eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
18 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
📂📂 ❤️ > 👈 > 3. > ⬅️ ج. 🌺بر پایه آیه ۱۸۴ بقره روزه از بر آن، ساقط است و باید بپردازند: * اَیّامـًا مَعدودتٍ ... وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا لَکُم * . 🔹 دیدگاه های متعددی درباره از * الّذین یطیقونه * هست : 👈۱. آیه درباره همه است : در اسلام خدا همگان را میان روزه گرفتن و افطار و فدیه به جای روزه آزاد گذاشته ؛ ولی گرفتن را از افطار دانست . 🌺 سپس این با آیه * فمن شهد منکم الشّهر فلیصمه * و تنها به مسافران و بیماران برای اجازه داده شد . 👈 ۲. آیه درباره کسانی است که توان روزه را دارا بوده اند و سپس بر اثر ، همچون بارداری یا پیری ، گردیده‌اند . 🔹 این معنا در برخی اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است . 🌺 بر اساس این ، باید در آیه جمله * ثمّ صاروا بحیث لا یطیقونه * در گرفته شود . 👈 ۳. آیه در مورد است که همه توان خود را به کار گرفته و روزه را با به جا می آورند . 🔹چنانکه در لغت نیز مانند * * به همین معنا به کار رفته است . 🌺بر این اساس ، بسیاری از مفسران و فقیهان و اهل سنت که روزه گرفتن برای آنان طاقت فرسا باشد ، مبتلایان شدید و زنان و را از مصادیق آیه شمرده و افطار کردن روزه را بر آنان یا جایز شمرده اند ؛ 🔹همچنین بر پایه یاد شده ، اینان باید به جای روزه ّ‌ را غذا دهند : * فدیه طعام مسکین * ( بقره ۱۸۴ ) ؛ به نظر بیشتر فقیهان امامیه یک‌ طعام ؛ ولی به دیده برخی دو مد ، پیروان نظریه نخست را بر حمل کرده‌اند . 🌺سپس قرآن در ادامه ، انجام دادن نیک از سوی مومنان را برای انجام آن خیر می شمرد : * فمن تطوّع خیرا فهو خیر له * ( بقره ۱۸۴ ) 🔹به نظر برخی ، مراد دادن یک طعام اضافه به مسکین یا اطعام به بیشتر از یک است ؛ ولی بعضی مراد از آن را مطلق انجام دادن کار دانسته‌اند . 🌺برخی نیز * * را به معنای انجام دادن عمل با رضایت دانسته و گفته اند کسی که روزه را با رضایت قلبی انجام دهد ، برای او خواهد بود . ادامه دارد ..... کانال 👇 @Targomeh
📖 📖 ⬛️ السلام> 👈گفتمان_جبرگرا 💠گفتمان در گذشته، همواره از راه‌هاى کسب حاکمان بوده است و براساس آن، همه اقدام‌هاى حاکم بر اساس الهى انجام و رضایت خدا به این تعلق گرفته که آن رویداد رخ دهد و آیات و این باب را در راستای تضمین صیانت مقبولیت و وی تفسیر می کردند . 🍀این در حالی است که بر پایه ؛ مانند * و ما تشاءون الّا ان یشاء الله * ( انسان ۳۰ ) و روایت تمام جهان از جمله افعال انسان متاثر از تقدیر و الهی اند ؛ 💠لیکن اعتقاد به هرگز نافی اختیار انسان و تدبیر وی در نخواهد بود . 🍀گفتمان جبرگرا داشت ، چنان که معاویه نیز ولایت عهدی یزید را که بسیاری آن را اصول اسلامی می دانستند ، به مشیت الهی نسبت داد که مردم در آن ندارند . 💠نخستین پس از حادثه در گفتمان جبرگرا ، اندکی پس از این رویداد و پس از اسرا به کوفه بود : 🍀والی آنجا رو به دختر امام علی علیه السلام خدایی را سپاس گفت که بی آبرویی ، قتل و رسوایی امام حسین علیه السلام شده بود و به امام سجاد علیه السلام شهادت ابن الحسین ( علی اکبر ) را خواست خدا دانست . ادامه دارد ....... کانال 👇 @Targomeh
