شهیدانه
.
✨در بهشتی که من بودم، احساس می کردم که در یک لحظه تمامی علوم عالم به من القا شده و من به هیچ دانش بشری نیاز ندارم. علم اولین و آخرین در احاطه من بود. من هرچه می خواستم می توانستم درک نمایم. من در آنجا محو زیبایی درختان و بوی عطر گل ها و ذکر تسبیحی بودم که از حرکت آب درک می کردم.
✨ یکباره مشاهده کردم دو ملک جوان کنار من ایستاده اند. آن ها بی مقدمه گفتند: شما باید به دنیا برگردی. فکرکردم شوخی می کنند. با تعجب گفتم: برای چی؟ من اصلاً برنمی گردم. مگر اینجا بهشت جاویدان نیست؟ گفتند: شماامتحان هایی در پیش داری که باید آنها را سپری کنی تا با مقامی کامل به اینجا بازگردی. باحالتی شبیه به التماس گفتم: خواهش میکنم این حرف را نزنید. بگذارید اینجا بمانم. من نمی توانم زیبا ترین مقامات دنیا را با آنچه اینجا می بینم مقایسه کنم. در دنیا بهترین شرایط، باصدهاسختی همراه است. اما اینجا، همه چیز لذّت محض است. آنجا درک می کردم که دنیا زندان مؤمن است یعنی چه. دوباره التماس کردم.
✨حتی یادم هست که حاضر بودم سخت ترین شرایط را تحمل کنم اما آنجا بمانم. من خیلی التماس کردم ولی قبول نکردند. حتی گفتم: اجازه بدهید من اینجا بمانم، اما مراعذاب کنید. درست مثل کودکی که می خواهد در پارک مشغول بازی باشد، اما والدین او ممانعت می کنند، التماس و گریه کردم، حتی خدا را صدا کردم، اما آن ها قبول نکردند.
✨حتی یادم هست که به من گفتند: تولیاقت پیدا کردی به خاطر برخی اعمالت، با جمع خوبان، به دیدار پیامبر(ص) نائل شوی. این توفیق نصیب هرکسی نمی شود. در بهشت برزخی کسانی هستند که سالهاست حضور دارند اما توفیق دیدار پیامبر(ص) را نداشته اند. شما خوشحال باش که چنین سعادتی داشتی. امیدوار باش که بار دیگر بازگردی.
✨بعد به من گفتند ببین پدرت چه مقامی دارد. برخی از بزرگان، دربهشت برزخی هستند که سالی یک بار می توانند پیامبر(ص) را ملاقات کنند. برخی ها ماهی یک بار، برخی هاهفته ای یکبار. اماپدر شما هر روز دوبار به دیدار پیامبر(ص) نائل می شود. این به خاطر خودسازی و اعمال ایشان در دنیا بود. شما هم تلاش کن با چنین مقامی به برزخ بازگردی..
#با_بابا
#شهید_محمد_طاهری
#برید_کتاب
@maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨تمام زندگی نزدیکان خودم را به چشم بر هم زدنی میدیدم، که تا لحظه مرگ چه مراحلی را طی خواهند کرد. من فهمیدم صبر آنها بر این مشکلات پیش آمده، چقدر در سرنوشت شان تأثیر مثبت دارد. لذا هرگز برای آنها ناراحت نبودن.
✨آنجا هیچ محدودیت زمانی و مکانی نبود. در دنیا باید صبر کنیم تا فردا شود تا اتفاقات فردا را مشاهده کنیم، اما آنجا هیچ محدودیت زمانی و مکانی نبود....آنجا تمام اتفاقات آینده را مشاهده می کردیم!
✨از دیگر مطالبی که به آن یقین پیدا کردم این بود که خیلی باید مراقب تفکرات مان باشیم. چه کسانی منبع فکری ما را تغذیه می کنند؟ فکر انسان باید خوب باشد تا اعمال خوب از او سر بزند. کسی که در افکارش عاشق انسان ها باشد، در راه هدایت آنها نیز تلاش خواهد کرد و مسیر بهشت برزخی خود را هموار خواهد کرد. اما اگر ذهن و فکر ما در اختیار تفکرات شیطانی قرار گیرد، چنین نتیجه ای حاصل نخواهد شد. به تعبیر شاعر: از کوزه همان برون تراود که از اوست.
#با_بابا
#زندگی_پس_از_زندگی
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی maghar98@
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨وقتی در میان بهشت الهی مشغول گشت و گذار بودم، احساس کردم جوان زیبایی به من نزدیک می شود.خوب که نزدیک شد، متوجه شدم که پدرم شهید حاج محمد طاهری است!
✨مرا در آغوش گرفت. احساس کردم هیچگاه از من جدا نبوده و همواره در کنارم حضور داشته.
✨بعد از کمی صحبت به من گفت: " بیا با هم به دیدار پیامبر برویم. باورم نمی شد. با پدرم به چشم بر هم زدنی به یک باغ بسیار زیبا و با شکوه رفتیم. جماعتی روی چمن ها نشسته بودند. در مقابل ما، پیامبر ایستاده بود و مشغول صحبت بود. من محو جمال بی مثال پیامبر شدم....
✨یادم هست که به پدرم گفتم: " پدر جان وقتی پیامبر اینقدر زیباست، چرا خداوند از زیبایی حورالعین در قرآن صحبت می کند؟!
#با_بابا
#شهید_محمد_طاهری
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
✨تمام زندگی نزدیکان خودم را به چشم بر هم زدنی میدیدم، که تا لحظه مرگ چه مراحلی را طی خواهند کرد. من فهمیدم صبر آنها بر این مشکلات پیش آمده، چقدر در سرنوشت شان تأثیر مثبت دارد. لذا هرگز برای آنها ناراحت نبودن.
✨آنجا هیچ محدودیت زمانی و مکانی نبود. در دنیا باید صبر کنیم تا فردا شود تا اتفاقات فردا را مشاهده کنیم، اما آنجا هیچ محدودیت زمانی و مکانی نبود....آنجا تمام اتفاقات آینده را مشاهده می کردیم!
✨از دیگر مطالبی که به آن یقین پیدا کردم این بود که خیلی باید مراقب تفکرات مان باشیم. چه کسانی منبع فکری ما را تغذیه می کنند؟ فکر انسان باید خوب باشد تا اعمال خوب از او سر بزند. کسی که در افکارش عاشق انسان ها باشد، در راه هدایت آنها نیز تلاش خواهد کرد و مسیر بهشت برزخی خود را هموار خواهد کرد. اما اگر ذهن و فکر ما در اختیار تفکرات شیطانی قرار گیرد، چنین نتیجه ای حاصل نخواهد شد. به تعبیر شاعر: از کوزه همان برون تراود که از اوست.
#با_بابا
#زندگی_پس_از_زندگی
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
✨کتاب "با بابا" اثر جدیدی با موضوع تجربه نزدیک به مرگ و پیرامون زندگی سردار بزرگ شهید محمد طاهری هست.
عالم پس از مرگ دنیایی نا شناخته است که خبرهایی از آن دل غفلت زده خاک نشینان را بیدار می کند.
✨این کتاب هم تلنگر است و هم بشارت دهنده، قصه پسری که چند روز مهمان پدر شهیدش سردار محمد طاهری در بهشت شد و برگشت تا برای ما از مهمانی عند ربّ الشهدا و از بهشت پروردگار بگوید! او برگشت تا تلنگری برای وجود ما باشد و بدانیم که بهای ما بهشت است و شهدا زنده اند.
✨ مصطفی که دانشجوی سال آخر پزشکی بود، در جریان یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد. هجده روز در کما بود، و همه می گفتند اعضای بدنش را اهدا کنند. اما یکباره این جوان به هوش آمد.....او تجربه نزدیک به مرگ عجیبی داشت.
✨پس از مدتها که شرایط طبیعی پیدا کرد، معلوم شدهجده روز در بهشت پروردگار مهمان پدرش بود و با خاطرات زیبایی از همنشینی با شهدا به میان ما برگشته....
✨مشاهدات او توصیف کاملی از نعمتهای بهشت برزخی هست.
پدرش از سرداران با اخلاص جبهه ها بوده که استاد رحیمپور ازغدی و سرداران بزرگ جنگ، خاطرات زیبایی از او نقل کردند.
✨سال سی و چهار مادر بزرگ حاج محمد رو باردار بود، در عالم خواب امیر المؤمنین(ع) رو دید و او رو به فرزندی صالح بشارت دادند....
حاج محمد هم در بچگی هاش و هم بزرگسالی دست خیلی ها رو گرفت و بهشتی شون کرد و....
سال شصت و سه حاج محمد به شهادت رسید و از دنیای مادی جدا شد ولی بازم از اون دنیا مأمور می شد که نذاره خیلی ها جهنمی بشن.....
#با_بابا
#شهید_محمد_طاهری
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
لیست دوم کتابهایی که در پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی در یکسال اخیر معرفی شده.
#در_کمین_گل_سرخ
#عزیز
#راض_بابا
#قصه_شال
#خاطرات_مرضیه_حدیدچی #دبّاغ
#شهر_خدا
#دختر_شینا
#مربای_گل_محمدی
#بانوی_چشمه
#حاء_سین_نون
#حنانه_شو
#علی_از_زبان_علی (ع)
#رابطه_عبد_و_مولا
#گل_دقیقه_نود
#به_وقت_بودن
#بازگشت
#نیمه_پنهان_مکران
#داستان_سیستان
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
#فهیمه
#فواره_گنجشک_ها
#پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
#کتاب_نرگس
#اقیانوس_دمشق
#دعبل_و_زلفا
#خواب_باران
#چغک
#چی_شد_چادری_شدم
#خون_دلی_که_لعل_شد
#نان_سالهای_جنگ
#هنوز_سالم_است
#فاطمه_علی_است
#ساجی
#کابوس_بیداری
#مادر_شمشادها
#کیمیاگر
#زیباترین_عید_زیباترین_جشن
#تاب_طناب_دار
#ملاصالح
#الی_الحبیب
#توضیح_الرسائل_کربلا
#امام_سجاد_سرچشمه_کمالات_انسانی
#کاش_برگردی
#محمد_مثل_گل_بود
#بچه_مثبت_مدرسه
#پنجره_های_تشنه
#علمدار
#فرشته_ای_در_برهوت
#گریه_های_مسیح
#حسین_از_زبان_حسین (ع)
#تنها_گریه_کن
#امام_رئوف
#مربع_های_قرمز
#کمی_دیرتر
#ارتداد
#تولد_در_توکیو
#سه_دقیقه_در_قیامت
#دختر_شینا
#من_زندگی_موسیقی
#حسین_پسر_غلامحسین
#حاج_قاسم
#بابا_رجب
#چای_خوش_عطر_پیرمرد
#شنود
#باغ_خرمالو
#راض_بابا
#مهاجر_سرزمین_آفتاب
#آبنبات_هل_دار
#از_سیادت_تا_وزارت
#از_سیادت_تا_وزارت
#حاج_قاسم2
#عباس_دست_طلا
#تَن_تَن_و_سندباد
#یاس_در_آتش
#بفرمایید_بهشت
#عشق_و_دیگر_هیچ
#سالهای_بنفش
#دم_عشق_دمشق
#از_چیزی_نمی_ترسیدم
#دخیل_عشق
#عارفانه
#پنجره_های_در_به_در
#کاهن_معبد_جینجا
#راز_نگین_سرخ
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#چشم_روشنی
#آبنبات_دارچینی
#خاطرات_سفیر
#یادت_باشد
#آقا_سلیمان_میشود_من_بخوابم
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#شهر_خدا
#خداحافظ_سالار
#یوما
#آفتاب_غریب
#جاذبه_و_دافعه_علی(ع)
#کوچه_نقاشها
#انتخابات_تَکرار_یاتَغییر
#جاده_یوتیوب
#کتاب_دکل
#سیاه_صورت
#عبدالمهدی
#لینالونا
#زخم_داوود
#خیابان_204
#با_بابا
#پوتین_قرمزها
#میر_و_علمدار
#امیر_من
#شبیه_مریم
#سر_بر_خاک_دهکده
#علمدار
#شهربانو
#ادموند
#بی_قرار
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#تاب_طناب_دار
#همسایه_های_خانم_جان
#وقتی_مهتاب_گم_شد
#دختران_هم_شهید_می_شوند
#حاج_قاسمی_که_من_می_شناسم
#کتاب_ر
#در_جستجوی_ثریا