنار بروید. بعد دستش را شاید به آسمان بلند کرد یا عرض حاجتی کرد یا سجدهای کرد؛ باران شروع به باریدن کرد.
بعد مرحوم صاحب #مفاتیح_الجنان که این را در #منتهی_الآمال نوشته میفرماید: اینکه عجیب نیست.
یکی از غلامهای این بزرگوار چنین جریانی پیدا کرد و آن این بود که نوشتهاند که در سالی خشکسالی شد. آن راوی میگوید که من دیدم هر چه #مردم آمدند و #تضرع کردند، هیچ خبری نیست. چشمم به #غلام سیاهی افتاد که آمد در کنار مردم به یک بلندی رفت رو به آسمان صحبت میکرد. چند کلمهای هنوز تمام نشده، دیدیم در فضا تغییر حال پیدا شد و باران شروع شد. او هم تشکری کرد و برگشت. این شخص میگوید من دنبالش کردم ببینم به کجا میرود. دیدم به خانهی حضرت #سجاد (علیهالسلام) وارد شد. بعد من چون با آن حضرت آشنایی داشتم، #مرید این غلام شدم. به خدمت حضرت رفتم به سلام و علیک و احوالپرسی و بعد فرمود: برای چه آمدهای؟ عرض کردم که یکی از غلامانی که در این منزل هستند را من از شما میخواهم بخرم. حضرت دستور داد که مدیر آن غلامان، آنها را به صف کند و هر کدامی که ایشان میخواهد او را انتخاب کند. میگوید: من هر چه نگاه کردم، دیدم هیچ کدام از اینها نیستند. عرض کردم کسی دیگر هست؟ گفتند: بله. یک نفر هست که متصدی چهارپایان است و در طویله کار میکند. او را آوردند دیدم همان است!.
آقا رو کرد به آن غلام، فرمود که بعد از این در اختیار این شخص هستی.
او رو کرد به من گفت که چه باعث شد که میخواهی من را از آقای خودم جدا کنی؟ من عرض کردم که من غرضی ندارم. من میخواهم بندگی شما را بکنم. من فهمیدم که شما چه مقامی پیش خدا دارید.
تا این را گفتم سرش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا این #سرّ بین من و تو بود، آن هم فاش شد. من دیگر #زندگی را نمیخواهم!.
این شخص میگوید من از این وضع پشیمان شدم؛ گفتم: نمیخواهم و برگشتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که فرستادهی حضرت آمد، گفت: برای تشییع جنازه رفیقت اگر میخواهی بیا!.
کسی که غلامان #تربیت شدهی او، چهارپاداران طویلهی خانهی او به این مقام میرسند، چه وضعی دارد؟ این بندگی یعنی چه؟
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
⚫️ نیمهی شوال المکرم، سالروز شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه و وفات جناب عبدالعظیم حسنی علیهالسلام را خدمت شما تسلیت عرض مینمائیم.
@seyedololama
⚫️ شهادت جناب حمزه علیهالسلام؛ (۱۵ #شوال المکرم ۳ ق)
🔺 #حمزه سیدالشهداء از اولین سادات رهبر #شهدای اسلام است.
ما از ایشان چه میشناسیم؟! بنده چه میشناسم؟!
باید بروم #تاریخ اول اسلام را پیدا بکنم و #عشق پیدا کنم؛ ببینم این بزرگواران در راه چه جان باختند؟
✖️ آن زن بدکاره و آلوده ( #هند جگر خوار) وارد قتلگاه شد. تشنهی خون بود! جگر این بزرگوار را شکافت! جگرش را در آورد که بخورد!.
⚠️ چرا اینجور شد؟ چرا #انسان اینجور میشود؟ اینها #خطر ماست! ما هم ممکن است اینگونه بشویم؛ یکوقت #محصّل باشیم، یکوقت #طلبه باشیم، #عمامه ای باشیم، یکوقت هم دستمان به خون یک بیگناه آلوده شود!.
اینها همه باعث میشود که انسان، نفس کشیدنش هم روی حساب باشد. حرف زدنش هم حساب داشته باشد. درس خواندنش درس و گفتنش هم با بیداری باشد.
