eitaa logo
اساتید عزیز
135 دنبال‌کننده
16 عکس
19 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۰ ۲ - جواب محقق این است که : نویسندگان کتب رجالی وقتی کتاب رجالی می‌نویسند فقط برای مجتهدین زمان خودشان که نمی‌نویسند بلکه هدفشان این است که : آثارشان برای ابد و همیشه و سال‌های سال باقی بماند و دیگران از آنها استفاده کنند لذا اگر در کتاب‌های رجالی خود می‌نوشتند که : (( راوی باید عادل و با تقوا و با ورع و با مهارت و تیزهوش باشد )) اینجا منظورشان از ظهور اسلام نیست بلکه منظورشان معنایی است که همه قبول دارند یعنی : (( ملکه و تقوا )) پس عدالت در راوی شرط است پس ما نیاز به علم رجال داریم تا بدانیم که کدام راوی عادل است قرینه دیگر اینکه : منظور و مراد علمای رجال از لفظ و کلمه (( )) ۱ - صرف بودن نیست ۲ - صرف گناه نکردن در ملأ عام نیست ۳ - صرف ظاهر نشدن نیست ۴ - صرف حُسن ظاهر نیست ۵ - بلکه مراد ملکه تقوا و احراز بازدارنده گناه در شخص است ۳ - جواب علامه مامقانی که می‌گوید : منظور علمای رجال از عدالت : احراز ملکه تقوا است و منظور : ظهور اسلام و ناشر حدیث و ظاهر نشدن فسق و رعایت حسن ظاهر و تعابیر دیگر نیست سوال : چرا تعبیر ناشر حدیث از تعبیر رعایت حسن ظاهر بالاتر است ؟ چون اگر راوی آمد و حدیثی را از راوی ضعیف نقل کرد اولاً : هیچکس دیگر به او اعتماد نمی‌کند ثانیاً : او را از شهر بیرون می‌کنند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۱ دلیل پنجم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از اینکه : با رجال مردم رسوا می‌شوند و ما با علم در عیوب مردم تجسس می‌کنیم و بعضی از راویان را یا تضعیف یا می‌کنیم در حالی که شارع مقدس فرموده است که : عیوب مردم را پنهان و مخفی کنید پس علم رجال ممنوع و حرام است جواب مصنف : اولاً اینکه : در وقتی مدعی و نزد می‌روند و برای ادعای خودش می‌آورد اینجا منکر می‌تواند عیوب شاهد را بیان کند و شاهد را کند و مورد جرح و خدشه قرار دهد که این کار منکر باعث رسوایی شاهد می‌شود و آبروی شاهد ریخته می‌شود ولی شارع اینجا اجازه داده است یا در باب اگر کسی برای دختری رفته و والدین دختر از شما در مورد داماد و و رفتار و کردار داماد از شما سوالاتی پرسیدند اگر شما اینجا در مقام عیوب را بیان کنید باعث رسوایی داماد می‌شوید و آبروی داماد ریخته می‌شود ولی شارع به شما اجازه داده است که کنید غیبت مجوزات دیگری هم دارد ثانیاً اینکه دو بحث است : یک بحث در است یک بحث در الله تعالی است در عیوب مردم الناس است حکم الله تعالی بر حفظ حق الناس اولویت دارد چون حکم الله تعالی از روایات به دست می‌آید و شارع در تجسس درباره راویان اجازه داده است ثالثاً در باره راویان حدیث بد و ناپسند نیست چون در قرآن فرمود : ان جاکم فاسق بنباء فتبیّنوا فرمود که : هر خبری می‌شنوید تحقیق و تبیّن کنید در آیه شریفه اگر چه امر به تحقیق در باره است ولی شامل هر امر مجهولی می‌شود یعنی : هم در باره تحقیق کنید و هم در باره پس شارع داده است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۲ دلیل ششم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از اینکه : گفتار رجالی و شرایط ادامه جواب مصنف : ۲ - وقتی علمای رجال به ثقه بودن راویان شهادت می‌دهند علتش این است که : یا به خاطر شنیدنی هایی است که از شیخی به شیخی و یا استادی از استادش می‌باشد و یا به خاطر قرائن متواتر و شواهد قطعی می‌باشد و یا به خاطر شهرت مفید اطمینان می‌باشد که این‌ها موجب علم به عدالت یا ضعف راوی می‌شود پس در ثبوت برای راوی دو راه وجود دارد : ۱ - یا راوی معاصر است ۲ - یا راوی معاصر نیست اگر ر راوی معاصر است اینجا عدالت راوی معاصر از این راه‌ها ثابت می‌شود : ۱ - از راه ۲ - از راه وجود قرائن و شواهد ۳ - از راه شهرت مفید یقین یا اطمینان اگر راوی معاصر نیست اینجا عدالت راوی غیر معاصر از این راه‌ها ثابت می‌شود : ۱ - از راه شهرت مفید یقین یا اطمینان ۲ - از راه قرائن متواتر پس مقدمات شهادت هم کافیست عدالت عبارت است از : ملکه نفسانی در انسان عدالت یعنی : التزام به انجام واجبات و ترک محرمات پس خود عدالت قابل دیدن نیست ولی مقدمات عدالت قابل حس هست ۳ - وقتی که ما در احوال حالات علمای گذشته تحقیق می‌کنیم یقین پیدا می‌کنیم که توثیقات و تضعیفات : ۱ - یا مستند به کتاب‌هایی است که برای علمای رجال ثابت و محرز است که انتصاب این کتاب‌ها به مولفین و نویسندگان آنها صحیح است ۲ - یا مستند به نقل و است ۳ -'یا مستند به و استفاده است پس علمای رجال به هر کتابی مراجعه نمی‌کردند بلکه به کتاب‌هایی مراجعه می‌کردند که نویسندگان آنها با راویان هم عصر و معاصر بودند پس اگر علمای رجالی گذشته در کتب رجالی خودشان می‌نوشتند و تصریح می‌کردند که : فلان راوی ثقه است شهادت و اعتمادشان حدسی نبود بلکه حسی بود این