ماهنرشهادت راهم که نداشته باشیم
هنرِ عمل به وصیتنامه شهدا را باید
داشته باشیم ...
خَلاص!!!
📸عکس:سردار شهید سید صادق
شفیعی(دانشجوی دانشکده پزشکی
دانشگاه علوم پزشکی تهران) معاون
گردان ادوات ؛ و فرمانده تیپ الحدید
لشکر ویژه ۲۵ کربلا؛
متولد رودبار_شهادت :جزیره مینو...
قسمتی از وصیتنامه شهید🕊🌷
#بهترین لحظات #عمرم حضورم درجبهه های نبردحق علیه #باطل بود و تصور اینکه حتی لحظه ای از #جبهه دور#باشم برایم دردناک است.#همدیگر رادوست داشته باشیدوتقوا پیشه کنید ودرخدمت #انقلاب باشید و پست و مقام وسیله #امتحان است اگر خدای نکرده خطا کنید در #قیامت باید #جوابگو باشید.
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#حمید_محمودی
#نوجوانی16ساله بود
یه نوار روضه #حضرت_زهرا_س زیر و روش کرد.
بلند شد اومد #جبهه...
یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی #حرم_امام_رضا_ع نرفتم، می ترسم #شهید بشم و #حرم_آقا رو نبینم...
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم #حرم_امام_رضا_ع زیارت کنم و برگردم...
اجازه گرفت و رفت #حرم_امام_رضا_ع
دو ساعت توی #حرم زیارت کرد و برگشت #جبهه...
توی #وصیتنامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از #حرم_امام_رضا_ع توی ماشین خواب #حضرت رو دیدم...
#آقا بهم فرمود: #حمید اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود...
نیمه شبا تا #سحر می خوابید داخل قبر #گریه می کرد و میگفت:یا #امام_رضا_ع منتظر وعده ام...
#آقا_جان چشم به راهم نذار...
توی #وصیتنامه ساعت #شهادت، روز #شهادت و مکان #شهادتش رو هم نوشته بود...
#شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز،ساعت و مکانی #شهیـد شد که تو #وصیتنامه اش نوشته بود!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
*پنج تحلیل غلط در مسائل اخیر لبنان و فلسطین*
صفحات #تاریخ آنچنان سریع در حال ورق خوردن هستند که خیلیها تحت تاثیر رسانهها و یا کماطلاع از جوانب میدان، تحلیلهایی را ولو دلسوزانه به خورد #جامعه میدهند که غلط بودن پایههای آن، میتواند ناخواسته موجب سستی و بدفهمی اجتماعی در #نقطه_عطف_تاریخی موجود شود حتی خسارتهایی را به بار آورد؛ برخی از پرطرفدارترین #تحلیلهای_غلط اینروزها به شرح ذیل است:
۱. ما چون پاسخ ترور هنیه و برخی فرماندهان را ندادیم، رژیم جرات چنین جنایتی را پیدا کرد:
قطعا خیر، سید مقاومت، سالهاست در صدر فهرست ترور هست و بارها بارها در شرایط جنگی و غیرجنگی رژیم اقدام به ترور کرده ولی ناموفق بوده است، اینبار اما به واسطه ارتقای سطح تکنولوژیکی و البته خفگیهای #مرگبار حاصل از عملیاتهای #موفق جبهه مقاومت، از روشی انتحاری و #بسیار_پرهزینه استفاده کرده است و توانست با بمبهای جدید ترکیبی، مقصود خود را عملیاتی کند.
۲. استراتژی نظام #صبر_استراتژیک و عدم مقابله سخت با آمریکا و رژیم است:
قطعا خیر، نظام با همان #شجاعت و #معنویت و #عقلانیت که در دهههای مختلف توانسته است قطرات مقاومت اسلامی را به دریای خروشان تبديل کند، از فرصت تاریخی طوفان الاقصی استفاده کرده و ظرف یک سال طرح خود را دههاسال به پیش برده و رژیم را به حالت خفگی قبل از #مرگ رسانده است.