۸۸٫۷٫۵
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 سالروز ارتحال مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین کاشفالغطاء؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة الحرام ۱۳۷۳ ق)
🔹 مرحوم #کاشف_الغطاء (اعلی الله مقامه) حدود ۶۰-۷۰ سال پیش مورد سؤال قرار گرفت که #شیعه چه میگوید؟ #تشیع یعنی چه؟ ایشان برایشان معنا کرد. فرمود شیعه میگوید #اصحاب_پیامبر همهشان #ایمان نداشتند. رجوع کنید به #تاریخ شان، به کتابهایشان، ببینید. شیعه میگوید که اینها در موارد #سیاست که پیش میآمد، تابع پیغمبر نبودند. میگفتند #پیامبر اگر گفت نماز مغرب سه رکعت است، ما هم سه رکعت میخوانیم، چون وارد نیستیم، اهلش نیستیم. اما اگر گفت بعد از من این جوان [ امام #علی علیهالسلام] #خلیفه باشد، خوب معلوم است اشتباه میکند! یک جوانی که با شمشیر او #اسلام رونق گرفته و #عرب های بسیار بسیار #طاغوتی از ضرب شمشیر او به خاک افتادند، اینها هرگز اسلام را قبول نمیکنند در صورتیکه رئیسشان یک چنین شخصی باشد که اینطور به آنها ضربه زده. پس ما صلاح اسلام را بهتر میدانیم!.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار یا بیشتر #مسلمان در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، #تاجر باشد، #زارع باشد، #صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک #حزب مهم یا یک #مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ #دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیل هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین #تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید #مدرک باشد، مدرک #دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی #وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی #اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سالروز فتح قلعهی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام؛ ( ۲۴ #رجب ۷ هق)
🔹 در یکی از جنگها بعضیها برای کسب افتخار، پرچم #اسلام را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه #شهید شدند و نه کسی را به #جهنم فرستادند. فقط تنها شخصی که #پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی میدهم که خدا و #رسول را #دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.
معلوم میشود #محبت در دلها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، #عشق به امور #مذهبی و دینی در #دل ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت #قلبی برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط #امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطهی محبت به خدا و پیامبر، #احکام دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست میدارند، فردا من پرچم را به او میدهم. بعضیها #فکر کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت #علی (علیهالسلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به #جنگ میرود، یا جسدش را از راه #شهادت نشان میدهد یا از بین بردن #دشمن را. هیچوقت خسته نمیشود، هیچوقت از شهادت نمیترسد؛ فلذا #نفاق یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صفها خارج!، #حضور ندارد؛ حضور #عبادی و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند.
۹۵.۹.۱۱
@seyedololama
🔹حضرت علی علیهالسلام وقتی درب #خیبر را میکند یا یک کار مهمی انجام میدهد، میفرماید #خیال نکنید من بهخاطر اینکه علی پسر ابوطالب، زاییده شدهی فلانجا هستم از مادرم، من همهی این کارها را میکنم، نه!. من به #قوت_ربانی این کارها را کردم. یعنی من مظهر #ربانی میشوم. مظهر الله میشوم و کار میکنم. آن موقع میگوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او میگویند: #ید_الله الباسطة و یا #عین_الله الناظرة.
۸۰٫۱۰٫۱۷
@seyedololama
🔹 #تفویض در ریز و درشت باطل است، ولی اگر #قیومیت در کار بیاید و #تفویض خداوند به معنای #ید_الله مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در اینجا میگویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با #قدرت الاهی است در این شخص فلذا حضرت #علی علیهالسلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ #بحارالانوار ج۵۸ص۴۷]
۸۱٫۴٫۳۰
@seyedololama
🔹 خیبر که یک قلعهی محکمی بود از #یهود عهدشکنِ فریبکارِ #دشمن که در محاصرهی سپاه #اسلام قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ میکردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که میخواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. #سرّ او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و #پیامبر را #دوست دارد. این به طور کنایه در #تاریخ ماند که کسیکه خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبههای وارد میشود یا #شهید میشود و یا #فتح میکند. چون میخواهد خدمت کند، #محبت کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به #شهادت میرساند یا به #فتح. حضرت به طور کنایه و رمز اینکه چرا اینها برگشتند را بیان کرد که اینها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوستدار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالیقدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر میکردند آیا به آنها داده میشود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیهالسلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همینجا یکی از #معجزات پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند.
