eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدعلی ⚫️: عید یا عید از بزرگ در دهم . بنابر روایات اسلامی، در این روز به فرمان داد تا را قربانی کند. او را به برد ولی همراه با #«قوچی» نازل شد و آن را به جای قربانی کرد. عبادت در و عید بسیار سفارش شده و شب به دعا، و فراوانی دارد. در روز عید اعمالی مانند ، عید ، کردن، زیارت حسین(ع) و خواندن دعای ، مستحب است. بر اساس منابع دینی گرفتن در عید مانند است. سنّت در روز عید در سرزمین به یاد آن رخداد است. که برای ، به زیارت خانه می‌روند، طبق شروطی وظیفه دارند در قربانی کنند عید در کشورهای ، تعطیل است و در این روز می‌گیرند. دیگر عید نام دیگر عید ، #الاضحی و است. از این روز با نام عید نیز می‌کند. این همان روز و امتحان حضرت (ع) و حضرت (ع) است که از آن بیرون آمدند تاریخچه : ذبح حضرت بنابر رؤیایی که دیده بود مأمور کردن شد. در هنگام ، پیشانی را بر زمین نهاد و تیغ تیز بر او گذارد اما کارد او را نبرید و سرانجام هنگامی که و تسلیم بودن کامل خود در برابر فرمان را نشان دادند عمل او را قبول نمود و به جای قربانی فرزندش قوچی را که آورده بود قربانی نمود سنّت در روز عید یادبود رخداد ذبح می‌باشد. بنابر برخی روایات، تمام که در سرزمین در روز عید ذبح می‌شوند؛ فدیه حضرت می‌باشند در عصر کردن از پلیدی شرک مبرا نبود. را با خون آلوده می‌کردند و گوشت آن را بر خانه می‌آویختند تا آن را قبول کند. در این مذموم خوانده می‌شود و شرط قبولی معرفی می‌شود. همین و برای کردن است که این روز ، نامیده می‌شود اعمال شب عید از امام (ع) روایت شده که از چنین نقل فرمودند: «امام (ع) دوست داشت چهار از سال، خود را فارغ نماید؛ شب اول ، شب ، شب عید و شب عید » به نظر می‌رسد که منظور از فراغت، فراغت برای در آن با زنده نگهداشتن آن باشد. همچنین در شب و روز عید زیارت امام (ع) مستحب است اعمال روز عید روز عید روز پر است. این روز چند چیز است: : که به گفته ، در آن روز مؤکد است تا آنجا که بعضی از علما آن را دانسته‌اند عید: این در زمان حضور امام (ع) است؛‌ اما در زمان امام (عج) مطابق فتوای مشهور ، مؤکد است (خواه به صورت خوانده شود یا فرادی) است را که پیش از نماز و قبل از آن وارد شده است خوانده شود. بهترین دعاها، و است که با عبارت «أللّهُمَّ هذا یومٌ مُبارَک» آغاز می‌شود و اگر و قرائت شود بهتر است دعای : خواندن دعای در این روز و سایر مستحبّ است. کردن: انجام بر حاضر در مکه است؛ اما انجام در این روز برای همه مسلمانان مؤکد است، تا آنجا که برخی از علما آن را بر کسانی که توانایی دارند دانسته‌اند و است بعد از ، کمی از گوشت آن خورده شود است هنگام این دعا که از امام (ع) نقل شده است خوانده شود: «وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الارْضَ، حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ، إنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریک لَهُ، وَ بِذلِک أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ. اَللّهُمَّ مِنْک وَلَک، بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ اَکبَرُ. اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی» در حدیثی نقل شده است که امام (ع) فرمود: امام (ع) و امام (ع) گوشت را سه قسمت می‌کردند: یک قسمت آن را به می‌دادند و یک قسمت آن را به و قسمت سوم را برای خانه نگه می‌داشتند. اسرار کردن سر رسیدن به قبول طولی است. مثلا شرط است اما برای رسیدن به سر باید بود و شرط قبول طولی ،‌ است. انما یتقبل الله من الم
سیدعلی ⚫️: « (ع)» علیه السلام در نیمة سال 212 ق نزدیک شهر در روستای ، چشم به دنیا گشود و در ماه سال 254 ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط به رسید. ایشان پس از 33 سال را بر عهده داشتند نام آن حضرت بود البته ، و هم گفته اند.👇👇👇👇👇👇 لقب های آن را ، ، ، ، ، و... ذکر کرده اند. اش است و به ایشان می گویند علیه السلام از آغاز در حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در ایفا کردند؛ به طوری که حکومت از موقعیت ممتاز احساس خطر کرده و حضور ایشان در را به صلاح ندانست، برای کنترل بیشتر تصمیم گرفت ایشان را از به منتقل کند. در سال 233 ق بنابه هایی که از های علیه السلام داده بودند، به داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود به ، مردم که سخت مشتاق و شیفتة خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که اعلام کرد که کاری به السلام ندارد و هیچ خطری السلام را نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل بر علیه حاکم سلاح جمع آوری می شود به خانه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز و نیافتند . جالب اینکه خود پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز ، ، و در او نیافتم» در ساعات اولیه ورود به به شکلی آمیز با برخورد کرد و نه تنها به