eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راه پیشگیری از «خیانت» چیست؟ 🔹پرورش روح در افراد و پيشگيرى از ، جز در سايه تقويت مبانى امكان پذير نيست؛ زيرا ، عدم اعتقاد كامل به قدرت پروردگار و رازقيّت او، يكى از ريشه هاى عمده خيانت است. با این تصور كه اگر دست به نيالايند در زندگى عقب مانده، و منافع شان تأمين نمى شود، ذلّت را به جان مى خرند؛ اما تقویت پايه هاى ، و «اعتماد به خدا و اطمينان به وعده هاى تخلف ناپذير اوست» که سبب مى شود انسان، راه انحرافی شرك را براى وصول به مواهب زندگى طی نکند. 🔹از سوی دیگر، يكى از عوامل مهم در است، و لازم است تا سر حد امکان، «نيازهاى معقول و مشروع» كسانى كه تحت مديريت انسان قرار دارند، برآورده شود تا مبادا «نياز»، سببی برای و پاره شدن زنجير طلايى شود. از سوى دیگر، توجه به عواقب شوم خيانت در دنيا و آخرت، و هاى ناشى از آن، در برابر خلق و خالق و... به يقين از عوامل بازدارنده و از اسباب پيشگيرى و درمان خيانت است. 🔹لقمان در نصيحت به فرزند دلبندش مى فرماید: «يا بُنَّىَّ اِدِّ الاْمانَةَ تَسْلُمُ لَكَ دُنْياكَ وَ آخِرَتُكَ وَ كُنْ اَمِيناً تَكُنْ غَنِيّاً» [۱] (فرزندم را ادا كن، تا دنيا و آخرتت سالم باشد، و باش تا غنى شوى). لقمان با تمام وجود فرزندش را تشويق مى کند كه به سوى اين فضيلت اخلاقى، يعنى حركت كند و از بگريزد. توجه به سخنان اميرالمؤمنين (عليه السلام) که می فرماید: «رَأْسُ الْكُفْرِ اَلْخِيانَةُ» [۲] (سررشته كفر، است)؛ 🔹و در کلامی ديگر می فرماید: «رَأْسُ النِّفاقِ اَلْخِيانَةَ» [۳] (سررشته نفاق است)؛ و در حدیثی ديگر می فرماید:  «جانِبِ الْخِيانَةَ فَاِنَّها مُجانِبَةُ الاْسْلامَ» [۴] (از كناره گيرى كنيد كه سبب كناره گيرى از اسلام است). با آشنایی با عظمت اين كه با و و دورى از اسلام برابرى مى كند، از وحشت خواهيم كرد و اين عامل بازدارنده مهمى است؛ 🔹نیز با توجه به این حدیث تکان دهنده از (صلى الله عليه و آله) که میفرماید: «اَرْبَعٌ لا تَدْخُلُ بَيْتاً واحِدَةٌ مِنْهُنَّ اِلاّ خَرِبَ وَ لَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ اَلْخِيانَةُ وَ السِّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنا» [۵] (چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود ويران ميگردد، و هرگز بركات الهى، آن را آباد نخواهد كرد: ، سرقت، شرب خمر و زنا)، بيشتر به خطر به پى مى بريم. بديهى است بر اساس این سخن، جامعه اى كه يكى از اين چهار فساد در آن وارد شود، ويران، و از بركت خالى مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] معانی‌الأخبار، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۵۳؛ [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۷۸ (قصار ۳۸)؛ [۳] عيون الحكم و المواعظ، دار الحديث‏، ‏چ۱، ص۲۶۴؛ [۴] ميزان الحكمة، انتشارات دار الحديث، چ۱، ج۳، ص۱۴۲؛ [۵] الأمالی، كتابچى‏، چ۶، ص۳۹۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام‌ جواد (عليه‌ السلام):  🔸«ثَـلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللهِ تَعالى: كِثْـرَةُ الاْءسْتِغفـارِ وَ لِينُ الْجانِبِ وَ كَثْرةُ الصَّدَقَةِ؛ وَ ثَـلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ لَمْ يَنْـدَمْ: تَرْكُ الْعَجَلةِ وَالمْشَوَرَةِ وَالتَّوَكُّلِ عَلىَ اللهِ عِنْدَ الْعَزْمِ».  🔹سه چيز است كه اگر در كسى باشد سبب است: زياد كردن، و زياد دادن؛ و سه چيز است كه هركس دارا باشد نمى شود: پرهيز از و شتاب، در كارها و بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفت. 📕الفصول المهمه ۲۷۴/۲۷۵ @tabyinchannel
