.
.
#زبانحال_حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
الا مادر؛ به قربونِ جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم؛ کامِ عطشان جان سپردی…
گلِ ام البنین؛ شیرم حلالت
ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل…
امون ای دل ای دل حسین
شنیدم؛ دست هایت را بریدند
شنیدم؛ چشمِ نازت را دریدند
چو طفلان این سخن ها را شنیدن
همه از هم خجالت می کشیدند…
ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل…
انیسِ گریه هایم، را گرفتند
توانِ دست و پایم، را گرفتند
کمانی تر شدم، از زینب
افسوس! سرِ پیری؛ عصایم را گرفتند…
ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل…
مسلمانان! حسین، مادر نداره…
غریب است و کسی بر سر نداره
ز جورِ ساربانِ بی مروت؛
دگر انگشت و انگشتر نداره
ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل…
گلِ احساس، را از من مگیرید
شمیمِ یاس، را از من نگیرید
همه دار و ندارم را بگیرید؛
فقط عباس را از من نگیرید
ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل…
تموم زندگیم؛ مالِ حسینه…
دلم همواره دنبالِ حسینه
کجایید؛ ای شهیدان خدایی؟
بلا جویانِ دشتِ کربلایی
کجایید؛ ای سبک بالانِ عاشق؟
پرنده تر، ز مرغانِ هوایی
#وفات_حضرت_ام_البنین
#زمینه #شور #مرثیه
#سه_ضرب_یزدی
#الا_مادر_بقربون_جمالت
.
.
#زمرمه
#زنجیر_زنی
#زنجیرزنی
#سبک_اینقده_روسیاهم_و_هواپرستم
سبک موسیقی فیلم از کرخه تا راین
محرم اومده ببین به غم اسیرم
یعنی میشه تو روضه های تو بمیرم
مشکی به تن برا تو میپوشم ارباب
من از صدای روضه مدهوشم ارباب
چایی روضه ها تو مینوشم ارباب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
**
شکرخدا که باز محرم و میبینم
میون مجلس عزای تو میشینم
هرچی که دارم از تو من دارم ارباب
خدا رو شکر به تو گرفتارم ارباب
من نوکر تو و علمدارم ارباب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
**
دیوونه ی حسینم و اسیر زینب
به عشق کربلا میام تو روضه هرشب
بدون تو حسین منم در تاب وتب
یه خواهشی من از شما دارم امشب
یه کربلا ببر منو جون زینب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
**
ترسی ندارم بخدا از دشمناتون
ایشالله اربعین میام تا کربلاتون
از معصیت بیا خلاصم کن ارباب
دوباره توی روضه پاکم کن ارباب
منو ببر کربلا خاکم کن ارباب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
شاعر : هاشم محمدی آرا
👇
____________________
.
#زمزمه امام زمانی محرم
اگر چه رو سیاه کلّ عالمینم
گریه کنِ مجالس جدّت حسینم
دارم به یاد کربلا تو روضه ها
ناله به همراه بکاء تو روضه ها
سیاهی لشگرم آقا تو روضه ها
بیا با سوز نینوا گریه کنیم
به یاد دشت کربلا گریه کنیم
برا حسین ِ سر جدا گریه کنیم
یابن الحسن...
آقا شنیدم جدّت و لب تشنه کشتن
تو قتلگاه با ضرب تیغ و دشنه کشتن
ای لالۀ پرپر حسین یا ثارالله
ای کشتۀ بی سر حسین یا ثار الله
نورِ دلِ مادر حسین یا ثار الله
تا به اَبَد ذکر لبی یا ثار الله
دار و ندار زینبی یا ثارالله
ای زینت دوش نبی یا ثار الله
آقام حسین آقام حسین آقام حسین۳
#امام_زمان عج
#مرثیه #محرم
#سبک_از_کرخه_تا_راین
______________________
👇
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#اسارت
#حضرت_زینب
#غزل_مصیبت
حال که ای همسفر، بی تو سفر میکنم
زاد ره خویش را، خون جگر میکنم
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و نگه کن ببین با که سفر میکنم
هر قدمم میزنند، نام تو را میبرم
هر طرفم میکشند، بر تو نظر میکنم
هر خطر آید به پیش، بر دل و جان میخرم
در عوض از دخترت، رفع خطر میکنم
گر بگذارد عدو لحظهای آسودهام
زخم تو را شست و شو، ز اشک بَصر میکنم
ای پسر مادرم من نه تو را خواهرم؟
مثل تو پیش بلا سینه سپر میکنم
حاج غلامرضاسازگار✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
#نوحه
.👇👇
.