استقبال نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص بود و به « » شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار در تمامی رفت و آمدها و ارتباطات تحت بود و به محض شنیدن اینکه از و نگهداری می کند، شبانه به خانة می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند. در طول مدت حضور السلام در هر روز بر و محبوبیت آن افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر علیه السلام و بودند و سخت می داشتند. البته نفوذ منحصر به نبود و شامل درباریان هم می شد. حتی اهل کتاب هم به می گذاشتند. وقتی در اقدامات خود علیه علیه السلام ناکام ماند، به خود اعلام کرد که در کار علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به رسید ایجاد آمادگی فکری جهت ورود به عصر فراهم کردن زمینة ورود به عصر ، از اقدامات اساسی علیه السلام بود، که همواره را متوجه این امر می کردند. در این راستا علیه السلام هم ا انجام داده اند: الف) 👈 بیان فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر ؛ ب) 👈 بشارت به حضرت ومخفی بودن و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما گردد؛ ج) 👈 کم کردن تماس مستقیم با ؛ به طوری که در مسائل از طریق نامه یا پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر و ارتباط غیر مستقیم با آمادگی داشته باشند؛ 👈 ) تأیید برخی از کتب و روایی و) 👈 ارجاع سؤالات به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های ؛ با توجه به و آن روز 2. مبارزه با کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، علیه السلام را تا مقام (نعوذبالله) بالا می بردند. علیه السلام ـ همانند قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، را افرادی و معرفی می فرمود و خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود گروه دیگری از ، بودند که معمولاً با گیری از ، به شکل در مقابل علیه السلام می ایستادند. علیه السلام را از نزدیک شدن و نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شد
سیدعلیرضا: دهم الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت عبدالله(ص) و حضرت (س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت می گذشت که با چهل ساله ای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در اش آغاز شد مروری کوتاه به جریان آن دو بزرگوار که "پدر و مادر امت اسلامی" هستند سعی می کنیم بیشتر به ویژگی های این پیوند اشاره کنیم که می تواند برای جامعه امروز در انتخاب درست همسفران و خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی را لذت بخش و سعادتمند قرار می دهد کمک و راهنمایی کند درباره ازدواج حضرت و کبری ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه (س) گذشت. یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های گذشته خوانده ام، نشان می دهد که او پیامبر است. خوشا به سعادت بانویی که چنین شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و دنیا و آخرت نایل آمده است.». (مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 41؛ سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17) با پیامبر(ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند. هم (س) تاجر بود، هم (ص). الهی به گونه ای رقم خورد که اسباب همکاری میان خدیجه (س) و محمد (ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و الهی در رفتار محمد (ص) می دید. روح پاک و لطیف این دختر ، پس از سال ها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان 25 ساله هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت. بانوی حصار غرورش را شکست و جایگاه و دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه ، دغدغه ازدواجش با (ص) را مطرح کند. روز سرنوشت ساز زندگی (س) فرا رسید. پس از سفر که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ مقابل (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» (سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص19-24) (ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و در میان می گذارد. با موافقت پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، عموی پیامبر(ص) به بیان ویژگی های (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد. در وصف پیامبر (ص) همین بس که وی برترین انسان ها روی زمین بود، اما در خصوص خدیجه روایتی از گویای عظمت این همسر پیامبر (ص) است. می گوید: کمتر اتفاق می افتاد که پیامبر (ص) از خانه بیرون رود و را به خیر و خوبی یاد نکند، چندان که یک روز آتش من مشتعل شد و گفتم: یا الله، تا کی خدیجه را یاد می کنی؟ او پیرزنی بیش نبوده بهتر از او را به تو مرحمت کرد. پیامبر (ص) از سخن من غضبناک شدند و فرمودند:👇👇👇👇👇 نه؛ به خدا بهتر از خدیجه(س) نصیب من نشده. او به من ایمان آورد، هنگامی که مردم بودند، و تصدیق من نمود در وقتی که مردم مرا تکذیب می کردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد، در وقتی که مردم مرا از خود دور می کردند. متعال از خدیجه به من فرزندانی روزی کرد، در حالی که تو را قرار داد. (ریاحین الشریعه: ج 2 ص 202، 207، 211). خصوصیات پیامبر (ص) جوانمرد دارای ویژگی های خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای تقوی، ، پاکدامنی، ، امانت داری، حسن خلق، و صداقت بود که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم و رفتاری در پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای با ایشان اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه فضیلت اخلاقی، ، شرافت، اصالت و...... در وجود مقدس پیامبر بود. فضیلت های خدیجه از نگاه و روایات ایمان و خدیجه زنی با فض
سیدعلیرضا: علت ورود👈 حضرت معصومه (س) به 👈ایران چه بوده است؟ حضرت ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از حرکت کرد و وقتی به رسید مریض شد.😔 سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به رسانیدند. ✍بیست و سوم ربیع الاول، سالروز ورود حضرت فاطمه سلام الله علیها به قم است که در این مطلب به سؤالی پیرامون علت ورود به ایران پاسخ خواهیم داد: سؤال علت ورود👈 حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به ایران چه بوده است؟ پاسخ علت ورود حضرت ـ سلام الله علیها ـ، به مسئله مهاجرت برادر بزرگوارش✍ حضرت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ به ایران مربوط است. یعنی در راستای سفر آنحضرت انجام گرفته. مأمون در سال ۲۰۰ هـ. ق امام   ـ علیه السّلام ـ را به مرو فرا خواند و بنا به نقلی بعد از استقرار آن حضرت در ایران نامه‌ای✍ خطاب به خواهر گرامی‌اش حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مرقوم فرمودند و آن را توسط یکی از غلامانش به منوره ارسال فرموده است. امام  ـ علیه السّلام ـ به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت ـ سلام الله علیها ـ تسلیم نمود. و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه✍ برادرش خود را آماده سفر نمود. این روایت در کتابهای دست اول و قدیمی ذکر نشده است بنا به نقل دیگر حضرت ـ سلام الله علیها ـ بعد از یک سال از ورود 👈حضرت رضا  ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان به قصد زیارت و دیدار با برادر خود از مدینه به قصد حرکت کرد. این روایت معتبر تر است طبق این دو نقل حضرت ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام زمان خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از حرکت کرد و وقتی به ساوه رسید مریض شد.😔 سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به رسانیدند. بنا به نقل دیگر وقتی آن حضرت به رسیدند عده‌ای از دشمنان بیت  ـ علیهم السلام ـ با اشاره مأمون راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، همه برادران و اکثر همراهان مرد آن حضرت را به شهادت رساندند😔 و حضرت از شدت تأثر و تألمات به سختی بیمار گشتند به نحوی که ادامه سفر برایشان ناممکن گردید. اگرچه برخی نقل‌های ضعیف این جریان را نقل می‌کنند ولی این مطالب در منابع معتبری به چشم نمی‌خورد و هیچ یک از معتبر چنین درگیری را گزارش نکردند و همچنین این مطالب با توجه به موقعیت امام   ـ علیه السّلام ـ در آن موقع بعید به نظر می‌رسد. حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا مردم از آمدن حضرت به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‌اند و با تجلیل و احترام به قم آوردند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است؟ طبق نقل کتاب معتبر تاریخ قم، روایت صحیح این است که چون خبر به سعد رسید با هم اتفاق کردند که از آن درخواست کنند به قم بیاید و بن خزرج بن اشعری بیرون آمد و چون به شرف ملازمت حضرت رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. محل و سرای بن خزرج  و حجره‌ای که حضرت معصومه در آن به عبادت پرداخته، اکنون مشخص و زیارتگاه است بنابراین آنچه از منابع معتبر بر می آید اینست که حضرت برای دیدن برادر خود به طرف ایران حرکت کرده است. شاید وضع نامطلوب برای زندگی (از جهت آزار و اذیت علویان توسط حکومت) و محدودیتهای آن در مصمم شدن حضرت معصومه تاثیر داشته باشد. همچنین در طول مسیر ایشان به تبلیغ 👈امامت و تشیع نیز پر داخته باشد. ولی عمده دلیل مسافرت حضرت معصومه، برادر بوده است پی نوشت ها: [۱]  . میرعظیمی، بارگاه فاطمه معصومه، انتشارات نهضت، ص ۲۴. [۲]  . ناصرالشریعه، تاریخ قم، کتابفروشی اسلامی، ص ۵۰. [۳]  . همان. [۴]  . فقیه، محمدمهدی، انوار پراکنده، انتشارات مسجدجمکران، ج ۶، ص ۱۲۳. [۵]  . قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، انتشارات توس، ص ۲۱۳؛ اعیان الشیعه، چاپ بیروت، ج ۸، ص ۳۹۱.
