eitaa logo
شهیدانه
1.7هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
14 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
🧕🏻یک دوست خوب🧕🏻 🦋از همشون بدم میومد منظورم چادریها هستند، هیچ جوری نمی تونستم قبولشون کنم تو جمع های خانوادگی حتی روسری سر نمی کردم و بابت این مسئله هیچ کس شکایتی نداشت، بلکه یک چیز عادی و طبیعی بود. 🦋البته به جز دایی دومی که اونم زورش به من نمی‌رسید لجباز تر از این حرف ها بودم! همش فکر میکردم اونایی که چادر سر می‌کنند آدم‌های متظاهری هستند و حتماً شغل باباهاشون یه ربطی به بسیج و سپاه و... داره. 🦋راست گفت خدا که چه بسا چیزهایی رو که دوست دارید و به ضرر شماست چه بسا از چیزهایی که بدتون میاد و به نفع شماست. 🦋تا به خودم اومدم دیدم بهترین دوستم، دوست که نه به قول مولانا «شمس و قمرم» شده یک دختر چادری اونم از نوع درجه یک، فاطمه تمام قوانین زندگی مرا تغییر داد بدون اینکه چیزی رو مستقیم ازم بخواد هیچ وقت یادم نمیاد چرا شد همه زندگیم ولی چیزی که ازش مطمئنم اینه که خدا اون را سر راه من قرار داده بود. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
🧡دلایل عقلی و قلبی 🧡 🦋نوجوانی ۱۶ ساله هستم و گاهی برای زیارت چادر به سر می کردم. داستان از آنجا شروع شد که با دوستانی ارتباط پیدا کردم که مذهبی بودند با هر کس که صحبت می کردم از چادرشان می‌گفتند. از آرامشی که باهاش دارند، از اینکه متلک نمی‌شنوند، یا جنس متلک ها فرق می کند از اینکه دیگه مزاحمت معنایی ندارد، از این که به گفته یک شهید عزیزی : «سیاهی چادرشان واسه دشمن ترسناک تر هست تا سرخی خون شهدا»، از این‌‌که چادر هدیه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به دختران است واسه آسمانی شدن روی زمین. وقتی کلمه ( جلباب) توی قرآن که همان چادره، را از آنها شنیدم دیگه حرفی نداشتم واسه گفتن.. 🦋توی ماه رمضون سال قبل یه روز امتحانی چادر سر کردم و دیدم خیلی سخته به خدا گفتم شرمنده، من بمیرم هم نمیتونم بپوشم. اما از اوایل ماه محرم بود که نمیدونم چی شد که این بال های سیاه رنگ دیگه از سرم پایین نیومد. وقتی می پوشمش فکر می‌کنم دارم رو ابرا تو آسمون راه میرم. وقتی همه با اخم به من نگاه می کنن علاقه‌ام به چادر بیشتر میشه. دیگه شده ناموسم... راستی به تولدش نزدیکم... دعاکنید لایقش باشم... ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
🦋 ساده بودم و پوشیده، اما چادر سر نمی‌کردم سوم دبیرستان که بودم تو روزنامه مطلبی دیدم که منو حسابی به فکر فرو برد. خبرگزاری بی بی سی مشاور وزیر امور خارجه آمریکا گفت : «تا زمانی که در خیابان‌های تهران زن هایی با چادر باشند ما امیدی به ایران نداریم». 🦋اون روز با خودم گفتم خدایا دست من که به گردن کلفتا نمیرسه در توانم هم نیست که مانع فروریختن سقف خونه ها رو سر زنها و بچه های فلسطینی بشم. وقتی صدام لعنتی دست کثیفش را به کشورم دراز کرد هم، در شرایط سنی نبودم که بتونم برم جبهه. درسته که با مانتو روسری هم حجاب دارم اما حالا که می تونم با چادر حال آمریکا و اسرائیل و نوچه هایش را بگیرم این کار را می‌کنم. 🦋یادمه اون شب مهمونی دعوت داشتیم و من سر موقع آماده بودم اما پدرم من را با خودشون نبرد فقط چون چادر سرم بود. البته ایشون الان خیلی راضی هستند و کم کم متوجه شدند که نظرشون اشتباه بوده... ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
🎀من همین امروز چادری شدم، پنجم آبان ۱۳۹۰🎀 🦋با سلام! من همیشه سعی می‌کردم حجابمو رعایت کنم ولی احساس رضایت نمی کردم چون بلد نبودم چادر بگیرم احساس می کردم خیلی شلخته ام به خاطر همین فقط مدت کوتاهی چادر سر داشتم اما همیشه به چادر فکر می‌کردم. 🦋اطرافیانم همه مخالف چادر پوشیدنم بودن می گفتند چادر دست و پا گیره. تا اینکه فراخوان چی شد چادری شدم رو دیدم و از خاطره هایی که فرستاده بودند خوشم اومد و تو دلم بهشون غبطه می‌خوردم. دوست داشتم منم مورد توجه حضرت زهرا(سلام الله علیها) قرار بگیرم. 🦋با خوندن خاطره ها اشتیاق به چادر پوشیدن رو دوباره تو وجودم احساس کردم بدون معطلی رفتنم چادر خریدم امروز که پنجم آبان ماه سال ۱۳۹۰ هستش من به جر گه چادری ها پیوستم. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
🦋بخشی از مجموعه خاطرات افرادی است که به فراخوان یک وبلاگ برای ارسال خاطرات از نحوه چادری شدن خود، جواب مثبت داده بودند. 🦋وبلاگ «من، چادرم و خاطره ها» در شهریور ماه سال 90 با اعلام فراخوانی از همه دختران و بانوان ایرانی خواست تا خاطرات خود را از نحوه چادری شدنشان برای این وبلاگ ارسال کنند. استقبال از این فراخوان و بازخوردهای مثبتی که از تاثیر خواندن این خاطره ها به مدیر وبلاگ می رسید، موجب شد تا بخشی از این خاطرات در اردیبهشت سال 91 در قالب کتابی منتشر شود. 🦋اگرچه این کتاب به صورت کاملا خصوصی و مردمی روانه بازار شده بود اما به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین امر باعث شد تا مولف آن اقدام به تجدید چاپ کند. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
لیست دوم کتابهایی که در پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی در یکسال اخیر معرفی شده. (ع) (ع) (ع)