❓پرسش 5:
اصل مثبت در چه مواردی حجت است؟ دلیل حجیت آن چیست؟
✍ پاسخ:
ابتدا اصل مثبت و سپس اقوال و ادله پیرامون حجیت آن مطرح خواهد شد.
⚪️ تعریف اصل مثبت و تقریر محل نزاع: هرگاه اصل جاری گردد، و غرض از آن، اثبات یك اثر شرعی به واسطه اثر عقلی یا عادی باشد، آن اصل را «اصل مُثبِت» و آن اثر را «مُثبَت» می نامند. به بیان دیگر، هر اصلی که جاری می گردد، دارای آثار و لوازمی است که حجیت آن آثار و لوازم در علم اصول بحث شده است.
🔴مثال اصل مثبت: اگر شخصی غایب مفقود الاثر شده، 3 حالت نسبت به «حیات» او متصور است:
1⃣اگر قطع به زنده بودن او داریم، در این صورت بدون تردید تمام آثار حیات و زنده بودن، بر آن شخص بار میشود.
2⃣ اگر اماره اقامه شد كه او زنده است، طبق نظر غالب (یعنی حجیت مثبَتات امارات)، آثار حیات مترتب است.
3⃣ اگر در وجود آن غایب مفقود الاثر شك و تردید باشد و برای اثبات بقای زوجیت همسر او، بقاء و زنده بودن آن غایب را استصحاب كنند، آثار شرعی مع الواسطه بر آن بار نمی شود.
🔵حجیت اصل مثبت: اگر استصحاب در حكم شرعى جارى شود، هم آثار شرعيه و هم آثار عقلى بر مستصحب بار میشود. اگر استصحاب، در موضوع حكم شرعى جارى شود، ترتب آثار بر آن، محل کلام است. در استصحاب در موضوعات گاهى موضوع مستقيما و بلاواسطه داراى اثر شرعى است.گاهى اين موضوع اثر شرعى مستقيم ندارد و مع الواسطه بر اين موضوع بار میشود که چنین موردی اصل مثبت است. نظر مشهور این است که اصل مثبت حجيت ندارد مگر این که واسطه خفى باشد یعنى عرف آن را نادیده می گیرد كانّ اثر واسطه اثر خود ذى الواسطه است اما مثبتات امارات حجت است.
🔘ادلۀ عدم حجیت مثبتات اصول:
دلایل مختلفی برای عدم حجیت اصل مثبت بیان شده است که یک مورد از آن ها اشاره می شود. قدر متیقن از ادله، ایفای نقش در مواردی است که مستصحب موضوع یا حکم شرعی باشد اما حجیت مثبتات اصول از آن فهمیده نمی شود.
#اصل_مثبت
#اصول_الفقه
#اصول
https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 8:
«اقل و اکثر ارتباطی» چیست و چه ثمره ای در مباحث اصولی و فقهی دارد؟
✍پاسخ:
🔰برای روشن شدن بحث، ابتدا تعریف «اقل و اکثر» و اقسام آن را بیان کرده، سپس به بیان ثمره و مثال آن خواهیم پرداخت:
⚪️تعریف «اقل و اکثر» : «اقلّ و اکثر»، اصطلاحی اصولی و عبارت است از تعلّق تکلیف به یکی از دو موردی که یکی بیشتر و دیگری کمتر است.
🔴اقسام «اقل و اکثر»: «اقلّ و اکثر» به دو گونه «استقلالی» و «ارتباطی» تقسیم میشود. تفاوت این دو آن است که در «اقلّ و اکثر استقلالی»، تکالیف از یکدیگر مستقل بوده و هر یک دارای امتثال یا عصیان جداگانهای است؛ امّا در «اقلّ و اکثر ارتباطی»، تنها یک تکلیف در بین بوده و قهرا نسبت به «اقلّ و اکثر» یک امتثال یا عصیان وجود دارد.
🔵ثمرۀ بحث: در استقلالی، اگر حکم به اکثر تعلّق گرفته باشد، با انجام دادن اقل، به همان اندازه در وجوب، امتثال و در حرام، عصیان صورت گرفته است اما در ارتباطی با انجام دادن اقل، هیچ امتثال یا عصیانی رخ نداده است.