به مناسبت 👈 سالروز تولد یازدهمین ستاره تابناک آسمان امامت نگاهی خواهیم داشت به خدمات و مظلومیت های این همام در طول 29 سال عمر با برکت ایشان از👈 ولادت تا شهادت. بالاترین منقبت و ارزنده ترین امتیازی که بزرگ به یازدهمین امام اختصاص داده و گوهر گرانقدرش را به گردن او آویخته و برخورداری از آن را منحصراً به او ارزانی داشته و آن را به عنوان و منقبتی جاودانه برای وی قرار داده که گذشت روزگار از طراوتش نمی کاهد و زبانها باز گفتن آن را از یاد نمی برند؛ آن است که علیه السلام از نسل او آفریده شده و فرزند او و پاره تن وی است. تقدیم👈 فرزندی استثنایی به نظام هستی که با وجود موفور و سرورش همچون خورشیدی فروزان گرما بخش امید در دلهای خسته و رنجور جهانیان است و با قیام خود و اجرای عدالت تحقق بخش زحمات تمام ✍صد و بیست و چهار هزار پیامبر و اوصیای معصومشان خواهد بود. ب) 👈 ایجاد وحدت در فرق شیعه در زمان امام ، شیعه بالغ بر 21 فرقه می شد؛ فرقه هایی مثل👈 هلالیه، نصیریه، خطابیه همین علوی های سوریه، بکتاش و ترکیه و… و👈 فلاسفه زیادی علیه دین فعالیت می کردند و امام با فعالیت ها علمی مثل نوشتن✍ 120 جلد تفسیر قرآن، بازخوانی و رفع نقص از کتب روائی شیعه، تربیت شاگرد و نشان دادن بیش از 300 کرامت از خود توجه هات را بسوی خود جلب کرد و تا حدود زیادی فرق را ذیل پرچم🚩 واحد شیعه اثنی عشری متحد ساخت (نقل به مضمون از آیت الله دکتر احمد عابدی) ) ✍شفاف سازی مرجعیت دینی و سیاسی در دوران غیبت قال الحسن العسکری علیه السلام: فَأمَّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم»(وسايل ج۱۸-ص۹۴و ۹۵)؛  اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگي‌ها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند، نه همه‌ی آنها.و مانند همین 👈حدیث از فرزند بروندشان امام زمان علیه‌السلام وارد شده که و اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارُجِعُوا فیها اِلى رُواهِ اَحادیثِنا فَأِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَیْهِم؛ امّا حوادث جدیدى که اتفاق مى‌افتد درباره آن‌ها به راویان ما رجوع کنید! زیرا آن‌ها حجّت من بر شمایند و من حجت بر آن‌ها هستیم(کمال الدین و تمام النعمة ، شیخ صدوق ، ص 485) و نیز از جدشان👈 امام صادق علیه السلام مقبوله عمربن حنظله روایت شده؛ ینظر ان من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا … فلیرضوا به حکماً. فانی قد جعلته علیکم حاکماً … فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانما استخفّ بحکم ا… و علینا ردّ و الرّادّ علی ا… و هو علی حدّ الشّرک با… ؛ آن دو اهل 👈نزاع و شکایت به فردی از شما که حدیث ما را روایت می کند و در حلال و حرام ما می نگرد و ما را می شناسد توجه کنند و باید او را به قضاوت داوری بپذیرند، چرا که من چنین فردی را بر شما حاکم قرار دادم. پس اگر به حکم ما کرد و از او نپذیرفتند حکم الهی را کوچک شمرده و ما را رد کرده اند و هر کس حکم ما را مردود داند، حکم را مردود دانسته و چنین کسی در حد شرکت به خداست.(وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۹٫ و نیز👈 امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام از قول پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نقل می‌کنند که سه بار فرمودند: «اللّهم ارحَم خُلفایى؛ خدایا جانشینان مرا مورد رحمت خود قرار ده!» ؛ پرسیدند: شما چه کسانى هستند؟ فرمودند : «اَلَّذینَ یَأتُونَ بَعدى وَ یَروُونَ حَدیثى وَ سُنَّتى»؛ کسانى که بعد از من مى‌آیند،حدیث مرا روایت مى‌کنند و مرا به مردم مى‌رسانند.