⭕️سلاح معنوی 🔹حل مشکل را خود کردند. ملت ما شد، از خوف به ، و از یاس به ، و از توجه خود به ، و از تفرقه به . این تحول، اسباب این شد که این مشکل بسیار بزرگ را، مشکلی را که شاید همه جا و همه دنیا محال می‌دانستند، حلّش کند. 🔹شما گمان نکنید که ایران دارای بود؛ ایران سلاحش سنگ بود، چوب، مشت... ، لکن داشت. سلاح معنوی‌اش ایمان به مکتب، به خدای تبارک‌ و تعالی و به مبدا قدرت و وحدت کلمه [بود]. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۹/۰۵/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️رابطه توکل و رزق 🔹عده‌ای را برای خودشان می‌دانند، و اینها در واقع هستند. احراز کرده‌اند که اگر بر کنند، شان به آنها می‌رسد، و اگر نرسید، کشف می‌کنند که لازم نبوده است. 📕جرعه وصال، ص۶۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام» کار را برای خدا انجام داد 🔹مظهر معنویت در ، در درجه‌ی اول، خود او بود. امام کار را برای انجام داد. از اول، هر چه که احساس میکرد اوست، آن را انجام می داد. از فداکاری در این راه، امام ابا نکرد. از شروع مبارزات در سال ۱۳۴۱، امام این‌جور عمل کرد؛ با تکلیف پیش رفت. به مردم و مسئولین هم این درس را بارها گفت و تکرار کرد که آنچه مهم است، است. ما تکلیف را انجام می دهیم، ترتّب نتیجه بر کار ما دست خداست. 🔹بنابراین مظهر مهم معنویت در رفتار امام، «اخلاص» او بود. برای خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفی نزد، کاری نکرد، اقدامی نکرد. آنچه که برای انجام داد، به وسیله‌ی خدای متعال به آن برکت داده شد؛ ماندگار شد. خاصیت اخلاص این است. امام همین توصیه را به هم تکرار می‌کردند. امام ماها را امر می کردند به این که اهل باشیم، اهل اعتماد به خدا باشیم، اهل حسن‌ظن به پروردگار باشیم، برای خدا کار کنیم. 🔹خود او اهل بود، اهل بود، اهل بود، اهل استمداد از خدا بود، اهل بود. بعد از پایان ماه رمضان، انسان وقتی امام را می‌دید، به طور محسوسی در او احساس نورانیت می کرد. از فرصت های زندگی برای به خدای متعال، برای پاکیزه‌ کردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده می کرد. دیگران را هم امر می کرد و می‌گفت: ما در محضر خدا هستیم. عالَم، محضر خداست. 🔹عالَم، محل حضور جلوه‌ های الهی است. همه را به این راه سوق می‌داد. خود او اهل رعایت بود، دیگران را هم به اخلاق سوق می‌داد. بخش‌ مهمی‌ از در عبارت است از اخلاق، دوری از گناه، دوری از تهمت، دوری از سوء ظن، دوری از غیبت، دوری از بددلی، دوری از جداسازی دلها از یکدیگر. خود امام بزرگوار این چیزها را رعایت می کرد، به مردم هم سفارش می کرد، به مسئولین هم سفارش میکرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ۹۰/۳/۱۴ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش سوم) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠ب. رهبری 🔹 و قوت در با اتکاى به ، ناشى از اوست، که مشروط به برخوردارى از ویژگی‌هایى نظیر ، ، ، ، ، ، ، و است؛ بر خلاف انقلاب‌هاى دیگر که غالباً انسان‌هایى به‌عنوان سیاستمدار حرفه اى با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبرى قرار مى گیرند. [۱] 🔹 ، با برخوردارى از همه‌ی ویژگی‌هاى مورد نیاز براى رهبرى دینى و الهى، را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه‌ی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکى از تفاوت هاى عمده‌ی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، خود را براى مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن بینانه و آگاهانه رساند [۲] 🔹و پس از اثبات خود، توانست را آرام‌آرام وارد کند، به همراهى این اقیانوس عظیم پرتلاطم، را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ به‌ گونه اى که حرکت او با هیچ حرکتى از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست. [۳] 🔹 (ره) به‌عنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمى نگاه مى‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدم‌هاى برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پى و مى‌گشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمى‌گشت، بلکه به توده‌ى مردم دل مى‌داد، با آن‌ها حرف مى‌زد و با آن‌ها رابطه داشت. 🔹دل دادن به توده و و همان کسانى که سنگین‌ترین بارهاى از و کشور بر دوش آن‌هاست، از ویژگی‌هاى رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب ‌دادند و به همین‌خاطر توانستند این را از راه‌هاى صعب‌العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند. [۴] 🔹 در حرکت خود در درجه‌ی اول ناشی از او و در درجه‌ی دوم در پرتو و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزى این نبود که بتواند آن کارى را که مى‌خواهد، انجام بدهد، بلکه این بود که بر خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. (ره) دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود و آن عبارت بود از: و . او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملت‌ها تکیه مى‌کرد. [۵] 🔹 ، در توصیف نقش و جایگاه (ره) در و نظام اسلامی، می‌فرمایند: «اگر و این و جهانى را و رستاخیز عظیمى که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیم‌ترى که در درون انسان‌ها پدید آمده و این تحولى که مس‌ها را طلا کرده است، کلمه‌ی‌ طیبه و شجره‌ی‌ طیبه بدانیم ‌ـ‌ که هست‌ ـ ریشه‌‌ی این شجره‌ی‌ طیبه، همین است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم». [۶] ... پی نوشت ها [۱] پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، ۶۷/۱۰/۸، بیانات ۶۷/۱۱/۱۲؛ [۲] بیانات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری ۸۲/۳/۱۴؛ [۳] پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینى، ۶۹/۳/۱۰؛ بیانات، ۷۰/۳/۲۸؛ بیانات ۸۲/۳/۱۸؛ [۴] بیانات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری ۶۸/۰۴/۰۴؛ [۵] همان، ۶۸/۴/۲۳؛ [۶] همان، ۶۸/۰۴/۲۸ منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «ریا» را از وجودمان ریشه کن کنیم؟ 🔹راه مبارزه با ، مانند همه اخلاق و اعمال مذموم و ناپسند، دو چيز است: نخست توجّه به و هاى آن براى خشكانيدن و نابود كردن آنها، و سپس مطالعه در پيامدهاى آن براى آگاه شدن از كه در انتظار آلودگان به اين اخلاق مذموم است. ريشه همان «شرك افعالى» و عدم توجّه به «حقيقت توحيد» است. 🔹اگر پايه هاى «توحيد افعالى» در درون جان ما محكم شود و بدانيم عزّت و ذلّت و روزى و نعمت به دست است، و دل هاى مردم نيز در اراده و اختيار اوست، هرگز به خاطر جلب رضاى اين و آن اعمال خود را آلوده به نمى كنيم! اگر به يقين بدانيم كسى كه با خداست همه چيز دارد، و كسى كه از او جداست فاقد همه چيز است؛ 🔹و به مصداق آيه شريفه  «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ». [۱] (اگر شما را یاری کند، هیچ کس بر شما چیره و غالب نخواهد شد، و اگر شما را واگذارد، چه‌ کسی بعد از او شما را یاری خواهد داد؟ و باید فقط بر خدا کنند)؛ 🔹و اگر به اين حقيقت قرآنى توجّه كنيم كه تمام نزد و به دست خداست: «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ للهِ جَمِيعًا». [۲] (آيا كسانى كه با طرح دوستى مى ريزند مى خواهند عزّت و آبرو نزد آنها كسب كنند، با اين كه همه از آن ». آرى! اگر به اين امور در اعماق جان مستقر شود دليلى ندارد كه انسان براى جلب‌ توجّه‌ مردم و كسب وجاهت و آبرو يا جلب اعتماد آنها خود را آلوده به كند! 🔹بعضى از علماى اخلاق گفته اند ريشه اصلى حبّ جاه و مقام است، كه اگر آن را تشريح كنيم به سه اصل باز مى گردد: «علاقه به ستايش مردم»، «فرار از مذّمت و نكوهش آنها»، و «طمع ورزيدن به آنچه در دست مردم است». سپس مثالى براى آن در مورد جهاد فى سبيل الله مى زنند كه انسان گاه به جهاد مى رود براى اينكه مردم از شجاعت و قهرمانى او سخن بگويند، و گاه به جهاد مى رود تا او را به ترس و جُبن متّهم نسازند، و گاه به خاطر به چنگ آوردن غنائم جنگى قدم در ميدان مى گذارد! 🔹تنها كسى مى تواند از جهادش بهره بگيرد كه براى عظمت آئين حق و دفاع از دين خدا پيكار كند. اين از يكسو، و از سوى ديگر، هنگامى كه انسان به آثار مرگبار بينديشد كه: همچون آتش سوزانى است كه در خرمن مى افتد و همه را خاكستر مى كند؛ نه تنها و انسان را بر باد مى دهد، بلكه است كه مايه روسياهى صاحب آن در دنيا و آخرت است. 🔹 همچون موريانه اى است كه ستون هاى كاخ را از درون تهى مى كند و بر سر صاحبش ويران مى سازد. نوعى كفر و نفاق و شرك است. شخصيّت انسان را در هم مى كوبد و آزادگى و حريّت و كرامت انسانى را از او مى گيرد و «بدبخت‌ترين مردم در قيامت هستند»! توجّه به اين حقايق، اثر باز دارنده مهمّى بر «رياكاران» دارد. 