eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 💎 ۱۴ توصیه 💎 🌱🌷 مرحوم علامه آملی در کتاب "لقاء‌ الله" چهارده به علاقه‌مندان توحیدی بیان می‌کند. ایشان این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری نوشته‌اند: ۱. مستمر و همیشگی با : "هر اندازه که به قرآن نزدیک شوى، به کامل نزدیک شده‌اى، به حظ و بهره‌ات از قرآن بنگر! حقایق آن، درجات ذات و مدارج عروجند" ۲. : "اى دوست! بدان که، نور است و دوام در ، تو را به عالم قدس ارتقا دهد و این دستور عظیم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد بر آن". ۳. : "اى ! طعام بسیار، را می‌میراند و باعث طغیان و لجام گسیختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال است". ۴. : "رسول خدا (ص) فرمود: "جز به خدا، زیاده مگویید، چه بسیار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را بخشد". ۵ .: امام کاظم(ع): "کسى که هر روز به محاسبة نمی‌پردازد، از ما نیست: اگر نیکویى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زیادى‌اش کند و اگر نادرستى از او سر زده باشد نموده، کند". ۶. : "بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اینکه، بنده بداند خداوند بر او و به او نزدیک است و به افعالش دارد و را می‌بیند و اقوالش را می‌شنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمی‌تواند خود را از خدا پوشیده نگه دارد و از سلطة او خارج شود. ۷. در محضر خداوند: "امام (ع) در حقیقت فرمودند: قرآن را همان گونه که نازل شده است قرائت کنید و سخن ما را همان طور که گفته‌ایم، کنید و خداوند را به حالتى که محتاج و نیازمند اویید بخوانید". ۸. : "معناى اصلی عزلت، حواس است به ، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و و بلایى که بدان مبتلا گردد، در آن دخالت دارد. با و عزل حواسّ، مدد از و شیطان هوا و منقطع می‌گردد. ۹. : دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به محمود است: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹) و بهره‌مندی پارسایان از ‌های اخروی را شب‌زنده‌داری آنان معرفی می‌کند(ذاریات، ۱۵-۱۹) ۱۰. : الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱) ۱۱. : هم ذکر و هم ذکر ۱۲. علمی و عملی: "ریاضت، در دو راه علم و ، و تنها بر طبق شریعت محمدى. از غیر این جز بعد و دورى حاصل ناید". ۱۳. : " عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به و وحشت از هم عبادت نکنی و الا هوای خود را عبادت کرده‌ای". ۱۴. از کارهای بد و خوب! "استادم آیت‌الله فرمود: " توبه آن است که از و شرت کنى". من اندکى اندیشیدم و سپس گفتم: اما از شر، حاجتى به بیان ندارد، و لیکن توبه از خیر چیست؟ فرمود: آنچه که ما، آن را خیر می‌پنداریم، مانند و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقیقات درسی‌مان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهیم، در خواهیم یافت که همگى و غیر کاملند پس بر بینا، است که از این ناقص نیز توبه کند و نماید که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد". ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ڪـانال یا صاحب الزمان عج ادرکنی و لا تهلکنی اللهم عجل لولیک الفرج ⚘⚘ الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم که از به بعد ادامه پیدا می‌کند در قالب دو قابل بررسی است. ۱ - در قالب ۲ - در قالب خط هنوز ادامه آن ، شقاوت، قساوت و جنایتی است که جنایتکاران عاشورا انجام دادند. همان است که می‌آید و به حاکمیت جهانی می‌رسد. حاکمیت جهانی ادامه همان است یعنی : باطن آن منافقانه و مسلمان‌ نماها این بود که حالا باید یهود بر جهان حاکم شود. این