eitaa logo
پاسخگو
927 دنبال‌کننده
432 عکس
97 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 47: چرا با این که «ملائکة» مؤنث لفظی است، ضمیر آن به صورت مذکر رجوع می کند؟! ✍پاسخ: 💢کلمۀ «ملائکة» است. در جمع مکسر، گاهی به ظاهر و گاهی به آن اسناد داده می شود: 🔴هنگامی که فعل به ظاهر آن اسناد داده شود، واجب است فعل به صورت بیاید اما از حیث و ، هر دو وجه در فعل جایز است. 🌱مثال1(آیه50 سورهٔ انفال): وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ ⬅️ یتوفی مفرد مذکر است. 🌱مثال2(آیهٔ28 سوره نحل): الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي‏ أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى‏ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ⬅️ تتوفی مفرد مؤنث است. 🔵هنگامی که فعل به ضمیر آن اسناد داده شود، دو وجه جایز است: رعایت معنای کلمه و یا اعتبار جماعت. 🌱مثال1: الرجال ذهبوا 🌱مثال2: الرجال ذهبت 🔅نکته: کلمۀ ملائکه از حیث معنی نه مذکر است. در این موارد، عرب از حیث معنایی به آن فعل مذکر اسناد می دهد. 🔆نتیجه: اگر فعل به ظاهر کلمۀ «ملائکة» اسناد داده شود، می تواند به صورت مفرد مذکر یا مفرد مؤنث بیاید و اگر به ضمیر آن اسناد داده شود می تواند به صورت مفرد مؤنث یا جمع مذکر استمعال شود. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 48: طبق عقل و آیات قرآن، اراده صفت ذات است یا صفت فعل؟ https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 48: طبق عقل و آیات قرآن، اراده صفت ذات است یا صفت فعل؟ ✍پاسخ: ♨️بحث و یکی از بحثهای قدیم و پرچالش علم کلام است. در ماهیت اراده و به تبع در ذاتی یا فعلی بودن این صفت برای خدای متعال، اختلاف شده است. تقریبا سه نظر کلی در مورد صفت ذات یا فعل بودن اراده وجود دارد: 1⃣برخی از متکلمین و فلاسفه، اراده را از خدای متعال می دانند و از ادلۀ آنها، آیات و روایت فراوانی است که ظهور در صفت فعل بودن اراده دارد. 2⃣معمولاً فلاسفه، اراده خدا را همان به اصلح است می دانستند و با این تفسیر که اراده علم به است، اراده از صفات ذات است. اما طبق ظاهر اغلب آیات قرآن کریم و اکثر روایات، اراده از صفات فعل است. توضیح مطلب این است که اگر طبق نظر صحیحی، ظاهر آیات و روایت تالی فاسدی داشته باشد، از ظهور آن رفع ید می شود. برای مثال ظهور اولیۀ آیۀ «ید الله فوق ایدیهم»، این است که خدای متعال دارای دست است در حالی که این ظاهر، تالی فاسدی دارد و آن جسمانیت خدای متعال است؛ لذا از این ظاهر رفع ید کرده و آیۀ مذکور را بر معنایی مانند تسلط و برتری خدای متعال، تأویل می بریم. ‏ «اعلی الله مقامه» درباره این که ظاهر روایات در این است که اراده از صفات فعل است می‏فرمایند: «اگر ما به حسب ظاهر روایات اراده را از صفات فعل بدانیم که با فعل حادث می‏شود تالی فاسدی دارد و آن این است که خداوند در مقام ذات از یکی از صفات کمالیه (اراده) خالی باشد و مثل فواعل طبیعی باشد که فعل بدون اراده از آن‏ها صادر می‏شود. 3⃣برخی اراده را به اعتباری و به اعتباری می دانند. برای مثال، «رحمة الله علیه» می فرمایند: اراده را به یك اعتبار مى توان از صفات فعل دانست و به یك اعتبار از صفات ذات. اراده به معناى تصمیم بر انجام كار از صفات فعل است و به معناى آن منشا ذاتى كه در ذات الهى هست یعنى ، ، از صفات ذات است. برای مثال، در آیۀ «تریدون عرض الدنیا و الله یرید الاخرة» به معنای این که (خدا آخرت را براى شما دوست مى دارد)، اراده صفت ذات است. ♨️برای مطالعۀ بیشتر پیرامون تعاریف اراده و صفت ذات یا فعل بودن آن به نشانی های زیر مراجعه کنید⬇️ 📚درسهای معارف قرآن کریم، آیت الله مصباح یزدی رحمة الله علیه، درس هجدهم 📚کتاب کشف المراد في شرح تجرید الإعتقاد ، صفحه ۲۹ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 49: دلالت قاعدۀ «لو کان لبان» را توضیح دهید؟ ✍🏻پاسخ: ✳️ همان طور که در پیام های سابق بیان شد، علیرغم استعمال زیاد قاعدۀ «لو کان لبان» در کتب معاصرین و متأخرین، این قاعده کمتر بررسی شده است. در عبارت «لو کان لبان»، مراد از «کان»، کان تامه به معنای «وجد» و مراد از «بان»، «ظهر» می باشد. بنابر این معنای این قاعده این است که اگر موضوعی در معرض ابتلا باشد و حکم الزامی آن بیان نشده باشد، این قاعده افاده نفی آن حکم را می نماید و مفادش این است که اگر چنین حکمی بود، آشکار میشد و اکنون آشکار نشده است. ✳️ بنابر این، این قاعده، یک است، به این بیان که« لو کان هذا الحکم ثابتاً فی الشریعة لظهر و بانَ فی الروایات و الاقوال و الفتاوا و سیرة المتشرعه و لکن لم تظهر و لم تبن. » یعنی این مسئله متناسب با جایگاهی که دارد، اگر در شرع بود و مراد مولا بود، یک انعکاسی در روایات، فتاوا و سیره متناسب با اهمیت خودش بایستی داشته باشد، چون این انعکاس را ندارد، التالی باطلٌ، پس این حکم در شریعت نیست، نفی تالی منتج نفی مقدم است. برای روشن شدن دلالت قاعده، به مثال های زیر توجه کنید: 🌀مثال1: اگر در وجوب تعیینی صلاة جمعه، شک شود ممکن است این طور استدلال شود که اگر نماز جمعه‌ای که هر هفته مورد ابتلای همه است، در زمان حضور واجب تعیینی بود و لازم بود همۀ واجدین شرایط، به نحو تعیینی نماز جمعه را اقامه کنند، ظهور و بروزی داشت و بایستی در تاریخ ثبت و ضبط می‌شد درحالی‌که این‌طور چیزی در تاریخ نیست؛ لو کان لبان. بنابر این نماز جمعه در عصر حضور واجب تعیینی نیست پس به‌طریق‌اولی در عصر غیبت نیز واجب تعیینی نیست. 🌀مثال2:اگر در وجوب گوش کردن و سکوت کردن حین قرائت قرآن، تردید شود، ممکن است این طور استدلال شود که اگر وجوب این حکم در شریعت بود، می‌بایست قوی در اذهان و ارتکازات متشرعه ریشه داشت، مثل نماز صبح می‌بایست در اذهان جاافتاده بود، درحالی‌که کسی این‌طور چیزی به ذهنش نمی‌آید؛ لو کان لبان. 🌀مثال3: اگر احتمال داده شود غیر از مواقیت اربعه، میقات پنجمی وجود دارد، می توان گفت: «لو کان لبان». از آن جا که مردم برای حج هرسال مشرف می‌شوند و شرط حج این است که در میقات محرم بشوند و برای میقات چهار مکان مشخص شده است، اگر جای دیگری بود، بود «لبانَ». https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 50: آیا همۀ قصص قرآنی، واقعی و حقیقی است یا افسانه ای است و صرفاً جنبۀ هدایتگری دارد؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 50: آیا همۀ قصص قرآنی، واقعی و حقیقی است یا افسانه ای است و صرفاً جنبۀ هدایتگری دارد؟ ✍🏻پاسخ: 💫دربارۀ قصص قرآن، چند نگرش وجود دارد. برخی از روشنفکران مذهبی، قصص قرآن را اسطوره ای و خیالی دانسته اند که هیچ بهره اى از واقعیت ندارند اما طبق نظر مشهور شیعه، این نظریه مردود است و قصص قرآن واقعی است. به عنوان مثال، به چند نظریه اشاره می گردد: ✨ «رحمة الله علیه»: قرآن کتاب تاریخ یا نوشته اى تخیلى نیست، بلکه کتابى نفوذناپذیر است که باطل از هیچ سو بدان راه ندارد، سخن خدایى است که جز حق نگوید و براى رسیدن به حق، از باطل مدد نجوید. چگونه قابل تصور است که مقصدى حق مطلق باشد، در عین حال از طریقى، باطل بدان نفوذ کند؟! ✨استاد «رحمة الله علیه»: محال است انبیا در منطق نبوّت، براى یک حقیقت ـ العیاذ باللّه ـ یک امر واقع نشده و یک دروغ را ـ ولو به صورت تمثیل بیان کنند.» ✨ «حفظه الله»: قرآن هرگز امر تمثیلى و غیرواقعى را واقعى جلوه نمى دهد و اگر بخواهد امر واقعى اتفاق افتاده را بیان کند، به عنوان قصه بیان مى کند. داستان هاى قرآن ساختگى نیست، بلکه واقعیاتى است که در جهان گذشته رخ داده و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه نتایج حقى در جهت هدایت و تعلیم و تزکیه مردم از آن مى گیرد و به همین دلیل، خداى سبحان قصه هاى قرآن را حق و احسن القصص معرفى مى کند: 🌟واتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ(مائده: 27) 🌟نحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ(یوسف: 3) 📚المیزان، جلد7، صفحۀ165 📚مجموعه آثار شهید مطهری، جلد16،صفحۀ99 📚تفسیر موضوعى آیت الله جوادی آملی، جلد1، صفحۀ298 https://eitaa.com/saluni
✏️سلام. ایام مبعث رو بهتون تبریک میگم🎊🎉🎊 ✅مدت کمی از تولد کانال پاسخگو(سلونی) میگذره اما به لطف خدای مهربون، خیلی از طلاب عزیز با ما ارتباط گرفتند و سؤالاتشون رو ارسال و پاسخ رو دریافت کردند. 🔰به خاطر این نعمت خدمت به طلاب، خدا رو شکر میکنم و از شما تقاضا دارم برای روزافزون شدن توفیقاتمون، دعا کنید🙏 ممنون میشم نظرات، انتقادات و پیشنهاداتتون رو به ادمین کانال @Salooni ارسال کنید🌺
🔆مژده به همۀ طلبه های عزیز پایه های 1 تا 10: از این به بعد، نگران اشکالات درسی خودتون نباشید👇🏼👇🏼👇🏼 ♨️♨️♨️سؤالات درسی خودتون از پایه 1 تا 10 رو به نشانی مدیر کانال @Salooni ارسال و پاسخش رو از اساتید سطوح عالی قم، به واسطه همین کانال دریافت کنید. https://eitaa.com/saluni
🌱 ، عالمی که محضر پنج امام شیعه را درک کرد❗️ ♨️پدرش از یاران وفادار «علیه السلام» بود. او که تشیع را از پدرش به ارث گرفته بود و در سایه سار پروش یافت و ازعلمای بنام زمان خود شد. او علاوه بر تشیع را نیز از پدر به ارث برد. ♨️در آمده است که پس از شهادت «علیه السلام» عایشه سوار بر استر، فریاد می‌زد که نمی‌گذارم او را در خانه «صلی الله علیه و آله» دفن کنند. قاسم که سن و سالی نداشت، نزد عایشه رفت و گفت: «ای عمه! هنوز یاد جمل از خاطره ها نرفته است که باز میخواهی کاری کنی که بگویند ، اینبار سوار استر شده و آتش فتنه دیگری را روشن کرده است!» ♨️ «علیه السلام» در مورد او که جد مادری ایشان بود، چنین می‌فرمایند:« ، و ، از جمله راویان و شیعیان مورد اعتماد و عنایت «علیه السلام» بودند».(۱) ♨️در مورد او نوشته اند که بعد از نماز عشا در مسجد می‌نشست و شاگرادان گرد او می‌رفتند تا برایشان حدیث نقل کند. علاوه بر و در مورد فروتنی، سکوت فراوان، پرهیزکاری و دقت در نقل روایت از او در کتب تاریخی سخن گفته شده است.(۲) ♨️وی در سال۱۰۶ هجری قمری در حالیکه برای زیارت به می‌رفت، در میان راه جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر او به مدینه بازگردانده شد و در همانجا به خاک سپرده شد. 📚۱-اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲ 📚۲-کتاب الثقات، طبقات الکبری و وفیات الاعیان https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 51: مقصود از «رابط» در علم نحو چیست؟! https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 51: مقصود از «رابط» در علم نحو چیست؟! ✍پاسخ: 🔆«رابط» در لغت اسم فاعل از مادۀ «ربط» به معنای تقویت کردن، بستن، محکم کردن و پیوستگی است و در اصطلاح آن لفظی است که بین دو لفظ دیگر(که اغلب یکی از آن ها جمله می باشد)، پیوستگی ایجاد می کند. 