🔹اين نكته نيز قابل توجّه است كه پنهان كردن نيّت هاى آلوده به ، براى مدّت طولانى ممكن نيست، و غالباً در همين دنيا شناخته و مى شوند، و از لابه‌لاى سخنان و رفتار آنها آلودگى نيّت آنها فاش مى شود، و ارزش خود را نزد خاصّ و عام از دست مى دهند؛ توجّه به اين معنى نيز اثر باز دارنده مهمّى دارد. لذّتى كه از و به انسان دست مى دهد، با هيچ چيز قابل مقايسه نيست، و همين امر براى كافى است. 🔹بعضى از علماى اخلاق گفته اند: يكى از طرق درمان عمل اين است كه انسان تلاش براى پنهان نگاه داشتن و خود كند، و به هنگام عبادت در را بر روى خود ببندد، و هنگام و كارهاى خير ديگر سعى بر كتمان آن نمايد تا تدريجاً به اين كار عادت كند. ولى اين به آن معنا نيست كه از شركت در جمعه و جماعت و مراسم حج و اعمال دسته جمعى ديگر خوددارى نمايد كه آن نيز ضايعه اى است بزرگ! پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۱۶۰ [۲] همان، سوره نساء، آیه ۱۳۹ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن أبیطالب(ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ه.ش، ج ۱، ص ۲۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️گزیده‌ای از روایات «جهاد با نفس»، مورد توصیه آیت‌ الله بهجت قدس‌سره 🔹 (علیه‌ السلام) فرمود: کسی که سه چیز به او داده شده از سه چیز بی‌بهره نمانده است: کسی که به او عطا شده، هم به او عطا گردیده؛ و کسی که به او داده شده، هم به او بخشیده شده؛ و کسی که به او عطا گردیده هم به او عطا شده. 🔹سپس فرمود: آیا کتاب خدای عز و جل را تلاوت کرده‌ای: «و کسی که بر خدا کند پس خداوند او را بس است» و «اگر کنید بر شما زیادتی می‌بخشیم» و «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم». 📕وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شيوه های کنترل فشارهای جنسی (بخش دوم و پایانی) 💠شيوه های عملی کنترل فشارهای جنسی 1⃣«تقويت ايمان و پرورش معنويت و تقوا». بی شک يکی از دستاوردهای بزرگ ايمان واقعی و عبادات، مهارکردن و تسلط بر و تمايلات غيرمشروع است. [۱] «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» [۲]. با شرکت در و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و خواندن و و به وسيله با حضور قلب، با خدا ارتباط معنوی برقرار کنيد. 2⃣«هفته ای يکی دو روز، بگيريد». (صلی الله علیه و آله) در حديثى پس از ترغيب جوانان به ازدواج می‌فرمايد: «هر کس برايش مقدور نبود، بسيار بگيرد؛ زيرا که روزه از نيروى شهوت می‌کاهد». [۳] 3⃣«حفظ و تقويت کرامت و عزت نفس». اگر به گوهر و نفس خود توجه داشته باشد، هيچ گاه دنبال و شهوت نمی‌رود. (عليه السلام) می‌فرمايد: «آن کس که واجد بزرگواری و باشد، تمايلات شهوانيش در نظر او خوار می‌نمايد». [۴] گاندی می‌گويد: «، اگر غربيان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به مسائل جنسی نموده است، به خاطر اين است که غربی به جای در پی نسيان و هدر ساختن خويش است». 4⃣«دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحريک آميز». هيچ عضوی در بدن به اندازه از عالم خارج متأثر نمی‌شود، و ارتباط بسيار عجيب و پيچيده ای بين و ، خيالات و حالات روانی انسان وجود دارد؛ [۵] و اين قدرت را به انسان داده است که اگر اراده کند، با فرو انداختن و و توجه نکردن به دختران محيط اطراف، به خود بپردازد. 5⃣«از فکر و ترسيم صحنه های محرک در ذهن و خيال پرهيز کنيد». 6⃣«تقويت اراده». با تلقين به نفس و ، عدم پراکنده کاری، سر و سامان دادن به کارهای نيمه تمام، ، از افراد با اراده، ، خود را تقويت کنيد و هر لحظه به خود بگوييد: من می‌توانم، چون دارم. [۶] 7⃣«اعتماد به نفس داشته باشيد و برای کسب آن، به خدا داشته باشيد». و بردبار باشيد؛ و با نشاط باشيد، داشته باشيد؛ هيچ وقت نترسيد؛ [۷] و بدانيد که قدرت مقابله با گناه و شهوت را در وجود انسان قرار داده است. 8⃣«هيچ وقت بيکار نباشيد و اوقات فراغت خود را به و مطالعه و کارهای فکری بپردازيد». 9⃣«ورزش». هر روز به منظور تقويت جسم و تخليه انرژی خود مقدارى کنيد. 