eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
18 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📚 🕊 🍁🍃پس خداوند ، انسان و همه شوون او از جمله است و انسان در برابرش ،‌ نه تکوینی و نه تشریعی آزاد نیست ؛ ولی در عین حال به خداوند ، از دو نوع آزادی برخوردار است : ◀️الف : : 🍀🍂 بدین معنا که در آفرینش ، برای انتخاب راه و عقیده مجبور نیست و در یا ترک فعل و رجحان یکی برای رسیدن به غرض خاص آزاد است ؛ بدون اینکه عوامل یا طبیعی یا ماورای طبیعی او را مجبور سازند و این ، همان اختیار است که انسان از آن برخوردار است ؛ 🍁🍃ولی در مباحث ؛ این نوع آزادی مورد نظر نیست ،‌و فقط به صورت و منشا آزادی مورد توجه است . ◀️ب . تشریعی : 🍀🍂 بدین معنا که او می‌تواند از فطری خویش بدون قدرت قاهره ای از خارج ، بهره‌مند شود و خود را انتخاب گر اصلی بداند . 🍁🍃 این آزادی که درباره و از نوع آزادی حقوقی و اجتماعی که افراد اجتماع از آن جهت که یک جامعه هستند و می خواهند با یکدیگر زندگی کنند باید را در اعمال یکدیگر قائل باشند و بدان احترام بگذارند ، شمرده می شود و همان بهره وری معقول از مواهب اختیار تکوینی و فلسفی است ،‌ 🍀🍂 یکی از اساسی ترین و زیباترین برای آدمیان دانسته شده که خداوند حراست آن را به واسطه و دین و اعتقاد به خدا و بر عهده انسان گذاشته است تا از این طریق خود را به حیات معقول و برساند ؛ 🍁🍃اما این با توجه به مبانی انسان شناسی توحیدی و الهی که بر اساس و شرع پایه ریزی شده ، معنادار و ثمربخش خواهد بود . 🍀🍂 معادل آزادی ، * * است که در قرآن نیامده و واژه های * * (بقره ۱۷۸ ) ،‌ * * آزاد ساختن ( نساء ۹۲ ؛ مجادله ۳ ؛ مائده ۸۹ ،‌ * * آزاد شده از امور دنیا و خالص شده برای عبادت ( آل عمران ۳۵ ) که با حرّیت از یک ریشه اند آمده است ، 🍁🍃 در بحث ، از مشتقات * نجاه به معنای شدن و خلاص شدن ( مومنون ۲۸ و .... ) ، ( اخراج ) کردن ( یوسف ۱۰۰ و ..... ) آیات که غیرخدا ( آل عمران ۶۴ ) ، ( بقره ۲۵۶ ؛ یونس ۹۹ ) ، ( ق ۵۰ ، ۴۵ ) و ( غاشیه و ۲۲ ) و .... را نفی می کنند ، استفاده شده است ... کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 و قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيْسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِى شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِيناً ً 🍀 ترجمه: و سخنى كه مى‏ گفتند: ما مسیح عیسى پسر مریم، فرستاده‏ ى خدا را كشتیم در حالى كه آنان او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلكه عیسی بر آنان مشتبه شد (یعنی كسى شبیه به او را به دار آویختند و كشتند) و كسانى كه درباره‏ ى او اختلاف كردند نسبت به وضع او در شک هستند و جز پیروى از گمان، هیچ آگاهی به آن ندارند و به یقین او را نكشتند. 🌸 بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا 🍀 بلكه خدا او را به سوی خود بالا برد؛ و خدا همواره توانای شكست ‌ناپذیر و حكیم است. 🌷 : کشتیم 🌷 : به عیسی، مسیح می گفتند چون از جایی به جای دیگر سفر و سیاحت می کرد. 🌷 : او را به دار نیاویختند 🌷 : پیروی 🌷 : گمان 🌷 : او را بالا برد 🌷 : توانای شکست ناپذیر 🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و در ادامه موضوع آیات قبلی می باشد. یکی دیگر از اعمال زشت این بود که به كشتن پيامبران افتخار مى ‌كردند وَ قَوْلِهِمْ إِنّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ: و سخنی که می گفتند: ما مسیح عیسی پسر مریم، فرستاده ی خدا را کشتیم. و شايد تعبير به رسول اللّه را در مورد از روى استهزاء و تمسخر مى ‌گفتند چون به پیامبر بودن مسیح اعتقاد نداشتند. 🌸 در حالى كه در اين ادّعاى خود که می گفتند ما را کشتیم دروغگو بودند زیرا: وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ: آنها او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلکه عیسی بر آنان مشتبه شد یعنی کسی شبیه به او را اشتباهی دستگیر کردند و به دار آویختند و کشتند و آن فرد هم کافر بود. سپس مى‌ فرماید: وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ: و کسانی که درباره او اختلاف کردند نسبت به وضع او در شک هستند و جز پیروی از گمان، هیچ آگاهی به آن ندارند. در منابع یهود اگر جستجو کنیم اختلاف است عده ای می گویند مسیح کشته است و عده ای هم یقین ندارند که مسیح کشته شده است. 🌸 در کتاب تفسیر فرقان آمده است احتمالا کسی از همراهان عیسی که بنای خیانت داشت و با گرفتن پول عیسی را به مخالفان معرفی کرد و خداوند او را به شکل مسیح تبدیل کرد و گرفتار گشت و به دار آویخته شد. آنگاه به عنوان تأكيد مطلب مى‌ فرماید: وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً: و به یقین او را نکشتند. پس یهود فرد دیگری را که شبیه مسیح بود کشتند. قرآن بر روی اینکه مسیح به صلیب کشیده نشد و او کشته نشده است تأکید می کند و اینگونه می فرماید: بَلْ رَفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً: بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد و خداوند همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است. 🔹 پيام های آیات157و158سوره نساء ✅ گاهى سقوط اخلاقى انسان تا آنجاست كه به قتل پیامبران افتخار مى ‏‌كند. ✅ هم تولّدش، هم رفتنش از این جهان بطور غیر طبیعى بود. عروج كرد تا ذخیره ‏اى براى آینده باشد. ✅ در آسمان ‏ها امكان زندگی انسان وجود دارد. ✅ ‏_الهى همه‏ ى توطئه‏ ها را خنثى مى‏ كند. کانال 👇 @Targomeh
📋📋 ❇️ 🟡 واژه « » در لغت به معانى گوناگون مانند و رخصت براى انجام دادن فعلى ، امر ، علم و آمده است. 🟣 واژه « » به‌معناى گوش و « » به‌معناى گوش دادن نیز از همین ریشه است . 🟡 برخی گفته‌اند : ریشه اصلی این واژه ،اُذُن ( گوش ) است ؛ سپس از آن ، فعل اَذِن له ( خود را به سوی او مایل ساخت تا به سخن او گوش داد ) مشتق شده : آنگاه از این فعل ، ( خطاب به کسی برای اباحه فعلی و رخصت در آن ) اشتقاق یافته که معنایی به علاقه ملازمه است ؛ زیرا دادن به کسی ، مستلزم رو کردن به وی و برآوردن است . 🟣 پس از آن ، اخیر بسیار شایع شده ؛ سپس این واژه در معانی مشابه آن نیز به کار رفته است ؛ مانند : و تکوین اسباب حوادث یا تمکین برای انجام دادن فعلی و و آسان کردن آن . 🟡 برخی گفتند : اصل در این ریشه ، معنای اطلاع با قید رضایت و است ؛ خواه امری نیز صادر بشود یا نه ؛ و این معنا ، در تمام موارد کاربرد ریشه وجود دارد . 🟣 برخی نیز ریشه را دارای دو اصل ( گوش و علم ) دانسته و گفته اند : تمام دیگر به این دو معنا برمی گردند و بین این دو نیز وجود دارد ؛ زیرا به هر مسموعی با گوش حاصل می شود . 🟡بعضی ، این مطلب را که از به معنای باشد ، رد کرده و گفته اند : الهی با علم است نه خود آن . 🟣 اذن در اصطلاح ، یکی از فعلیه است (صفاتی که انتزاع آن ها بر فرض کردن چیزی غیر از ذات الهی متوقف بوده ، از مقام خدا انتزاع می شوند و به دوقسم تکوینی و تشریعی تقسیم می شود . 🟡 ، از رابطه‌ ای حقیقی بین حوادث و اراده الهی ، حکایت دارد ؛ یعنی هیچ ای در عالم ،‌ بدون استناد تکوینی به خدا تحقق نمی یابد ؛ هم وجود اشیا و هم آثارشان به مستند است ؛ 🟣ولی تشریعی مربوط به اعمال اختیاری ، و به این معنا است که خداوند ، از نظر ، انجام دادن عملی را اجازه دهد که نتیجه‌اش نبودن آن عمل است . ادامه دارد ........ کانال 👇 @Targomeh
📋📋 ❇️ > 👈تفاوت هاى اذن تکوینى و تشریعى 💙بین تکوینى و تشریعى، دو وجود دارد: 👈۱. ، 🟣 همه عالم را در بر مى‌گیرد ; خواه پدیده‌هاى غیراختیارى ] چه براى انسان و گوارا باشند، مانند گیاهان ( اعراف ۵۸ ) و دادن درختان ( ابراهیم ۲۵ ) و 🟡چه ، مانند ( آل عمران ۱۴۵ ) و وقوع ( تغابن ۱۱ ) و خواه اختیاری 🟣 چه کارهای ، مانند آوردن ( یونس ۱۰۰ ) و کافران در جنگ ( آل عمران ۱۵۲ ) و 🟡 چه کارهای مانند رساندن به دیگران با سحر ( بقره ۱۰۲ ) و با مومنان و کشتن آنها ( آل عمران ۱۶۶ ) 🟣ولی تشریعی ؛ فقط اعمالی را در بر می گیرد که خداوند آنها را به وسیله دین نکرده باشد مانند در راه خدا ( حج ۳۹ ) و از پیامبران ( نساء ۶۴ ) 👈 ۲. مخالفت با تکوینی غیرممکن است ؛ بنابراین ، اگر برای ، اذن تکوینی صادر نشود ، انجام دادن آن عمل ندارد ( یونس ۱۰۰ ) 🟡 ولی با اذن تشریعی ممکن است و انسان می تواند مرتکب کار شود ، با این که درباره آن ، اذن تشریعی نشده است . 🟣 شایان ذکر است که به تفویض قائل بوده ، خدا را افعال اختیاری انسان نمی‌دانند ؛ بدین سبب ، اذن را در افعال اختیاری انسان نپذیرفته و آیات مربوط به آن را کرده اند . بنابراین ، نزد آنان ، افعال انسان فقط دارای اذن تشریعی است و افعال انسان ، نه اذن تشریعی دارد و نه اذن تکوینی . 🟡اشاعره ، اذن را در افعال انسان پذیرفته‌اند ؛ولی آن را مستلزم دانسته و وجود اراده و در انسان را نفی کرده اند . 🟣 محققان ، در عین حال که تمام افعال انسان را به اذن تکوینی الهی دانسته‌اند عقیده دارند که این مطلب با اراده و انسان منافات ندارد ؛ زیرا اراده و اختیار انسان در اذن و اراده الهی است ، نه در آن ؛ 🟡بدین معنا که خواسته است که آدمی با اختیار خود ، کارهایش را انجام دهد ؛ پس انسان نیز در سلسله علل افعال وی قرار دارد . ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh
📋📋 ❇️ > 👈موارد کاربرد اذن الهى > ⬅️13. 🟣 به اذن خویش، مؤمنان را به‌سوى بهشت و گناهان مى‌خواند: «... واللّهُ یَدعوا اِلَى الجَنَّةِ والمَغفِرَةِ بِاِذنِهِ‌ ...». ( بقره ۲۲۱ ) ⬅️14. 🟡در روز ، هیچ‌کس نمى‌تواند بدون اذن خداوند بگوید: « یَومَ یَأتِ لاتُکَلِّمُ نَفسٌ اِلاّ بِاِذنِهِ‌ ...» ( هود ۱۰۵ )، 🟣و چون خداوند، سخن ناروا نمى‌دهد، گفتن آن در قیامت ، غیر ممکن‌است ؛ بلکه سخن مانند شفاعت نیر فقط با اذن او صورت می گیرد . 🟡با توجه به این که بر اساس برخی آیات ، در روز به کافران و مشرکان ، اجازه گفتن داده نمیشود ( یس ۶۵ ؛ مرسلات ۳۵ - ۳۶ ) ، و بر اساس برخی آیات دیگر ، آنان در سخن می گویند ( انعام ۲۳ ؛ یس ۵۲ ) ، در جمع بین آنها ، گوناگونی ارائه شده است: 🔻الف ، است : 👌یکی سخن گفتن که از روی اختیار و اراده است و می تواند یا دروغ باشد . این نوع سخن گفتن در قیامت ممکن نیست ؛ زیرا در آنجا چنین و اختیاری وجود ندارد . 👌نوع دوم ، سخن گفتن از روی و اجبار، و معنای آن ، شدن حالات و ملکاتی است که در دنیا در انسانها پنهان بود . که خداوند ، اجازه آن در قیامت را صادر کرده ، همین نوع است . این گونه سخن اگر باشد ، به این دلیل است که مشرکان و منافقان ، در دنیا به و پندارهای دروغ عادت کرده اند و همین عادت در قیامت می یابد . 🔻ب. ، طولانی و دارای های بسیار است . 👌در بخشی از آن روز یا در بعضی مواقف ، اجازه سخن گفتن داده میشود و در بخش دیگر یا بقیه مواقف اجازه داده نمی شود . ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۴ 🌸 إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ 🌸 در این جلسه به ادامه آیه ۱۱۰ سوره مائده می پردازیم. در ادامه به نعمت های دیگری که به حضرت عیسی علیه السلام عطا کرده اشاره می کند و می فرماید: «وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي: و وقتی که با اجازه من از گل ، مجسمه ای به شکل پرنده می ساختی، پس در آن می دمیدی و به فرمان من پرنده ای زنده می شد.» یکی از معجزات همین بود که در جلوی چشم مردم مقداری می آورد و با آن خاک، گل درست می کرد سپس آن گل را به شکل مجسمه پرنده می ساخت بعد در آن فوت می کرد و در جلوی چشم مردم آن هم با اجازه پرنده ی زنده ای می شد. 🌸 دارد این نعمت ها را در قرآن ذکر می کند یعنی عیسی، خدا نبود بلکه این قدرت را من به او بخشیدم و از طرفی هم اگر مثل خاک مثل گل ناچیز باشی و زیر پاها هم باشی اگر خودت را به دست بسپاری رشد خواهی کرد و به اوج خواهی رسید. سپس به نعمت های دیگر اشاره می کند و می فرماید: «وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي: و نابینای مادر زاد و شخص مبتلا به بیماری پیسی را با اجازه من شفا می دادی» از جمله بیماری هایی که امروزه هم علاج ندارند نابینای مادر زاد و بیماری پیسی است ولی علیه السلام بیش از دو هزار سال پیش به فرمان آنها را شفا می داد. 🌸 و از نعمت های دیگری که خدا به حضرت عیسی علیه السلام یادآوری می کند «وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي: و زمانی که مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بیرون می آوردی» و يكى ديگر از نعمت هایی که به حضرت عیسی علیه السلام یاد آوری می کند «وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِينٌ: و آن گاه که [شر] را هنگامی که برای آنان دلایل و معجزات روشن آوردی از تو بازداشتم، پس کسانی که از آنان کافر شدند، گفتند: این جز جادویی آشکار نیست. 🔹 پیام های آیه ۱۱۰ سوره مائده 🔹 ✅ ، با تكلّم در گهواره، هم نبوّت خویش و هم عفت و عصمت مادرش را ثابت كرد. ✅ سخنان در گهواره نمایى از وحى بود. ✅ ‏_الهى، نیاز به تجربه، قدرت و گذشت زمان را حل مى‏ كند و حضرت عیسى، بدون تجربه و تمرین و صرف زمان، در كودكى همان حرف‏ هاى صحیح را مى ‏گوید كه در پیرى مى ‏زند، نه حرف كودكانه. «فى المهد وكهلاً» ✅ پیامبران، هم باید داشته باشند «الكتاب»، هم بینش «الحكمة»، هم گفته‏ هاى پیشینیان را بدانند «التوراة»، و هم پیام جدید داشته باشند. ✅ اذن ، مجوّز ساختن مجسّمه پرندگان بوده است. ✅ آنجا كه خطر زیاد است، تكرار توحید لازم است. ✅ وقتى ، قدرت زنده نمودن‌ مردگان و شفا دادن را به انبیا مى ‏دهد، توسّل و استمداد مردم نیز باید جایز باشد. ✅ زنده شدن مردگان و «رجعت»، در همین دنیا صورت گرفته است. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
دائره المعارف قرآن کریم✨ 🍀> 💜 فضایل ابراهیم علیه_السلام> ◀️42. 🌺 « سَلـمٌ عَلى إِبرهیم .» ( صافات / ۱۰۹ ) 🌸 سلام در این آیه، خداوند بر ابراهیم علیه‌السلام است و براى بزرگ‌داشت او لفظ ، نکره آورده شده است . 🌺 به قولى، این ، امانی برای ابراهیم علیه السلام است که در همه زمین جز به یاد نشود . ◀️43. 🌸 « إِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُؤمِنین .» ( صافات ۱۱۱ ) 🌺 این جمله، علّت ابراهیم را که در آیه پیش ( کَذلِکَ نَجزِى المُحسِنین ) از آن یاد شده ، بیان داشته ، نشان می‌دهد و عمل ابراهیم که به معنای واقعی کلمه ، به شمار می‌رود ، تابع اراده خداوند است و ایمان ، همه وجود او را در بر گرفته ؛ به همین دلیل ، جز ( عمل نیکو و زیبا ) از او دیده نمی‌شود . ادامه دارد ...... @Targomeh
◾️دائره المعارف قرآن کریم◾️ 👹 > 👈 👿 قرآن کریم پس از داشتن انسان از گرفتار آمدن در دام ابلیس ، در تبیین چگونگى او مى‌فرماید: همانا او و قبیله‌اش شما را از آن‌جایى مى‌بینند که شما آن‌ها را : « إِنّه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم * ( اعراف ۲۷ ) 👺ابلیس و تحت امر او ، با بهره گیری از ابزار عواطف و احساسات انسان ، در ادراک وی کرده ، اوهام و اندیشه های دروغین و باطل را در نفس او می‌افکنند ؛ با این حال ، انسان این را از خود دانسته و در آن تردیدی ندارد ؛ از این رو افکار و اوهام یاد شده ،‌ هم به و هم به انسان نسبت داده می‌شود و با استقلال انسان در اندیشه و اراده ندارد ؛ زیرا تصرف ابلیس در ادراک انسان ،‌ تصرف طولی و در جهت انسان است و نه در عرض و برابر آن ، 👿 به همین جهت ، پس از ابلیس به انجام معصیت یا ترک طاعت ، آدمی در خود برای انجام ، احساس سنگینی می‌کند و برای انجام گناهان شدید در خود می‌یابد ؛ 👺 بدین جهت ،‌ در از این اوهام القایی ابلیس به یاد می‌شود . ( طه ۱۲۰ ) 👿 برخی مفسران گفته‌اند : ، صوتی خفی است که ابلیس در گوش دل می‌افکند . 👺 ابلیسی با ویژگی فراخواندن به گناهان قابل تشخیص و است . 👿به تصریح قران ، با تزیین ، آراستن و جلوه دادن دنیا در چشم انسان ، او را به سوی می کشاند و از توجه به حقیقت خویش و یاد خداوند باز می دارد ، بنابراین ابلیس در برابر نفس ، استقلال وجودی دارد ، اما استقلال عملی نداشته ، فقط از رهگذر نفس آدمی عمل می کند . 👺از جمله راههای شیطان ، شهوت ، غضب و هوای نفس دانسته شده است و برخی با واجب دانستن راههای نفوذ شیطان ، مواردی چون حسد ، حرص و .... را نیز بدان ها افزوده اند . ادامه دارد .... @Targomeh
🗯 دائره المعارف قرآن کریم 🗯 🥷 > 👈 ابولهب در شان نزول ☄ در پاسخ به دوم برخی از مفسران گفته‌اند : تعلق حتمی الهی به افعال اختیاری انسان ، باعث بطلان اختیار نمی‌شود ؛ چون فرض این است که فعل و الهی به فعل اختیاری انسان تعلق گرفته و اگر فعل انسان به اختیار خود او صادر نشود ، باعث می‌شود اراده خداوند از تخلف پیدا کند و این محال است به عبارت دیگر ، خداوند می‌داند که هر کس با استفاده از و آزادی اش چه کاری را انجام می‌دهد ؛ 🐲 مثلاً در آیات مورد بحث از آغاز می‌دانسته که ابولهب و همسرش با میل و اراده خود هرگز نمی‌آورد نه با اجبار و الزام . ☄به تعبیر دیگر عنصر اراده و اختیار نیز جزء معلوم خداوند بوده ، او می‌دانسته است که با صفات اختیار و با اراده خویش چه عملی را انجام می‌دهند ؛ 🐲 بنابراین چنین و خبر دادن از چنان آینده‌ای تاکیدی است بر مسئله اختیار، نه دلیلی بر . ادامه دارد ....‌ @Targomeh
💟 💟 💠اجتهاد 👈 2. (قول، فعل یا تقریر معصوم(علیه السلام)) 📃 دلیل اعتبار نبوى آیاتى است که در آن به از رسول‌الله صلى الله علیه وآله امر شده ( نساء / ۵۹ ; حشر / ۷ ; نجم / ۳‌ـ‌۴ ) 📜 و نیز که همه مسلمانان بر عمل به سنّت صلى الله علیه و آله دارند . 📃 درباره سنّت اهل بحث است که آیا مانند سنّت رسول الله حجت است یا نه . نظیر این بحث ، در سنّت صحابه نیز مطرح است . 📜 امامیه معتقدند که بر حسب اصطلاح ، توسعه داشته فعل ، قول و تقریر معصوم علیهم السلام را شامل می‌شود . 📃 بر این مطلب به نیز استدلال می‌کنند : از جمله ، آیه تطهیر ( احزاب ۳۳ ) که در آن از خداوند به تطهیر اهل بیت از پلیدی سخن به میان آمده و در این صورت آیه بر آنان دلالت کرده و سنت آنان به طور قطع حجت خواهد شد . 📜 آیه دیگر ، آیه ۵۹ است که در آن ، خداوند بر پیروی از اولی الامر همانند اطاعت از خدا و رسول ، به صورت و مطلق امر کرده است . 📃در این زمینه روایاتی از اکرم نیز وجود دارد که پیروی از امام را به صورت مطلق کرده است . 📜 لازمه این سخن ، اولی الامر است وگرنه در فرض خطا لازم می‌آید امر به فعل خطایی منهی عنه تعلق گرفته باشد . ادامه دارد ..... @Targomeh
🦠 🦠 👻 > 👈 💩 در اسلام،  یکی از پیامبرانِ بسیار مهّم است. 👽اسلام سلیمان را پسر داوود می‌داند که خداوند بسیار زیادی به او ارزانی کرده بود. 💩سلیمان به اذن بر تمامی موجودات زنده مسلط بود و حیوانات را می‌فهمید. فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ/ سوره انبیاء، آیه ۷۹ و ثروت بی‌اندازه‌ای در اختیار داشت.   👽 قرآن بیان می‌کند که سلیمان را تحت کنترل گرفت. خداوند در فسمتی از سوره «ص» می‌فرماید: «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ» ما را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند، و به هر جا او نماید برود. 💩 همچنین ذکر می‌کند که سلیمان به خواست خدا بر اجنه مسلط شده بود و این بنای معبد سلیمان را برای او ساختند و اگر جنی اطاعت نمیکرد او را با مجازات میکردند. وَالشَّیاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ/ سوره ص، آیه ۳۷) اشاره به این دارد که در اختیار سلیمان نبی (ع) بودند و فرمانبرداری‌اش را می‌کردند . 👽 داستان و هُدهُد در قرآن ذکر شده‌است . وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ ﴿۲۰﴾ و [سلیمان] جویای پرندگان شد [و را در میان پرندگان بارگاهش نیافت] پس گفت: مرا چه شده که را نمی بینم [آیا هست و او را نمی بینم] یا از غایبان است؟ 💩به گفتهٔ منابع یهودی و ، سلیمان هفتاد و دو دیو (جن) که از فرمانروایان و بزرگان بودند را به بند کشید. 👽یکی از کارهایی که برای سلیمان نبی(ع) انجام می‌دادند این بود که گوهرهای برایشان می‌آوردند. 💩از بیکران این پیامبر، چیزهای زیادی نصیب فقرا و می‌شد . 👽ذکر این در کلام مجید مکرر آمده است، در سوره بقره آیه ۱۰۲، در سوره انبیاء، آیه ۸۱، در سوره نمل، آیه ۱۶ تا ۱۸، در سوره سبا، آیه ۱۲ تا ۱۳ و در سوره ص، آیه ۳۵ تا ۳۹ . 👽کتابی در راستای شناخت این هفتاد و دو دیو با نام کلید کوچکتر  توسط آلیستر کرولی نوشته و منتشر شده‌است. ادامه دارد .... @Targomeh
۱۳ رعد وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاء خداست که ها را به هر کس و هر جا کند می فرستد🌸 @Targomeh