📕📕 💫 > ..... ادامه ⬅️۴. : 🌺برخی بر اساس نحوی در آیه ۳۶ غافر این واژه را که کاربرد اصلی اش برای امید است ، به معنای دانسته اند : * و قال فرعون یا هامان ابن لی صرحا لعلی ابلغ الاسباب = و فرعون گفت : ای ! برای من برجی افراشته بساز ، شاید به درهای برسم * 🌼دانشمندان علوم کاربرد این چهار واژه را متفاوت دانسته ، برآنند که * و * حاکی از امید آرزو کننده به تحقق آرزو است ؛ در حالیکه * * از ناامیدی حکایت دارد و * * به معنای مطلق آرزو و از هر دو ویژگی خالی است . ⬅️ ۵. : 🌺 این واژه از ( م - ن - ی ) حالت خبری داشته ، برای گزارش از خود یا دیگران به کار میرود . 🌼 معنای اصلی آن و اندازه گیری و هنگامی که به باب تفعل میرود ، به معنای است که شخص آن را در ذهن خود فرض می کند و میگیرد . 🌺ابن اثیر آن را به معنای داشتن به تحقق چیزی محبوب دانسته است ؛ ولی صاحب التحقیق بر آن است که در اصل هر دو معنا را دارا است ؛ یعنی* مِنی * در اصل به معنای داشتن به حصول چیزی ، همراه با گرفتن آن است ، و راغب را به گونه ای معنا کرده که با رابطه نزدیکی دارد . 🌼 او می گوید : عبارت است از تصور چیزی در و این گاهی از روی است ؛ از این رو بیشتر آرزوها تصور کردن امور حدسی است ، که نداشته ، کاذبند . ادامه دارد ........ کانال 👇 @Targomeh
📘📘 📦 > ◀️ > 👈2. 🔻 در امانت دیگران به هر صورتى است « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللّهَ والرَّسولَ وتَخونوا اَمـنـتِکُم ». ( انفال ۲۷ ) 🔹جمله * تخونوا امانتکم * به جملات پیشین بوده و مقصود * لاتخونوا اماناتکم * است ؛ یعنی در خدا و رسول و نیز امانتهای خودتان نورزید . 🔻 دیگر این است که * لا * در نبوده و این جمله جواب جمله * لاتخونوا الله و الرسول * است و آیه چنین می‌شود که به امانت های خدا و رسول او خیانت نورزید که در این صورت در خودتان خیانت ورزیده اید ،‌ زیرا امانت خدا و رسول که همان پیامبر باشد امانت مسلمانان نیز شمرده می شود . 🔹 قرآن در آیه ۷۵ آل عمران نیز گروهی از اهل کتاب ( یهود ) در امانتهای غیر خود را طرح و آنان را بدین جهت نکوهش کرده است : * و من اهل الکتاب ..... من ان تامنه بدینار لا یودّه الیک مادمت علیه ذالک بانّهم قالوا لیس علینا فی الامّیین سبیل و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون * . 🔻 از یهود از سوی خدا به سبب این عمل آنان بر می آید که خیانت در از دیدگاه شرایع الهی عملی و ناپسند است . ادامه دارد ....... کانال 👇 @Targomeh