🔟«در خوردن مواد غذايى پرکالری و محرک مثل پياز، فلفل، خرما، تخم مرغ و... به حداقل لازم اکتفا کنيد». 1⃣1⃣ بصری، شنیداری، تخيلی جنسی اطراف مثل فيلم، عکس و.... را حذف کرده و هيچ وقت به موسيقی تحريک کننده گوش ندهيد. بر قوه تخيل خود با مطالعه، ذکر خدا، انصراف توجه و افکار مثبت جايگزين و کارهای هنری و خلاقانه و... مديريت داشته باشيد. 2⃣1⃣«در دقت کافی را به عمل آوريد». 3⃣1⃣اگر مرتکب گناهى شده ايد کنيد، و بدانيد که توبه کننده گان را دوست دارد. برخی افراد چون از اين امر بی اطلاع اند، لحظه به لحظه با سياست «آب که از سرگذشت چه يک نی چه صد نی» در مرداب گناه فرو ميروند. 📚برای مطالعه بيشتر به این کتب مراجعه گردد: کنترل رابطه جنسی، احمد مطهری، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۶۰. آنچه يک جوان بايد بداند، رضا فرهاديان، قم، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۷۴. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری. دنيای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تربيت. پی نوشت‌ها؛ [۱] قاسمی، حميد محمد، اخلاق جنسی در ديدگاه اسلام، تهران، سازمان تبليغات اسلامی، ص۱۹۱. [۲] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۳] مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۳۱. [۴] نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص ۱۲۸۳. [۵] اخلاق جنسی از ديدگاه اسلام، همان، ص ۱۹۶. [۶] ليندن فيلد، گيل، اعتماد به نفس برتر، ترجمه حميد و نگار اصغری پور، تهران، جوانه رشد، ۱۳۸۲، ص ۱۰۲. [۷] همان، ص ۱۶۳ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراحل نفوذ «شیطان» در انسان در کلام «امام علی» (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و (علیه السلام) آن را با و و خود در لابه‌لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح میدهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمیشود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره ميفرمايد که: در وجود هر انسانى است، نه اجبارى. این هستند که به او «چراغ سبز» نشان میدهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر ميکنند. 🔹حضرت ميفرمايد: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً» ([این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند). این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده؛ ميفرمايد: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] (او بر کسانى که دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ او تنها بر کسانى است که او را به برگزیده اند و کسانى که به وسیله او می ورزند و به به جاى فرمان خدا گردن مى نهند). 🔹در مرحله دوّم ميفرمايد: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً» ([بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام میشود، شیطان نیز انتخابى میکند و آن این که] آنها را به عنوان [یا شریکان] خویش برگزیده است). سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، ميفرمايد: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ» (او در درون‌ سینه‌ هاى‌ آنها کرد، سپس آن را مبدّل به نمود). در این تشبیه جالب (عليه السلام)، «سینه‌ هاى شیطان صفتان» را و «محل تخم‌گذاری» او معرفى میکند و به دنبال آن مى افزاید: 🔹«وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ» (این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت). سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، ميفرمايد: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ» (کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت). یعنى سرانجام این که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به میشود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها میکند، بطورى که «صاحب شخصیت دوگانه‌اى» مى شوند. 🔹از یک نظر و از یک نظر ؛ ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این «سیر انحرافى تدریجى» پرداخته، ميفرمايد: هنگامى که به اینجا رسیدند: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل» (شیطان آنها را بر و سوار کرد، [مرکبى که آنها را به سوى انواع و کفر و ضلالت مى کشاند] و و هزل و باطل را در نظر آنان زینت بخشید).  🔹این سخن شبیه همان چیزى است که (عليه السلام) در کلام نورانى دیگرى ميفرمايد: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکبهاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار میشوند!». [نهج‌البلاغه، خ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، ميفرمايد: «اعمال آنها اعمال کسى است که او را در شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است». اشاره باینکه آنها بخوبى گواهى میدهد که در آنها کرده و به راهى که میخواهد مى برد. سخنانشان و نگاه هاى آنها ، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان بخوبى دیده میشود، 🔹و در واقع (عليه السلام) میخواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم میدانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به و لشکر پنهانى او نیستند، بلکه گروهى از نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین و قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷س، ج۱ ص۴۶۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن «توکل پیامبران الهی» در مواجهه با افراد نادان و متعصب را چگونه بیان می کند؟ 🔹 (علیهم السلام) معمولا از میان اقوامى قیام مى کردند که علاوه بر انحرافات فکرى و عقیدتى، آلوده به انواع بودند؛ لذا هنگامى که آنها بر ضدّ این عقائد خرافى و آن مفاسد اخلاقى مى کردند، بر ضد آنها پیدا مى شد و گاهى در میان یک ملّت، تنهاى تنها بودند، در چنین شرایطى آنچه به آنها توان و نیرو براى پیشبرد اهدافشان مى داد مسأله بر خداوند بود، که نمونه آن را در داستان (عليه السلام) مى خوانیم. 🔹 و و به او گفتند: «قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَ مَا نَحْنُ بِتَارِكِی آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَ مَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ». [۱] (گفتند: ای هود! دلیل روشنی [که پسند خاطر ما باشد] برای ما نیاوردی، و ما به گفته تو رها کننده معبودهای خود نیستیم، و ما به تو نمی‌آوریم). «إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ». [۲] ([ما درباره تو] جز این نمی گوییم که برخی از معبودهای ما به تو گزند و آسیب [روحی] رسانده اند [به همین سبب سخنان جنون آمیز و بی منطق می گویی]. گفت: من را گواه می گیرم و شما هم گواه باشید که یقیناً من از آنچه شریک او قرار می دهید، بیزارم). 🔹 (عليه السلام) گفت: «مِنْ دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِی جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ». [۳] ([آری، از هر معبودی] به غیر او [بیزارم] پس همه شما بر ضد من نیرنگ بزنید، سپس مهلتم ندهید). «إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللهِ رَبِّی وَ رَبِّكُمْ ۚ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ». [۴] (یقیناً من بر که پروردگار من و پروردگار شماست کردم؛ هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او مهارش را به دست [قدرت و فرمانروایی خود] گرفته است، مسلماً بر راهی راست است). 🔹انسان هنگامى که با مخالفت یک نفر آدم و و رو به رو مى شود، غالباً به وحشت مى افتد تا چه رسد به این که بخواهد بر ضد یک «قوم عظیم و منحرف» که داراى تمام این صفات هستند کند، و یاورى نداشته باشد، که او را یارى کنند، مسلّماً این کار جز با میسّر نمى شود، نیرویى زاییده از که مولود ایمان به خدا و حاکمیت او در تمام جهان هستى است. 🔹جالب این است که نه تنها نسبت به تهدیدهاى آنها حساسیّت نشان نمى دهد، بلکه تمام قدرت و قوّت آنها را به زیر سؤال برده و تحقیر مى کند، و به آنها مى فهماند که کمترین واهمه اى از آن همه جمعیّت بت پرست و لجوج ندارد، این یکى از ویژگى هاى (علیهم السلام) است. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آیه ۵۳ [۲] همان، آیه ۵۴ [۳] همان، آیه ۵۵ [۴] همان، آیه ۵۶ 📕پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel