eitaa logo
پاسخگو
917 دنبال‌کننده
421 عکس
95 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 61: آیا می توانیم از روایتی که دارای سند مخدوش باشد، به عنوان مؤیّد استفاده کنیم؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 61: آیا می توانیم از روایتی که دارای سند مخدوش باشد، به عنوان مؤیّد استفاده کنیم؟ ✍پاسخ: ♨️حدیث به اعتبارات مختلف، تقسیمات متعددی دارد و طبق یکی از آن ها، حدیث به و و و تقسیم می گردد. طبق برخی تعاریف، همه اقسام حدیث ، ، ، وحتی حدیث ، از مصادیق حدیث ضعیف شمرده می شود و طبق تعاریف دیگر، حدیث مجعول با حدیث ضعیف متفاوت است. ♨️اگر منظور از مخدوش، حدیث مجعول باشد، قابل استناد نیست اما اگر منظور حدیث ضعیف باشد طبق نظر اغلب فقهاء، در مباحث فقهی، حدیث ضعیف حجیت ندارد مگر این که مشهور به آن عمل کرده باشند و در نظر ما، باشد یا این که حدیث ضعیف در کنار روایات هم مضمون که اعتبار آن ها ثابت شده است، به عنوان مؤید به کار گرفته شود و حاصل شود. 📚رسائل، انصاری، مرتضی، ج ۱، ص ۱۴۴. 📚کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۳۳۹. 📚مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۴۶. 📚قوانین الاصول، قمی، میرزا ابوالقاسم، ص ۴۲۶. 📚مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ۲، ۱۹۲. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 62: ترکیب جملۀ «عندی کصدیقِ» چیست؟ https://eitaa.com/saluni
💠قسمت3️⃣ 🔶روزگار سعید در حال گذران بود تا اینکه عبدالملک مروان به حکومت رسید. این حاکم ظالم،حجاج بن یوسف را فرماندار منطقه عراق کرد. حجاج حاکم خونریزی بود. مخالفان حکومت را به شدت مجازات می کرد. به خصوص با کسانی که با «علیه السلام» در ارتباط بودند، بسیار سخت گیر بود؛ طوری که هیچ یک از یاران امام سجاد «علیه السلام» نمی توانستند محبت خود را به امام آشکار کنند. 🔷سعید به دلیل دفاع از امام سجاد «علیه السلام» مورد تعقیب حکومت بود. او در فرار به شهرهای مختلف می‌رفت و در آنجا هم دست از علم برنمی‌داشت و در هرشهری که می‌رفت، مجلس درس خود را برگزار می‌کرد. 🔶در زمان زندگی سعید، قیام‌های زیادی علیه حکومت اموی اتفاق افتاده بود. از جوانیش که قیام اتفاق افتاد تا قیام ، ، و ... . در سالهای پایانی عمر او، محمد بن اشعث علیه حجاج بن یوسف قیام کرد. او از سعید خواست تا با قیام آنها همراه شود. در ابتدا، سعید دعوت او را نپذیرفت. ابن اشعث به او گفت:«این قیام علیه حجاج بن یوسف است. کسی که بی گناهان را سر می برد و ستم های فراوان می‌کند. » سعید ،در نهایت، با قیام ابن اشعث همراه شد. او در جنگ، شجاعت فراوانی از خود نشان داد و بسیار جنگید. این جنگ با پیروزی امویان تمام شد و قیام شکست خورد. ابن اشعث کشته شد و یاران او از جمله سعید فرار کردند. 🔷سعید ابتدا به ،بعد به ، از آنجا به قم و سپس به رفت؛ اما این فرار ها او را خسته کرد و تصمیم گرفت به مکه بازگردد و در حرم امن الهی بماند. فرماندار او را دستگیر کرد و به نزد حجاج برد... ♨️ادامهٔ داستان و مناظرهٔ جذاب سعید و حجاج را در قسمت بعدی بخوانید https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✏️سلام. 🎉خجسته میلاد منجی بشریت، حضر حجت «عجل الله فرجه» رو به همه شما تبریک میگم.🎉 🔆دیشب، از حرم تا حرم، همه شما رو در ثواب تک تک قدمهام👞👞 شریک کردم. لایق نبودم اما به فضل خدا توفیق پیدا کردم و دوست داشتم این شیرینی رو با همه تون شریک بشم🌹 📨ممنون میشم نظرات، انتقادات و پیشنهاداتتون رو به ادمین کانال @Salooni ارسال کنید🌺 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 62: ترکیب جملۀ «عندی کصدیقِ» چیست؟ ✍️پاسخ: 🍀 عند⬅️ کلمۀ «عند»، حضور یا حضور و غالبا به و گاهی به من میگردد (مانند: قُل کُلٌ مِن عندِالله.) 🍀یاء⬅️ یاء متکلم، «عند» و محلا است. 🍀عندی⬅️ عندی به کان محذوف و نقش آن مقدم است. 🍀کاف و صدیق⬅️ در مورد «ک» دو نظر وجود دارد. برخی مانند ، آن را همواره می دانند مگر در ضرورت و عده ای مانند و ، اسم واقع شدن کاف تشبیه را در غیر ضرورت نیز جایز میدانند. الف- بنابر قول سیبویه، در این عبارت «کاف» تشبیه، حرف جر و «صدیق» مجرور آن است. در این صورت، باید را محذوف گرفت، مثلا «شخص« یا «احد» محذوف، مبتدا است. در این صورت، اصل عبارت، «عندی شخصٌ کصدیقٍ» است که «کصدیق» جارومجرور و متعلق به کان محذوف و صفت برای «شخصٌ» می باشد. ب- بنابرقول اخفش و فارسیّ، «کاف» مبتدای مؤخر و محلاً مرفوع است و «صدیق» مضاف الیه کاف و مجرور می باشد. 📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك، ص 245 📚مغني اللبيب، ج‏1، ص155 📚شرح الدماميني على مغني اللبيب، ج‏2، ص341 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 63: در مسئله اجتماع امر و نهی، طبق یک نظر، نماز در زمین غصبی صحیح است ولی نمازگزار معصیت کرده است. از طرفی یکی از شروط صحت نماز، غصبی نبودن مکان نمازگزار است. این دو مطلب چگونه قابل جمع هستند؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 63: در مسئله اجتماع امر و نهی، طبق یک نظر، نماز در زمین غصبی صحیح است ولی نمازگزار معصیت کرده است. از طرفی یکی از شروط صحت نماز، غصبی نبودن مکان نمازگزار است. این دو مطلب چگونه قابل جمع هستند؟ ✍پاسخ: ♨️مباحث اصولی، با فرض عدم قرینه مطرح می شود. برای مثال، ممکن است مبنای اصولی، ظهور در باشد؛ در این صورت، اگر قرینه بر نباشد، امر ظهور در وجوب دارد و این مطلب منافاتی ندارد که در موردی مأمور به به جهت قرینه، حمل بر استحباب شود. 💢بنابر این بحث اجتماع امر و نهی زمانی حکم و نظایر آن را تعیین می کند که قرینه و دلیلی نسبت به صحت یا عدم صحت صلاة در دار غصبی وجود نداشته باشد؛ لذا منافاتی ندارد کسی در اصول قائل به جواز اجتماع و در فقه قائل به بطلان صلاة در دار غصبی شود. به صراحت به این مطلب اشاره کرده و فرموده است: «ثمَّ إنّ ظاهرهم أنّ مسألة الصلاة في المكان المغصوب من صغريات اجتماع الأمر و النهي، و الصحة و الفساد مبنية على تلك المسألة جوازا أو منعا و لكنّه باطل، لظهور إجماعهم على بطلانها في المكان المغصوب في سعة الوقت و إمكان الخروج» 💢دلیل بطلان صلاة در دار غصبی، و است که در ، ، ، ، ، ، ، ، و...بیان شده است. البته برخی مانند علیرغم این اجماعات، حکم به صحت نموده اند و برخی مانند «رحمه الله»، حکم به بطلان را مختص نمازی دانسته اند که محل آن غصبی باشد. 🔅تذکر: با فرض نپذیرفتن اجماع، دلیل بطلان نماز در دار غصبی، از نظر برخی مانند ، مسألۀ اجتماع امر و نهی نیست (زیرا ممکن است صحت عبادت مستند به باشد ولو امر نداشته باشد) بلکه عمده دلیل بر بطلان، به چنین نمازی است. 📚مستمسك العروة الوثقى؛ ج‌5، ص: 416 📚العروة الوثقى مع التعليقات؛ ج‌1، ص: 474 📚بيست و پنج رساله فارسى؛ ص: 564 📚مهذب الأحكام (للسبزواري)؛ ج‌5، ص: 379 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 64: در روایات متعددى که از طرق اهل بیت«علیهم السلام» به ما رسیده است، قیاس کردن احکام و حقایق دینى به شدت محکوم شده است. آیا قیاس در مباحث کلامی نیز مطرود است؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 64: در روایات متعددى که از طرق اهل بیت«علیهم السلام» به ما رسیده است، قیاس کردن احکام و حقایق دینى به شدت محکوم شده است. آیا قیاس در مباحث کلامی نیز مطرود است؟ ✍🏽پاسخ: قیاس یکی از روشهای ظنی است که در منطق به آن تمثیل می گویند. این روش در به دلیل وابسته بودن به قابل استفاده نمی باشد. در منطق هم ارزش آن به اندازه ظن و گمان بوده و یقینی نیست. در کلام نیز از این روش برای رسیدن به یقین استفاده نمی شود اما گاهی برای تفهیم مطالب انتزاعی به آن متمسک می شوند که اصطلاحا به آن نیز گویند. باید توجه داشت که متکلمین گاهی برای اثبات مدعای خود از روش استفاده می کنند که تمثیل در جدل هم گاهی مورد استفاده قرار می گیرد. 🔅تذکر: گاهی تمثیل یا همان در شرایطی می تواند باشد که در این صورت ارزش آن یقینی بوده و در فقه نیز قابل استفاده است. برای مثال یکی از مصادیق این نوع قیاسات بوده که به آن توجه می کنند. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 65: در حدیث علوی « لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَيتُ حَبلَها على غاربِهِا» ، «لولا» در کلام امام چه نوع لولایی است؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 65: در « لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَيتُ حَبلَها على غاربِهِا» ، «لولا» در کلام حضرت علی«علیه السلام» چه نوع لولایی است؟ ✍️پاسخ: ⭕️لولا در این حدیث شریف لولای نوع اول که برخی آن را لولای امتناعیه نام نهاده اند می باشد. و ترجمه آن چنین است: اگر حضور حاضران و تمام شدن حجت به سبب وجود یاری دهندگان، و آنچه که خداوند پیمان گرفته از عالمان که بر پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم سکوت نکنند، (اگر اینها) نبود، می انداختم طناب هدایت این امر را بر پشتش و آن را رها می کردم. ♨️برای توضیح بیشتر قابل ذکر است که لولا سه وجه اصلی دارد: 1️⃣ : برای بیان امتناع جملۀ دوم(جواب) به سبب وجود جمله اول(شرط) است. که بعد این لولا اسم قرار میگیرد و نقش آن مبتدا است و خبرش «موجودٌ» محذوف است. به بیان دیگر، این لولا بر سر جمله اسمیه ای داخل میشود که خبر آن طبق نظر مشهور، همیشه محذوف است. 🍀مثال: لولا علی«علیه السلام» لهلک فلانٌ. اگر علی«علیه السلام» نبود فلانی هلاک می شد(اما علی«علیه السلام» وجود دارد. ) 2️⃣ : برای تحضیض و طلب با تندی است که مابعد آن فعل مضارع یا موول به آن قرار میگیرد. 🍀مثال: لولا تستغفرون الله: چرا استغفار نمیکنید؟ یعنی استغفار کنید! (46/نمل) 3️⃣ : برای طلب با نرمی است که مابعد آن فعل مضارع یا موول به آن قرار میگیرد. 🍀مثال: لَوْ لا أَخَّرْتَنی‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَریب‏ (10/منافقون) 4️⃣ یا : برای توبیخ و سرزنش و پشیمان کردن فرد برای ترک فعل است که مابعد آن فعل ماضی می آید. 🍀مثال: لولا جاءوا علیه بأربعه شهداء. یعنی چرا نیاوردند بر مدعایشان چهار شاهد؟! (نور/13) 🔅نکته: برخی برای لولا، معنای استفهام به معنای هل استفهامیة را نیز ذکر کرده اند لکن اغلب نحویون را نپذیرفته اند. 📚شرح ابن عقيل: جلد2، صفحه7 و جلد3، صفحه398 📚البهجة المرضية:صفحه 202 📚مغنی اللبیب، جلد1، صفحۀ272 📚النحو الوافي: جلد4، صفحه477 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 66: لطفاً حقیقت شرعیه و حقیقت متشرّعه را توضیح دهید؟ https://eitaa.com/saluni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرسش 66: لطفاً حقیقت شرعیه و حقیقت متشرّعه را توضیح دهید؟ ✍️پاسخ: 💠مقصود از حقیقت شرعیه، این است که لفظ معنای خاصی در و نزد دارد که دایرۀ آن اوسع یا اضیق از است. 💠مقصود از حقیقت متشرعه، این است که لفظ معنای خاصی نزد (مسلمانان) داشته باشد بدون آن که حقیقت شرعیه داشته باشد. 🔅نکته1 : ترکیب «حقیقت+ شرعیه» یا «حقیقت+متشرعه» و موارد مشابه آن به یک شکل معنی می شود. برای مثال یعنی لفظ معنای خاصی نزد داشته باشد یا یعنی لفظ معنای خاصی نزد داشته باشد و قس علی هذا. 🔅نکتۀ2: اهل سنت و عده ای از اصولیین شیعه، ائمه‌ی معصومین «علیهم السلام» را شارع نمی‌دانند، و تنها خدا و پیامبر را شارع می‌دانند، فلذا اگر کلمه ای را امام صادق «علیه السلام» وضع کرده باشد، آن را حقیقت شرعیه نمی‌دانند. اما عده ای از اصولیین شیعه، خداوند و پیامبر و معصومین «علیهم السلام» را شارع می‌دانند، فلذا هر کدام از معصومین لفظی را بیان نموده باشد، آن را حقیقت شرعیه می‌دانند. 📚الموجز ص 35 📚اصول الفقه ص55 📚درس خارج اصول استاد احمد عابدی«حفظه الله» 96/10/23 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
❓پرسش 67: آیا همیشه اوزان جمعه قله، دلالت بر سه الي یازده می‌کنند یا تبصره‌ و استثنائی هم در این مسئله وجود دارد؟ https://eitaa.com/saluni
✏️سلام شبتون بخیر☺️ این چند روز در تدارک سفر یا مسیر راه بودم و موفق نشدم خدمتتون باشم. ممنون میشم صبور باشید🌹
❓پرسش 67: آیا همیشه اوزان جمعه قله، دلالت بر سه الي یازده می‌کنند یا تبصره‌ و استثنائی هم در این مسئله وجود دارد؟ ✍پاسخ: ✳️اوزان جمع قله، بر سه تا ده فرد از مفرد خود دلالت می کند و با وجود قرینه به جای نیز استعمال می گردد. تصریح کرده است که هر کدام از صیغه های جمع قلة و کثرة، به جای یکدیگر استعمال می گردد و به تصریح این استعمال مجازی است که به گفته جناب ، این استعمال از نوع است. 🍀مثال1: در شعر ( و بعض ذي بكثرة وضعا يفي *** كأرجل و العكس جاء كالصّفي ) کلمهٔ«ارجل» که از اوزان جمع قله است، برای «کثرة» استعمال شده است. 🍀مثال۲: در قرآن کریم نیز در مواردی مانند«یعلم خائنة الأَعیُن»، «شاکراً لأنعمه» ، «و لو ان ما فی الارض من شجرة أقلامٌ» و... ، اوزان جمع قلة برای «کثرة» استعمال شده است 🔅نکته: اوزان جمع قلة، چهار وزن و و و می باشد. 🍀مثال: اسلحة، افلس، فتية، افراس‏ 📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك، ص489 📚شرح ألفية ابن مالك لابن الناظم، ص302 📚المدرس الأفضل فيما يرمز و يشار إليه في المطول، ج‏6، ص283 📚دانش صرف ص:333 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 68: در عبارت فوق☝️، لفظ «فعل جامد» نوشته شده❗️آیا فعل هم جامد و مشتق دارد⁉️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
❓پرسش 68: در عبارت فوق☝️، لفظ «فعل جامد» نوشته شده❗️آیا فعل هم جامد و مشتق دارد⁉️ ✍🏽پاسخ: 💎لفظ در علم و ، به دو معنی استعمال شده است که در یک استعمال از اقسام اسم و در استعمال دوم از اقسام فعل است: 🌀 ، به معنای اسم غیر مأخوذ از است. برای مثال، در آیۀ شریفۀ «يا بُشْرى‏ هذا غُلامٌ»، کلمۀ «غلام»، اسم جامد است. به اسم جامد، ، و نیز گفته می شود و قسیم آن، است. 🌀فعل جامد، به معنای فعلی است که ملازم صورت واحده است و به صیغه های مختلف صرف نمی شود مانند «نعم»، «بئس» «عسى». به فعل جامد، فعل غیر متصرف نیز گفته می شود و قسیم آن، است. 📚بداءة النحو ؛ ص34 📚المعجم المفصل في النحو العربي ؛ ج‏1 ؛ ص105 وص402 📚موسوعة النحو و الصرف و الإعراب ؛ ص291 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
❓پرسش 69: دو واژۀ «انس» و «انسان» هر دو در قرآن استعمال شده است؛ تفاوت آن دو از حیث معنی و ساختار چیست؟! https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
❓پرسش 69: دو واژۀ «انس» و «انسان» هر دو در قرآن استعمال شده است؛ تفاوت آن دو از حیث معنی و ساختار چیست؟! ✍️پاسخ: 🔰در کتاب قاموس قرآن، ذیل کلمه «إنس» (بكسر اوّل) فرموده است: به معنای بشر است و در قرآن مجيد پيوسته در مقابل بكار رفته است. 🔰 «رحمة الله علیه» در ذیل آیه 26مریم«ً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا» نیز همین مطلب را بیان کرده و فرموده اند: کلمه «انسی» منسوب به «انس» در مقابل است که منظور یک فرد از انسان می باشد. با بررسی سایر استعمالات قرآنی انس و انسان می توان این مطلب را تصدیق نمود که کلمه إنس در مقابل جنّ استعمال می گردد. یعنی در مواردی که یک حکم یا یک خبر درباره هر دو گروه جن و انس بیان شده است یا انسان در مقابل جن دیده شده است، انس استعمال شده است. مانند: 🍀56 ذاریات: « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» 🍀6جن: «وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِن‏» 🔰اما «انسان» در مواردی استعمال می گردد که خود انسان بدون اینکه در مقابل دیده شود مراد باشد مانند: 🍀13 اسرا: «وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ في‏ عُنُقِهِ» 🍀14و15 الرحمن: «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ🔅و خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ. (در این مثال از آنجا که مراد بیان خلقت خود انسان است با لفظ انسان آمده است.) 📚قاموس قرآن، ج‏1، ص132 📚الميزان فى تفسير القرآن، ج‏14، ص44 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
✏️در قسمت های قبلی ، از ولادت تا شهادت سعید را برای شما بیان کردیم اما حیفم اومد که از گفتگوی حجاج و سعید قبل از شهادتش، براتون نگم. پس بشنوید👇🏻
💠قسمت5️⃣ اندکی قبل از شهادت🌹... وقتی سعید را نزد حجاج بردند،حجاج گفت: «تویی شقی بن کُسَیر؟» سعید گفت: «مادرم نام مرا بهتر از تو می‌دانست و او مرا سعید بن جبیر نام نهاد.» -هم تو و هم مادرت، هر دو شقی هستید. - فقط خداوند، غیب را می‌داند و او غیر از توست. -باید در دنیا به آتش🔥 سوزانده شوی. - اگر می‌دانستم که عذاب با آتش🔥 به دست توست، تو را به عنوان خدا می‌پرستیدم. -نظرت در مورد «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم» چیست؟ - او است. -نظرت در مورد «علیه السلام» چیست؟ آیا او را در بهشت می‌دانی یا جهنم؟ -اگر داخل بهشت یا جهنم شوم و اهل بهشت و جهنم را ببینم، اهلشان را خواهم شناخت. - در مورد ابوبکر و عمر چه نظری داری؟ -مرا بر ایشان وکیل نکرده‌اند. -کدامیک از خلفاء را بیشتر دوست داری؟ - هر یک از ایشان که نزد خالق من پسندیده‌تر هستند. - کدامیک نزد خالق پسندیده‌تر است؟ -این علم نزد کسی است که آشکار و پنهان ایشان را می‌داند. -نمی‌خواهم به من راست بگویی. - نمی‌خواهم به تو دروغ بگویم. -چرا نمی‌خندی؟ -آیا مخلوقی که از خاک و گِل آفریده شده و آتش🔥 او را خواهد سوزاند، می‌خندد؟! - پس چرا ما می‌خندیم؟ -قلوب❤️🧡 یکسان نیستند. حجاج که دید در گفتار نمی‌تواند او را شکست دهد، دستورداد تا جواهرات فراوانی از لؤلؤ و زبرجد و یاقوت💎 و... بر پای سعید ریختند تا شاید فریب بخورد. سعید گفت: «ای حجاج! اگر تمام اینها را بدهی تا از عذاب آخرت نجات پیدا کنی، نخواهی توانست و بدان که خیری در جمع کردن مال دنیا نیست.» حجاج که باز هم شکست خورده بود، نقشه دیگری کشید و دستور داد تا آلات لهو🎺🎻 را در جلوی سعید به صدا در آورند. سعید به شدت گریست. حجاج گفت:«چرا می‌گریی‌ای سعید؟ وای بر تو.» سعید گفت: «وای بر کسی که از بهشت رانده و داخل جهنم شود.» حجاج که دید با هیچ ترفندی نمی‌تواند سعید را بفریبد، گفت: «اینک زمان مرگ تو فرا رسیده‌است... https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5