eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
2.6هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
17 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) پذيرش رهبرى حق، شرط استجابت دعا در ميان بنى اسرائيل، خانواده اى زندگى مى‏ كردند كه هرگاه يكى از آن‏ها چهل شب تا صبح پشت سر هم به عبادت و نيايش مى‏ پرداخت ، بعد از آن دعايش به هدف اجابت مى‏ رسيد . يكى از افراد آن خاندان، چهل شب به عبادت و نيايش پرداخت و سپس دعا كرد، ولى دعايش به استجابت نرسيد. او بسيار پريشان شد و نزد عيسى عليه‌السلام رفت و گله كرد، و از او خواست كه برايش دعا كند. حضرت عيسى عليه‌السلام وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و بعد از نماز براى آن بنده پريشان، دعا كرد. در اين هنگام خداوند به عيسى عليه‌السلام چنين وحى كرد: اى عيسى! آن بنده من از راه صحيح خود دعا نمى‏كند، او مرا مى‏ خواند ولى در دلش در مورد پيامبرى تو شك و ترديد دارد، بنابراين اگر آن قدر دعا كند كه گردنش قطع شود و سر انگشتانش بريزد، دعايش را اجابت نمى‏ كنم. عيسى عليه‌السلام ماجرا را به آن مرد گفت، او عرض كرد: اى روح خدا! سوگند به خدا حقيقت همان است كه گفتى، من درباره پيامبرى تو شك داشتم، اكنون از خدا بخواه، تا اين شك برطرف گردد. حضرت عيسى عليه‌السلام دعا كرد. او به نبوت و رهبرى عيسى عليه‌السلام يقين پيدا نمود، آن گاه خداوند توبه او را پذيرفت، و مانند ساير افراد خانواده‌‌اش ، دعايش پس از چهل شب عبادت، به استجابت مى‏ رسيد . کانال👇 @Targomeh
(ع) عروج عيسى عليه‌السلام به آسمان‏ تبليغات عيسى عليه‌السلام و افزايش پيروان او موجب شد كه يهوديان و روحانى نمايان يهود كينه آن حضرت عليه‌السلام را به دل گرفتند و به فكر افتادند تا توطئه قتل آن بزرگ مرد را فراهم سازند. آن‏ها براى اجراى اهداف شوم خود قيصر روم را تحريك كردند و به او گفتند: اگر اين وضع ادامه يابد، سلطنت تو واژگون خواهد شد. براى حفظ سلطنت خود چاره‏اى جز كشتن عيسى عليه‌السلام ندارى. حضرت عيسى عليه‌السلام از توطئه دشمن آگاه شد، مكان خود را با ياران مخصوصش عوض مى‏كرد و در مخفى‏ گاه‏ها به سر مى‏ برد تا از گزند دشمن محفوظ بماند. سرانجام يكى از ياران نزديكش به نام يهودا اسخريوطى كه يكى از حواريون دوازده گانه آن حضرت بود، به خاطر سى پاره نقره كه دشمن به او رشوه داد، مكان عيسى عليه‌السلام را به دشمن نشان داد، تا آن حضرت را دستگير كرده و به دار زنند.(813) ولى خود او كه شباهت زيادى به عيسى عليه‌السلام داشت، به جاى عيسى عليه‌السلام به دست يهود كشته شد و چاهى را كه كنده بود، خود در ميان آن سقوط كرد، توضيح اين كه: عيسى عليه‌السلام با ياران مخصوصى به باغى وارد شد و در آن جا مخفى گرديد، ولى بر اثر گزارش يهودا وقتى كه شب فرا رسيد، و هوا تاريك گرديد، جاسوسان و جلادان دشمن از در و ديوار باغ، وارد شدند و حواريون را احاطه كردند. وقتى كه حواريون خود را در خطر شديد ديدند، عيسى عليه‌السلام را تنها گذاشته و گريختند. در چنين لحظه‏اى خطرناك، خداوند عيسى عليه‌السلام را تنها نگذاشت، او را يارى كرد و وجودش را از چشم مهاجمان پوشانيد، در نتيجه آن‏ها مردى را كه شباهت كامل به عيسى عليه‌السلام داشت. (يعنى همان يهودا اسخريوطى) به جاى عيسى عليه‌السلام دستگير كردند، آن مرد بر اثر وحشت و ناراحتى شديد، خود را باخت، دهانش لال شد و نتوانست خود را معرفى كند. يهودا به دست جلادان به دار آويخته شد و اعدام گرديد و به مكافات عمل خود رسيد. قيصر روم و وزيران و لشگريان پنداشتند، عيسى عليه‌السلام را كشته‏ اند، ولى به فرموده قرآن‏ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَكِن شُبِّهَ لَهُمْ؛ نه عيسى عليه‌السلام را كشتند، و نه به دار آويختند، ولى امر به آنها مشتبه شد.(814) در جامعه منعكس شد كه عيسى عليه‌السلام اعدام گرديد، حتى مسيحيان همين عقيده را دارند و شعار صليب كه در تمام شؤون زندگى مسيحيان ديده مى‏شود، بر اساس اين اعتقاد است كه عيسى عليه‌السلام مصلوب شد يعنى به دار آويخته شد و به شهادت رسيد. ولى طبق نص صريح قرآن؛ او كشته نشد و به دار آويخته نشد، بلكه خداوند او را زنده به سوى خود برد(815) و هم اكنون زنده است و در آسمان به سر مى‏ برد و هنگام ظهور حضرت مهدى (عج) به زمين فرود خواهد آمد و پشت سر آن حضرت نماز مى‏ خواند . کانال👇 @Targomeh
(ع) مبلغین اعزامی عیسی علیه السلام در شهر انطاکیه قسمت دوم مردم دل آگاه و دانشمند هيچ ادعايى را بى دليل نمى‏ پذيرند و هرگز بدون رهبرى استدلال زير بار ادعا نمى‏ روند، از اين رو شمعون از آن‏ها دليل خواست و چنين اظهار داشت: اين گفتار پى در پى را كنار بگذاريد، ادعاى بى دليل چون كلوخ به سنگ زدن است. آيا شما در ادعاى خود دليلى داريد؟ زندانيان: آرى، اگر ما از خداى خود بخواهيم كور مادرزاد را بينا مى‏ كند و شخص زمينگير را لباس تندرستى مى‏ پوشاند . شمعون به پادشاه گفت: دستور دهيد كورى را حاضر كنند. به دستور شاه كور مادرزادى را به مجلس آوردند، آن گاه شمعون به آن دو نفر گفت: اگر شما در ادعاى خود راست مى‏ گوييد ، از خداى خود بخواهيد تا اين كور، بينا شود. آن دو نفر بى درنگ به سجده افتادند و از خداى خود، بينايى كور را خواستند (خود شمعون در دل آمين مى‏گفت) هنوز دعا پايان نيافته بود كه چشمان آن كور باز شد و خداوند دو چشم بينا به او عنايت فرمود. شمعون: عجيب نيست اگر شما اين كار بزرگ را كرديد، خدايان ما هم كور مادرزاد را شفا مى‏ دهند . (شاه آهسته به شمعون گفت: خدايان ما هيچ نفع و ضررى نمى‏توانند به كسى برسانند. هرگز قادر به شفاى كور نيستند.) به دستور شمعون كورى را حاضر كردند. شمعون دعا كرد، كور شفا يافت. آن گاه به آن دو نفر رو كرد و گفت: حُجَّةٌ بِحُجَّةٍ؛ دليل به دليل خداى شما يك نفر كور را شفا داد، خدايان ما هم چنين كردند. زندانيان: خدايان ما زمين‏گير را شفا مى‏ دهد ! زمينگيرى را حاضر كردند، به دعاى آن دو نفر شفا يافت، به دستور شمعون زمينگير ديگرى را حاضر كردند دعا كرد، شفا يافت. زندانيان: ما به خواست خدا مرده را زنده مى‏كنيم. شمعون: اگر شما واقعا مرده را زنده كنيد و شاه اجازه دهد من به خداى شما ايمان مى‏ آورم . بى درنگ شاه گفت: اگر آن‏ها مرده را زنده كنند، من هم به خداى آن‏ها معتقد مى‏ شوم . اتفاقا هفت روز از مرگ فرزند جوان شاه مى‏ گذشت . شمعون گفت: زنده كردن مرده از عهده ما و خدايان ما خارج است. اگر خداى شما قادر به زنده كردن پسر پادشاه باشد، من و شاه معتقد به خداى شما مى‏ شويم . آن دو نفر مهياى عبادت شدند، با توجهى خاص از خداى خود زنده شدن جوان را خواستند و به سجده افتادند. (خود شمعون نيز از صميم قلب از خداوند طلب يارى مى‏ كرد .) پس از چند لحظه، سر از سجده برداشتند و گفتند: كسى را به قبرستان بفرستيد خبرى بياورد. فرستادگان شاه به قبرستان رفتند. فرزند جوان او را ديدند كه تازه سر از خاك برداشته و از سر و صورتش خاك مى‏ريزد. او را نزد شاه آوردند، تا چشم شاه به فرزند دلبندش افتاد، او را در بر كشيد، آن گاه گفت: فرزندم! قصه خود را براى ما شرح بده. فرزند: پدر عزيزم! وقتى كه مرگ سراغ من آمد، به عذاب سخت گرفتار بودم تا اين كه امروز دو نفر را ديدم كه به سجده افتادند و از خدا، زنده شدن مرا مى‏ خواهند ، خداوند مرا به دعاى آن دو نفر زنده كرد. شاه: اگر آن دو نفر را ببينى، مى‏ شناسى ؟ فرزند: آرى، كاملاً آن‏ها را مى‏ شناسم . به دستور شاه بنا شد تمام مردم به صحرا بروند و از جلو جوان زنده شده عبور كنند، تا ببينند پسر شاه آن دو نفر را در ميان جمعيت پيدا مى‏ كند يا نه؟ تمام مردم از مقابل شاهزاده عبور كردند، همين كه آن دو نفر از مقابل او رد شدند، او با اشاره خبر داد كه آن دو نفر اين‏ها بودند! شاه هماندم با صميم قلب به خداى آن دو نفر كه خداى واقعى جهان خلقت است، ايمان آورد. شمعون و تمام اهل كشور شاه نيز از او پيروى كردند و به خداى جهانيان ايمان آوردند. به اين ترتيب شمعون، نماينده زيرك حضرت عيسى عليه‌السلام با به كار بردند روش حكيمانه خود، شاه و همه مردم كشورش را به آيين عيسى عليه‌السلام گرايش داد. کانال 👇 @Targomeh
(ع) گنجی که عیسی علیه السلام پیدا کرد(قسمت دوم) خاركن را وليعهد خود نمود و به همه درباريان و رجال و برجستگان كشورش فرمان داد با دامادش بيعت كنند و از فرمانش پيروى نمايند. شب بعد، شاه بر اثر سكته ناگهانى مرد. رجال و درباريان، داماد او (خاركن سابق) را بر تخت سلطنت نشاندند و همه امكانات كشور را در اختيارش نهادند و او شاهنشاه مقتدر كشور گرديد. روز سوم عيسى عليه‌السلام نزد او آمد تا با او خداحافظى كند. خاركن سابق به عيسى گفت: اى حكيم! تو بر گردن من چندين حق دارى كه حتى قدرت شكر يكى از آن‏ها را ندارم تا چه رسد همه آن‏ها را، گرچه هميشه تا ابد زنده باشم. شب گذشته سؤالى به دلم راه يافت كه اگر پاسخ آن را به من بدهى، آن چه را كه در اختيار من نهاده‏اى سودى به حالم نخواهد داشت. عيسى: آن سؤال چيست؟ خاركن: سؤالم اين است كه: اگر تو قدرت آن را دارى كه دو روزه مرا از خاركنى به پادشاهى برسانى، چرا براى خودت يك زندگى ساده بيابانگردى را برگزيده اى؟ و از مقام پادشاهى و رفاه و عيش و نوش دنيا روى برتافته‏ اى؟ عيسى: آن كسى كه خدا را شناخته و به خانه كرامت و پاداش او آگاهى دارد، و ناپايدارى دنيا را درك نموده، به سلطنت فانى دنيا و امور ناپايدار آن دل نمى‏بندد. ما در پيشگاه الهى و در خلوتگاه ربوبى، داراى لذت‏هاى روحانى خاصى هستيم كه اين لذت‏هاى دنيا در نزد آن‏ها، بسيار ناچيز است. آن گاه عيسى عليه‌السلام مقدارى از لذت‏هاى معنوى و درجات و نعمت‏هاى ملكوتى را براى او توضيح داد، كه آن خاركن، مطلب را به خوبى دريافت. تحولى در او ايجاد شد و با قاطعيت به عيسى عليه‌السلام رو كرد و چنين گفت: من بر تو حجتى دارم و آن اين كه: چرا خودت به راهى كه بهتر و شايسته‏تر است رفته‏اى، ولى مرا به اين بلاى بزرگ دنيا افكنده‏ اى؟ عيسى: من اين كار را كردم تا عقل و هوش تو را بيازمايم و ترك اين امور موجب پاداش براى تو و عبرت براى ديگران گردد. خاركن همه سلطنت و تشكيلاتش را رها كرد و همان لباس خاركنى قبل را پوشيد و به دنبال عيسى عليه‌السلام به راه افتاد، تا هر كه زنده است همدم و همنشين عيسى عليه‏السلام شود. عيسى عليه‌السلام همراه او نزد حواريون آمد و گفت: اين - مرد - گنجى است كه به گمانم در اين شهر وجود داشت، به جستجويش پرداختم، او را يافتم و با خود نزد شما آوردم. اين است گنج، نه آن گنج مادى كه شما را در اين جا زمين گير كرده است. با چشم خوار منگر تو بر اين پابرهنگان نزد خود عزيزتر از ديده ترند آدم بهشت را به دو گندم فروخت حقا كه اين گروه به يك جو نمى‏ خرند کانال 👇 @Targomeh
(ع) نااميدى ابليس از گمراه كردن عيسى عليه‌السلام روزى ابليس (شيطان جنّى) در گردنه اَفِيق بيت المقدس سر راه عيسى عليه‌السلام را گرفت، و با پرسش هايى مى‏ خواست او را گمراه كند، ولى از گمراه كردن او نااميد و سركوفته شد و عقب‏نشينى كرد. سؤال و جواب او و عيسى عليه‌السلام به اين صورت بود: ابليس: اى عيسى! تو كسى هستى كه عظمت پروردگارى تو به جايى رسيده كه بدون پدر به دنيا آمده اى. عيسى: عظمت مخصوص خداوندى است كه مرا چنين آفريد. چنان كه آدم و حوا را بدون پدر و مادر آفريد. ابليس: تو كسى هستى كه عظمت پروردگارى تو به جايى رسيد كه در گهواره سخن گفتى. عيسى: بلكه عظمت مخصوص آن خدايى است كه مرا در نوزادى به سخن آورد، و اگر مى‏ خواست مرا لال مى‏كرد. ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگارى تو به جايى رسيد كه از گَل پرنده‌ای مى‏ سازى و سپس به آن مى‏ دمى و آن زنده مى‏ شود . عيسى: عظمت مخصوص خدايى است كه مرا آفريده و نيز آن چه را كه تحت تسخير من قرار داد آفريد. ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگاريت به جايى رسيده كه بيماران را درمان مى‏ كنى و شفا مى‏ بخشى . عيسى: بلكه عظمت مخصوص آن خداوندى است كه به اذن او، بيماران را شفا مى‏ دهم و اگر اراده كند خود مرا بيمار مى‏ سازد . ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگاريت به جايى رسيده كه مردگان را زنده مى‏ كنى . عيسى: بلكه عظمت از آن خدايى است كه به اذن او مردگان را زنده مى‏ كنم و آن را كه زنده مى‏ كنم ، به ناچار مى‏ ميراند و خدا مرا نيز مى‏ ميراند. ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگاريت به جايى رسيده كه روى آب دريا راه مى‏ روى ، بى آن كه پاهايت در آب فرو رود و غرق گردى. عيسى: بلكه عظمت از آن خدايى است كه آب دريا را براى من رام نمود و اگر بخواهد مرا غرق خواهد نمود. ابليس: تو كسى هست كه زمانى خواهد آمد بر فراز همه آسمان‏ها و زمين و آن چه در ميانشان است قرار مى‏ گيرى ، و امور آن‏ها را تدبير مى‏ نمايى و روزى هاى مخلوقات را تقسيم مى‏ كنى . اين سخن ابليس، به نظر عيسى عليه‌السلام بسيار بزرگ آمد، همان دم گفت: سُبحانَ الَّلهِ مِلأَ سَماواتِهِ وَ ارضه وَ مِدادَ كَلِماتِهِ، وَ زِنَةَ عَرشِهِ وَ رِضى نَفسِهِ؛ پاك و منزه است خدا از هر گونه عيب و نقص، به اندازه پرى آسمان‏ها و زمينش و همه مخلوقاتش وو به اندازه وزن عرشش و خشنودى ذات پاكش. ابليس آن چنان از سخن عيسى عليه‌السلام منكوب شد كه با حالى زار و سرشكسته از آن جا گريخت و در ميان لجن زارى كثيف افتاد. کانال 👇 @Targomeh
(ع) كارگران يا بهترين انسان‏ها حواريون كه همواره همراه حضرت عيسى عليه‌السلام در سفرها بودند، هرگاه گرسنه يا تشنه مى‏ شدند به فرمان خدا غذا و آب براى آن‏ها آماده مى‏ شد . آن‏ها اين جريان را براى خود افتخارى بزرگ مى‏ دانستند . روزى در اين رابطه، از حضرت عيسى عليه‌السلام پرسيدند: آيا كسى بالاتر از ما پيدا مى‏ شود ؟ حضرت عيسى عليه‌السلام پاسخ داد: نَعَم اَفضَلُ مِنكُم مَن يَعمَل بِيدِهِ وَ يَأكُلِ مِن كَسبِهِ؛ آرى، بهتر از شما كسى است كه زحمت بكشد و از دسترنج خودش بخورد. حواريون پس از اين پاسخ، به شستشوى لباس مردم و گرفتن اجرت در برابر آن مشغول شدند.(796) (و به اين ترتيب به كار و كوشش پرداختند و از اجرت كارشان، هزينه زندگى خود را تأمين مى‏ نمودند و عملا به همه مردم اين درس را آموختند كه كار و كوشش عار و ننگ نيست، بلكه از عبادت برتر است.) کانال 👇 @Targomeh
(ع) گنجی که عیسی علیه السلام پیدا کرد خاركن را وليعهد خود نمود و به همه درباريان و رجال و برجستگان كشورش فرمان داد با دامادش بيعت كنند و از فرمانش پيروى نمايند. شب بعد، شاه بر اثر سكته ناگهانى مرد. رجال و درباريان، داماد او (خاركن سابق) را بر تخت سلطنت نشاندند و همه امكانات كشور را در اختيارش نهادند و او شاهنشاه مقتدر كشور گرديد. روز سوم عيسى عليه‌السلام نزد او آمد تا با او خداحافظى كند. خاركن سابق به عيسى گفت: اى حكيم! تو بر گردن من چندين حق دارى كه حتى قدرت شكر يكى از آن‏ها را ندارم تا چه رسد همه آن‏ها را، گرچه هميشه تا ابد زنده باشم. شب گذشته سؤالى به دلم راه يافت كه اگر پاسخ آن را به من بدهى، آن چه را كه در اختيار من نهاده‏اى سودى به حالم نخواهد داشت. عيسى: آن سؤال چيست؟ خاركن: سؤالم اين است كه: اگر تو قدرت آن را دارى كه دو روزه مرا از خاركنى به پادشاهى برسانى، چرا براى خودت يك زندگى ساده بيابانگردى را برگزيده اى؟ و از مقام پادشاهى و رفاه و عيش و نوش دنيا روى برتافته‏ اى؟ عيسى: آن كسى كه خدا را شناخته و به خانه كرامت و پاداش او آگاهى دارد، و ناپايدارى دنيا را درك نموده، به سلطنت فانى دنيا و امور ناپايدار آن دل نمى‏بندد. ما در پيشگاه الهى و در خلوتگاه ربوبى، داراى لذت‏هاى روحانى خاصى هستيم كه اين لذت‏هاى دنيا در نزد آن‏ها، بسيار ناچيز است. آن گاه عيسى عليه‌السلام مقدارى از لذت‏هاى معنوى و درجات و نعمت‏هاى ملكوتى را براى او توضيح داد، كه آن خاركن، مطلب را به خوبى دريافت. تحولى در او ايجاد شد و با قاطعيت به عيسى عليه‌السلام رو كرد و چنين گفت: من بر تو حجتى دارم و آن اين كه: چرا خودت به راهى كه بهتر و شايسته‏تر است رفته‏اى، ولى مرا به اين بلاى بزرگ دنيا افكنده‏ اى؟ عيسى: من اين كار را كردم تا عقل و هوش تو را بيازمايم و ترك اين امور موجب پاداش براى تو و عبرت براى ديگران گردد. خاركن همه سلطنت و تشكيلاتش را رها كرد و همان لباس خاركنى قبل را پوشيد و به دنبال عيسى عليه‌السلام به راه افتاد، تا هر كه زنده است همدم و همنشين عيسى عليه‏السلام شود. عيسى عليه‌السلام همراه او نزد حواريون آمد و گفت: اين - مرد - گنجى است كه به گمانم در اين شهر وجود داشت، به جستجويش پرداختم، او را يافتم و با خود نزد شما آوردم. اين است گنج، نه آن گنج مادى كه شما را در اين جا زمين گير كرده است. با چشم خوار منگر تو بر اين پابرهنگان نزد خود عزيزتر از ديده ترند آدم بهشت را به دو گندم فروخت حقا كه اين گروه به يك جو نمى‏ خرند کانال 👇 @Targomeh
(ع) مبلغين اعزامى عيسى عليه‏السلام در شهر انطاكيه‏ دو نفر از ناحيه حضرت عيسى عليه‌السلام مأمور تبليغات در يكى از شهرهاى روم به نام انطاكيه شدند.(793) ولى آن دو مأمور به راه صحيح تبليغى آشنا نبودند. و طولى نكشيد نه تنها احدى به آن‏ها گرايش پيدا نكرد، بلكه مردم از آنان دورى كردند و به دستور پادشاه روم، آن‏ها را دستگير كرده و در بتكده‏اى زندانى نمودند. حضرت عيسى عليه‌السلام از نتيجه نگرفتن تبليغ آن دو نفر و زندانى شدن آن‏ها باخبر شد. وصى خاص خود شمعون الصفا را كه مبلغى پخته و آشنايى بود، براى نجات آن دو نفر و دعوت مردم انطاكيه به راه سعادت و اجتناب از بت‏پرستى، به شهر انطاكيه اعزام كرد.(794) او با كمال متانت و روشن‏بينى با روش جالبى وارد شهر شد و در آغاز چنين اعلام كرد: من در اين شهر غريب هستم، تصميم گرفته‌ام خداى شاه را پرستش كنم در اين صورت من با روش شاه موافقم و با او هم مرام هستم. همين گفتار موجب شد كه او را نزد شاه راه دادند. شاه، فوق العاده او را تحسين كرد و از روش او خرسند شد و دستور داد كه او را با احترام خاصى در بتكده گردش دهند. شمعون به عنوان ديدار و گردش در عبادتگاه عمومى اهل شهر، وارد بتكده شد. هنگام گردش، آن دو نفر زندانى را ديد، آن‏ها خواستند اظهار ارادت و رفاقت كنند، او با اشاره به آن‏ها خاطرنشان كرد كه هيچگونه تظاهر به دوستى و رفاقت با من نكنيد. شمعون حدود يك سال به بتكده آمد و شد مى‏كرد و در ظاهر از بت‏ها پرستش مى‏ نمود و در ضمن اين مدت، شالوده دوستى و رفاقت خود را با شاه، پى‏ ريزى كرد و بر اثر دورانديشى و روش خاص و جالب خود؛ مقام والا و احترام شايانى نزد پادشاه كسب كرد. مدت‏ها گذشت، روزى در جلسه خصوصى به پادشاه روم چنين گفت: من در اين مدتى كه به بتكده آمد و شد داشتم، دو نفر زندانى را مشاهده كردم. اينك با كسب اجازه مى‏ خواهم بپرسم كه علت زندانى شدن آنان چيست؟ پادشاه: اين دو نفر، سفره فتنه را در اين شهر پهن كرده بودند و ادعا مى‏ كردند كه خدايى جز اين بتها كه آفريدگار جهانيان هستند، وجود دارد. از اين رو براى رفع اين اخلال گرى ها دستور حبس آن‏ها را دادم. شمعون: آن‏ها چگونه ادعاى خدايى غير از بت‏ها مى‏ كردند ؟ دليل آن‏ها چه بود؟ اگر صلاح مى‏ دانيد، دستور احضار آن‏ها را بفرماييد، خيلى مايلم به مذاكرات آن‏ها گوش دهم. پادشاه: بسيار خوب! براى اين كه شما هم از روش آن‏ها با خبر گرديد، فرمان احضار آن‏ها را مى دهم . به اين ترتيب با اجازه و فرمان شاه، آن دو نفر را در مجلس حاضر كردند. شمعون در حضور پادشاه با آن‏ها بحث و گفتگو را از اين جا شروع كرد: عجبا! مگر در جهان غير از خدايانى كه در بتكده هستند، خداى ديگرى وجود دارد؟ زندانيان: آرى ما معتقد به خداى آسمان و زمين هستيم. خدايى كه در فصل بهار، صحراها را سرسبز و خرم مينمايد و در فصل پاييز، اين خرمى و شادابى را از آن‏ها مى‏ گيرد ، خدايى كه خورشيد جهانتاب و ستارگان چشمك زن را آفريده است. این داستان ادامه دارد...... کانال 👇 @Targomeh
(ع) مبلغین اعزامی عیسی علیه السلام در شهر انطاکیه قسمت دوم مردم دل آگاه و دانشمند هيچ ادعايى را بى دليل نمى‏ پذيرند و هرگز بدون رهبرى استدلال زير بار ادعا نمى‏ روند، از اين رو شمعون از آن‏ها دليل خواست و چنين اظهار داشت: اين گفتار پى در پى را كنار بگذاريد، ادعاى بى دليل چون كلوخ به سنگ زدن است. آيا شما در ادعاى خود دليلى داريد؟ زندانيان: آرى، اگر ما از خداى خود بخواهيم كور مادرزاد را بينا مى‏ كند و شخص زمينگير را لباس تندرستى مى‏ پوشاند . شمعون به پادشاه گفت: دستور دهيد كورى را حاضر كنند. به دستور شاه كور مادرزادى را به مجلس آوردند، آن گاه شمعون به آن دو نفر گفت: اگر شما در ادعاى خود راست مى‏ گوييد ، از خداى خود بخواهيد تا اين كور، بينا شود. آن دو نفر بى درنگ به سجده افتادند و از خداى خود، بينايى كور را خواستند (خود شمعون در دل آمين مى‏گفت) هنوز دعا پايان نيافته بود كه چشمان آن كور باز شد و خداوند دو چشم بينا به او عنايت فرمود. شمعون: عجيب نيست اگر شما اين كار بزرگ را كرديد، خدايان ما هم كور مادرزاد را شفا مى‏ دهند . (شاه آهسته به شمعون گفت: خدايان ما هيچ نفع و ضررى نمى‏توانند به كسى برسانند. هرگز قادر به شفاى كور نيستند.) به دستور شمعون كورى را حاضر كردند. شمعون دعا كرد، كور شفا يافت. آن گاه به آن دو نفر رو كرد و گفت: حُجَّةٌ بِحُجَّةٍ؛ دليل به دليل خداى شما يك نفر كور را شفا داد، خدايان ما هم چنين كردند. زندانيان: خدايان ما زمين‏گير را شفا مى‏ دهد ! زمينگيرى را حاضر كردند، به دعاى آن دو نفر شفا يافت، به دستور شمعون زمينگير ديگرى را حاضر كردند دعا كرد، شفا يافت. زندانيان: ما به خواست خدا مرده را زنده مى‏كنيم. شمعون: اگر شما واقعا مرده را زنده كنيد و شاه اجازه دهد من به خداى شما ايمان مى‏ آورم . بى درنگ شاه گفت: اگر آن‏ها مرده را زنده كنند، من هم به خداى آن‏ها معتقد مى‏ شوم . اتفاقا هفت روز از مرگ فرزند جوان شاه مى‏ گذشت . شمعون گفت: زنده كردن مرده از عهده ما و خدايان ما خارج است. اگر خداى شما قادر به زنده كردن پسر پادشاه باشد، من و شاه معتقد به خداى شما مى‏ شويم . آن دو نفر مهياى عبادت شدند، با توجهى خاص از خداى خود زنده شدن جوان را خواستند و به سجده افتادند. (خود شمعون نيز از صميم قلب از خداوند طلب يارى مى‏ كرد .) پس از چند لحظه، سر از سجده برداشتند و گفتند: كسى را به قبرستان بفرستيد خبرى بياورد. فرستادگان شاه به قبرستان رفتند. فرزند جوان او را ديدند كه تازه سر از خاك برداشته و از سر و صورتش خاك مى‏ريزد. او را نزد شاه آوردند، تا چشم شاه به فرزند دلبندش افتاد، او را در بر كشيد، آن گاه گفت: فرزندم! قصه خود را براى ما شرح بده. فرزند: پدر عزيزم! وقتى كه مرگ سراغ من آمد، به عذاب سخت گرفتار بودم تا اين كه امروز دو نفر را ديدم كه به سجده افتادند و از خدا، زنده شدن مرا مى‏ خواهند ، خداوند مرا به دعاى آن دو نفر زنده كرد. شاه: اگر آن دو نفر را ببينى، مى‏ شناسى ؟ فرزند: آرى، كاملاً آن‏ها را مى‏ شناسم . به دستور شاه بنا شد تمام مردم به صحرا بروند و از جلو جوان زنده شده عبور كنند، تا ببينند پسر شاه آن دو نفر را در ميان جمعيت پيدا مى‏ كند يا نه؟ تمام مردم از مقابل شاهزاده عبور كردند، همين كه آن دو نفر از مقابل او رد شدند، او با اشاره خبر داد كه آن دو نفر اين‏ها بودند! شاه هماندم با صميم قلب به خداى آن دو نفر كه خداى واقعى جهان خلقت است، ايمان آورد. شمعون و تمام اهل كشور شاه نيز از او پيروى كردند و به خداى جهانيان ايمان آوردند. به اين ترتيب شمعون، نماينده زيرك حضرت عيسى عليه‌السلام با به كار بردند روش حكيمانه خود، شاه و همه مردم كشورش را به آيين عيسى عليه‌السلام گرايش داد. کانال 👇 @Targomeh
(ع) هلاكت همسفر ابله عيسى عليه‌السلام مرد ابلهى در يكى از سفرها، با عيسى عليه‌السلام همسفر شد. او به جاى اين كه از محضر عيسى عليه‌السلام درسهاى معنوى بياموزد و خود را از آلودگى هاى گناه پاك نمايد، به جمع كردن مقدارى استخوان از بيابان پرداخت، و هدفش از اين كار، رشد معنوى نبود، بلكه هدفش يك نوع سرگرمى بود. استخوان‏هاى جمع كرده را به خيال اين كه استخوان‏هاى انسان مرده است، نزد عيسى عليه‌السلام آورد و اصرار پياپى كرد، كه با ياد كردن اسم اعظم، صاحب آن استخوان‏ها را زنده كند. عيسى عليه‌السلام به خدا عرض كرد: اين مرد اين گونه اصرار دارد. خداوند به او فرمود: او مرد گمراهى است و هدف الهى ندارد. سرانجام عيسى عليه‌السلام در حالى كه نسبت به او خشمگين بود، ناگزير به اذن الهى، صاحب آن استخوان‏ها را زنده كرد. ناگهان آن استخوان‏ها به صورت شيرى در آمد و به آن مرد ابله حمله كرد و او را دريد و خورد. معلوم شد آن استخوان‏ها، از شير مرده بوده است. عيسى عليه‌السلام به آن شير گفت: چرا او را دريدى و خوردى؟ شير پاسخ داد: چو تو به او خشم كردى. عيسى عليه‌السلام گفت: چرا خونش را نخوردى؟ شير گفت: زيرا قسمت من نبود. آرى، آن مرد ابله به جاى اين كه روح مرده خود را در محضر عيسى عليه‌السلام زنده كند، به سراغ استخوان‏هاى پوسيده رفت. اى برادر! غافل نباش، وقتى آب صاف ديدى، آن را در خاك نريز و گل آلود نكن، وگرنه سگ نفس اماره تو را مى‏ درد ، چنان كه شير، آن مرد ابله را دريد. بنابراين با خاك ريختن بر روى استخوان‏هاى سگ نفس اماره از صيد شدن به دست او جلوگيرى كن. هين سگ اين نفس را زنده مخواه كه عدو جان توست از ديرگاه خاك بر سر استخوانى را كه آن مانع اين سگ بود از صيد جان‏ کانال 👇 @Targomeh
💠 را خداوند به سمت خود بالا برد در دو جای قرآن آمده است که : الف) بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﺑﻠﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﺮﺩ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ.(نساء١٥٨) ب)إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻱ ﻋﻴﺴﻲ ! ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ] ﺑﺮ ﻣﻰ ﮔﻴﺮم ، ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻰ ﺑﺮم. (آل عمران٥٥) 🔅🔆🔅🔆🔅🔆 کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌹 بخش دوم 🌸 هنالك دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنك ذرية طيبة إنك سميع الدعآء (38) فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٌ يُصَلِّى فِى الِْمحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيّاً مِّنَ الصالحينَ (39) قال رب أنى يكون لی غلام و قد بلغنى الكبر و امرأتى عاقر كذلك الله يفعل ما يشآء (40) قال رب اجعل لى ءاية قال ءايتك ألا تكلم الناس ثلاثة أيام إلا رمزا و اذكر ربك كثيراً و سبح بالعشى و الإبكار (41) 🔴 در جلسه های قبلی ترجمه و توضیح آیات 38تا41 سوره آل عمران را بیان کردیم در این جلسه پیام های این آیات را بیان می کنیم. پس ابتدا دوجلسه قبلی مطالعه شود سپس این جلسه مطالعه شود. 🔹 پیام های آیات38تا41سوره آل عمران 🌷 حالات انسان و ساعات ، در استجابت آن مؤثر است. «هنا لك دعا زکریا» 🌷 می تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد. «هنا لك دعا زكريا» 🌷 در خواست و نسل پاک، سنت و روش انبياست. «هب لی... ذریة طيبة» 🌷 ارزش ذريه و ، به پاکی آنهاست. «ذریة طيبة» 🌷 دعاى خالصانه از پاک مستجاب می شود. «دعا زکریا...فنادته الملائكة» 🌷 در اديان گذشته نیز بوده است. «یصلی فی المحراب» 🌷 محراب ، از قداست خاصی برخوردار است. محل نزول مائده آسمانی؛ وجد عندها رزقا و محل استجابت دعاست. «فنادته الملائکة... فى المحراب» 🌷 ، زمينه ى نزول فرشتگان است. «نادته الملائکة و هو يصلى فى المحراب» 🌷 اراده ى بر هر چیزی غلبه دارد. پیری پدر و عقیمی مادر، مانع فرزنددار شدن نیست. «ان الله یبشرك بيحيى» 🌷 گاهی نامگذاری افراد از طرف خداست. «یبشرك بيحيى» 🌷 از نعمت ها و بشارت های الهی است. «يبشرك بيحيى» 🌷 یکدیگر را تصدیق می کنند. «مصدقا بكلمة من الله» 🌷 نشانه اى از قدرت خداست، نه فرزند خدا «بكلمة من الله» 🌷 از آینده هر کسی خبر دارد. «سیدا و حصورا و نبیا» 🌷 و کنترل تمایلات جنسی ، مورد ستایش خداوند است. «حصورا» 🌷 در نومیدی بسی امید است. «انی یکون لی غلام... کذلك يفعل ما يشاء» 🌷 اراده فوق اراده ها و اسباب طبيعى است. «يفعل ما يشاء» 🌷 خدايى كه مى تواند زبان را هنگام تکلم با مردم ببندد و هنگام ذکر خدا باز کند، می تواند از پدری پیر و مادری عقیم نیز فرزندی به دنیا بیاورد. «کذلك الله يفعل ما يشاء... إلا تكلم الناس» 🌷 ، به دنبال رسیدن به مقام یقین و شهود هستند. «اجعل لی آیة» 🌷 هر چه لطف بیشتر می شود ، باید یاد او نیز بیشتر شود. «و اذکر ربک کثیرا» 🌷 در میان ذکرهای خداوند، جایگاه خاصی دارد. «و اذکر ربک... و سبح» کانال 👇 @Targomeh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 وَمُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَىَّ مِنَ الْتَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بَِايَةٍ مِّنْ رَّبِّكُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(50) إن الله ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم (51) 🍀 ترجمه: (عیسى فرمود:) و آنچه را پیش از من از تورات بوده ، تصدیق می کنم و (آمده ام)تا بعضى از چیزهایى كه بر شما حرام شده بود را حلال كنم. و ازجانب پروردگارتان براى شما نشانه اى آورده ام. پس، تقواى خداوند پیشه کنید و از من اطاعت كنید. (50) قطعا که خداوند ، پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را عبادت کنید که این راه مستقیم است. (51) 🌷 : تصدیق کننده 🌷 : آنچه پیش از من بوده 🌷 : تا حلال كنم 🌷 : آورده ام 🌷 : تقوا پیشه کنید 🌷 : و از من پیروی کنید 🌷 : پروردگارم 🌷 : پروردگار شما 🌷 : او را عبادت کنید 🌷 : بعضی از راه ها و مسیرها بسیار وسیع هستند به اینگونه مسیرها و راه ها ، صراط گفته می شود. 🌸 این آیه، ادامه آیه قبلی است حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «و مصدقا لما بین یدی من التوراة و لأحل لكم بعض الذى حرم عليكم: و آنچه را پیش از من از بوده تصدیق می کنم و آمده ام تا بعضى از چیزهایی که بر شما حرام شده بود را حلال کنم.»یهود به خاطر ستم هایی که در زمان حضرت موسی علیه السلام مرتکب شده بودند به عنوان جریمه بعضی از چیزها را بر آنها ممنوع کرد در آیه 146 سوره انعام، خداوند مى فرماید: به خاطر ستم یهودیان، آنان را تنبیه و هر حیوان ناخندار را بر آنان تحریم كردیم و همچنین چربى و پیه گاو و گوسفند را جز مقدارى كه به استخوان و روده ها و كمر آنها چسبیده است، حرام ساختیم. شاید منظور از حرامهایى كه با آمدن علیه السلام حلال مى شود، همین موارد باشد. 🌸 «و جئتکم بآیة من ربكم: و از جانب پروردگارتان برای شما نشانه ای آورده ام.» منظور از آیه همان نشانه و معجزات و دلایل علیه السلام که ثابت می کند او پیامبر خداست. منظور از تقوای الهی یعنی خود را از گناهان و نافرمانی و عواقب آنها حفظ کنید و با اطاعت کردن ، خداوند را برای خود حفظ کنید به این خاطر می فرماید «فاتقوا الله و اطیعون: پس خداوند را تقوا پیشه کنید و از من اطاعت کنید» 🌸 حضرت عیسی علیه السلام در ادامه می فرماید: «إن الله ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم: قطعا كه ، پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید که این راه مستقیم است.» بر خلاف انجیل های تحریف شده امروزی ، که از خداوند به عنوان پدر عیسی علیه السلام نام می برند قرآن جمله ربی و ربكم را از زبان حضرت عیسی علیه السلام نقل می کند یعنی من عیسی بن مریم همانند سایر مردم مخلوق و بنده ی خدا هستم. همه پیامبران مانند همه مردم مخلوق و بنده ی خداوند هستند با این تفاوت که آنها پیامبر خدا و دارای عصمت می باشند. پس خداوند نه فرزندی دارد و نه از کسی زاییده شده و این تفکر انحرافی و شرک آلود که عیسی پسر خداست بعدها توسط بعضی از مسیحیان مطرح شد. حال که بناست راهی را طی کنیم راه و بندگی او را بپذیریم که راهی مستقیم و بدون انحراف است. 🔹 پيام های آیات50و51سوره آل عمران ✅ ، یكدیگر را قبول دارند و تصدیق مى كنند. «و مصدّقا...» ✅ ، یک جریان است و همه‌ى انبیا داراى هدفى یکسان هستند. «و مصدّقا لما بین یدىّ من التوراة» ✅ وعده ى محرومیّت زدایى، رفع محدودیّت ها و اعطاى آزادى هاى صحیح و معقول، رمز استقبال مردم است. «لاحلّ لكم بعض الّذى حرّم علیكم» ✅ بعضى از محدودیّت ها در سابق، جریمه‌ى موقّت الهى بوده اند، نه حكم دائمى الهى. «لاحلّ لكم بعض الّذى حرّم علیكم» ✅ همان گونه كه داراى ولایت تكوینى هستند و قدرت تصرّف در هستى را دارند؛ «اخلق لكم» صاحب ولایت تشریعى نیز هستند وقانون وضع مى‌كنند. «لاحلّ لكم...» ✅ تنها كسى حقّ دارد قانون را عوض كند كه رسول خدا و داراى معجزه باشد. بعد از جمله «احلّ لكم» جمله «جئتكم بآیة» آمده است. ✅ معجزه از شئون ربوبیّت الهى و براى هدایت وتربیت مردم است. «آیة من ربّكم» ✅ لازمه‌ى ، اطاعت از پیامبر است. «فاتّقوا اللّه و اطیعون» ✅ فلسفه ی عبادت ما این است که خداوند پروردگار ما هست. «ان الله ربی و ربكم فاعبدوه» ✅ علیه السلام در مخلوق بودن و تحت تربیت بودن، همانند سایر مردم است. ✅ و بندگی خدا، راه مستقیم سعادت است. کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 📚 : یاران حضرت عیسی علیه السلام 🌸 فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيَسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِى إِلىَ اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ ءَاَمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ(52) ربنآ ءامنا بمآ أنزلت واتبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين (53) 🍀 ترجمه: پس وقتى عیسى از آنان (بنى اسرائیل) احساس كفر كرد، گفت: چه کسانی یاران من به سوى خدا هستند؟ حواریّون گفتند: ما یاران خدا هستیم كه به خداوند ایمان آورده ایم، و گواهى ده كه ما تسلیم هستیم. (52) پروردگارا! به آنچه نازل کرده ای ایمان آورده ایم و از پیامبر پیروی کردیم، پس ما را همراه با گواهان بنویس. (53) 🌷 : پس وقتی که 🌷 : احساس کرد به معنی ادارک و دانستن است 🌷 :ياران 🌷 : یاران و شاگردان خاص حضرت عیسی علیه السلام 🌷 : گواهی ده ، شاهد باش 🌷 : تسلیم آوردگان از اسلام به معنای تسلیم در برابر خدا می آید. 🌷 : به آنچه نازل کرده ای 🌷 : پیروی کردیم 🌷 : ما را بنویس 🌷 : گواهان ، شاهدان 🌸 با اینكه ، زنده كردن مردگان و شفادادن كوران را از حضرت عیسى علیه السلام دیدند، ولى باز هم لجاجت ورزیده و كفر مى گفتند، به گونه اى كه به فرموده ى امام صادق علیه السلام، عیسى سخنان كفرآمیز آنان را مى شنید. «فلما أحس عيسى منهم الكفر قال من أنصارى إلى الله قال الحواریون نحن أنصار الله ءامنا بالله و اشهد بأنا مسلمون: پس وقتی عیسی از آنان احساس کفر کرد، گفت:چه کسانی یاران من به سوی خدا هستند؟ گفتند: ما یاران خدا هستیم که به خداوند ایمان آورده ایم، و گواهی ده که ما تسلیم هستیم» 🌸 «حَواریّون» جمع «حَوارىّ» یعنی به این خاطر به همراهان خالص حواریون می گویند حواری معنای دیگری دارد آن هم به معناى تغییر دهنده مسیر است. حواریّون، كسانى بودند كه مسیر انحرافى مردم را رها و به راه حقّ پیوستند. تعداد آنان دوازده نفر بود واسامى آنان در انجیل مَتى ولوقا آمده است. امام رضاعلیه السلام فرمود: آنان افرادى بودند كه هم خود را پاک ونورانى كردند و هم براى پاک كردن دیگران كوشیدند. منظور از انصار الله یعنی یاران دین خدا. 🌸 انسان ها با و اولیای خداوند شکوفا می شوند و هر کسی که آنها را باور کرد و از آنها پیروی کرد می شود نمونه این شکوفایی همین حواریون یعنی یاران حضرت عیسی علیه السلام می باشد که گفتند: «ربنا ءامنا بما أنزلت و اتبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين: پروردگارا! به آنچه نازل کرده ای ایمان آورده ایم و از پیامبر پیروی نمودیم، پس ما را در جمع گواهان بنویس.» مفهوم عبارت «فاکتبنا مع الشاهدین» یعنی ما را حامیان پیامبران قرار ده. 🔹 پیام های آیات52و53سوره آل عمران ✅ ، گرفتار كفّار لجوج بود و یاران اندک داشت. ✅ بى تقوایى و عدم اطاعت از پیامبر، نوعى است. ✅ شناخت نیروهاى و جداسازى جبهه ی حقّ از باطل، براى رهبرى و ادامه حركت او ضرورى است. ✅ ، مردم را براى خدا مى خواهند، نه خود. ✅ مقام تسلیم در برابر خداوند، بعد از مرحله است. ✅ خود شاهدان و گواهان در قیامت هستند. ✅ لازمه ی ، اطاعت از پیامبر است. ✅ به تمام دستوران الهى لازم است. ✅ از بخواهيم که ایمان ما را تثبیت کرده و ما را از حامیان پیامبران قرار دهد. کانال 👇 @Targomeh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فِى الْدُّنْيَا وَالْأَخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِّن نَّاصِرِينَ‏(56) وَأَمَّا الَّذِينَ ءَاَمِنُواْ وَعَمِلُواْ الْصاَّلِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْظاَّلِمِينَ(57)‏ 🍀 ترجمه: و امّا گروهى كه كافر شدند، پس آنها را به عذابى شدید در دنیا و آخرت عذاب مى‏ كنم و براى آنها هیچ یاورانى نیست. (56) و امّا كسانى كه ایمان آوردند و كارهاى شایسته انجام داده‏اند، پس پاداش‏هاى آنها را بطور كامل خواهد داد و خداوند ستمگران را دوست نمى‏ دارد. (57) 🌷 : کافر شدند 🌷 : آنها را عذاب می کنم 🌷 : یاوران 🌷 : ايمان آوردند 🌷 : کارهای شایسته انجام دادند 🌷 : از وفا می آید یعنی به طور کامل ادا کردن 🌷 : پاداش هايشان 🌷 : دوست نمی دارد 🌸 وقتی پیامبر یا امام یا رهبران دینی را برای ملتی بر می گزیند و مردم به جای پذیرفتن آنها و پیروی کردن از آنها به مخالفت آنان بپردازند و آیین و دین آنها را نپذیرند و گاهی با توطئه و نقشه و مکر به فکر قتل آن پیامبران یا امامان یا رهبران دینی باشند خداوند آن قوم را در دنیا و آخرت به عذابی شدید گرفتار می کند عذاب آن قوم در این دنیا این است که آنها را به حال خود رها می کند وقتی آن قوم به حال خود رها شدند گرفتار مستکبران و ظالمان می شوند و از این به بعد حکومت ظلم و طاغوت بر آنها حکومت خواهد کرد. 🌸 برای نمونه همین ماجرای حضرت عیسی علیه السلام که دشمنانش توطئه کردند که حضرت عیسی علیه السلام را به قتل برسانند ولی خداوند او را به بالا برد. در این آیه 56 سوره آل عمران می فرماید:فأما الذين کفروا فأعذبهم عذاباً شديداً فى الدّنيا و الأخرة و ما لهم من ناصرين: و اما گروهی که کافر شدند، پس آنها را به عذابی شدید در دنیا و آخرت عذاب می کنم و برای آنها هیچ یاورانی نیست. این آیه ادامه ی ماجرای می باشد اما این قوم در دنیا چگونه عذاب شدند؟ در تفسیر اطیب‏ البیان، نمونه‏اى از عذاب‏هاى دنیوى بنى‏اسرائیل، این‏گونه آمده است: 37 سال پس از حضرت مسیح، شخصى به نام طیطوس كه از قیصرهاى روم بود، بر یهود مسلّط شد ومیلیون‏ها نفر از آنان را كشته وهزاران نفر را به اسارت گرفت. او دستور داد اموال آنان را به آتش كشیده و یا غارت كنند و اسیران آنها را طعمه‏ ى درندگان كند. 🌸 باید تأمل کرد که آن قوم چی از دست دادند چی گرفتند؟ آنها عیسی مسیح از دست دادند کسی که بیماران را می داد آن هم بیماران نابینای مادر زاد و بیماری پیسی که درمان و علاجی ندارد علاوه بر آن مردگان را زنده می کرد و سرشار از خیر و برکت بود آنها حضرت عیسی و ولایت الهی را نخواستند و به جای آن حکومت ظالمی مثل طیطوس به دست آوردند که مرتکب جنایات زیادی مرتکب شد علاوه بر این عذاب و گرفتاری دنیوی عذاب آخرت در انتظار آنهاست و هیچ یاورانی نخواهند داشت. زیرا یاور آنها عیسی بود که توطئه ی قتل او را کشیدند. 🌸 و در ادامه درباره همه اهل ایمان و پیروان حضرت عیسی و کسانی که انجام دادند می فرماید: و أما الذين ءامنوا و عملوا الصالحات فيوفيهم أجورهم و الله لا يحب الظالمين: و اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام داده اند ، پس پاداش های آنها را بطور کامل خواهد داد و خداوند ستمگران را دوست نمی دارد. این درس عبرتی است برای همه تاریخ است و برای دنیای امروز ما هست. این دو آیه را بیان می کند تا همه ادیان دیگر و سایر مردم در این دو آیه تفکر کنند. خداوند مهربان آیه 56 را بیان می کند تا مردم هوشیار شوند و هشداری برای آنها باشد و آیه 57 بیان می کند تا بشارتی برای مردم باشد تا مطابق این آیه عمل کنند و اهل ایمان و اهل انجام اعمال صالح شوند. به تنهایی کافی نیست باید اعمال صالح و شایسته انجام داد و انجام واجبات و ترک حرام ها و ترک گناهان در برنامه اهل ایمان باشد. 🔹 پيام های آیات56و57سوره آل عمران ✅ سروكار با خودِ خداست. «فاعذبّهم» ✅ هرچه اتمام حجّت بیشتر باشد، قهر خدا بر انكار كنندگان بیشتر خواهد بود. كسانى كه زنده كردن مرده را از مى‏ بینند، ولى ایمان نمى‏ آورند و به فکر قتل عیسی می افتند مستحق هر نوع عذابى هستند. «فاعذبهم عذاباً الیماً» ✅ گاهى در این دنیا نیز مجازات مى‏‌دهد. ✅ در برابر قهر ، هیچ قدرتى نمى‏‌تواند مانع باشد. کانال 👇 @Targomeh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 إِنَّ مَثَلَ عِيسَى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ(59) الحق من ربك فلا تكن من الممترين (60)‏ 🍀 ترجمه: همانا حکایتِ (آفرینش) عیسى نزد خداوند، همچون حکایتِ (آفرینش) آدم است كه او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: باش، پس موجود شد. (59) حق از جانب پروردگار توست، پس از تردید کنندگان نباش. (60) 🌷 : حکایت ، سرنوشت 🌷 : همانند 🌷 : او را خلق كرد 🌷 : خاک 🌷 : باش 🌷 : پس نباش 🌷 : تردید کنندگان 📚 : 🌸 گروهى از نصارای نجران وارد مدینه شده و به حضور صلى الله علیه وآله رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلى الله علیه وآله ولادت عیسى علیه السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل این را داشتند که او پسر خداست این آیه نازل شد إن مثل عيسى عندالله كمثل ءادم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون: همانا مثل آفرينش نزد خدا ، همانند مثل آفرينش آدم است كه او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: باش، پس موجود شد. وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم كه از این هم شگفت انگیزتر بود است، چون آدم نه پدر داشت و نه مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمى‏ دانید؟ آنها پاسخ نداشتند و همچنین سؤالات ديگر طرح می کردند و حاضر به قبول پاسخ نبودند. 🌸 در ادامه در آیه 60 سوره آل عمران می فرماید: الحق من ربک فلا تکن من الممترین: حق از جانب پروردگارت است، پس از تردید کنندگان نباش. یعنی آنچه درباره علیه السلام گفته شد سخن حق است و سخن حق همان است که از جانب پروردگارت به تو رسید پس مبادا هیچ گاه در آن شک کنی و از تردید کنندگان نباش این آیه با پیامبر سخن می گوید ولی در واقع با مسیحیان و سایر انسان ها هم می باشد. نصارای نجران حاضر به قبول پاسخ نبودند که طبق آیه بعدی یعنی آیه 61 سوره آل عمران و به دستور پیامبر آنها را دعوت به مباهله کرد داستان مباهله و اینکه مباهله چیست در تفسیر آیه 61 سوره آل عمران یعنی جلسه بعدی بیان خواهیم کرد. 🔹 پيام های آیات59و60 سوره آل عمران ✅ را از همان راهى كه پذیرفته‏ اند، به حقّ دعوت كنیم. مسیحیان پذیرفته‏ اند كه آدم مخلوق خداست، با اینكه پدر و مادر نداشت. «مَثَل عیسى... كمَثل آدم» ✅ استناد به و تجربه‏ هاى گذشته و ارائه نمونه‏ هاى عینى بهترین راه دعوت است. «انّ مَثَل عیسى عنداللّه كمَثل آدم» ✅ در خلقت، محدود نیست. «كن فیكون» ✅ بیان رمز ربوبیت و تربیت است. ✅ ثبات و حقانیت فقط در راه ، سخن خدا و قانون خداوند وجود دارد. ✅ تعداد زیاد مخالفان ، تلاش و فعالیت آنان و ثروت و تبلیغاتشان، نباید در حقانیت راه و عقاید ما تأثير گذارد. کانال 👇 @Targomeh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌹 📚 داستان مباهله 🌸 فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاَذِبِينَ 🍀 ترجمه:پس هر كه با تو، بعد از علمی كه به تو رسیده است، درباره آن به مجادله برخیزد پس بگو:بیایید پسرانمان وپسرانتان و زنانمان وزنانتان و کسانی که به منزله جانمان هستند و کسانی که به منزله جانتان هستند را دعوت کنیم، سپس مباهله كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. 🌷 : از محاجه می آید به معنی دلیل آوردن در برابر یکدیگر است و نوعی مجادله است. 🌷 : به تو رسیده است 🌷 : بیایید 🌷 : بخوانیم 🌷 : پسران 🌷 : زنان 🌷 : از ریشه ى «اِبتهال» به معناى بازكردن دست ها و آرنج ها براى دعا، به سوى آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیه ى مباهله معروف گشته است. 🌷 : راندن ، دور کردن 🌷 : پس قرار می دهیم 🌷 : دروغگویان 📚 : 🌸 در جلسه قبل بیان شد که گروهی از نصارای نجران وارد مدینه شده و به حضور پیامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر ولادت علیه السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل این را داشتند که او پسر خداست که آیات59و60سوره آل عمران نازل شد که در جلسه قبل آن را بیان کردیم و پیامبر هم فرمود:اگر تولد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت که از این هم شگفت انگیزتر بود، زیرا آدم نه پدر داشت نه مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمی دانید؟ آنها پاسخ نداشتند و سؤالات دیگر طرح می کردند با وجود گفتگوهایى كه میان آنان و صلى الله علیه وآله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه جویى كرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مى كردند. این آیه 61نازل شد و پیامبر آنان را دعوت به مباهله کرد. 🌸 در اينجا منظور از مباهله یعنی دو گروه رو دروی هم می نشینند و دست به آسمان می برند که اگر گروهی از این دو از دروغگويان بود و حق با او نیست به لعنت و گرفتار شود. هنگامى كه نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و سلم شنیدند، به یكدیگر نگاه كرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فكر و اندیشه و مشورت كنند. بزرگِ نصارا به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید كه پیامبر اسلام با سر وصدا و جمعیّتى زیاد مى آید، نگران نباشید و بدانید كه خبرى نیست، ولى اگر با افراد کمی به میدان آمد، از انجام منصرف شوید و با او مصالحه كنید. آنها پذیرفتند و روز24ذی الحجه و بنا به روایتی روز 25ذی الحجه را تعیین کردند و این روز فرارسید. 🌸 آنها دیدند كه صلى الله علیه وآله همراه با دو كودک و یک مرد جوان و یک زن جوان آمدند. آن دو كودک، حسن و حسین علیهما السلام و آن مرد جوان، علىّ بن ابى طالب علیه السلام و آن زن فاطمه ى زهرا سلام الله علیها دختر پیامبر صلى الله علیه وآله بودند. بزرگ مسیحیان وقتی عظمت و شکوه را در چهره های آنان دید گفت: من چهره هایى را مى بینم كه اگر از بخواهند كوه از جا كنده شود، كنده مى شود. اگر این افراد نفرین كنند، یک نفر مسیحى روى زمین باقى نمى ماند. لذا از مباهله اعلام انصراف كرده و حاضر به مصالحه شدند. 🌸 این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است. محل مباهله در روزگار صلى الله علیه وآله در بیرون شهر مدینه بوده كه اكنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصله ى این مسجد تا مسجدالنّبى تقریباً دو كیلومتر است. منظور از ابنآءنا در اين آیه و علیهم السلام می باشد و منظور از نسآءنا در اين آیه سلام الله علیها که برترین زن عالم است و منظور از أنفسنا در اين آیه علیه السلام که به منزله ی جان پیامبر اسلام است. کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 و قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيْسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِى شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِيناً ً 🍀 ترجمه: و سخنى كه مى‏ گفتند: ما مسیح عیسى پسر مریم، فرستاده‏ ى خدا را كشتیم در حالى كه آنان او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلكه عیسی بر آنان مشتبه شد (یعنی كسى شبیه به او را به دار آویختند و كشتند) و كسانى كه درباره‏ ى او اختلاف كردند نسبت به وضع او در شک هستند و جز پیروى از گمان، هیچ آگاهی به آن ندارند و به یقین او را نكشتند. 🌸 بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا 🍀 بلكه خدا او را به سوی خود بالا برد؛ و خدا همواره توانای شكست ‌ناپذیر و حكیم است. 🌷 : کشتیم 🌷 : به عیسی، مسیح می گفتند چون از جایی به جای دیگر سفر و سیاحت می کرد. 🌷 : او را به دار نیاویختند 🌷 : پیروی 🌷 : گمان 🌷 : او را بالا برد 🌷 : توانای شکست ناپذیر 🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و در ادامه موضوع آیات قبلی می باشد. یکی دیگر از اعمال زشت این بود که به كشتن پيامبران افتخار مى ‌كردند وَ قَوْلِهِمْ إِنّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ: و سخنی که می گفتند: ما مسیح عیسی پسر مریم، فرستاده ی خدا را کشتیم. و شايد تعبير به رسول اللّه را در مورد از روى استهزاء و تمسخر مى ‌گفتند چون به پیامبر بودن مسیح اعتقاد نداشتند. 🌸 در حالى كه در اين ادّعاى خود که می گفتند ما را کشتیم دروغگو بودند زیرا: وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ: آنها او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلکه عیسی بر آنان مشتبه شد یعنی کسی شبیه به او را اشتباهی دستگیر کردند و به دار آویختند و کشتند و آن فرد هم کافر بود. سپس مى‌ فرماید: وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ: و کسانی که درباره او اختلاف کردند نسبت به وضع او در شک هستند و جز پیروی از گمان، هیچ آگاهی به آن ندارند. در منابع یهود اگر جستجو کنیم اختلاف است عده ای می گویند مسیح کشته است و عده ای هم یقین ندارند که مسیح کشته شده است. 🌸 در کتاب تفسیر فرقان آمده است احتمالا کسی از همراهان عیسی که بنای خیانت داشت و با گرفتن پول عیسی را به مخالفان معرفی کرد و خداوند او را به شکل مسیح تبدیل کرد و گرفتار گشت و به دار آویخته شد. آنگاه به عنوان تأكيد مطلب مى‌ فرماید: وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً: و به یقین او را نکشتند. پس یهود فرد دیگری را که شبیه مسیح بود کشتند. قرآن بر روی اینکه مسیح به صلیب کشیده نشد و او کشته نشده است تأکید می کند و اینگونه می فرماید: بَلْ رَفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً: بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد و خداوند همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است. 🔹 پيام های آیات157و158سوره نساء ✅ گاهى سقوط اخلاقى انسان تا آنجاست كه به قتل پیامبران افتخار مى ‏‌كند. ✅ هم تولّدش، هم رفتنش از این جهان بطور غیر طبیعى بود. عروج كرد تا ذخیره ‏اى براى آینده باشد. ✅ در آسمان ‏ها امكان زندگی انسان وجود دارد. ✅ ‏_الهى همه‏ ى توطئه‏ ها را خنثى مى‏ كند. کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 إِنَّ الَّذِينَ ءامَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَىٰ مَنْ ءامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ 🍀 ترجمه: یقیناً كسانی كه ( به اسلام) ایمان آوردند و کسانی که یهودی ‌شدند و صابئون و نصارا هر كدام به خدا و روز قیامت ایمان آورده و كار شایسته انجام داده باشند، ترسی بر آنان نیست و اندوهگین نمی‌ شوند. 🌷 : کسانی که یهودی شدند 🌷 : بعضی ها گفته اند پیروان حضرت یحیی علیه السلام بودند و بعضی ها گفته اند پیروان حضرت نوح علیه السلام یا یکی از پیامبران دیگران بوده اند خلاصه به کسانی گفته می شود که پیرو یکی از ادیان آسمانی بوده ولی به مرور زمان انحرافاتی در آنان پیدا شده است. 🌷 : ترس 🌷 : اندوهگین نمی شوند 🌸 این آیه در مدینه نازل شده است. در اين آيه تمام اقوام و ملّت ها و پيروان همه مذاهب بدون استثنا اعمّ از مسلمانان و يهوديان و صابئون و نصارا در صورتى اهل نجات خواهند بود، و از آينده خود وحشتى و از گذشته غمى نخواهند داشت كه ايمان به و روز داشته باشند و انجام دهند که می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصّابِئُونَ وَ النَّصارى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوف علیهم: همانا کسانی که ایمان آوردند و‌ کسانی که یهودی شدند و صابئون و نصارا هر کدام به خدا و روز قیامت ایمان آورده و کار شایسته انجام داده باشند، ترسی بر آنان نیست و اندوهگین نمی شوند» معیار همه ادیان، ایمان به خدا و ایمان به قیامت و انجام عمل صالح است. 🌸 یهودی هایی که در زمان به خدا و روز قیامت ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند اهل نجات و سعادت خواهند بود، نصارایی که در زمان علیه السلام به خدا و روز قیامت ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند اهل نجات و سعادت خواهند بود همچنین که در زمان خودشان به خدا و روز قیامت ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند اهل نجات خواهند بود همچنین سایر افرادی که در زمان پیامبر خودشان ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اهل نجات خواهند بود همچنین در زمان ما که زمان است و همگی باید مسلمان شوند اگر کسی به خدا و روز قیامت آورده و عمل صالح انجام دهد اهل نجات و سعادت خواهد بود. 🔹 پیام های آیه ۶۹ سوره مائده 🔹 ✅ از اصول مشترک همه ادیان آسمانی، ایمان به خدا و ایمان به قیامت و عمل صالح است. ✅ و هر دو با هم است. ✅ در سایه ایمان و عمل صالح است. کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۲ 🌸 إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ 🔴 در جلسه قبلی به ترجمه آیه و کلمات پرداختیم در این جلسه به شرح آیه می پردازیم. 🌸 از این آیه تا پایان سوره مائده مربوط به سرگذشت علیه السلام و مربوط به نعمت هایی است که خداوند به عیسی و امتش عطا کرده است که برای آگاهی مسلمانان و همچنین برای آگاهی سایر مردم از جمله بنی اسرائیل می باشد که نخست می فرماید: به یاد آورید «إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ: وقتی که خدا فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت هایم را بر خود و مادرت یاد کن» در واقع دارد به گونه ای به دیگران به ویژه امت عیسی می گوید عیسی خدا نبود بلکه هر چه داشت از نعمت های خدا بود. 🌸 می توانست بگوید یا عیسی یا بگوید یا مسیح ولی اینجا نگفت دقیقا خدا گفت یا عیسی ابن مریم و خود همین عبارت نکات زیادی در آن نهفته است و این یعنی مادر تو هست و چه مادری داری آن هم یعنی پاک. طبیعی است از همچین مادر مقدسی فرزندی مقدس متولد می شود چون خود مادر نقش بسیار زیادی در فرزند دارد همانگونه که از مادری پاک و با عصمت مثل حضرت سلام الله علیها که از ابتدای خلقت تا انتهای خلقت برترین زن عالم است فرزندانی مثل امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و زینب کبری سلام الله علیها متولد می شوند. 🌸 خود جایگاه بالایی در نزد خداوند دارد. زن جایگاه و از اهمیت بالایی در اسلام دارد که در آیات مختلف قرآن از حقوق و جایگاه و تکریم زن سخن گفته است و مدافع اصلی زن است که متأسفانه چه در گذشته و چه امروزه جایگاه و جایگاه مادر در جوامع غربی و در بعضی از جوامع اسلامی مطابق نیست. یکی از نکات دیگر در مورد عیسی بن مریم این یعنی عیسی خدا نیست و پسر خدا هم نیست بلکه مثل سایر انسان هاست و پسر مریم است. و قرآن در آیات مختلف بارها سرگذشت عیسی و مریم را به عرصه تماشا می گذارد. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۴ 🌸 إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ 🌸 در این جلسه به ادامه آیه ۱۱۰ سوره مائده می پردازیم. در ادامه به نعمت های دیگری که به حضرت عیسی علیه السلام عطا کرده اشاره می کند و می فرماید: «وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي: و وقتی که با اجازه من از گل ، مجسمه ای به شکل پرنده می ساختی، پس در آن می دمیدی و به فرمان من پرنده ای زنده می شد.» یکی از معجزات همین بود که در جلوی چشم مردم مقداری می آورد و با آن خاک، گل درست می کرد سپس آن گل را به شکل مجسمه پرنده می ساخت بعد در آن فوت می کرد و در جلوی چشم مردم آن هم با اجازه پرنده ی زنده ای می شد. 🌸 دارد این نعمت ها را در قرآن ذکر می کند یعنی عیسی، خدا نبود بلکه این قدرت را من به او بخشیدم و از طرفی هم اگر مثل خاک مثل گل ناچیز باشی و زیر پاها هم باشی اگر خودت را به دست بسپاری رشد خواهی کرد و به اوج خواهی رسید. سپس به نعمت های دیگر اشاره می کند و می فرماید: «وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي: و نابینای مادر زاد و شخص مبتلا به بیماری پیسی را با اجازه من شفا می دادی» از جمله بیماری هایی که امروزه هم علاج ندارند نابینای مادر زاد و بیماری پیسی است ولی علیه السلام بیش از دو هزار سال پیش به فرمان آنها را شفا می داد. 🌸 و از نعمت های دیگری که خدا به حضرت عیسی علیه السلام یادآوری می کند «وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي: و زمانی که مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بیرون می آوردی» و يكى ديگر از نعمت هایی که به حضرت عیسی علیه السلام یاد آوری می کند «وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِينٌ: و آن گاه که [شر] را هنگامی که برای آنان دلایل و معجزات روشن آوردی از تو بازداشتم، پس کسانی که از آنان کافر شدند، گفتند: این جز جادویی آشکار نیست. 🔹 پیام های آیه ۱۱۰ سوره مائده 🔹 ✅ ، با تكلّم در گهواره، هم نبوّت خویش و هم عفت و عصمت مادرش را ثابت كرد. ✅ سخنان در گهواره نمایى از وحى بود. ✅ ‏_الهى، نیاز به تجربه، قدرت و گذشت زمان را حل مى‏ كند و حضرت عیسى، بدون تجربه و تمرین و صرف زمان، در كودكى همان حرف‏ هاى صحیح را مى ‏گوید كه در پیرى مى ‏زند، نه حرف كودكانه. «فى المهد وكهلاً» ✅ پیامبران، هم باید داشته باشند «الكتاب»، هم بینش «الحكمة»، هم گفته‏ هاى پیشینیان را بدانند «التوراة»، و هم پیام جدید داشته باشند. ✅ اذن ، مجوّز ساختن مجسّمه پرندگان بوده است. ✅ آنجا كه خطر زیاد است، تكرار توحید لازم است. ✅ وقتى ، قدرت زنده نمودن‌ مردگان و شفا دادن را به انبیا مى ‏دهد، توسّل و استمداد مردم نیز باید جایز باشد. ✅ زنده شدن مردگان و «رجعت»، در همین دنیا صورت گرفته است. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ ءامِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓا ءامَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ 🍀 ترجمه: و [به یاد آور] هنگامی كه به حواریّون وحی كردم كه به من و فرستاده من ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش كه ما تسلیم هستیم. 🌷 : وقتی 🌷 : وحی کردم 🌷 : به یاران حضرت عیسی علیه السلام حواریین یا همان حواریون گفته می شود. حواریون جمع حواری است - حواری یعنی یار مخصوص- حواری از کلمه حور به معنای سفیدی می آید. به یاران حضرت عیسی حواریون گفته می شود به خاطر اینکه گویی قلبشان در یاری کردن پاک و درون آنها از گناه مثل لباس سفید پاک است و همچنین جامعه را با موعظه و تذکر از گناهان پاک می کنند. 🌷 : به من و به فرستاده ام 🌷 : شاهد باش 🌷 : ما مسلمان هستیم یعنی در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم. به کسانی که به دین اسلام ایمان آوردند هم مسلمون می گویند یعنی در برابر فرمان و احکام خدا تسلیم هستند. 🌸 به دنبال بحثى كه درباره نعمت های الهى به علیه السلام و مادرش حضرت مریم علیه السلام در آيه قبل بيان شد در این آیه و آيات بعد به نعمت هايى كه به حواريّون يعنى ياران نزدیک حضرت مسیح عیسی ابن مریم علیه السلام بخشيد، اشاره مى‌ كند و مى‌ فرمايد: «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ ءامِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا ءامَنّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ: و وقتی که به حواریون وحی کردم که به من و فرستاده من ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش که ما تسلیم هستیم» 🌸 منظور از وحی به [یاران نزدیک حضرت عیسی علیه السلام] ممکن است الهام به قلب خود آنها باشد نه پیام وحی از طریق علیه السلام. چنانکه امام صادق علیه السلام درباره این فرمود «الهموا: یعنی به آنان الهام شد» به فرموده امام رضا علیه السلام تعداد حواریون دوازده نفر بوده است. 🔹 پیام های آیه ۱۱۱ سوره مائده 🔹 ✅ گاهی به قلب های آماده، الهام می کند. مثل حواریون ✅ وقتی ،باطنی و الهی شد، عمیق و سریع اثر می کند. ✅ الهامات الهی به ، در مسیر تأیید وحی انبیاست، نه در برابر آنها ✅ نشان ایمان باطنی، اظهار و اقرار زبانی است همان گونه که یاران نزدیک گفتند: و اشهد بأننا مسلمون کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِنَ السَّمَآءِ ۖ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (۱۱۲) قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ (۱۱۳) 🍀 ترجمه: و زمانی كه حواریّون گفتند: ای عیسی ابن مریم! آیا پروردگارت می ‌تواند برای ما سفره‌ ای كه غذا در آن باشد از آسمان نازل كند؟ گفت: اگر ایمان دارید خدا را تقوا پیشه كنید (۱۱۲) گفتند: می‌خواهیم از آن بخوریم و دل‌های ما آرامش یابد، و بدانیم كه تو [در ادّعای نبوّتت‌] به ما راست گفته‌ای، و ما بر آن از گواهان باشیم (۱۱۳) 🌷 : یاران حضرت عیسی علیه السلام 🌷 : آیا می تواند 🌷 : پروردگارت 🌷 : سفره ای که در آن غذا باشد 🌷 : آسمان 🌷 : می خواهیم 🌷 : بخوریم 🌷 : آرامش یابد 🌷 : راست گفته ای 🌷 : گواهان 🌸 در این آیات به جريان معروف نزول مائده آسمانى اشاره شده است و به این خاطر این سوره را سوره مائده نامیدند. یعنی سفره آسمانی. ابتدا می فرماید: «إِذْ قالَ الْحَوارِيُّونَ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ: و زمانی که حواریون گفتند: ای عیسی ابن مریم! آیا پروردگارت می تواند برای ما سفره ای که غذا در آن باشد از آسمان نازل کند؟» منظور از یاران خاص و نزدیک حضرت عیسی هستند. علیه السلام از اين تقاضا كه بوى شک و ترديد مى‌ داد پس از آوردن آن همه آيات و نشانه‌هاى ديگر نگران شد «قالَ اتَّقُوا اللّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ: گفت: اگر ایمان دارید خدا را تقوا پیشه کنید» 🌸 به‌ حضرت عيسى علیه السلام گفتند كه هدف ما از اين پيشنهاد، لجاجت‌ورزى نيست بلكه مى‌خواهيم از اين بخوريم و علاوه بر نورانيّتى كه بر اثر تغذيه از غذاى آسمانى در قلب ما پيدا مى ‌شود، قلب ما اطمينان و پيدا كند و با مشاهده اين معجزه بزرگ به سر حدّ یقین برسيم و بدانيم آنچه به ما گفته ‌اى راست بوده و بتوانيم بر آن گواهى دهيم که اینگونه می فرماید که آنها: «قالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشّاهِدِينَ: گفتند: می خواهیم از آن بخوریم و دل های ما آرامش یابد و بدانیم که در ادعای نبوتت به ما راست گفته ای و ما بر آن از شاهدان باشیم» 🔹 پیام های آیات ۱۱۲و‌۱۱۳ سوره مائده ✅ اگر سوء نیت هم نداشته باشیم ولی در گفتگو ها باید مراقب بود. ✅ ، نشانه ایمان است. حضرت عیسی علیه السلام به حواریون گفت اگر ایمان دارید تقوا پیشه کنید. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِنَ السَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (۱۱۴) قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ ۖ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّيٓ أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَآ أُعَذِّبُهُٓ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ (۱۱۵) 🍀 ترجمه: عیسی پسر مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما! برای ما از آسمان سفره ‌ای پر از غذا نازل كن تا [روز] عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ‌ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش كه تو بهترین روزی دهندگانی (۱۱۴) خدا فرمود: من مسلّماً آن را بر شما نازل می ‌كنم، پس اگر كسی از شما بعد از آن كافر شود بی ‌تردید او را عذابی خواهم كرد كه هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نكنم (۱۱۵) 🌷 : خدایا 🌷 : پروردگار ما 🌷 : نازل کن 🌷 : سفره غذا 🌷 : آسمان 🌷 : عید از عود به معنای رجوع و دوباره برگشتن می آید عید را به این خاطر عید می گویند زیرا هر سال رجوع می کند. 🌷 : نشانه 🌷 : ما را روزی ده 🌷 : بهترین روزی دهندگان 🌷 : جهانیان 🌸 موضوع این آیات در ادامه آیه قبلی در مورد درخواست یاران نزدیک حضرت عیسی علیه السلام برای نزول سفره غذا از آسمان است هنگامى كه از حُسن نيّت آنها در اين تقاضا آگاه شد، خواسته آنها را به پيشگاه پروردگار به اين صورت منعكس كرد: قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرّازِقِينَ: عیسی پسر مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما‌! برای ما از آسمان سفره ای پر از غذا نازل کن تا [روز] عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش که تو بهترین روزی دهندگانی» 🌸 اين دعايى را كه از روى حُسن نيّت و اخلاص صادر شده بود اجابت كرد «قالَ اللّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ: فرمود: من قطعاً آن را بر شما نازل می‌كنم، پس اگر كسی از شما بعد از آن كافر شود بی‌تردید او را عذابی خواهم كرد كه هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نكنم» 🔹 پیام های آیات ۱۱۴و‌۱۱۵ سوره مائده ✅ به اولیاى خداوند براى قضاى حوائج، جایز است. «قال الحواریّون یا عیسى.... قال عیسى ابن مریم اللّهم....» ✅ از نشانه ‏هاى ، باید براى همیشه درس گرفت. ✅ و از نظر قرآن كار صحیحى است. میلاد اولیاى خدا و بعثت پیامبر، كمتر از نزول مائده آسمانى نیست. ✅ ، در دعا به جاى موضوع خوردن، به الهى بودن مائده توجّه مى ‏كند. ✅ در ، خدا را با ادب كامل و با صفت مناسب با خواسته، صدا بزنیم. ابتداى آیه «الّلهم ربّنا» و آخر آیه «خیر الرّازقین» ✅ به توجّه كنیم و به سراغ دیگران نرویم. «و انت خیر الرّازقین» ✅ دعای مستجاب می شود. ✅ آنان که به علم و یقین و شهود می رسند، مسئولیت سنگین تری دارند و کیفر تخلفشان هم سخت تر است. ✅ عذاب هم مثل پاداش خداوند درجاتی دارد. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌹 بخش دوم 🌸 وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَآ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ (۱۱۶) مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَآ أَمَرْتَنِي بِهِٓ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنْتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (۱۱۷) إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۱۱۸) 🍀 ترجمه: و هنگامی كه خدا به عیسی بن مریم می ‌فرماید: آیا تو به مردم گفتی كه من و مادرم را به عنوان دو معبود به جای خدا انتخاب كنید؟ [عیسی بن مریم] می ‌گوید: منزّه و پاكی مرا چنین قدرتی نمی ‌باشد كه آنچه را حقّ من نیست بگویم، اگر آن را گفته باشم یقیناً تو آن را می‌ دانی، تو از آنچه در جان و روح من است می دانی، و من آنچه را در ذات توست نمی ‌دانم؛ زیرا تو بر نهان‌ها بسیار دانایی (۱۱۶) من به آنان جز آنچه كه به من دستور دادی نگفتم، [گفتم:] خدایی را بپرستید كه پروردگار من و پروردگار شماست. و تا زمانی كه میان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا [از میان آنان به سوی خود] برگرفتی، خود نگاهبانشان بودی؛ و تو بر همه چیز گواهی (۱۱۷) اگر آنان را [به سبب شرکی که ورزیدند] عذاب كنی بندگان توهستند، و اگر آنان را بیامرزی، یقیناً تویی كه توانای شكست‌ناپذیر و با حکمت (۱۱۸) 🔴 در جلسه قبلی به ترجمه واژه ها و شرح آیات پرداختیم. در این جلسه پیام های آیات را بیان می کنیم. 🔹 پیام های آیات ۱۱۶تا۱۱۸ سوره مائده 🌷 پرسش خداوند از حضرت عیسی برای هشدار به دیگران است. 🌷 معصوم هستند. 🌷 همه ی گفته های و اسرار درونش برای خداوند روشن و معلوم است. 🌷 تسبیح از هر نسبت ناروا لازم است. 🌷 افکار و اسرار مردم از امور غیبی است که خدا به آن آگاه است. 🌷‌ معصوم هستند و جز فرمان خدا، کاری را انجام نمی دهند. 🌷 ، خود را همانند دیگران، دست پرورده ی خدا می داند. 🌷 دعوت به ، مهم ترین وظیفه پیامبران است. 🌷 دلیل و ملاک پرستش ، ربوبیت اوست. 🌷 ، تسلیم پروردگارند. 🌷 و یا آمرزش مشرکان به دست خداست. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