📋📋 ❇️ > 👈موارد کاربرد اذن الهى > ⬅️11. 🟣کسانى‌که آورده، کارهاى نیک انجام دهند، در آخرت داخل مى‌شوند که زیر آن‌ها نهرها جارى است و به اذن پروردگارشان، براى در آن‌جا به‌سر خواهند برد: * و‌اُدخِلَ الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها باذن ربّهم ..... * ( ابراهیم ۲۳ ) ⬅️12. 🟡خداوند، کسانى را که آورده‌اند، در اختلافاتى که بین مردم درباره حقّ وجود دارد، به اذن خویش مى‌کند: * ... فَهَدَى اللّهُ الَّذینَ ءامَنوا لِمَا اختَلَفوا فیهِ مِنَ الحَق بِاِذنِه والله یَهدی مَن یَشاءُ اِلی صِراط مُستَقیم * ( بقره ۲۱۳ ) 🟣گفته شده است که اگر * * را به فعل * * متعلق بدانیم ، معنایش این میشود که خداوند آنها را به اذن خویش کرد و این درست نیست ؛ زیرا محال است خداوند به خودش اذن دهد؛ بنابراین ، چنین می شود : فاهتدو باذنه ،‌ یعنی مومنان ، به خداوند هدایت شدند . 🟡برخی گفته اند : مقصود از این که خداوند به اذن خویش آنها را هدایت کرد ، این است که به اذن نیاز ندارد . 🟣برخی دیگر گفته اند : قید * * دلالت می کند بر اینکه مومنان ، خداوند را به هدایت خویش مجبور نکرده اند ؛ زیرا کس نمی تواند خدا را به کاری وا دارد ؛ بلکه خداوند خودش آنها را کرده است ؛ 🟡بنابراین ، جمله بعدی مطلب را و بیان می دارد به این صورت که خداوند هرکس را بخواهد به راه هدایت می کند و خواسته است که را هدایت کند . 🟣 در این آیه ، به معنای علم ، امر ، توفیق و نیز دانسته شده است . 🟡 خداوند به وسیله ، کسانی را که در پی رضای الهی هستند ، به اذن خویش از ها خارج و به سوی نور هدایت می کند : * و یخرجهم من الظّلمات الی النّور باذنه ..... * ( مائده ۱۶ ) ؛ 🟣چنان که از فرو فرستادن قرآن نیز این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی نور سازد : * الف لام را * کتاب انزلناه الیک لتخرج النّاس من الظّلمات الی النّور باذن ربّهم * ( ابراهیم ۱) ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh
📔 📔 🩸 در لغت به معناى نهاد، فطرت، طبیعت، سرشت، خمیره، و آفرینش است . 💓 این واژه به معناى انتزاعى است که ذیل آن به همه بحث‌هاى مربوط به ایجاد و الهى که با واژه خلق و مشتقات آن در قرآن به کار رفته اند ، پرداخته می شود ؛ زیرا در قرآن کریم خلق در موارد بسیاری به دو معنای (اعراف ۵۴ ) و ( اسرا ۴۹ ) به کار رفته اند که تنها نخست موضوع بحث در این مقاله است . ✨ چنانکه در آیاتی نیز با الهی خالق ( نه بار ) ، احسن الخالقین ( دوباره )و خلاق ( دو بار) به آن اشاره شده است . 💓 اصل به معنای اندازه گیری است و در و پدید آوردن به کار می رود . خلق ، اخراج مقدور از عدم به وجود با نوعی است . 💓برخی گفته اند آن است که چیزی از عدم صرف به وجود آید ، ولی بعضی معتقدند اگر چیزی موجود بود و آن را به صورت تازه در آوردند یا نمونه ای از آن باشد ، باز درباره آن اطلاق می شود ، از این رو خالق به نو بیرون آورنده بر مثال هم معنا شده است . ✨خالق از حسنای خدا و یکی از ۹۹ اسم اوست که از افعال شمرده شده است . 