مثال: برای فهم بهتر مطلب، به دو مثال زیر توجه کنید🔻🔻🔻
🔹مثال «اقل و اکثر ارتباطی» : اگر فرض شود نماز نه جزء یقینی و مسلّم دارد، ولی تردید شود که آیا سوره از اجزای نماز هست یا نه؟ در این صورت، اگر سوره از اجزای نماز باشد و شخص به عمد نسبت به آن اخلال کند، مامورٌ به اصلا تحقق پیدا نکرده است، زیرا اجزای نماز به یک دیگر مرتبط است و چنین نیست که مکلف هر جزئی را به جا آورد به همان مقدار، «مکلفٌ به» تحقق پیدا کند.
🔸مثال «اقل و اکثر استقلالی» : اگر مکلف شک کند ده نماز از او قضا شده است یا دوازده نماز؛ در این فرض، اگر ده نماز را بخواند و در واقع دوازده نماز بر عهده او باشد، نسبت به خواندن ده نماز، امر مولا را امتثال نموده و امتثال دو نماز دیگر بر عهده او است.
📚اصطلاحات الأصول و معظم أبحاثها، آیت الله مشکینی، ص 66
#اقل_و_اکثر
#اصول_الفقه #کفایة_الاصول
#اصول_فقه
https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 17:
«استصحاب قهقهرائی» را توضیح دهید؟
✍پاسخ:
🌀تعریف «استصحاب قهقرایی» : «استصحاب قهقرائی» که به آن «استصحاب معکوس» یا «انعطاف» نیز گفته می شود، این است که به خلاف استصحاب عادی، زمانی که یقین لاحق و شک سابق باشد، یعنی الان یقین داریم و نسبت به گذشته شک می کنیم، حکم یقین را به زمان گذشته سرایت دهیم. به عبارت دیگر، هرگاه چيزى در زمانى موجود و متحقق باشد ولى در مبدأ حدوث آن شك داشته باشيم كه آيا در همين زمان حادث شده؟ يا صد سال پيش؟ يا از قديم و از روز اول همينطور بوده و تغيير و تحولى پديد نيامده؟ در اينجا حكم مىكنيم به قدمت آن موجود زيرا اگر حكم به تأخر آن كنيم و بگوئيم از روز اوّل جور ديگرى بوده و الآن اين موجود جديدا حادث شده مستلزم ارتكاب يك خلاف اصل خواهد بود.
🌀مثال استصحاب قهقرایی:
1⃣ اگر کسی الان یقین دارد که وضو ندارد، اندکی قبل هم نمازش را خوانده است و نمیداند موقع نماز طهارت داشته یا خیر. اما الان یقین دارد مُحْدِث است و وضو ندارد. آیا میتوان استصحاب قهقرایی جاری کنیم و بگوییم موقع نماز هم محدث بوده است پس نمازش باطل است؟ ( البته این مثال، مجرای قاعده فراغ نیز هست اما اگر قاعده فراغ نبود، باید طبق استصحاب قهقرائی حکم به بطلان نماز میکردیم.)
2⃣ در عرف فعلی ما مسلمانان، صيغه «افعل» ظهور در «وجوب» دارد ولى نمىدانيم كه آيا در صدر اسلام و در زمان نزول قرآن و معصومين (علیهم السلام) و حتى قبل از آن از آغاز پيدايش لغت عرب همين معنا را داشته و يا در آن اعصار معناى ديگرى داشته و بعدها از آن معنا نقل داده شده است. اگر بگوئيم اين ظهور جديد است و در قديم معناى ديگرى داشته به ناچار بايد تسليم نقل و تعدد وضع شويم که هر دو خلاف اصل است؛ زيرا اصل عدم نقل و عدم تعدد وضع است.
🔅تذکر: حجیت «استصحاب قهقرایی» محل اختلاف است.
#استصحاب_قهقرایی #استصحاب_معکوس
#اصول_الفقه #مظفر (رحمة الله علیه)
#اصول_فقه
📚اصول الفقه، استصحاب، مقومات استصحاب
https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 52:
بحث تنقیح مناط را به طور دقیق تبیین کنید؟
✍🏽پاسخ:
💎بحث «تنقیح مناط» در کتاب #فرائد_الاصول و #کفایه و... ذکر شده اما توضیحی برای آن بیان نشده است.
💎#تنقيح، در لغت به معنای «پيراستن» و «پاك كردن» و در اصطلاح اصوليين، به معنای «الحاق فرع به اصل، با الغاى فرق بين آنها است.» به اين صورت كه تشخیص داده شود که بين اصل و فرع، تفاوتی نيست الا در مورد یا مواردی که در حكم دخالت ندارد؛ بنابراين، چون در علّت حكم مشتركند، پس در حكم نيز مشتركند. به عبارت دیگر، اگر موضوع در لسان دلیل، مقترن به اوصاف و خصوصیاتی باشد که عرف مخاطبین، آن را دخیل در حکم نداند بلکه علت دیگری را برای حکم یقین نماید، تنقیح مناط صورت پذیرفته است.
🔅نکته: در صورتی که تنقیح مناط یقینی و قطعی باشد حجت است ولی اگر ظنی باشد حجت نیست.
🌀مثال1: شخصى بياباننشين نزد #پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله»آمد، و عرض كرد: من هلاك شدم. حضرت فرمودند: چه كردى؟ گفت: در روز ماه رمضان با همسرم نزديكى كردم. حضرت فرمودند: بندهاى آزاد كن...در این مثال، اعرابى بودن یا ماه رمضان آن سال یا مواقعه با همسر، خصوصيتى نداشته است بلکه هركس در روز ماه رمضان با زنى نزديكى كند، بايد يك بنده آزاد كند.
🌀مثال2: اگر مردى از امام «عليه السّلام» بپرسد: با عباى نجس نماز خواندهام، تكليف چيست، آنگاه پاسخ بشنود: نماز را اعاده كن، قطعى است كه مرد بودن و عبا بودن، در حكم به وجوب اعاده، دخالت ندارد و هركسى چه مرد و چه زن با لباس نجس خواه عبا و خواه غير آن با آگاهى و علم نماز بخواند، وظيفهاش اعاده آن است.
🌀مثال3: اگر #حضرت_رسول «صلّى اللّه عليه و آله» به کسی بفرمایند: در هنگام سفر سوار بر شتر جايز است كه نماز نافله خوانده شود و مجتهد یقین کند شتر خصوصيتى ندارد، بلكه مطلق «مركب» منظور حضرت بوده است، در اين صورت نتيجه مىگيرد كه در حالت سوارى چه سوار بر اتومبيل و چه هواپيما نيز مىتوان نماز نافله را بجاى آورد.
#تنقیح_مناط #الغای_خصوصیت #قیاس_مستنبط_العلة
#آیت_الله_سبحانی «حفظه الله» #علامه_حلی «رحمة الله علیه»
#نهاية_الوصول_الى_علم_الأصول #رسائل_اصولية
#اصول_الفقه
📚نهاية الوصول الى علم الأصول ؛ ج4 ؛ ص28
📚رسائل اصولية ؛ ص244
https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 66:
لطفاً حقیقت شرعیه و حقیقت متشرّعه را توضیح دهید؟
✍️پاسخ:
💠مقصود از حقیقت شرعیه، این است که لفظ معنای خاصی در #شرع و نزد #شارع دارد که دایرۀ آن اوسع یا اضیق از #معنای_لغوی است.
💠مقصود از حقیقت متشرعه، این است که لفظ معنای خاصی نزد #متشرعه(مسلمانان) داشته باشد بدون آن که حقیقت شرعیه داشته باشد.
🔅نکته1 : ترکیب «حقیقت+ شرعیه» یا «حقیقت+متشرعه» و موارد مشابه آن به یک شکل معنی می شود. برای مثال #حقیقت_فقهیه یعنی لفظ معنای خاصی نزد #فقها داشته باشد یا #حقیقت_اصولیه یعنی لفظ معنای خاصی نزد #اصولیین داشته باشد و قس علی هذا.
🔅نکتۀ2: اهل سنت و عده ای از اصولیین شیعه، ائمهی معصومین «علیهم السلام» را شارع نمیدانند، و تنها خدا و پیامبر را شارع میدانند، فلذا اگر کلمه ای را امام صادق «علیه السلام» وضع کرده باشد، آن را حقیقت شرعیه نمیدانند. اما عده ای از اصولیین شیعه، خداوند و پیامبر و معصومین «علیهم السلام» را شارع میدانند، فلذا هر کدام از معصومین لفظی را بیان نموده باشد، آن را حقیقت شرعیه میدانند.
#حقیقة_شرعیه #حقیقة_متشرعه
#الموجز #اصول_الفقه
#اصول_فقه
📚الموجز ص 35
📚اصول الفقه ص55
📚درس خارج اصول استاد احمد عابدی«حفظه الله» 96/10/23
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
❓پرسش 90:
اطلاق مقامی را با مثال توضیح دهید؟
✍🏽پاسخ:
💠اطلاق مقامی، یکی از مباحث اصولی است که در بحث #مطلق_و_مقید مطرح می شود و در مواردی به کار می رود که اطلاق لفظی وجود ندارد.
اطلاق مقامی، عبارت است از شمولی که از کلام برداشت می شود در فرضی که مولی در #مقام_بیان حکم افراد کثیره و در مقام بیان همۀ آن چه در مقصودش دخالت دارد، باشد بدون وجود قالب لفظی که شامل جمیع افراد باشد در کلام باشد و بدون آن که کلام مقید به جزء یا قید خاص شود.
💠توضیح مطلب این است که گاهی در کلام لفظ خاص و قالب خاص لفظی وجود دارد که از آن عموم یا اطلاق فهمیده می شود.
🍀مثال1: در «لا اله الا الله»، قالب #نکره_در_سیاق_نفی، دلالت بر #عموم می کند.
🍀مثال2: در «اکرم العلماء»، #جمع_محلی_به_ال دلالت بر #عموم می کند.
🍀مثال3: جملۀ «اعتق رقبة» شمول و اطلاق لفظی دارد و شامل همۀ اقسام رقبة می شود؛ زیرا قیدی در کلام ذکر نشده است اگرچه احتمال تقیید لفظ «رقبة» به «ایمان» وجود داشت.
💠 اما در برخی موارد، اخذ قید در متعلق ممکن نیست. در این صورت بر فرض آن که مولا در مقام بیان تمام آن چه دخالت در غرضش داشته، باشد از کلام اطلاقی برداشت می شود که به آن اطلاق مقامی گفته می شود.
🍀مثال4: برای مثال اگر سائل بپرسد: «بيّن لي الأغسال الواجبة» و امام «علیه السلام» در پاسخ آن، #غسل_جنابة، #غسل_حیض، #غسل_استحاضه و #غسل_مس_میت را بفرمایند بدون آن که #غسل_جمعه ذکر شود، به مقتضای اطلاق مقامی، عدم وجوب غسل جمعه برداشت می شود.
🍀مثال5: در «اعتق رقبة» از اطلاق مقامی عدم اعتبار #قصد_قربت فهمیده می شود؛ زیرا مولی در مقام بیان بوده ولی به ذکر «اعتق رقبة» اکتفا کرده و با امر دومی اعتبار قصد قربت را بیان نفرموده است.
#اطلاق_مقامی #اطلاق_لفظی #اطلاق
#اصول_الفقه #انوار_الاصول #الوسیط_فی_اصول_الفقه
#اصول_فقه
📚اصول الفقه، ج1،ص75
📚الوسيط في اصول الفقه، ج1، ص: 97
📚انوار الأصول، ج1، ص: 280
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 145:
مقصود از قرینه حکمت در علم #اصول چیست؟
✍🏽پاسخ(قسمت دوم) :
💎بیان اجمالی: در مورد مقدمات حکمت و عدد آن و عناوین آن اختلاف است و تعداد آن را از یک تا 4 مورد شمرده اند.
💎بیان تفصیلی: با توجه به اختلاف در مقدمات حکمت، صرفاً به اقوال مهم و کتب رایج در حوزه های علمیه اشاره می شود:
💠 حضرت #آیت الله_سبحانی «حفظه الله» در کتاب #الموجز فی اصول الفقه: مقدمات حکمت سه مورد است که عبارتند از:
1️⃣متکلم در مقام بیان تمام مرادش باشد نه در مقام اهمال و اجمال.
🍀مثال: در آیۀ شریفۀ «احل لکم صید البحر» خدای متعال در مقام بیان اصل حکم حلیت صید دریاست نه در مقام بیان خصوصیات و شرایط آن اما در آیۀ «فکلوا مما امسکن علیکم و اذکروا اسم الله علیه...» به صدد بیان تمام مراد از حیث حلیت است که آن چه کلب صید می کند و اسم خدا بر آن برده شده است، مذکی است و قابل اکل است. (البته آیه از جهت طهارت و نجاست در مقام بیان نیست.)
2️⃣قرینه بر تقیید وجود نداشته باشد.
3️⃣قدر متیقن در مقام تخاطب وجود نداشته باشد.
🍀مثال: وقتی مولا می گوید «اشتر اللحکم» و قدر متیقن در مقام محاوره «لحم الغنم» باشد، عبد نمی تواند به اطلاق تمسک کند و گوشت شتر بخرد.
💠 #علامه_مظفر «رحمه الله» در کتاب #اصول_الفقه: ایشان نیز مقدمات حکمت را سه مورد دانسته اند اما عناوین آن متفاوت است که عبارتند از:
1️⃣امکان اطلاق و تقیید باشد.
2️⃣قرینه بر تقیید وجود نداشته باشد.
3️⃣متکلم در مقام بیان باشد.
🔅نکته: ایشان عدم وجود قدر متیقن در مقام تخاطب را به عنوان مقدمات حکمت بیان نکرده است زیرا از نظر ایشان، وجود قدر متیقن در مقام محاوره به منزلۀ قرینۀ لفظیه بر تقیید است.
💠مرحوم آخوند در کفایه: ایشان نیز مقدمات حکمت را سه مورد دانسته اند که عبارتند از:
1️⃣متکلم در مقام بیان باشد.
2️⃣آن چه موجب تعیین و تقیید است در کلام نباشد.
3️⃣انتفای قدر متیقن در مقام تخاطب.
🔅نکته: مرحوم #آقاضیا و مرحوم #خویی و اغلب اصولیین مقدمات حکمت را سه مورد دانسته اند.
🔅نکته2: مرحوم #شیخ و مرحوم #نائینی مقدمات حکمت را دو مورد دانسته اند که مورد دوم و سوم از عناوین ذکر شده در اصول مظفر می باشد.
🔅نکته3: مرحوم #بروجردی و مرحوم #امام_خمینی «اعلی الله مقامهما» تنها به در مقام بیان بودن اشاره فرموده اند.
#مقدمات_حکمت #قرینه_حکمت
#اطلاق_و_تقیید
#اصول_فقه
📚الموجز فی اصول الفقه، ص125
📚اصول الفقه للعلامه مظفر(تعلیقه سبزواری)، ص198
📚کفایه ص287
📚نهایة الافکار، ج2، ص567
📚المحاضرات، ج5، ص364
📚مطارح الانظار، ص218
📚فوائد الاصول، ج2، ص573
📚نهایة الاصول، ص343
📚مناهج الوصول، ج2، ص325
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۵۰:
پنجمین مرجح در تزاحم، تقدّم و ترجیح طرفی است که امتثالش مقدم است الا اینکه متقدم زماناً واجب مشروط و طرف دیگر واجب مطلق باشد که در این صورت، واجب مطلق مقدم می شود. این مطلب با مبنای ایشان پیرامون غیرقابل انفکاک بودن واجب و وجوب زماناً، چگونه جمع می گردد؟
اصلا چرا تزاحم باشد اینجا؟
ایشان دارد در مقدمات مفوته که وجوب و واجب زمانا از هم منفک نیست چون متضایفین هستند.
#تزاحم #مرجحات_تزاحم
#اصول_الفقه #علامهمظفر
#اصول
🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯
768.5K
❓پرسش ۱۵۰:
#تزاحم #مرجحات_تزاحم
#اصول_الفقه #علامهمظفر
#اصول
🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