eitaa logo
نوشته های یک طلبه
330 دنبال‌کننده
570 عکس
155 ویدیو
7 فایل
آتیش های بزرگ از جرقه های کوچیک به وجود میان🔥 یادداشت‌ها🌱داستان‌ها🍀دلنوشته‌ها🌿خاطرات🍁انتقادات☘️ پیرو مکتب استاد علی‌صفایی❤️ 📝در عرصه داستان‌نویسی دانش‌آموخته از اساتید: سرشار✨️ سالاری🧨 جعفری🎆 مخدومی🏅 ✍️محمد مهدی پیری✍️ @Mohmmadmahdipiri
مشاهده در ایتا
دانلود
آنچه تا کنون نوشته ام! کافیه برای مطالعه روی هشتگ ها کلیک کنید. ( ماجرای ورود به حوزه ۱۵قسمت) (۱۰ قسمت) (۲ قسمت) (۲ قسمت) (۶ قسمت) (۲ قسمت) (۳قسمت) ( ۷قسمت) (۱۰ قسمت) (چهار قسمت) (۱۴ قسمت) ۵ قسمت (چهار قسمت) (سه قسمت) (پنج قسمت) (سه قسمت) ... (سه قسمت) ۸ قسمت (۳۰ قسمت) (۴قسمت) (طنز) (پنج قسمت) (بر اساس رخ داد واقعی ۹ قسمت) ۲۵ قسمت (طنز) (۲۹ قسمت) ( داستان بلند_۷۰ قسمت) (طنز) (طنز) (طنز) ( خاطرات کشتی۱۲ قسمت) (۳۳ قسمت) (طنز) ( ۲۸ قسمت) ( سفرنامه عتبات عالیات ۲۴ منظره) (داستان کوتاه) (مجموعه اشعار) (از پیش دبستانی تا حوزه) (فعالیت های زیبای مسجد دوازده امام) (مقاله) رخداد واقعی (۹ قسمت) (۲۰ قسمت) ( طنز ۵ قسمت)
یادم می آید خلیفه دوم مالیات سنگینی از مامورینش گرفت؛ به جز از یک نفر! به همراه مقداد و ابوذر رفتیم مسجد مدینه خدمت مولا امیرالمؤمنین دلش پر از غم بود؛ علت این بخشودگی مالیاتی قُنفُذ را پرسیدم! چشمان علی علیه السلام پر از اشک شد؛ اشکی که تا به حال ندیده بودم؛ انگار این اشک ها حرف می زدند؛ حضرت فرمود: این بخشودگی عُمَر به خاطر ضربه ای بود که قُنفُذ به بازوی همسرم زهرا زد! هنگام جان سپردن فاطمه هنوز جای آن ضربه روی بازویش بود؛ 🖤السلام علیک یا فاطمه الزهرا🖤 محمد مهدی پیری