eitaa logo
پاسخگو
918 دنبال‌کننده
421 عکس
95 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆مژده به همۀ طلبه های عزیز پایه های 1 تا 10🔆 از این به بعد، نگران اشکالات درسی خودتون نباشید؛ هر سؤالی از متن یا محتوا دارید، سطحی باشه یا عمیق، پاسخگو هستیم👇🏼👇🏼👇🏼 ♨️♨️♨️سؤالات درسی خودتون رو به نشانی مدیر کانال @Salooni ارسال و پاسخش رو از طریق همین کانال دریافت کنید. https://eitaa.com/saluni
🎉🎊🎉🎊 ☺️سلام به همۀ طلاب عزیز و گرامی 🌺در آستانۀ میلاد «علیه السلام» این بشارت رو بهتون میدم که به زودی کانال ما، مزین میشه به حکایتهای شیرین و آموزنده از زندگی علما و دانشمندان. 😌 شک ندارم خیلی از این داستان ها رو خیلی از شماها نشنیدید؛ داستان هایی که شنیدن هر کدوم از اون ها، ممکنه مسیر زندگی خیلی از ماها رو خدایی تر کنه، انشاءالله. منتظر بشارت های بعدی ما هم باشید🤩 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 36: تفاوت «کِثرة»بالکسر و «کَثرة» بالفتح چیست؟ ✍پاسخ: 🌀این واژه، نقیض «قلّة» و استعمال صحیح آن، «کَثرة» به فتح کاف است. 🌀اکثر کتب لغت مانند، ، ، ، و ...این کلمه را فقط به فتح کاف ذکر کرده اند و در استعمال این واژه به کسر کاف را ردیء و ناپسند شمرده اند. البته در برخی کتب مانند ، هم به کسر و هم به فتح کاف اشاره شده است بدون آن که یکی را مرجوح بداند. 🌀بنابر این، استعمال واژة کثرة، به فتح کاف صحیح و به کسر کاف مرجوح یا غلط است و بر فرض صحت از حیث معنایی تفاوتی بین این دو نیست. 📚الصحاح، جلد‏2، صفحة 280 📚المحكم و المحيط الأعظم، جلد6، صفحة 792 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 37: مرحوم در ، بارها کلمه را با «ال» استعمال کرده اند. آیا ایشان اشتباه کرده یا این استعمال صحیح است؟ ✍پاسخ: 💢کلمۀ «غیر» همواره است که به جهت وجود ابهام ذاتى معنوى آن، دائم الإضافه می باشد(اگرچه در شرایطی لفظ مضاف الیه حذف می گردد.) با این وجود، در شرایطی قبول «ال» می کند. برای مثال صیغۀ 14،«متکلم مع الغیر» گفته می شود. 💢اضافۀ «ال» به غیر در صورتی که مضاف الیه آن ملفوظ باشد خطاست اما این استعمال خطا در زبان عربی شایع است و کتاب به این خطای شایع اشاره کرده است. 💢اضافۀ «ال» به غیر در صورتی که مضاف الیه آن ملفوظ نباشد محل اختلاف نحویین است برخی این استعمال را صحیح می دانند. در این صورت: 🔵یکی از وجوه این است که «ال» را عهد و «غیر» را به معنای «مغایر» دانسته اند که در شروح و ذیل عبارت «الباء في قوله بالنسبة متعلق بالغير » به این مطلب اشاره شده است. 🔵وجه دیگر این است که «ال» تعریف نیست و معاقبه للاضافه است( به این قسم از ال، ، ، و دیگران اشاره کرده اند.) برای مثال در کلمۀ «المأوی» در آیه شریفۀ «فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏» ضمیر «ه» در «مأواه» حذف شده و به جای آن «ال» آمده است. به این مطلب در کتاب النحو_العربي اشاره شده است. 📚ملخص قواعد اللغه العربیه جلد1، صفحۀ102 📚المعجم المفصل في النحو العربي، جلد‏2 ، صفحهٔ725 https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاسخگو
#بشارت🎉🎊🎉🎊 ☺️سلام به همۀ طلاب عزیز و گرامی 🌺در آستانۀ میلاد #مولی_الوحدین #حضرت_امیرالمؤمنین #علی
✏️سلام 🎉🎊🎉عیدتون مبارک. ✅مطابق قولی که داده بودیم، از فردا هفته ای یکی دو بار، کانال مزین میشه به برش های کوتاه و آموزنده و شنیدنی از زندگی علما. ✉️اگه شما هم مطالبی در این باره داشتید، با ما به اشتراک بذارید؛ممنون🙏 https://eitaa.com/saluni
💠قسمت1️⃣ در دوران خفقان امامت «علیه السلام» و حکومت حاکم خونریز حجاج ابن یوسف ، عالم وارسته‌ای میزیست که از مریدان خاندان عصمت و طهارت بود. سعید بن جبیر که از تابعین بود، در سکونت داشت. او در علم و دانایی در بین مردم مشهور بود. علما به او لقب جهبذالعلماء(جهبذ یعنی تمیز دهنده و دانا) را داده بودند. در احوالاتش آمده است که تمام را در دو رکعت خود میخواند. در مورد او گفته اند که روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او محتاج بود. «علیه السلام» در مورد این شهید دانشمند می‌فرمایند: سعید بن جبیر به امامت «علیه السلام» معتقد بود و آن حضرت از او تعریف و تمجید می فرمود و چیزی جز اعتقاد صحیح او به ولایت، سبب قتل او به دست حجاج نیست و او مستقیم بود. 📚خویی،سید ابوالقاسم ، معجم رجال حدیث ، ج۹، ص۱۱۸ و 119 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 38: مراد از «دوران امر بین المحذورین» چیست؟ ✍پاسخ: 🌀مقصود از «دوران امر بین المحذورین» این است که حکم فعلی مردد بین دو محذور و دو الزام باشد و احتمال سومی در آن راه نداشته باشد. مثلاً اگر حکم فعلی مردد بین وجوب و حرمت باشد، در وجوب محذور ترک و در حرمت محذور فعل است و لذا اصطلاحاً به این تردید، «دوران امر بین المحذورین» اطلاق می شود. 🔅نکته: مشهور اصولیین، در «دوران امر بین المحذورین»، شک بین وجوب و حرمت یک فعل را عنوان کرده اند در حالی که از نظر برخی مانند شهید «رحمة الله علیه»، دوران بین واجبین(تردید در این که فعلی واجب است یا ترک آن واجب است) و حرامین(تردید در این که فعلی حرام است یا ترک آن حرام است) نیز دوران بین محذورین است. 📚تحريرات في الأصول، جلد‏7، صفحهٔ276 📚البيان المفيد في شرح الحلقة الثالثة، جلد4، صفحهٔ437 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 39: در طرفین تشبیه(مشبه و مشبه به) گاهی طرفین مفردین هستند و گاهی مرکبین و گاهی یک طرف مفرد و دیگری مرکب است. از طرفی مفرد خودش یا مطلق است یا مقید. لطفا تفاوت مرکب و مفرد مقید را بیان کنید؟ ✍پاسخ: ♨️تفاوت مرکب و مفرد مقید مطلب دقیقی است تا آن جا که خود مؤلف«رحمة الله علیه» در ذکر مثال برای آن، دچار اشتباه شده است و شارحین این اشتباه را متذکر شده اند!! ♨️راه تمییز «مفرد مقید» از «مرکب»، لفظ نیست بلکه تمایز این دو معنوی است. تفاوت های معنوی این دو امر، عبارتند از: 💠1. مفرد مقید، امر واحدی است که تقید آن به اضافه، صفت، مفعول، حال، ظرف و غير اينها، اعتبار شده است اما مرکب هیأت متشکل از اجزای مختلف است. 💠2. در مرکب، مقصود بالذات در تشبیه، هیأت است نه اجزای آن اما در مفرد مقید همان جزء مقصود بالذات است. برای فهم بهتر مطلب، به مثال های زیر توجه کنید🔻🔻🔻 🍀مثال1: آيه شريفه «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»، تشبیه مفردمطلق به مفرد مطلق است زیرا در مفرد مقید، قید در وجه شبه نقش و تأثیر دارد اما در این مثال، «لكم» و «لهنّ» قيد شمرده نشده نمی شود و نقشى در وجه‏شبه ندارد. 🍀مثال2: روایت علوی «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر»، تشبیه مفرد مقید به مفرد مقید است چون یک امر به امر دیگری تشبیه شده است. 🍀مثال3: در شعر « كأنّ سهيلا و النجوم وراءه***صفوف صلاة قام فيها إمامها»، مرکب به مرکب تشبیه شده است. در این تشبیه هیأت (ستاره سهيل و ستاره‏هاى پشت سر آن) به هیأت (پیشنماز و مأمومین آن در صف‏هاى نماز) تشبیه شده است. ✳️این مطلب، در کتب بلاغی مفصل تر از جواهر، مانند مختصر و مطول و شروح آن توضیح داده شده است که برای مطالعۀ بیشتر میتوانید به آن ها مراجعه فرمایید👇 📚جواهر البلاغه، علم البیان، المبحث الثانی، صفحۀ203 📚دروس في البلاغة، جلد‏4، صفحهٔ30 📚المدرس الأفضل فيما يرمز و يشار إليه في المطول، جلد‏6، صفحهٔ176 https://eitaa.com/saluni
حضرت «سلام الله علیها» https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 40: ماهیت علم الهی چیست؟ ✍پاسخ: 🔰بحث علم الهی از مباحثی است که محل اختلاف زیادی بین و واقع شده است. لذا در حد اختصار به نکات مهمی پیرامون این موضوع، اشاره می شود: 🌿1. علم یکی از اوصاف خدای متعال است؛ یعنی خدا بر همه امور جهان و نسبت به هر چیزی آگاه است. 🌿2. در مورد علم الهی، بیش از ده نظریه بین فلاسفه و متکلمین وجود دارد. 🌿3. درمعارف علم الهی، در برخی موارد به عنوان صفت ذات و در برخی موارد به عنوان استعمال شده است. منظور از علم به عنوان صفت فعل، این است که مثلاً خدای متعال بنده اش را آزمایش می کند تا عمل بنده در حضور خدا تحقق پیدا کند و تا تحقق پیدا نکرده معنا ندارد که برای خدا معلوم باشد. 🌿4. علم بر دو قسم است: و ؛ علم خدای متعال طبق نظر بیشتر فلاسفه و متکلمین، حضوری است نه حصولی. 🌿5. خداوند به ذات خود و به اشیاء قبل از ایجاد آنها، دارد اما علم خداوند به اشیا بعد از ایجاد آنها، است که این نوع علم، حادث است و تغییر در آن اشکالی ندارد زیرا این تغییر به ناحیۀ فعل بر می گردد نه ذات حق تعالی. https://eitaa.com/saluni
💠قسمت4️⃣ حجاج به او گفت: می‌خواهی تو را چگونه بکشم؟😳 او گفت: هرطور می‌خواهی بکش، ولی هر شکلی را انتخاب کنی من به همان نحو از تو در قیامت انتقام خواهم کشید. بعد حجاج دستور داد او را بیرون ببرند و بکشند. در همین حال سعید خنده‌ای کرد! وقتی حجاج از علتش پرسید، گفت: به جرات احمقانه تو و حلم و بردباری خدا می‌خندم. جلادان حجاج او را به رو به زمین افکنده و می‌خواستند سر از بدنش جدا کنند که او شروع به اقرار به وحدانیت خداوند و نبوت (صلی الله علیه و آله) و کفر حجاج کرده و به خداوند عرضه داشت: خدایا پس از من حجاج را به هیچ‌کس مسلط نکن و به او فرصت نده تا پس از من کسی را بکشد!! دعای این عالم عارف از شیعیان حضرت (علیه‌السلام) بسرعت مستجاب شد. حجاج بیش از پانزده روز زنده نماند و به بیماری خوره مبتلا شد در حالی که تحت فشار شدید روانی بود و مرتب می‌گفت: سعید بن جبیر با من چکار دارد؟!!هر وقت می‌خواهم بخوابم گلوی مرا فشار می‌دهد. آری در این حال مرد. 📚مسعودی، علی بن حسین ، مروج الذهب، ج۳، ص۱۶۴ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 41: معنای تکلم برای خدای متعال چیست؟ ✍پاسخ: 💠صفت تکلم، هم از صفات مخلوقات و هم از خالق است اما بلاشک ماهیت تکلم الهی با تکلم مخلوقات متفاوت است زیرا «تکلّم» مخلوقات به معنی سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و دربارة خداوند که منزه از جسم و جسمانیت است مفهوم ندارد. 💠اگرچه ماهیت تکلم الهی برای ما شناخته شده و به طور کامل قابل درک نیست اما احتمالات مختلفی در کلام بزرگان بیان شده است که به برخی اشاره می گردد: 💫مرحوم در شرح کتاب تجرید الاعتقاد( ) «رحمة الله علیه» در مورد اثبات متکلم به عنوان یکی از صفات فعلی او چنین می فرماید : چون خداوند قادر مطلق است و بر هر امر ممکنی تواناست ، از این رو شکی نیست که می تواند امواج صوتی را در فضا بیافریند، و این امواج را به گوش انبیاء و پیامبرانش برساند، و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ نماید، آنچنان که قرآن در مورد تکلم با موسی بن عمران در وادی «ایمن» گواهی می دهد که امواج صوتی در آن درخت مخصوص ایجاد شده و موسی را به سوی خود فراخوانده است. 💫 «رحمة الله علیه» کلام را شامل هر چیزی می داند که معنی را به دیگری منتقل کند لذا لفظ، صوت، اشاره و...همه از مصادیق کلام است؛ بنابر این متکلم بودن خدای متعال ملازمه با جسمانیت ایشان ندارد. طبق نظریه ایشان، کلام می تواند مجرد یا مادی باشد. 💫 «رحمة الله علیه» کلام را مجرد می داند و اطلاق کلام به مخلوقات را به این اعتبار صحیح می داند که اصل آنها از عالم امر و تجرّد است و اطلاق کلام به قرآن را از جهت نوری آن صحیح می داند. ⭐️نتیجه: بنابر این، متکلم بودن خدای متعال با سلب جسمانیت از ایشان قابل جمع است. 📚شرح تجرید الاعتقاد، صفحۀ224 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 42: آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟ ✍پاسخ: 🌀اکثر متکلمین شیعه مانند ، ، (رحمة الله علیهم) و... اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی دارند زیرا نزدیک به ده طایفه از آیات قرآن با جسمانی نبودن معاد سازگار نیست. علاوه بر این که برخی ادلۀ عقلیه نیز برای جسمانی بودن معاد، اقامه شده است. 🌀البته برخی فلاسفه مانند پیروان مشاء، به جهت این که نتوانستند برخی شبهات معاد جسمانی را حل کنند، آن را انکار کرده اند. 🌀برخی از آیات متناسب با معاد جسمانی عبارتند از: 🍀قیامت، 3- 4: "أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى‏ قادِرینَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَه‏". 🍀عادیات، 9: "أَفَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُور". 🍀یس، 51: "وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‏ رَبِّهِمْ یَنْسِلُون‏". 🍀بقره، 260: "وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی‏ کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم‏". 🍀واقعه، 21: وَ لَحْمِ‏ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ 🔅نکته: در مورد این که جسم(بدن) در برزخ و بعد آن، بدن عنصری است یا مثالی، نظریات مختلفی مطرح شده است. بنابر این مراد از جسمانی بودن معاد، الزاما مشابهت کامل جسم و بدن در دنیا و آخرت نیست. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 43: ما چرا آفريده شده ايم و هدف از خلقت انسان چيست و اگر خدا ما را نمى آفريد چه مى شد و به اصطلاح به كجاى عالم بر مى خورد؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 43: ما چرا آفريده شده ايم و هدف از خلقت انسان چيست و اگر خدا ما را نمى آفريد چه مى شد و به اصطلاح به كجاى عالم بر مى خورد؟ ✍پاسخ: ♨️این سؤال یکی از عمیق ترین و دقیق ترین سؤالات در علم کلام است و همواره در امتداد قرن ها و عصرها، اذهان بسيارى را به خود مشغول كرده است و بشر در طول تاريخ همواره مى خواسته تا بداند كه از كجا آمده؟ براى چه آمده؟ و به كجا مى رود. مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بودست مراد وی از این ساختنم ✴️خدای متعال در داستان آفرينش انسان در قرآن كريم به ملائكه فرمود: «انى جاعل فى الارض خليفه.» من مى خواهم در زمين براى خود خليفه بيافرينم. كسى كه جانشين من باشد. يعنى كسى كه مظهر كامل و جامع صفات و كمالات من است و بتواند مانند من در زمين حكومت و مديريت نمايد. به بیان دیگر، آفرينش مخلوقات، ظهور كمالات خالق در اين پديده است. نظیر مهندسى كه علاوه بر ساخت سازه هاى نسبتا كامل، همواره سعى خواهد داشت تا در ساخت سازه خاصى، تمام دانش و تجربه خود را يكجا به نمايش بگذارد و توان مهندسى خود را به نحو كامل اثبات كند. ✴️همانگونه كه هدف هستى و آفرینش، باز شدن و شكوفا شدن در هر لحظه است، هدف انسان در هر لحظه از زندگى خود نيز، توانا شدن، قوت گرفتن، رشد كردن و بزرگ شدن هر چه بيشتر است. قرآن كريم می فرماید: «و ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون.» نيافريدم جن و انس را مگر براى عبادت. این آیه بیان می کند که انسان، تنها از طريق عبادت و بندگی خدا مى تواند به اين مقام برسد و توانايى هاى خود را آشكار نمايد. ✴️البته انسان مظهر است و خداوند ذات هستى است و هيچ گاه مظهر، ذات، نخواهد شد، بنابراين بحث خدا شدن مطرح نيست، ولى آدمى از طريق اتصاف به صفات او مى تواند هر چه بيشتر او را در خويش ظهور دهد و به او نزديك شود. https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 44: در کتاب الفائق، قاعده ای موسوم به قاعدهٔ «لوکان لبان» بیان شده است. لطفا قاعده و مدارک آن را بیان کنید؟ آیت الله https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 44: در کتاب الفائق، قاعده ای موسوم به قاعدهٔ «لوکان لبان» بیان شده است. لطفا قاعده و مدارک آن را بیان کنید؟ ✍پاسخ: 🌀مقدمه: قاعدۀ «لو کان لبان» از قواعدی است که در کلمات متأخرین، زیاد استعمال شده است اما به طور مستقل در کتب کمتر بررسی شده است و کتاب الفائق، به بحث پیرامون آن پرداخته است. 🌀توضیح قاعده: در عبارت «لو کان لبان»، مراد از «کان»، کان تامه به معنای «وجد» و مراد از «بان»، «ظهر» می باشد. بنابر این معنای این قاعده این است که اگر موضوعی در معرض ابتلا باشد و حکم الزامی آن بیان نشده باشد، این قاعده افاده نفی آن حکم را می نماید و مفادش این است که اگر چنین حکمی بود، آشکار میشد و اکنون آشکار نشده است. البته این قاعده در موضوعات نیز تصویر می شود. «لو کان لبان» یک قیاس استثنایی است، می‌گوید: « لو کان هذا الحکم ثابتاً فی الشریعة لظهر و بانَ فی الروایات و الاقوال و الفتاوا و سیرة المتشرعه و لکن لم تظهر و لم تبن» یعنی این مسئله متناسب با جایگاهی که دارد، اگر در شرع بود و مراد مولا بود، یک انعکاسی در روایات، فتاوا و سیره متناسب با اهمیت خودش بایستی داشته باشد، چون این انعکاس را ندارد، التالی باطلٌ، پس این حکم در شریعت نیست، نفی تالی منتج نفی مقدم است. 🌀مثال قاعده: یکی از استدلال‌هایی که برای قول غالب و مشهور در نفی وجوب اقامه برای نماز بیان شده است، قاعدۀ «لو کان لبان» می باشد. اقامه چیزی است که مبتلابه مکلفین است که هرروز برای همه حداقل در پنج وقت و پنج نماز مورد ابتلا است، اگر واجب بود حتما بیان می شد. 🌀ادلۀ قاعده: برای این قاعده به سه مدرک و دلیل میتوان اشاره کرد: ❇️قطع: زمانی که موضوعی محل ابتلا باشد و حکم و دلیلی نسبت به حکم الزامی آن یافت نشود، قطع و اطمینان حاصل میشود که آن حکم وجود ندارد. برای مثال، اگر فقیه در وجوب استعاذه قبل از قرائت قرآن تردید کند، قاعدۀ لو کان لبان آن وجوب را نفی میکند. ❇️سیرۀ عقلا: در بین عقلا، اگر مطلب مهم و مورد ابتلای همه باشد، بیان متناسب با آن را انتخاب می کنند و لذا اگر نسبت به حکم الزامی برای موضوعی تردید وجود داشته باشد و آن موضوع مهم و محل ابتلای آن ها باشد، از سکوت آن ها فهمیده می شود چنین حکم الزامی وجود ندارد. ❇️سیرۀ متشرعه: مشابه بیان سیره عقلا، می توان سیرۀ متشرعه را نیز بیان کرد. البته بعید نیست لب این سیره در میان متشرعه، همان سیرۀ عقلائی باشد. آیت الله https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 45: اگر فردی به صورت عمدی و جعلی رجال موثق را پشت سر هم ردیف کند و حدیثی را جعل کند ، دروغین بودن آن، چگونه قابل تشخیص است؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 45: اگر فردی به صورت عمدی و جعلی رجال موثق را پشت سر هم ردیف کند و حدیثی را جعل کند ، دروغین بودن آن، چگونه قابل تشخیص است؟ ✍پاسخ: 💠مقدمه: به طور کلی در احادیث شیعه با توجه به پالایش های فراوانی که صورت گرفته است، احادیث جعلی و دروغین، بسیار نادر است و با وجود کتب اربعه، تقریباً احادیث جعلی شناسایی شده و کنار گذاشته شده است. 💠راه های تشخیص احادیث جعلی: برای پالایش احادیث در اعصار سابقه و همچنین شناسایی احادیث جعلی در همۀ ازمنه، توجه به چند نکته اهمیت دارد. این نکات عبارتند از: ✳️1. توجه به روایت: توجه به سند و ارزش مکتوبات آن ها، یکی از شیوه های تشخیص حدیث جعلی و غیر جعلی و همچنین تشخیص حدیث معتبر از غیر معتبر است. احوال راویان در کتب رجالی مانند و «رحمة الله علیهما» نوشته شده است. وجود راویانی که مشهور به دروغگویی باشند یا نقل راوی از کسی که امکان ملاقات و دریافت از او را نداشته است و...از نشانه های جعل حدیث است. ( البته این موارد، علت تامه جعلی بودن حدیث نیست.) ✳️2. توجه به متن حدیث: گاهی قراین و نشانه هایی در متن حدیث هست که گواهی بر و آن می دهد. برخی از این قرائن، در دانش و نیز اشاره شده است. برای مثال، «مخالفت با نص صریح قرآن»، «مخالفت با روایات قطعی »، «مخالفت با قطعی»، «مخالفت با به شکلی که قابل تأویل نباشد»، از نشانه های جعلی بودن حدیث است. ✳️3. توجه به : در تحمل حدیث، طرق مختلفی وجود داشته است. اگر طریقۀ تحمل حدیث، ، ، و...باشد، احتمال جعلی بودن حدیث بسیار کمتر از آن است که حدیث به صورت نقل شده باشد. البته در وجاده نیز با بررسی نسخه معتبر، امکان احتجاج به آن وجود دارد. ✳️4. توجه به منبع حدیث و اعتبار آن: یکی از نکات مهم در بحث اعتبار حدیث، منبع آن حدیث و اعتبار آن است. برای مثال وجود حدیث در فی الجمله احتمال جعلی بودن در آن را مرتفع یا کم می سازد اما وجود روایت در برخی کتب خصوصا در صورت ذکر نشدن آن در کتب اربعه و منابع معتبره، احتمال مجعول بودن آن را تقویت می نماید. بنابر این، تواتر یا شهرت منبع هر حدیث، در اعتبار آن بسیار مؤثر است. ✳️5. توجه به موضوع حدیث: در برخی از موضوعات، معمولاً داعیه بر جعل وجود ندارد اما برخی موضوعات این چنین نیست. برای مثال، در ، احتمال جعلی بودن آن بسیار کم است زیرا داعیه بر جعل حدیث اخلاقی معمولاً وجود ندارد بخلاف احادیثی که افراد ممکن است مثلاً برای تقویت سلاطین جور، جعل کرده باشند. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 46: کدام یک از صفات الهی عین ذات و کدام یک زائد بر ذات هستند؟؟ https://eitaa.com/saluni
🌱یک تنه کنار برادرم ایستادم 🍀فرزند دایه «علیه السلام» بود. او که از نوزادی، افتخار داشت که از آن شیری بنوشد که مولایش نوشیده، تا پایان عمر در دفاع از برادرمظلومش ایستادگی کرد و در این راه جان خود را فدا کرد. 🍀 ، برادر رضاعی امام سجاد علیه السلام، به برکت ارتباط عاطفی و نزدیکی با حضرت و تلمذ در مکتب انسان پرورایشان، فردی با تقوا، با ایمان و کم نظیر در دفاع از حق و مبارزه با حکومت طاغوتی امویان بود. 🍀او با وجود اینکه در زمان حاکم خونریزی مثل حجاج بن یوسف میزیست، بدون واهمه و آشکارا از امام زمانش دفاع می‌کرد و از دشمنان ایشان برائت می‌جست. 🍀 «علیه السلام» در مورد او می‌فرمایند: یحیی بن ام الطویل، جوانمردی خود را اظهار کرد و هرگاه در راه پیاده می‌رفت ، بوی خوشی بر سر می‌گذاشت و کندر می‌جوید و پیراهن خود را بلند می‌کرد(۱) 🍀 «علیه‌السلام» در مورد او میفرمایند: یحیی وارد مسجد می‌شد و می‌گفت: ما به شما کافر شدیم و بین ما و شما بغضاء و عداوت نمایان شد.(۲) 🍀روزی یحیی در ، یکی از محلات اموی شهر ، رفت و ایستاد و با رساترین صدای خود گفت: ای معشر اولیاء خدا! ما از آنچه شما می‌شنوید بیزار هستیم. هر کس به علی دشنام دهد، پس لعنت خدا بر او باد و ما از آل مروان و آنچه از غیر خدا می‌پرستند، بیزار هستیم. سپس صدایش را پائین آورد و ادامه داد: هر کس اولیاء خدا را دشنام دهد، پس با آنها ننشینید و مجالست نکنید و هر کس در راه و روش ما تردید دارد، از او کمک نخواهید و باب مراوده با او را باز نکنید و هر کس از برادران شما که کارش به جایی برسد که مجبور شود به خاطر نیاز به شما رو بیندازد بدانید که به او خیانت کرده‌اید و سپس این آیه را تلاوت کرد: ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‌ایم که سراپرده‌هایش آنان را دربر می‌گیرد و اگر فریادرسی جویند، به آبی چون مس گداخته که چهره‌ها را بریان می‌کند، یاری می‌شوند. وه! چه بد شرابی و چه زشت جایگاهی است(،۲۹). (۳) 🌹سرانجام حجاج بن یوسف او را دستگیر کردو به او گفت تا به _المومنین «علیه السلام» دشنام دهد. او نپذیرفت و حجاج دستور داد دست و پای او را قطع کنند و او را به دار کشیدند. روحش شاد و راهش پر رهرو باد 🌹 📚۱-خویی، معجم رجال الحدیث،ج۲۱،ص۳۷ 📚۲-همان، ج ۲۰،ص۳۵ 📚۳-کلینی،اصول کافی، ج۲، ص۳۷۹ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 46: کدام یک از صفات الهی عین ذات و کدام یک زائد بر ذات هستند؟؟ ✍پاسخ: 🌀جواب اجمالی: به #‏‏صفات_ثبوتیه و و خود صفات ثبوتیه، به و تقسیم می شود. صفات ذاتی عین ذات خدا هستند اما صفات سلبی و صفات فعلی، عین ذات نمی باشد. 🌀پاسخ تفصیلی: 〽️صفات سلبی، صفاتی است که معنای سلبی و عدمی دارد و ‎‏نمی تواند عین ذات حضرت حق باشد؛ زیرا اگر معنای عدمی یا سلبی جزء ذات او‏‎ ‎‏باشد، حتماً در ذات جهت عدمی پیدا می شود در صورتی که واجب الوجود من جمیع‏‎ ‎‏الجهات کامل بوده و وجود شدید غیر محدود و غیرمتناهی است.‏ 〽️صفات ذات، صفاتى است که عین ذات خداوند است، و حتّى قبل از صدور افعال از او، این صفات براى او ثابت بوده است، مانند ازلى بودن، ابدى بودن، و . 〽️صفات فعل، صفاتى است که با ملاحظه انجام فعلى از ناحیه آن ذات مقدّس بر او اطلاق مى شود، مثلا مى گوئیم خداوند و است، مسلّماً این صفت، قبل از آن که مخلوقى را بیافریند و روزى دهد بر او اطلاق نمى شد. (البتّه قدرت بر خلقت و روزى دادن را داشت امّا وصف خالق و رازق بر او صادق نبود.)بنابراین صفات فعل، عین ذات خدا نیستند. 🔅نکته: در نگاهی دقیق تر، عین ذات نیستند اما دو قسم دیگر از اوصاف، یعنی ، مانند حیات و ، مثل علم و قدرت و اراده، عین ذات می باشند.‏ برای مطالعه بیشتر به تقریرات « اعلی الله مقامه الشریف» یا مراجعه کنید⬇️ 📚تقریرات فلسفه امام خمینی، جلد2، مقصد سوم، صفحهٔ115 📚بدایة الحکمة، صفحهٔ162 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش47: چرا با این که «ملائکة» مؤنث لفظی است، ضمیر آن به صورت مذکر رجوع می کند؟! https://eitaa.com/saluni