مساله باید باز شود. از طرف دیگر خط نوری از عاشورا ادامه پیدا می‌کند که : موجب انسان است، موجب آگاهی است، موجب است، موجب بازگشت به حقیقت دین است این خط هر چه جلوتر می‌رود برجسته‌تر می‌شود و جلو می‌آید تا در زمان ما این خط به و و منجر می‌شود که فرزند امام حسین(ع) تشکیل می‌دهد. در این دوره عده‌ای از انسان‌ها فرزند (ع) را یاری می‌دهند؛ یعنی : عکس آن کاری که در زمان امام حسین(ع) انجام شد که سفیر امام حسین(ع) را تنها گذاشتند و به شهادت رساندند. اینجا ایرانی‌ها که زمان ما بودند را دعوت کردند و با ایشان ‌ایستادند و دور ایشان را خالی ‌نگذاشند. اگر مردم عراق هم : لیاقت پیدا می‌کردند و به مسلم کمک می‌کردند و دولت دینی به رهبری حضرت مسلم تشکیل می‌دادند این تمهیدی بود برای این که امام حسین یعنی ولی کل بیاید. کاری که الان در ایران شده است و مردم کمک کرده‌اند و حکومت تشکیل داده اند و این حکومت، انشا الله تعالی زمینه‌ساز تشریف‌ فرمایی امام زمان(عج) شده است. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم گناهان : سه قسمند : عصر خلافت امام على (ع ) بود، آن حضرت روزى در در حضور جمعيت بالاى منبر رفت ، پس از حمد و ثنا فرمود: اى مردم ! گناهان بر سه گونه اند، سپس آن حضرت خاموش شد و سخن نگفت . يكى از حاضران به نام ( ) عرض كرد: (اى امير مؤ منان ! فرمودى : (گناهان بر سه دسته اند) و سپس خاموش شدى و چيزى نگفتى ؟ (ع ) فرمود: (مى خواستم همين سخن را شرح دهم ، ولى تنگى نفس به سراغم آمد و بين من و سخنم ، مانع گرديد آرى گناهان بر سه گونه اند: 1 - گناهى كه آمرزيده شده است 2 - گناهى كه آمرزيده نشده است ، 3 - گناهى كه بر صاحبش ، هم بخشش داريم و هم ترس عدم بخشش ). حبه عرنى عرض كرد: (اى امير مؤ منان ! آنها را براى ما شرح بده ). امام على (ع ) فرمود: اما گناهى كه آمرزيده است ، آن گناهى است كه خداوند بنده اش را به خاطر آن (به بليات ) مبتلا و مجازات كند، پس خداوند بردبارتر و كريم تر از آن است كه بنده اش را دو بار مجازات نمايد. اما گناهى كه آمرزيده نشود، عبارت است از : هايى كه بعضى از انسانها بر بعضى مى كنند، زيرا خداوند وقتى (توسط پيامبران و اديان ) بر مخلوقاتش ‍ آشكار شد، به خودش سوگند ياد كرد و فرمود: (به عزت و عظمتم سوگند كه ظلم هيچ ظالمى (بدون مجازات ) از من نگذرد، گرچه آن ظلم ، زدن مشتى به مشتى ، يا ماليدن دستى به دستى (براى هوسرانى ) و يا شاخ زدن شاخدارى به بى شاخ باشد). پس خداوند براى بندگان ، از يكديگر مى گيرد، تا ستمى از كسى (بدون مجازات ) نماند، سپس خداوند در آنها را براى حساب رسى زنده كند. و اما سوم : گناهى است كه خداوند آن را پوشانده است ، و را بر صاحبش ارزانى فرموده است ، و گنهكار به گونه اى شده كه از گناهان خود ترسان ، و به رحمت خدا، اميدوار است ، ما براى چنين گنهكار، همان حال را داريم كه خودش همان حال را دارد كه عبارت از ترس از عذاب ، و اميد به رحمت الهى باشد. کافی باب فى ان الذنوب ثلاثة ، حديث ۱، ص ۴۴۳ - ج ۲ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم هنگامى كه حضرت (ع ) در خراسان بود، جمعى از شيعيان از راه دور براى ع به در خانه آن حضرت آمدند دربان به نزد حضرت (ع ) رفت تا اجازه ورود آنها را بگيرد، جريان را به حضرت عرض كرد، امام رضا (ع ) به او فرمود: (فعلا كار دارم ، به آنها بگو بروند). دربان كنار درآمد و به آنها گفت : (برويد فعلا آقا كار دارد). آنها رفتند و روز دوم به در خانه حضرت رضا (ع ) آمدند، باز مثل روز قبل ، اجازه ورود داده نشد و آنها رفتند، دو ماه هر روز آنها مى آمدند و برمى گشتند، سرانجام نااميد شدند، و به دربان گفتند: به حضرت رضا (ع ) عرض ‍ كنيد، (ما از شيعيان پدر تو