💓درباره خلق با برخی دیگر از افعال الهی ، نظیر ، فطر ، ذرء ، ایجاد ، احداث ، ابداع ، و جعل ، چنین گفته شده است : * * کسی است که بار نخست چیزی را باشد و از آنجا که اصل کلمه * * به معنای اظهار است : * ذرء الله الخلق * به معنای آنها به ایجاد پس از عدم است . ✨برخی اصل در موارد فوق را ایجاد شیء با کیفیتی مخصوص دانسته اند ،‌ با این تفاوت که در ایجاد ، تنها ، نظر به شیء است از جهت ابداع ، در احداث به حادث بودن شیء در کیفیت شیء به گونه ای که قبلاً سابقه ای نداشته باشد ، در اختراع به آسانی اشتقاق و در به ایجاد تعلق و ارتباط ، بنابراین خدا از آن حیث که چیزی است که به وجود آورده است ، * خالق * نام دارد و آن جهت که ممیز و مخترع بعضی موجودات از برخی دیگر به واسطه اشکال مختلف است ، * * و چون صورت های مخلوقات را به بهترین ترتیب آفریده است * مصور * نامیده می شود . پایان کانال 👇 @Targomeh
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ 🍀 ترجمه: شكافنده صبح است و شب را برای آرامش قرار داد، و خورشید و ماه را وسیله‌ ای برای محاسبه و اندازه‌گیری زمان مقرّر فرمود؛ این است اندازه ‌گیری آن توانای شكست‌ ناپذیر ودانا 🌷 : شکافنده 🌷 : به معنای سپری کردن شب و وارد صبح شدن است که در اینجا منظور سپیده ی صبح است 🌷 : قرار داد 🌷 : شب 🌷 : آرامش و محل آرامش و چیزی که در آن به آرامش می رسند 🌷 : خورشید 🌷 : ماه 🌷 : شمردن و حساب کردن 🌷 : اندازه گیری 🌷 : توانای شکست ناپذیر 🌷 : دانا 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. در اين آيه به سه نعمت از نعمت هاى جوّى و آسمانى اشاره شده است. نخست مى فرمايد: «فالِقُ الْإِصْباح: شکافنده صبح است» در اينجا روى مسأله صبح تكيّه مى‌ كند زيرا مى ‌دانيم اين پديده آسمانى نتيجه وجود جوّ زمين (يعنى قشر ضخيم هوا كه دور تا دور اين كره را پوشانيده) مى‌ باشد، اگر اطراف كره زمين همانند كره ماه، جوّى وجود نداشت نه بين الطّلوعين و فلق وجود داشت و نه سپيدى آغاز شب و شفق، امّا وجود جوّ زمين و فاصله‌ اى كه در ميان تاريكى شب، و روشنايى روز به هنگام طلوع و غروب آفتاب قرار دارد، را تدريجاً براى پذيرا شدن هر یک از اين دو پديده آماده مى‌ سازد. 🌸 سپس می فرماید: «وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً: و شب را مایه آرامش قرار داد» اين موضوع مسلّم است كه در برابر و روشنايى تمايل به تلاش و كوشش دارد، جريان خون متوجّه سطح بدن مى ‌شود، و تمام سلولها آماده فعاليّت مى ‌گردند، و به همين دليل در برابر نور چندان آرام ‌بخش نيست. ولى هر قدر محيط تاريک بوده باشد عميقتر و آرام‌ بخش ‌تر است، زيرا در تاريكى، خون متوجّه درون بدن مى ‌گردد و به طور كلّى سلّولها در يک آرامى و استراحت فرو مى ‌روند، به همين دليل در جهان طبيعت نه تنها حيوانات، بلكه گياهان نيز به هنگام تاريكى به خواب فرو مى ‌روند و با نخستين اشعه صبحگاهان جنب و جوش و فعاليّت را شروع مى ‌كنند، به عكس دنياى امروزى كه بعضی ها شب را تا بعد از نيمه بيدار مى ‌مانند، و روز را تا مدّت زيادى بعد از طلوع آفتاب در خواب فرو مى‌روند، و نشاط و سلامت خود را از دست مى‌ دهند. 🌸 سپس اشاره به سوّمين نعمت و نشانه عظمت خود نموده، مى ‌فرمايد: «وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً: و خورشید و ماه را وسیله ای برای محاسبه و اندازه گیری زمان مقرر فرمود» اين موضوع بسيار جالب توجّه است كه ميليونها سال كره زمين به دور ، و به دور زمين گردش مى ‌كند، و اين گردش به قدرى حساب شده است كه حتّى لحظه ‌اى پس و پيش نمى ‌شود، و اين ممكن نيست مگر در سايه يك علم و قدرت بى ‌انتها كه هم طرح آن را بريزد و هم آن را دقيقاً اجرا كند و لذا در پايان آيه مى ‌فرمايد: «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم: این است اندازه گیری آن توانای شکست ناپذیر و دانا» 🔹 پیام های آیه ۹۶ سوره انعام 🔹 ✅ پیدایش و نیاز به قدرت و دانش دارد که این کار با تقدیر و اندازه گیری دقیق انجام شود. ✅ و ، وسیله ی نظم و حسابرسی و برنامه ریزی است. ✅ برنامه ریزی دقیق و اجرای کامل، نیاز به و دارد. ✅ در نظم دقیق صبح و شب ، خورشید و ماه و سایر کرات آسمانی ، راه خداشناسی است. کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨دائره المعارف قرآن کریم✨ 🍀> 👈نکاتى مربوط به احتجاج ابراهیم علیه السلام در سوره انعام .....ادامه 🌺همچنین ابراهیم در قرآن به سلیم وصف شده و قلب سلیم قلبی است که هرگز به خداوند نورزیده باشد . 🌸 اعلام مکرر درباره ابراهیم که * و ما کان من المشرکین * (بقره ۱۳۵ ؛ آل عمران ۶۷ و ۹۵ ؛ نحل ۱۲۳ ) دیگر بر این مطلب است ؛ 🌺 بنابراین برای گفته ابراهیم علیه السلام : * هذا ربّی * نیازی نیست که سخن او را بر حمل کنیم یا چنین توجیه کنیم که او خود کواکب ماه و خورشید را ندیده ، بلکه آنها را دیده و گمان کرده که این نور پروردگار است و مقصود او از هذا ربّی آن است که پروردگار ، خود را به من نشان می‌دهد 🌸یا جمله‌ای را در گرفته ، بگوییم : اصل سخن این بوده که * یقولون هذا ربّی * یا * هذا دلیل علی ربّی * و یا * هذا ربّی علی زعمکم * . ✅ب : جمله * و کذالک نری ابراهیم ..... * ( انعام ۷۵ ) که به الوهیّت اصنام در آیه ۷۴ اشاره دارد ، به ضمیمه تعبیر * * در آیه ۷۶ که ارتباط ما بعد به ماقبل را می‌رساند ، نشان می‌دهد که آیات ، به هم و جریان استدلال در امر اجرام با استدلال در امر یک جریان به هم پیوسته است ؛ 🌺 در نتیجه آشکار می‌سازد که کلمه * * جریانی در گذشته را باز می‌گوید که همچنان ادامه یافته و منظور از آیه این است که ما آسمان و زمین را به ابراهیم نشان دادیم و این امور ، او را بر آن داشت که با پدرش در زمینه پرستش بت‌ها به محاجّه برخاسته ، گمراهی آنان را روشن سازد و با این او را همچنان کمک کردیم تا آنگاه که شب ، وی را فرا گرفت و ستاره‌ای دید ..... ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨دائره المعارف قرآن کریم✨ 🍀> 👈بت شکنى ابراهیم علیه السلام .... ادامه 🌸 مفسران احتمال کذب را منتفی دانسته و حتی بعضی احتمال را نیز رد کرده و یادآور شده‌اند که در این دو روایت به ابراهیم علیه السلام نسبت داده شده ؛ به همین دلیل ، با صریح آیه ۴۱ مریم ( انّه کان صدیقا نبیّا ) مخالف و از اعتبار ساقط است . 