🔆در مواردی، به رابط احتیاج است که این موارد به اختصار عبارتند از: 🔅1. جملۀ خبریه: جمله‏اى كه خبر مبتدا مى‏باشد. مثال: لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ«اعراف/26 رابط⬅️ذلک 🔅2. جملۀ وصفیه: جمله‏اى كه به وسيله آن اسم قبل توصيف مى‏شود. مثال: حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ‏ «الإسراء/ 93» رابط⬅️ ضمیر «ه» در نقرؤُه 🔅3. جملۀ صله: جمله‏اى است كه به وسيله آن صله براى موصول آورده مى‏ شود. مثال: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ‏ «البقرة/ 3» رابط⬅️«و» در یؤمنون 🔅4. جملۀ حالیه مثال: لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ «النساء/ 43» رابط⬅️ مجموع »و»حاليه و ضمير جمع مخاطب مذكر. 🔅5. جملۀ تفسیریه از مشغول عنه: جمله‏اى است كه مفسّر عامل مقدّر اسم مشغول عنه در باب اشتغال است، مثال: زيدا ضربته. رابط⬅️ضمیر «ه» در ضربته 🔅6. بدل بعض از کل: مثال: ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ‏ «المائدة/ 71» رابط⬅️ضمیر «هم» 🔅7. بدل اشتمال: مثال: يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ‏ «البقرة/ 217» رابط⬅️ضمیر «ه» 🔅8. معمول صفت مشبهه مثال: «زيد حسن وجهه» رابط⬅️ضمير مضاف‏اليه در «وجهه» 🔅9. جملۀ جواب شرط که اسم شروط آن مرفوع بنابر ابتدائیت است. مثال: فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ‏ «المائدة/ 115» رابط⬅️«ه» در اعذبه 🔅10. دو عامل متنازع در باب تنازع مثال: تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ‏ «المنافقون/ 5» رابط⬅️جواب بودن «يستغفر» براى «تعالوا» است(«تعالوا» و «يستغفر» نسبت به مفعول به بودن در کلمۀ «رسول اللّه» تنازع دارند.) 🔅11. الفاظ تاكيد معنوى مانند: «كل» و «نفس» و «كلا» که بلافاصله بعد از لفظ موكّد قرار مى‏گيرند. مثال: «جاء الزيدان كلاهما» رابط⬅️«هما» در کلاهما https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 52: بحث تنقیح مناط را به طور دقیق تبیین کنید؟ https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 52: بحث تنقیح مناط را به طور دقیق تبیین کنید؟ ✍🏽پاسخ: 💎بحث «تنقیح مناط» در کتاب و و... ذکر شده اما توضیحی برای آن بیان نشده است. 💎، در لغت به معنای «پيراستن» و «پاك كردن» و در اصطلاح اصوليين، به معنای «الحاق فرع به اصل، با الغاى فرق بين آنها است.» به اين صورت كه تشخیص داده شود که بين اصل و فرع، تفاوتی نيست الا در مورد یا مواردی که در حكم دخالت ندارد؛ بنابراين، چون در علّت حكم مشتركند، پس در حكم نيز مشتركند. به عبارت دیگر، اگر موضوع در لسان دلیل، مقترن به اوصاف و خصوصیاتی باشد که عرف مخاطبین، آن را دخیل در حکم نداند بلکه علت دیگری را برای حکم یقین نماید، تنقیح مناط صورت پذیرفته است. 🔅نکته: در صورتی که تنقیح مناط یقینی و قطعی باشد حجت است ولی اگر ظنی باشد حجت نیست. 🌀مثال1: شخصى بيابان‏نشين نزد «صلّى اللّه عليه و آله»آمد، و عرض كرد: من هلاك شدم. حضرت فرمودند: چه كردى؟ گفت: در روز ماه رمضان با همسرم نزديكى كردم. حضرت فرمودند: بنده‏اى آزاد كن...در این مثال، اعرابى بودن یا ماه رمضان آن سال یا مواقعه با همسر، خصوصيتى نداشته است بلکه هركس در روز ماه رمضان با زنى نزديكى كند، بايد يك بنده آزاد كند. 🌀مثال2: اگر مردى از امام «عليه السّلام» بپرسد: با عباى نجس نماز خوانده‏ام، تكليف چيست، آن‏گاه پاسخ بشنود: نماز را اعاده كن، قطعى است كه مرد بودن و عبا بودن، در حكم به وجوب اعاده، دخالت ندارد و هركسى چه مرد و چه زن با لباس نجس خواه عبا و خواه غير آن با آگاهى و علم نماز بخواند، وظيفه‏اش اعاده آن است. 🌀مثال3: اگر «صلّى اللّه عليه و آله» به کسی بفرمایند: در هنگام سفر سوار بر شتر جايز است كه نماز نافله خوانده شود و مجتهد یقین کند شتر خصوصيتى ندارد، بلكه مطلق «مركب» منظور حضرت بوده است، در اين صورت نتيجه مى‏گيرد كه در حالت سوارى چه سوار بر اتومبيل و چه هواپيما نيز مى‏توان نماز نافله را بجاى آورد. «حفظه الله» «رحمة الله علیه» 📚نهاية الوصول الى علم الأصول ؛ ج‏4 ؛ ص28 📚رسائل اصولية ؛ ص244 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 53: حروف اصلی و زائد، وزن و قواعد اعلال درکلمهٔ «تقیه» را توضیح دهید؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 53: حروف اصلی و زائد، وزن و قواعد اعلال درکلمهٔ «تقیه» را توضیح دهید؟ ✍پاسخ: 🔷جواب اجمالی: کلمۀ «تقیه» از حیث صرفی، از ریشۀ وقی است و تاء آن بدل از حرف اصلی«و» می باشد و «یاء» اول و «ة» آخر آن زائد و وزن آن «فعیلَة» است. 🔶جواب تفصیلی: در کلمۀ «تقیة» هیچ اعلالی اتفاق نیفتاده است بلکه «ابدال» رخ داده است. در کلمات عربی، گاهی حرفی بدل از حرف اصلی قرار میگیرد. یکی از این حروف، حرف «تاء» است که در مواردی بدل از (واو، ياء، سين، صاد و هاء) آمده است. برای مثال، در کلمۀ «تراث»، حرف «تاء» بدل از «واو» است. 🌀برخی از موارد ابدال، و برخی است. و ابدال «تاء» از حروف مذکور سماعی است که این ابدال در بسیاری از مشتقات مادۀ «وقی» اتفاق افتاده است. برای مثال در کلمۀ «تقيّة»، «تاء» بدل از «و» است و «یاء» زائد در «یاء» اصلی ادغام شده است. لذا وزن آن «فعيلة» است یا در کلمۀ «تقوى»، اصل آن «وقیی» بوده است که «تاء» بدل از «و» است و «و» بدل از «یاء» اول است. لذا وزن آن «فعلی» است. 📚شرح التسهيل المسمى تمهيد القواعد بشرح تسهيل الفوائد، جلد10، صفحۀ5237 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 54: تفاوت حیثیت تقییدیه و حیثیت تعلیلیه را بیان کنید؟ https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 54: تفاوت حیثیت تقییدیه و حیثیت تعلیلیه را بیان کنید؟ ✍🏽پاسخ: 🔰این بحث هم در کتب منطقی و فلسفی و هم در کتب اصولی مطرح شده است. ما دو نوع حيثيت داريم: حيثيت تعليليه، حيثيت‏ تقييديه‏. توضیح این دو اصطلاح، به شرح زیر است: ♨️حيثيت تعليليه، علت ترتب بر ذات موضوع است و اين حيثيت و عنوان، نه جزء الموضوع و نه تمام الموضوع است. ⭐️مثال1: در قضيه «انسان خندان است»، ثبوت خندان براى انسان، معلول علتى مانند (تعجب و شگفت زده شدن) است که «حيثيت تعليليه» است. ⭐️مثال2: در قضیۀ «الخمر حرام لكونه مسكرا»، «مسكر بودن» حیثیة تعلیلیة دارد. ♨️حيثيت تقييديه، آن است كه اين حيثيت و عنوان، یا تمام الموضوع و يا جزء الموضوع براى ثبوت حكم است. در واقع حيثيت تقييديه با تركيبى كه در طرف موضوع قضيه ايجاد می‏كند، بيان می‏كند كه موضوع قضيه، بسيط نيست و به تنهايى شايسته پذيرش محمول نمی‏باشد. ⭐️مثال1: در قضیۀ «اكرم العالم» عنوان «عالم» و همچنین در قضیۀ «قلد المجتهد العادل» حیث «عدالت»، حیثیة تقییدیه است. ⭐️مثال2: در قضیۀ «الماء المتغیر نجس»، حیث «متغیر» حیثیة تقییدیه است. ☑️نکته: تفاوت حیثیة تقییدیه و تعلیلیة این است که حیثیة تقییدیه مقوم موضوع است اما حیثیة تعلیلیه علت تشریع حکم است. 📚برای مطالعۀ بیشتر، به و شروح آن مراجعه کنید. https://eitaa.com/saluni
📨 : یکی از دوستان عزیز، پیام داده بودند که منابعی که معرفی می کنید بهتره از منابع رایج حوزه باشه! در توضیح این مطلب، باید این نکته رو متذکر بشم که تا جای ممکن از منابع مرسوم حوزوی معرفی میکنیم اما برخی سؤالات، پاسخش در کتب اصلی نیست بلکه در شروح و حواشی فقط مطرح شده؛ بنابر این تا جای ممکن نظر این دوست عزیزمون رو تأمین می کنیم اما گاهی مقدور نیست. https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 55: لطفا برای تمرین و مرور ، نمونه فعلهایی که قاعده های و در آن اجرا بشود را بیان کنید؟ ✍️پاسخ: در پاسخ این دوست عزیز و برای همۀ طلاب عزیز، کتاب تألیف رو بهتون معرفی میکنم؛ شما میتونید این کتاب رو در سایت 🌐https://www.ghbook.ir 🌐 مطالعه یا دریافت کنید. ❌مسئولیت شرعی دانلود و استفاده این فایل، بر عهده سایت مذکور و شخص شما است. https://eitaa.com/saluni
💠قسمت2️⃣ 💠 برده‌ای حبشی بود. وقتی اسلام ظهور کرد، او هم مسلمان و آزاد شد. در زمان خلافت معاویه، سال چهل و پنج هجری قمری و در شهر ، صاحب پسری شد و نام او را گذاشت. سعید در همان کودکی و نوجوانی، نبوغ خود را در کسب علم نمایان کرد. برای همین، پدرش او را به فرستاد. در آن زمان، مدینه مرکز گسترش علوم دینی بود و با وجود کارشکنی‌های حکومت اموی، کرسی های علمی بزرگی در حال شکوفایی بود. سعید در مدینه خدمت ابن عباس رفت و از شاگردان او شد. 💠او نزد ، «صلی الله علیه و آله» و روایات بیشماری را فراگرفت. سعید با تلاش و استفاده از هوش خدادادی خود، پله های ترقی را طی کرد تا جایی که ابن عباس به او اجازه داد، خودش روایت نقل کند. سعید به ابن عباس گفت:«چگونه با بودن شما روایت نقل کنم؟» ابن عباس گفت:« این یک نعمت خدا برای توست .اگر در حضور من روایتی را درست نقل کردی، آن را تایید می کنم و اگر اشتباه نقل کردی، آن را به تو یاد می‌دهم.» 💠حضور سعید در مدینه او با «علیه السلام» آشنا کرد و از محضر امام نیز علوم اسلامی را فرا گرفت. علم فراوان، اخلاق نیکو و وجود پر نور امام سجاد «علیه السلام» باعث شد، سعید یکی از یاران باوفای آن امام شود . 💠سعید عالمی بود که به علمش عمل می‌کرد. برای همین، در و نیز زبانزد شده بود تا جایی که به او لقب را دادند که علاوه بر عالم و فقیه بودن، دلیلی بر و او نیز هست. او هر دو شب یکبار را ختم می‌کرد و هر وقت به می‌ایستاد هم چون چوب خشب بود و فراوان می‌کرد. سعید بن جبیر هر سال دوبار از شهر خارج می‌شد که یکبار برای و بار دیگر برای . https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 56: لطفا مفهوم منصوب به نزع خافض و دلیل استعمال آن در ادبیات عرب را بیان کنید؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 57: تفاوت جزء، شرط، مانع و قاطع را بیان کنید؟ ✍پاسخ: ⚫️جزء: اگر شرعى به مرکّبى تعلّق پیدا کند (موضوعى که از اجزاى مختلف تشکیل شده است) در اینجا به هر کدام از آن قسمت ها اصطلاحاً «جزء» مى گویند و همانگونه که حکم به تمام عمل مرکب تعلّق گرفته، به هر یک از اجزا نیز به صورت ضمنى، تعلّق گرفته است. 🍀مثال: نماز از اجزاى مختلفى (نیّت، تکبیرة الاحرام، رکوع، سجود، تشهد و...) تشکیل یافته است، بنابراین همانگونه که خود نماز واجب است، هر یک از اجزاى آن نیز به تبع وجوب نماز، وجوب ضمنى پیدا مى کنند. 🔴شرط: به آن چه خارج از حقیقت موضوع است ولى صحت عمل، منوط به آن است «شرط» گویند، چه مقدّم بر عمل باشد ( )، مانند وضو براى نماز و یا مقارن باشد ( )، مانند قبله براى نماز و یا پس از عمل باشد ( )، مانند غسل شبانه زن مستحاضه نسبت به صحت روزه او در روز گذشته. 🔵مانع: به آن چه وجودش جلوگیرى از تأثیر مقتضى صحّت عمل مى کند، «مانع» مى گویند. 🍀مثال: لباسى که از پوست حیوان حرام گوشت باشد براى نمازگزار یا زینت طلا براى مردان، مانع صحت نماز است. ⚪️قاطع: به آن چه هیأت اتصالى عمل را بر هم مى زند و میان اجزاى مرکّب فاصله ایجاد مى کند «قاطع» مى گویند. 🍀مثال: خنده و گریه براى امور دنیا  در نماز، قاطع آن است.   📚 دائرة المعارف فقه مقارن https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 56: لطفا مفهوم منصوب به نزع خافض و دلیل استعمال آن در ادبیات عرب را بیان کنید؟ ✍️پاسخ: 🌀حذف در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که کثرت استعمال داشته است به جهت و در گفتار بوده است. مثلا در «ذهبت الشام» به جهت اینکه زیاد به شام میرفته اند و استعمال برای خبر دادن از این امر زیاد بوده است به جهت تخفیف و تسهیل در تلفظ، حرف جر را حذف کرده اند و معنا برایشان به دلیل وجود قرینه، واضح بوده است. 🌀قابل توجه است که در زبان فارسی مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل «رفتم به قم» است. این شیوه محاوره است از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است. (نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318) 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✳️نکات تکمیلی: 1️⃣ قواعد زبان عربی از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار قواعد عربی، استعمالات عرب است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال عرب است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند قواعد عربی اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی ادبا تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند. 2️⃣ منصوب بنزع خافض در جایی است که بین فعل یا شبه فعل و مفعول آن، حرف جر حذف شده باشد؛ لذا در مواردی که یا نباشد، نمی توان منصوب بنزع خافض دانست. 3️⃣ منصوب بنزع خافض در «أن» و «أنّ» و غیر آن است به این نحو که ماده فعل و کلمه منصوب به نزع خافض را نمی توان غیر آن استعمال کرد. 4️⃣مرحوم موارد منصوب بنزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. مانند «لاقعدن صراطک المستقیم» که «اقعدن»ّ را متضمن «الزمن»ّ میداند. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک المستقیم.» مواردی را هم منصوب بنابر از باب تشبیه به غیر مختص دانسته است. 📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية ؛ صفحهٔ304 📚 شرح رضی، جلد2، صفحهٔ190 https://eitaa.com/saluni
🔆مژده به همۀ طلبه های عزیز پایه های 1 تا 10: از این به بعد، نگران اشکالات درسی خودتون نباشید👇🏼👇🏼👇🏼 ♨️♨️♨️سؤالات درسی خودتون رو به نشانی مدیر کانال @Salooni ارسال و پاسخش رو از طریق همین کانال دریافت کنید. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 58: در مواضع مختلفی از مباحث از جمله بحث ، کلمه طبیعت مأمور به ذکر شده است. مراد از طبیعت دقیقا چیست؟ https://eitaa.com/saluni