#غزل_مصیبت
(یکی از بندهای ترکیب بند)
بر حربگاه چون رهِ آن كاروان فتاد
شور نشور و واهمه را در گمان فتاد
هر چند بر تن شهدا چشم كار كرد
بر زخمهاى كارى تير و كمان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
بر پيكر شريف امام زمان فتاد
بى اختيار نعرۀ هذا حُسَين از او
سرزد چنانكه آتش او در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بَضْعَة الرسول
رُو در مدينه كرد كه يا اَيُهَّا الرَّسوُل :
اين كشته ی فتاده به هامون حسين تست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين تست
اين ماهى فتاده به درياى خون كه هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين تست
اين خشك لب فتاده و ممنوع از فرات
كز خون او زمين شده جيحون حسين تست
اين شاه كم سپاه كه با خيل اشك و آه
خرگاه از اين جهان زده بيرون حسين تست
پس روى در بقيع و به زهرا خطاب كرد
مرغ هوا و ماهى دريا كباب كرد
كاى مونس شكسته دلان حال ما ببين
مارا غريب و بى كس و بى آشنا ببين
اولاد خويش را كه شفيعان محشرند
در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببين
تن هاى كشتگان همه در خاك و خون نگر
سرهاى سروران همه در نيزه ها ببين
آن تن كه بود پرورشش در كنار تو
غلطان به خاك معركۀ كربلا ببين
✍️محتشم کاشانی
🎤اجرا #استادمجیدطاهری
#خروج_از_کربلا
#اسارت
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
.👇
.
#واحد
#زمزمه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_بریز_آب_روان_اسما
الا ای ماه تابانم ، به نِی قاریِ قرآنم
به لب شد از غمت جانم ، ببین حال پریشانم
حسین جانم حسین جانم
---------
الا ای مهجبین من ، نگار نازنین من
نظر بِنما به احوالم ، مَهِ نیزه نشین من
تحمل کردم ای مظلوم ، ز خصم تو جسارت را
کشیدم در رهِ عشقت ، غم و رنج اسارت را
پر از سوز و شرر گشتم ، ز غم خونین جگر گشتم
که با فرزند ذلجوشن در این ره همسفر گشتم
دو چشم اهل بیتت را ، ببین گریان ببین گریان
ز روی نیزه ی غربت ، بخوان قرآن بخوان قران
به اشکم آبرو دادم ، جهاد و استقامت را
به عالم کرده ام معنا ، بزرگی و شهامت را
مرا ای یوسف زهرا ، کجا رخساره نیلی بود؟
جواب یا حسین من ، ز دشمن ضرب سیلی بود
ز فرزندان پیغمبر ، چه حرمت ها که بشکستند
به ما تهمت زده دشمن ، که اینها خارجی هستند
ز داغت بر همه عالم ، حدیث غم حکایت شد
به قرآن خواندنت بر نی ، ز ما ها رفع تهمت شد
امان از خنده ی دشمن ، امان از ساز و چنگ و دف
سرت بر نیزه و میزد ، عدو دور تو سوت و کف
#استادمجیدطاهری 🎤
#اسارت
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
#نوحه
.👇
.
#حضرت_رباب
#مرثیه
#مثنوی
بس کن رباب نیمهای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمهای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رُخَت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندۀ انظار میشود
ترسم که نیزه دار کمی جابهجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
یک شب ندیدهایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت ناامید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمیکند
مادر نگفته است و زبان وا نمیکند
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
قنداقه نیست، دست خودت را تکان مده
دیگر ز یادت این غم سنگین نمیرود
آب خوش از گلوی تو پائین نمیرود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمیشود
این گریهها برای تو اصغر نمیشود
#حسن_لطفی
.
.
#اسارت
جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان
دادند در خرابهی بیسقف، جایشان
آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای
مجروح از پیادهرَوی بود، پایشان
شخصی کنیز خواست از آن فرقهای که بود
جبریل، خادم درِ دولتسرایشان
آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان
در آفتاب، سوخت رخ مهلقایشان
آنان که شُست قابلهشان ز آب سلسبیل
از تشنگی پرید رخ و رنگهایشان
جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند
از نینوا به عرش برین شد، نوایشان
کردند نرم، سینهی جمعی که روز و شب
زهرا به روی سینه همیداد، جایشان
جمعی که بود پنجهی ایشان، گرهگشای
بستند دستها ز جفا از قفایشان
آن فرقهای که واسطهی رزق عالمند
دادند نان به رسم تصدّق، برایشان
«جودی»، به روزگار زند خیمهی شهی
از آن دمی که گشت گدای گدایشان
#جودی_خراسانی ✍
#دیوان_جودی_عنبرانی
#اسارت
#کوفه
#شام
............
.
#اسارت
#شام
#مرثیه
۱۱۲۵
قافله تا رسید واویلا
موی ما شد سپید واویلا
ما عزادارو شامیان دادند
همه تبریک عید واویلا
کودکان و زنان، بدون پناه
صفدوا فی الحدید واویلا
سخن آهسته، روضه سربسته
سُبیَ کالعبید واویلا
بین بازار برده ها دیدند
قدّ زینب خمید واویلا
سر اصغر زمین که خورد، رباب
رنگ رویش پرید واویلا
با اشاره به رأس پاک حسین
یکنفر میدوید واویلا
گفت این سر، سر مسلمان نیست
خار بر دل کشید واویلا
این سری که به نیزه جلوهگر ست
چه بلاها که دید واویلا
هست پیدا ز گردنش، قاتل
بد گلو را برید واویلا
آنکه سر را برید با دشوار
عمه را میزند سرِ بازار
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.
#شهادت_امام_سجاد
➖➖➖➖➖➖➖➖
از گریه هایت ابرها ماتم گرفتند
هر ماجرایی را شنیدی گریه کردی
از آب تا پیراهن و طفل سه ساله
یک عمر هر چیزی که دیدی گریه کردی
حتما خدا میخواست تا بر نی نباشی
چون راوی خون واژه های نینوایی
با اشک میگفتی امان - الشام الشام
با اینکه عمری داغدار کربلایی
سرباز عاشورایی راه حسینی
لرزید کاخ کفر با لحن صدایت
گویی علیِّ دیگری خیبر به پاکرد
جنگیده ای با ذوالفقار خطبه هایت
بی شک نخوانده ماجرای کشتنت را
هر کس که گفته کشته ی زهر هشامی
کشته شدی صد بار از داغ عزیزان
یا نه که اصلا تو شهید زخم شامی
➖➖➖➖➖
#مهدی_کبیری
................
.
#مرثیه
#شهادت
#امام_سجاد_علیه_السلام
من بلا را به چشم خود دیدم
کربلا را به چشم خود دیدم
روضه را بشنوید از من چون
روضه ها را به چشم خود دیدم
اربا اربا تنِ علی اکبر
در عبا را به چشم خود دیدم
آه از اسب نعل تازه زده
رد پا را به چشم خود دیدم
فرقةٌ بالسیوف و بالحجر و
بالعصا را به چشم خود دیدم
وسط قتلگاه، منحورٌ
فی الوریٰ را به چشم خود دیدم
لب او تشنه بود، مذبوحٌ
من قفا را به چشم خود دیدم
لب گودال، محو شام شدم
تا کجا را به چشم خود دیدم
حوریانِ خیام در رختِ
اسرا را به چشم خود دیدم
بچه های گرسنه ی محتاج
به غذا را به چشم خود دیدم
صدقه های مردم کوفه
چون گدا را به چشم خود دیدم
پس نگویید گریه کم بکنم
من بلا را به چشم خود دیدم..
عبدالزهرا هاشمیان
٢٤محرم الحرام١٤٤٦
.
امام حسین ع
. #زمزمه #شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه #سبک_غریب_رو_نیزه غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد
.
#اسارت #شام
#مرثیه
۱۱۲۶
غریب رو نیزه خبر داری از ما
غارتمون کردن یه مشت حرامیها
تو کوچه های شام ناموستو چرخوند
همون که با چکمه تو رو برت گردوند
ای قاری زینب لبت شده پاره
رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره
نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد
برای خوشحالی با نیزه بازی کرد
سرت ز نی افتاد ای هستی زینب
دیدم سرت له شد زیر سم مرکب
همه عزیزانت انگشت نما بودن
دور و بر ماها شراب خوارا بودن
#محمود_اسدی_شائق ✍
#سبک_غریب_رو_نیزه
.
4_5857035068920302142.mp3
4.87M
#امام_زمان
#میثم_مطیعی 🎤
#شروع_مجلس
چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
به سمت آسمان رو می کنم هر #جمعه می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو
چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب پریشانم، نمی دانم
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: #عباس_احمدی ✍
#مناجات_با_امام_زمان
#مرثیه
#اول_مجلس
.
.
#گریز شهادت امام حسن(علیه السلام)
#مرثیه #هجوم_به_بیت_وحی
#زبانحال_امام_حسن
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که میدید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم از قلب زار (میثم)
مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد
استاد حاج غلامرضا سازگار ✍
.
.
#مرثیه
#شهادت_امام_رضا
ساحتِ عرش ، غرق غم ها بود
جگری در حصار سَمها بود
ناله ی او به آه بند شده
دادِ انگورها بلند شده
هرچه را خورده بود ، پس می زد
من بمیرم! نفسنفس می زد
هی نشست و بلند شد در راه
تا زمین خورد گفت: وا اُمّاه!
آه! با مادرش چه بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
خاتمِ عشق بی نگین افتاد
با سر و صورتش ، زمین افتاد
در دل شیعه ها شرر انداخت
با عبایی که روی سر انداخت
سینه ی او مسیر سوختن است
اثر زهر ، تشنهلب شدن است
لااقل داده اند تسکینش
پسرش آمده به بالینش
این غریبی که سخت ، بیحال است
کُنج حجره به یاد گودال است
یاد آن تشنهای که عریان شد
بدنش پایمال اسبان شد
باز هم شکر پا نخورده تنش
نوک نیزه نرفته در دهنش
قدرِ یک نصفه روز پیر نشد
شیرخوارش ذبیحِ تیر نشد
پای قاتل در آستانش نیست
زجر دنبال دخترانش نیست
همسرش این همه عذاب نداشت
خواهرش غصه ی حجاب نداشت
اهل بیتش ندیده بددهنی
وسط بزم مِی نرفته زنی
#امام_رضا
#بردیا_محمدی ✍
.
.
#حضرت_معصومه سلام_الله_علیها
#عاميانه
#مرثيه
#چهارپاره
تو بستر به سختي نفس ميكِشي
تو اين لحظه ها شكل مادر شدي
الان خوب حس ميكنم واسه چي
تو زهراي موسي بن جعفر شدي
چقدر زوده پرپر شدن واسه تو
چقدر زوده واست خميده شدن
شدي فاطمه تا كه سهمت باشه
تو سِنّ جووني شهيده شدن
چقدر داغ ديدي تو يك نصفه روز
با اينكه دلت هيچ طاقت نداشت
بازم شُكر كه مثل زينب ديگه
تَـهِ داستانت اسارت داشت
شنيدن كه داري مياي سمت قم
برا پيشوازت همه اومدن
تا سايه ت رو حتي نبينه يه مرد
زَناشون همه دور تو صف زدن
زمين قم اون روز تو چشم خلق
گمونم كه هم رتبه ي عرش بود
با فرشاي با ارزش و قيمتي
مسير عبور شما فرش بود
قم از كوفه و شام بيزار بود
كه گل ريختن پيش پات مَردُمِش
تا موسي بن جعفر رو راضي كُنَن
چه ها كه نكردن برات مَردُمِش
برات بهترين جاي شهر قم و
قُرُق كرد مُوسيٰ بن خَزرج،كه ما
نباشيم فردا خجالت زده
مثه كوفيا و مثه شاميا
شدي زينب ثاني امّا ديگه
خرابه نشيني نصيبت نشد
روي نيزه ديگه سر مَحرمات
قراره دل بي شكيبت نشد
تو هرجا كه شيرخواره ديدي دلت
حسابي شكست عين خانوم رُباب
ولي ديگه با دست بسته نبُرد
تو رو هيچ كس توي بزم شراب ..
#محمّد_قاسمي✍
.
14030806 - Haj Sayed Reza Narimani.mp3
35.13M
#مرثیه سرایی #سید_رضا_نریمانی
🔻 دیدار خانواده های شهدای امنیت با مقام معظم رهبری
_
اگر ایران سرود فتح خواند
از اسرائیل اثر دیگر نماند
_
🗓 یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ | حسینیه امام خمینی(ره)
📋 ماشاءالله ماشاءالله چه قهرمانانی دارد حزب الله
#حماسی
#سید_حسن_نصرالله
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماشاءاللّٰه ماشاءاللّٰه، چه قهرمانانی دارد حِزبُ اللّٰه
ماشاءاللّٰه ماشاءاللّٰه، چه اقتداری دارد سُبْحَانَ اللّٰه
ماشاءاللّٰه ماشاءاللّٰه، این است آغاز راه نصر اللّٰه
بیداریم
همه آمادهی پیکاریم
طرف درست تاریخیم
طرف حیدر کرّاریم
بگو از دل و از جان، علی یا علی
شده نعرهی شیران، علی یا علی
غم شیعهی لبنان، حسین یا حسین
دم شیعهی ایران، علی یا علی
ای برادران لبنانی
وقت این نبرد طوفانی
ما همه کنارتان هستیم
پشت سَیِّد خراسانی
پشیمان میشود، گریزان میشود
به زودی کُفر، پریشان میشود
قَسَّم به خون سَیِّد مقاومت
تل آویو و حیفا، با خاک یکسان میشود
وَاللّٰه وَاللّٰه
جاءَ نَصْرُ اللّٰه
وَاللّٰه وَاللّٰه
نَحْنُ حِزْبُ اللّٰه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#مربع_ترکیب_بند
#امام_علی امیرالمؤمنین
#حضرت_زهرا
السلام علی حبیبهالمصطفی و قرینهالمرتضی...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای قیام و قعود و ما حیدر
عشق تو تار و پود ما حیدر
مهر تو در وجود ما حیدر
همه بود و نبود ما حیدر
هستی ما تفضلات علیست
بیرق دین ما صفات علیست
ذکر نجوای عاشقانهی ما
روز و شب فکر ما بهانهی ما
خامهی شعر و هر ترانهی ما
ذکر تسبیح عارفانهی ما
نام زیبای شاه کرار است
دل ما بر علی گرفتار است
یا علی جان فدای یک قدمت
نام زیبای تو پر از عظمت
دوست دارم دوباره در حرمت
لب گشایم بگویم از کرمت
کرمی کن توان بده تو مرا
گوشهای آشیان بده تو مرا
گوشهای از حرم مکان گیرم
تو نگاهم کنی و جان گیرم
خلوتی خواهم و زبان گیرم
روضهی بانوی جوان گیرم
بانویی که شکست بال و پرش
در پس در فدا شده پسرش
روضهی بانویی که غم دیده
بعد بابای خود اِلَم دیده
فتنه بسیار و مِهر کم دیده
شعلهها بر در حرم دیده
پشت در بود و شعله بر پا بود
محشری آن میانه بر پا بود
وای من دود و آتش و دیوار
ریسمان بود و حیدر کرار
فاطمه یک نفر، عدو بسیار
ناگهان بی حیا که شد مسمار
بین آن کشمکش که در افتاد
در روی مادر و پسر افتاد
دود وقتی که در هوا پیچید
شعله در بین آن فضا پیچید
بی رمق بود و درد تا پیچید
نالهی بانوی حیا پیچید
فضه بازآ و یار زهرا باش
این دقایق کنار زهرا باش
درد مادر به پشت در، ای وای!
روضهی مادر و پسر، ای وای!
زود قصه رسید سر، ای وای!
مادر و طفل بی سپر، ای وای؟
منتظر مانده با دو چشم پر آب
وای من از دل کباب رباب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی ✍
#مرثیه
#فاطمیه
#در_و_دیوار
#کوچه_بنی_هاشم
.
امام حسین ع
#مرثیه سرایی #سید_رضا_نریمانی 🔻 دیدار خانواده های شهدای امنیت با مقام معظم رهبری _ اگر ایران سرود فت
.
#مناجات_با_امام_زمان
سلام ای ماه پنهان از نظرها
سلام ای باخبر از بی خبرها
سلام ای قبله ی چشم انتظاران
قرار خاطر ما بی قراران
تویی خورشید و ما محتاج نوریم
تو نزدیکی به ما ما از تو دوریم
کجا آید کسی انسان تر از تو
کجا دریاتر و باران تر از تو
دلی داریم سرشار از ولایت
دلی داریم مشتاق شهادت
سراپا شوق و پا تا سر حضوریم
یکایک در بزنگاه ظهوریم
اگر در سینه ی خود آه داریم
غمی از داغ نصرالله داریم
غمی از جنس داغ حاج قاسم
که ما را سمت لبنان کرده عازم
یکایک نعره ی آتش فشانیم
به فکر انتقامِ کودکانیم
فغان از ناله ی هر روز غزه
غم لبنان غم جانسوز غزه
اگر هر صبح و شب الغوث خواندیم
مقاوم مثل سرو و کوه ماندیم
دعا کن مرد میدان تو باشیم
دعا کن از شهیدان تو باشیم
همه سربازهایت رو سفیدند
شهیدند و شهیدند و شهیدند
صدای غربتت در چاه پیچید
صدای اَینَ نصرالله پیچید
صدای آیه ی قرآن می آید
صدا از جانب لبنان می آید
در آتش سوخت باغ تین و زیتون
چه خونهایی چکید از تیغ صهیون
فلسطین غربت امروز دنیاست
فلسطین آتش جانسوز دنیاست
چه فرقی میکند در این قضیه
اگر سنوار باشد یا هنیه
شهیدی بین خون غلطید اما
شهید دیگری برخاست از جا
شهادت هرچه اینجا حجله آراست
پس از اکبر علی اصغر به پاخاست
سراپا اهل سوز و اهل دردیم
کمک کن تا از این ره برنگردیم
در این غم خسته اما سرفرازیم
بفرما خیبری دیگر بسازیم
بفرما یا علی بر لب بیاییم
برای کشتن مرهب بیاییم
بفرما تا به پا داریم زین پس
نماز جمعه در بیت المقدس
به زودی در صفوف سخت و محکم
نماز نصر میخوانیم با هم
یهود آورد اگر سنگرشکن را
ببیند قدرت خیبرشکن را
به جوش آمد اگر خون در رگ ما
نمیماند اثر از خاک حیفا
ندوزد چشم بر ایران تلاویو
که یکسر میشود ویران تلاویو
اگر ایران سرود فتح خواند
از اسرائیل اثر دیگر نماند
پشیزی نیست پیش قدرت ما
بمیرد در خودش از هیبت ما
چه باک از شب که ما مصباح داریم
برای فتح ما فتاح داریم
جهان لبریز از ایمان شیعه است
کلید نصر در دستان شیعه است
نگاه ما به سمت آفتاب است
جهان آماده ی یک انقلاب است
خوشا در جبهه عاشق بودنِ ما
خوشا در وعده صادق بودنِ ما
خوشا بتهای صهیون را شکستن
خوشا در مسجد الاقصی نشستن
خوشا همراه نصرالله رفتن
خوشا با حاج قاسم راه رفتن
یمن با پرچم سرخ شهیدان
به پا خیزد از این سو نیز ایران
خوشا وقتی که می آیی تو از راه
به سوی کعبه خواهی رفت ناگاه
#محسن_ناصحی ✍
..................
#مرثیه سرایی #سید_رضا_نریمانی
🔻 دیدار خانواده های شهدای امنیت با مقام معظم رهبری
_
اگر ایران سرود فتح خواند
از اسرائیل اثر دیگر نماند
_
🗓 یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ | حسینیه امام خمینی(ره)
📋 ماشاءالله ماشاءالله چه قهرمانانی دارد حزب الله
#حماسی
#سید_حسن_نصرالله
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماشاءاللّٰه ماشاءاللّٰه، چه قهرمانانی دارد حِزبُ اللّٰه
ماشاءاللّٰه ماشاءاللّٰه، چه اقتداری دارد سُبْحَانَ اللّٰه
ماشاءاللّٰه ماشاءاللّٰه، این است آغاز راه نصر اللّٰه
بیداریم
همه آمادهی پیکاریم
طرف درست تاریخیم
طرف حیدر کرّاریم
بگو از دل و از جان، علی یا علی
شده نعرهی شیران، علی یا علی
غم شیعهی لبنان، حسین یا حسین
دم شیعهی ایران، علی یا علی
ای برادران لبنانی
وقت این نبرد طوفانی
ما همه کنارتان هستیم
پشت سَیِّد خراسانی
پشیمان میشود، گریزان میشود
به زودی کُفر، پریشان میشود
قَسَّم به خون سَیِّد مقاومت
تل آویو و حیفا، با خاک یکسان میشود
وَاللّٰه وَاللّٰه
جاءَ نَصْرُ اللّٰه
وَاللّٰه وَاللّٰه
نَحْنُ حِزْبُ اللّٰه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
شعرخوانی؛ #مناجات
#امام_زمان
#فلسطین #طوفان_الاقصی
#سید_رضا_نریمانی
دیدار رهبری با خانواده شهدای امنیت
حسینیه امام خمینی؛ آبان 1403
#شهدا
.👇
.
#حضرت_زهرا #شهادت
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#مرثیه #واحد #شور #زمزمه
پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی
قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی
حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر
چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی
چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات
که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی
همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی
فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر
ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی
«میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه
به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی
حاج #غلامرضاسازگار✍
#تشییع_شبانه
#سبک_من_مرغ_عشق_حیدرم
#سبک_بیا_نگار_آشنا
#سبک_غریب_حسین_غریب_حسین
#سبک_بی_همگان_به_سر_شود
#سبک_کلیم_اگر_دعاکند_بی_تو
.
.
#مدح #مرثیه #واحد
#حضرت_زهرا
اصل اسماء خدا از قبل خلقت فاطمه است
فصل پیوند نبوت با امامت فاطمه است
هر کمالی از امامان از تجلیهای اوست
لطفها زهرا، کرم زهرا، محبت فاطمه است
فیض میبُرد از حضورش ، جبریل و مینوشت
عِلم زهرا، معرفت زهرا و حکمت فاطمه است
شیعه اینک امتداد همت دیروز اوست
فتح زهرا ، رزم زهرا ، استقامت فاطمه است
فاطمه در صبر در غیرت در اندیشه علیست
مرتضی در عشق در حق بینهایت فاطمه
تا که پرسیدند پشتت کیست مَردِ بی زره
پاسخش میداد مولا _غرق حیرت_ فاطمه است
گرچه مسکین و یتیمیم و اسیر اما چه غم
ای خیال ما همیشه باش راحت، فاطمه است
ظاهراً بر چادر خود آنکه میزد وصله و...
باطناً میدوخت ما را بر ولایت فاطمه است
هر قدر هم زخم باشد عاقبت ما میبریم
اعتبار جبههی ما تا قیامت فاطمه است
آنکه دارد آب میگردد نفَس پشت نفس
اینکه میگوید علی ساعت به ساعت فاطمه است
آنکه پیشش میکشد از او خجالت مجتبیست
اینکه اما از علی دارد خجالت فاطمه است
زیر لب میگفت نامرد اینکه داری میزنی
بین این کوچه به شدت بی مروت فاطمه است
کار این خانه ولی یک روز هم تعطیل نیست
با همین زخم کبود روی صورت فاطمه است
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#حسن_لطفی ✍
.
.
#غزل #مرثیه
#فاطمیه
این روزهای روضه پرور را تحمّل کن
اين غُصّه هـاي نامكـرّر را تـحـمّل كن
از شرح حال من نپرسي بهتر است امّا
حـالِ منِ بی تابِ مُـضطر را تحمّل کن
اي رو به قبله!رو به من آورده تنهایی
اين غربتِ پُـر رنگِ حيدر را تحمّل كن
جان همان چشمي كه كم سوتر شده از قبل
خون گريه هاي تلخِ همسـر را تحمّل کن
پهلو به پهلو کردن تو دردسرساز است
اين دردهاي بين بستـر را تحمّل کن
در را نشُستم تا بماند عطر تو بر آن
ياسِ مُعطّـر، سُرخيِ در را تحمّل کن
چون گردنت از کار افتاده ست!جان من
حرکت نکن ، سنگـینی سر را تحمّل کن
يا كه مزن بر موي زينب شانه يا چون من
آشفـتگيِ موي دختر را تحمّل كن
آه!اي پرستوي مهـاجر موقع كوچ است
پس بارِ مَرهم بر تنِ پَر را تحمّل كن
ديروز اگر از ناله ي محسن شدي بيهوش
فـردا تلــظّي هاي اصغر را تحمّل كن
اي، ازدحام جمعـيت در كوچه را ديده
دور حسینت ، فـوجِ لـشگـر را تحمّل کن
گیسو پریشان کن ، ولی جان علی ، زهرا
وقتی که می بُرّند حنجر را تحمّل کن
#محمد_قاسمی✍
.
.
#مرثیه
#واحد
#فاطمیه
تمام فکر و ذکرش با علی بود
به پشت در صدایش یا علی بود
چو پروانه پرش را زد به آتش
میان شهر چون تنها علی بود
علی بود و علی بود و علی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
ز دامان علی دستش جدا شد
دوچارهِ آتش کین از جفا شد
چو آتش شعلهور گردید آنجا
تمام هستی زهرا فدا شد
در آن لحظه که فکرش باعلی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
نشست در خون چو بانوی حزینه
شکسته از جفا بازو و سینه
صدا زد فضه را از بهر یاری
که محسن کشته شد از راه کینه
بگو محسن فدایی علی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
امامم را چو دیدم دست بستن
میان خانه اش از کینه خستن
تک و تنها به پایش ایستادم
از آن بازو و پهلویم شکستن
به لب ذکرم همه دم یا علی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
دو دست خویش تا بالا گرفتم
به لب ذکر علی مولا گرفتم
امامم را چو دیدم دست بسته
به روی دست جانم را گرفتم
مرام و دین من یکجاعلی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
#مرتضی_محمودپور ✍
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#مسمط #مرثیه #زمینه
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آن که رفته و دیگر نیامده
ای دل! حدیث دختر طاها شنیدهای؟
«یَرضی» شنیدهای؟ «لِرضاها» شنیدهای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیدهای؟
«حتّی تَوَرَّمَت قَدَماها» شنیدهای؟
«أمّن یُجیب» این همه مضطر نیامده
یا لَلعَجَب، «فَصَلِّ لِرَبِّک» ولادتش
واحیرتا «لِیُذهِبَ عَنکُم» شرافتش
«طوبی لَهُم وَ حُسن مَآب» است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده
اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سرنیامده؟
زهرا هنوز گریۀ بیگاه میکند
مولا هنوز سر به دل چاه میکند
پاییز ادّعای «أنا الله» میکند
صبحِ بهار از آمدن اکراه میکند
آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟
📝 #مهدی_جهاندار
👇
.
#غزل #مرثیه
#واحد
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را، نشد
مادرم آن را گرفت و تازیانه پشتِ هم،
هی فرود آمد ولی دستان مادر وا نشد
دست مادر آخرش وا شد، نمیگویم چطور
اینقدَر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد
من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد
من فقط دیدم چرا افتاد مادر، پا نشد
حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود
هرچه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد
هرچه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود
هرچه گشتم، گوشواره آخرش پیدا نشد...
آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی
آری آن قامت بهجز در پای یکتا، تا نشد...
چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین
ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد
#قاسم_صرافان ✍
#فاطمیه
.👇
.
#غزل #مرثیه
#واحد
#فاطمیه
#حضرت_محسن علیهالسلام
شاید او یوسف ذریۀ طاها میشد
روشنیبخشِ دل و دیدۀ بابا میشد
شاید او در دل گهواره زبان وا میکرد
همدم فاطمه -فِی المَهدِ صَبِيّا- میشد
شاید او بین مناجات و نماز شب خویش
جلوۀ روشنی از حضرت موسی میشد
شاید او از همۀ اهل جهان دل میبُرد
مثل پیغمبرمان خوش قد و بالا میشد
شاید او در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات
اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری میشد
شاید او مثل اباالفضل میان صفین
ذوالفقار علی عالی اعلی میشد
شاید او مشک به دوش از وسط نخلستان
از حرم با رجزی راهی دریا میشد
شاید... اما چه بگویم که چه شد در آتش؟!
کاش او پاسخ این شاید و اما میشد
#رضا_خورشیدیفرد✍
.👇
.
#مرثیه #واحد
#حضرت_زهرا_سلامالله_علیها
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
رفتی و مانـــده در دلم نالۀ بیصـــدای تو
چه زودمستجاب شدفاطمه جان دعای تو
تو تا حیات داشتـی بهـــر علی گریســـتی
علی به طول عمر خــود گریه کند برای تو
دست خزان رسیدو زد لطمه به برگ یاس من
کاش کبودمیشدی صورت من به جای تو
بعد شهادت تو چـون وارد خانه میشوم
مینگرم به هر طرف میشـنوم صدای تو
بود من و نبود من، رکـــن همه وجود من
با چه گناه پشت در شکــست دندههای تو
روز ز پا نشســتهای روز دو دیده بستهای
شب ز چه رفــت زیر گِل روی خدانمای تو
تویی که با نثار جان گشـــود بین دشمنان
بازوی بســــتۀ مرا دســـت گرهگـــشای تو
هـــم زره علی شدی هم ســــپر علی شدی
فـــدایی ره علی، علی شــــــود فـــدای تو
تو زیر تازیانهها دویــــــده در قفـــای من
چهــــار طفل نازنین دویـــــده در قفای تو
قسم به اشک ماتمت قبول کن که "میثمت"
ریخته با شـــرار جــــان پارۀ دل به پای تو
"یافاطمه یا فاطمه"
استاد حاج #غلامرضا_سازگار ✍
#فاطمیه
👇
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت #مرثیه
استاد #غلامرضا_سازگار ✍
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی
امید رحمة للعالمینی
تو بسم الله سماواتت کتابند
تو خورشیدی و عالم آفتابن
ملک موج لطیفی از نگاهت
فلک گردی حقیر از خاک راهت
حیات عشق از خون حسینت
بلندی خاک بوس زینبینت
نیایش سائل بیت گِلینت
دعا را سجده بر خاک جبینت
امامان آبرومند جلالت
امیرمؤمنان محو کلامت
محمّد عاشق راز و نیازت
خدا فخریّه دارد بر نمازت
ضمیر خلق، در آئینۀ تو
بهشت قرب احمد سینه تو
ملک یا حور یا آدم چه هستی
خدا داند خدا داند که هستی
جهان از رازها بس پرده انداخت
سر موئی تو را نشناخت نشناخت
تو سرّ ناشناس انبیائی
تو آن عبدی که سر تا پا خدائی
تو استاد و جهان دانشگه توست
تو قرآن و علی بسم الّه توست
الا ای مام باب آفرینش
همه ذریهات ارباب بینش
تمام آفرینش پای بستت
محمّد خم شد و بوسید دستت
خدا را طلعتت آئینۀ رو
نبی را روح مابین دو پهلو
گنهکاران چو رو در محشر آرند
همه چشم شفاعت بر تو دارند
به جز باب عنایات دری نیست
تو گرنائی به محشر محشری نیست
اگر گیرد کسی از خلق، دستی
تو هستی و تو هستی و تو هستی
به محشر ناقهات چون پا گذارد
برات عفو از هر سو ببارد
همه حوران به استقبال خیزند
برات عفو پیش پات ریزند
شود تا نازنین قلب تو خورسند
ببخشند و ببخشند و ببخشند
ز محشر بر فراز چرخ گَردون
ندا خیزد که این الفاطمیون
چنان گرد که از فرمان دادار
بگردد عفو دنبال گهنکار
به پویند و به پویند و به پویند
بگردند و گنهکاری نجویند
بهشت خویش را تا درگشاید
خدا را خود شفیعی چون تو باید
تو سر تا پا بهشت مصطفائی
تو جانان علی مرتضائی
سرایت جنّت، ای خاکم به دیده
بهشت و شعلۀ آتش که دیده؟
که دیده باغ جنت بر فروزد
که دیده حور در اتش بسوزد
چه گویم با که گویم منطقم لال
که قرآن شد به بیت وحی پامال
چه نیکو با تو همدردی نمودند
که با آتش در بیتت گشودند
عدو حق ذوی القربی ادا کرد
زقرآن قل هو الله را جدا کرد
امیر مؤمنان جان داد آن روز
که پشت در زدی فریاد جان سوز
چو مولا یافت پهلوی تو خستند
بگفتا آه رکنم را شکستند
در اینجا بسته نطق «میثم» تواست
سخن کوچک تر از شرح غم تواست
📚 نخل میثم
.