🌺دقت در نشان می‌دهد که خلاف واقع در سخنان ابراهیم وجود ندارد ؛ چه اینکه جمله * .... بل فعله کبیرهم * که به شکل بیان شده با توجه به قراین حالیّه ، جمله‌ای بر مبنای فرض و مقدمه‌ای برای سخن بعدی ( فسئلوهم ان کانوا ینطقون ) است به این منظور گفته شده که را به اعتراف وا دارد ؛ 🌸بنابراین ( وقتی اخباری وجود نداشته باشد ) چگونه می‌شود سخن را یا توریه شمرد . 🌺 در روایتی از امام علیه السلام نیز تصریح شده که این جمله برای نشان دادن ناتوانی به کار برده شده و کذب نیست ؛ پس شبهه از اساس بی‌پایه و حاصل سخن این است که چرا بت‌ها به وسیله بت بزرگ را انکار می‌کنید ؛ 🌸حال آنکه این لازمه شما است ؟ اما این احتمال که جمله * بل فعله کبیرهم * به * ان کانوا ینطقون * مقیّد است و می رساند که اگر آنها می‌گویند ، عامل ، بت بزرگ است و الا نه یا اینکه * کبیرهم هذا * ابتدای جمله بوده و چنین باشد که * فعله من فعله ، کبیرهم هذا ، فاسئلوهم * 🌺احتمال‌هایی آمیز و ملازم با قبول تععید در قرآن بوده ، قابل نیستند . ادامه دارد ....... کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍁 🍁 🏢 اجاره> > 1. اجیر شدن موسى(علیه السلام) 🏚 قرآن در آیات ۲۵‌ـ‌۲۹ قصص به داستان شدن موسى به‌دست شعیب اشاره کرده، مى‌گوید: شعیب پس از پیش‌نهاد یکى از دخترانش مبنى بر به گرفتن موسى ( علیه السلام ) به وى گفت: * انّی ارید ان انکحک احدی ابنتی هاتین علی ان تاجرنی ثمانی حجج فان اتممت عشرًا فمن عندک = من می‌خواهم یکی از این دو را به نگاه تو درآورم ؛ به این ( شرط ) که ۸ سال برای من کنی و اگر ۱۰ سال را تمام کردی ، اختیار با تو است * ( قصص ۲۸ ) 🏡 با توجه به اجیر شدن برای دیگری ، جای این پرسش است که چرا موسی ، آن هم برای طولانی اجیر شعیب شد ؟ 🏚در این مورد گفته شده : اجیر شدن مصلحت و قضای الهی بود ؛ چرا که موسی مدتی از عمر خویش را در نعمت و گذرانید ؛ 🏡 از این رو الهی این بود که مدتی نیز چوپان گوسفندان شعیب باشد و از کلام برخی از مفسران استفاده می‌شود که شدن موسی بهانه‌ای برای باقی ماندن وی در مدین و آموختن از مکتب آن پیامبر بزرگ الهی بوده است . 🏚در اینکه عمل مورد چه بوده است ، بیشتر مفسران از جمله طبری و طبرسی با توجه به آیات ۲۳ _ ۲۴ قصص که از کمک کردن موسی در آب دادن به گوسفندان سخن به میان آورده ، گفته‌اند : مورد اجاره چرانیدن گوسفندان شعیب بوده ؛ 🏡 ولی علامه می‌گوید : از اطلاق استیجار ( یا ابت استاجره ) بر می‌آید که موسی برای همه شعیب اجیر شده بود . 🏚 اگرچه به مقام ، وظیفه موسی علیه السلام همان گوسفندان بوده است . 🏡 درباره موسی علیه السلام نیز از ظاهر آیه چنین به دست می‌آید که اجرت ، تزویج دختر بوده است ؛ 🏚 ولی برخی گفته‌اند : کلام که گفت * انّی ارید ان انکحک .... * قرارداد قطعی نبوده است ؛ به این دلیل که شعیب مشخص نکرد کدام دختر ، موسی علیه السلام باشد ؛ 🏡 بلکه فقط یک بوده است و عده‌ای گفته‌اند اجیر شدن موسی شرط ازدواج بوده ؛ به این معنا که به موسی گفت : من یکی از را به ازدواج تو در می‌آورم به شرط اینکه ۸ سال برای من کار کنی و مهر و چیز دیگری بوده است . 🏚 صلی الله علیه و آله در روایتی فرمود : * انّ موسی آجر نفسه ثمانی سنین عشرا علی عفّه فرجه و طعام بطنه = علیه السلام خود را در مقابل حفظ و سیر شدن شکمش ۸ یا ۱۰ سال اجاره داد . ادامه دارد........ @Targomeh