۹۴٫۷٫۱۶
✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮا ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ، ﻣؤسس ﺣﻮﺯه
🔹 برادران حوزوی! ما آمدهایم یک همچین رشتهای را انتخاب کنیم: سوختن و روشنایی دادن، نه حقوق کافی گرفتن و خانه و ماشین مجلّل داشتن!.
ترویج #دین به آسانی ممکن نیست. باید با #ریاضت باشد. زیرا ما در #حوزهای وارد شدهایم که مؤسس آن #زهرای مرضیه (علیهاالسلام) میباشد. از این جهت باید در #تاریخ زهرای مرضیه، حضرت #مجتبی، حضرت #اباعبدالله (علیهمالسلام) خیلی #فکر شود. اینها از #کفایه و #مکاسب خیلی مهمتر است و گفتگو و فکر کردن و نوشتن میخواهد.
شاهدی گفت به شمعی کامشب
در و دیوار مزیَّن کردم
شمع خندید که بس تیره شدم
تا زتاریکیات ایمن کردم
پی پیوند گُهَرهای تو بس
گُهَر اشک به دامن کردم
خرمن عمر من ار سوخته شد
حاصل شوق تو خرمن کردم
( #پروین_اعتصامی )
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار یا بیشتر #مسلمان در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، #تاجر باشد، #زارع باشد، #صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک #حزب مهم یا یک #مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ #دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیل هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین #تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید #مدرک باشد، مدرک #دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی #وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی #اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار یا بیشتر #مسلمان در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، #تاجر باشد، #زارع باشد، #صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک #حزب مهم یا یک #مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ #دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیل هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین #تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید #مدرک باشد، مدرک #دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی #وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی #اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلیالله علیه وآله؛ ( ۲۵ #صفر المظفر ۱۱ ه ق)
🔹 حضرت #پیامبر (صلیالله علیه وآله) در هنگام رحلت میخواستند مسئلهی #غدیر خم را به #وصیت کتبی تأیید کنند، با اینکه در حضور هفتاد هزار یا بیشتر #مسلمان در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود اینها میخواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آنجا #خلیفه_دوم اهل #سنت مخالفت کرد و کلمهای گفت که حالا مریدهایش میخواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفتهی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تبداری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه میگویند؟ هذیان میگویند!.
این یک مطلبی است که در هیچ کجای #تاریخ در هیچ #دینی فکر نمیکنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، #تاجر باشد، #زارع باشد، #صنعتگر باشد، سرمایهدار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر اینکه کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، میگویند حضرت فرمود تا اینکه من یک جملهای بنویسم که #امت را از خطر #انحراف باز دارد؛ مگر حضرت میتوانست بنویسد؟ این را عنوان میکنند در حالیکه این یک مغالطهای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچوقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بودهاند که منصوب بودهاند برای همین کار که نامهها را میگرفتند و جواب میدادند و خودشان ضبط و بایگانی میکردند، نه اینکه یک نفر بزرگ و صاحب یک #حزب مهم یا یک #مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامهنویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این #مغالطه است.
در جریان #مباهله هم وارد شده که نامهای است از حضرت #محمد پیامبر خدا، به #اسقف نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب میگویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب اینکه هیچوقت سران هیچ #دولتی نویسندهی فرمانها و نامهها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آنها تشکیل هست که آنها مینویسند، آنها جواب میگیرند، آنها میخوانند، آنها از رئیس امضا میگیرند.
الآن هم ما دیدهایم در همین #تلویزیون خیلی نشان میدهد که وزرایی که میخواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشستهاند و یک نفر هم همراه آنهاست که این مدارک را میگیرد و جلویشان میگذارد، میگوید امضا کنید، نه اینکه خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشیننویسی میکنند و مینویسند، در شکل یک دفتری که این باید #مدرک باشد، مدرک #دولتی باشد. بعد میآیند آن را جلوی #وزیر میگذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا میکند. آنوقت از دستش میگیرند.
بنابراین در قضیهی نامهنویسی، این مغلطه در آن است که بعضیها میگویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات #امت در آن باشد، مگر حضرت چیزی مینوشت؟ پس معلوم میشود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم میشود که شما در #انحراف هستید، و شما نمیتوانید وارد مطالب تحقیقی #اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما #مغرض هستید یا بسیار سادهاید که حرف مغرضین را قبول کردهاید.
۲۴ #ذی_الحجة الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶
☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا