🔰 ایمان و هدایت
✍ اصغر آقائی
___________________________
💠 إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (نحل/104)
✅ ایمان به آیات الهی، هرچند خود #هدایتی الهی است، لکن هدایت ویژه الهی پس از این ایمان آغازین به آیات الهی صورت میگیرد.
❇️ از آنجا که مرتبه اساسی ایمان در #قلب انسان اثر میگذارد، میتوان نشانههای این ایمان را در دو #صفت سلبی و ایجابی زیر در قلب انسان یافت:
☑️ عدم آرامش قلبی: از آنجا که بر اساس آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ: برخی مردمان خداوند را زبانی عبادت میکنند» (حج/11)
🔺برخی انسانها به خداوند طبق #ظاهر ایمان آوردهاند؛ لذا شناسائی علائم این ایمان آغازین مهم است.
🔺 بر اساس ادامه آیه یازدهم سوره حج خداوند دو صفت را برای افرادی که ایمانشان از #زبان به قلب عبور نکرده است بیان میکند:
◀️ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ: اگر به چنین فردی نیکی برسد، به آن دلخوش و مطئن شود؛ و
◀️ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ: و اگر آزمونی [چون فقر و تنکدستی و بیماری و ...] به او رسد، [از آنچه بدان اقرار کرده است؛ یعنی دین و ایمان به خداوند] روی میگرداند.
☑️ خضوع و خشوع قلبی: بر اساس آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ: مؤمنان کسانی هستند که هرگاه خداوند یاد شود، قلبهایشان، ترسان و لرزان شود» (اعراف/2)
👌بر اساس آنچه گفتیم اگر کسی:
✅ در قلب خویش مرتبهای از #آرامش را مییابد؛ و
✅ هنگام شنیدن آیات الهی و نام خداوند در قلب او #خضوعی ایجاد میشود، این فرد در فضای سبز ایمان وارد شده، هدایت الهی شامل حال او شده است و اکنون باید با #عمل به #متقضیات ایمان در مسیر هدایت الهی بیش از پیش حرکت کند.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 انواع قلب و تجليات الهی
✍ اصغر آقائی
___________________
🔻 #قلب اولياي خدا و سالكان آينه #تجليات حق و جايگاه #ظهور اوست، چنانچه خداوند فرموده است:
💠 يا موسي، لايسعني أرضي ولا سمائي ولكن يسعني قلب عبدي المؤمن:
💠 اي موسي، زمين و آسمان گنجايش مرا ندارند، اما قلب بنده مؤمنم گنجايش مرا دارد.
🔻 امام ره در ادامه از سه #قلب #عشقی، #خوفی و #عشقی_خوفی سخن میگویند که به ترتیب محل #تجلی اسماء جلال، جمال و جلال-جمال الهی هستند.
🔻 ایشان در ادامه واقعه دیدار #عیسی ع با #یحیی ع را نقل میکنند:
وقتي حضرت يحيي عليه السلام، ايشان [عیسی علیه السلام] را خندان ديد و با عتاب بر او اعتراض كرد كه:
«كأنّك قد آمنت مكر الله وعذابه؛ گويا آن جناب خود را از مكر و عذاب خدا در امان يافته است؟»
عيسي، عليه السلام پاسخش داد:
«كأنّك قد ايست من فضل الله ورحمته؛ ظاهرا، آن حضرت از فضل و رحمت حق نااميد گشته است؟»
🔻 آن گاه، به آن دو بزرگوار وحي شد كه:
🔹 «أحبّكما اليّ أحسنكما ظنّا بي:
محبوبترين شما نزد من كسي است كه به من خوش گمانتر باشد.»
🔻 امام خمینی ره در تبیین عبارت "أحبّكما اليّ أحسنكما ظنّا بي" میفرمایند:
🔻 اما، وحي خداي متعال درباره اينكه محبوبترين شما كسي است كه حسن ظن بيشتري به من داشته باشد، به مناسبت تقدم رحمت بر غضب و تجلي ابتدايي محبت الهي در مظاهر جمال است، چنانكه در روايات آمده است: «يا من سبقت رحمته غضبه: اي آنكه رحمتش بر غضبش پيشي گرفته».
📚 شرح دعای سحر ص.28-29
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#تجلیات_حق_تعالی
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۴)
✍ اصغر آقائی
_____________________
🌀 گام اول: (با آدم "۲"): ... اوّلین توبه
🔻 #آدم ع همراه با حوّایش اخراج میشوند؛ #اوّلین_اخراج، برای بازگشتی دوباره. آری اوّلین اخراج، تنبیهی از روی #غضب الهی بود و این اخراج، تنبیهی از روی #مهر الهی و این دو با هم بسیار متفاوتند. #شیطان وقتی باد در کبکبه میکند و از امر الهی سرباز میزند؛ از درگاه الهی رانده میشود «فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ» و آدم نیز اخراج میشود؛ اوّلی #تکبّر میورزد و اخراج میشود و دومی #حرص میورزد و زیادهطلبی میکند؛ و این دو، بسیار متفاوتند.
🔻 آدم در زمین با حوّایش، #حیرتزده از آنچه اتفاق افتاده است، در پیِ پوششی برای خود هستند «وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ». و او خوب میداند، خطائی بزرگ کرده است؛ و باید برای آن نیز پوششی چیزی بیابد.
🔻 #قلب آدم به درد آمده است. مانده چه کند. او که #مظهر خداست و #خلیفه_الله نام گرفته است، با خود میاندیشد و افسوس میخورد. گویی آنچه اتفاق افتاده است را با خود مرور میکند: خیلی از زمانی که خداوند با آفرینش تو به خود بالید «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» و از تو، ای تازه به دوران رسیده، در برابر #فرشتگان مدعی، تمامقد دفاع کرد، نگذشته است؛ امّا تو ... و آدم، اشک میریزد ... اشک و اشک و اشک.
🔻 گریه #آدم تمامی ندارد. شاید #حوّا خوب نمیداند شویِ او از چه چنین گریان است؛ و حق دارد. او چون آدم، کامل کامل نبود و #علم آدم را نداشت و از شدّت گناه و خطای انجام شده خبری ندارد؛ و وای از روزی که انسان بداند و عمق گناه را درک کند؛ #شرم است که تمام وجود او را میگیرد.
🔻 و آدم شرمسار است. او خوب میداند گناه کرده است؛ گنااااااه. خطا کرده است، خطاااااا. آه آه آه از این شرمساری. اشک امان نمیدهد. و آدم، در حال آدمتر شدن است.
🔻و شرمساری و توبه دو مقام خاص مؤمنان است. بدون شرمساری و توبه، نه نمیشود و شرمساری و توبه، حیا میخواهد و حیا، ایمان لازم دارد «لا ایمان لمن لا حیاء له»
🔻 و آدم توبه میکند «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ». کلماتی میآموزد. او شفاعت میشود و آن کلمات تامّه الهی، آن موجودات حقّ نورانی، آن مدارهای هستی، آن #پنج_نفر، به فریاد پدر خاکی خویش میرسند و توبه آدم پذیرفته میشود.
و #فراق ارث آدم برای فرزندانش میشود ... تا آنان نیز چون پدر عقل و عشق را یکی کرده در فراق یار بگریند ... تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 چیستی حیات معقول
✍ اصغر آقائی
_______________
🔻 #حیات_معقول یعنی:
✔️ ۱) شناخت #صراط مستقیم
✔️ ۲) و توجه به #هویت این صراط یعنی #عقلانیت آمیخته به #عشق به #احسان
✔️ ۳) شناخت مصداق بارز و تمام و کمال این احسان و این #عشق_و_عقل؛ یعنی #محبت اميرالمؤمنين عليه السلام و #ولایت ایشان
✔️ و ۴) دعا برای #ثبات قدم در این صراط مستقیم و محبت که تمام #دین است؛ هرچند ورود در دین امری آنی است؛ اما بقا در مقامات دین امری تشکیکی و بینهایت است؛ چراکه ولایت امری پایانناپذیر است
✅ پس #حیات_معقول در یک جمله یعنی ورود #قلب و به تبع آن عمل در حوزه عقل و عشق و ایمان که در یک کلمه یعنی #ولایت، و تلاش در ارتقا و عقبگردنکردن در این مسیر.
✅ و ثبات قلب در مسیر ولایت که #اساس آن #رحمت است و #رحمانیت جز با تمسک به دو اسم #رحمان و #رحیم خداوند میسر نیست؛ لذا حیات معقول یعنی مدام طلب کردن:
💠 یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔻 #حیات_معقول یعنی:
✔️ فهم #اهم از مهم و هر یک را جای خود دیدن
✔️ شناخت #اولویتها و تلاش در راه آنها
✔️ مراقب #تغییر اولویتها توسط ذهنهای مریض یا ناآگاه بودن
✔️ توجهداشتن به اینکه #ازدواج بهموقع، و مانند آن برای یک #زن_فهیم به مراتب مهمتر از #ورزشگاهرفتن است
✅ پس #حیات_معقول در یک جمله یعنی ورود #قلب و به تبع آن عمل در حوزه عقل و عشق؛ یعنی تشخیص عاشقانه و عاقلانه اولویتها بر اساس #ویژگیهای جنسیتی، فردی، خانوادگی و ...؛ چراکه #عشق به خود، انسان را به راه #عقل دعوت میکند؛ که #عشق_و_عقل جدایی ندارند.
🔻 لذا حیات معقول یعنی مدام از خدا طلب فهم و رشد کردن:
💠 اللّهُمَّ ألهِمني رُشدي ، وأعِذني مِن شَرِّ نَفسي: خدایا (آنچه مایه) رشد من است را به من الهام کن و من را از شر نفس خویش (که با هواها و آرزوهای پراکنده از رشد من دور میکند) در امان دار.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 خداوند پس از آنکه میفرماید "وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا: و هرگز پناهگاهی جز او نمییابی!" در آیه بعد چنین میگوید:
💠 وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا
💠 با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است.
🔻 نتیجه این است: لازمه پناهبردن به خداوند، دو چیز است:
✔️ ۱) همراهیِ صبورانه با #مؤمنين راستین است؛ کسانی که #قلب آنان شیفته حق تعالی است؛
✔️ و ۲) دوری از اهل دنیا و هواپرستان است.
🔻و مصداق بارز چنین مؤمنانی #امام است؛ لذا لازمه پناهبردن به خداوند، قرارگرفتن در سایه امام علیهالسلام است.
🍃🍃 یا صاحب الزمان ادرکنی🥺
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۳۶)
✍ اصغر آقائی
____________________
گام سوم: با ابراهیم ع (۱۵): در آرزوی فرزند(۴)
🔻#ابراهیم باز #مهمان دارد. من دیگر به حضور میهمانان عادت کرده بودم. مهمانانی که یا خودشان میآمدند و یا تقریبا روزی نبود که ابراهیم، دست کسی را نگرفته و با خود برای پذیرای به منزل نیاورد. البته من نیز که برای روزهای طولانی میهمان او بودم، گویی در منزل خود هستم.
🔻روزی مهمانانی #غریبی وارد خانه ابراهیم شدند. من هیچگاه آنان را ندیده بودم و از هیبت آنان توان قدمازقدمبرداشتن و سلامگفتن را نداشتم؛ اما ابراهیم #دواندوان سوی آنان رفت. حتما برای او، مهمانان بسیاری عزیزی هستند. من با خود چنین میگفتم.
🔻ابراهیم که رسید آنان سلام کردند و پاسخ شنیدند. وارد خانه شدند. ابراهیم با آنان شروع به سخن کرد.
🔻مدتی گذشت. ظهر شده بود و زمان پذیرایی بود. #غذا که آوردند احساس کردم #حال ابراهیم کمی دگرگون شده است.
🔻به خود جرأت دادم و علّت دگرگونی حالش را پرسیدم. گفت: نمیدانم، #حسّ_عجیبی به این مهمانان تازهوارد دارم. نمیدانم شاید غذا خوب نشده است یا آن را نپسندیدهاند؟
🔻ابراهیم همیشه دوست داشت بهترین #پذیرایی را از مهمانان خویش داشته باشد و سنگ تمام میگذاشت.
🔻خواستم بگویم که راستش من هم از دیدن آنها، حسی عجیب داشتم؛ اما #کلامم را با زبانم چرخاندم و ته حلقم فرستادم. هرچند سخنم گلوگیر شده بود، اما بهتر از آن بود که به ابراهیم بگویم و با نگاه سنگین او در زمین فرو روم.
🔻او همیشه نسبت به مهمانانش، هر که باشند، #تعصب داشت و ترسیدم نکند این سخنم بیادبی باشد. خب راستش حال ابراهیم مرا نگران کرده بود.
🔻در مدت کوتاهی که با خود #کلنجار میرفتم، صدای ابراهیم مرا بهخود آورد. ابراهیم نزد مهمانان بازگشته بود و اینبار بهگونهای دیگر با آنان سخن میگفت.
🔻ابراهیم در حالی که از #شرم سرش را پایین انداخته بود، به آنان گفت: رفتار عجیب شما من و خانوادهام را نگران کرده است؟ نکند غذا خوب نیست؟ شاید در شأن شما نبود؟ «إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ»
🔻آن مهمانان که هیبتشان مرا گرفته بود، این بار لبخندی زیبا و دلشنین بر لبانشان جای گرفت. گویی تمام وجودم با لبخند آنان #آرامش گرفت. چه لبخند دلربایی. اما این آرامش تنها لحظهای با من بود. آنان به ابراهیم مژدهای عجیب دادند: ابراهیم، تو را به فرزندی دانا بشارت باد. قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ
🔻من که چشمانم از حدقه بیرون زده بود، نگاهی به #محاسن سپید ابراهیم کردم. مژده فرزند به یک پیرمرد میدهند!!
🔻راستش نمیدانستم عصبانی باشم یا از تعجّب بخندم. عجب #مهمانان گستاخی. خانه ابراهیم آمدهاند. غذا که نمیخورند هیچ؛ حالا او را به #تمسخر گرفتهاند. دلم برای ابراهیم سوخت و با خود اندیشیدم: باز هم عدهای از مردمان ناسپاس، #قلب ابراهیم را شکستند. آخر خیلیها او را به دلیل نداشتن فرزند به سخره میگرفتند.
🔻با پاسخ عجیب و البته به گونهای توبیخوار ابراهیم بیشتر دلم گرفت. او گفت: مرا در پیری به داشتن #فرزند #بشارت میدهید؟ این چه بشارتی است؟ شما مرا به چه چیزی بشارت میدهید؟ «قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ».
🔻هرچند ابراهیم همیشه مهربان بود و با جاهلان بسیار صبورانه برخورد میکرد؛ امّا گویی این بار خبری دیگر در راه است! میان او و آن مهمانان پرهیبت و عجیب، سرّی بود که من نمیدانستم.
🔻آنان پاسخ دادند: ابراهیم، آیا از رحمت حق تعالی مأیوس شدهای؟ ما #بشارتی حق، از سوی خدای تعالی برای تو آوردهایم. «قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ»
🔻همین کافی بود که نام #خدا در برابر کوه #توحید آورده شود. ابراهیم چون کوهی استوار که زلزلهای عظیم آن را از جای بکند و تکهتکه کند و تمام هستی آن را به باد دهد، محو میشد. در برابر خدا هیچ در هیچ میشد و گویی غلامِ حلقهبهگوشی است که به خدمت ایستاده است.
🔻ابراهیم گفت: از #رحمت خداوند جز گمراهان نامید نمیشوند. «قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ» و امید بار دیگر تمام وجود ابراهیم را فراگرفت.
🔻در آن لحظه تنها یک چیز را دوست داشتم: در #چشمان دریایی ابراهیم شنا کنم و با نسیم وزیدهشده در قلب او به پرواز در آیم.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰درنگی در معنای «عَبَرات»
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻هرچند برخی معنای «العبرة» را برابر با «الدمعة»، یعنی #اشک دانستهاند؛ اما معانی دیگری نیز برای آن ذکر شده است، مانند «حزن»، «اشک قبل از آنکه جاری شود» و «تردّد و رفت و برگشت بکاء و گریه در سینه».
