🔰درنگی در معنای «عَبَرات»
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻هرچند برخی معنای «العبرة» را برابر با «الدمعة»، یعنی #اشک دانستهاند؛ اما معانی دیگری نیز برای آن ذکر شده است، مانند «حزن»، «اشک قبل از آنکه جاری شود» و «تردّد و رفت و برگشت بکاء و گریه در سینه».
🔻امّا به نظر میرسد بتوان «عبره» را همان #بغض_درون یا به تعبیری دیگر #اندوه_بیگریه نامید. این معنا علاوه بر لغت، با مجموع احادیث و روایات دیگر در نگاه مبنائی و با توجّه به #خانواده_احادیث سازگارتر است.
🔻در احادیث ۱) گاه امام حسین علیه السلام «عَبرَةَ کُلّ مؤمنٍ» معرفی شده است؛ ۲) گاه یاد او را همراه با حزن در قلب مؤمن معرفی شده است؛ «اِنَّ لِلْحُسَيْنِ مَحَبَّةً مَكْنُونَةً في قُلُوبِ الْمُؤْمِنين» و ) گاه یاد وی همراه با «عبره» تعبیر شده است که هر کسی یاد امام حسین علیه السلام بیافتد «استعبار» خواهد داشت؛ که با توجه به معنایی که از «عبره» بیان شد، یعنی دچار حزن و بغض و گریه باطنی میشود. «أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الا استَعبَرَ»
🔻با توجّه به اجمالی که بیان شد، اگر «عَبره» را به معنای «حزن» یا «اندوه درونیِ بدونِ گریه» بدانیم؛ به نتایج زیر میرسیم:
✔️ ۱. تعبیر «قتیل العبرات» با تعابیری چون «#محبت مکنون و پنهانی» در #قلب مؤمن همراه خواهد شد؛ زیرا قتیل العبرات، یعنی کشتهای که هر آن که در قلب او، مرتبهای از ایمان باشد، با شنیدن نام حسین علیه السلام، محبّتی همراه با حزن در او ایجاد میشود؛ که در برخی روایات دیگر از آن به «حرارت» تعبیر شده است.
✔️ ۲. این معنا از «عبره» یعنی حزن و گریه باطنی، با مراتب ایمان و #تشکیک_ایمانی نیز سازگارتر است. زیرا وقتی «عبره» را به معنای اشک بگیریم، تنها کسانی در دایره ایمان قرار خواهند گرفت که در مصیبت ایشان اشک بریزند؛ در حالی که وقتی معنای حزن و گریه باطنی، مورد نظر باشد؛ همه مراتب ایمانی را شامل خواهد شد و برای هر مؤمنی در هر مرتبه ایمانی، به تناسب ایمان خویش، حزنی باطنی برای ایشان حاصل خواهد شد، یا حزن پنهان وی، در قلبش آشکار خواهد شد.
✔️ ۳. نکته دیگر آن وقتی #همخانوادههای لغوی «عبره» مانند «عبر» و «عبور»، که به معنای گذرکردن و عبورکردن است، را مدّ نظر داشته باشیم؛ باز معنای یاد شده ذیل واژه «عَبره» بهتر و متناسبتر به نظر میرسد؛ زیرا این حزن درونی است که اوّلاً سبب اشک و گریه است؛ یعنی این حزن درونی او را از این مرتبه به مرتبه اشک ظاهری عبور میدهد؛ و ثانیاً او را از عدم انعطاف نسبت به مسائل مختلف، به #مسئولیتپذیری عبور میدهد؛ یعنی پایه همه این عبورها و گذرها و حرکتکردنها همان حزن درونی است؛ و این معنا با تعابیری دیگر درباره مؤمن مانند «المؤمن حزنه فی قلبه» سازگارتر است.
✅ دو نکته:
☑️ ۱. در کنار «عَبره» دو واژه دیگر چون «دمع» و «بکاء» وجود دارد، که دمع به معنای گریه ظاهری و اشک جریان یافته است؛ و بکاء به معنای گریه جریانیافته همراه با صدا است.
☑️۲. این تحلیل از معنای عبره بار دیگر تأکید میشود نه منافاتی با معنای گریه و اشک دارد، و نه آن را طرد میکند؛ بلکه تنها تحلیلی است که با کنارهم گذاشتن مبانی فلسفی، لغوی و داریت الحدیثی حاصل شده است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۳۷)
✍ اصغر آقائی
________________
گام سوم: با ابراهیم ع (۱۶): قربانی (1)
🔻حدود غروب بود که من از #ابراهیم اجازه گرفتم کمی در شهر قدم بزنم. گاه دلم برای ابراهیم میسوخت. چرا در چنین شهر بزرگی، قدر او را نمیشناسند.
🔻در همین فکر بودم که یک لحظه در برابر بتکده شهر به خود آمدم. کناری روی تخته سنگ بزرگی نشستم. تختهسنگ برزگی که آماده تراشیدهشدن بود. برایم عجیب بود که چگونه این سنگی که بیجان گوشهای افتاده، قرار است روزی خدای قومی شود. عجیبتر آنکه تا زمانی که سنگ تراشیده نشده بود، محترم نبود؛ اما همینکه سنگتراش از آن پیکری آماده میکرد، مقدس میشد.
🔻با خود اندیشیدم که ما انسانها چقدر #گرفتار ظاهر و شکل و شمایل هستیم؛ آنان به گونهای و ما مردم قرن بیست و یکم به گونهای دیگر.
🔻همانطور که روی تختهسنگ نشسته بودم، چشم به مردمانی دوختم که کنار بتهای مختلف، هر یک یا به کاری مشغول بودند و یا منتظر بودند #قربانی و یا هدیهی خویش را تقدیم کاهن کنند.
🔻ناگهان صدایی توجّه مرا به خود جلب کرد. مادری #کودک خویش را کشانکشان سوی بتخانه میآورد. چه خبر شده است. عجیب آنکه تقریبا دیگران هیچ واکنشی از خود نشان نمیدادند و من هم که غریب بودم، نمیتوانستم در کار بتخانه دخالتی کنم.
🔻همینگونه در فکر فرو رفتم و نمیدانستم چه باید کنم و چه بگویم؟
🔻مادر کودک را نزد #کاهن برد. گویا گفتگویی با هم دارند. متوجّه گفتگوی آنان نشدم.
🔻کنارم شخصی ایستاده بود و لوازمی تزیینی که برای بتها به کار میرفت، میفروخت. به او گفتم: قصه چیست؟ آن کودک را چرا به کاهن سپرد؟ برای تربیت و کهانت است؟
🔻آن مرد به اکراه پاسخم را داد، گویی مزاحم کسب و کارش هستم. او گفت: آن کودک قربانی بت بزرگ است.
🔻من با تعجب گفتم: قربااااااانیییی!!!! مگر میشود انسان را قربانی کرد؟؟؟!!!
🔻آن مرد که گویی هیچ تأثیری از تعجب من نپذیرفته است، نیشخندی بر لبانش نشست و گفت: از کسی که با ابراهیم همراهی کند، چنین سخنی عجیب نیست؟ آری هرگاه مشکلی بزرگ در شهر مانند قحطی پیش میآید، باید قربانی بزرگی چون آدمیزاد تقدیم بت بزرگ شود، تا قهر خویش را از مردمان شهر بردارد. گفتم: اکنون که در شهر مشکلی نیست؟
🔻او که گویی دیگر مرا شناخته است، گفت: ای مهمان ابراهیم! آیا بزرگتر از ابراهیم مگر مشکلی نیز هست؟! او تمام شهر را به ویژه کار و کاسبی و معاش ما را به هم زده است.
🔻من که تازه متوجهی قصه شده بودم، نمیدانستم چه کنم و تمام قلبم را اندوه گرفت، ناگهان صدای مرد مرا به خدا آورد.
🔻 او گفت: برو به آن ابراااااااهیییممم بگو اگر خدای خود را واقعی میداند و شجاعتش را دارد، در برابرش انسانی قربانی کند. نمیبینی مردمان این شهر چقدر برای خدای خود ارزش قائل هستند و شجاعانه از کودک خویش نیز میگذرند؟!
🔻من که میدانستم سخن او نادرست است، اما جوابی نداشتم؟ عقلم میگفت نباید انسان را قربانی کرد، اما دلم میگفت ای کاش ابراهیم هم کسی را به دلخواه خودِ او برای خداوند قربانی میکرد، تا در برابر #یاوهگویی امثال این فرد سخنی داشته باشم.
🔻تقریبا خورشید رفته بود و تنها چادرشب سرخفام او در آسمان گسترده بود که به خانه ابراهیم رسیدم.
🔻غصهدار کنار حوض نشسته، آبی به صورتم زدم. ابراهیم که من را در آن حال و روز دید، گفت: چه شده است جوان؟
قصه را به او گفتم. او تبسمی کرد و گفت: زمانش هنوز نرسیده است.
🔻خوشحال شدم که بالاخره او میخواهد انسانی را قربانی کند تا معلوم شود که او و مؤمنان نیز شجاع هستند و به زودی شخصی را برای خداوند قربانی خواهند کرد تا دهان یاوهگویان مشرک، بسته شود.
اما ... .
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۳۸)
✍ اصغر آقائی
__________________
گام سوم: با ابراهیم ع (۱۷): قربانی (۲)
... ادامه بخش قبل.
🔻مدّتی بود مسئله قربانی مشرکان برایم دغدغه شده بود. آنان همیشه ابراهیم را به دروغ و عدم شجاعت و مانند آن محکوم میکردند تنها به خاطر آنکه خود انسانی را در برابر بت بزرگ به بهانههای مختلف قربانی میکنند. میدانستم کارشان جاهلانه است؛ امّا چه میشد دهان یاوهگویان لااقل با یک قربانی برای خداوند توسط ابراهیم، بسته شود.
🔻روزی در اتاق با فرزند ابراهیم، #اسماعیل که دیگر جوانی شده بود، خواب بودم که ناگاه ابراهیم سراسیمه وارد اتاق شد. از پنجره شبکهوار و چوبین اتاق بیرون را نگاه کردم. این ساعت غالبا او در خواب بود. اسماعیل نیز از خواب بیدار شده بود.
🔻ابراهیم ناگاه او را در آغوش گرفت و بغضی نهفته در صدا و چشمان او آشکار بود. هر دوی ما خشکمان زده بود. این چه حالیست؟ آن هم این موقع شب؟ اما حال او چنان بود که هیچکداممان جرأت سخن نداشتیم.
🔻صبح شد. سر صبحانه ذهن من درگیر حال دیشب ابراهیم بود و گاه گاه او را زیرچشمی نگاه میکردم. عجیب بود. ابراهیم گویی محو اسماعیل است. با خود گفتم حتما چیزی شده یا خبری شنیده است؟
🔻مدتی گذشت. و من همچنان در پی پاسخ سؤالم بودم که آن شب چه شده بود؟ به تجربه برایم ثابت شده بود هیچ حال انسان کامل بیحکمت نیست. اما همیشه جرأت پرسش نداشتم، گویی حتی اجازه پرسش نیز به دست خود انسان کامل بود.
🔻با این فکر روز و شب میگذراندم تا آنکه روزی وقتی اسماعیل از صحرا برگشت. این بار نه تنها خستگی روز در چهره او دیده نمیشد که گویی خوشحال نیز به نظر میرسد.
🔻با او که چند سالی از من کوچکتر بود و دیگر این روزها من را برادر صدا میزد، راحتتر بودم. او را کناری کشیدم و به شوخی به او گفتم: اسماعیل میبینم امروز هوای دشت و دمن خوب با تو سازگار بوده و خوشحالی؟ اسماعیل که لبخندی بر لب داشت. گفت: چیزی نشده است. به او گفتم: اسماعیل من تو را میشناسم حتما چیزی شده است؟ اسماعیل که اصرار مرا دید، با خنده گفت: داری بیبرادر میشوی؟
🔻من که خیلی متحیر شده بودم، گفتم: بیبرادر؟ یعنی چه؟ او با خنده ادامه داد: مگر خودت دوست نداشتی کسی در برابر خداوند قربانی شود تا دهان مشرکان طعنهزن بسته شود؟ خب قربانی انتخاب شد: من قربانی خواهم شد.
🔻گویی تمام وجودم فرو ریخت. باز گویی #شیطان در وجودم جولان میکرد با یک مشکل و ناراحتی، غرزدنهایم شروع شد.
🔻این بار که دیگر طاقتم طاق شده بود، بلندبلند از خدا #شکایت میکردم. خدایا حالا میخواهی قربانی بگیری چرا آخر اسماعیل؟ این همه آدم؟ کلی ناز کردی تا یک #فرزند به ابراهیم دادی، حالا که جوانی شده میخواهی او را از دستش بگیری، آن هم اینگونه! تو چقدر ........ .
🔻تا آمدم جملهام را با کلماتی بیادبانه تمام کنم، اسماعیل که صفات پدرش در او تجلی کرده بود، دست بر دهانم گذاشت و مرا به آرامش خواند.
🔻بار اول بود که اینقدر احساس میکردم او را دوست دارم. تا حس میکنی #نعمتی از دستت میرود، قدر او را میدانی.
🔻او با صدای ابراهیمگونه خویش با من سخن گفت.
🔻کمی که آرام شدم پرسیدم #قصه چیست؟ گفت در صحرا که بودم احساس کردم پدرم چیزی میخواهد بگوید اما دستدست میکند. گفتم پدر جان چیزی شده است؟ ناگاه گویی بغضی خفته در گلو داشت. باورت نمیشود پدرم، ابراهیم بزرگ، شروع به گریه کرد و من را باز مانند آن شب در آغوش کشید. یادت که هست؟
🔻من که با این یادآوری او تمام سؤالات و دغدغههایم باز سراغم آمده بودند، گفتم بله یادم هست.
🔻او ادامه داد: پدرم بعد از مدتی گفت فرزندم، اسماعیلم، میخواهم رازی را با تو در میان بگذارم، خوابی دیدهام.
🔻اسماعیل ادامه داد: همیشه خوابهای پدرم را صادق میدانم و گفتم خب مگر چه دیدهای که اینقدر آشفته شدهای؟ پدرم گفت: خواب دیدهام که تو را #قربانی میکنم. «قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ»
🔻من که ابتدا کمی حیرت کرده بودم، ادامه دادم پدر جان مطمئن هستی؟ گفت: آری و ادامه داد: فرزندم نظر تو چیست؟ آیا همراهی میکنی؟ گفتم: پدر جان من مطمئن هستم هر آنچه خداوند میخواهد خیر است؛ پس آنچه بدان مأمور شدهای انجام بده، امیدوارم به لطف خدا صبور باشم. «قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّابِرِينَ»
🔻من دیگر نمیدانستم چه کنم؟ و تنها باید صبر میکردم. با خود میگفتم حتما قربانیشدن او حکمتی دارد.
🔻زمان قربانی رسید. ابراهیم موهای اسماعیل را با دستان خود شانه کرد، و لباسهای نوئی بر تن او کرد.حالش عجیب بود. هر کسی میتوانست آن را درک کند. او از اینکه محو اراده حق است خوشحال بود اما هر چه باشد پدر است و دلش میسوزد. ... .
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۳۹)
✍ اصغر آقائی
___________________
گام سوم: با ابراهیم ع (۱۹): قربانی (۳)
... ادامه بخش قبل.
🔻به اسماعیل گفت: فرزندم راه بیافت. اسماعیل که شروع به رفتن کرد، ابراهیم همچنان سر جای خویش ایستاده، محو اسماعیل است. او گویی محو تمام وجود خود بود.
🔻اشک گوشه چشمانم را جمع کردم. چه روز سختی بود، اسماعیل این #جوان زیبای مهربان با معرفت میخواهد در راه خدا ذبح شود.
🔻نمیدانم شاید خدا میخواست تمام ابراهیم مال خود او باشد. دیگر مانده بودم بگویم خدا #عاشق ابراهیم است که غیرتش قبول نمیکند، حتی ذرّهای دل به دیگری بدهد یا ابراهیم عاشق اوست که تلاش میکند تمام قلب و جان و اعمالش برای خدا باشد. «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»
🔻غروب شد و من منتظر بودم ابراهیم تنها بازگردد. اما چه شده است؟ اسماعیل دواندوان سوی #هاجر آمد و مادر را در آغوش گرفت و بلندبلند گریه میکرد و میگفت: مادر مادر جان مادر قبول شدم قبول شدم
🔻هاجر، این بانوی تربیتشده #مکتب_توحیدی ابراهیم، آرام گفت: میدانستم پسرم تو مانند پدرت محو خدا هستی.
🔻من که از همه جا بیخبر بودم، به اسماعیل گفتم: جان به لب شدم نمیخواهی بگویی قصه چیست؟ مگر قرار نشد .... .
🔻اسماعیل حرفم را قطع کرد و گفت: بله قراربود قربانی شوم، اما خداوند مهربان وقتی دید پدرم از #امتحان_بزرگ، سربلند بیرون آمده، گفت: ابراهیم، بنده ما، آنچه مأمور بودی به درستی انجام دادی. «فَلَمّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ* وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ* قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ* إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ»
🔻من که از دیدن اسماعیل خیلی خوشحال شده بودم، گفتم چرا مرتّب میگویی پدرم سربلند شد، خود تو هم حقیقتا امتحان بزرگی را با سربلندی گذراندی. هنوز اسماعیل چیزی نگفته بود که از سخن خود پشیمان شدم؛ و با خود گفتم: این چه سخنی است، از اسماعیل، این کوه ادب میخواهی که خود را در کنار ابراهیم ببیند. و از او ادب سخن درباره بزرگتر را آموختم که گاه آموزگار انسان نوجوانی کوچکتر است.
🔻من که لحظهای با وجدان خود درگیر بودم، به خود آمدم اما نمیدانم چه شده بود که اسماعیلی که چند دقیقه پیش شاد بود، الان گویی غمی بزرگ بر دلش نشسته است. گفتم اسماعیل چه شده؟ گفت: هیچ چیزی ای کاش من قربانی میشدم اما آن #انسان سراسر پاک، آن پاک فرزند پاکان قربانی نمیشد؟
🔻و او داستانی از #فرزند آخرین پیامبر را برایم گفت که در صحرایی با همه کسان خویش ذبح خواهد شد. «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»
🔻اسماعیل شروع به گریستن کرد و من که دیگر توان ایستادن نداشتم، به یاد #ذبیح_فرات مویه کردم و زیر لب گفتم: سلام بر تو ای خون خدا، ای بزرگترین قربانی تاریخ!!
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسین عليهالسلام:
🔻إنّ هذهِ الدُّنيا قَد تَغَيَّرَت و تَنَكَّرَت و أدبَرَ مَعروفُها، فلَم يَبقَ مِنها إلاّ صُبابَةٌ كَصُبابَةِ الإناءِ، و خَسيسُ عَيشٍ كالمَرعى الوَبيلِ. أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا يُعمَلُ بهِ، و أنَّ الباطِلَ لا يُتَناهى عَنهُ، لِيَرغَبِ المُؤمنُ في لِقاءِ اللّه ِ مُحِقّا، فإنّي لا أرَى المَوتَ إلاّ سَعادَةً، و لا الحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ إلاّ بَرَما.
🔻براستى كه اين دنيا دگرگونشده و چهره عوض كرده و خوبىهايش پشت كرده و رفته است و از آن جز تهماندهاى همچون تهمانده آبى در ظرفى و اندك عيشى همانند چراگاهى آفت زده باقى نمانده است. آيا نمىبينيد كه به حق عمل نمىشود و از باطل نهى نمىشود؟ براستى كه مؤمن بايد به [مرگ و ]ديدار خدا روى آورد. پس من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز رنج و ملال نمىبينم.
😭😭😭
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#غزه_در_خون
🆔 @hayatemaqul
#ولایت_فقیه
#ستون_خیمه
🔰 اهمیّت ولایت فقیه
🍃اميرالمؤمنين علی علیه السلام:
▫️ الواجب فی حکم الله و حکم الإسلام علی المسلمین – بعد ما یموت إمامهم أو یقتل، ضالاً کان أو مهدیا ً – أن لا یعلموا عملاً و لا یقّدموا یداً و لا رجلاً قبل أن یختاروا لأنفسهم إماماً عفیفاً ورعاً عارفاً بالقضاء و السنّه یجیء فیئهم و یقیم حجّهم جمعنهم، و یجبی صدقاتهم.
🔻واجب است در حکم خدا و حکم اسلام نسبت به مسلمین، اینکه هیچ عملی را انجام ندهند و دست به سوی چیزی و یا کاری دراز نکنند و قدم در هیچ جائی ننهند، مگر آنکه قبلاً برای خود رهبری عفیف و پرهیزکار و عارف و عالم به احکام قضا و سنت رسول خدا(ص) انتخاب نمایند. تا اموال عمومی را گرد آورد و حج و جمعه مردم را بپا دارد و صدقات را جمع نماید.»
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🥺
الهم عجل لولیک الفرج🌱
@Hoseyneeha|👈🏻حسینیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدیناسن خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها …. خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ وقتی مادربزرگ فراموشی میگیرد؛ امّا ...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
♤ گفت من رفته است از يادم
♤ او مرا که نمیبرد از ياد
♥️♥️
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 مصداق آیه زیر را در سخنان #نتانیاهو ببینید.
💠ولَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا
💠مسلما يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيده اند دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کنیم در پیاده روی اربعین پاهایمان تاول نزند؟
#اربعین
#آمادگی_سفر_اربعین
@Hoseyneeha•••🪴ٓحُسِینيها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡♡ آه از غمی که تازه شود با غمی دگر🥺🥺😭😭🖤🖤
#تسلیت
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#اسماعیل_هنیه
🆔 @hayatemaqul
بسم الله قاصم الجبارین
🔰 زوال اسرائیل
✍ اصغر آقائی
______________________
🔆 محتوای متن زیر بر اساس آیات قرآن است.
🔻و اینک در #آخرالزمان از تبار و پیروان قومی بهانهجو، لجوج، بیادب، پیمانشکن و خائن، مغرور و تکذیبگر، ترسو، خودبرتربین، دنیاطلب و زیادهطلب، که ترور شخصیت و شخصِ افراد و پیامبرکشی عادت آنان بود؛ قومی دیگر با همان اوصاف در قبله اول مسلمانان گرد هم آمدهاند و چون دشمنانِ بیوفا و پیمانشکن، تهمتزن و توطئهگر و تفرقهافکنِ نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، دشمنی را به نهایت رساندهاند.
🔻آنان چون #شیطان و شیطانصفتان با دروغ و بهرهگیری نابجا از احساسات و فطریات مردم چون وطندوستی میان ملتها تفرقهافکنی کرده، با جار و جنجال و شایعهپراکنی و صرف هزینههای بسیار سنگین، در تلاشند مخالفت خویش را نه با من و تو که با مکتب ابراز کرده، آن را نابود سازند.
🔻و اکنون بر من و توست تا با فهم صحیحِ #سنتهای قطعی الهی که به فرموده امام خامنهای در محاسبات دشمن نمیگنجد، بدانیم خداوند نه از ظالمان غافل بوده، و نه در سنتهای او تغییری ایجاد شده است. آری او با سنتهای خویش چون امهال و استدراج به ظالم فرصت میدهد تا خباثت باطنی خویش را به اوج رسانده، آن را آشکار کند. و این ظلمپیشگی، او را آهسته آهسته به سلب نعمت کشانده، عامل نابودیاش میشود.
🔻ما باید با ترک هر گونه محبت و دوستی آنان، که اگر چنین نباشد در ظلمی تاریخی و فرهنگی غلطیدهایم، و با نهگفتن به هر رابطه و #عادیسازیِ روابط سران خودکامه عرب، این ظالمان را تنها گذاشته، در مبارزهای دائمی با آنان، #صهونیسم، این ریشه فتنهها را، از جای درآوریم.