امير مؤمنان حضرت (ع ) هستيم ، دشمنان ما، نسبت به ما شماتت و سرزنش مى كنند كه شما به ما اجازه ملاقات نداديد، و ما اين بار شرمنده مى رويم ، و در برابر نيشخند مخالفان ، بيچاره خواهيم شد). دربان پيام آن ها را به حضرت رضا (ع ) ابلاغ كرد، حضرت فرمود: به آنها اجازه بده وارد شوند. دربان به آن ها اجازه ورود داد، آنها به حضور حضرت رضا (ع ) رسيدند و سلام كردند، حضرت رضا (ع ) جواب سلام آنها را نداد و حتى اجازه نشستن به آنها نداد، آنها همچنان ايستاده بودند، سرانجام آنها گفتند: (اى پسر رسول خدا(ص )! چه شده كه ما اين گونه مورد بى مهرى شما شده ايم ، و بعد از دوماه در بدرى و اجازه ندادن اكنون اين گونه قدر ما را ناچيز نمودى ، و بعد از اين همه بى اعتنايى ، ديگر آبرويى براى ما باقى نمى ماند) . حضرت رضا (ع ) فرمود: اين آيه (30 ) را بخوانيد: و ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم ، و يعفو عن كثير (هر ناگوارى كه فراگير شما مى شود، به خاطر اعمالى است كه انجام داده ايد، با اينكه خداوند، بسيارى از گناهان را مى بخشد). (من در اين برخورد با شما، از خدا و رسول خدا و اميرمؤمنان و از پدران و اجداد پاكم پيروى كرده ام ). آنها عرض كردند: براى چه ؟ مگر ما چه گناهى كرده ايم ؟ حضرت رضا (ع ) فرمود: (شما ادعا مى كنيد كه اميرمؤمنان على (ع ) هستيد) (همين گناه شما است كه ادعاى دروغين مى كنيد) (واى بر شما! بدانيد كه شيعه اميرمؤمنان على (ع ) حسن و حسين (ع ) سلمان ، ابوذر، مقداد، عمار و محمد بن ابوبكر (سلام الله عليهم ) هستند كه : در هيچيك از دستورهاى على (ع ) سرپيچى نمى كردند، و هرگز مرتكب كارى كه نهى شده بودند، نمى شدند، شما ادعا مى كنيد كه شيعه هستيم ، ولى در اكثر خلافكار و مقصر هستيد، در انجام وظائف واجب ، كوتاهى مى كنيد در اداى حقوق برادران دينى ، سستى مى نمائيد، و در آنجا كه (كتمان عقيده براى حفظ جان ) واجب نيست تقيه مى كنيد و در آنجا كه تقيه واجب است تقيه نمى كنيد، اگر مى گوئيد: ما دوستدار على (ع ) و دوست دوستان او هستيم ، و از دشمنان او بيزار مى باشيم . سخن شما را رد نمى كنم ، ولى اين ادعا، ادعاى بسيار مقدس است اگر شما با گفتارتان نكند، به هلاكت مى رسيد، مگر اينكه نمائيد و جبران كنيد تا مشمول الهى گرديد). آنها گفتند: (اى فرزند رسول خدا! از درگاه خدا طلب آمرزش مى كنيم و توبه مى نمائيم و ديگر نمى گوييم ما شيعه على (ع ) هستيم ، بلكه مى گوييم ما على (ع ) و دوست دوستان على (ع ) هستيم و با دشمنان شما دشمن مى باشيم .) آنگاه حضرت رضا (ع ) به آنها فرمود: آفرين بر شما باد اى برادران و دوستانم ، بفرمائيد بفرمائيد، بفرمائيد، (آن حضرت مكرر آنها را به حضور خواند) تا آنها را يك يك در آغوش گرفت ، و به دربان فرمود: (چند بار مانع ورود آنان به نزد من شدى ؟) دربان عرض كرد: (شصت بار). فرمود: شصت باز نزد آنها برو و بر آن ها سلام كن و سلام مرا به آن ها برسان ، آنها با و توبه خود، از گناه پاك شدند، و به خاطر دوستيشان با ما سزاوار كرامت گرديدند، به امور آنها رسيدگى كن و مشكلات آنها را رفع كن و آنچه لازم است به آنها از خواربار و پول و... كمك كن . بحارالانوار، ج 68، ص 157 تا 159. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم اهل بيت (عليهم السلام) گفته است : من مقيم كوفه بودم . همسايه اى داشتم كه با او رفت و آمد و نشست و برخاست مى كردم . شب جمعه اى نزد او آمده ، گفتم : در مورد زيارت حضرت (عليه السلام) چه رأى و نظرى دارى ؟ گفت : و خلاف مقرارت شرع ، و هر بدعتى گمراهى است و هر آلوده به گمراهى و ضلالتى در آتش است ! ! سليمان مى گويد : در حالى كه همه وجودم پر از خشم بود از نزد او برخاستم و پيش خود گفتم : هنگام سحر نزد او مى روم و حقايقى از و مناقب حضرت امام حسين (عليه السلام) را براى او مى گويم ، اگر بر عناد و تعصب جاهلى اش اصرار و پافشارى ورزيد او را به مى رسانم . چون وقت سحر شد به سوى او شتافته ، درِ خانه اش را كوبيدم و او را به نام صدا زدم كه ناگهان همسرش به من گفت : او ابتداى شب به قصد زيارت حضرت حسين (عليه السلام) به سوى رفت ، من هم از پى او به زيارت حضرت امام حسين (عليه السلام) شتافتم . هنگامى كه وارد حرم شدم همسايه خود را ديدم كه در حال سجده براى خدا ، مشغول مناجات و گريه و درخواست و آمرزش است . پس از مدتى طولانى سر از سجده برداشت و مرا نزديك خود ديد ، به او گفتم : تو ديشب مى گفتى زيارت حضرت حسين (عليه السلام) است و هر بدعتى گمراهى است و هر گمراهى در آتش است ولى امروز به حرم آمدى ، او را زيارت مى كنى ؟ گفت : سليمان ! سرزنشم مكن ! من كسى بودم كه براى (عليهم السلام)قائل به پيشوايى و و نبودم تا ديشبم فرا رسيد كه ديدم كه : مرا در حيرت و بهت فرو برد و دچار ترس و وحشت نمود . به او گفتم : چه ديدى ؟ گفت : انسانى بلند مرتبه و با عظمت را ديدم كه قامتى معتدل داشت نه بسيار بلند بود و نه بسيار كوتاه . از توصيف جمال و جلالش ناتوانم و از بيان ارزش و كمالش عاجزم . با گروه هايى كه گرداگردش بودند به سرعت در حركت بود و پيش رويش سوارى بود كه بر سرش تاجى قرار داشت ، داراى چهار ركن بود و بر هر ركنى گوهرى كه از مسير سه روزه راه مى درخشيد . از برخى از خادمان آن بزرگوار پرسيدم : اين كيست ؟ گفتند : مصطفى ! گفتم : اين ديگرى كيست ؟ گفتند : مرتضى جانشين رسول اللّه ! سپس چشم به آن فضاى ملكوتى انداختم ، كه ناگهان اى از نور ديدم كه هودجى از بر آن بود و در آن دو قرار داشتند و ناقه ميان آسمان و زمين در پرواز بود ! گفتم : اين ناقه از كيست ؟ گفتند : از كبرى و زهرا (عليهما السلام) ; گفتم : اين جوان كيست ؟ گفتند : بن على ; گفتم : اين گروه كجا مى روند ؟ همه گفتند : زيارت مقتول به ستم ، شهيد كربلا بن على المرتضى . من به سوى هودجى كه حضرت فاطمه زهرا در آن بود رفتم كه ناگهان ورقه هاى مكتوب را ديدم كه از آسمان به زمين مى آيد ! پرسيدم اين اوراق چيست ؟ گفتند : اوراقى است كه در آن ايمنى از آتش براى زائران حسين در نوشته شده است . من امان نامه اى را درخواست كردم ; به من گفت : مگر تو نمى گويى زيارت حسين بدعت است ؟ ! اين امان نامه به تو نمى رسد ، مگر آنكه حسين را زيارت كنى و به فضل و شرفش اعتقاد ورزى ! با ترس و هول از خواب بيدار شدم و همان وقت و ساعت قصد زيارت آقايم حسين (عليه السلام) را نمودم و اكنون به پيشگاه خدا توبه و آورده ام و به خدا سوگند اى سليمان ! از قبر او جدا نمى شوم تا روح از بدنم جدا گردد ! ! حاج بر پايه نقل محدث قمى درمفاتيح الجنان صفحه 801 در با به حضرت عرضه داشت حديث صحيح است ؟ حضرت فرمود : آرى ، درست و کامل است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم ، در پايه هاى (روزى صادق علیه السلام پايه هاى دين را براى شاگردان بر مى شمرد و) فرمود: ، روى پنج پايه است : 1- 2- 3- 4- 5- (امامت ). پرسید : در ميان اينها، كدام برتر است ؟ امام علیه السلام فرمود : ولايت (امامت ) برتر است ، زيرا ولايت ، آنها است و (امام ) راهنماى آنها (نماز و...) مى باشد. زراره پرسید : بعد از ولايت ، كدام بهتر است ؟ امام علیه السلام فرمود : نماز برتر است ، زيرا رسول خدا(ص ) فرمود: (نماز، دين شما است ). زراره پرسید : بعد از نماز كدام ، برتر است ؟ امام علیه السلام فرمود : زكات ، برتر است ، زيرا خداوند(در 32 بار) نماز را با زكات كنار هم قرار داد و نماز را قبل از زكات ذكر كرده است ، و رسول خدا (ص ) فرمود: (زكات ، موجب از بين رفتن است ). زراره گفت : بعد از زكات ، كدام برتر است ؟ امام علیه السلام فرمود : حج ، برتر است ، خداوند (در آيه 97 ) مى فرمايد: (ولله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا) :(و براى خدا بر آنان كه هستند، حج واجب است .) و رسول خدا(ص ) فرمود: (يك حج قبول شده ، بهتر از بيست نماز نافله است ، و هر كه در دور هفت بار (نه كم و نه زياد) طواف كند، و دو ركعت نماز بعد از آن را نيكو بجا آورد، خداوند او را بيامرزد...). زراره گفت : پس از حج ، كدام برتر است ؟ امام علیه السلام فرمود : روزه . زراره : چرا در آخرين ها قرار گرفت ؟ امام علیه السلام فرمود : رسول خدا(ص ) فرمود: سپر آتش است ، و برترين چيزها آن است كه وقتى انجام نشد، كردن از آن قبول نيست مگر اينكه عين آن را انجام دهى ، نماز و زكات و حج و ولايت ، اگر ترك شد، جز با انجام دادن خود آنها، چيز ديگرى جايگزين آنها نمى شود، ولى روزه (ماه ) را اگر بر اثر تقصير يا مسافرت بجا نياوردى ، بعد از ماه رمضان ، آن را با كفاره و قضا جبران مى كنى ، ولى در مورد نماز و زكات و حج و ولايت ، چيز ديگرى جايگزين آنها نمى شود. و در پايان فرمود: بالاترين درجه دين ،و در همه چيز، و آنچه كه مايه خرسندى خدا است ،( امام بر حق ، و از او) است ، خداوند مى فرمايد: (من يطع الرسول فقد اطاع الله ومن تولى فما ارسلناك عليهم حفيظا) (كسى كه از پيامبر(ص )، اطاعت كند، اطاعت خدا را كرده ، و كسى كه سرباز زند، تو در برابر او مسؤ ل نيستى ) ( - 80 ) آنگاه فرمود: (همانا اگر شبها را بپا خيزد، و روزها را روزه بگيرد، و تمام اموالش را در راه خدا كند، و در تمام عمر، هر سال براى حج به مكه رود، ولى (ولايت ولى خدا) را نشناسد، تا از او پيروى كند و همه اعمالش ‍ را با راهنمائى او انجام دهد، او حقى از ثواب خدا ندارد، و مؤ من نخواهد بود...) کافی باب دعائم الاسلام ، حديث 5، ص 18 و 19-ج 2. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم زيباترين راه به معروف حسن بن محمّد مى گويد : از بزرگان قم براى من نقل شد كه : حسين بن حسن بن جعفر بن محمّد بن اسماعيل بن جعفر در قم آشكارا شرابخوارى مى كرد . روزى به قصد حاجتى به در خانه احمد بن اسحاق كه وكيل اوقاف در قم بود رفت ولى اجازه ورود به او نداد . حسين بن حسن با دلى پر از اندوه به خانه اش باز گشت ! احمد بن پس از چندى روى به حج نهاد ، وقتى به سامرا رسيد از حضرت امام (عليه السلام) اجازه ورود خواست و حضرت نداد ! احمد مدتى طولانى گريه كرد و به تضرع و زارى نشست تا حضرت به او اجازه تشرف داد ، هنگامى كه وارد شد عرض كرد : پسر پيامبر ! به چه سبب مرا از تشرف به محضرت منع كردى ؟ ! در حالى كه من از شيعيان و ياران و پيروان توأم ، حضرت فرمود : براى اينكه پسر عموى ما را از درب خانه ات راندى ! احمد گريست و به خدا سوگند خورد كه او را از ورود به خانه اش مانع نشد مگر براى اينكه از مشروب خوارى كند . حضرت فرمود : راست گفتى ولى در هر حال به جهت انتساب آنان مى بايد مى كردى و احترام مى نمودى و از تحقيرشان دورى مى جستى و سبكشان نمى انگاشتى كه در اين صورت از زيانكاران خواهى بود ! هنگامى كه احمد باز گشت ، اعيان قم به ديدنش آمدند و حسين هم با آنان بود ، هنگامى احمد او را ديد ، به سرعت از جا برخاست و از او استقبال كرد ، و اكرامش نمود و وى را بالاى مجلس نشاند . حسين بن حسن از اين برخورد او تعجب كرد و به نظرش غريب آمد . سبب اين برخورد را از او پرسيد ، احمد بن اسحاق آنچه را بين او و حضرت امام (عليه السلام) گذشته بود يادآورى كرد . وقتى حسين بن حسن ماجرا را شنيد ، از كارهاى زشتش پشيمان شد و از همه آنها كرد ، به خانه باز گشت و همه مشروب ها را ريخت ، وسايل و اسبابش را شكست و از پرهيزكاران پارسا و نيكان متعبد گرديد و ملازم و معتكف در آن گشت تا مرگ او را گرفت و نزديك مزار فاطمه (عليها السلام) دفن شد . عرفان اسلامي جلد يازدهم الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 و نادانی روزی نشسته بود از جمله خواص آن شهر مردی به افلاطون سلام کرد و نشست و شروع به حرف زدن کرد تا اینکه گفت : ای حکیم امروز فلان مرد را دیدم که داشت در درباره تو حرف می‌زد و خیلی از تو تعریف می‌کرد و می‌گفت که : افلاطون مرد بزرگی است که هرگز تا حالا من کسی را مثل او ندیدم و هیچ کس مثل افلاطون نیست لذا خواستم کاری و حرفی که او گفته است را به گوش شما برسانم وقتی که افلاطون این حرف و را شنید سرش را پایین انداخت و شروع به کردن کرد و سخت دلتنگ شد این مرد گفت : چرا اینجور دلتنگ شدی و گریه می‌کنی ؟ افلاطون گفت : من از تو ناراحت نیستم ولی بزرگترین این است که یک نفر من را می‌ستاید و از من خوشش می‌آید و از من تعریف می‌کند من نمی‌دانم که چه کار جاهلانه‌ای کرده‌ام که به طبع این جاهل خوش آمده است و خوشش آمده است و مرا ستوده و از من تعریف کرده است تا از این کارم کنم مگر من هنوز جاهلم که جاهلان مرا می‌ستایند و از من تعریف می‌کنند : در دم مردن فلاطون این را گفت و رفت حیف ، دانا مردن و افسوس ، نادان زیستن نادانی خطرناک‌ترین امراض و مولد سایر بیماری‌ها است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بر خدایت کن؛ کفایت میکند حتما؛ اگر خالص شوی با او؛ صدایت میکند حتما"؛ اگر بیهوده رنجیدی؛ از این دنیای بی رحمی؛ به درگاهش کن؛ عنایت میکند حتما"؛ دلت درمانده میمیرد؛ اگرغافل شوی از او؛ به هر وقتی صدایش کن؛ حمایت میکند حتما"؛ خطا گر میروی گاهی؛ به خلوت کن با او؛ گناهت ساده میبخشد؛ رهایت میکند حتما"؛ به لطفش شک نکن اصلاً؛ اگر دنیا حقیرت کرد؛ تو رسم بندگی آموز؛ حمایت میکند حتما"؛ اگر غمگین اگر شادی؛ خدایی را پرستش کن؛ که هر دم بهترینها را؛ عطایت میکندحتما .. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 می فرماید : کسانی که پاداش خود را از می گیرند عبارتند از : ۱ - حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : وَ اِنَّ لَکَ لَأجْرًاغَیْرَمَمْنُونْ قلم ۳ والبته تورا پاداشی نا محدوداست. ۲ - نیکو کارانی که خودرا خدا کنند: بَلِی مَنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلِه وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ اَْجْرُهُ عِنْدَرَبِّهِ بقره ۱۱۲ آری، کسی که خودرا تسلیم خداوند کرده ونیکوکار است، پاداش او نزدخدا است. ۳ - کنندگان درراه الله : وَ فَضَّلً اللهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدیِنَ أجْرًاعَظِیمًا نساء ۹۵ خداوند به جهاد گنندگان بر نشستگان برتری دادبه پاداش بزرگ. ۴ - رزمندگان فی سبیل الله : ومَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیِل الله فَیُقْتَلْ أوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤتیِهِ أجْرًا عَظِیمًا نساء ۷۴ هرکس درراه خدا کشته شد یا فاتح گردید، زود باشد که او را پاداشی بزرگ بدهیم. ۵ - کسی که به قصد مهاجرت از خانه خود بیرون آید ومرگ او رافرارسد: وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِِه مُهاجِرًا اِلَی اللهِ وَرَسُولِهِ،ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوتُ فَقَدْوَقَعَ أجْرٌاعَلیَ اللهِ نساء ۱۰۰ هر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت بسوی خدا و رسول اوبیرون آید، و در سفر مرگ وی را فرا رسد، اجر و ثواب چنین کسی بر خدااست. ۶ - کسانی که اموال خودرا در روزوشبو پنهان و آشکار برای خدا انفاق کنند: اَلَّذیِنَ یُنْفِقوُنَ اَمْوالَهُمْ باِ للَّیِْل وَالنَّهاِرِسرًّاوَعَلَا نِیه ً، فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم ْ بقره۲۷۴ کسانی که اموال خود را درشب و روز،پنهان و آشکار کنند،آنان رانزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود. ۷ - کسانی که آورده و پیشه خود کنند: وَإن تُؤْمِنُواوَتَتَّقُوافَلَکُمْ اَجْرٌ عَظِیمٌ آل عمران ۱۷۹ هرگاه ایمان آوردیدو پرهیزگار شوید، شما را اجری بزرگ خواهد بود. ۸ - کسانی که برای خدا به نیازمندان بدهند: مَنْ ذَاالَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضًا حَسَنًا فیَُضَاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ اَجْرٌ کَریٌِم حدید ۱۱ آن کیست که به خداقرض نیکو دهد،تا خدا براو چندین برابر گرداند و پاداش با لطف به او عنایت فرماید. ۹ - کسانی که توشۀ آخرت راپیش از مرگ آماده کنند : وَمَا تُقَدِّمُوالِأنْفُسِکُمْ مِنْ خَیٍَْرتَجِدُوهُ عِنْدَاللهِ هُوَ خَیَْرًاوَ اَعْْظَمَ اَجْرًا هر عمل نیک برای آخرت، پیش فرستید، پاداش آنرا نزد خدا می یابید، و آن اجر وثواب آخرت بسی بهتر وبزرگتر است ۱۰ - منافقینی که کنند واطاعت از امر خدا بنمایند: … وَاِذَالَاتَیْنَا هُمْ مِنْ لَدُنَّا اَجْرًا عَظِیمًا نساء ۶۷ . .. درآن صورت آنهارا مزدی بزرگ(به پاداش )عطا می کردیم. ۱۱ - پژوهشگران در لَکِنِ الراسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالّمُؤمِنُونَ یُؤمِنُونَ بِمَااُنْزِلَ اِلَیْکَ وَمَااُنِْزلَ مِنْ قَبْلِکَ وَالْمُقِمِینَ الصَّلاهَ وَ الْمُؤتُونَ الزَّکَاهَ وَ الْمُؤمِنُونَ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِراوُلئِکَ سَنُؤْتِیهِمْ اَجْرًعَظِیمً نساء ۱۶۲ لیکن کسانی از آنها که درعلم قدمی ثابت ونظری عمیق دارند و با ایمان هستند به آنچه بر تو و پیغمبران پیش ازتو نازل شده، و آنانکه نمازبپا می دارند وزکات میدهند، وبه خدا وروزقیامت ایمان می آورند،بزودی خداآنان رااجروپاداش عظیم عطا خواهدکرد. ۱۲ - کسانی که قدرت برانتقام داشته ولی : فَمَنْ عَفَا وَاَصْلَحَ فَاَجْرُهُ عَلَی الله شوری ۴۱ اگر کسی عفو کرده وبین خود وخصم عفونمود، اجراوبا خدااست. ۱۳ - صابرین وشکیبایان: وَلَنَجْزِیَّن الَّذیِنَ صَبَروااجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ نحل ۹۶ والبته به صابرین اجری و پاداشی خواهیم داد، که بهتر از اعمال آنها خواهد بود. ۱۴ - وفاداران به پیمان باالله: وَ مَنْ اَوْ فی ِبمَا عَاهَدَ عَلیْهُ اللهَ، فَسَیُؤتیهِ اَجْرًا عَظِیمًا فتح ۱۰ وهر که به عهدی که با خدا بسته وفا کند، به زودی خدا به او پاداش بزرگ خواهد داد. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 در كتاب الفوائد از نوشته شيخ ابوجعفر در كتاب مسائل البلدان نقل شده است كه يكى از اصحاب عليه السلام گويد: روزى رضى الله عنه به حضور علیه السلام شرفياب شد و درخواست كرد كه آن حضرت راجع به شخصيت خود بياناتى فرمايد. امام على عليه السلام فرمود: يا ان الذى دعيت الامم كلها الى طاعتى فكفرت فعذبت فى النار و انا خازنها عليهم حقا اقول ياسلمان انه لايعرفنى احد معرفتى الا كان معى فى الملاء الاعلى قال : ثم دخل الحسن عليهماالسلام فقال : ياسلمان هذا شفا عرش رب العالمين و بهما تشرق الجنان و امهما خيرة النسوان اخذ الله على الناس الميثاق لى فصدق من صدق و كذب فهو فى النار و انا الحجة البالغة و الكلمات الباقية و انا سفير السفراء قال سلمان : يا اميرالمومين علیه السلام لقد وجدتك فى التورية كذلك و فى الانجيل كذلك بابى انت و امى يا قتيل الكوفان لوكان انت يقول الناس و اشوقاة رحم الله قاتل سلمان لقلت فيك مقالا تشمئز منه النفوس لانك حجة الله الذى به تاب على آدم علیه السلام و بك انجى يوسف علیه السلام من الجب و انت قصة ايوب علیه السلام و سبب تغير نعمة الهل عليه فقال اميرالمؤ منين : علیه السلام اتدرى ماقصة ايوب علیه السلام و سبب تغير نعمة الله عليه ؟ قال : الله اعلم و انت يا منين علیه السلام قال : لما كان عندالانبعاث للنطلق شك علیه السلام فى ملكى و تلكاء فقال : هذا خطب جليل و امر جسيم قال الله عزوجل : يا ايوب علیه السلام تشك فى صورة اقمته انا انى ابتليت آدم علیه السلام بالبلاء فوهبته له و صفحت عنه بالتسليم عليه بامرة المؤ منين علیه السلام ثم ادركته السعادة بى يعنى : انه تاب و اذعن بالطاعة لاميرالمؤ منين عليه السلام و ذريته الطيبين يعنى : اى من آنم كه همه امم به از فرمان من خوانده شده اند و چون سر به برداشتند در آتش دوزخ گرفتار گرديدند و اينك من و نگهبان و عذاب آنانم . اى سلمان به تحقيق به تو بگويم كه هيچكس نيست كه مرا بشناسد مگر آنكه در ملاء در كنار من خواهد بود. سلمان گويد: در اين هنگام عليهما السلام وارد شدند اميرالمؤ منين فرمود: اى سلمان اين دو گوشواره هاى پروردگارند و به نور ايشان روشن مى شود و مادرشان بهترين زنان عالم است خداوند از همه مردمان بر من پيمان گرفته گروهى و گروهى كردند و در آتش معذب شدند. منم حجت بالغه و كلمات جاودانه و منم سفير سفيران . سلمان عرضه داشت : يا اميرالمؤ منين علیه السلام من نيز تو من نيز تو را در كتب آسمانى و به همين اوصاف خوانده ام پدر و مادرم فداىت اى كشته ديار كوفه اگر مردم را تحمل شنيدن بود و نمى گفتند خدا رحمت كند قاتل سلمان را درباره تو سخنى به زبان مى آورم كه نفسها از آن بيزارى مى جويند زيرا كه تو آن خدائى كه آدم علیه السلام به خاطر تو مورد قبول حق افتاد و علیه السلام به واسطه تو از آن چاه نجات يافت و تويى داستان علیه السلام و توئى سبب دگرگونى بر او. منين عليه السلام فرمود: آيا داستان تغيير نعمت او را ميدانى ؟ عرضه داشت : خداوند و تو يا اميرالمومين علیه السلام بهتر از من مى دانيد. حضرت على عليه السلام فرمود: در عالم كه جمله مخلوقات براى اذعان ربوبيت برانگيخته شدند علیه السلام در فرمانروائى من بر جان دچار ترديد گشت و گفت : اين امرى بس گران و بزرگ است . خداوند عزوجل فرمود: اى ايوب علیه السلام در عظمت چيزى كه خود به عنايت خويش بر پاى داشته ام ترديد مى كنى ؟ آنگاه كه آدم علیه السلام را به بلائى آزموده و مبتلا ساختم به خاطر آن كه نسبت به على علیه السلام به عنوان امير مؤ منان سر فرود آورد از گناهش درگذشتم و او را بخشودم سپس به سراغش باز آمد . الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 قال علیه السلام : رُبَّ قد قتله جهله و علمه معه لا ینفعه سه چیز عامل انسان است. : ۱ - ۲ - ۳ - بدان که : جهل در مقابل نیست بلکه جهل در مقابل است روزی نشسته بود که : یک بزرگی به او کرد و نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت. : امروز مردم فلان محله از تو خیلی و تمجید می‌کردند و در باره تو حرف می‌زدند و می‌گفتند که : افلاطون : ۱ - بزرگی است ۲ -خیلی بی‌نظیر است ۳ - تا به حال کسی را مثل او دیده‌اند وقتی که افلاطون این سخنان را شنید بلافاصله سر به زیر انداخت و شروع به کردن کرد از افلاطون پرسیدند که : چرا گریه می‌کنی ؟ افلاطون گفت : من از شما ها ناراحت نیستم بلکه بزرگترین من این است که : یک انسان از من خوشش آمده است جاهل همیشه از کارهای جاهلانه خوشش می‌آید من باید کار کرده باشم که او خوشش آمده باشد و از من تعریف کند من به فکر و دنبال این هستم که چه کار جاهلانه ای از من صادر شده است تا کنم مگر من هنوز جاهل هستم که جاهلان از من تعریف می‌کنند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b