شیوه حسی بهترین و متین‌ترین راه‌های تصریح و یقین به ثقه بودن بزرگواران است چون اعتماد به حس به سه طریق بدست می‌آید : ۱ -مراجعه به کتب رجالی که در دست آنها بوده و انتصاب کتب رجالی به مولفین و نویسندگان به طریق صحیح ثابت بوده است ۲ - سینه به سینه ثقه‌ای از ثقه دیگر و نقل سینه به سینه بزرگی از بزرگ دیگر ۳ - به شهرت و استفاضه ای که در بین اصحاب موجود بوده است مثلاً : علمی که ما به عدالت صاحب جواهر و شیخ انصاری و صاحب حدائق و دیگران داریم از راه شهرت و استفاضه است پس ما به علم رجال نیاز داریم الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۳ دلیل هفتم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از : توثیق و به نحو موجب جزئیه: منکرین می گویند : شما که می‌گویید علم رجال لازم است دلیلتان عبارت است از : تشخیص راوی ثقه از غیر ثقه توثیق دو نوع است : ۱ - توثیق تفصیلی یعنی : توثیق تک تک رجال احادیث مثل توثیق نجاشی و شیخ طوسی ۲ - توثق اجمالی یعنی : توصیق یکجای رجالی مثل توثیق رجال ثلاثه مولفین کتب اربعه همین کار را کرده‌اند چون رجال احادیث و اسناد روایات خودشان را اجمالاً و یکجا توثیق کرده‌اند و توثیق اجمالی رجال ثلاثه یعنی کلینی و صدوق و طوسی هم حجت است پس نیازی به علم رجال نداریم جواب مصنف مصنف چند جواب می‌دهد جواب اول اینکه : ما دو بحث داریم ۱ - یک بحث در صحت روایات کتب اربعه است ۲ - یک بحث در وثاقت رجال و راوی‌های روایات کتب اربعه است که بین صحت روایات و بین وثاقت روات و راویان فرق است مشایخ ثلاثه شهادت به وثاقت راوی‌ها که نداده‌اند بلکه مشایخ ثلاثه شهادت به صحت رو ایات کتب مشایخ ثلاثه داده‌اند چون این مشایخ ثلاثه در تصحیح روایات کتاب‌های خودشان به قرائن منفصله و خارجی جدای از روایات اعتماد کرده‌اند که این قرائن به دست ما نرسیده است و وثاقت راویان حدیث را احراز نکردند پس تصحیح روایات دلالت بر وثاقت راویان آن روایات نمی‌کند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
هدایت شده از علی خسروانی
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۴ ثانیاً سلمنا که حکم مشایخ ثلاثه به صحت کتب اربعه به خاطر راویان حدیث است ولی از کجا معلوم می‌شود که مستند مشایخ ثلاثه در وثاقت همه راویان احادیث کتب اربعه حسّی باشد ؟ چون احتمال دارد که وثاقت راویان احادیث کتب اربعه بر مبنای موجود باشد و بر مبنای حس نباشد اینجا در این صورت احادیث کتب اربعه برای دو گروه فقط است نه برای همه : ۱ - کسی که این قرائن را کرده باشد ۲ - کسی که به این قرائن دسترسی داشته باشد ثالثاً سلّمنا که توثیق راویان حدیث حسّی باشد اینجا در صورتی حدیث حسّی حجّت است که مشایخ ثلاثه کثرت خطا نداشته باشند ولی اگر کثرت خطا داشته باشند حتی خبر حسّی هم اعتباری ندارد چه برسد به خبر حدسی اینجا متاسفانه کثرت خطا هم وجود دارد چون مرحوم و شیخ عده زیادی از راویان کتاب کافی کلینی را تضعیف کرده‌اند یا شیخ طوسی عده زیادی از راویان کتاب تهذیب و استبصار را در کتاب رجال و فهرست خودش تضعیف کرده است پس ما نمی‌توانیم به تصحیح اجمالی نویسندگان و مولفین کتب اربعه اعتماد کنیم پس ما به علم نیاز داریم تا اسناد روایات را ببینیم چون شهادت مولفین کتب اربعه ربطی به توثیق راویان احادیث کتب اربعه ندارد الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۵ دلیل هشتم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از : شهادت مشایخ ثلاثه مشایخ ثلاثه شیخ صدوق و کلینی و طوسی عادلند و شهادت گواهی داده‌اند که روایات کتب ما روایات صحیحه است و از ائمه علیهم السلام صادر شده است اینجا ما هم به قول مشایخ ثلاثه اعتماد می‌کنیم و می‌گوییم که : روایات کتب اربعه روایات صحیحه است پس نیازی به علم رجال نداریم جواب مصنف صنف می‌فرماید که : عادل و شهادت عادل ددو جور است ۱ - حسی ۲ - حدسی و اجتهادی اگر خبر و شهادت عادل حسی باشد حجت است ولی اگر حدسی و اجتهادی باشد اینجا برای خودش حجت است ولی برای دیگران معمولاً حجت نیست مگر در مورد خبر حدسی مفتی و مجتهد برای مقلد و مستفتی پس کسی که از عدالت راوی با حدس و اجتهاد خبر می‌دهد برای خودش حجت است اما برای دیگران حجت نیست اینجا شهادت مشایخ ثلاثه در باره صحت روایات کتب اربعه و صدور از ائمه علیهم السلام هم حسی نیست بلکه حدسی است پس ما نیاز به علم رجال داریم الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 علم رجال ۲۶ دنباله جواب مصنف به دلیل هشتم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از اینکه : احتمال خطا و اشتباه در کلام عادل از این امور ناشی می‌شود : ۱ - عمدی خبر دهنده ۲ - احتمال خطا و اشتباه خبر دهنده مخبر دو جور است : ۱ - خبر حسی یعنی مثلاً واقعه‌ای را مخبر دیده یا شنیده است ۲ - خبر حدسی اصل عقلایی رایج بین عقلا عبارت است از : اصل عدم خطا و اشتباه پس خبر حدسی فقط برای خود مخبر حجت است و برای دیگران حجت نیست چرا ؟ چون خبرش حدسی است و حسی نیست و احتمال خطا و اشتباه در حدس وجود دارد یعنی : مشایخ ثلاث ندیده‌اند که روایات از ائمه علیهم السلام صادر شده باشد و فقط بر اساس قرائن و شواهد گواهی داده‌اند که روایات کتب اربعه از ائمه علیهم السلام صادر شده است لذا روایات آنها فقط حدسی است و ما اینجا نمی‌توانیم اصالت عدم الخطا جاری کنیم پس سخن آنها برای دیگران حجت نیست الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 علم رجال ۲۷ دنباله جواب مصنف به دلیل هشتم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از اینکه : خبر دادن خبر دادن دو جور است ۱ - گاهی خبر دادن از شجاعت و است ۲ - گاهی خبر دادن از صحت روایات است این‌ها دارند و همانند هم نیستند چرا ؟ چون و عدالت یک هستند که دارای و مقدماتی هستند که اغلب مردم یا همه مردم بر اساس همین مبادی و می‌توانند به شجاعت و عدالت یک نفر مورد نظر پی ببرند لذا اینجا اگر کسی بگوید : ((فلانی یا است )) برای دیگران است حتی اگر حدسی باشد چرا ؟ چون مبادی و مقدمات شجاعت و عدالت از امور محسوس و قابل لمس و درک است ولی خبر دادن از صحت روایات که دارای و امارات هستند حجت نیست و مثل خبر دادن از شجاعت و عدالت یک نفر نیست چرا ؟ چون نظر مردم فرق دارد و اکثر مردم این قرائن و که حسی نیستند بلکه حدسی هستند یعنی اگر قرائن مثل عرضه کتب و روایات بر امام علیه السلام باشد این قرینه حسی می‌شود ولی اینجا اینطور نیست پس از امور حدسی می‌شود پس برای همه مردم یا اکثر مردم انتقال از قرائن به صحت روایات و صدور روایات از ائمه علیهم السلام حاصل نمی‌شود بلکه بعضی‌ها از این قرائن به اطمینان می‌رسند ولی دیگران : یا به اطمینان نمی‌رسند یا احتمال می‌دهند یا ظن ضعیف به صدور احادیث از ائمه علیهم السلام پیدا می‌کنند پس اکثراً اطمینان پیدا نمی‌کند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۱ - ۱ ۲ - یا ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - بین شرط و عدم المانع ۱ - علت : تامه آن است که در او جمیع اجزا علت فراهم باشد یعنی : هر چیزی که در تحقق معلول دخیل است را دارد و هر چیزی را که مخل است را ندارد یعنی : هم مقتضی هم شرط هم عدم المانع هم معدّ همه را دارد و معلوم است که : وقتی علت تامه آمد تحقق معلول حتمی و غیر قابل تخلف است و اگر علت تامه نباشد تحقق معلول محال است یعنی : یلزم من وجوده وجود المعلول و من عدمه عدمه ۲ - سبب یا مقتضی : سبب یا مقتضی آن است که : من شأنه التاثیر یعنی : گذاری از آن او ست ولی به شرط‌ها و شروط‌ها که اگر شروط باشند تاثیر می‌گذارد و الا فلا مثلاً : مقتضی و احراق است ولی مشروط به اینکه مماس با جسم قابل اشتعال هم باشد یا مثلاً : شمشیر برنده است به شرط اینکه تند و تیز هم باشد ۳ - شرط : شرط آن است که : خودش نیست و اگر مقتضی و سبب بخواهد در وجود مقتضا اثر بگذارد باید این شرط باشد مثل : مماس بودن نار با فرش 《 شرط یا مقدمه 》 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۱ - ۲ ۲ - یا ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - بین شرط و عدم المانع ۴ - عدم المانع : عدم المانع آن است که : نبودنش یکی از اجزا علت تامه است مانع : مانع امری است که : اگر آمد جلو تاثیر مقتضی را می‌گیرد عدم المانع امریست که : نیامدنش یکی از اجزا علت تامه است مثل : رطوبت فرش که مانع از احراق فرش است و باید از سر برداشته شود ۵ - : مُعدّ آن است که : نه خودش است و نه شرط التاثیر است نقش معد : تنها نقش معد این است که : علت را به معلول نزدیک می‌کند و زمینه را برای تاثیر علت فراهم می‌کند مثل : کاری که زارع و انجام می‌دهد که را در دل خاک پنهان می‌کند ولی ایجاد زرع کار زارع نیست و الله تعالی با اسبابش است که فرمود : ا انتم تضرعونه ام نحن الزارعون شرط و عدم المانع : فرق و عدم المانع عبارت است از اینکه : ۱- شرط امر است و عدم المانع امر است ۲ - شرط وجودش معتبر است و عدمش معتبر است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 : ۱ - ۲ - ۳ - شرعیه عقلیه ۴ - $احکام_لُغَویه ۱ - احکام شرعیه : احکام شرعی هستند که فقط شرع به آنها حکم می‌کند مثل وجوب الصلاه ۲ احکام عقلیه : احکام عقلیه احکامی هستند که فقط به آنها حکم می‌کند مثل : ۲×۲=۴ اینجا شارع نفرموده است که : اذا ضربتَ ۲ فی ۲ فاحکم باربعه بلکه حکم است و نیاز به شارع ندارد یا مثل اینکه : است ۳ - احکام عقلیه و شرعیه : احکام عقلیه و شرعیه احکامی هستند که هم عقل به آنها حکم می‌کند و هم شرع یعنی هر دو هم عقل و هم شرط با هم به آن حکم می‌کنند مثل : قبح احکام لغویه : احکام لغویه احکامی هستند که به لفظ برمی‌گردند مثل : احکام نحو و صرف و وضع الفاظ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 اقسام : ۱ - ۲ - ۱ - احکام واقعی : استدلال فقیه و : گاهی دقیقاً مشخص است گاهی دقیقاً مشخص نیست و موقت است اگر استدلال فقیه دقیقاً مشخص باشد مثلاً مجتهد می‌گوید : ۱ - ربا خوردن حرام است چرا ؟ چون ان الله حرّم الربا ۲ - واجب است چرا ؟ چون اقیموا الصلاه این‌ها را احکام می‌گویند چون سندش معلوم است ۲ - اگر استدلال فقیه دقیقاً مشخص نباشد و موقت باشد و مثل زاپاس باشد و حکمی را بگوید تا اینکه مکلف را از سر دوراهی نجات دهد آن را می‌گویند مثلاً ما از جایی می‌گذریم و به بدن و لباس ما می‌ریزد و نمی‌دانیم که آیا پاک است یا نجس است اینجا بگو : انشاالله پاک است اگرچه معلوم نیست که پاک باشد ولی بگو : انشالله پاک است این را یا ادله می‌گویند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 اقسام : ۱ - ۲ - ۳ - ۴ - : ۱ - تعریفش ۲ -اقسامش : ۱ - مشترک $لفظی ۲ - مشترک لفظ : گاهی یک معنا دارد و گاهی چند معنا دارد لفظ اگر فقط یک معنا داشته باشد آن را نص می‌گویند مثل : لفظ جلاله الله تعالی ۲ - لفظ اگر چند معنا داشته باشد دو صورت دارد : ۱ -یا یکی از معانی اقرب است آن را ظاهر می‌گویند مثل : بحر : به معنی دریا و به معنی علم و عالم که دریا اقرب است و عالم قرینه لازم دارد ۲ - لفظ اگر چند معنا داشته باشد که هیچ کدام از معانی اقرب نیست و هیچ قرینه‌ای هم نیست که کدام معنا مراد است آن را لفظ مجمل می‌گویند ۴ - لفظ مشترک : ۱ - تعریف لفظ مشترک : اگر لفظ یک لفظ است ولی دارای معانی و مصادیق متعدد است آن را لفظ می‌گویند اقسام لفظ مشترک : لفظ مشترک دو قسم است : ۱ - مشترک لفظی : اگر لفظ واحدی را در اوضاع متعدده و جداگانه و علیحده آن را در معانی گوناگون وضع کرده باشند آن را مشترک لفظی می‌گویند مثل : لفظ عین نسبت به معانی زیادی که لغویون برایش گفته‌اند ۲ - مشترک معنوی : اگر برای معنای لفظ واحدی مصادیق متعددی باشد آن را مشترک معنوی می‌گویند مثل : لفظ حیوان که بین انسان و حمار و فرس و اسد و غیره مشترک است اگر لفظ واحد است ولی متعدد است آن را اشتراک لفظی می‌گویند مثل کلمه عین اگر لفظ واحد است ولی متعدد است آن را اشتراک معنوی می‌گویند مثل کلمه حیوان پس به قدر جامع بین افراد مشترک معنوی می‌گویند مثل :حیوان در مشترک لفظی لفظ در تمام معانی است مثل : عین نسبت لفظ به تمام معانی علی السویه است لذا اگر متکلم هر کدام از معانی را اراده کرده باشد باید قرینه بیاورد مثل رعیتُ عیناً جاریه یا رعیتُ عیناً باکیه این را قرینه می‌نامند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۸ دنباله جواب مصنف به دلیل هشتم منکرین نیاز به علم رجال عبارت است از اینکه : ان قلت : اگر خبر دادن مولفین و نویسندگان کتب اربعه است صحت کتب اربعه فقط برای خودشان حجیت دارد و برای دیگران حجیت ندارد پس چرا در مقدمه و اوائل کتب اربعه اصلاً به آن اشاره کرده‌اند و آن را بیان کرده‌اند گفته‌اند ؟ اصلاً گفتنش چه لزومی داشت ؟ قلت : هدف مولفین کتب اربعه از گفتن این مطلب در اوایل کتب اربعه این است که : علاوه بر اشاره به : ۱ - اعتماد خودشان ۲ - دیگران را هم وادار به تحقیق کنند تا دیگران هم مثل مولفین دنبال تحصیل قرائن باشند و به قرائن دسترسی پیدا کنند پس مولفین از شهادت و خبر دادن عبارت است از : ایجاد انگیزه تحصیل قرائن و شواهد در دیگران چرا ؟ تا اینکه دیگران هم مثل مولفین از روی قرائن پی به صحت اخبار ببرند لذا مولفین : ۱ - هم روایات کتب اربعه را صحیح می‌دانند ۲ - هم با سند ذکر می‌کنند تا دیگران هم روایاتی را که صحیح می‌دانند به این روایات صحیح عمل کنند لذا اگر شهادت مولفین بر صحت روایات کتب اربعه بر همه حجت بود اینجا نیاز نبود که روایات را با سند ذکر کنند و این همه زحمت و سختی را تحمل کند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۲۹ در فصل سوم و چهارم دو بحث مطرح است : ۱ - منابع اولیه رجال که در فصل سوم است ۲ - منابع ثانویه رجال که در فصل چهارم است در منابع اولیه رجال دو بحث مطرح است : ۱ - هشتگانه رجالی ۲ - رجال ابن منابع ثانویه رجال : در منابع ثانویه رجال چهار بحث مطرح است : ۱ - اصول چهارگانه رجالی ۲ - جوامع رجالی در زمان‌های بعد که چاپ شده است ۳ - جوامع رجالی بر اسلوب قدما ۴ - تکامل نگارش جوامع رجالی فصل سوم : منابع اولیه علم رجال : کسی که در اوایل نیمه دوم قرن اول کتاب رجالی نوشت : عبیدالله بن ابو بود عبیدالله بن ابو اسامی اصحابی که از علیه السلام پیروی می‌کردند و در جنگ‌های امیرالمومنین علیه السلام شرکت می‌کردند و در رکاب امیرالمومنین در بصره و صفین و نهروان می‌جنگیدند اسامی این‌ها را نوشته است این کتاب : هم رجالی است هم تاریخی است بعد از بن ابورافع در قرن دوم بن جبله کنانی بود که متاسفانه این کتاب‌ها در دسترس نیست خوشبختانه اصول کتب رجالی قرن چهارم و پنجم در دسترس ما هست که ۸ مورد از کتب و اصول رجالی محور بحث ما است : ۱ - رجال کشی ۲ - فهرست نجاشی ۳ - رجال شیخ طوسی ۴ - فهرست شیخ طوسی ۵ - رجال برقی ۶ - رساله ابی قالب ضراری ۷ - مشیخه شیخ صدوق ۸ - مشیخه شیخ طوسی الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۳۰ ۱ - رجال : ۱ - نظر درباره کشی : کشی مورد وثوق است ولی از راویان ضعیف زیاد روایت کرده است و از عیاشی کسب علم نموده است و دارای کتاب رجال و علوم فراوانی است ۲ - نظر شیخ طوسی در باره کشی : کشی ثقه و واقف به اخبار و رجال است او دارای اعتماد و بصیر به رجال و اخبار است و مذهب او مستقیم و پسندیده است اسم کتاب رجال کشی عبارت است از : معرفت الرجال یا معرفت الناقلین که سید ابن ترتیب و تبویب این کتاب را به عهده گرفت و آن را به کتاب‌های رجالی ضمیمه کرد کتاب رجال کشی را تهذیب و مختصر کرد و زوائد آن را حذف کرد و آن را به نام (( اختیار الرجال )) نامید تهذیب شیخ طوسی به این صورت بود که : کتاب رجال کشی را از خطاها و اشتباهات تهذیب کرد چون نجاشی هم گفته بود که کتاب کشی خطاها و اشتباهات داشته است که کتاب : (( تهذیب رجال کشی )) نسبت به کتاب‌های دیگری که در زمینه رجال تدوین شده است دارد این است که : تالیف این کتاب به این صورت است که: روی نقل روایات مربوط به راویان حدیث متمرکز شده است تا اینکه خواننده کتاب به خوبی بتواند را از ضعیف تشخیص دهد و این کتاب از اصحاب پیامبر و امیرالمومنین‌ صلی الله علیهما و آله و سلم شروع شده است و تا اصحاب امام هادی و امام عسکری علیهما السلام ادامه دارد بعد اسامی کسانی که بعد از این‌ها بودند را آورده است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 اقسام : ۱ - ۲ - ۱ - حقیقت : آن است که ثابت شود که لفظی از مستعمل در لسان شارع مثل صوم و صلاه و حج در زمان و عصر خود شارع بدون قرینه در معانی شرعیه استعمال می‌شده است ۲ - حقیقت متشرعه : آن است که ثابت نشود که لفظی از الفاظ مستعمل در لسان شارع بدون قرینه در معانی شرعیه استعمال میشده است و فقط اجمالاً می‌دانیم که اهل شرع این الفاظ را در معانی غیر لغوی که باشند به کار می‌برند شارع : یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اگر لفظی در لسان شارع بدون قرینه آمد مثل این روایت که : صلّوا عند رویت الهلال اگر قائل به حقیقت شرعیه باشیم پس صلوا را حمل بر نماز می‌کنیم یعنی : نماز اول ماه مستحب است اگر قائل به حقیقت متنشرعه باشیم پس صلوا را حمل بر دعا می‌کنیم و می‌گوییم یعنی : خواندن دعای اول ماه مستحب است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 اقسام : ۱ - قرینه در ۲ -قرینه ۱ - قرینه در مجاز : عبارت از قرینه صارفه است ۲ قرینه معینه : قرینه در مشترک لفظی است قرینه گاهی صارفه است و گاهی معینه است قرینه صارفه قرینه‌ای است که : متکلم لفظ یا چیز دیگری می‌آورد تا مخاطب را از معنای حقیقی منصرف کند و بر گرداند مثل کلمه یرمی در : رعیتُ اسداً یرمی که ظهور اسد را از حیوان مفترس به رجل شجاع بر می‌گرداند قرینه معینه : قرینه‌ای است که : متکلم برای تعیین یکی از معانی حقیقیه لفظ مشترک نصب می‌کند مثل کلمه جاریه در : رایتُ عیناً جاریه اینجا اگر گفتیم رعیتُ عیناً عین هم شامل چشم می‌شد و هم چشمه ولی اگر قرینه آوردیم و گفتیم : رعیت عیناً فی الجبل این (( فی الجبل )) قرینه بر این است که مر اد متکلم چشمه است حقیقت و موضوع له موضوع له له است ولی حقیقت از موضوع له است چون لفظی است که در موضوع له شده باشد لذا معنی لفظ قبل از استعمال را (( موضوع له )) می‌نامند و حقیقت نمی‌نامند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 و : ۱ - تعریف حقیقت ۲ - تعریف مجاز ۳ - حقیقت و مجاز ۴ - حقیقت ۵ - فایده بحث از حقیقت و مجاز ۵ - فایده بحث از و : فایده بحث از حقیقت و مجاز این است که : اگر در آیات و روایات لفظی بدون وارد شد اگر معنای حقیقی و مجازی آن را بدانیم باید آن را بر معنا معنای حقیقی حمل کنیم بدان که : ۱ - گاهی لفظ یک معنی حقیقی و یک معنی مجازی دارد ۲ - گاهی لفظ یک معنی حقیقی و چند معنی مجازی دارد اگر لفظ یک معنی حقیقی و یک معنی مجازی داشته باشد دو صورت دارد : ۱ - یا با قرینه است ۲ - یا بدون قرینه است اگر بدون قرینه باشد آن را بر معنی حقیقی حمل می‌کنیم اگر با قرینه باشد یعنی قرینه داریم که معنی حقیقی را اراده نکرده است اینجا لفظ را بر معنی مجازی حمل می‌کنیم اگر لفظ یک معنی حقیقی و چند معنی مجازی داشته باشد اینجا هم دو صورت دارد : ۱ - یا اقرب المجازات وجود دارد ۲ - یا اقرب المجازات وجود ندارد اگر اقرب المجازات وجود داشت (( اقرب المجازات یعنی مجازی که از سایر مجازات به حقیقت نزدیک‌تر است )) اینجا لفظ را بر اقرب المجازات حمل می‌کنیم اگر اقرب المجازات وجود نداشت اینجا تمام مجازات با هم مساوی هستند لذا اگر قرینه‌ای نبود و کلام خالی از قرینه بود باید توقف کرد تا متکلم برای اراده خصوص یکی از مجازات قرینه‌ای نصب کند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بحث و ۱ اولاً اینکه : بحث تخطئه و تصویب در بحث مطرح می‌شود دوماً اینکه : آیا امکان دارد که مجتهد در استنباط حکم از ادله خطا کند یا نه ؟ اینجا جواب طرفداران تخطئه مثبت است جواب طرفداران تصویب منفی است ۳ بحث مطرح است : ۱ - تخطئه ۲ - تصویب ۳ - اقوال در تصویب و تخطئه تخطئه : ۱ - در لغت ۲ - در اصطلاح علم اصول تخطئه در لغت : تخطئه از کلمه خطا است و در لغت به معنی : نسبت خطا به دیگری دادن است تخطئه در اصطلاح علم اصول : مکتبی است که طرفداران آن عقیده دارند و می‌گویند که : ۱ - مقررات شرع در هر مسئله‌ای در واقع یکی است ولی ممکن است صاحب نظران بر خلاف آن باشد لذا تا زمانی که ما علم به خلاف و خطای این استنباط نداشته باشیم لازم الرعایه است ۲ - در بعضی از استنباطات امکان خطا وجود دارد ولی این احتمال خطا مانع از پیروی این استنباط نمی‌شود طرفداران تخطئه را می‌نامند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بحث و ۲ تصویب : ۱ - در لغت ۲ - در اصطلاح ۳ - در نظر اهل تسنن تصویب در مقابل تخطئه است تصویب از است و در لغت به معنای : تایید کردن است تصویب در اصطلاح علم اصول : تصویب در اصطلاح علم اصول مکتبی است که : طرفداران آن عقیده دارند و می‌گویند که : هیچ حکمی در عالم واقع وجود ندارد و صفحه عالم واقع سفید سفید است و هر فتوایی را که فقیه و مجتهدی صادر می‌کند در آن صفحه سفید منعکس می‌شود پس حکم الله واقعی همان چیزی است که هر مجتهد و فقیهی استنباط می‌کند و تصور خطا در فقیه مردود است طرفداران تصویب را می‌نامند نظر اهل سنت در تصویب : نظر اهل سنت در تصویب مختلف است بعضی از اهل سنت می‌گویند که : هر مجتهدی مصیب است و هیچ حکم معین و ثابتی از طرف خداوند در متن واقع نیست بلکه حکم تابع ظن مجتهد است پس مجتهد به هرچه که پیدا کند حکم خدا هم همان است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بحث و ۳ نظر در تعریف مخطئه و مصوبه : خداوند سبحان در هر واقعه‌ای حکم معینی دارد و هر مجتهدی وظیفه دارد که سعی و کوشش و تلاش کند تا به آن حکم معین دستیابی پیدا کند نظر مجتهد به آن واقع و حکم ثابت یا اصابت می‌کند یا اصابت نمی‌کند اگر اصابت کرد اینجا مصوبه می‌گویند و اگر اصابت نکرد اینجا مخطئه می‌گویند یعنی : خطاکار اینجا در عین حال مجتهد معذور و ماجور است ۳ - اقوال در تصویب و تخطئه ۱ - قول به تخطئه ۲ -قول به تصویب ۳ قول به ۱ - تخطئه : شیعه و خیلی از علمای غیر شیعه قائل به تخطئه هستند توضیح اینکه : خداوند سبحان در متن واقع برای همه کارهای انسان‌ها احکامی جعل کرده است ولی فقط طرق و امارات و اصول منجز یا معذر خواهند بود چون در حکمی که در واقع وجود دارد نمی‌توانند تغییر و تبدلی ایجاد کنند پس باید قائل به تخطئه شویم ۲ - تصویب : در تصویب بین و از اهل سنت اختلاف است اقوال : ۱ - اشاعره می‌گویند : در هر واقعه‌ای که از طرف شارع مقدس نصّی وارد نشده است و حکمی را معین نکرده است اینجا حکم تابع ظن مجتهد است چون خطاب کردن به کسی که علم به دلیل معتبری ندارد محال است ۲ - معتزله می‌گویند : خداوند سبحان در هر واقعه‌ای حکم معینی دارد ولی در کوشش خودش ملزم به دسترسی به آن حکم معین نیست پس مجتهد مصیب است چه به واقع دسترسی پیدا کند و چه دسترسی پیدا نکند چون مجتهد به وظیفه خودش عمل کرده است ۳ - مصلحت سلوکیه : مصلحت سلوکیه از مجموع تخطئه و تصویب گرفته شده است می‌فرماید که : مفاد ادله حجیت طرق و امارات (( طریقیت )) است بدون اینکه در متعلق آن تصرفی کرده باشد که مخالف با واقع باشد در عین حال عمل به این ادله یعنی طرق و امارات (( به جهت نفس سکوت و اقدام بر اساس مودی و محتوای آن ادله )) موجب خلق مصلحتی می‌شود که آن مصلحت تدارک و تلافی می‌کند مصلحتی را که بر اثر ترک واقع فوت شده است از آنجایی که اجتهاد از است و همه افراد از نظر همطراز و همسنگ نیستند لذا در نتیجه مجتهد به اعتبار توان علمی و دامنه و گستره اجتهادش به و تقسیم می‌شود الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بحث و ۴ در خیلی از مسائل فقهی اختلاف نظر وجود دارد آیا همه نظرها درست هستند و بر ثواب هستند ؟ یا فقط یکی از نظرها درست است و بقیه نظرات خطا است ؟ در صورت دوم که یکی از نظرات درست است و بقیه نظرها خطاست آیا همه آنها حکم الله و لازم الاجرا هستند ؟ این بحث مبتنی بر بحث دیگری است و آن اینکه : آیا در هر قضیه‌ای حکم الله یکی است و باید دنبال آن رفت و آن را یافت و در نتیجه در صورت بروز اختلاف نظر فقط یکی از این نظرات درست است و بقیه نظرات خطا است ؟ یا اینکه جز آنچه مجتهدین به آن می‌رسند دیگر حکمی وجود ندارد و هر حکمی به نظر مجتهد برسد همان حکم الله است ؟ چند قول است : ۱ - بعضی از اهل تسنن و می‌گویند : در واقع حکمی وجود ندارد حکم الله همان است که به نظر مجتهد می‌رسد و با احراز شرایط لازم هر نظری که مجتهد اتخاذ کند همان حکم الله است و صواب است (( و کلُّ مجتهدِِ مصیبُ ۲ - و بعضی از اهل تسنن می‌گویند : برای هر قضیه‌ای حکمی واقعی وجود دارد که در صدد یافتن آن است مجتهد اگر بعد از کوشش لازم به حکم واقعی رسید اینجا به ثواب رفته است و اگر به حکم واقعی نرسید به خطا رفته است در هر دو صورت مجتهدین ماجورند چون در راه خدا زحمت کشیده‌اند ولی در صورتی که مجتهد به حکم واقعی می‌رسد اینج دو تا دارد چرا ؟ چون صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : اذا اجتهد الحاکم فاصاب فله اجران و ان اخطا فله اجر واحد پس نظرهای مجتهدین همه حکم الله هستند و هم درباره خودشان و هم درباره مقلدانشان لازم الاتباع هستند ۳ - اینجا صاحب آخوند می‌فرماید : مودای طرق و امارات معتبر احکام حقیقی نیستند و معنای آنها فقط این است که : مؤدای آنها در صورت اصابت به واقع حکم واقعی هستند و در صورت خطا عذر است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بحث و ۵ درمعالم : اختلفوا فی ان جمیع فتاوی المجتهد ۱ - مطابق للواقع عندالله یقال لهذه الفرقه المصوبه القائلون بانّ کل مجتهد مصیب الی الواقع ۲ - قد یکون مطابقاً للواقع عندالله و قد یکون مخالفاً یقال لهذه الفرقه مخطئه عندالمخطئه لما کان الطریق ظنیّاً لابدّ ان یکون الحکم ایضاً ظنیاً لاحتمال مخالفت الحکم للوقع الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۳۱ ۲ - : نجاشی متخصص در علم رجال است و حرف‌هایش بسیار دقیق است و اثبت علمای رجال است و کسی است که در این وادی قدم گذاشته است و از همه جلو زده است وسیع نجاشی نسبت به حالات روات و انساب روات مرهون مصاحبت و معاشرت نجاشی با بزرگان رجال نظیر ابن غضائری است تالیف کتاب فهرست نجاشی عبارت است از : رد اظهارات بعضی از اهل سنت که : می‌گفتند : از وجود علما و مولفین بی‌بهره است و می‌گفتند : شیعه پیشینه علمی از علما و تالیفات ندارد لذا من نجاشی به قدر توان خودم در این کتابم رجال و علما را جمع آوری کردم تا بدانند که شیعه بی بهره نیست نظرات علما در باره نجاشی : نظر علامه در باره نجاشی : نجاشی ثقه و مورد اعتماد و صاحب کتاب رجال است و ما از نجاشی مطالب زیادی نقل کرده‌ایم نظر مصنف در باره نجاشی : نجاشی نقاد است و از بزرگان و اعیان فن رجال است و در این میدان گوی سبقت را از دیگران ربوده است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۳۲ کتاب نجاشی نسبت به کتاب‌های دیگر رجالی امتیازاتی دارد که عبارتند از : امتیاز اول : نجاشی کتابش را اختصاص به رجال شیعه داده است و از غیر شیعه یا چیزی ذکر نکرده است و یا اگر ذکر کرده است درباره کسانی ذکر کرده است که در درباره کتابی نوشته‌اند و به عامی بودن او هم اشاره کرده است مثل و اگر راوی شیعه غیر امامی هم باشد باز به غیر امامی بودنش هم تصریح کرده است و گاهی هم اصلاً سکوت کرده است امتیاز دوم اینکه : نجاشی مستقلاً یا در ضمن شرح حال دیگران راویان حدیث را جرح و تعدیل کرده است و خیلی جاها در ضمن شرح حال دیگری فردی را توثیق می‌کند و گاهی هم متعرض ثقه بودن و ضعیف بودن بعضی نمی‌شود سوال : هر کسی را که نجاشی متعرض وثاقت و ضعفش نشده باشد پس دلیل بر این می شود که نزد نجاشی از عیب و طعن سالم است ؟ جواب : نه خیر اینطور نیست چون سکوت نجاشی دلیل بر شیعه امامی بودن کسی نمی‌شود چون موضوع کتاب نجاشی فقط فهرست نویسندگان شیعه یا کسانی که در درباره شیعه کتاب نوشته‌اند می‌باشد پس کتاب نجاشی فهرست کردن ممدوحین و مضمومین نیست لذا بر این است که : همه افرادی را که نجاشی در کتابش آورده‌ است هستند مگر کسانی که خود نجاشی تصریح به خلاف آن کرده باشد امتیاز سوم : مطالب و سخنان نجاشی محققانه و همراه با تامل و دقت نظر است و از نظر ثبت و ضبط مطالب اثبت و اضبط از شیخ طوسی و علامه و دیگر علمای رجال است چون کثرت تالیفاتش غالباً باعث دقت و تأمل می‌شود امتیاز چهارم : نجاشی در علم رجال اطلاعات گسترده‌ای از افراد و اوصاف و ویژگی‌ها و نسب افراد داشت و از راویان شناخت کامل داشت و حتی می‌دانست که راویان با چه افرادی معاصر بوده‌اند و با چه کسانی معاشرت داشتند امتیاز پنجم : فهرست نجاشی ناظر به فهرست شیخ طوسی است و شاید بعضی از مطالب کتابش که با نظر شیخ طوسی مخالف است به خاطر تصحیح فهرست شیخ طوسی بوده است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 در روضه الریاحین آورده است که : وقتی که علیه السلام در یکی از کوچه‌های بصره می‌گذشت جمعیت زیادی را دید که اطراف یک هندی حلقه زده‌اند و گردن‌ها را کشیده‌اند و تماشا می‌کنند امیرالمومنین علیه السلام نزدیک رفت تا ببیند چه خبر است امیرالمومنین علیه السلام دید که میان جمعیت جوان خوشرویی که دارای متانت و وقار است لباس پاکیزه‌ای را پوشیده است و با عزتی تمام روی چهارپایی نشسته است و مردم برای اینکه از این جوان استفاده کنند نوبت می‌گرفتند در بین این مراجعین کسانی بودند که شیشه‌هایی از و ادرار و یا مایعات بدن را به دست داشتند آنها شیشه‌ها را به این طبیب و جوان می‌دادند و این جوان با دقت به آنها نگاه می‌کرد و برای صاحبان هر یک از آنها طبق آنچه را که می‌فهمید دارو و یا دستور صادر می‌کرد امیرالمومنین علیه السلام جلوتر رفت و سلام کرد و فرمود : آیا برای درد گناهان هم دارویی آورده‌ای ؟ طبیب گفت : مگر هم درد و بیماری است ؟ امیرالمومنین علیه السلام فرمود : آری گناه هم است و مردم را به زحمت انداخته است طبیب مدتی سر را به زیر انداخت و ساکت شد بعد از مدتی جوان سرش را بلند کرد و گفت : من که چیزی نمی‌دانم آیا شما داروی گناه را می‌شناسید ؟ امیرالمومنین علیه السلام فرمود : آری من هم گناه و هم دارویش را و هم معالجه‌اش را می‌شناسم طبیب و جوان گفت : آیا ممکن است برای ما توضیح بفرمایید ؟ امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : آری از اینجا برخیزید به بوستان بروید و چون وارد بوستان ایمان شدید مقداری از ریشه درخت و دانه‌های پشیمانی و مقداری از برگ تدبر و تخم و میوه و چند شاخه و مغز و پوست و مقداری هم از ساقه‌های و زهر برگردان همه را با حواسی جمع و با دلی متوجه و فهمی سرشار با انگشتان و کف میان تشت می‌ریزید و به چشم‌هایتان شستشو می‌کنید آنگاه همه را بین دیگ می‌ریزید و با آتش آنها را آنقدر می‌جوشانید تا مواد زائدش رسوب کند و عصاره به دست بیاید بعد از آن حاصل را در بشقاب و می‌ریزید نسیم بر آن می‌دمید تا قبل از اینکه فاسد گردد خنک شود این بسیار گوارا است آنگاه در جایی که انسانی نباشد و جز خدا تو را نبیند آن را می‌نوشید این همان دارویی است که درد گناهان را ساکن می‌کند و جراحات را التیام می‌بخشد طبیب و جوان هندی از شنیدن این کلمات در بهت و حیرت فرو رفت و و اخلاص و عجز و ناتوانی و کوچکی خود را به ساحت مقدس امیرالمومنین علیه السلام تقدیم کرد درد است آنکه درمانش بود پیش طبیبان درد الا تولای علی درمان ندارد الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 و ۱ علمای امامیه برای اینکه به شرعی دسترسی پیدا کنند به دو گروه تقسیم می‌شوند : ۱ - اصولیون ۲ - اخباریون اصولیون گروهی هستند که : به و متوسل می‌شوند اخباریون یا گروهی هستند که : فقط به روایات می‌شوند در میان شیعیان عده‌ای را بی‌ارزش دانسته‌اند که به آنها $اخباریون می‌گویند اخباریون معتقدند که : باید مسائل دین را فقط از بیان شرعی استنباط کرد چون زیاد اشتباه می‌کند و در تاریخ ادراکات عقلی می‌بینیم که اشتباهات زیادی برای دلیل عقلی ثبت شده است لذا عقل صلاحیت ندارد که وسیله اثبات حکم شرعی باشد همین علما بودند که به اجتهاد حمله شدیدی کردند پیدایش اخباریون را اعلام کرد و به آن دعوت کرد در آن زمان : در مدینه زندگی می‌کرد و کتاب الفوائد المدنیه را نوشت و در آن کتاب این نظریه را توضیح داد و بر درستی آن استدلال کرد و آن را به عنوان یک مکتب مطرح کرد مکتب اخباری در اوایل قرن یازدهم تاسیس شد و موسس مکتب اخباری میرزا محمد امین استرآبادی متوفای ۱۰۲۳ هجری است اخباریون : اخباریون معتقدند که : ۱ - مراجعه به موجب دور شدن از احادیث اهل بیت علیهم السلام است ۲ - علم اصول علمای اهل سنت هستند پس اگر علم اصول را بپذیریم مساوی با این است که مکتب اهل سنت را پذیرفته‌ایم پس استنباط احکام بر اساس علم اصول مخالف مذهب اهل بیت علیهم السلام است ۳ - زیربنای مباحث اصولی عقلی است در حالی که ائمه علیهم السلام ما را از تفسیر به رای منع فرموده‌اند پس تنها راه فهم مسائل شرعی روایات است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 و ۲ اصولیون در حقیقت علم (( دستور استنباط )) است که روش صحیح استنباط از منابع را به ما یاد می‌دهد و به کسانی که دارای چنین علمی هستند (( اصولی )) می‌گویند اصولیون با مراجعه به ادله اربعه استنباط احکام می‌کنند اصولیون اول به رجوع می‌کنند اگر حکمی در قرآن یافت نشده باشد به روایات معتبره رجوع می‌کنند اگر در روایات معتبره حکمی یافت نشده باشد به رجوع می‌کنند اگر یافت نشد از یا یا یا استمداد می‌گیرند و حکم مناسب را صادر می‌کنند اگر شرایط وجود داشت به رجوع می‌کنند دو تفکر اصولی و اخباری : به لحاظ اختلافی ندارند دو تفکر اصولی و اخباری : دو تا روش هستند که هم مشترکات دارند و هم تمایزاتی دارند اخبارگیری حدود یک قرن بر حاکم بود ولی با ظهور استاد مشرب اصولیون قالب شد و اخباری گری کنار رفت امروزه تفکر اخباری‌ها در حوزه‌های جایگاهی ندارد بعد از وحید اصولی بزرگ با نبوغ خاص خودش در تفکر اصولی نقش زیادی ایفا کرد الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b