(معانی الأخبار، شیخ صدوق ،ص 375) لذا مساله و مرجعیت آن قدر از سوی اطهار مورد عنایت قرار گرفته که عارفی همچون امام ره در باره آن می فرماید: “هرکس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالا دریافته باشد چون به👈 ولایت فقیه برسد و آن را به تصور درآورد ،بی درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.” (ولایت فقیه ص 3) د) ✍آماده سازی شیعیان جهت آغاز دوران غیبت امام 👈حسن عسکری در عین اینکه با ايجاد شبكه گسترده وکالت، ارتباط خود را با شیعیان حفظ کرده بود اما شرایطی پیش آورد تا را برای دوران غیبت آماده کند از جمله حضرت از پشت پرده با مردم سخن می گفت و کمتر خود را در انظار عمومی قرار می داد ضمن این که 2 ساله بود كه به همراه پدرش به تبعيدگاه رفت و مدت 20 سال همراه با آن حضرت در👈 تبعيد بود. به همین دلیل اصحاب نمي‌توانستند خدمت ايشان برسند. و اصولا لا یزال ینتقل من سجن ا
ماجرای 👈زلزله در زمان امیرالمومنین(ع) از زبان👈 حضرت فاطمه(س) از حضرت 👈صدیقه ی طاهره سلام الله علیها نقل شده است که فرمودند:در زمان ابوبکر زلزله‌ای آمد.مردم از ترس به و عمر پناه بردند.در همین حین دیدند که آن دو نفر با ترس خارج شدند و به سوی المؤمنین 👈علی بن ابی طالب صلوات الله علیه پناه بردند... . مردم نیز به👈 دنبالشان آمدند تا به درب خانه👈 أمیر المؤمنین علیه السلام رسیدند... حضرت از خانه خارج شدند در حالی که از حادثه‌ای که ایجاد شده اصلا نگران نبودند و برایشان مهم نبود  سپس 👈حرکت کردند و مردم دنبال ایشان به راه افتادند تا به مکان مرتفعی رسیدند... پس آنجا نشستند  و مردم نیز دور ایشان نشستند درحالی‌که به دیوارهای نگاه می‌کردند که می‌لرزیدو به جلو و عقب می‌رفت... فرمودند  گویا از آنچه می‌بینید، ترسیده‌اید! ✍عرض کردند چرا نترسیم در حالی که هرگز مانند آن را ندیده‌ایم؟!! حضرت 👈مولا دو لب مبارک خویش را تکان دادند  و سپس با دست بر زمین کوبیدند و (به زمین) فرمودند  تو را چه شده؟ آرام باش! پس آرام شد...  همه تعجب کردند بیش از آنچه که از نترسیدن👈 أمیر المؤمنین صلوات الله علیه تعجب کرده بودند... (مجددا) مولا فرمودند👈 گویا از آنچه انجام دادم تعجب کردید؟  عرض کردند: آری!  پس 👈مولانا أمیر المؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه فرمودند  منم آن کسی که فرموده است:   «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها»* آنگاه که زمین شود به سخت‌ترین لرزه‌هایش و زمین 👈بارهای سنگینش را بیرون ریزد و انسان بگوید که زمین را چه شده است؟»😔 من آن انسان هستم که به زمین می‌گویم: «تو را چه شده است؟» «در آن روز زمین خبرهای خویش را حکایت می‌کند.» 👈اخبار خود را برای من حکایت می‌کند.» خب زمین به یوم آقا امیرالمومنین آرام شد و دوباره 👈حضرت علی علیه السلام ول کردن😔 دنبال.. ابوبکر و عمر را افتادن حضرت دوباره تنهای آمدن خونه میگن کوفه مردم بی وفا داشته😔 مدینه هم کم بی وفا نداشته بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام باب (۱۱۲) ما ظهر من معجزاته علیه الصلاة و السلام في الجمادات و النباتات
دوستان عزیز!! 🖊می‌دانید که خداوند تبارک و تعالی در سورة بعد از نعمت آفرینش مهم ترین نعمت را، می‌داند... ↩️«الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» 👈 خدای رحمان، قرآن را یاد داد، انسان را آفرید، به او بیان آموخت. ـــــــــــــــــــــــــــــــ 📗سورهء الرحمن، آیات ۴-۱