eitaa logo
شلمچه (شَلَم) کجا بودی؟
299 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
300 ویدیو
3 فایل
✍️ خاطرات #شهید_سعید_شاهدی_سهی (جمع آوری و تدوین؛ به همت #خانواده شهید) ✅ ارسال مطالب با آدرس کانال 🔸خاطرات ، عکس و ... درباره سعید را می توانید به این شناسه ارسال نمایید 👇 @moameni66shahedi 🔹آدرس کانال در بله ؛ https://ble.ir/shalamchekojaboodi
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ عصر پنجشنبه ی دو هفته پیش، من و مامانم راه افتادیم رفتیم بهشت زهرا(س) و تو راه که داشتیم می‌رفتیم من همینجوری پشت فرمون ذکر می‌گفتم ولی اصلا ذکره به دلم نمی‌چسبید و ارتباط برقرار نمی‌کردم. رفتیم و رسیدیم سر مزار و یه ذره نشستم با بابا سعید صحبت کردم. گفتم بابا یه سری کارها رو ردیف کن و ارتباطات ما رو با خدا چفت کن که همه کارهامون اوکی بشه. زیاد حال خوبی نداشتم که بابا رو زیاد تحویل بگیرم؛ رو سنگش آب بریزم و قبر و ماچ کنم و... رفتم دو تا چایی آوردم و همونجا نشستیم با مامانم خوردیم بعد هم از بابا خداحافظی کردیم و داشتیم می‌ اومدیم بیرون. من دوتا قبر کناریِ قبر بابا رو که رد کردم داشتم می‌گفتم خداحافظ. همون موقع به دلم افتاد که خب سنگ مزارو یه ماچ کن لااقل. بعد گفتم بابا حال ندارم دیگه، خداحافظ. با اینکه همیشه موقع رفتن، مزارش را می بوسیدم و ازش خداحافظی می کردم ولی این بار فقط دستمو همینجوری زدم به لبم ماچ کردم و براش فرستادم. نزدیک اذان مغرب بود و موقعی که نشستیم تو ماشین، مامانم زنگ زد به خونه بابایی اینا و گفت ما از بهشت زهرا یه سر داریم میایم خونه شما، ببینیم‌تون. بابایی گفت ما الان داریم میریم مسجد برای نماز. من به مامانم گفتم خب نمی‌رسیم که، اگه بخوایم بریم مسجد یا صبر کنیم بابایی اینا از مسجد برگردند دیر می‌شه. زنگ بزن بگو ایشالا یه روز دیگه میایم. با این حال راه افتادیم سمت خونه بابایی، گفتم حالا میریم دیگه، فوقش یه کم منتظر می مونیم تا بیان. تو راه که داشتیم می رفتیم زیر گذر روبروی دانشگاه شاهد رو که رد کردیم، ترافیک شد و یه دفعه من اومدم از تو جیبم گوشی رو در بیارم وِیز رو بزنم که متوجه شدم گوشی م نیست... ( ادامه👇) راوی؛ آقای ____ ✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی) @shalamchekojaboodi
جلوتر از زیر گذر دور زدم رفتم از تو یه روستایی که خیلی داغون و فقیرنشین بود، انداختم و رفتم دوباره تو اتوبان که برگردم به سمت بهشت زهرا(س) چون بعضی اطلاعات گوشی‌مو لازم داشتم گفتم خدایا گوشیه پیدا شه. شروع کردم به گفتن ذکر لا حول ولا قوة الا بالله و می دونستم تا خدا نخواد هیچ کاری انجام نمی‌شه. با خودم گفتم حالا صادق! اگر گوشی ت بود، بود، نبودم دیگه فدای سرت. خدا خواسته که نباشه. موقعی که برگشتم و داشتم می رفتم به سمت بابا سعید، دیگه یادم رفت که چه اتفاقی افتاده. رسیدیم به بهشت زهرا گفتم؛ بابا! ببین منو دوباره برگردوندی کشوندی اینجا. می‌خوام ببینم که داستان چیه؟ برای چی منو تا اینجا کشوندی؟! تو ذهنم داشتم باهاش حرف می زدم‌. به مزارش که رسیدم دیدم گوشیم رو سنگ‌مزار کناری‌ش که بلندتره، همون شکلی همون جاست. پایین مزار هم مطابق معمول موقع نماز فرش پهن شده بود و خانم های زیادی اونجا داشتن نماز می‌خوندن. دیگه خم شدم و سنگ مزار و یه ماچ کردم و گفتم بابا قربونت برم. بعد هم گوشی رو برداشتم اومدم. کوچه‌ی قطعه ۲۹ رو که رد کردم، دیدم عمو مجتبی روبرومه، یعنی قشنگ تِمثال بابا سعید رو که شبیه عمو مجتبی ست دیدم. انگار بابا هم دوست داشت منو بوس کنه و این رو به واسطه‌ی عمو مجتبی انجام داد. بعد از روبوسی، عمو گفت حتما برید خونه بابایی سر بزنید. حس کردم بابا منو برگردوند تا مثل همیشه هم من او را ببوسم، هم او منو ببوسه و این خیلی برام جذاب بود.🥹 راوی: آقای _______ ✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی) @shalamchekojaboodi
‌ ✍ فهرست راویان کانال ⬇️⬇️ 🔹 خانواده: (فرزند) (فرزند) 🍃🍃🍃🍃🍃 🔹دوستان و آشنایان (به ترتیب حروف الفبا/ حرف اول فامیلی): آقای سید داوود آقای حسن آقای جعفر آقای علیرضا آقای مسیب خانم آقای محمد آقای محمود آقای احمد آقای آقای مرتضی آقای حمید آقای احمد آقای محمد آقای ناصر آقای مهدی آقای غلامرضا آقای شیخ آقای سیدمحمود آقای مهدی آقای آقای ابراهیم آقای علی آقای سیدمجتبی آقای محمد خانم منصوره آقای ایرج آقای عباس آقای داود آقای مجتبی آقای حسین آقای رضا خانم آقای رضا آقای غفور آقای خانم آقای آقای علیرضا آقای آقای محمد آقای ایوب آقای حسین آقای ناصر آقای رضا آقای محسن آقای آقای حسن آقای محسن آقای جمال آقای داود آقای عبدالله آقای آقای اکبر آقای حسین آقای مجتبی آقای موسی آقای اسدالله آقای مهدی آقای مهدی آقای محمد آقای حسن آقای روح الله آقای قربان آقای حسن آقای آقای آقای سید محمد آقای علیرضا آقای حسین آقای سیدحسن آقای آقای بهرام آقای اکبر آقای نادر آقای رضا آقای علی خانم آقای علی ❇️ محتواهای دیگر(اعم از نامه، فیلم و ...) از؛ آقای حسین آقای فرشید آقای اصغر آقای محسن آقای محمدیوسف آقای زکریا آقای کشاورز 🍃🍃🍃🍃🍃 @shalamchekojaboodi