۳. مسئولین و فرماندهان در اجرای فرامین رهبری معظم تمرد یا تعلل یا سستی به خرج دادهاند:
قطعا خیر، این حرفها را کسانی میزنند که از دستورات حکیمانه و زیرکانه ابلاغی هیچ، تاکید میکنم هیچ اطلاعی ندارند چراکه نوع دستورات در شرایط پیچیده و دشوار و تاریخی کنونی به شکلی است که بایستی مقدمات آن به شکل واقعی و صحیح محقق شود تا اقدامات بسیار موثر و کلیدی مربوطه به ثمر برسد، این مهم به شکلی مناسب و موفق در حال انجام است و انشاءالله آیندگان از آن حیرت خواهند کرد.
۴. ما توازن و بازدارندگی خود را از دست دادهایم و نمیتوانیم اگر یکی بخوریم دهتا بزنیم:
قطعا خیر، مسائلی از این قبیل اساسا برای شرایط غیر جنگی است، ما الان وسط یک جنگ بزرگ #تاریخ_ساز هستیم. در این شرایط هر دو طرف در حال طراحی و اجرای ضربات کاری و شدید به طرف مقابل هستند و از هیچ تلاشی که در چارچوب اصول و مبانی خود میگنجد فروگذار نمیشوند و زد و خوردهای بزرگ، جزو مسائل طبیعی چنین جنگهای #سرنوشتسازی است.
۵. توان #جبهه مقاومت تخلیه شده و بدنه اصلی آن ضعیف شدهاند.
قطعا خیر و قطعا خیر، دشمن اگر میدانست که با این جنایتها از یک طرف وعده قطعی و حیرت انگیز الهی برای آزادسازی نیروی بینهایت شهیدان را فعال کرده و از طرف دیگر بدنه اصلی جبهه مقاومت را به نسلهایی جوانتر، به روزتر و قدرتمندتر از گذشته و خصوصا #ناشناخته با امکان #ابتکار عمل بیشتر تحویل داده است؛ هیچ وقت تاکید میکنم هیج وقت چنین اشتباهات مهلکی را انجام نمیداد.
پ ن:
جنگ تمدنساز ایران و آمریکا در پنجاه سال گذشته از سنگر ایران و عراق و سوریه و لبنان و یمن، قدم به قدم جلوتر رفته و رسیده است به قلب فتنه و پایگاه بزرگ نظامی آمریکا در منطقه! به پیروزیهای بسیار بزرگ گذشته نگاه کنیم و به جای تحقیر و تضعیف جبهه خودی، هر آنچه در توان داریم را در اختیار فرماندهان و مسئولین دلسوز و کاربلد خود بسپاریم و برای سایر مردم، جریان تبیین را فعال تر کنیم، _بخصوص در این عرصه ی بمباران شبهات و شایعات متراکم_ تا در آیندهای نه چندان دور، آرزوهای بزرگ اولیا و انبیای #الهی را برای همیشه محقق سازیم.
#فإنَّ_حزبَ_الله_هم_الغالبون
#آغاز_نصرالله
#اسرائیل_سقطت
🏴قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#دلنوشته
دلتنگ گذشت و ایثار مردان جنگم
پس از گذشت سالها از پایان #جنگ تحمیلی و دفاع جانانه ملت #ایران ، هر سال در #هفته_دفاع_مقدس نمی دانم چرا دلم هوای آن روزها را می کند.
اشتباه نشه ، دلم هوای #جنگ نکرده ، بلکه جنگ پدیده ای زشت و نفرت انگیز است که خیلی از عزیزترین دوستانم را از من گرفت ، اما دلم برای آن روزها که فضای #جبهه ها لبریز از #رفاقت ، همدلی ، #معرفت و عشق بود تنگ شده ، روزهایی که اول و آخر همه چی فقط #گذشت بود و #فداکاری.
راستش توصیف آن روزها خیلی مشکله و باورش هم برای ندیده های آن ایام سخت ، مثلا تو یکی از شبهای سرد زمستون سال 1360 که 50 تا #نوجوان و جوان بسیجی در منطقه #تنگه_کورک سرپل ذهاب جلوی بعثی ها ایستاده بودیم ، وقتی از کمین چهار ساعته توی برف برمی گشتم فانوس سنگر #احمد_دلاوری که بعدها در عملیات رمضان #شهید شد را روشن دیدم.
گفتم برم سری بهش بزنم ، حدسم این بود که داره #نماز_شب می خونه یا #قرآن و عبادت چون این یکی فقط اهل این مسائل بود.
سرم را از پتوی آویزون به ورودی سنگر داخل کردم دیدم #احمد گوشه سنگری که تنها جای نشستن درستی هم نداشت کز کرده ، گفتم چرا نمی خوابی ؟
گفت کجا بخوابم ، نگاه کردم #پتویی که باید خودش را گرم می کرد خیس آب #بارون شده ، هرچه اصرار کردم برو #سنگر بچه ها بخواب رضایت نداد که نداد و گفت اجازه نمی دهم بچه ها را #بیدار کنی.
#احمد خیلی جدی گفت: مبادا اینکار را بکنی ، گفتم آخه چرا ، گفت آخه بچه های اون #سنگر ممکنه از #خواب بیدار بشن و او آن شب را تا صبح توی سنگر #بیدار نشست.
حالا وقتی می بینم که راننده دو تا ماشین وسط #چهارراه پیاده شدند و سر اینکه کی زودتر بره با هم کتک کاری می کنند و یا تو صف #بانک سر اینکه نوبت منه ، کلی باهم جر و بحث می کنند دلم برای آن روزها خیلی تنگ می شه ، روزهایی که لحظه لحظه اش #خاطره بود و شیرینی، #معرفت و #برادری و #عشق حرف اول و آخر را می زد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#تلنگر
🥀🇮🇷🌹
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹
#بزرگ_مردان_کوچک
#نوجوان_شهید
#محمدحسین_ذوالفقاری
#قسمت_اول
پدر #محمدحسین نقل می کند که :
آمد و گفت : پدر می خواهم بروم #جبهه
گفتم : #درس واجب تر است
گفت : در آینده هم می شود #درس خواند، اکنون لازم است بروم
گفتم : تو چه کار می توانی انجام دهی ؟ تو خیلی کوچکی ، هنوز #دوازده_سال بیشتر نداری !
او ناراحت شد و گفت : می گویید من #نروم ؟ حتی نمی توانم برای رزمندگان #آب ببرم که این چنین #حرفی به من می زنید ؟
گفتم : چرا !
گفت : پس می روم
سر انجام عازم جبهه شد
نوجوان بود ولی روح بزرگی داشت . #محمدحسین در تاریخ ۲۳/ ۷/ ۱۳۶۰ چون #شهابی رهیده از خاکریز شهر با سرعت #نوری راهی #کهکشان پر فروغ #جبهه شد .
وقتی برادر بزرگتر محمد حسین در تاریخ ۱۸/ ۹/ ۱۳۶۰ در منطقه #لاله_زار بستان به فیض عظیم #شهادت نائل شد ، #مسئولین تصمیم گرفتند بدون این که وی از #شهادت برادرش #مطلع شود ، او را روانه #میبد نمایند .
#ادامه_دارد ...
🌹 💐🕊
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹 #بزرگ_مردان_کوچک #نوجوان_شهید #محمدحسین_ذوالفقاری #قسمت_اول پدر #محمدحسین نقل می کند که
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹
#بزرگ_مردان_کوچک
#نوجوان_شهید
#محمدحسین_ذوالفقاری
#قسمت_دوم
یکی از همرزمانش می گوید :
اما او از #شهادت برادرش #مطلع بود .
وقتی به او گفتم حالا که #برادرت به #شهادت رسیده ، بهتر است که به #میبد بروی .
او با #روحیه_ای عالی جواب داد :
اگر بروم دیگر نمی گذارند به #جبهه برگردم .
هنگامی که اصرار کردم گفت او برای خودش #شهید شده ، آخرت برای اوست نه من و سپس گفت :
اسلحه #برادرم را برمی دارم تا دشمن بداند با چه کسانی طرف است .
سرانجام او را برای مراسم #برادرش به #میبد روانه می کنند .
هنوز مراسم چهلم #برادرش برگزار نشده بود که او با #پیشانی بند سبز رنگ یا ثارالله رهسپار عرصه های #عشق و #ایثار می گردد و پس از حماسه آفرینی ها بی شمار در تاریخ ۲۸/ ۱۰/ ۱۳۶۰ در دشت #شقایق خیز #شوش بر اثر اصابت چندین ترکش #خمپاره به هر دو #دست و هر دو #پا در حالی که زمزمه #یا_حسین بر لب داشت به #لاله رویان هم رزم خود پیوست .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 💐🕊
🥀🕊🌹🍀🌹🕊🥀
#عکس_ماندگار
#جبهه
#شب_یلدا
#یلدای_شهدایی
یادش بخیر
شبهای نورانی جبهه ...
اینجا سنگری در فاصله ی
صد متری عراقیهاست...
در یکی از شبهای یلدای جبهه...
#مردان_بی_ادعا
#یادشان_بخیر
🌹 🕊🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_بیستم_و_پنجم 🍁بہ دستور
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
گذری بر زندگی
#حر_انقلاب_اسلامی
#شهید_والامقام
#شاهرخ_ضرغام
#قسمت_بیستم_و_ششم
🍁هر کدام از کسانے کہ بہ گروه آدم خوارها ملحق مےشدند ماجراهائے داشــتند . مثلا #علے_ترياکے قبل از انقلاب هم دانشجو بود و بہ زبان انگليسے مسلط بود . #علے جذب #سید_مجتبے_هاشمے شده بود . بعدها مواد را ترك كرد و بہ يكے از رزمندگان خوب و شــجاع تبديل شد . #علے در عمليات كربلاے پنج به #شهادت رسيد .
🍁شــخص ديگرے بود كه براے دزدے از خانہ هاے مردم راهے #خرمشــهر شده بود . او با #ســيد آشنا مےشود و رفاقت او با #سيد به جائے رسيد كہ همہ كارهاے گذشتہ را كنار گذاشت . او به يكي از رزمندهہاے خوب گروه #شاهرخ تبديل شد . در گروه #شاهرخ همہ جور آدمی بود . مثلا شخصے بود کہ فارغ التحصيل از آمريکا بود . افراد بے نمازے بودند که در همان گروه بہ تبعیت از #شاهرخ نماز خوان شدند تا افراد #نماز شب خوان .
🍁اکثر نيروهایے کہ جذب گروہ #فداییان_اسلام مےشدند وارد گروه آدم خوارها مےشدند .
وقتے #شــاهرخ براے #نماز جماعت مي رفت همه ے بچہ ها بہ دنبالش بودند . #سيد_مجتبے امام جماعت ما بود . دعاے #توسل و دعاے #کميل را از حفظ مےخواند و حال معنوے خوبے داشت. در شرايطے که کسے از اون بچہ ها بہ فکر #معنویات نبودند ، #ســيد به دنبال اين فعاليتہا بود و خوب نتيجہ ميگرفت .
🍁در همان روزها پســركے بہ نام #رضا حدود #پانزده_ســالہ همیشہ با #شــاهرخ بود . مثل فرزندے كه همواره با پدرش باشد . با تعجب گفتم #شاهرخ رضا پسر شماست ؟ #شاهرخ خندید و گفت : نه این پسر همون مهین خانم هست که توی کاباره پل کارون بود . آخرین بارے کہ براش خرجے بردم گفت : رضا خیلے دوست داره بره #جبہـہ و پسرش را بہ من سپرد ، من هم آوردمش #جبہہ .
#ادامه_دارد...
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#سیدمرتضی_آوینی
اگر شب #قدر شبی باشد که تقدیر #عالم در آن تعیین می گردد، همه شب های #جـبهه شـب #قـــدر اســت و از همین جا ست که #تاریخ آینده زمین تقدیر می شود.
شب هایی که ملائکه ی خدا #نازل می گردند و ارواح #مجاهدان راه خدا را از معارجی که با #نور فرش شده است به #معراج می برند.
#شبهای_قدر
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🏴 🕊🥀
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#حمید_محمودی
#نوجوانی16ساله بود
یه نوار روضه #حضرت_زهرا_س زیر و روش کرد.
بلند شد اومد #جبهه...
یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی #حرم_امام_رضا_ع نرفتم، می ترسم #شهید بشم و #حرم_آقا رو نبینم...
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم #حرم_امام_رضا_ع زیارت کنم و برگردم...
اجازه گرفت و رفت #حرم_امام_رضا_ع
دو ساعت توی #حرم زیارت کرد و برگشت #جبهه...
توی #وصیتنامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از #حرم_امام_رضا_ع توی ماشین خواب #حضرت رو دیدم...
#آقا بهم فرمود: #حمید اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود...
نیمه شبا تا #سحر می خوابید داخل قبر #گریه می کرد و میگفت:یا #امام_رضا_ع منتظر وعده ام...
#آقا_جان چشم به راهم نذار...
توی #وصیتنامه ساعت #شهادت، روز #شهادت و مکان #شهادتش رو هم نوشته بود...
#شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز،ساعت و مکانی #شهیـد شد که تو #وصیتنامه اش نوشته بود!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