🔻امّا به نظر میرسد بتوان «عبره» را همان #بغض_درون یا به تعبیری دیگر #اندوه_بیگریه نامید. این معنا علاوه بر لغت، با مجموع احادیث و روایات دیگر در نگاه مبنائی و با توجّه به #خانواده_احادیث سازگارتر است.
🔻در احادیث ۱) گاه امام حسین علیه السلام «عَبرَةَ کُلّ مؤمنٍ» معرفی شده است؛ ۲) گاه یاد او را همراه با حزن در قلب مؤمن معرفی شده است؛ «اِنَّ لِلْحُسَيْنِ مَحَبَّةً مَكْنُونَةً في قُلُوبِ الْمُؤْمِنين» و ) گاه یاد وی همراه با «عبره» تعبیر شده است که هر کسی یاد امام حسین علیه السلام بیافتد «استعبار» خواهد داشت؛ که با توجه به معنایی که از «عبره» بیان شد، یعنی دچار حزن و بغض و گریه باطنی میشود. «أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الا استَعبَرَ»
🔻با توجّه به اجمالی که بیان شد، اگر «عَبره» را به معنای «حزن» یا «اندوه درونیِ بدونِ گریه» بدانیم؛ به نتایج زیر میرسیم:
✔️ ۱. تعبیر «قتیل العبرات» با تعابیری چون «#محبت مکنون و پنهانی» در #قلب مؤمن همراه خواهد شد؛ زیرا قتیل العبرات، یعنی کشتهای که هر آن که در قلب او، مرتبهای از ایمان باشد، با شنیدن نام حسین علیه السلام، محبّتی همراه با حزن در او ایجاد میشود؛ که در برخی روایات دیگر از آن به «حرارت» تعبیر شده است.
✔️ ۲. این معنا از «عبره» یعنی حزن و گریه باطنی، با مراتب ایمان و #تشکیک_ایمانی نیز سازگارتر است. زیرا وقتی «عبره» را به معنای اشک بگیریم، تنها کسانی در دایره ایمان قرار خواهند گرفت که در مصیبت ایشان اشک بریزند؛ در حالی که وقتی معنای حزن و گریه باطنی، مورد نظر باشد؛ همه مراتب ایمانی را شامل خواهد شد و برای هر مؤمنی در هر مرتبه ایمانی، به تناسب ایمان خویش، حزنی باطنی برای ایشان حاصل خواهد شد، یا حزن پنهان وی، در قلبش آشکار خواهد شد.
✔️ ۳. نکته دیگر آن وقتی #همخانوادههای لغوی «عبره» مانند «عبر» و «عبور»، که به معنای گذرکردن و عبورکردن است، را مدّ نظر داشته باشیم؛ باز معنای یاد شده ذیل واژه «عَبره» بهتر و متناسبتر به نظر میرسد؛ زیرا این حزن درونی است که اوّلاً سبب اشک و گریه است؛ یعنی این حزن درونی او را از این مرتبه به مرتبه اشک ظاهری عبور میدهد؛ و ثانیاً او را از عدم انعطاف نسبت به مسائل مختلف، به #مسئولیتپذیری عبور میدهد؛ یعنی پایه همه این عبورها و گذرها و حرکتکردنها همان حزن درونی است؛ و این معنا با تعابیری دیگر درباره مؤمن مانند «المؤمن حزنه فی قلبه» سازگارتر است.
✅ دو نکته:
☑️ ۱. در کنار «عَبره» دو واژه دیگر چون «دمع» و «بکاء» وجود دارد، که دمع به معنای گریه ظاهری و اشک جریان یافته است؛ و بکاء به معنای گریه جریانیافته همراه با صدا است.
☑️۲. این تحلیل از معنای عبره بار دیگر تأکید میشود نه منافاتی با معنای گریه و اشک دارد، و نه آن را طرد میکند؛ بلکه تنها تحلیلی است که با کنارهم گذاشتن مبانی فلسفی، لغوی و داریت الحدیثی حاصل شده است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul