eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در صنایع الهیه و انواع هاى ظاهرى و باطنى او است. [۱] راهکار ديگر، دقت در زندگی افرادى است كه در سطح پایین‌ تری از انسان زندگی می کنند. با افزایش دقت در زندگى آنان، روح افزایش می یابد، در حالى كه اگر به بالادست خود بنگرد و روحیه در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و بلايى از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت‌تر از آن نیز قابل تصوّر است، این اندیشه، انسان را به شكرگزاری ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو خدا كن كه اگر به جاى آن دزد، به خانه تو مى آمد و تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (ع) در كتاب معروف توحيد مفضّل با عباراتی گويا و دلايل روشن و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر هاى بزرگ الهى مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت و ، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايند: «اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر سخن گفتن داشت نه نوشتن. 🔹آرى خداوند زبان و دهانى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند سخن بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را بنويسد، اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند، [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس اين نعمت را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا خداوند از جهانيان بى نياز است». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] معراج السعادة، نراقى، هجرت‏، قم، چ ۵، ص ۸۱۰ [۲] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۷، ص ۲۲۷ [۳] توحيد المفضل‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️نتیجه‌ی غیبت 🔹در روایات ما هم هست کسی که می‌کند، در روایات هست که زبانش به اندازه بین مکه و مدینه ظاهراً هست، دراز می‌شود و مردم در روز حشر از روی این زبان عبور می‌کنند. این نتیجه است. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۱۰/۰۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢جایگاه زن 🔸زن چه زمانی به جایگاه واقعی خویش می رسد؟ 🔹اگر ، خویش را در آیینه گوهر وجودى اى که خداوند به وى عطا کرده است نظاره کند، هرگز در حسرت جایگاه اجتماعى مرد، زبان به شکوه نمى گشاید. اینکه هیچ پیامبر و معصومى از غیر زاده نمى شود، و در مکتب غیر رشد و نمو نمى کند، از در حیات دینى و اجتماعى بشر خبر مى دهد. یکى از بزرگان عرفان را چنین به تصویر کشیده است: « به لحاظ داشتن قدرت خالقیت که تنها از صفات خاص خداوند سبحان است، براى رسیدن به کمال مستعدتر است». 🔹جایگاه اجتماعى ، در منظر یکى از شخصیت هاى جهانى این گونه است: « با یک دست گهواره و با دست دیگر تاریخ بشریت را حرکت مى دهد». وجود این دو ویژگى، را در دو بُعد و به رقیبى بلامنازع مبدل ساخته است، به گونه اى که اگر مردان جایگاه واقعى در کائنات را در مى یافتند، بدان رشک مى بردند. به نظر مى رسد، بشریت به خصوص را درنیافته است، و نمى خواهد حق وى را حتى به شکل صورى به وى باز گرداند. 🔹مقام و تنها در (عج) شناخته مى شود. در این حکومت است که به جایگاه حقوقى و حقیقى خود دست مى یابد. در این حکومت نگرش مردان به دگرگون مى شود؛ شعور فکرى بدان جا مى رسد که به «زن بودنش افتخار مى کند» و هرگز خود را با مرد نمى سنجد. نقش حکومت اسلامى قبل از برپایى (عج) باروَر ساختن باوَر زن به خویش، رهانیدن وى از سراب هاى کاذب ایسم ها و ایست ها و اعطاى حقوق اجتماعى به وى تا مرز آسیب ندیدن گوهر وجودى او است. در حکومت امام عصر (عج) از سویى نگرش جامعه به زن، و از سوى دیگر نگرش به خود تغییر مى یابد. 🔹حکومت امام زمان (عج) به لحاظ فراگیر بودن، امنیت شغلى براى زن را فراهم مى آورد و زن در سایه سار این امنیت نگرش و امنیت کارى، از توان عینیت بخشیدن به ایده ها و اندیشه هایش بهره مند مى شود. در حکومت جهانی امام عصر (عج) به جایگاه رفیع و واقعى خود دست مى یابد. شاید رمز رجعت زنان بزرگِ موحد و حضور آنان در ساختار حکومتى امام مهدى (عج)، شکوفا ساختن استعداد هاى آنان باشد؛ استعداد هایى که در حکومت هاى دیگر توان بروز نیافتند. رجعت چهارصد زن در کنار هشتصد مرد با حضرت مسیح (ع) و نیز رجعت زنانى چون ام ایمن، حبابه و البیه، سمیه، و ام خالد در این راستا قابل تحلیل مى نماید. 🔹گذشته از رجعت این زنان که بى شک در حکومت امام زمان (عج) از جایگاه محورى و مسؤولیت هاى کلیدى برخوردار خواهند بود، وجود در میان سیصد و سیزده تن (عج) که هر یک در عبودیت، زهد و پارسایى و خلاقیت و کارآمدى سرآمد افراد بشرند و روایات آنها را امیران مى خوانند، نشان دهنده رسیدن به جایگاه حقیقىِ خود است. امام باقر (ع) در تفسیر آیه ۱۴۸ سوره بقره به جابر بن یزید جعفى در خصوص (عج) مى فرماید: «سوگند به خداوند، سیصد و سیزده تن که از آنان هستند، بى هیچ قرار قبلى در مکّه گرد مى آیند و این است معناى آیه شریفه: هر کجا باشید، خداوند شما را حاضر مى کند؛ زیرا او بر هر کارى توانا است». پی نوشت؛ [۱] بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳ منبع؛ پرسمان
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️منطق انتخابات در جمهوری اسلامی 🔹بایستی اصل در روشن بشود. چرا انتخابات [برگزار] می کنیم؟ من عرض میکنم هر دو کلمه‌ی و وابسته‌ی به است. «جمهوری» یعنی ، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز وجود ندارد. 🔹بعضی‌ ها در مورد لزوم انتخابات اشکال‌ تراشی می کنند، [مردم را] دلسرد می کنند، توجّه نمی کنند که اگر در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرج‌ و مرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور می گیرد است؛ آن چیزی که جلوی هرج‌ و مرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. آن مسیر صحیحی است که می توانند به وسیله‌ی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردم‌سالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند. این، مسئله‌ی . 🔹انتخابات می تواند در کشور بکند و به وجود بیاورد، یعنی را تأمین کند. انتخابات میتواند نمایندگانی را در شورای اسلامی مستقر کند که طبق و معارف اسلامی، برای مدیریّت کشور قوانین تدوین کنند. پس بنابراین، هم و هم ، متّکی به است. بنابراین، در نظام جمهوری اسلامی، ضروری است. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۱۰/۰۲ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢 سیمای ‌امام‌ زمان (عج) در هنگام ظهور 🔹یکی از خصوصیات‌ و ویژگی‌ های (عج) این است که در حضرت تأثیر ندارد، و ایشان‌ در ، مردی به‌ نظر می‌ رسند، که از لحاظ هم در وضعیت فوق‌العاده‌ای به سر می‌برند. [۱] بدون تردید جوانی، یکی از نعمت‌های بی‌بدیل الهی برای انسان است که زمینه بسیاری از کارهای مهم را فراهم می‌آورد، از این‌رو را تشکیل می‌دهند و تنها بخش اندکی از یاران حضرت مسن هستند. [۲] 🔹 (عج) نیز در عین‌ حال که سال‌ها از عمر مبارک شان گذشته است، همچنان هستند. روایات ‌فراوانی دلالت می‌کند که گذشت ‌زمان و طولانی‌ بودن‌ عمر، حضرت را پیر نمی‌کند، بطوری‌ که در یک تار موی سر و صورت حضرت سفید نیست. [۳] در بعضی از روایات غیبت حضرت، به غیبت حضرت یونس (ع) تشبیه شده است، که پس از غیبت طولانی از قومش، به صورت جوان در میان آنان بازگشت و (عج) هم با وجود اینکه سال‌ های طولانی از تولدشان می‌گذرد، ولی در مانند یک مرد سی یا چهل ساله است. [۴] 🔹اباصلت هروی یکی از یاران نزدیک امام‌ رضا (ع) می‌گوید: از امام (ع) درباره علامت (عج) هنگام ظهور پرسیدم، آن حضرت فرمود: «علامت‌ (عج) این است که به لحاظ سن، پیر، ولی برابر دیدگان مردم است، به گونه‌ای که بینندگان تصور می‌کنند او یا کمتر است و نشانه او این است که پس از ظهور هم با گذشت شب و روز پیر نمی‌شود تا زمان رحلتش فرا رسد». [۵] 🔹اما ممکن است عده‌ای سؤال کنند که مگر ممکن است شخصی که چند قرن از عمرش می‌گذرد، به گونه‌ای جوان به نظر برسد که حتی یک موی سفید هم در سر و رویش نباشد؟ در پاسخ به این سؤال باید دانست که این امر با توجه به قدرت بی‌نهایت پروردگار عالم، هیچ استبعادی ندارد (تحقق پذیر است) و اگر عالم اراده کند، گذشت زمان کسی را پیر نمی‌کند؛ زیرا تمام هستی تحت قرار دارد و حتی یک برگ بدون اراده خداوند از درخت نمی‌افتد و در واقع اثرگذاری و اثرپذیری تمام موجودات عالم به اراده خداوند بوده و محتاج به اجازه اوست. 🔹پس خداوندی که یک چنین قدرت و عظمت و اقتداری دارد، می‌تواند در مواردی علل و عوامل را بی‌تأثیر کند. آری خداوندی که حضرت عیسی (ع) را در فاصله کوتاهی از مادری باکره متولد کرد و از دل یک کوه، شتر حضرت صالح (ع) را بیرون آورد و از آب روان، یک سد مستحکم پدید آورد و بنی‌ اسرائیل را از میان رود عظیم نیل عبور داد، این قدرت دارد تا را به صورت حفظ کند که این خود یکی از معجزات خداوند منان است. 🔹 (ع) می‌ فرمایند: «نهمین فرزند برادرم (ع) پسر بانوی کنیزان است، که خداوند او را در طولانی می‌کند، سپس او را به صورت جوان کمتر از چهل سال ظاهر می‌کند تا اینکه دانسته شود خداوند بر هر چیزی قادر و تواناست». [۶] در نتیجه می‌توان گفت مسئله‌ (عج) با سیمای‌ ، یکی از و نعمت‌ های خداوند است که در حق آخرین منجی انسان‌ها ارزانی داشته است و با توجه به سنت معجزات الهی امری معقول و ممکن است. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] ر.ک به بحارالانوار (موسسه‌ الوفاء، بیروت) ج۵۱، ص۴۰ و ج۵۲، ص۳۲۲ [۲] الغیبه، نعمانی (تحقیق علی‌اکبر غفاری)، ص۳۱۶ [۳] الغیبه، شیخ‌ طوسی (تحقیق عبادالله‌ طهرانی)، ص۴۲۰-۴۲۱ [۴] کمال‌الدین‌ و تمام‌ النعمه (تصحیح علی‌ اکبر غفاری)، ص۳۲۷ [۵] همان، ص۶۵۲ [۶] معجم‌ احادیث‌ الامام‌ المهدی‌ عج (علی‌ کورانی و همکاران)، ج۳، ص۱۶۵ منبع: وبسایت رهروان ولایت
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸«اِعلَمُوا أَنَّ الدُّنيا حُلوَها وَ مُرَّها حُلمٌ وَ الاِنْتِباهُ فِى الآخِرَةِ وَ الْفائِزُ مَنفازَ فيها وَ الشَّقىُّ مَن شَقىَ فيها»؛ 🔹بدانيد كه شيرينى و تلخى ، خواب است و بيدارى در عالم است؛ كسى است كه در آخرت خوشبخت باشد، و كسى است كه در آخرت بدبخت باشد.  📕تفسير الامام العسكرى عليه السلام، ص ۲۱۹
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢راه پیشگیری از «خیانت» چیست؟ 🔹پرورش روح در افراد و پيشگيرى از ، جز در سايه تقويت مبانى امكان پذير نيست؛ زيرا ، عدم اعتقاد كامل به قدرت پروردگار و رازقيّت او، يكى از ريشه هاى عمده خيانت است. با این تصور كه اگر دست به نيالايند در زندگى عقب مانده، و منافع شان تأمين نمى شود، ذلّت را به جان مى خرند؛ اما تقویت پايه هاى ، و اعتماد به خدا و اطمينان به وعده هاى تخلف ناپذير اوست که سبب مى شود انسان، راه انحرافی شرك را براى وصول به مواهب زندگى طی نکند. 🔹از سوی دیگر، يكى از عوامل مهم در است و لازم است تا سر حد امکان، نيازهاى معقول و كسانى كه تحت مديريت انسان قرار دارند، برآورده شود تا مبادا نياز، سببی برای خيانت و پاره شدن زنجير طلايى شود. از سوى دیگر، توجه به عواقب شوم خيانت در دنيا و آخرت، ها و هاى ناشى از آن، در برابر خلق و خالق و... به يقين از و از اسباب پيشگيرى و درمان خيانت است. 🔹لقمان در نصيحت به فرزند دلبندش مى فرماید: «يا بُنَّىَّ اِدِّ الاْمانَةَ تَسْلُمُ لَكَ دُنْياكَ وَ آخِرَتُكَ وَ كُنْ اَمِيناً تَكُنْ غَنِيّاً؛ [۱] فرزندم را ادا كن، تا دنيا و آخرتت سالم باشد، و باش تا غنى شوى». لقمان با تمام وجود فرزندش را تشويق مى کند كه به سوى اين فضيلت اخلاقى، يعنى حركت كند و از بگريزد. توجه به سخنان اميرالمؤمنين امام على عليه السلام که می فرماید: «رَأْسُ الْكُفْرِ اَلْخِيانَةُ؛ [۲] سررشته كفر، است»؛ 🔹و در کلامی ديگر می فرماید: «رَأْسُ النِّفاقِ اَلْخِيانَةَ؛ [۳] سررشته نفاق است»؛ و در حدیثی ديگر می فرماید: «جانِبِ الْخِيانَةَ فَاِنَّها مُجانِبَةُ الاْسْلامَ؛ [۴] از كناره گيرى كنيد كه سبب كناره گيرى از اسلام است». با آشنایی با عظمت اين كه با و و دورى از اسلام برابرى مى كند، از وحشت خواهيم كرد و اين عامل بازدارنده مهمى است؛ 🔹نیز با توجه به این حدیث تکان دهنده از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) که میفرمایند: «اَرْبَعٌ لا تَدْخُلُ بَيْتاً واحِدَةٌ مِنْهُنَّ اِلاّ خَرِبَ وَ لَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ اَلْخِيانَةُ وَ السِّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنا؛ [۵] چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود ويران ميگردد، و هرگز بركات الهى، آن را آباد نخواهد كرد: ، سرقت، شرب خمر و زنا»، بيشتر به خطر به امانت پى مى بريم. بديهى است بر اساس این سخن، جامعه اى كه يكى از اين چهار فساد در آن وارد شود، ويران، و از بركت خالى مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] معانی‌الأخبار، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۵۳؛ [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۷۸ (قصار ۳۸)؛ [۳] عيون الحكم و المواعظ، دار الحديث‏، ‏چ۱، ص۲۶۴؛ [۴] ميزان الحكمة، انتشارات دار الحديث، چ۱، ج۳، ص۱۴۲؛ [۵] الأمالی، كتابچى‏، چ۶، ص۳۹۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️انبیاء و ائمه علیهم‌ السلام و علما استاد کار و خبیر و دانا هستند 🔹گویا ما را از و علیهم‌ السلام و ترسانده‌اند که مبادا آنها دنیای ما را از بین ببرند، غافل از اینکه آنها و و هستند و این که مانع دنیا و آخرت ما شده‌اند. 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۳۰۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢«اهل مراقبه» چه حالات و نشانه هایی دارند؟ 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. یکی از آن موارد است و صاحب كتاب «عرفان اسلامى» مى گويد: اهل مراقبت سه حال دارند: 1⃣اول حال آن است كه بواسطه و بر اينكه مطلع بر ضمير بنده است، اين حال پيش مى آيد كه فكر بد و شيطانى به قلب او راه پيدا نمى كند و چون خدا را حاضر و ناظر در همه جا مى بيند، كمتر به دام مى افتد. يكى از عرفاى عالی مقدار گفته است: «المُراقَبَةُ اِستِدامَةُ علمِ العَبدِ باطّلاع الرّبِ فى جميع اَحْوالِه»؛ (يعنى دوام علم بنده است به اينكه از تمام احوال بنده است). حاصل آنكه حال اول ، آن است كه حسن بن على دامغانى گفته: «عليكم بحفظ السرائر فانّه مطّلعٌ على الضمائر»؛ (بر شما است ؛ زيرا خدا آگاه بر ضمائر و مكنونات است). 2⃣حال دومِ مراقبت آن است كه ، كائنات را فراموش كند، به طورى كه وجود و عدم دنيا براى او يكسان باشد و چنان باشد كه جز خدا هيچ چيز در ذهن و فكر او نباشد. احمد بن عطا گفت: «خيرُكُم مَنْ راقَبَ الحقَّ بالحق فى فَناء ما دُونَ الحق»؛ (بهترين شما كسى است كه حقاً باشد، در اين كه غير از وجود حق، فانى است). 3⃣حال سوم، حال بزرگان اهل مراقبت است، كه از خدا مى خواهند كه آنها را در حال مراقبت رعايت فرمايد، يعنى خداوند متولى امر آنها باشد، و به فضل خويش آنها را مصداق «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصالحين » [۱] فرمايد. بايد در اين مقام طورى باشد كه خود از ميان برخيزد و بين او و خدا هيچ حجابى باقى نماند. به يكى از عرفا گفتند: كه مى گویی حجاب سه است: نفس و خلق و دنيا. گفت: اين سه، حجاب عام است؛ ، سه است: و و ؛ مقصود اين است كه در اين مقام در بی خودى بايد به مقامى برسد كه خود به مراقبت خود واقف نباشد، و به تعبير ديگر عمل خود را نبيند و نظر به ثواب و كرامت نكند، كه ديدن علت غرور و علّت انحطاط است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ترجمه: «و او صالحان را سرپرستى مى کند»؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۶ [۲] عرفان اسلامى‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۱۸۸، (معناى مراقبت در كلام بزرگان) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۲۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️روح عبادت، یاد خدا 🔹 یاد پروردگار است. روح عبادت این است که انسان وقتی که می‌کند، می‌خواند، می‌کند و هر که انجام می‌دهد، به یاد خدای خودش زنده باشد: «وَ اقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری‏». [طه، ۱۴] می‌فرماید را بپا بدار، برای چه؟ برای اینکه به یاد من باشی. 🔹و در جای دیگر قرآن کریم می‌فرماید: «انَّ الصَّلوةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ اکبَرُ». [عنکبوت، ۴۵] در این آیه ذکر می‌شود؛ البته ، نماز واقعی، نمازی که با و صورت گرفته باشد. می‌فرماید اگر واقعاً انسان نمازخوان باشد و نمازِ درست بخواند، خود جلو انسان را از کار زشت و می‌گیرد. 🔹محال است که انسان و مقبول بخواند و دروغگو باشد. محال است که انسان نماز صحیح و درست بخواند و دلش به طرف غیبت کردن برود. محال است که انسان نمازخوان درست و صحیح باشد و شرافتش به او اجازه بدهد که دنبال شراب برود، دنبال فحشاء برود، دنبال هر کار زشت دیگری برود. این، خاصیت است که انسان را به سوی می‌کشاند. 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) نقش زبان در تجلی «شخصیت انسان» را چگونه تبیین می کنند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۸ درباره نقش زبان در تجلی مى فرمايد: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ». ( زير زبان خود پنهان است [و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد]). منظور از «مرء»؛ (انسان) در اينجا و است و منظور از «مخبوء»؛ (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه بگويد شخصيت او آشكار مى شود، چرا كه ، ترجمان و دريچه اى به سوى است، و هر چه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر و كلماتش ظاهر مى شود. 🔹گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پُر ابهت اند، اما همين كه زبان به مى گشايند، مى بيند كه چقدر توخالى است؛ و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى آراسته ندارند، اما هنگامى كه زبان به مى گشايند، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است. 🔹مرحوم علامه مجلسى اين كلام را از «مصباح الشريعة» با اضافه اى از امام صادق از اميرمؤمنان امام على (عليهما السلام) نقل كرده است و آن اين كه امام (عليه السلام) به دنبال اين جمله مى فرمايد: «فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْه»؛ [۱] (حال كه چنين است خود را بسنج، و بر و عرضه دار، هرگاه در آن است آن را بر زبان جارى كن، و اگر غير از آن است، از چنين سخن گفتنى بهتر است). 🔹درباره اهميت اين جمله كوتاه و تاثير آن در ، دانشمندان اسلامی، سخن هاى برجسته اى گفته اند از جمله (عالم اهل سنت) در ذيل همين كلام حكمت آميز مى گويد: «مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده، اما كه در اينجا آمده از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد». [۲] 🔹مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود مى گويد: «اديب، فقيه و فيلسوف تنها با شناخته مى شوند، و همچنين وكلا و اخترشناسان؛ ولى طبيب و مهندس و مانند آنها، هم با شناخته مى شوند و هم با كارهايشان، و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازه و مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد، عاقل، عالم، اديب، فقيه و فيلسوف است، اما كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذارده اند، سوفسطائيانى بيش نيستند، هر چند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند». [۳] 🔹تأثير اين (عليه السلام) به قدرى است که در شعر و به خوبی نمايان است؛ مى گويد: «تا مرد نگفته باشد - عيب و هنرش نهفته باشد»؛ نيز مى گويد: « در دهان اى خردمند چيست - كليد در گنج صاحب هنر - چو در بسته باشد چه داند كسى - كه گوهر فروش است يا پيله ور». شاعر ديگرى مى گويد: «آدمى مخفى است در زير - اين پرده است بر درگاه جان». شاعر ديگرى مى گويد: «مرد، ار خزف و طلاى كان است - در زير خود نهان است». پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ‏۶۸، ص ۲۸۵، باب ۷۸؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسين بن محمد تقى‏، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ۱، ج ‏۹، ص ۲۲، باب ۱۰۱ [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفی، قم، چ اول، ج ‏۱۸، ص ۳۵۳، ۱۴۴ [۳] فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم‏ للملايين، چ۳، ج ۴، ص ۳۱۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️آیت الله شهید مرتضی مطهری (ره): 🔹وجود مقدس (عليه السلام) به یکی از شیعیان می فرماید: «اَحیوا امرَنا» امر ما را زنده کنید. او عرض می کند: چگونه ما می توانیم احیاء کنیم؟ دستور می دهد که حقایق ما را، ما را، ما را، حقایق ما را برای مردم بگویید و تشریح بکنید. این زنده کردن کار ماست. 📕ده گفتار، (نسخه سایت) ص ۱۴۴ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢به چه دلیل مسلمانان معتقدند با وجود پيامبر اولوالعزمی مانند حضرت عيسى (عليه السلام)، رياست حكومت عدل جهانى بر عهده حضرت مهدى (عج الله تعالی فرجه الشریف) است؟ 🔹اگر سؤال شود با وجودى كه (عليه السلام) پيامبر الهی است، چرا معتقدند که رياست حكومت جهانى بر عهده (عجل الله تعالى فرجه) قرار گرفته است؟ در پاسخ بايد گفت: 2⃣ (عجل الله تعالى فرجه) است كه (صلى الله عليه و آله) در اين امت بر جاى گذارده است و او از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلى الله عليه و آله) است. 2⃣ (عليه السلام) پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است؛ امتى كه دينش شده و وظيفه مردم جهان تا روز قيامت، متابعت از و پيامبر جديد و اوصياى اوست. 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️کلام نور 🔸«وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» 🔹و [یاد کنید] آن گاه که گفتید: ای موسی! هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا خدا را آشکارا [با چشم خود] ببینیم. پس صاعقه مرگبار شما را گرفت، در حالی که می دیدید. 🔸«ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» 🔹سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم؛ شاید شکر (نعمت او را) بجا آورید. 🔸«وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 🔹و [در صحرای سوزان سینا] ابر را بر سر شما سایبان قرار دادیم؛ و بر شما گزانگبین و بلدرچین نازل کردیم؛ [و گفتیم:] از خوراکی های پاک و پاکیزه ای که روزیِ شما قرار داده ایم بخورید. و آنان [در تجاوز و طغیانشان و ناسپاسی و کفرانشان] بر ما ستم نکردند، بلکه همواره بر خود ستم می ورزیدند. 🔸«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ» 🔹و [یاد کنید] هنگامی را که گفتیم: به این شهر [بیت المقدس] وارد شوید، و از نعمت های آن هر چه خواستید، فراوان و گوارا بخورید و از دروازه [شهر یا درِ معبد] فروتنانه و سجده کنان درآیید و بگویید: [خدایا! خواسته ما] ریزش گناهان ماست، تا گناهانتان را بیامرزیم و به زودی [پاداش] نیکوکاران را بیفزایم. 🔸«فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِی قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ» 🔹ولی ستمکاران، سخنی را که [بیرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنی دیگر تبدیل کردند [به جای درخواست ریزش گناهان، درخواست امور مادی کردند]. ما هم بر ستمکاران به سبب آنکه همواره نافرمانی می کردند، عذابی از آسمان فرود آوردیم. 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات ۵۵ تا ۵۹
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: « اگر بخندد، او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه دارنده آن است. ، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از خود باخبرند، محزونند و اين مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد و و خوشرویی، می زنند، آنها كه نه دارند و نه به مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه بيش نيست! 🔹 (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خنده‌اش بلند نمى شد و تنها مى كردند. و گويا همه (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] (علیه السلام) با مورچه در آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين ، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود. 🔹روزى (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش داده و بواسطه اين آرزو در كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از و نشر گيرد. ياد كنيد را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم‌ مى‌ خنديديد و بسيار می‌ گريستيد). 🔹 (صلی الله علیه و آله) به فرمودند: «چرا را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: « (علیه السلام) به [فرزندش] (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از ، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز حقير مى كند). 🔹آرى از بپرهيزيد كه از است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه انسان را در معرض رحمان قرار مى دهد. پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، نمائيد كه بهترين خنده، است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، است. [۹] 🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در و ها. در روايت است كه (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او بود...». [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان‏، چ۱، ج۱، ص۳۱۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️مسئله‌ مهم و تعیین کننده انتخابات 🔹مسئله‌ی مهمّ ، مسئله‌ی تعیین‌ کننده‌ی انتخابات. ما حدود دو ماه دیگر، در کشور دو مهم داریم. من اوایل سال به این انتخابات اشاره کردم؛ [آن‌ موقع] فاصله زیاد بود، حالا فاصله کم شده. برای انجام این دو انتخابات باید به بهترین شکل آماده باشد. یک انتخابات، انتخابات مجلس‌ است. 🔹اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری در آنجا است که در موقع لازم می تواند رهبر مناسب را برای کشور انتخاب کند، و در طول زمان هم می تواند و می‌باید مراقب حفظ شرایط حیاتی رهبری در شخصِ رهبرِ موجود باشد. این اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری است که بایستی ملّت ایران، مردم استانها، دقّت کنند، مراقبت کنند و این انتخابات را به بهترین وجهی برگزار کنند. 🔹و امّا انتخابات - که این دو [انتخابات] با هم انجام میگیرد - بسیار مهم است. مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی، ریل‌ گذاری‌ کننده‌ی آینده‌ی کشور است. اگر کشور مشکلاتی دارد، برای رفع این مشکلات نیاز به قانونگذاری و حضور مدبّرانه‌ی شورای اسلامی است؛ اهمّیّت این انتخابات در این است. این دو بایستی برگزار بشود. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۱۰/۰۲ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش سوم) 💠حضرت نوح (علیه السلام) و استغفار به خاطر یک «ترک اولی» 🔹در آیه مناقشه برانگیز دیگری از قرآن یعنی در آیه ۴۷ سوره هود و از زبان (علیه السلام) نیز می خوانیم: «قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لي‏ بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لی وَ تَرْحَمْني‏ أَكُنْ مِنَ الْخاسِرين»؛ (عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود). کدام عمل سبب شده که (علیه السلام) چنین اظهار استغفاری کند؟! 🔹در پاسخ به این سؤال می گوییم همان طور که در داستان (علیه السلام) در همین سوره هود نیز نقل شده، و همه نیز کم و بیش از آن اطلاع دارند، نصيحت و را نشنيد، و تا آخرين نفس دست از لجاجت و خيره سرى بر نداشت، و سرانجام در ميان امواج طوفان گرفتار و غرق شد. وقتى (علیه السلام) خود را در ميان امواج ديد، عاطفه پدرى اش به جوش آمد و به ياد وعده الهى در باره نجات فرزندش افتاد رو به درگاه خدا كرد و گفت: 🔹«وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ». [۱] (پروردگارا! فرزندم از اهل من و خاندان من است، و تو وعده فرمودى كه خاندان مرا از طوفان و هلاكت رهايى بخشى و تو از همه حكم كنندگان برترى و در وفاى به عهد از همه ثابت ترى). اما بلافاصله پاسخی تکان دهنده شنید که از واقعیتی بسیار مهم پرده برمی داشت و آن هم اینکه ، پیوندی بالاتر از و خویشاوندی است: 🔹«قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ». [۲] (اى ! او از اهل تو نيست، بلكه او عملى است غير صالح. [فرد ناشايسته اى است كه بر اثر بريدن پيوند مكتبی اش از تو، پيوند خانوادگی اش به چيزى شمرده نمی شود. حال كه چنين است] چيزى را كه به آن علم ندارى از من تقاضا مكن من به تو موعظه مى كنم تا از جاهلان نباشى). 🔹آنجا بود که (علیه السلام) دریافت كه اين تقاضا از پيشگاه پروردگار درست نبوده است، و هرگز نبايد نجات را مشمول وعده الهى بر نجات خاندانش بداند، لذا رو به درگاه پروردگار كرد و گفت: «قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ». (پروردگارا من به تو پناه مى برم از اينكه چيزى از تو بخواهم كه به آن ندارم و اگر مرا نبخشى و مشمول رحمتت قرار ندهى از زيانكاران خواهم بود). 🔹ذکر این نکته ضروری است که علیه السلام (همان فرزندی که مشمول عذاب الهی واقع شد) وضع كاملا مشخصى نداشته. گاهى با مؤمنان و گاهى با كافران بود و او هر كس را ظاهرا به اشتباه مى انداخت. به علاوه احساس مسئوليت شديدى كه (علیه السلام) در رابطه با فرزندش مى كرد و عشق و ای كه هر به فرزندش دارد (پيامبران نيز از اين قانون مستثنى نيستند) سبب شد كه چنين درخواستى را از خداوند بكند. 🔹اما به محض اينكه از واقعيت امر آگاه شد، فورا در به و طلب عفو بر آمد. هر چند گناهى از او سر نزده بود، اما مقام و ايجاب مى كند كه بيش از اين مراقب گفتار و رفتار خود باشد. همين «ترک اولى» براى او با آن شخصيت بزرگ بود، و به همين دليل از پیشگاه خدا تقاضای بخشش کرد. [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آیه ۴۵ [۲] همان، آيه ۴۶ [۳] ر.ک: تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۹، ص ۱۱۴ تا ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️فرهنگ استقلالی - فرهنگ استعماری 🔹یک می‌خواهد؛ یک می‌خواهد؛ که حالا از اول بچه‌های ما را بار بیاورند به یک فرهنگ ، ، . یک فرهنگی که مال خودمان باشد. که این بچه از اول بار بیاید به این طور که من خودم هستم که را می‌توانم دستم بگیرم. هی تو گوشش نخوانند که نمی‌دانم - اروپا، آمریکا. 🔹هی تو گوشها خواندند این را؛ همه چیز باید از آنجا باشد؛ همه چیز ما باید باشد، مان هم باید وابسته باشد؛ وقتی هم که آزادی می‌خواهیم‌ یک می‌ خواهیم؛ ما باید غربی باشیم؛ یک آزادی می‌خواهیم که همان شبیه آزادی غرب باشد. این محتاج به یک طول مدتی است که فرهنگ یک ؛ نه یک که آنها برای ما دیکته کردند. آنها برای ما دیکته کردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۰۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله:  🔸اِغْتَنِمْ خَمْسا قَبْلَ خَمْسٍ: شَبابَكَ قَبْلَ هِرَمِكَ، وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ، وَ غِـناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ فَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ، وَ حَياتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ.  🔹پنج چيز را قبل از پنج چيز، غنيمت شمار: را قبل از پيرى‌ات، و را قبل از بيمارى‌ات، و را قبل از تهيدستى‌ات، و را قبل از گرفتارى‌ات، و را قبل از مرگت. 📕مكارم الاخلاق، ص ۴۵۹
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله:  🔸طُوبى لِمَنْ وَجَدَ فِى صَحيفةِ عَمَلِهِ يَوْمَ القيامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ «اَسْتَغْفِرُ اللهَ».  🔹خوشا به حال آن كس كه روز ، در نامه عملش زير هر گناهى يك بيابد. (يعنى پس از هر گناه، توبه كرده باشد). 📕وسائل الشيعه، ج ۱۱ ص ۳۵۵
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش دوم) 💠چرایی استغفار سلیمان (عليه السلام) 🔹در موردی دیگر و در سوره «ص» و راجع به (علیه السلام) می خوانیم: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى‏ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ - قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ هَبْ لي‏ مُلْكاً لا يَنْبَغي‏ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»؛ [۱] (ما را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم، سپس او به درگاه خداوند توبه كرد - گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد كه تو بسيار بخشنده ‏اى). 🔹باید توجه داشت که اين آيات درباره يكى از هايى است كه خدا درباره (عليه السلام) كرد آزمايشى كه با همراه بود و به دنبال آن سليمان نبی (علیه السلام) به درگاه خدا روى آورد و از اين «ترک اولى» توبه كرد. فشرده بودن محتواى اين آيات به گروهى از خيال پردازان افسانه باف مجالى داده است كه داستان هاى بى اساس و موهومى را در اينجا بسازند و امورى را به اين پيامبر بزرگ نسبت دهند كه يا مخالف اساس نبوت است، يا منافى مقام عصمت، و يا اصولا منافات با منطق عقل و خرد دارد. 🔹به هر حال و محدثان در اين زمينه اخبار و تفسيرهايى نقل كرده اند كه از همه موجه تر و روشن تر اين است كه بگوییم: (علیه السلام) آرزو داشت فرزندان برومند شجاعى نصيبش شود كه در اداره كشور و مخصوصا جهاد با دشمن به او كمک كنند. او داراى همسران متعدد بود. با خود گفت: از آن زنان فرزندان متعددی نصیبم می گردند و به هدف هاى من كم می كنند. 🔹اما چون در اينجا غفلت كرد و «ان شاء الله» - جمله اى را كه بيانگر اتكاى انسان به خدا در همه حال است - را نگفت در آن زمان هيچ فرزندى از همسرانش تولد نيافت، جز فرزندى ناقص الخلقه همچون جسدى بى روح كه آن را آوردند و بر كرسى او افكندند! سخت در فكر فرو رفت و ناراحت شد كه چرا يک لحظه از خدا [۲] غفلت كرده و بر نيروى خودش تكيه كرده است، پس توبه كرد و به درگاه خدا بازگشت. البته تفاسیر دیگری نیز راجع به این آیه از سوی برخی از مفسرین بیان شده است که هیچ کدام خالی از مناقشه و اشکال نیست و موجه تر از همه شان همین تفسیر شرح داده شده در بالاست. [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ص، آیات ۳۴ و ۳۵ [۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۱۹، ص ۲۸۱ [۳] همان منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️فرزند آوری 🔹مسئله‌ی ، تکثیر اولاد در جامعه مطرح شد، خب مسئولین هم همراهی کردند، موافقت کردند؛ من می‌شنوم در گوشه و کنار، بر خلاف آن عمل میکنند. این چیزی است که می خواهند؛ غربی‌ ها با افزایش عدد مخالفند، با افزایش عدد ملّتی که جوانهایش میتوانند در عرصه ظاهر بشوند و کشور را به اوج برسانند، معلوم است که مخالفند. ما نباید کار را جوری پیش ببریم که مقصود آنها عملی بشود؛ باید جوری حرکت بکنید که تأمین بشود، این وظیفه‌ی ما است، وظیفه‌ی مسئولین ما این است. بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۱۲/۱۷ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢آيا اراده خداوند در سرنوشت اقوام تاثير دارد؟ 🔹در «سوره مبارکه قصص آیه پنجم» از تأثير در سرنوشت اقوام، سخن مى گويد؛ سخنى كه مايه و دلگرمى همه است؛ مى فرمايد: «وَ نُرِيدُ أَنْ‌ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ». (ما تا بر نعمت بخشيم و آنان را و روى زمين قرار دهيم). 🔹تعبير به «نريد» به صورت فعل مضارع كه دليل بر است نشان مى دهد كه اين يك قانون هميشگى و است، كه خداوند روى زمين را سرانجام در اختيار قرار مى دهد، و را درهم مى شكند. ولى بايد توجّه داشت كه سخن از است نه ، يعنى كسانى كه در حال تلاش و و ، ولى از سوى دشمنان مى شوند، نه آنها كه تن به ضعف و ذلّت داده اند. 🔹با ضميمه كردن اين آيه، و آيه ۱۰۵ سوره انبياء: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ»؛ (در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتیم: [حکومت] زمین خواهند شد)، معلوم مى شود كه منظور از مستضعفان همان و و مبارز است. 🔹بايد توجّه داشت كه «نمنّ» از ماده «منّ» در اصل به معناى وزن سنگين است؛ سپس به اطلاق شده، اين تعبير هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى رود به معناى بخشيدن نعمت هاى بلاعوض و سنگين است، ولى در مورد بندگان، غالباً به معناى ذكر نعمت‌ ها به قصد منّت گذاردن مى‌ آيد. آنچه در اينجا شايان ذكر است اين كه: توجّه به خداوند در اين قسمت نيز فوق العاده اى دارد و به و دربند، و نيرو و توان مى‌ بخشد و در پيكار با ، مصمّم و مقاوم و اميدوار به پيروزى مى‌ سازد. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۴، ص ۱۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️جوانی وقت اصلاح 🔹...فرصت را از دست مده و در خود را اصلاح کن. نیز باید بدانند که تا در این عالم هستند می‌توانند تبهکاری‌ها و معصیت‌ها را بکنند و اگر از این جا منتقل شدند کار از دست آنان خارج است. دل بستن به اولیاء - علیهم السلام - و تجرّی در از خدعه‌های بزرگ است. 🔹شما به حالات آنان که دل به شفاعت شان بسته و از خدا بی‌خبر شده و به جرات می‌کنید بنگرید، ناله‌ها و گریه‌ها و دعاها و سوز و گدازهای آنان را ببینید و بگیرید. در حدیث است که - علیه سلام اللّه - در اواخر عمر، و خود را احضار نمود و قریب به این مضمون به آنان فرمود که: «فردا با باید در محضر خداوند بروید و گمان نکنید بستگی شما به من فایده دارد» بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۲/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)