🔻آری بدان قهر الهی و نابودی ظالم سنتی الهی، و کیفرِ ناگهانی او وعدهای قطعی و بسیار نزدیک است؛ چرا که ظلم، آن هم این چنین ظلمی، دائمی نخواهد بود.
🔻و تو ای #مشرقیِ بهپاخواسته، آگاه باش که در پیکاری خستگیناپذیر عامل عذاب و نابودی آنان خواهی بود و زود باشد که این قوم تبهکار در این بازگشتِ پرقدرت، چندلایه و پرفتنه، که گویی تمام جهان را در سیطره فرهنگ شیطانیِ خویش اسیر کردهاند، نتیجه ظلمِ روزافزون خویش را ببینند و بار دیگر با #مسلطشدنِ گروهی از تبار #سید_خراسانی و #قاسم_سلیمانیها بر آنان، دوباره به نابودی و آوارگی در سایهسار #مهدی عج برسند.
🔻و این نابودی به دست وی و اصحابش، #وعده #باقر_العلوم علیهالسلام است و اینک تو در این صحنه در میان #یاران ایرانی او در تلاش برای نابودی او منتظر هستی و آن وعده بسیار نزدیک است که فرمود:
میبینم قومی از مشرق قیام کرده، طلب حق میکنند اما به آنان داده نمیشود؛ و آنان دوباره طلب میکنند و باز حقشان به آنان داده نمیشود؛ و وقتی آنان وضعیت را چنین میبینند شمشیرها را بر دوش گرفته، قیام میکنند، و در این هنگام آنچه خواهان آن بودند، به آنان داده میشود، اما دیگر نمیپذیرند، و این قیام را ادامه میدهند تا آن را به صاحب شما (امام عصر عج) بدهند. کشتهشدگان آنان #شهید هستند. آگاه باشید اگر من این زمان را درک کنم، خود را برای صاحب این امر حفظ میکردم.
🔻آری امام علیهالسلام در این حدیث به #اصحاب_مشرقی که بیگمان همان یاران خراسانی ایرانی است، وعده میدهد پس از قیام آغازین مرد قمّی، چنان امرِ قیام صاحب الامر نزدیک است که گویی بیشتر از عمر معمولی یک انسان از شروع آن قیام آغازینِ روح خدا تا قیام پایانی نفس رحمانی حق، طول نمیکشد زیرا که فرمود «لابقیت نفسی لصاحب هذا الامر: خود را برای صاحب این امر حفظ میکردم»
✅ پس ۱) به دلیل سنتقطعی الهی در نابودی ظالمان، و ۲) به دلیل وعده امام معصوم علیهالسلام در مدت قیام مرد قمّی تا ظهور صاحب الامر عج، که بیش از عمر معمولی یک انسان نیست؛ و ۳) به دلیل سخنان بزرگان دین چون #امامین_انقلاب در #مقدمهبودنِ #انقلاب_اسلامی در نابودی صهیونیسم با #ظهور مهدی موعود، میتوان به این نتیجه رسید نابودی این قوم ظالم بسیار نزدیک است؛ و از آنجا که از آغاز انقلاب اسلامی تا بیست سال آینده، حدودا به میزان عمر معمولی یک انسان است، لذا امید که نابودی این رژیم غاصب حداکثر در بیست سال آینده اتفاق بیافتد که #امام_خامنهای دامت افاضاته فرمود: رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید.
🔻آری هرچند گاه چون عصر روز واقعه امیدها گویی بر باد رفته، و دیگر برای حق رمقی نمانده است؛ اما یک نام هنوز در عین ستمدیدگی میدرخشد و زودباشد که طیلسان زهدپوشِ ریاکار را از عریکه به زیر بکشد ... بوی خطبههای علی میآید ... قدمی دیگر مانده .... باطل در جولان است و بیقرار و خودشیفته؛ اما حق آرام و پرقرار در مسیر؛ بوی خطبههای علی میآید و #ذوالفقاری که او کشید، در نیام نرفته است؛ #بوی_خطبههای علی میآید؛ #مهدی پدر در راه است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#اسماعیل_هنیه
🆔 @hayatemaqul
🔘 نصرت با رعب
🔻 یکی از مصادیق یاری خداوند، ایجاد هراسی خاص در قلب دشمنان راه حق است.
لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِى صُدُورِهِم مِّنَ ٱللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ
وحشتی که از شما در دل هایشان است، بیش از ترسشان از پروردگار است.زیرا آنها مردمان نادان و بی خردی هستند
الحشر، ۱۳
🔻این حال و روز صهونیستهاست.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡♡ أَلسَّلامُ عَلَیْک َسَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِک َ، الْمُخْلِصِ فی وَِلایَـتِک َ... . ♡♡
آوارگان عشق حسین ...