✨ دائره المعارف قرآن کریم ✨ 📉 > ✅ اجل در امور حقیقى > 👈 🪦بنابراین هر اقتضا دارد به طور طبیعی مثلاً صد سال عمر‌کند . ⌛️ این است که در لوح محو و اثبات ثبت شده ، اما بر اثر اسباب و موانعی ممکن است پیش از این مدت ، مرگ انسان فرا رسد که این همان اجل اخترامی یا مرگ ناگهانی است و روشن است که آنچه وقوع آن در خارج است ، همان اجل مسمّی است که ممکن است با عمر طبیعی موافق باشد یا نباشد . 🪦بدیهی است در صورت دوم ، مسمی و اخترامی دارای یک مصداق خواهند بود . ⌛️ برخی از قرآن پژوهان ، این دو نوع اجل را از مصادیق و قدر دانسته و نتیجه گرفته‌اند : ⬅️ اجلی که قابل تغییر است ، از مصادیق بوده که به آن اجل معلق ( معلق بر شرایط ) می‌گویند ⬅️و اجلی که و غیر قابل تغییر است ، از مصادیق قضا است که همان مرحله و غیر قابل برگشت است . 🪦به گزارش فخر رازی ،‌مفسران در تفسیر دو در آیه شریفه * هو الّذی خلقکم من طین ثمّ قضی اجلا و اجل مسمی عنده * ( انعام ۲ ) ⌛️ اقوال دیگری را نیز ذکر کرده‌اند : اجل و اجل افراد باقیمانده بشر ، مرگ انسان و زمان برپایی قیامت ، مدت زندگی دنیا و مدت زندگی ، خواب و مرگ ، مقدار طی شده از عمر آدمی و مقدار از عمر او ، اجل اخترامی که مرگ انسان در اثر حوادث و اسباب خارجی فرا می‌رسد و اجل طبیعی ، ( قول منسوب به حکیمان ) اما علامه اقوال پیشین را اقوالی ضعیف برشمرده است . ادامه دارد ...... @Targomeh
💟 💟 🐪 احشام در قرآن > > ⬅️ ۳ - ۳. ۱. ۳ - تفسیر آیات 🐂 آیت الله  در تفسیر نمونه می‌نویسد: «بهیمة از ماده بهمة بر وزن تهمه در اصل به معنى محكم است و به هر چیز كه درك آن مشكل باشد گفته می‌شود، و به تمام حیوانات كه داراى نطق و سخن نیستند، اطلاق می‌شود، 🐑 زیرا صداى آنها داراى است اما معمولا این كلمه را فقط در مورد چهارپایان بكار مى‌برند، و و پرندگان را شامل نمی‌شود. 🐂 از آنجا كه  حیوانات نیز داراى یك نوع ابهام است بهیمة نیز نامیده می‌شود. 🐑 بنابراین  بودن بهیمه انعام یا بمعنى حلیت تمام چهارپایان است به استثناى آنچه بعدا ذكر می‌شود و یا بمعنى بچه‌هایى است كه در شكم حیوانات حلال گوشت وجود دارد، بچه‌هایى كه آنها كامل شده و مو و پشم بر بدن آنها روئیده است. 🐂 از آنجا كه حلیت مانند شتر و گاو و گوسفند قبل از این آیه براى مردم مشخص بوده ممكن است اشاره به حلیت جنین‌هاى آنها باشد.»  🐑 علامه طباطبایی در  نوشته: «كلمه بهیمة اسم است براى هر حیوان صحرایى و دریایى كه با چهار پا راه برود و بر دو صنف حلال گوشت و حرام گوشت است. 🐂 بعضى از مفسرین گفته‌اند: اصلا كلمه به انعام اضافه نشده، بلكه به كلمه جنین كه در است اضافه شده، و تقدیر كلام بهیمة جنین الانعام است.‌» ادامه دارد ........ @Targomeh