😭😭
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
#لعن
■ امام خمینی ره: شیخ جلیل ما، عارف کامل، #شاهآبادی روحی فداه میفرمودند:
✔️#تعییر به #کافر نیز نکنید در [حتی] قلب؛ [چه برسد به زبان] شاید نور فطرتش او را #هدایت کند و این تعییر و سرزنش، کار شما را منجر به سوءعاقبت کند.
✔️کفاری را که معلوم نیست با حال کفر از این عالم منتقل شدند #لعن نکنید؛ شاید در حال رفتن، #هدایت شده باشند و روحانیت آنها مانع از ترقیات شما شود.»
■ منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره)، ح ۳، ص ۶۷؛ برگرفته عارف کامل، ص ۱۳۵-
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#این_صاحبنا
🥺🥺🥺🥺
صحنه آخرالزمانی در غزه!
آوارگان خانیونس در بین آوارها ...😭😭
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 برائتجستن و لعن
✍ اصغر آقائی
________________________
🔻یکی از آموزههای بسیار مهم دین #تبرّی است. این آموزه، مانند همه آموزههای دین، نه تنها عقلگریز نیستند، که عقل بر لزوم آن صحّه میگذارد.
🔻اما برائتجستن چیست؟ طبیعتا تفصیل این مطلب در اینجا ممکن نیست، اما بر اساس نگاه #مقاصدی به دین، و تنقیح #اهداف کلی آن، میتوان گفت لااقل در ترویج برائت، دو هدف بنیادین توسط شارع مقدّس، دنبال میشود: ۱) جهتدهی به حرکت الهی مؤمن، و ۲) نمایاندن آنچه باید از او برائت جست.
🔻در کنار این دو هدف، از آنجا که #مقاصد_شریعت و اهداف آن در طبقات مختلفی زیرمجموعه یکدگیر قرار میگیرند تا همه آنها در یک هدف یعنی #توحید، به یک نقطه مشترک برسند، عرض میشود دو هدف بیان شده ذیل یک هدف است و آن «هدایت به صراط مستقیم و حرکت در آن» است.
🔻بر اساس این سه هدف بنیادین شارع، باید گفت: ۱) مؤمن با شناخت مصادیق آنچه باید از آنها برائت جست، در سیر الی الله خویش، میتواند سرعت گیرد؛ و ۲) با فهم صفت مشترک این مصادیق، هر مصداقی را نیز که شارع بیان نکرده است، با آن معیار به دست آمده، ذیل گستره برائت قرار دهد.
🔻با توجّه آنچه بیان شد باید گفت #معیار اساسی و هویّتبخش به برائت، در نگاه شارع #دشمنی_آگاهانه_با_حق است لذا در سوره مبارک توبه فرمود: «فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ: چون برای ابراهیم علیه السلام آشکار شد که او (آزر) دشمن خداست از او برائت جست».
🔻با توجه به اجمالِ بیانشده این نتائج حاصل میشود:
✔️هرگاه کسی با حق دشمنی میکند، اما دشمنی او از روی آگاه نیست، نه مصداق لعن است و نه مصداق برائت؛ هرچند عمل او زشت است و باید از آن تبرّی جست؛ اما تبری از شخص او شایسته نیست.
✔️هرگاه فردی که از او سخنان مختلفی بیان شده است، و ما نمیدانیم، یا احتمال دارد که او توبه کرده باشد، نسبتدادن کفر و مانند آن به او و لعن و برائتجستن از او شایسته نیست.
✔️اگر برائت و لعنی، نه تنها هدایتی در آن نباشد، که سبب تنفّر و دوری افراد از حق شود، نه تنها جایز نیست که امری قبیح است؛ لذا لعن بزرگان فرقههای دیگر نادرست است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 نگاهی به رابطه فقه و اخلاق
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻بررسی رابطه فقه و اخلاق نیاز به نگاهی چندبعدی دارد و از سویی دیگر تفسیرهای متعددی در این رابطه مطرح است.
🔻یکی از تفسیرهای مهم درباره چگونگی ارتباط فقه و اخلاق، بررسی آن بر اساس نگاه مقاصدی به شریعت است.
🔻اگر ما کل دین، با تمام فقه و اخلاق و عقائد آن را، یک مجموعه جداازهم ندانیم، طبیعتا باید در اخلاق به گونهای سخن گفت که منافاتی با عقائد دین و فقه آن نداشته باشد؛ و همچنین است نسبت به فقه و عقائد.
🔻به عنوان مثال نمیتوان در فقه از ازدواج موقت سخن گفت، و آن را یله و رهاشده از اصول اخلاقی دانست و مثلا در فقه معتقد شد یک زن در یک روز، بدون رابطه خاص و نزدیکی، میتواند با چندین مرد عقد موقت بخواند.
🔻به نظر میرسد درباره رابطه فقه و اخلاق بر اساس نگاه مقاصدی به دین، میتوان چنین گفت: هرگاه استنباطی فقهی با اصلی اخلاقی مانند کرامت انسان منافات داشته باشد، یا ممکن است منافات داشته باشد، آن نتیجه و استنباط فقهی، قطعا یا به احتمال بسیار یا صحیح نیست، و یا دقیق.
🔻پس فقیه در استنباط فقهی خویش نمیتواند به اصول حاکم و یا مقاصد کلی اخلاقی بیتوجه باشد.
🔻البته این سخن به معنای عرفیشدن دین نیست؛ زیرا اساسا اصول اخلاقی نه نسبی هستند و نه عرفی، هرچند مصادیق آن و یا آدابی که بر اساس آن اصول اخلاقی شکل میگیرند، ممکن است نسبی یا عرفی باشند.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#فقه_و_اخلاق
🆔 @hayatemaqul
🔰 نگاهی به رابطه عقل و نصّ
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔅نصّ در این متن شامل تمام متون روایی و قرآنی است، نه صرفاً نصوص قطعی دینی.
🔻افراد بسیاری به دلیل برخی نصوص دینی مانند «شَرِّقا و غَرِّبا لَن تَجِدا عِلما صَحيحا إلاّ شَيئا يَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَيتِ: به شرق و غرب برويد، هرگز دانش درستى را نخواهيد يافت، مگر همان چيزى كه از ما خاندان صادر شود.» با هر نتیجه عقلانی و فکری مخالفت میکنند.
🔻با گذر از جایگاه عقل در دین و رابطه آن با نصوص دینی، باید توجّه داشت نه خداوند و نه اهل بیت علیهم السلام، هیچ یک در پی تربیت انسانی صرفاً تابع نبودهاند؛ بلکه آنچه برای آنان اهمیّت دارد، رشد فرد است، بهگونهای که بتواند با تفکّر راه خویش را بیابد.
🔻این به معنای آن نیست که فرد از نصوص دینی بینیاز است. بله فرد عاقل و متفکّر، گاه بدون مطالعه یا شنیدن نصّی از ولیّ و امام، اصول راه سعادت را مییابد و در مسیر کلی هدایت قرار میگیرد؛ هرچند ممکن است تا آخر عمر خویش نیز با ولیّ خدا آشنا نشود. این هدایت به دلیل آن است که او در برابر #حجّت_باطنی حق، یعنی عقل، خاضع بوده است.
🔻در کنار مطلب پیشین، فرد عاقل، وقتی با ولیّ خدا آشنا میشود در عین توجّه به ارتقای فکری خویش، در مقام عمل، حتی اگر دلیل یا علّت عمل یا امری از سوی ولیّ را نداند، با تمام وجود سمعاً و طاعتاً خواهد گفت و تمام وجودش عمل و تحقّق خواسته ولیّ خدا خواهد شد.
🔻این تبعیّت متفکرانه، به هیچ عنوان، چه در عمل و چه در فکر، همگِن و همرتبه با آن تبعیّت محض ولی بدون تفکّر، نخواهد بود؛ و اساساً قابل قیاس با یکدیگر نیستند.
🔻لذا نباید هیچگاه چنان به احادیث بنگریم که گویی اهل بیت علیهم السلام به جای ما اندیشدهاند.
🔻بله احتیاط همیشه در همه جا خوب است و اگر عقل کسی به مسئلهای حکم کرد، امّا نصّی صحیح با آن مخالف بود، طبیعتا باید در این مسئله احتیاط کند؛ هرچند در نگاه نویسنده هیچگاه حکم عقل صریح با هیچ نصّ صحیحی متضاد یکدیگر نخواهند بود.
#تربیت_دینی_تربیتی_متفکّرانه
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اربعین
#غزه
کربلا نه یک واقعه تاریخی،
بلکه رودی خروشان و وحدتبخش است که بهسوی دریای عظمای ظهور در حرکت است.
کنار رود ایستادن و نگریستن، تو را به آن مقصد عظما، نمیرساند؛ هرگاه در جریان پر تلاطم آن قرار گرفتی، خود را در آغوش ظهور بدان، که آن دریای عظیم، مظهر و غایتِ رودهای بههمرسیده در بستر کربلاست؛
و این چنین اربعین حسینی حرکتی میشود تا چشمهها و رودهای جاریشده امّا پراکنده را، در بستر کربلا به وحدت رسانده، تا آن دریای عظیم ظهور را رقم زند.
و این حرکت نه ایستادن در تاریخ، که حرکت با آن در زمان را میطلبد؛ پس ای انسان، پیش از ظهور #انسان_کامل، بهپا خیز و شمر و یزید زمانهات را بشناس؛ تا خون جوشیده حسین عليهالسلام درون تو را به قیام برساند که بدون قیام درون و یاری امام درونت، به قیام آن امام قیامکرده، نخواهی پیوست.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul